فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۹۰۱ تا ۱۸٬۹۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶
141 - 159
حوزههای تخصصی:
مسئله دست دادن مردان و زنان نامحرم از دیر زمان مورد توجه بوده است؛ به گونه ای که این مسئله مورد سؤال اصحاب ائمه: نیز واقع شده است. فقهای عظام نیز به این مسئله پرداخته و دیدگاه های مختلفی را دراین باره بیان کرده اند. در نوشتار حاضر با بررسی و تحلیل منابع مکتوب فقهی و روایی و با استفاده از قواعد و مبانی مختلف اصولی، به تحلیل این فرع فقهی پرداخته شده است. این مسئله از سه جهت احکام اولیه، احکام ثانویه و اصول عملیه مورد مداقّه قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که دست دادن مرد با زن مسلمان جایز نیست، مگر با رعایت سه شرطِ وجود حائل؛ فشار ندادن دست و نداشتن قصد ریبه و لذت. اما نسبت به دست دادن به زنان غیرمسلمان، حکم مسئله بر اساس مبانی و قواعد مختلف اصولی متفاوت می شود. بر اساس برخی مبانی و قواعد، دست دادن به ایشان جایز و بر اساس برخی دیگر همانند دست دادن به زن مسلمان حرام است مگر با سه شرط ذکر شده. در نهایت، اگر نسبت به حرمت یا جواز دست دادن به زنان غیرمسلمان شک شود، با توجه به اینکه مسئله از مصادیق شبهه حکمیه تحریمیه است، اصل برائت جاری می گردد و حکم به جواز دست دادن به ایشان می شود.
دین در هرمنوتیک فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
121 - 132
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک و اندیشه های دینی رابطه تاریخی طولانی دارند. در نوشتار حاضر با روشی توصیفی تحلیلی نشان داده شد چگونه فهم دینی در نزد بانیان هرمنوتیک فلسفی به الگویی برای فهم هرمنوتیکی و فهم هرمنوتیکی به الگویی برای فهم دینی تبدیل می شود؛ همچنین چگونه از فرایند فهم در سنت های دینی به ویژه عنصر کاربست و عنصر درک اراده الهی به منزله الگویی برای تبیین بهتر فهم هرمنوتیکی، استفاده و از عقاید دینی نظیر تجسید، تثلیث، تصاویر دینی و نمایش های آیینی برای تبیین آموزه های هرمنوتیکی مدد گرفته می شود. این مقاله نشان می دهد چگونه گادامر درک دینداران از مناسک دینی را شاهدی برای تبیین سیالیّت حقیقت و ماهیت هرمنوتیکال فهم می داند و از نبود تقابل میان دین و اسطوره در دوره باستان و رابطه هرمنوتیکی دین و هنر سخن می گوید. گادامر کتاب مقدس را متن کلاسیک نمی داند و معتقد است فهم آموزه های دینی با توجه به منشأ، اسلوب، اهداف و ویژگی های متفاوت شان به رویکردهای تفسیری خاصی نیازمندند. او با تأکید بر تفکیک مرز هرمنوتیک عام و هرمنوتیک خاصِ فهم متون مقدس، توصیه می کند کتاب مقدس را ابلاغ الهی رستگاری بدانیم؛ بنابراین، فهم آن صرفاً پژوهش علمی یا عالمانه در زمینه معنای متن آن نخواهد بود.
Beyond Profanity and Fundamentalism
حوزههای تخصصی:
The secularism of the western world is characterized by the separation of religion and state, of religion and science, of religion and economy or of religion and the individual freedom. Due to its strong connection between religion and politics, religion and the society it is not this way in the Islamic world. So it is no surprise that there are tensions between the Islamic and the secular Western world. We will discuss today about one of the biggest problems of today.
بررسی تطبیقی رسانه نوشتاری یا گفتاری بودن قرآن کریم و عهد عتیق
حوزههای تخصصی:
رسانه متنی یا واسطه ای، کانال فیزیکی ارتباط است که از مسیر آن داستانی روایت می شود. این رسانه که از سوی پل سیمپسون ارائه شده است، ارتباط بسیار نزدیکی با زبان متن ارائه شده دارد؛ ازاین رو پژوهش در زبان کتب مقدس به عنوان یک اصطلاح فنی، از مبانی فهم و تفسیر آن بوده و موضوعی پراهمیت و درعین حال نو به شمار می آید. با توجه به اهمیت بررسی رسانه نوشتاری یا گفتاری بودن قرآن کریم و عهد عتیق و به منظور رفع ابهامات، این تحقیق نظری به روش تحلیل محتوا، به موضوع پرداخته شده و اطلاعات لازم به شیوه اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است، سپس با تحلیل یافته های موجود، این نتیجه به دست آمد که رسانه متنی قرآن، اگر چه در عصر نزول با سبک گفتاری، به قلب پیامبر نزول یافته، ولی از آنجا که قرآن کریم، از نزول دفعی نیز برخوردار بوده و اساساً به صورت کتاب نازل شده است، سبک نوشتاری نیز دارد که متناسب با نیاز و مخاطبان عصر نزول، بر پیامبر وحی شده است و در مورد عهد عتیق، به دلیل نزول یکباره به صورت الواح، منازعه ای در میان نیست و با سبک نوشتاری، تطابق بیشتری دارد، چنان که کتب عهد عتیق موجود نیز، چون بازنوشت است، نه ارایه وحی الهی، سبک نوشتاری دارد.
واکاوی نسخه خطی تفسیر جلالی اثر جلال الدین رئیس العلماء شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
107 - 120
حوزههای تخصصی:
ضرورت شناخت میراث تفسیری شیعه، بر کسی پوشیده نیست. یکی از راه های تبیین آموزه های حیاتبخش قرآنی، واکاوی تفاسیر است. با شناسایی بیش از 100 مفسر از مدرسه تفسیری فارس، در 15 قرن، با جلال الدین رئیس العلماء شیرازی ( 1294-1371ق) و «تفسیر جلالی» آشنا شدیم. تنها نسخه این مجموعه تفسیری، متعلق به کتابخانه خانقاه احمدی شیراز است. این تفسیر، ترتیبی، و شامل 15 جزء از قرآن کریم است. در این نوشتار با واکاوی نسخه خطی 19 جلدی جلالی، به روش توصیفی- تحلیلی، شاخص های این تفسیر برای نخستین بار کشف و استخراج گردید. شایان ذکر است که خواننده تفسیر، در ابتدا مفسر را سلطنت طلب می پندارد، اما در واقع این مجموعه تفسیری در حال تقیه سیاسی مفسر، در عهد پهلوی(پدر و پسر) نوشته شده است. رهیافت پژوهش آن است که مفسر، روش قرآن به قرآن را با استناد به روایات، مورد توجه قرار داده، و از نظر گرایش، تفسیر خود را در ظاهر، با قالب سبک اجتماعی و اخلاقی و با جهت گیری معنوی و تربیتی، و در واقع با جهت گیری جهادی سیاسی، بنا نهاده است.
امام حسین (ع) و عاشورا پژوهی مستشرقین فرانسوی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
89 - 106
حوزههای تخصصی:
امام حسین (ع) و عاشورا از مباحثی هستند که هر کدام از خاورشناسان و اسلام شناسان غربی بدان توجه کرده اند. مراد از مطالعه آراء مستشرقین در باب عاشورا و امام حسین (ع) این است که به اهداف و انگیزه های مستشرقان پی برده و شناخت کافی حاصل نماییم. نوشتار حاضر با هدف معرفی و شناخت تحقیقات صورت گرفته در مورد امام حسین (ع) و عاشورا پژوهی مستشرقین فرانسوی نگارش یافته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که مستشرقین فرانسوی چه تصویری از امام حسین (ع) و عاشورا را به خوانندگان خود ارائه نموده اند؟ فرضیه این مقاله که در حقیقت پاسخ به سؤال اصلی پژوهش خواهد بود، مبتنی بر این گزاره است: نگاه برون دینی، پیش داوری و میزان دسترسی مستشرقان فرانسوی به منابع معتبر اسلامی در تحلیل و بررسی آنها در این حوزه تأثیر گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نتایج حاصل از مطالعات مستشرقان و اسلام شناسان فرانسوی در پاره ای از موارد با آنچه در واقعیت امر وجود دارد متفاوت است و آنها نتوانسته اند تصویری درست از امام حسین (ع) و عاشورا را در مذهب تشیع معرفی نمایند.
موتیف الوطن فی شعر حازم رشک التمیمی دیوان الأحرف المشبهه بالمطر نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
113-135
حوزههای تخصصی:
یشکّل الوطن هاجسًا کبیرًا فی التکوین العاطفی للإنسان؛ والعراق فقد کان ومازال یعانی من الحروب والاحتلال، والشاعر العراقی کان ومازال یطالب بالمحافظه على الهویه الوطنیه والخصوصیه الثقافیه، بشکل یضمن الانتماء الذاتی والحضاری للمواطن. ولا یستثنى الشاعر العراقی المعاصر حازم رشک التمیمی عن بقیه الشعراء، ذلک لأنّ الوطن عنده هو شعور وارتباط عاطفی ووجدانی یتدفق من أعماقه عبر فمه على هیئه کلام بلیغ ذی لحنٍ ووقعٍ کبیر على نفس المتلقی. أصبح الوطن موتیفًا فی دیوان الشاعر، والموتیف هو موقف أو حدث قصصی أو فکره أو صوره نمطیه مما نجده ماثلًا ومتکررًا فی شتّى الأعمال الأدبیه والحکایات الشعبیه والاساطیر. تهدف هذه الدراسه إلى إضاءه جانب فنی من دیوان الأحرف المشبهه بالمطر لحازم رشک. وقد اختارت الدراسه منهجًا نقدیًا یجمع بین الوصف والتحلیل، حیث تصف الموتیف معتمدًا على الدراسات السابقه، ثمّ تقوم بالتحلیل الفنی للنماذج الشعریه الداله على موتیف الوطن فی دیوان الشاعر. والدراسه تصل إلى نتائج أهمها: أنّ معاناه العراق أدّت إلى أنْ یبرز حازم رشک الوطن فی قصائده بروزًا واضحًا؛ حیث ظهرت صوره الوطن عنده ممزوجه بالحزن والألم والمعاناه وهذا انعکاس للواقع الّذی یعیش فیه الشعب العراقی.کما ظهر أنّ نص الشاعر الشعری یعمل على استبطان وتکثیف جمله من القضایا الوطنیه ویعالجها عبر مربع الوطن، وأضلاعه الأربعه هی المدن، والشعب، والدین والحکام العراقیون.
بررسی الزامات بین المللی در مواجهه با قاعده نفی سبیل و تأثیر آن در بقاء نظام از منظر قرآن و فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
111 - 138
حوزههای تخصصی:
قاعده نفی سبیل از مهم ترین قواعد فقهی مورد استناد بسیاری از فقیهان شیعه و اهل سنت به شمار می آید که دامنه آن بسیار گسترده است، و در تفسیر و تنظیم روابط مسلمانان با غیر مسلمانان تسلط کافی را دارد. به همین دلیل تلاش برای تبیین روشن این اصل و جوانب آن مانند الزامات بین الملل بسیار حائز اهمیت است به ویژه آنکه در تلاش برای بقاء نظام و حفظ آن باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی می باشد، و هدف از این پژوهش بررسی الزامات بین الملل در مواجهه با قاعده نفی سبیل و تأثیرات آن بر حفظ و بقاء نظام از منظر قرآن و فقه امامیه است.
Shirā’, an Unfair Barter Exchange in the Holy Qur’an: A Linguistic Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Shirā’ is one of the most important economic exchanges in Arabian Peninsula at the age of revelation of the Holy Qur’an. Taking critical approach towards the idea of synonymy between Shirā’ and other economic exchanges like Bayʿ and Tijāra, this essay identifies its unique entity and functions. According to evidences, Shirā’ denotes the direct exchange of goods for each other without the medium of money. Moreover, linguistic evidences indicate two origins for the term "Shirā’" merged with each other throughout a linguistic contact. Therefore, "Shirā’" signifies a special type of barter exchange which is described by economic anthropologists as "zero-sum game barter". These results have been strengthened by (a) anthropological data on barters, (b) environmental data on Arabian Peninsula, and (c) Qur’anic usages of this term. Eventually, the reason for metaphorical usages of this term in the Holy Qur’an is also examined.
سیمای عرفانی پهلوانان در چندی از روایت های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
317 - 339
حوزههای تخصصی:
بر این باوریم که شاهنامه فردوسی، یکی از شاهکارهای عمده ادبیات جهان است که نه تنها ایرانیان بلکه اغلب محققان منصف در عرصه ادبیات جهانی به ارزش و عظمت آن معترفند و در این اثر سترگ، ما با پهلوانانی با سیمای عرفانی مواجهیم به طوری که شاهنامه جلوه گاه تمام نمای انسان آرمانی- عرفانی در سه حوزه اجتماعی، فردی و عرفانی است. بر این اساس در این پژوهش با اذعان به این نکته که فردوسی به هیچ وجه اصطلاح انسان کامل و یا ایده آل و آرمانی را صراحتاً در شاهنامه مطرح نکرده است، با تکیه بر چندی از روایت های شاهنامه و شخصیت های ایدآل آنها به معرفی سجایای عرفانی پهلوانان ایرانی و انیرانی می پردازیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که فردوسی به موضوعات متعددی به عنوان ابعاد عرفانی پهلوانان اشاره کرده است و ویژگی های انسان عرفانی در این اثر در سه حوزه: رابطه انسان با خدا (اخلاق عرفانی)، رابطه انسان با خود (اخلاق فردی) و رابطه انسان با خلقت (اخلاق اجتماعی) نمود یافته است.
حکمرانی مطلوب از دیدگاه قرآن کریم و نهج البلاغه با تاکید بر پاسخگویی
منبع:
قرآن و عترت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
29 - 50
حوزههای تخصصی:
از گذشته تا به امروز، همواره نقش دولت ها و حکومت ها در پیشرفت و تعالی جوامع یا عقب افتادگی آن ها مورد بحث و مناقشه بوده است، به ویژه در چند دهه اخیر این مهم بیش از پیش نمایان شده است و مباحثی مانند دولت کوچک، دولت کارآفرین، دولت الکترونیک و دولت کارآمد به عنوان یک پارادایم غالب مطرح شده است، اما به تازگی مفهوم «حکمرانی مطلوب» به گونه ای فزاینده در ادبیات توسعه، مورد استفاده قرار گرفته است. نظریه ی حکمرانی مطلوب که با ویژگی های مختلفی از جمله پاسخ گویی تعریف می شود، الگویی برای توسعه پایدار انسانی به شمار رفته است. این مقاله در تلاش برای اثبات این موضوع است که آیا پاسخ گویی که به عنوان یکی از مولفه های حکمرانی مطلوب از منظر نظام بین الملل مطرح است، در قرآن کریم، سخنان امام علی7 و گزارش های تاریخی معطوف به شیوه کشور داری آن حضرت به شکلی صریح، قابل ردیابی است؟ از این رهگذر با بررسی مولفه یادشده در حکومت علوی خواهیم یافت که امام علی7 نه تنها در مقام نظر معتقد به حکمرانی مطلوب بوده اند، بلکه در عمل نیز همواره خود را متعهد به آن می دانستند. روش این تحقیق کتابخانه ای است و داده های پژوهش با ابزار فیش برداری گردآوری و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند.
مزارپژوهی
حوزههای تخصصی:
دفاع از دفاع ناگاساوا از برهان وجودی آنسلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
79 - 94
حوزههای تخصصی:
برهان وجودی آنسلم از همان بدو معرفی، هم از حیث تصوری که از خدا ارائه کرده و هم از حیث استدلالی که برای وجود او به دست داده، معرکه ی آرا بوده است. سنخی از نقدها معتقدند که الف) خدای آنسلمی مستلزم خدای مطلق است؛ اما ب) خدای مطلق ناممکن است. یوجین ناگاساوا، فیلسوف دین معاصر، در پاسخ به این نقدها معتقد است که حتی اگر (ب) صادق باشد، باز هم به سبب کذب (الف)، نقصی بر برهان آنسلم نیست؛ زیرا خدای آنسلمی نه مستلزم خدای مطلق، بلکه مستلزم خدای بیشینه است. اولاً نشان خواهم داد که ناگاساوا معتقد است که در سناریوهایی که خدای مطلق، ازلحاظ متافیزیکی ناممکن است، نمی توان او را تصور کرد؛ ثانیاً استدلال خواهم کرد که چنین ادعایی مخدوش است و خدشه ی به آن، استدلال ناگاساوا را از پا می اندازد؛ ثالثاً استدلال خواهم کرد که با یک تعدیل مختصر، یعنی فراسازدانستن امکان، می توان این خدشه را برطرف کرد و استدلال ناگاساوا را دوباره سر پا کرد.
آموزه های قرآنی مدیریت مقاومت
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
38 - 63
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم آموزه های مهمی درباره مقاومت و مدیریت آن وجود دارد؛ چراکه اسلام به عنوان آخرین دین وحیانی بیشترین چالش را با معاندان خود داشته و با منطق خاصی که امروزه ما آن را مقاومت می نامیم، با آنان برخورد کرده است. پیداست با توجه به جهان شمولی و جاودانگی قرآن، مقاومت در این منبع وحیانی بایستی در طرز و طراز جهانی مدیریت شود و نباید به صورت قبیلگی، عشیره ای، نژادی، خانوادگی و در سطح محدود منطقه ای باشد. مدیریت یعنی رساندن یک پروژه به اهداف از پیش تعیین شده به گونه ای که آسیبی به روند پروژه وارد نیاید و در سطح بهتر و ارتقایافته تری جریان یابد. درباره مدیریت مقاومت نیز باید همین انتظارات برآورده شود. درباره مقاومت، مفسران مطالبی بسیاری بیان کرده اند؛ ولی درباره مدیریت همه جانبه مقاومت پژوهشی صورت نگرفته است. در این مقاله با هدف تبیین مدیریت مقاومت از دیدگاه قرآن، با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای روشن شده است اینکه غالباً ذهن ها به محض شنیدن کلمه مقاومت و مدیریت مقاومت، به سوی مسائل جنگی می رود، برداشت ناقصی است؛ زیرا براساس آموزه های قرآنی، مقاومت معنای اعمی دارد و درنتیجه مدیریت آن نیز اعم خواهد بود و مسلمانان باید عملیات چندمنظور ه ای را انجام دهند که افزون بر ایجاد آمادگی جنگی، به افزایش رشد صنعتی و رواج آداب شهروندی و دیانت اخروی آنان نیز کمک کند؛ درعین حال باید دشمن شناس باشند و به گونه ای با قدرت و عزت برخورد کنند که حتی دشمنان ناشناخته، مرعوب شوند.
حکم فقهی پاسخ به سلام در ارتباطات کلامی غیرشفاهی سنتی و مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
83 - 104
حوزههای تخصصی:
پاسخ به سلام در ارتباطات سنتی شفاهی واجب است، اما در ارتباطات غیرشفاهی، این حکم پیچیدگی خاصی دارد. پژوهه فرارو این موضوع را در انواع ارتباطات سنتی غیرشفاهی و مدرن (بر حسب نوع ارتباط مدرن و سنتی) کاویده است و با توجه به تقسیم انواع ارتباط، با عزیمت از جایگاه ادله فقهی سعی کرده است از تحلیل علمی انواع ارتباط و ساختار هریک سود بجوید تا در موازنه با آیه تحیت و روایات پاسخ به سلام و اندیشه های فقهی گذشتگان، احکام انواع ارتباط غیرشفاهی خصوصاً صورت های نوپیدای آن را نیز استخراج کند. نتایج تحقیق نشان داده است، در ارتباطات غیرشفاهی میان فردی چه سنتی چون نامه نگاری کاغذی و چه مدرن چون ایمیل و پیامک فردی، پاسخ سلام واجب است. در ارتباطات جمعی (رادیو و تلویزیون) گرچه پخش زنده باشد، پاسخ واجب نیست و در ارتباطات گروهی، حکم آن بسته به نوع ارتباط و بستر آن فرق دارد.
گونه شناسی ساختار چینش آیات در رکوعات قرآنی (مطالعه موردی سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدید قرآن شناسی، مطالعه الگوهای گفته پردازی در زبان (بیان) قرآن کریم است. بررسی این موضوع از زوایای مختلف امکان پذیر است؛ یکی از آنها بازخوانی کوشش های مرتبط با این موضوع در میان متقدمان است. همچنین، بازخوانی و تحلیل رکوعات قرآنی که از تقسیم بندی های کهن متن قرآن کریم بوده و با علامت «ع» در برخی مصاحف شناخته شده، با این نگاه از نقطه های شروع در این مباحث است. با مطالعه چینش آیات در رکوعات یک سوره، الگوهای متن سازی (گفته پردازی) و ساختار متن قرآن کریم استخراج می شوند. جستار حاضر درصدد است با بهره گیری از روش های مختلف تحلیل شکلی و محتوایی و نیز روش های نقد متن به این پرسش پاسخ دهد که چینش آیات در رکوعات سوره بقره بر چه الگوهایی استوار است تا بدین وسیله الگوهای گفته پردازی را بازشناسد. بررسی ها نشان می دهند الگوهای گفته پردازی در این سوره به الگوهای عمومی شامل بلاغت سامی (ارتباط متقابل متون به صورت متوازی و دایره ای)، ساختار شمارشی، تقابل یا گفتمان برابر (تقابل دوگان ایمان و کفر و انفاق و ربا) ساختار توالی (ترتیب زمانی اعطای نعمت ها به بنی اسرائیل و ذکر انبیای الهی به ترتیب زمانی)، شیوه تفصیل با بیان مصداق و تمثیل (رفتارشناسی منافقین)، تصریف در بیان (پاسخ به شبهه معاد در قالب ذکر سه داستان)، الگوهای سبک ساز شامل شیوه بیانی یکسان در آیات رکوع (اوامر) و آغازین مشترک آیات رکوع، الگوهای مبتنی بر گونه سخن شامل سخن روایی که دربردارنده (داستان آدم و روایت طالوت و جالوت) و سخن حقوقی و بیان آیات الأحکام تقسیم می شوند.
مطالعه تطبیقی تکرار و توالی هفت گناه کبیره اخلاقی در آثار سنایی با هفت دیو بزرگ در مزداپرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
23 - 46
حوزههای تخصصی:
حکیم سنایی غزنوی (ف 536 ه .ق)، شاعر دوران ساز ادبیات عرفانی فارسی، در تدوین نظام اخلاقی عرفانی خود و در تبیین هفت گناه کبیره اخلاقیِ «آز، شهوت، خشم، کِبر، رشک، بخل و کینه»، هم از میراث فرهنگ اسلامی و هم میراث مزداپرستی باستان بهره می گیرد. وی با رویکردی تحذیری و بنا بر ذهنیت قرآنی خود، از این هفت خوی بهیمی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» و بنا بر گرایش همدلانه به فرهنگ اساطیری ایران باستان، از این خوی ها به عنوانِ «دیو» یاد می کند. از فحوای کلام سنایی چنین برمی آید که ظاهراً نخستین بار زرتشت، پیامبر مزداپرستی، به این هفت خوی بهیمی اشاره کرده است و بعدها این هفت خوی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» به آثار عارفان مسلمان راه یافته است. نویسندگان در این نوشتار کوشیده اند که با یک نگاه تطبیقی به اشعار سنایی در حوزه گناهان کبیره اخلاقی، این اشعار را تحلیل کنند و وجوه اشتراک این هفت گناه کبیره اخلاقی را با ماهیت و کارکرد دیوها در اوستا و دیگر منابع مزدایی نشان دهند. افزون بر این نگارندگان با گزارش صُوَر تمثلی این هفت گناه کبیره اخلاقی در حدیقه الحقیقه و دیوان سنایی، خاستگاه اساطیری، روایی و بلاغی و حکمی آن ها را نشان داده اند. «تکرار و توالی این هفت خوی بهیمی»، «دیو بودن این خوی ها »، «آفریدگان و همکارانِ اهریمن بودن این دیو ها»، «در تن لانه داشتنِ این دیوها» و «دوزخی بودن متصفان به این خوی ها» همسویی اندیشه سنایی را با برخی از باورهای مزدایی نشان می دهد. افزون بر آن، فراتر از آموزه های قرآنی، تنفر سنایی از خرفستران و اعتقاد تلویحی به وجود استقلالی یا تلفیقی دیوان، به جز ابلیس، جنیان و اهرمن، بر بنیاد نگاه همدلانه و آشکار به مزداپرستی نیز شایسته توجه است.
واکاوی اضلاع توحید عملی در سپهر سیاست متعالیه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیاست متعالیه اسلامی سیاستی است که اساس تعالی آن توحید، و کارویژه اش بسط توحید در عرصه فردی و اجتماعی است. از این حیث، توحید عملی دارای اضلاع متعدد اجتماعی و اقتضائات سیاسی و مدنی است که تبیین آن، مسئله تحقیق است. نویسنده درصدد است با واکاوی اضلاع آن، مهم ترین بسامدها و برون دادهای آن را در سپهر سیاست متعالیه اسلامی تحلیل نماید که در ضمن آن، زوایای تعالی و نیز نقطه تمایز و چالش آن با سیاست متدانیه (غیرتوحیدی و ضدتوحیدی) روشن می گردد. یافته برآمده آن است که توحید عملی به نحو مستقیم یا غیرمستقیم، دارای نقش حقیقی، مبنایی، الهام بخش، تعیین کننده و حاکمیتی در تمامی شئون سیاست، اعم از حیث رفتاری، کارکردی، ساختاری، سیاست گذاری، نظامات سیاسی اجتماعی، سبک زندگی، الگوی توسعه و الگوی تمدنی است. ارتقای توحید نظری به عملی و کاربست اقتضائات آن در سیاست، زمینه ساز بسط عینی خداپرستی در ساحت مدنیت، یگانه شدن سیاست و هم جهتی آن با اراده و حاکمیت الهی است. نویسنده با اتکا بر عقل و نقل، و با استفاده از روش تحلیل محتوا در حوزه مباحث کلامی و دینی به تحلیل مسئله پرداخته است.
بررسی جایگاه قاعده ترجیح بلامرجح در میان متکلمان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده ترجیح بلامرجح، یکی از قواعد فلسفی است که بعد از ورود فلسفه یونان به اسلام، مورد توجه بسیاری از متکلمان واقع شده و در موارد مختلفی از آن در مباحث کلامی استفاده شده است. مسئله اصلی آن است که متکلمان مسلمان چه دیدگاهی در مورد بداهت ادله امتناع و عدم امتناع اتخاذ کرده اند و در چه مباحثی از این قاعده سود برده اند. هدف این نوشتار آن است که به این مسئله به صورت منسجم پاسخ گوید؛ زیرا با اینکه قاعده مذکور مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده، لکن به صورت مستقل به آن پرداخته نشده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار متکلمان، دیدگاه آنان را در مباحث مذکور مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از آن است که متکلمان برخلاف اغلب فلاسفه که امتناع قاعده را بدیهی می دانند، در بدیهی بودن و امتناع ترجیح بلامرجح اتفاق نظر ندارند و حتی برخی از آنها بر امکان قاعده اصرار دارند و برخی دیگر ترجیح بلامرجح توسط فاعل مختار را ممتنع نمی دانند.
صورت بندی مفهوم «محبت» در سنت تفسیر عرفانی با تأکید بر دیدگاه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع محبت در ادبیات دینی و عرفانی جایگاه والایی را به خود اختصاص داده است، به گونه ای که این مقوله افزون بر موقعیت ویژه عرفانی اش، از ارکان مهم مفاهیم اخلاقی در ادیان ابراهیمی نیز به شمار می آید. در تعریف محبت، بین عالمان و اخلاق پژوهان اختلاف نظر وجود دارد و این اختلاف تا آن حد و اندازه است که برخی تعریف حقیقی آن را اساساً غیرممکن دانسته و بر این باورند محبت زبان حال است نه قال. عارفان مفسر مسلمان با الهام از آموزه های قرآنی و روایی، موضوع محبت را در آثار خود مورد بحث قرار داده و در چیستی، ابعاد و آثار آن سخن گفته اند. عالِمی نظیر فیض کاشانی، به مثابه مفسر، محدث و متفکری اخلاق پژوه، اولاً با پیروی از سیره گفتاری و عملی معصومان و ثانیاً با تأثیرپذیری از اندیشه های برخی عارفان و فیلسوفان همچون غزالی، ابن عربی و ملاصدرا، به موضوع محبت در آثار خود عنایت داشته است. در این میان، یکی از فرازهای مهم بحث محبت، در بین چنین عالمانی ازجمله فیض کاشانی رابطه آن با معرفت است. این مهم در دیدگاه عارفان نقشی محوری داشته و عارفان با تأسی از آموزه های روایی این مقوله را مورد توجه قرار داده اند. فیض کاشانی نیز با الهام از احادیثی همانند احادیث موسوم به کنز مخفی و حدیث «قُرب نوافل» و تأثیرپذیری از اندیشه عارفان، این رابطه را در تبیین موضوع محبت برجسته دیده است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، رهیافت های عرفانی محبت را در نگاه فیض با عنایت به مراتب یادشده، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.