فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۵۸۱ تا ۱۷٬۶۰۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
منبع:
حکمت صدرایی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
147 - 162
حوزههای تخصصی:
علم شناسی یا فلسفه علم حکیمان مسلمان، جوانب و زوایای مختلفی داشته است که یکی از مهم ترین آنها مشکلِ «عوارضِ اخص» یا «عوارض به واسطه اخص» است. این معضل اگرچه برای گذشتگان تنها یکی از مسائل علم شناختی بود، اما به تدریج به مهم ترین مسئله و برای برخی، به تنها مسئله تبدیل شد. ماحصل این مشکل آن است که بر اساس قواعد علم شناسی، جایز نیست در علوم از اوصاف و ع وارضی بحث کرد که با واسطه ب ر موضوع علم حمل می شوند. اما می بینیم که در بسیاری از علوم این توصیه مراعات نمی شود و غالباً در علومِ مختلف از احوال و عوارض مختص به انواع و اقسام موضوعِ علم، که همه با واسطه هستند، گفتگو می شود. در این باره و برای حل این مشکل، تا زمان ملاصدرا، چهار راه حل از سوی ابن سینا، قطب رازی، جرجانی و محقق دوانی عرضه شده است اما ملاصدرا اعتقاد دارد که هیچ یک از پیشینیان از عهده حل مشکل بر نیامده و همه در مقابل آن متحیر و سرگردان شده اند. او معتقد است منشأ مشکل، خلط میان دو دسته عوارض، یعنی عوارضِ اخص و عوارضِ به واسطه اخص، بوده است؛ لذا با تمایز نهادن میان آنها مشکل فیصله پیدا می کند. این نوشته، نخست راه حل های پیشینیان برای حل این مشکل را گزارش کرده، سپس انتقادهای ملاصدرا به هر یک از آنها را بررسی می کند، آنگاه با گزارش نظریه ملاصدرا، به ارزیابی آن پرداخته و نشان می دهد که این راه حل نیز اگرچه برخی از زوایای مشکل را می گشاید اما مشکل همچنان در ناحیه دیگر حل نشده باقی مانده است. در نهایت روشن می شود که تقریرهای جدیدتر از نظریه جرجانی، که آن را «نظریه مواضعه» می نامیم، برای حل مشکل کارآمدترند.
کارکرد قرائن تاریخی در فقه امامیه؛ بررسی موردی روایات سبب نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات سبب نزول از سویی با قرآن و حدیث و از سوی دیگر با تاریخ ارتباط دارند و در مورد آیات الاحکامی که دارای سبب نزول هستند، بُعد فقهی نیز به این ابعاد افزوده می شود. نوع نگاه فقهای امامیه به قرائن تاریخی به طور کلی، و روایات سبب نزول به طور خاص، در چگونگی استنباط فقهی از آیات به واسطه فهم حاصل شده از این روایات مؤثر است. این پژوهش برای تبیین نوع نگاه فقهای امامیه به قرائن تاریخی، کاربرد روایات سبب نزول را در آثار فقهای امامیه مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور، تفاوت مکاتب فقهی را از یاد نبرده و کوشیده است گوناگونی نوع تعامل فقهای امامیه با روایات سبب نزول را از این طریق تبیین کند. استقرای حاصل از این بررسی نشان می دهد که روایات مروی از ائمه (ع) با شرط اثبات صحت انتساب، در زمره دلایل اصلی یک حکم فقهی مطرح شده اند. اما اسباب نزول منقول از طریق اهل سنت، بیشتر به عنوان مؤید برداشت های فقهی شیعه مورد استفاده بوده اند. روایات سبب نزول در آثار فقهای امامیه کاربردهای متنوعی همچون تعیین مؤلفه های معنایی الفاظ و استنباط احکام استحبابی از آیه داشته اند، اما زمینه چینی برای استنباط فقهی از آیات به ظاهر غیر فقهی، یکی از مهم ترین کارکردهای این اخبار است؛ چراکه بدون در نظر گرفتن این اخبار، آیه اشعار مستقیمی به مسائل فقهی نداشته است.
اخلاق مناظره علمی در سیره امام رضا (ع)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶ (پیاپی ۵۸)
11 - 39
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با هدف تبیین مهم ترین و اساسی ترین ارزش های اخلاقی که برای تعیین و ترسیم یک چهارچوب اصلی و مدل صحیح مناظره و گفت وگوی علمی لازم و ضروری هستند به بررسی سیره امام رضا7در این خصوص پرداخته است. بنابراین مسأله این پژوهش که با توصیفی تحلیلی انجام شده است، بررسی و بازخوانی سیره ارتباطی امام رضا7با مخالفان، معاندان و پیروان سائر ادیان، در حوزه های مختلف ارزشی و دست یابی به یک مدل و الگوی تربیتی برای مناظره علمی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در الگوی به دست آمده، از یک سو اخلاص و برخورداری از دانش و تخصص لازم، به عنوان مهم ترین الزامات اخلاقی- حرفه ای قبل از ورود به مناظره مطرح می شوند و از سوی دیگر، صداقت، عدالت و انصاف، بردباری، سعه صدر و فروتنی، به عنوان محوری ترین الزامات اخلاقی- حرفه ای حین مناظره و از جمله ارزش ها و اصول اخلاقی اند که باید طرفین، در مدت زمان مناظره همواره به آن توجه داشته و از مسیر آن خارج نشوند. در حوزه آداب علمی و هنجارهای رفتاری حین مناظره نیز، احترام و تکریم، حسن استماع و دریافتن مقصود مخاطب، سخن گفتن به اندازه فهم مخاطب، مستدل و مستند گویی، بعد سوم الزامات اخلاقی – حرفه ای مناظره را شکل می دهند.
منهج تفسیری آیت الله معرفت
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
85 - 114
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه آیت الله معرفت، منابع تفسیر قرآن عبارت اند از قرآن، سنت معصومان:، عقل برهانی و علم تجربی و چون «منهج تفسیری» هر مفسر، پیوندی تنگاتنگ با دیدگاه او درباره «منابع تفسیر قرآن» دارد، می توان منهج تفسیری ایشان را «منهج اجتهادی جامع» نامید که دربردارندهٴ «تفسیر قرآن با قرآن»، «تفسیر قرآن با سنت»، «تفسیر قرآن با عقل برهانی» و «تفسیر قرآن با علم تجربی» است. آیت الله معرفت، تفسیر قرآن با قرآن را بهترین و متقن ترین راه فهم قرآنمی داند. ایشان نقش معصومان: را نیز در تفسیر قرآن نقش آموزشی و راهنمایی به راه های تفسیرمی داند. به نظر ایشان، استفاده روشمند از منبع عقل در تفسیر ضروری است و گسترش علم و فلسفه از عوامل مؤثر در فهم قرآن است. از نظر آیت الله معرفت، تفسیر قرآن با کشف و شهود عرفانی، فاقد اعتبار است؛ اما اگر تأویلات اهل عرفان جنبه «استشهاد» داشته باشند نه «استناد»،می توان آنها را از باب «تداعی معانی» پذیرفت. آرای تفسیری صحابیان را با قیود و شرایطیمی توان پذیرفت. آرای تفسیری تابعیان نیز تنها در حد مؤید و شاهد اعتبار دارند و تنها برای توانمندسازی مفسر در استنباط از قرآن راهگشایند. تفسیر به رأینیز ازآن رو که «تحمیل» رأی بر قرآن است نه «تفسیر قرآن»، فاقد اعتبار است.
قاعده اولی حجیت سیره های عقلایی جدید در غیر عبادات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
7 - 27
حوزههای تخصصی:
در حجیت سیره عقلایی موجود در زمان معصوم ع و مورد تأیید وی اختلافی نیست. لکن در حجیت سیره عقلایی موجود در زمان معصوم ع و ردع نشده از سوی وی نیز تردیدی نیست؛ هر چند گروه اندکی صرف عدم ردع را کافی ندانسته و لزوم تأیید را شرط حجیت دانسته اند، ولی درباره سیره عقلایی که در زمان معصوم ع وجود نداشته و پس از وی شکل گرفته، پرسشی درباره حجیت و دلیل بر آن مطرح است. محلّ بحث در نوشتار حاضر مسئله اخیر است. به نظر نگارنده، قاعده اولی در سیره های عام عقلایی جدید در قلمرو غیر عبادات (احکام امضایی) حجیت است و عدم حجیت به دلیل معتبر نیاز دارد. در این مقاله ادله متعددی به سود این دیدگاه فراهم آمده که به نظر نگارنده، بسیاری از آن ها اطمینان بخش است، از این رو، اشکالاتی که درباره آن ها مطرح بوده، به شیوه علمی پاسخ داده شده است. البته درباره برخی ادله مطرح شده، مناقشاتی به نظر م ی رسد که آن ها را هم بیان کرده و آن ادله را غیرقابل اعتماد برشمردیم.
بررسی اصول تربیت اخلاقی در علم اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی، نیازمند اصولی است که می توان با تکیه بر آنها، روش های تربیت را طراحی کرد و با آن روش ها به تربیت پرداخت. اصول تربیت در علم اخلاق اسلامی نیز وجود دارد، ولی تحت عنوان اصول تربیتی مطرح نشده است. هدف پژوهش حاضر این است که اصول تربیت موردنظر در اخلاق اسلامی مورد بررسی قرار گیرد، تا مربیان تربیت اخلاقی با آگاهی از این اصول، بتوانند تسلط بیشتری بر راه کارهای تربیتی پیدا کنند. بنابراین، در این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی با بررسی منابع اخلاق اسلامی، مجموعه ای از اصول تربیت که نقش بیشتری در موضوع تربیت دارند، استنتاج و استخراج شده است. غالب اصول تربیت، محصول بررسی مبادی انسان شناسی تربیت است که در منابع فلسفة اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای انسان شناسی دینی، خلقت ابتدایی (فطرت) بر پایه خوبی ها بنا نهاده شده، و این خود در تربیت، دلالت هایی به همراه دارد و بررسی قوای نفس و ویژگی های آن و عوامل مؤثر در عملکرد آنها مبتنی بر اصولی است که می تواند نگاه مربیان را در امر تربیت، تصحیح کند.
مبانی و روش های تفسیری و نقش آن در تبیین مفهوم توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از منظر جمیع فرق اسلامی به عنوان مصدر اساسی تقریر عقائد کلامی و عقیدتی مطرح است؛ در پژوهش حاضر با محور قرار دادن مبحث توحید به عنوان مهمترین مسئله مطرح در مبانی عقیدتی اسلامی به تحلیل تأثیر مبانی و روشهای تفسیری در این حوزه پرداخته شده است. منهج ما در این نوشتار پرداختن به نقش و کارکرد مبانی صدوری و دلالی تفسیر و روش های تفسیری در تبیین مفهوم توحید است. نگاه متمایز به وحی قرآنی با ارائه صبغه بشری و غیر الهی از ماهیت الفاظ و معانی آن نقطه عطف مبانی تفسیری جریان هرمنوتیک بوده که مستقیماً بر تلقی این جریان از جوانب مختلف مفهوم توحید مٶثر بوده است. در حوزه مبانی دلالی تأکید بر استقلال دلالی قرآن کریم در بین علماء فریقین بعضاً سبب گرایش به نظرگاه های سلف گرایانه را در حوزه توحید عملی شده است؛ روش تفسیری روایی در حوزه سنی آن در جریان سلفیه نمود یافته و با تکیه بر روایات ضعیف به تجسیم و تشبیه گرایی در حوزه توحید صفاتی دامن زده است. رویکرد روایتگری در حوزه شیعی نیز با مخدوش نمودن استقلال دلالی قرآن به تأویل و باطن گرایی در حوزه توحید انجامیده است. حضور پررنگ تفاسیر تأویل گرایانه و تمثیل گونه در روش تفسیر فلسفی و توجه به قرآن کریم به عنوان محصولی ادبی و فرهنگی در روش تفسیری ادبی نیز اثرات سوئی در تلقی اصحاب این دو جریان در حوزه توحید صفاتی داشته است.
پیش داشت کمال یافتگی؛ شرط ضروری فهم و کژفهمی نزد گادامر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
79 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر، واکاوی استلزام پیش داشت کمال یافتگی به عنوان شرط ضروری فهم و کژفهمی در گادامر است. جهت دستیابی به این هدف از روش تحلیلی بهره گرفته شده است. گادامر، فرض موقتیِ مفسر در خوانش هر متن، مشتمل بر دو عنصر صوری (وحدت و انسجام درونی) و محتوایی (حقیقت کامل بودن) را پیش داشتِ کمال یافتگی می نامد. او بر آن است که فهم یک متن با فرافکندن معنای اولیه مفسر آغاز می گردد، اما اگر دوْر هرمنوتیکی با پیش معنایی درست به جریان نیفتد، عمل فهم شکست خواهد خورد؛ زیرا تناسب میان پیش معنای مفسر و خود متن، محل تردید است؛ از این رو هنگامی که متنی خوانده می شود، فرض وحدت و انسجام درونی آن، نخستین فرض ضروری، جهت اصلاح، رد یا تأیید پیش معنایِ اولیه مفسر است؛ ولی این فرض، ناکافی است و لازم است مفسر، حقیقت کامل متن را نیز به طور موقت، جهت آزمودن پیش معنا و پیش داوری های خود مفروض گیرد؛ زیرا اگر مفسر، صرفاً با پیش فرض انسجام متن، به فهم جزئیات آن بپردازد، ممکن نیست که آن جزئیات بتوانند نادرستی معنای اولیه محدود و تحریف شده را نمایان سازند. پیش داشت کمال یافتگی، فرضِ "قابل فسخِ" مرجعیت متن است که پیش داوری ها و طرز فکرهای شخصی و دل بخواهانه مفسر را به چالش کشیده و مقدمه ای جهت اصلاح یا تأییدشان می گردد. پیش داشت کمال یافتگی، بایسته فهم است و در خور واکاوی؛ زیرا هر مفسری در تلاش برای فهم، کمال یافتگی متن را پیش بینی می کند تا با کشمکش میان معنای پیش بینی شده و مقاومت متن از تفسیر نامناسب، دل بخواهانه و ذهنیت گرایانه بپرهیزد.
جذور الفکر التکفیری فی واقعه الطف؛ أسبابه ونتائجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
159-189
حوزههای تخصصی:
إنّ نشأه التیارات المتشدّده تعتبر من أهم مشاکل المجتمع الإسلامی فی القرن الأول الهجری. لو أمعنا النظر علی التاریخ الإسلامی لرأینا أنها تطوّرت بجانب الإسلام الأصیل. هذه الحرکات إنبثقت من الجهل والمفاهیم الخاطئه ومقابلتهم فی منهج الإسلام واضح منطقیه عقلیه وحیانیه.لم یتم إجراء مزید من البحوث فی هذا المجال التحلیل والإسشتهاد. یلقی هذا البحث علی ظاهره التکفیر وعلامه التکفیری وجذوره فی الإسلام ویتناول أسباب الأفکار المتشدّده وخذلانه، مع الترکیز علی ملحمه کربلاء للکشف عن منهج الأئمه المعصومین (ع) تجاهها؛ ومما توصّلت إلیه هذه الدراسه من خلال المنهج التاریخی (الوصفی-التحلیلی) مع إستخدام المصادر الأصلیه. کان موقف أهل البیت(ع) منهم موقفاً عدوانیاً، فیعارضونهم فی المنهج ومبادئهم الفکریه واحتجهم الی الایات الشریفه والسنه النبویه وقواعد الهیه ویحاولون إرشاد الناس وتعلیمهم کیفیه التعامل معهم. هناک أدله متقینه فی النصوص تدّل علی جذور التیارات المتطرفه فی واقعه الطف تنبت من الهواء والجهل والجعل والتحریف وتعود إلی عدم الوعی الحقیقی عن الإسلام والروح العصبیه التی انتهت إلی التضلیل واختلاق الخلافات. کل ذلک یعنی، التکفیری بالمغامره فی التعالیم الدینیه والأثر المدمر الذی قد یلقی دائما بظلاله علی حیاه المجتمع الإسلامی. مصیرهم، حیث أن الوعد الإلهی وقد ذکر بوضوح بکلام أهل البیت (ع) وتاریخها یشهد؛ خسران التامه وقطع الرحمه الإلهیه علی طریق النقمه والانتقام الإلهی.
نشانه های امشاسپند شهریور در آثار سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امشاسپندان در نظام باور شناختی مزدایی به شش مفهوم متعالی اطلاق می گردد که برترین آفریدگان خداوند شناخته شده اند. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوا میزان آثار و نشانه های مستقیم و غیرمستقیم امشاسپند شهریور، که در باور مزدیسنان یکی از هفت فروزه اهورامزدا به شمار می رود، در مجموعه مصنفات شیخ اشراق تحلیل و بررسی گردد. در این پژوهش، پس از استقرای ویژگی های عمومی امشاسپندان و ویژگی های اختصاصی امشاسپند شهریور، با رجوع به متون مزدایی و منابع تحلیلی، به جست و جوی این ویژگی ها در آثار سهروردی پرداخته شده است. پس از محاسبه میزان فراوانی و بسامد ویژگی ها و نشانه های این امشاسپند، داده های به دست آمده مورد تحلیل محتوایی و مفهومی قرار گرفته است. در اثر این پژوهش، نتایجی همچون حضور شهریور به عنوان مثل اعلای نورانیت و اقتدار الهی، عدم حضور کارکرد رب النوعی این امشاسپند، و نیز کارکرد نجومی و نمادین آن در آثار سهروردی، اجتماع قوی ترین نشانه های شهریور در متون فارسی، و در ضمن یاد کرد از قهرمانان اساطیری ایرانی و موارد دیگر به دست آمده است.
نقد و بررسی مسئله «اخفای واقع از سوی اولیای دین و تأثیر آن بر واقع نمایی گفتار اعتقادی معصومان علیهم السلام»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معصومان به اقتضای حکمت و مراعات سطح فهم مخاطب، بعضی از واقعیات را از مخاطبان مخفی می کردند. «اخفای واقع» از دو جهت به واقع نمایی گفتار معصومان آسیب می زند: 1- اگر «اخفای واقع» حکیمانه است، می توان ادعا کرد: واقعیت بالکل با آنچه بیان گردیده، متفاوت است و به خاطر ناتوانی از فهم، ارائه نشده است. برخی از شقوق این فرض مستلزم کذب کلی قرآن و گزاره های عقلی است، پس این احتمال مردود است. 2- احتمال دارد با کنار هم قرار دادن «نگفته ها» و «گفته ها»، برداشت کنونی ما از واقعیت، کاملاً تغییر کند و گفته های معصومان دیگر واقع نما نباشد. هرچند برخی برای پاسخ به جهت 2 با پیش فرض اینکه «نگفته ها» در طول «گفته ها» است، به اصول حکمت متعالیه و عدم بخل خداوند تمسک جسته اند، اما اولاً، این پاسخ کامل نیست. ثانیاً، جهت 2 تنها واقع نمایی گفته های در هم تنیده معصومان را مخدوش می کند، نه همه گفته ها را. ثالثاً، حتی در معارف در هم تنیده، با «لابشرط» کردن گزاره ها، واقع نمایی حداقلی گفته ها حفظ می شود. رابعاً، مصادیق اخفای واقع غالباً درباره ولایت تکوینی، شئون امام ومانند آن است که کف و سقف آن معین شده است.
بررسی نمودهای فرهنگ جاهلی در عرصه اقتصادی در ایران مقارن ظهور اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان مقارن ظهور اسلام در حوزه های مختلف دچار دگردیسی معرفتی و ساختاری بود. حاکمیت فرهنگ جاهلی با تأکید مصداقی قرآن کریم (آل عمران: 54؛ مائده: 50؛ احزاب: 33؛ فتح: 36)، در شبه جزیره عربستان رواج داشت. با توجه به گزارش های تاریخی و اینکه شأن نزول آیات، مخصص مفادش نیست؛ آیا فرهنگ مذکور، در سطح جهانی(مقارن ظهور اسلام) خاصه ایران فعال بود؟ اگر پاسخ مثبت است، در عرصه اقتصادی چگونه بوده است؟ تحقیق پیش رو به صورت کتابخانه ای و با روش تجزیه و تحلیلِ داده های تاریخی، با هدف کشف حقیقتِ تاریخی در حوزه مذکور، به بررسی آن پرداخته است. برون دادِ بررسی توصیفی تحلیلی داده های تاریخی ایران در بُعد اقتصادی، حاکی از غلبه مؤلفه های فرهنگ جاهلی است که با طراحی ساسانیان مدیریت و هدایت می شد. ازآنجاکه بدنه اجتماعی مردم، از فشارهای سخت در حوزه های مختلف، خاصه حوزه اقتصادی به ستوه آمده بود، پس از آشنایی با دین اسلام، با آغوش باز از آن استقبال کرد.
مؤلفه های سیاست گذاری نظام اسلامی بر مبنای اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری در نظام های سیاسی همواره در جهت تحقق بخشیدن به اهداف دولت ها تعریف می گردد. نقش رهبران در جامعه، نقش هدایت کنندگی است و در مسیر آن سیاست گذاری یک کشور را ترسیم می کنند. براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، رهبری بالاترین مقام را برای تصمیم گیری های کلان در سیاست گذاری نظام را داشته و دیدگاه های ایشان برگرفته از اصول و آرمان های انقلاب اسلامی است. براین اساس، سوال اصلی تحقیق این است که مؤلفه های سیاست گذاری نظام اسلامی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری کدام اند؟ فرضیه مقاله بر این فرض استوار است که با توجه به مدل های سیاست گذاری عینیت گرا، آرمان گرا و ذهنیت گرا، سیاست گذاری در اندیشه رهبری از زوایای گوناگون و متنوعی برخوردار است. یافته های پژوهش حکایت از این نکته دارد که سیاست گذاری رهبری در چهار حیطه سیاست گذاری اجتماعی، سیاست گذاری امنیتی، سیاست گذاری دفاعی و سیاست گذاری اسلامی قرار می گیرد. هر چهار حیطه در مجموعه الگوی عینیت گرا می گنجد. همچنین این نوشتار برای پیشبرد فرضیه خود از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای بهره برده است.
بررسی و تبیین تلازُم موجود بین جامعیت دین و ختم نبوت تشریعی با تأکید بر تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر حقیقت خاتمیت را آن گونه که علامه طباطبائی در تفسیر گران سنگ المیزان فی تفسیر القرآن، از رهگذر آیه «اِکمال دین» تبیین کرده است، بپذیریم، فهم تلازُم آن با جامعیت دین تسهیل خواهد شد؛ به این معنا که، فرضِ ثبوت هر یک از «جامعیت دین» و «خاتمیت»، بدون دیگری فرض محالی است؛ زیرا نمی توان تصور کرد که دین، جامع و کامل است، ولی به قُله رفیع خاتمیت نائل نشده باشد؛ همچنان که نمی توان پذیرفت که دین، خاتم بوده باشد، اما واجد جامعیت و کمال نباشد. در عدم ثبوت دو امر مُتلازم نیز همین مسئله مطرح است. نوشتار پیش رو، در تبیین تلازُم موجود بین جامعیت دین و ختم نبوت تشریعی با رویکردی توصیفی، تحلیلی از میان سه رهیافتِ «مراجعه به نصوص دینی»، «بررسی آموزه اِکمال دین» و «بررسی یکایک آموزه های قرآن و اثبات کمال آنها»، تنها به آموزه اِکمال دین پرداخته است. مدلول صریح آیه اِکمال از منظر علامه، کامل شدن مجموعة معارف و احکام دین، با تشریع حکم ولایت است. همچنین اِکمال دین، مُساوِق با اِتمام نعمت است و این هر دو، مُساوِق و مُتلازم با جامعیت دین است.
تحلیل احراق انسان توسط امام علی(ع) در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان سوزی و احراق انسان، از جمله مجازات وحشتناکی است که امروزه به نام اسلام و مسلمانان، توسط گروه تروریستی تکفیری داعش در حال اجرا است. دولت اسلامی در عراق و شام با استناد به گذشتگان و صحابی و در رأس آنها امام علی(ع) در صدد اقدام چنین عملی برآمده اند. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا اساساً امام علی (ع) چنین کاری را انجام داده است؟! و چنین مجازاتی را برای شخص یا اشخاص خاطی در نظر گرفته است؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی این موضوع را در روایات مورد بررسی قرار داده و بر این باور است با نگاه به کتب روایی اعم از شیعه و سنی احادیثی به چشم می خورد که برداشت سطحی به آن ها می تواند دلیلی بر مدعای داعش باشد، اما خانواده حدیث بر این عقیده است که سوزاندن عموماً پس از ضرب اعناق بوده است.
بررسی و تحلیل دیدگاه امام علی (ع) درباره ساختمان بدن مورچه و ملخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام علی (علیه السلام) در خطبه ای از نهج البلاغه به توصیف ساختمان بدن مورچه و ملخ پرداخته و همگان را به تفکر در خلقت این موجودات به عنوان نشانه ای از عظمت خداوند دعوت می نمایند. بررسی معروفترین تفاسیر نهج البلاغه از قرن ششم هجری تا زمان حاضر نشان می دهد که بیان امام در رابطه با ساختمان بدن این دو حشره هیچ گاه بطور دقیق و از منظر علم حشره شناسی مورد بررسی و تفسیر قرار نگرفته است. همانطور که ایشان در قسمتی از خطبه مذبور بیان می دارند، تفکر در خلقت این حشرات موجب درک بهتر عظمت خالق آنها می شود. در مقاله ی حاضر بیان امام (ع) از این دو حشره بررسی و تحلیل خواهد شد تا عظمت آفرینش این دو حشره برای نخستین بار از دیدگاه علم حشره شناسی روشن گردد. بررسی ها نشان می دهد که ایشان بسیار دقیق و همانند یک حشره شناس خبره ساختمان بدن این دو حشره را شرح می دهند. آن حضرت پس از اشاره به بخش هایی از ساختمان بدن مورچه، به وجود گوش در سر این حشره اشاره می فرمایند. بررسی ها نشان داد که بیان آن حضرت سال ها پیش از شروع مطالعات علمی روی این حشره و کشف اندام تولید صدا در یک گونه از مورچه هاست. همچنین آن حضرت در توصیف خلقت ملخ، به وجود گوش مخفی در بدن ملخ اشاره می فرمایند. این نکته نیز از دیدگاه علم حشره شناسی بسیار دقیق بوده و سال ها پیش از شروع مطالعات حشره شناسی روی بدن ملخ بیان شده است.
راست آزمایی جایگاه ابن حجاج بغدادی نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام) مطالعه موردی: نقد تاریخی روایت الدُّرُ النَّضید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن حجاج بغدادی، شاعر امامی مذهب قرن چهارم و سُراینده قصیده «الف ائیّ ة» میباشد. وی با عضدالدوله بویهی و شریف مرتضی معاصر بوده است. کتاب ال دُّر النَّ ضی د تألیف سید بهاءالدین علی بن عبدالحمید الحسینی، برای نخستین بار روایتی را در مورد مناسبت و زمان خواندن قصیده «الف ائیّ ة» توسط ابنحجاج گزارش میکند، که بیش از آنکه به یک رخداد تاریخی نزدیک باشد به داستانی ذهنی میماند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی در مقام آن است که به نقد روایت مذکور بپردازد. با توجه به سن اندک شریف مرتضی، دلخوری سید مرتضی از عضدالدوله، عدم ذکر روایت ال دُّر النَّ ضی د در مصادر تاریخی، آشفتگی در روایت، عدم اعتبار خواب نزد شریف مرتضی، مردود بودن فحاشی در منطق اهل البیت(علیهم السلام)، روشن میشود روایت کتاب ال دُّر النَّ ضی د که به منظور ترسیم جایگاهی رفیع برای ابنحجاج نزد امیرالمؤمنین و ائمه اطهار(علیهم السلام) و مقدسنمایی شخصیت وی، برای نخستین بار گزارش شده است؛ فاقد اعتبار تاریخی کافی و محل تردید، بلکه مردود است؛ و در نتیجه عذرخواهی شریف مرتضی از ابن حجاج پذیرفتنی نیست.
بررسی مسئله جعل در فلسفه و عرفان بر اساس دیدگاه صدرالمتألهین و امام خمینی ره و علامه حسن زاده آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قاعده کلی بدوی در بین فلاسفه در بحث شریف «جعل» بدین قرار است که هر حکیم و فیلسوفی، اگر قائل به اصالت وجود باشد، وجود را مجعول می داند و اگر قائل به اصالت ماهیت باشد، جعل را به ماهیت بر می گرداند. نظریه سوم هم بدین قرار است که جعل به اتصاف ماهیت به وجود بر میگردد.این سه حکیم متأله، با توجه به مبنای حکمت متعالیه مبنی بر اصالت وجود، ابتدا جعل را به وجود برمی گردانند؛ ولی در ادامه بنا بر قواعد توحید صمدی قرآنی برخاسته از آیات و روایات بر مشرب عرفانی، بحث شریف جعل را ترفّع دادند و نظریه ای را مطرح نمودند که با قول عرفا در وحدت شخصیه وجود و احاطه وجودی واجب تعالی و قیومیت او سازگارتر است؛ علاوه بر اینکه آیات و روایاتی که سنخیت بین علت و معلول را تقویت می کنند، با این مبنای دقیق مطابقت بیشتری دارند.این نظریه حکایت از آن دارد که وجود واجب تعالی منفک و بریده از وجود ماسوی الله نیست؛ بلکه یک حقیقت واحد صمدی، کل عالم را پر می کند و جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ ازین رو وجود مجعول نیست؛ بلکه جعل به ظهورات وجود برمی گردد. برای فهم این نظریه باید به مبانی این بحث، همچون احاطه وجودی حق، ظهور و تجلی ذات الهی، و اطلاق مقسمی او توجه ویژه داشت تا سلطان توحید صمدی حق ظهور کند. آن گاه جمع بین اقوال نیز میسر می شود.
مقایسه ایساغوجی ابن مقفّع با ایساگوگه فرفوریوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از خلأهای مهمّ در عرصه منطق پژوهی ایران، بل که جهان، فقدان یک تاریخ نگاری جامع در زمینه منطق اسلامی است. کارهایی که تا کنون در خاور و باختر انجام یافته اند گام هایی برای پیمودن راهی درازند که باید همچنان تا مدّت ها پی گرفته شوند. نگارش تاریخ منطق اسلامی طبعاً باید از بررسی روند دگردیسی و تطوّر ایساگوگه فرفوریوس آغاز شود کتابی که آموزه های آن در هماره تاریخ منطق اسلامی صدرنشین همه منطق نوشته ها بوده است. انجام این بایسته نیز، به نوبه خود، باید با بررسی ایساغوجی ابن مقفّع آغاز گردد چکیده نوشتی که برای نخستین بار ایساگوگه را به جهان اسلام شناساند. این نوشتار می خواهد با مقایسه این دو اثر همین بایسته را بگزارد.
بررسی انتقادی معاشرت پژوهی در میراث اسلامی و آثار معاصران (کاستی ها و راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
147 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها و نگاشته ها درباره اخلاق و آداب معاشرت، کاستی هایی دارند که با بررسی انتقادی شماری از نوشته های موجود در میراث اسلامی از سده های سوم تا ششم هجری و شماری از آثار نویسندگان معاصر، می توان به آن ها دست یافت. در این جستار، به اختصار به این کاستی ها پرداخته می شود. کاستی های یادشده در دو دسته قرار می گیرند: دسته نخست در محور پژوهش آداب معاشرت و در هفت حوزه قابل طرح است: 1. اصطلاح پژوهی معاشرت؛ 2. استناد به قرآن و سنت؛ 3. سندپژوهی روایات بیانگر آداب معاشرت؛ 4.تحلیل های علمی آموزه های معاشرت؛ 5. رویکرد فقهی به آداب معاشرت؛ 6. همگونی سرفصل ها؛ و 7. مسائل مستحدث آداب معاشرت. دسته دوم در مدار چگونگی عرضه اطلاعات پژوهش شده و در دو عرصه مطرح می شوند: 1. طبقه بندی اطلاعات؛ و 2. توجه به قالب دایرهالمعارفی در عرضه اطلاعات. به تناسب کاستی های یادشده و برای رفع آن ها، چند راهکار و محور پژوهشی نیز به پژوهشگران و نگارندگان حوزه معارف و آموزه های معاشرت پیشنهاد می شود.