مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
طرحواره ناسازگار اولیه
حوزههای تخصصی:
مـدل های شـناختی در تبیین اختلالات روان شـناختی به اثر طرحواره های مـنفی موثـر در شکل گیری علائم آسیب شناسی روانی اشاره دارد. هدف این پژوهش پیش بینی علائم سلامت روان با استفاده از طرحواره های ناسازگار اولیه بود. به این منظور دو پرسشنامه ی فرم کوتاه طرحوره یانگ (SQ) در چارچوب نظریه ی درمانی مبتنی بر طرحواره ی جفری یانگ و پرسشنامه ی سلامت روان(GHQ) بر 159 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. تحلیل نتایج این پژوهش با استفاده از نسخه 17 نرم افزار SPSS با روش تحلیل رگرسیون چـندگانه صورت گرفت. نتایج بیانگر رابـطه ی معنادار طرحواره هـای ناسازگار اولیه و علائم سه گانه ی جسمانی سازی، اضطراب و افسردگی بود. در این میان طرحواره نقص/ شرم به طرز معناداری (01/0>P ) هر سه علامت را پیش بینی کرد. از طرفی بخشی از واریانس هر اختلال توسط طرحواره های خاصی به صورت معنادار پیش بینی شد. نتایج به دست آمده با بررسی های پیشین همخوان بوده و بیانگر این است که این چارچوب نظری تلویحات درمانی و تبیینی مهمی در رابطه با اختلالات روانشناختی دارد. بر این اساس می توان نیمرخ خاصی از طرحواره های ناسازگار مربوط به هر اختلال را ترسیم کرد.
روابط درونی طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط درونی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و پنج عامل بزرگ شخصیت انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تهران بودند. نمونه 200 نفر از دانشجویان (100 پسر و 100 دختر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه های «فرم کوتاه طرح واره Young (YSQ-SF)» و «فرم کوتاه و تجدید نظر شده پنج عامل شخصیت (NEO-FFI یا Five-Factor Inventory)» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی Pearson و همبستگی کانونی (Canonical correlation) استفاده شد.
یافته ها: صفات شخصیتی با طرح واره های ناسازگار اولیه رابطه معنی دار داشت. نتایج همبستگی کانونی نشان داد که روان رنجورخویی و رهاشدگی/ بی ثباتی در اولین ریشه کانونی، توافق و انزوای اجتماعی/ بیگانگی در دومین ریشه کانونی و در سومین ریشه کانونی وظیفه شناسی و بی اعتمادی/ بدرفتاری بیشترین نقش را داشته اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، می توان گفت که طرح واره های ناسازگار اولیه و ابعاد شخصیتی همگرایی و همپوشی مفهومی قابل ملاحظه ای دارند.
پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی (ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژی) براساس طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی (ترس، اجتناب، ناراحتی فیزیولوژیک) با استفاده از طرحواره های ناسازگار اولیه بود. نمونه پژوهش شامل 200 دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت-کنندگان پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ-SF) و سیاهه اضطراب اجتماعی (SPIN) را تکمیل نمودند. نتایج بیانگر رابطه معنادار طرحواره های ناسازگار اولیه و علائم ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژی ک بود. طرحواره ان زوای اجتماعی/ بیگان گی ب ه طرز معناداری هر سه علامت را پیش بینی کرد. به علاوه، بخشی از واریانس های هر نشانه توسط طرحواره های خاصی به صورت معنی داری پیش بینی ش د. اگر چه بخشی از نتایج به دست آمده با یافت ه های ت حقیقات دیگر هماهنگ می باشد، اما در مورد نتایج باید با احتیاط برخورد شود و پژوهش های بین- فرهنگی و درون- فرهنگی می تواند به تدقیق یافته ها کمک نماید.
پیش بینی گرایش به سوءمصرف مواد مخدر بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و کمال گرایی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مخدر بر اساس طرح واره های ناسازگاراولیه و کمال-گرایی در بین دانشجویان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه رازی بودند. روش: پژوهش حاضر یک طرح توصیفی- همبستگی است که در آن 288 نفر (137 نفر زن، 151 نفر مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب، و پرسشنامه گرایش به سوءمصرف مواد مخدر (وید و همکاران،1992)، پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (نسخه دوم فرم کوتاه ، 2005) و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی(تری شورت و همکاران،1995) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش آماری رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از پژوهش نشان داد که طرح واره بی اعتمادی/بدرفتاری، وابستگی/بی کفایتی، اطاعت و خویشتن داری/ خودانضباطی ناکافی پیش بینی کننده گرایش به سوءمصرف مواد مخدر است. نتایج: نتایج حاکی از آن بود که کمال گرایی منفی پیش بینی کننده گرایش به سوءمصرف مواد مخدر است ولی کمال گرایی مثبت پیش بینی کننده گرایش به سوءمصرف مواد مخدر نبود.
مقایس طرحواره های ناسازگار اولیه و ریشه های والدینی آن و سبک های مقابله ای در افراد مبتلا به دیابت نوع I و افراد مبتلا به پسوریازیس و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر از نوع تحقیق علی- مقایسه ای، روی بیماران مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران و مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران صورت گرفت. نمونه گیری به صورت در دسترس،30 مبتلا به پسوریازیس و25 مبتلا به دیابت نوع I و30 فرد سالم بودند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه طرحواره ناسازگار و فرزندپروری یانگ و سبک های مقابله ای لازاروس مورد ارزیابی قرارگرفتند. تحلیل واریانس یک راهه نشان داد مبتلایان به پسوریازیس در همه حوزه ها و به جز طرحواره های بی اعتمادی، استحقاق، وابستگی، گرفتار، و در مبتلایان به دیابت نوع I در حوزه دیگرجهت مندی، گوش بزنگی، محدودیت های مختل، طرحواره های آسیب پذیری به ضرر، ایثار و بازداری هیجانی بیشتر از افراد سالم است. طرحواره های محرومیت هیجانی و معیارهای سرسختانه در مبتلایان به پسوریازیس بیشتر از مبتلایان به دیابت است. افراد مبتلا به پسوریازیس در حوزه طرحواره ای خودگردانی و عملکرد مختل وگوش بزنگی بیشتر از مبتلایان به دیابت است. نتایج بدست آمده در ریشه های والدینی پدر در حوزه دیگرجهت مندی و خودگردانی و عملکرد مختل و در طرحواره های نقص، وابستگی، شکست، خودتحول نیافته و پذیرش جویی، در ریشه های والدینی مادران مبتلایان به دیابت در حوزهگوش بزنگی و بازداری، خودگردانی و عملکرد مختل ودیگرجهت مندی و در طرحواره های آسیب پذیری به ضرر، معیارهای سرسختانه، بازداری هیجانی و پذیرش جوییدر گروه مبتلایان به دیابت بیشتر از گروه افراد سالم مشاهده شده است. در ریشه های والدینی پدر حوزهگوش بزنگی، و در والدین گروه مبتلایان به پسوریازیس در طرحواره پذیرش جوییبیشتر از گروه افراد سالم مشاهده شده است. و درحوزه خودگردانی و عملکرد مختل و طرحواره های شرم، ایثار و خودتحول نیافته در پدران مبتلایان به دیابت بیشتر از مبتلایان به پسوریازیس مشاهده شده است. سبک مقابله ای خودکنترلی در مبتلایان به پسوریازیس بیشتر از گروه کنترل مورد استفاده قرار می گیرد.
بررسی روابط ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه و عامل های شخصیتی با سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عواملی که زمینه را برای بروز سازگاری زناشویی زوج ها فراهم می کند نقش مهمی در کاهش تعارضات زناشویی و آمار طلاق در جامعه دارد. هدف این پژوهش پیش بینی سازگاری زناشویی از طریق عامل های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان شهرستان کامیاران در سال 1393 است. نمونه مورد مطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامه های عامل های شخصیتی (NEO-FFI) سازگاری زناشویی (RDAS)، و طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) را تکمیل نمودند. داده ها با نرم افزار AMOS مورد ت جزیه و تحلیل قرار گرف تند. یافته ها بیانگر رابطه مثبت و معنی دار بین سازگاری زناشویی با عامل های شخصیتی (به جز عامل روان نژند) و رابطه منفی سازگاری زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه بود. هم چنین نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت بین عامل روان نژند با طرحواره های ناسازگار و رابطه منفی عامل های دیگر با طرحواره های ناسازگار است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که عامل شخصیتی افراد و طرحواره های ناسازگار اولیه آنها می تواند پیش بین خوبی برای سازگاری زناشویی باشد. با به کارگیری این دو متغیر در پیش بینی سازگاری زناشویی می توان در کلاس های مشاوره ازدواج میزان سازگاری زوجین را بالا برد.
تدوین الگوی علّی خودکارامدی تحصیلی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه مادران و خودپنداره و باورهای غیر منطقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله روابط بین طرحواره های ناسازگار اولیه مادران، خودپنداره، باورهای غیر منطقی و خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان در قالب یک الگو مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، دستیابی به الگویی بوده است تا به استناد آن بتوان تغییراتِ خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان را در تعامل با سه متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه، خود پنداره و باورهای غیرمنطقی تبیین کرد. نمونه ای شامل ۳۱۷ دانش آموز دختر و پسر پایه ششم دبستان، که با روش نمونه برداری خوشه ای از مناطق ۲۲گانه تهران انتخاب شده بودند، به سه پرسشنامه خودپنداره، باورهای غیرمنطقی و خودکارامدی تحصیلی و مادرانِ آنها به پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه پاسخ دادند که برای آنان فرستاده شده بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی بود که از بین مؤلفه های پانزده گانه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران، پنج طرحواره شامل طرحواره های رهاشدگی (p<0/0001)، بی اعتمادی (p<0/0001)، انزوای اجتماعی (p<0/0001)، معیارهای سختگیرانه (p<0/0001) و طرحواره ایثارگری (p<0/0001)، بر خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که متغیرهای خودپنداره و باورهای غیر منطقی دانش آموزان به عنوان متغیرهای میانجی برازندگی الگو را افزایش می دهد و خودکارامدی تحصیلی با خودپنداره، رابطه مستقیم و با باورهای غیر منطقی رابطه عکس دارد. در نهایت به استناد نتایج، الگوی خودکارامدی تحصیلی تدوین شده این الگو، این امکان را فراهم می آورد تا بتوان خودکارامدی تحصیلی را از روی دیگر متغیرهای پژوهش پیش بینی کرد.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای در بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
93-100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه طرحواره های ناسازگار و تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای در بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم بود. جامعه آماری کلیه افراد مبتلابه بیماری مولتیپل اسکلروزیس در بیمارستان سینا تهران(1395-1396) بود. از این افراد تعداد 202 نفر، که 102 نفر بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس به صورت هدفمند و 100 نفر دیگر افراد سالم از همراهان بیمار به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره یانگ- شکل کوتاه (یانگ، 2005) و پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2003) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کوتاه کارور (1997) بود. روش آماری مورداستفاده تحلیل واریانس بود. بر اساس تحلیل داده های پژوهش، بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس از طرحواره های ناسازگار اولیه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی بیشتر از افراد سالم استفاده می کنند. بین هر دو گروه افراد بیمار و سالم در مؤلفه های رهاشدگی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، خود تحول نایافته/گرفتار، ایثار و معیار سرسختانه تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که بین راهبردهای تنظیم هیجان فرونشانی و ارزیابی مجدد در بین دو گروه افراد بیمار و سالم تفاوت معنادار وجود ندارد ولی در راهبرد مقابله ناکارآمد تفاوت معنادار نشان داده شد. بنابراین تفاوت معناداری بین طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای در افراد مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس و سالم وجود دارد.
نقش واسطه ای سبک دلبستگی ناایمن - دوسوگرا در اثر طرد ادراک شده از سوی مادر بر طرحواره های رهاشدگی و محرومیت هیجانی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی ناایمن در اثر طرد مادرانه ادراک شده بر طرحواره های رهاشدگی و محرومیت هیجانی در زنان انجام شد. جامعه این پژوهش، همه زنان ساکن شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 102 زن بود که در دامنه سنی 20 تا 45 سال قرار داشتند. نمونه گیری به روش دردسترس انجام شد. شرکت کنندگان پرسش نامه های طرحواره های ناسازگار اولیه-پرسش نامه کوتاه (یانگ، 1998)، سبک دلبستگی بزرگسال (هزن و شیور، 1978) و طرد و پذیرش و کنترل بزرگسال- پرسش نامه مادر (روهنر،1991) را کامل کردند. فرضیه های پژوهش از طریق تحلیل رگرسیون و آزمون سوبل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از بین سبک های دلبستگی ناایمن، سبک دلبستگی ناایمن- دوسوگرا در اثر طرد مادرانه ادراک شده بر طرحواره های رهاشدگی و محرومیت هیجانی نقش واسطه ای ایفا می کند. نتایج این پژوهش فهم ما را از چگونگی شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه از طریق تعاملات با والدین در سالهای اولیه زندگی افزایش می دهد و همچنین به گسترش دانش در زمینه فرایندهای موثر درمانی بر اساس نظریه های دلبستگی محور کمک می کند.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی با رفتار خودزنی و خودکشی دختران نوجوان بین 14 تا 18 سال مشهد
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی طرحواره درمانی بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی با رفتار خودزنی و خودکشی دختران نوجوان بین 14 تا 18 سال مشهد انجام شد. مواد و روش کار : پژوهش حاضر از نوع پژوهش نیمه آزمایشی بوده که در آن از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. به منظور اجرای پژوهش، پس از هماهنگی های لازم با مرکز مشاوره، ابتدا جلسه ای جهت آشناسازی و جلب مشارکت دختران دانش آموز شامل رفتارهای آسیب به خود برگزار گردید. سپس پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ( YSQ -SF ) ، افکار خودکشی بک ( BSS ) ، خودآسیب زنی سانسون ( SHI ) و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان بر روی آنها اجرا شد و 30 نفر از دانش آموزان دختر که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. به این ترتیب، طرحواره درمانی در قالب 10 جلسه 90 دقیقه گروهی اجرا شد و پس از اتمام جلسات، مجددا پرسشنامه های یادشده، توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد.پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره برای گروه ها انجام گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که روش آموزش گروهی طرحواره درمانی، بربهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان تاثیر دارد. بحث و نتیجه گیری : آموزش گروهی طرحواره درمانی، به واسطه تاثیرات ناشی از تکنیک های شناختی منجر به بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان شده است که به این اعتبار میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، حوزه محدودیت های مختل، حوزه دیگر جهت مندی و حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری و تنظیم هیجان گروه آزمایش افزایش پیدا کرده است. کلید واژه ها: خودزنی، خودکشی، اختلال شخصیت مرزی، طرحواره ناسازگار اولیه،تنظیم هیجان، طرحواره درمانی
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر طرح واره درمانی بر طرح واره های ناسازگار اولیه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی مشاوره با رویکرد طرح واره درمانی بر تغییر طرح واره های ناسازگار اولیه دانشجویان صورت گرفته است. به همین دلیل این پژوهش با شیوه نیمه آزمایشی انجام گرفت بدین صورت که ازمیان دانشجویان دختر مجرد دانشگاه فرهنگیان شیراز واحد سلمان فارسی نمونه ای ۳۰ نفره به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه ۱۵ نفری به عنوان گروه های آزمایشی و کنترل جای گرفتند. پرسشنامه ی «طرح واره های یانگ» (فرم کوتاه ) به عنوان ابزار اندازه گیری در پیش آزمون و پس آزمون به کار برده شد. مداخلات مبتنی برطرح واره درمانی طی ۱۶ جلسه با شیوه مشاوره گروهی انجام پذیرفت. و نتایج با نرم افزارSPSS و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر طرح واره درمانی بر تغییر ۸ طرح واره های ناسازگاراولیه یعنی محرومیت هیجانی، رهاشدگی، بی اعتمادی/بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی ،نقص/شرم، وابستگی/بی کفایتی، اطاعت و بازداری هیجانی، موثر بوده است .می توان نتیجه گرفت که این آموزشها منجر به تغییر ظرحواره های ناسازگار گردیده است و با آموزش می توان طرحواره های ناسازگار را تغییر داد.
نقش واسطه ای هوش هیجانی در مدل مفهومی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی در پرستاران بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران زن و مرد در دو بیمارستان شریعت رضوی و شهید چمران شهر تهران در سال 1398 بود که با روش سرشماری 186 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI)، پرسشنامه هوش هیجانی برادبری-گریوز و فرم کوتاه شده طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (SQ-SF) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان از وجود رابطه معنی دار بین پنج طرحواره ناسازگار اولیه با هوش هیجانی و فرسودگی شغلی بود و همچنین رابطه هوش هیجانی با فرسودگی شغلی تایید شد (05/0>p). آزمون مدل پژوهش نشان داد سه طرحواره بریدگی و طرد، خودمختاری و عملکرد مختل و گوش به زنگی بیش از حد هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی تاثیر دارند. طرحواره محدودیت های مختل به طور مستقیم بر فرسودگی شغلی موثر است و طرحواره دیگر جهت مندی اثر مستقیم یا غیر مستقیم بر فرسودگی شغلی ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در فرسودگی شغلی، چهار طرحواره ناسازگار اولیه (طرحواره بریدگی و طرد، خودمختاری و عملکرد مختل، گوش به زنگی بیش از حد و محدودیت های مختل) و هوش هیجانی نقش دارند بنابراین روانشناسان و مشاوران می توانند به نقش این عوامل در پیشگیری و کاهش فرسودگی شغلی توجه ویژه ای نمایند.
پیش بینى درماندگى روان شناختى بر اساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
487 - 506
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینى درماندگى روان شناختى بر اساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کلیه زنان درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در سال 1400 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه خیانت زناشویی ینیسری و کوکدمیر (2006)، پرسشنامه درماندگی روان شناختی لویبوند و لویبوند (1995)، پرسشنامه راهبرد های مقابله ای لازاروس فولکمن (2001) و پرسشنامه طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (2000) بود. تجزیه و تحلیل آماری با کمک ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که براساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى می توان درماندگى روان شناختى را درر زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى پیش بینی نمود. نتیجه گیری: بررسی این متغیرهای پیش بین در مشاوره های پیش از ازدواج و خانواده برای شناسایی افراد در معرض خطر لازم است.