مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
منهج
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
تأثیر منهج در معرفت و شناخت انسان بر هیچ کس پوشیده نیست. اختلاف قرائات و تفاوت برداشتها از گسست و اختلاف در منهج صورت میگیرد و تقریب مناهج گامی بلند به سوی فهم واحد و جلوگیری از تشتّت آرا است.
عناصر تشکیل دهنده یک منهج معرفتی ـ که با اختلاف در آن مناهج متعدد به وجود میآید ـ سه چیز است:
مصادر گزینش شده برای فهم و استنباط و تفاهم؛
برخورد با آن مصادر (تحدید و تعیین حوزة استفاده از آنها)؛
عرض و مقارنة مصادر و رتبهبندی آنها به ویژه در وقت تعارض و ناسازگاری.
نوشته حاضر تتبّعی است از مناهج و متدهای گذشتگان در تحقیق پیرامون معارف دینی و تفهیم و تفاهم آن، و تحقیقی است در ارائه منهجی واحد برای دانش فقه و منطق استنباط.
منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهذا بحث فی ""منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی"" فی کتابه الموسوم ب : ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"". وحاولت أن أقف على أهم المعالم المنهجیه التی دافع بها هذا الناقد عن المتنبی، وهل کان دفاعه على أسس فنّیه ورصینه؟ أم کان مدفوعا بالتعصّب والهوى؟ أم أنه اعتمد میزانا عقلیا لافنیا ولاعصبیا؟
فهذ الکتاب یُعدّ من أهم الکتب التی وضعت المتنبی فی المیزان ودافعت عنه، ولذلک کان لابدّ لنا أن نسیر معه فصلا فصلا وأن نتبیّن کیف استطاع مؤلفه أن یقنع المتلقی بأن المتنبی مظلوم فی الهجوم علیه وأن کثیرا ممّن هاجموه کانوا مدفوعین بالهوى والحسد. وأنه لایقلّ مکانه عن کبار الشعراء الذین سبقوه کأبی تمام والبحتری.
ویبدو أن هذا الشعور کان الدافع من وراء تألیفه لهذا الکتاب، ولذلک فقد بناه بما یتوافق مع الهدف الدفاعی، فنجد فی کتابه ثلاثه أجزاء رئیسیه:
1- المقدمه وفیها یقرر القاضی الجرجانی موقفه من الأدب ونقده. وفی هذا الجزء جلّ النظریات النقدیه التی جاء بها واعتمد علیها.
2- دفاعه عن المتنبی.
3- نقد تطبیقی و یتناول فیه مآخذ الخصوم على المتنبی.
فمن خلال هذا التقسیم، نجد أن الرجل جلّ همّه أن یخرج من هذه ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"" منتصرا له ومدافعا عنه ورادّاً للتهم التی أُلصقت به وواضعا له المنزله الأدبیه التی یستحقها.
وقد حاولت أن أعرض فی هذا البحث القصیر ""منهجه فی الدفاع عن المتنبی"" لأقف على ملامحه العامّه، فإن أحسنت فمن الله، وإن قصّرت فأرجو أن یکون هذا البحث دافعا لی لبحث القضیه بشکل تفصیلی فی المستقبل.
فی المنهج النقدی عند ابن الأثیر فی کتابه (المثل السائر فی أدب الکاتب والشاعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعدّ کتاب (المثل السائر فی أدب الکاتب والشاعر) من أبرز الکتب النقدیة فی العصر الأیوبی، ولاسیّما أنّ ضیاء الدین ابن الأثیر من أشهر الکتّاب والنقاد فی ذلک العصر، وقد جمع فی هذا الکتاب فنون البلاغة فی الأدب. ولاقى هذا الکتاب قبولاً فی الوسط النقدی منذ ذلک الحین، لکنّه فی الوقت نفسه لاقى هجوماً من أطراف أخرى، وقد کان ذلک ردّ فعلٍ على ابن الأثیر الذی حاول أن یکون مبدعاً أکثر منه متّبعاً، لکنّ نشاطه النقدی بقی فی دائرة التراث النقدی عموماً، وإنّ سمات التفرد أو تحقیق الإضافة لم تکن إلّا فی نطاق الذوق الفردی الذی لا یرقى إلى إنتاج مفهومات نظریة حادثة. ومن ثَمَّ فإنّ جهوده لم تتکشّف عن طابع منهجی منظّم، ومن هنا نجد اختلاط المستویات بین الاتّباع والابتداع، وهذا یترجم عن رؤیة نظریة غیر متماسکة، تفتقر إلى الاتّساق الداخلی، وتبدو قاصرة عن النهوض ببناء منظور متکامل ورؤیة منظمة.
نقد و بررسی شبهه «بدعت» درباره منهج تفسیر قرآن با قرآن
حوزه های تخصصی:
برخی ناقدانِ منهج تفسیر قرآن با قرآن، این منهج را بدعت مفسران اهلِ سنت پنداشته اند. این شبهه، منهج تفسیری برخی تفاسیر شیعی، مانند المیزان و تسنیم را هدف گرفته است. در این مقاله، مدعای یادشده را نقد و بررسی و ثابت می کنیم روح حاکم بر این شبهه، همان پندار نادرست برخی اخباریان درباره ناروا بودن تفسیر قرآن برای غیرمعصومان است و تفسیر قرآن با قرآن دست کم در محدوده تفسیر آیات متشابه با آیات محکم، دستور صریح معصومان است؛ ازسوی دیگر، نظریه «قرآن بسندگی در دین» که شعار «حسبنا کتاب الله» بیانگر آن است، با «قرآن بسندگی در تفسیر» که به منابع خصوص تفسیر قرآن کریم نظر می کند، تفاوت روشنی دارد؛ چنان که «منهج تفسیر قرآن با قرآن» با نظریه «استقلال قرآن» فرق آشکاری دارد. همچنین ثابت خواهیم کرد که منهج تفسیری قرآن با قرآن را پیامبر(ص) پایه گذاری کرده و در سیره علمی اهل بیت: به کار رفته است. آنان این شیوه تفسیری را در انحصار خود ندانسته اند. افزون براینکه دلیلی بر حصر نیست، شواهد فراوانی روا بودن آن را برای دیگران ثابت می کنند. همچنین خواهیم گفت که به کارگیری این منهج به مفسران اهل سنت اختصاص ندارد.
منهج تفسیری آیت الله معرفت
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
85 - 114
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه آیت الله معرفت، منابع تفسیر قرآن عبارت اند از قرآن، سنت معصومان:، عقل برهانی و علم تجربی و چون «منهج تفسیری» هر مفسر، پیوندی تنگاتنگ با دیدگاه او درباره «منابع تفسیر قرآن» دارد، می توان منهج تفسیری ایشان را «منهج اجتهادی جامع» نامید که دربردارندهٴ «تفسیر قرآن با قرآن»، «تفسیر قرآن با سنت»، «تفسیر قرآن با عقل برهانی» و «تفسیر قرآن با علم تجربی» است. آیت الله معرفت، تفسیر قرآن با قرآن را بهترین و متقن ترین راه فهم قرآنمی داند. ایشان نقش معصومان: را نیز در تفسیر قرآن نقش آموزشی و راهنمایی به راه های تفسیرمی داند. به نظر ایشان، استفاده روشمند از منبع عقل در تفسیر ضروری است و گسترش علم و فلسفه از عوامل مؤثر در فهم قرآن است. از نظر آیت الله معرفت، تفسیر قرآن با کشف و شهود عرفانی، فاقد اعتبار است؛ اما اگر تأویلات اهل عرفان جنبه «استشهاد» داشته باشند نه «استناد»،می توان آنها را از باب «تداعی معانی» پذیرفت. آرای تفسیری صحابیان را با قیود و شرایطیمی توان پذیرفت. آرای تفسیری تابعیان نیز تنها در حد مؤید و شاهد اعتبار دارند و تنها برای توانمندسازی مفسر در استنباط از قرآن راهگشایند. تفسیر به رأینیز ازآن رو که «تحمیل» رأی بر قرآن است نه «تفسیر قرآن»، فاقد اعتبار است.
مکتب قم و نجف و منهج علامه خرسان
منبع:
حوزه دوره جدید تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
86 - 101
حوزه های تخصصی:
روش شناسی جامع شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
143-175
ابن ابی الحدید معتزلی به عنوان مشهورترین شارح کتاب نهج البلاغه، کتاب خود را با نام «شرح نهج البلاغه» سامان داده که از نیکوترین شروح نهج البلاغه به شمار است، وی در جهت شرح کلام امیرمؤمنان% از روش هایی بهره جسته تا شرح کلام در جایگاه خویش، خوش نشیند، در تفسیر آن توجه ویژه ای مبذول داشته، و اساس شرح خود را بر پیاده نمودن قواعدی بنا نهاده است. این مقاله، به بررسی روش های مهم موجود نزد شارح از قبیل استخراج روش قرآنی، حدیثی، ادبی، تاریخی، کلامی و شرح بر پایه ی علوم فرعی دیگر نسبت به شرح و تفسیر کلام امام پرداخته و درصدد است نشان دهد که وی در استخراج این روش ها با اصول، معیارها و گزاره هایی اقدام به شرح کلام امیرمومنان% نموده که در خور توجه است.همچنین در پایان با نگاه آماری جداول فراوانی و گراف ها ارائه گردیده است. منابعی که وی در آنها تکیه کرده پایه ی کاربست چنین روش هایی است، که می توان نتیجه گرفت شارح، کلام امام را چونان یک مجتهد منتقد تفسیر می کند و در اجتهادش به قرآن، حدیث، ادبیات، تاریخ، کلام و دیگر موارد از این دست استناد می ورزد، ضمن این که سه منهج ادبی، تاریخی و کلامی او را می توان در میان روش های او ویژه دانست.
شاخصه های منهج فقهی علامه کاشف الغطاء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
65 - 88
تطوّر فقه و پویایى آن، رابطه تنگاتنگی با منهج ارائه و بیان مباحث فقهى دارد؛ ازاین رو شناخت منهج و شیوه فقهى هر فقیه، تأثیر مهم و روشنی درشناخت ویژگى ها و محصولات فکرى وی دارد، فقیه بزرگوار علامه شیخ محمد الحسین کاشف الغطاء از فقیهان صاحب نام و دارای سبک فقهى است که اندیشه های فقهی او از زوایاى گوناگون قابل بررسى است. این مقاله در صدد تبیین مناهجی است که ایشان در پژوهش ها و استنباط فروعات فقهی خود از آن ها بهره برده اند، در این راستا مباحثی همچون: توسعه دایره مباحث فقهی با نگاه تطبیقی و تقریبی، قاعده محوری در فروعات فقهی، نوگرایی مبنا محور در استنباط احکام فقهی، توجه به نقش زمان و مکان در پویایی فقه، اهتمام به حل مسائل جدید فقهى با واقعیت های زندگى، توجه به بعد اخلاقی و اجتماعی فقه و توجه به بعد عقلانی و فلسفی احکام، مورد بحث قرار گرفته است، اگرچه در بررسى مناهج فقهى، بیشتر به تحلیل و تبیین جنبه هاى صورى فقه پرداخته می شود تا به مبانی و موضوعات آن، اما باید توجه داشت که همین امر به آن محتوا قالب داده و عظمت پویایی فقه و فقاهت را به مرحله بروز و ظهور می رساند.
منهج تاویلی تفسیر البرهان با تکیه بر قاعده جری و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
690 - 712
حوزه های تخصصی:
قاعده جری و تطبیقبه عنوان جاری شدن مفهوم های کلی آیات قرآن بر مصداق های خود در طول زمان است. این قاعده از قواعد متعدد منهج تاویلی است که به کشف مفاهیم نو و باطنی آیات الهی قرآن می پردازد. با توجه به اینکه مهمترین منبع برای تاویل قرآن ، روایات تاویلی حضرات معصومین علیهم السلام است ،محدث بحرانی تفسیر البرهان را بر مبنای روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار داده است که با دقت و تامل در نحوه چینش و گزینش روایات در ابواب مقدمه ومتن تفسیرالبرهان می توان قاعده جری و تطبیقرا به عنوان منهج تاویلی این تفسیرمورد مطالعه و پژوهش قرار داد . منظور از قاعده جری و تطبیق این است که الفاظ و تعبیرهای عام و مطلق قرآن به موارد و مصادیق قابل انطباق اشاره دارند وآنها را هدف گرفته اند .در این نوشتار بصورت پژوهش کتابخانه ای و اسنادی و به روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته ، می کوشد ضمن بررسی قاعده جری و تطبیقو تفاوت آن با تفسیر و تاویل ، با دقت و تأمل بر روایات تفسیر البرهان ، منهج تاویلی محدث بحرانی را در بکارگیری این قاعده تبیین و استخراج نماید.
مطالعه تطبیقی منهج مزارنگاری در کتب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
31 - 49
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به ترتیب زمانی، به ارزیابی شیوه نگارش هر یک از مؤلفان کتب اربعه در کتاب المزار موجود در این کتاب ها می پردازد. در مطالعه تطبیقی روش های هر یک از مؤلفان کتب اربعه در «کتاب المزار» خویش به شباهت ها و تمایزاتی دست می یابیم. این شباهت ها در ساختار کلی برخی ابواب آن ها به چشم می آید، اما در تناسب ابواب، عنوان دهی آن ها، ترتیب احادیث، ذکر اسناد روایات، اختصار یا تفصیل در طرح موضوعات، تعلیقات فقهی ذیل روایات و مباحث فقه الحدیثی مربوط به احادیث و دیگر جهات، کاملاً متمایز به نظر می آیند. یافته این تحقیق آن است که «کتاب های المزار» کتب اربعه، در گذر زمان، هر یک نسبت به قبلی به جامعیت در موضوعات، چینش و ترتیب منطقی تر در نوع نگارش رو نهاده است؛ به نحوی که «المزار» شیخ طوسی نسبت به دو «المزار» پیشین، از جامعیت و روش مندی بهتری برخوردار شده است؛ ابواب در ترتیب و چینش، منظم تر و احادیث با حجم بیشتر و موضوعات گسترده تر نگارش یافته است. این موضوع درباره «المزار» شیخ صدوق نسبت به «المزار» شیخ کلینی نیز صادق است.