فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
بررسی میزان رضایت زناشویی در ازدواجهای دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد و دولتی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چند سال اخیر، خوش بینی به عنوان یکی از مهمترین موضوعات روانشناسی مثبت از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است؛ به گونه ای که می توان گفت که خوش بینی همانند سلاحی است که باعث سلامت روانی و جسمانی، رضایت از زندگی، بهبود عملکرد خانوادگی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی می شود. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه ی شهر همدان بود. روش: روش مطالعه نیمه آزمایشی، به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه دبیرستانهای روزانه و دولتی شهر همدان و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. در چارچوب طرح آزمایشی، 48 نفر از دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 24 نفری(یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. در این پژوهش در مرحله پیش آزمون ، از پرسشنامه ی خوش بینی الری و فینچام(2000) استفاده شد و سپس طرح آزمایشی برای گروه آزمایش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از آزمون T برای مقایسه دو گروه مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خوش بینی به روش قصه گویی، در افزایش خوش بینی دانش آموزان مؤثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت که با توجه به ظرفیتها و نیازهای ویژه ی کودکان و نوجوانان، لازم است که در امر آموزش و درمان این قشر، از روشهای جدیدی همچون قصه گویی بهره گرفته شود.
بررسی اختلالات اسکلتی-عضلانی ماماها و ارتباط آن با تنش شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز تنشهای شغلی در حرفهی مامایی میتواند باعث افزایش شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و کاهش میزان بازدهی و کیفیت ارایهی خدمات آنها شود. لذا این پژوهش به منظور تعیین میزان شیوع علایم اختلالات اسکلتی-عضلانی در نواحی گوناگون بدن ماماها و بررسی ارتباط میان تنش شغلی و شیوع علایم اختلالات اسکلتی-عضلانی انجام گرفت.
روشکار: جامعهی مورد پژوهش این مطالعهی توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی را تمام ماماهای شاغل در بیمارستانهای دولتی و خصوصی شهر کرمان در سال 1390 تشکیل دادند. 74 نفر از ماماها به روش سرشماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد نوردیک و تنش شغلی آلتمایر استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و مجذور خی) و نرمافزار SPSS نسخهی 16 تحلیل شدند.
یافتهها: در این پژوهش 4/78 درصد افراد مورد بررسی، در 12ماه گذشته حداقل در یک عضو بدن ناراحتی و یا درد را تجربه کردهاند که بیشترین فراوانی علایم اختلالات اسکلتی-عضلانی در سه عضو پاها 2/39 درصد (29 نفر)، زانوها و کمر هر کدام 1/35 درصد (26 نفر) دیده شد. همچنین ارتباط
معنیداری بین اختلالات اسکلتی-عضلانی و تنش شغلی ماماها به دست آمد (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، احتمالا تنشهای شغلی میتوانند باعث تشدید عوارض جسمانی از جمله اختلالات اسکلتی-عضلانی شوند.
همچنین با توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتی-عضلانی بالا، برگزاری
دورههای آموزشی در خصوص اتخاذ وضعیتهای بدنی استاندارد حین انجام وظایف و اجتناب از وضعیتهای بدنی نامناسب، حایز اهمیت هستند.
بررسی روائی آزمون ترسیم یک داستان در دو گروه از کودکان پرخاشگر و گوشه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روائی آزمون ترسیم یک داستان است. این بررسی از نوع علی ـ مقایسه ای بود. نمونه شامل 137 دانش آموز (53 دختر و 84 پسر) پایه چهارم و پنجم مدارس ابتدایی است که در دو گروه پرخاشگر و گوشه گیر طبقه بندی شدند و با استفاده از آزمون ترسیم داستان سیلور مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت دو گروه پرخاشگر و گوشه گیر در تصویر خود معنادار (04/0> p) است و در محتوای عاطفی معنادار نیست. گروه پرخاشگر به طور معنادار تصویر خود قوی تری را نسبت به گروه گوشه گیر ارائه دادند. پسران پرخاشگر قوی ترین و پسران گوشه گیر ضعیف ترین تصویر خود را بروز دادند (04/0>p). دختران پرخاشگر و گوشه گیر در محتوای عاطفی نمرات بالاتری از پسران داشتند و پسران پرخاشگر ضعیف ترین محتوای عاطفی را ارائه دادند (02/0> p). فراوانی طیف مثبت تا منفی محتوای عاطفی در گروه پرخاشگر و گوشه گیر، معنی دار بود و هر دو گروه دارای بیشترین فراوانی محتوای عاطفی در طیف منفی متوسط بودند. فراوانی طیف مثبت تا منفی تصویر خود در گروه پرخاشگر معنادار و طیف مثبت و قوی دارای بیشترین فراوانی بود. فراوانی طیف مثبت تا منفی تصویر خود در گروه گوشه گیر نیز معنادار و طیف نامطبوع و منفی دارای بیشترین فراوانی بود. تحلیل محتوای داستان های گروه پرخاشگر حاکی از ضریب درگیری بالای مؤلفه های پرخاشگری در داستان ها با بالاترین فراوانی مؤلفه تصورات قتل و کشتن بود و در گروه گوشه گیر حاکی از ضریب درگیری بالای مؤلفه های گوشه گیری با بالاترین فراوانی مؤلفه های تنهایی و ترس و اضطراب بود. آزمون ترسیم داستان سیلور دارای روایی قابل قبول برای استفاده در گروه کودکان پرخاشگر و گوشه گیر است.
بررسی رابطه هوش هیجانی با افسردگی و اضطراب دختران نوجوان مشکین شهردر سال 89
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه هوش هیجانی با افسردگی و اضطراب نوجوانان دختر پایه های دوم و سوم تجربی و ریاضی شهرستان مشکین شهر با استفاده از طرح پژوهشی توصیفی و همبستگی انجام گرفت. حجم نمونه مورد مطالعه 270 نفر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی منطم (سیستماتیک) انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه هوش هیجانی بار-ان، آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان و آزمون اضطراب بک بود. در این تحقیق از روش های آماری (ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون همزمان) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد ومحاسبات آماری توسط نرم افزار SPSS انجام پذیرفت وپس از تجزیه و تحلیل و آزمون آماری نتایج زیر بدست آمد:
بین هوش هیجانی دانش آموزان و اضطر اب و افسردگی آنها رابطه منفی معنادار مشاهده شد.
از بین زیر مولفه های هوش هیجانی به جز زیرمولفه ی حل مساله،مسئولیت پذیری سایر زیر مولفه ها در سطح p<0/01 از لحاظ آماری با افسردگی همبستگی منفی دارند.
از بین زیر مولفه های هوش هیجانی به جز سه زیرمولفه ی حل مساله ،مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری سایر زیر مولفه ها در سطح p<0/01 از لحاظ آماری بااضطراب همبستگی منفی دارند.
بررسی فراوانی الگوی علائم اختلال وسواسی - جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه علایم وسواسی - جبری وابسته به فرهنگ هستند، شناخت و اطلاع از فراوانی و تنوع آنها در جامعه ما می تواند به تشخیص دقیق تر این اختلال کمک کند و اهداف درمانی را مشخص تر سازد.
روش: در قالب یک طرح پژوهشی مقطعی، 61 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - جبری (23 مرد و 38 زن) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و تنوع و شدت علایم با مقیاس ییل - براون اندازه گیری شد. این بیماران به طور سرپایی به واحد روانپزشکی مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی توحید و یک مطب خصوصی مراجعه کرده بودند و به وسیله یک روانپزشک )بر مبنای (DSM-IV-TR تشخیص داده شدند.
یافته ها: این بررسی نشان داد که بیشترین وسواس های فکری، آلودگی و پرخاشگری است و تفاوت زنان و مردان در وسواس آلودگی معنادار می باشد. بیشترین وسواس های عملی، وارسی کردن، شست و شو و نظافت و تفاوت دو جنس معنادار بود. بین میزان تحصیل بیماران و علایم وسواسی - جبری در زمینه وسواس های فکری آلودگی و جسمی یک رابطه معنادار به دست آمد و دو گروه مجرد و متاهل فقط در وسواس های آلودگی و شمارش تفاوت معنادار داشتند.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری خصوصیات علامت شناسی و جمعیت شناختی متمایزی را نشان می دهند که یکی از توجیهات آن می تواند تنوع فرهنگی باشد. این مسئله خود مفاهیم ضمنی مهمی برای تشخیص و درمان این اختلال دارد.
بررسی شیوع نشانه های اختلال وسواسی - جبری
حوزههای تخصصی:
نظریه انگیزش در اندیشة دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه رویکردی مبتنی بر آموزه های اسلامی برای مطالعه انگیزش است، به گونه ای که زمینة نظریة انگیزش بر مبنای اندیشه اسلامی فراهم گردد. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده که ابتدا به شناسایی مفاهیم اساسی مرتبط با انگیزش در متون دینی پرداخته، سپس ارتباط این مفاهیم را با یکدیگر در یک چارچوب منطقی مورد بررسی و در قالب یک نمودار به عنوان طرح اولیه ارائه شده است. مفاهیم اساسی به دست آمده از متون دینی، که نقش انگیزشی دارند، عبارتند از: نیت، اراده، شوق، غرایز و شهوات (نیازها) و عقل. علاوه بر این، پژوهش های تجربی انجام گرفته نیز حاکی از آن است که شناخت ها، گرایش ها، نظام ارزشی، اهداف و تقویت کننده های محیطی نقش اساسی در رفتارها دارند. نتایج پژوهش نشان داد هر رفتاری که انسان انجام می دهد، مجموعه ای از عوامل به صورت چند وجهی در آن دخالت دارند. اما اینکه تأثیر کدام دسته از عوامل بیشتر است، بستگی دارد به اینکه فرد در کدام مرحله از تحول قرار دارد، ارضای کدام یک از نیازهای او در آن مرحله از تحول اولویت دارد، فرد از چه باورها و گرایش هایی برخوردار است و از کدام نظام ارزشی پیروی می کند، اهداف او چیست، و بالاخره، در چه شرایط محیطی قرار گرفته است.
رابطه مؤلفه های فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران دارای کودکان پسر مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فراشناخت یکی از فرایندهای عالی شناختی است که با سایر قابلیت های شناختی رابطه مثبت دارد و از طرف دیگر به عنوان یک عامل زمینه ساز در بیشتر آسیب های روان شناختی مدنظر قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، مقطعی از نوع تحلیلی- توصیفی و جامعه آماری پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان در سال 1390 بودند. 50 مادر دارای کودک ADHD (Attention deficit and hyperactivity disorder) و 50 مادر دارای کودک بهنجار سنین 7 تا 12 سال، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به وسیله پرسش نامه باورهای فراشناختی Wells and Cartwright-Hatton، پرسش نامه اضطراب Spielberger و پرسش نامه افسردگی Beck-II ارزیابی شدند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه مادران در میزان اضطراب و افسردگی با کنترل سن وجود داشت و میزان افسردگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه بسیار بالاتر از مادران کودکان عادی بود. در میزان فراشناخت، میانگین های دو گروه مادران نزدیک به هم بود. متغیر اضطراب ضرایب معنی داری با افسردگی و فراشناخت (01/0 = P) داشت.
نتیجه گیری: سلامت روان شناختی ماداران دارای کودکان ADHD به مراتب ضعیف تر از مادران دارای فرزند سالم بود و لزوم تمرکز به حل مسایل مجموعه افراد خانواده -که برخاسته از نگرش سیستمی است- در حل اصولی تر مشکلات این قبیل خانواده ها کارساز خواهد بود.
بررسی نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده در رابطه سلامت خانواده اصلی با عدالت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سلامت خانواده ی اصلی از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده برعدالت زناشویی انجام شد. نمونه ی پژوهش شامل 240 معلم زن متأهل شهرستان ممسنی بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت خانواده اصلی، ادراک انصاف و سبک های حل تعارض را تکمیل کردند. لازم به ذکر است که از سنجه ادراک انصاف برای ارزیابی عدالت زناشویی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ابزار 18 Spss و Amos استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد سلامت خانواده ی اصلی به طور مستقیم با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همین طور سلامت خانواده ی اصلی به طور غیر مستقیم و از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به این ترتیب سبک حل تعارض غیر سازنده توانست نقش واسطه ای بین سلامت خانواده ی اصلی با عدالت زناشویی ایفا کند. به عبارت دیگر سلامت خانواده ی اصلی علاوه بر اثر مستقیم بر عدالت زناشویی، از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیرسازنده نیز بر عدالت زناشویی اثر دارد. قابل ذکر است که اثر مستقیم بیش تر از اثر غیر مستقیم بود. از این رو هر دو مسیر در مدل پژوهشی تأیید شد.
" ارزیابی تاثیر آموزش مهارت حل مساله ( PSST ) در کنترل خشم نوجوانان "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
روش های انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک درکودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانایی های پردازش حسی، پیش نیاز پاسخ دهی اثر بخش به موقعیت ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص هستند، بنابر این اختلال در پردازش حسی می تواند زندگی روزانه فرد را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر ارایه برخی شیوه های انطباق محیطی با ویژگی های کودکان دارای اختلال پردازش حسی و نیز روش های اصلاح این اختلال بود.
روش: این پژوهش از نوع مروری بود.
یافته ها: درمان اختلال های پردازش حسی در سه بخش عمده؛ اختلال تعدیل حسی، اختلال تمیز و افتراق حسی و اختلال حرکتی مبتنی بر حواس انجام می گیرد اما با توجه به نظریه یکپارچگی حسی، برخی برنامه های درمانی برمبنای هفت حس، در دو دسته حس های نزدیک (تعادل، عمقی و لامسه) و حس های دور ( بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی) پی ریزی می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه حس های نزدیک به شکل ناآگاهانه اطلاعات حسی مهمی را برای ایجاد، حفظ و بازیابی وضعیت و هماهنگی بدن به دست می دهند، پژوهش ها، اثربخشی راهبردهای انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک را توضیح داده اند.
بررسی ارتباط بین مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با مصرف سیگار در دانشجویان مهندسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مصرف سیگار متاثر از تعامل عوامل زیست شناسی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی بوده و میزان بالای همبودی آن با برخی مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در سببشناسی، مورد تاکید است. این پژوهش به بررسی مقایسه ای ارتباط بین مصرف سیگار، مولفه های شخصیتی و راهبرد های مقابله ای در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است.
روشکار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهای بر روی 716 نفر از دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی (323 نفر) و دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (393 نفر) واحد اراک در سال تحصیلی 90-1389 اجرا شده است. ابزارها شامل چکلیست مشخصات جمعیتشناختی محققساخته، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن) و آزمون شخصیتی نئو-فرم کوتاه بودند. اطلاعات با روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل همبستگی و نرمافزار SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:بین مولفهی روانرنجورخویی (001/0=P، 146/0- =r) و توافق (001/0=Pو159/0=r) با سبک مقابله ای مسئلهمدار و مولفهی برون گرایی (001/0=Pو 127/0- =r) و توافق (001/0=P، 137/0- =r) با سبک مقابله ای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری وجود دارد اما بین مصرف سیگار و مولفه های شخصیتی با وجود تفاوت بین میانگین دو گروه، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. علاوه بر این بین میانگین مصرف سیگار و استفاده از راهبرد مقابله ای عاطفه مدار، تفاوت معنیداری مشهود است (01/0P<).
نتیجهگیری:افراد سیگاری از کمبود مهارتهای مقابله ای مناسب در حل مشکلات رنج میبرند. همچنین، سیگاری بودن مردان در بالا بودن میزان عصبیت و اضطراب آنان، نقشی ندارد.
" بررسی خشونت خانوادگی در خانواده های تهرانی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تحقیق کنونی به عواملی که می توانند موجبات خشونت خانوادگی را در خانواده های تهرانی سبب شوند، می پردازد و این سوالات را که آیا خشونت خانوادگی با عقاید و باورهای نادرست فرهنگی و نیز شاهد خشونت بودن در دوران کودکی ارتباط دارد، مورد مطالعه قرار می دهد. بدین منظور، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته میان 50 زوج توزیع گردید که به شکل تصادفی، از میان زوجینی که به علت خشونت خانوادگی در خواست طلاق داشتند و به سه دادگاه و نیز پزشکی قانونی مراجعه کرده، انتخاب شده بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که مردان، عواملی مانند فقدان ارتباط کلامی و بهانه گیری همسرشان در خصوص فرزندان را عمدتا مورد اختلاف می پنداشتند. در حالی که زنان عواملی مانند کنترل بیش ازحد همسر، بهانه گیری همسر در خصوص غذا و فقدان همکاری همسر در رسیدگی به امور منزل را عوامل مورد اختلاف گزارش کردند. علاوه براین، نتایج حاکی از آن بود که ارتباط معناداری میان خشونت خانوادگی و عقاید و باورهای نادرست فرهنگی و نیز شاهد خشونت بودن در دوران کودکی وجود دارد.
"