مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
روایات سبب نزول
حوزههای تخصصی:
در مورد آیه ی 115 سوره ی بقره؛ یعنی کریمه ی «وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»، شش سبب نزول نقل شده است. در این میان، دو سبب نزول به دلیل نقل از طرق شیعی، بیشتر درخور توجه فقهای امامیه قرار گرفته اند. این دو خبر، نقش ویژه ای در فقه پژوهی بابِ قبله عهده دار شده و در استنباط احکام متحرّی و متحیّر مفید فایده بوده اند.
اما گاه نتایج فقهی حاصل از این روایات، متناقض نما بوده است؛ کسانی که آیه را در شأن متحیر دانسته اند، نماز وی به یک جهت را کافی شمرده اند. اما طرفداران قول مشهور که نماز گزاردن متحیر به چهار جهت را لازم می دانند، به سبب نزول دیگری که آیه را در شأن نماز نافله می داند، متمسک می شوند. این در حالی است که برخی معتقدند: بین این دو روایت و نزول آیه در شأن هر دو، منافاتی وجود ندارد؛ زیرا که آیه عام است و فقط عالم و هر کس که به منزله ی عالم است، در خصوص فریضه و به دلیل آیه ی روی کردن به مسجدالحرام: «فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» (بقره:144)، از این عموم خارج شده اند. در نتیجه، گرچه کفایت یک نماز به صواب نزدیک تر است؛ اما تکرار با احتیاط هماهنگ تر است. این مقاله، بررسی تفصیلی این مسأله و پژوهش در دیگر ابعاد جایگاه سبب نزول در برداشت های فقهای امامیه از این آیه را عهده دار گشته، به این وسیله می کوشد ارتباط یکی از دانش های علوم قرآنی- یعنی سبب نزول- را با دانش فقه به نظاره بنشیند.
واکاوی جایگاه ارزیابی متن روایات سبب نزول در میان روش های مرسوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی یا نقد روایات سبب نزول، همواره یکی از محورهای مهم پژوهش در تفسیر و علوم قرآنی بوده است. سیری در آثار این حوزه نشان می دهد که قرآن پژوهان در این زمینه، افزون بر ارزیابی های سندی و متنی، از گونه هایی دیگر نیز بهره برده اند. گونه هایی چون ارزیابی بدون تصریح به روش، ارزیابی با قواعد کلی و صوری چون «الفاظ حاکی از روایات سبب نزول»، «تعدد سبب، تکرّر نزول و تأخر حکم و نزول از هم» و «اعتبار عموم لفظ در برابر خصوص سبب» که بازگشت آن ها نیز به ارزیابی های سندی و متنی است. در این جستار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، افزون بر بیان دیدگا ه های مختلف، کارایی هریک از گونه های فوق مورد بررسی قرار گرفته و کاستی های آن ها برشمرده شده است. در پایان با توجه به کاستی های مذکور از یک سو و ظرفیت های بالقوه ارزیابی متن روایات سبب نزول از سوی دیگر، این روش از حیث نظری به عنوان کارآمدترین روش در میان روش ها و گونه های مرسوم معرفی شده است.
کارکرد قرائن تاریخی در فقه امامیه؛ بررسی موردی روایات سبب نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات سبب نزول از سویی با قرآن و حدیث و از سوی دیگر با تاریخ ارتباط دارند و در مورد آیات الاحکامی که دارای سبب نزول هستند، بُعد فقهی نیز به این ابعاد افزوده می شود. نوع نگاه فقهای امامیه به قرائن تاریخی به طور کلی، و روایات سبب نزول به طور خاص، در چگونگی استنباط فقهی از آیات به واسطه فهم حاصل شده از این روایات مؤثر است. این پژوهش برای تبیین نوع نگاه فقهای امامیه به قرائن تاریخی، کاربرد روایات سبب نزول را در آثار فقهای امامیه مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور، تفاوت مکاتب فقهی را از یاد نبرده و کوشیده است گوناگونی نوع تعامل فقهای امامیه با روایات سبب نزول را از این طریق تبیین کند. استقرای حاصل از این بررسی نشان می دهد که روایات مروی از ائمه (ع) با شرط اثبات صحت انتساب، در زمره دلایل اصلی یک حکم فقهی مطرح شده اند. اما اسباب نزول منقول از طریق اهل سنت، بیشتر به عنوان مؤید برداشت های فقهی شیعه مورد استفاده بوده اند. روایات سبب نزول در آثار فقهای امامیه کاربردهای متنوعی همچون تعیین مؤلفه های معنایی الفاظ و استنباط احکام استحبابی از آیه داشته اند، اما زمینه چینی برای استنباط فقهی از آیات به ظاهر غیر فقهی، یکی از مهم ترین کارکردهای این اخبار است؛ چراکه بدون در نظر گرفتن این اخبار، آیه اشعار مستقیمی به مسائل فقهی نداشته است.
بازخوانی روایات اسباب نزول آیات نخست سوره حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۶
7 - 35
حوزههای تخصصی:
روایات اسباب نزول از دیرباز کانون توجه مفسران و اندیشمندان قرآنپژوه و از ابزارهای فهم مراد الهی به شمار آمده است. با اینحال آسیبهایی مانند وجود تعارض سندی روایات تفسیری با یکدیگر یا ناسازگاری محتوایی آنها با سیاق و تاریخ و اندیشه سلیم نیز متوجه این بخش از روایات است که موجب سلب اعتماد از آنها میگردد. در این پژوهش روایات ناظر بر سبب نزول پنج آیه نخست سوره حجرات در بوته نقد قرار گرفته است. این روایات صرفنظر از اختلاف تعابیر و تفاوت راویان بالغبر چهارده گونه روایت متفاوت است که برخی نزول هر پنج آیه را مسبب از حادثهای خاص معرفی نموده و برخی دیگر برای دو یا چند آیه، سببی مجزا ارائه دادهاند؛ لذا در این پژوهش در کنار بررسی اسناد این روایات با ملاک قراردادن ظاهر و سیاق آیات به ارزیابی محتوایی هرکدام از آنها نیز پرداخته و به این نکته رهنمون شده است که هیچیک از این روایات چهاردهگانه بهطور مشخص ناظر به سبب نزول واقعی این آیات نیست هرچند با توجه به مضمون آیات، بیتردید نزول آنها در پی وقوع جریانی خاص رخداده که بهدرستی در روایات سبب نزول گزارش نشده است. همچنین برخی روایات بهگونهای است که احتمال تصحیف یا تحریف آنها بر اساس انگیزههای کلامی دور از ذهن نیست.
نقد محتوایی روایات عبدالله بن سلام در مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
369 - 390
حوزههای تخصصی:
شیوه طبرسی در نقل اسباب نزول به صورت گزارشی است، اما در مواردی با ارائه ملاک هایی از قبیل ضرورت فقهی، ظاهر آیه و تاریخ به تأیید یا ردّ پرداخته است. در عین حال نمی توان مسامحه وی در نقل برخی روایات و اسباب نزول را نادیده گرفت. وی نقل قول های ضعیفی همچون مدح عبدالله بن سلام، ذکر ماجرای ورقه بن نوفل را آورده است اما کمترین اظهارنظری دراین باره نکرده که قاعدتاً باید به ضعف آن ها اشاره می کرد. عبدالله بن سلام از کسانی بود که برای جلب نظر عامه مردم جعل حدیث می کرد و احادیثی هم در وصف او نقل شده که عمدتاً ضعیف الاسناد و بی اعتبار است. ردّ پای این شخص را در بخش های مختلف کتاب مجمع البیان می توان رصد کرد. در این مقاله، پس از بررسی روایات کتاب مجمع البیان، مراجعه به تفاسیر و منابع مرتبط به شیوه کتابخانه ای و تحلیل درون متنی، در نقد روایات مخدوش اسباب نزول در مجمع البیان که آیات را با عبدالله بن سلام مرتبط دانسته، به نکاتی چون نیاوردن برخی شأن نزول ها توسط مفسران قبل یا بعد از طبرسی، بیان دیدگاه طبرسی به جای شأن نزول، نقل مطالب به پیروی از مفسران عامه درحالی که دانشمندان شیعه بدان اعتنایی نداشته اند؛ عدم تطابق تاریخی اسباب نزول حاوی مدح عبدالله بن سلام با زمان اسلام آوردن وی اشاره شده است. شاید هدف وی از این نوع نقل قول ها آشنایی خواننده و مقایسه آن ها با سایر نظرات است. این روش عالمانه، خواننده را به تفکر و اندیشه فرامی خواند و بسیار ارزشمند است اما عدم نقد و اظهارنظر قطعی شیخ یکی از ضعف های مهم این تفسیر به شمار می آید.
تحلیل انتقادی اسباب نزول آیه 262 سوره بقره با بهره گیری از گزاره های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره نزول آیه 262 سوره بقره چند سبب نزول نقل شده که در آن به شخصیت ها و حوادثی اشاره گردیده است. با توجه به تأثیر اسباب نزول در حوزه تفسیر و بخش های مرتبط دیگر و نیز اشکالاتی که نسبت به این دسته از روایات عنوان می شود، بهره گیری از شیوه های مختلف برای ارزیابی جامع تر و دقیق تر این روایات ضرورت دارد. یکی از راه های سنجش اعتبار روایات سبب نزول استفاده از مباحث تاریخی و قرائن مرتبط است، چنانکه می تواند در کنار دیگر شیوه ها، شواهد بیشتری برای ارزیابی ارائه کند. در این راستا تحقیق حاضر می کوشد به گزارش های مرتبط با شخصیت ها و حوادث اشاره شده در اسباب نزول آیه 262 سوره بقره مراجعه کرده و از آن ها برای بررسی استفاده کند. از جمله نتایج تحقیق آن است که مطابق گزارش های ذکر شده درباره همیاری مسلمانان برای تجهیز سپاه اسلام در جنگ تبوک، شرایط مالی افراد مرتبط و یا کمک های آن ها در موارد دیگر، اصل کمک نقل شده در دو سبب نزول نخست، اجمالا اتفاقی قابل پذیرش به شمار می آید. دیگر آنکه علی رغم همخوانی برخی سبب نزول ها و سیاق آیه 262 سوره بقره، نزول این آیه در ارتباط با برخی شخصیت ها، با گزارش های رسیده پیرامون آن افراد سازگاری ندارد. همچنین آیه 262 سوره بقره در بین آیات مرتبط با جنگ تبوک نقل نشده و در برخی منابع، پیرامون کمک های مسلمانان به آیه 44 سوره توبه اشاره شده است و این امر ارتباط داشتن نزول آیه 262 سوره بقره و جنگ تبوک را با تردید مواجه می سازد. به علاوه نزول آیه 262 سوره بقره در ارتباط با خرید چاه رومه در گزارش های مرتبط ذکر نشده است.درباره نزول آیه 262 سوره بقره چند سبب نزول نقل شده که در آن به شخصیت ها و حوادثی اشاره گردیده است. با توجه به تأثیر اسباب نزول در حوزه تفسیر و بخش های مرتبط دیگر و نیز اشکالاتی که نسبت به این دسته از روایات عنوان می شود، بهره گیری از شیوه های مختلف برای ارزیابی جامع تر و دقیق تر این روایات ضرورت دارد. یکی از راه های سنجش اعتبار روایات سبب نزول استفاده از مباحث تاریخی و قرائن مرتبط است، چنانکه می تواند در کنار دیگر شیوه ها، شواهد بیشتری برای ارزیابی ارائه کند. در این راستا تحقیق حاضر می کوشد به گزارش های مرتبط با شخصیت ها و حوادث اشاره شده در اسباب نزول آیه 262 سوره بقره مراجعه کرده و از آن ها برای بررسی استفاده کند. از جمله نتایج تحقیق آن است که مطابق گزارش های ذکر شده درباره همیاری مسلمانان برای تجهیز سپاه اسلام در جنگ تبوک، شرایط مالی افراد مرتبط و یا کمک های آن ها در موارد دیگر، اصل کمک نقل شده در دو سبب نزول نخست، اجمالا اتفاقی قابل پذیرش به شمار می آید. دیگر آنکه علی رغم همخوانی برخی سبب نزول ها و سیاق آیه 262 سوره بقره، نزول این آیه در ارتباط با برخی شخصیت ها، با گزارش های رسیده پیرامون آن افراد سازگاری ندارد. همچنین آیه 262 سوره بقره در بین آیات مرتبط با جنگ تبوک نقل نشده و در برخی منابع، پیرامون کمک های مسلمانان به آیه 44 سوره توبه اشاره شده است و این امر ارتباط داشتن نزول آیه 262 سوره بقره و جنگ تبوک را با تردید مواجه می سازد. به علاوه نزول آیه 262 سوره بقره در ارتباط با خرید چاه رومه در گزارش های مرتبط ذکر نشده است.
بازخوانی انتقادی سبب نزول مشهور آیه 41 مائده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه41 سوره مائده که با هدف تسلی دادن به پیامبر (ص) نازل شده، کنش مزورانه تعدادی از منافقان و یهودیان را به تصویر می کشد که به منظور جاسوسی و به تحریک عده ای دیگر نزد آن حضرت می آمدند با این پیش فرض که اگر پیامبر (ص) به نفع آنها داوری کرد بپذیرند و گرنه روی برگردانند (یَقُولُونَ إِنْ أُوتیتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا). ابهام موجود در مشارالیه «هذا» مفسران را بر آن داشته تا برای آن در قالب سبب نزول مصداق یابی نمایند. در این میان مهمترین و مشهورترین روایتی که در سبب نزول بدان پرداخته اند موضوع رجم دو یهودی به خاطر ارتکاب زنای محصنه است. از اینجا سؤال اصلی پژوهش رخ می نماید که سبب نزول مشهور تا چه میزان از قرائن صحت برخوردار بوده و آیا می توان اندیشه تفسیری را بر آن بنا نهاد؟ با توجه به اهمیت موضوع رجم و پیامدهای فقهی آن؛ پژوهش حاضر با تکیه بر روش کتابخانه ای، به تحلیل و بررسی روایت مزبور در منابع روایی و تفسیری فریقین پرداخته و چالش های آن را برشمرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جزء نگری برخی مفسران، مجال را از سایر ساختارهای تفسیری همسو و کاملاً مرتبط با محتوای آیه، گرفته است. این در حالی است که روایت مزبور به دلیل اضطراب در متن؛ اختلاف با دیگر روایات سبب نزول آیه؛ تعارض با قرآن ؛ تنافی با تاریخ مسلم و عدم هماهنگی کامل با سیاق، نمی تواند سبب نزول قطعی آیه باشد. در مقابل روایتی که سبب نزول آیه را موضوع قصاص و دیه می داند از جهاتی ترجیح می یابد که به عنوان سبب نزول واقعی تر نتیجه گیری شده است.