فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۷٬۵۸۱ تا ۲۷٬۶۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بروز بیماری های مزمن مانند سرطان در فرزندان، سلامت روان مادران را با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی بر نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش از میان مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان ساکن استان لرستان در سال 1396، تعداد 30 مادر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (15 مادر در هر گروه) . گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 3 ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی (دیوی و ولز، 2006) و فشار روانی (زاریت، تاد و زاریت، 1980) استفاده شد . یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس نشان داد که بسته آموزشی مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی باعث کاهش نگرانی و فشار روانی در مادران گروه آزایش شده است ( p<0/001 ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی به کار گرفته شده به دلیل برخورداری از روش های امیددرمانی، درمان شناختی و معنویت گرا توانسته است در کاهش سطح نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان مؤثر باشد.
نقش میانجی سبک زندگی در رابطه نظام های مغزی- رفتاری و ساماندهی شناختی هیجان با خوشنودی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوشنودی زناشویی تا اندازه فراوانی روشنگر کیفیت رابطه زناشویی زوجین و ضامنی برای ماندگاری آن است. بااین حال متغیرهای گوناگونی می تواند بر آن تأثیر بگذارد. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن نقش میانجی سبک زندگی در رابطه نظام های مغزی- رفتاری و ساماندهی شناختی هیجان با خوشنودی زناشویی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با به کارگیری تحلیل مسیر بود. جامعه آماری افراد متأهل شهر تهران (مناطق 3، 6، 12، 1 در پاییز و زمستان 1398) بود که تعداد 150 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: شاخص خوشنودی زناشویی (1992) Hudson ، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی <span style="text-decoration: underline;">Gary Wilson Questionnaire (2003) ، سنجه ساماندهی شناختی هیجان Garnefske & Kraaij (2006) و پروفایل سبک زندگی ارتقادهنده سلامت Walker (1987). روش تحلیل داده ها آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 بود. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که نظام بازداری رفتاری با خوشنودی زناشویی رابطه منفی و معنادار دارد (01/0 >P و 31/0-=r) و راهبردهای غیر انطباقی ساماندهی شناختی هیجان با خوشنودی زناشویی رابطه مثبت و معنادار دارد (05/0 >P و 15/0=r). همچنین نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که نظام فعال سازی رفتاری (01/0 >P و 25/0-=β) و ساماندهی انطباقی شناختی هیجان (01/0 >P و 20/0-=β) به واسطه سبک زندگی بر خوشنودی زناشویی تأثیر معناداری دارند. تااندازه ای نتایج روشنگر این بود که سبک زندگی نقش واسطه معنادار اثرات متغیرهای زیستی و روان شناختی بر خوشنودی زناشویی است.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی، امید تحصیلی و هویت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه دهم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۱۴-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه نیازهای بنیادین روانشناختی (خودمختاری، شایستگی، ارتباط)، امید تحصیلی و هویت تحصیلی با تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه دهم متوسطه رشته های نظری انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه پسر پایه دهم سقز بود. 197 دانش آموز به شیوه نمونه گیری خوشه ای- چند مرحله ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های نیازهای روانی بنیادین (BNSQ، دسی و ریان، 2000)، امید تحصیلی (AHS، سامانی و سهرابی، 2011)، هویت تحصیلی (AIS، واز و ایزاکسون، 2008) و تعلل ورزی (APS، سواری، 1390) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تعلل ورزی با نیازهای بنیادین روان شناختی 295r=-/، امید تحصیلی 473/r=-، (01/0p<)، هویت موفق 154r=-/ رابطه منفی و معناداری دارد (05/0p<). همچنین شایستگی، امید تحصیلی و هویت تحصیلی موفق توانسته است به ترتیب 7/15، 3/22 و 6/6 درصد از تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کند. نتایج نشان می دهد که توجه به وضعیت نیازهای بنیادین روان شناختی، امید تحصیلی و هویت تحصیلی دانش آموزان و سنجش آنها، می تواند تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان را کاهش دهد.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر سرزندگی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و امید تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه شهرستان رابر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان انجام شد. برای این منظور از بین تمامی دبیرستان های دخترانه شهررابر در سال تحصیلی 99-1398، 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش هوش معنوی قرار گرفت؛ و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی اسکافیلی و همکاران و پرسشنامه امید تحصیلی کمپل و کاون به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله (قبل و بعد آموزش) استفاده شد. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ که یافته های به دست آمده نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنا که آموزش هوش معنوی موجب افزایش سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان شده است؛ بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضرمی توان نتیجه گرفت آموزش هوش معنوی می تواند به عنوان یکی از روش های مؤثر بر سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان مورداستفاده قرار گیرد.
نقش تشخیصی سبک های والدگری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
استفاده بیش ازحد و نادرست از اینترنت و فناوری های مرتبط با آن توسط دانش آموزان، یکی از مشکلات رایج و مهم جامعه ما است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی سبک های والدگری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانش آموزان بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان لنده به تعداد 480 نفر در سال تحصیلی در سال 1399-1398 بودند. به این منظور تعداد 18 نفر دارای اعتیاد به اینترنت و 18 نفر بدون اعتیاد به اینترنت انتخاب شدند و به آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و سیاهه سبک های والدگری بامریند (1991) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تابع تشخیصی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که با کمک سبک های والدگری می توان اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کرد و تحلیل تابع تشخیصی توانست با 86/1 درصد پیش بینی صحیح دانش آموزان را به دو گروه با و بدون اعتیاد به اینترنت طبقه بندی نماید. می توان نتیجه گیری کرد عواملی همچون سبک های والدگری بر بروز اعتیاد به اینترنت دانش آموزان تأثیرگذار است. پیشنهاد می شود درمانگران در ارائه راهکارهای کاهش دهنده اعتیاد به اینترنت به این سبک های والدگری والدین توجه بیش تری نمایند.
رابطه سبک های فرزندپروری و سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
93 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه والدینی هستند که دارای کودک با اختلال یادگیری می باشند. به منظور تعداد 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به ماهیت پژوهش، گرد آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اختلال یادگیری غلامی و دلاور (1400)، شیوه های فرزند پروری دیانا بامریند (1973)، مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1978) استفاده شد، در تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش، ضرایب همبستگی و رگرسیون چندگانه با نرم افزار 20SPSS مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده ضرایب همبستگی اسپیرمن در مؤلفه سبک های فرزند پروری 352/ و سبک سهل انگارانه 175/0، سبک استبدادی 187/0، سبک قاطع و اطمینان 322/ و سطح معناداری (005/0 ≤ p) می باشد. بنابراین بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری رابطه مستقیم دارد. همچنین ضریب رگرسیون چندگانه بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری معادل (377/0=R 2 ) می باشد. این مقدار نشان دهنده ی این واقعیت است که سبک های فرزند پروری توانسته اند حدود 377/0 درصد از واریانس تغییرات سازگاری اجتماعی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بین سبک های یادگیری فرزند پروری و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد و مراکز یادگیری و دیگر سازمان های مرتبط با اختلالات یادگیری می توانند در نوع آموزش این نوع از کودکان به سبک های فرزند پروری توجه بیشتر کنند تا زمینه آموزش بهتر آنان فراهم شود
پیش بینی رضایت زناشویی مردان و زنان بر اساس متغیرهای انگیزه های استقبالی، انگیزه های اجتنابی فداکاری و رفتارهای فداکارانه
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی از عواملی است که موجب رضایت و خشنودی در زندگی می شود. شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت زناشویی، برای کمک به حفظ ازدواج بسیار لازم و کمک کننده است. مطالعات نشان می دهند که انگیزه و رفتارهای فداکارانه می توانند به شکل های مختلف رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی مردان و زنان بر اساس متغیرهای انگیزه های استقبالی، انگیزه های اجتنابی فداکاری و رفتارهای فداکارانه زنان و مردان شهر اهواز انجام شد. به منظور دستیابی به این هدف 300 زوج با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش شامل سنجه ادراک رفتارهای فداکارانه ( PSM ) ، سنجه انگیزه های فداکارانه (MSM)، سنجه ارزیابی رابطه (RAS) توسط آنها تکمیل گردید. طرح تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. در این پژوهش، پژوهشگر به دنبال بررسی روابط ساده و گام به گام بین متغیرهای پیش بین با متغیر ملاک می باشد. نتایج نشان داد که در نمونه مردان از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای رفتارهای فداکارانه و انگیزه های اجتنابی فداکاری از توانایی پیش بینی رضایت زناشویی برخوردارند، همچنین در نمونه زنان، از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای رفتارهای فداکارانه و انگیزه های استقبالی از توانایی پیش بینی رضایت زناشویی برخوردارند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که دسته ای از متغیرها در مردان مثل رفتارهای فداکارانه و انگیزه های اجتنابی فداکاری نقش تعیین کننده تری در پیش بینی رضایت زناشویی دارند، همچنین در زنان هم دسته ای از متغیرها مثل رفتارهای فداکارانه و انگیزه های استقبالی نقش تعیین کننده و مهم تری در پیش بینی رضایت زناشویی دارند. شناسایی و کار بر روی این دسته از متغیرها، نقشی تاثیرگذار بر رضایت زوجین و روابط خانوادگی خواهد داشت.
تبیین خلاقیت دانشجویان براساس نشاط معنوی با نقش آفرینی کمال گرایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تفکر نوآورانه و خلاق دانشجویان تعیین کننده جنبه های مهمی در زندگی آن ها است؛ با این وجود عوامل محیطی و شخصیتی مؤثر بر آن مورد غفلت پژوهشی بوده است. این پژوهش با هدف «تبیین خلاقیت دانشجویان براساس نشاط معنوی با نقش آفرینی کمال گرایی» انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشکده های معماری در سطح شهر تهران در سال تحصیلی 1399 تشکیل دادند، که از بین آن ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 300 دانشجو (150 دختر و 150 پسر) انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه نشاط معنوی افروز و پرسشنامه کمال گرای تری شورت استفاده شد. تحلیل داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی و با رعایت پیش فرض های لازم و با نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 و در سطح 05/0 انجام شد. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که نشاط معنوی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق کمال گرایی در دانشجویان با خلاقیت رابطه دارند. همچنین، نتایج نشان داد رابطه بین نشاط معنوی با کمال گرایی، معکوس و معنادار است (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود مسئولین با تدارک برنامه هایی علاوه بر افزایش آگاهی نسبت به خلاقیت و مراحل رشد آن، نسبت به ارتقای نشاط معنوی دانشجویان تمرکز ویژه ای داشته باشند.
تدوین شیوه نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی و بررسی اثربخشی آموزش آن بر سوگیری، صمیمیت و سازگاری زوجین ناسازگار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صمیمیت و سازگاری زناشویی در بین زوجین باعث حفظ و استحکام بنیان خانواده می گردد. هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی شیوه نامه مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی و تعیین اثربخشی آموزش آن بر سوگیری ، صمیمیت و سازگاری زوجین با ناسازگاری زناشویی بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون، همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اراک در سال ۱۳۹۸ بود. نمونه پژوهش شامل ۱۶ زوج (۳۲ نفر) دارای ناسازگاری زناشویی و سوگیری شناختی بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه سازگاری لاک- والاس (۱۹۵۹)، صمیمیت زناشویی واکر وتامپسون (۱۹۸۳) و نرم افزار تکلیف کاوش نقطه (۱۳۹۴) جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی روابط بین متغیرها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که شیوه نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی روایی محتوایی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج مداخله آموزشی نشان داد که آموزش شیوه نامه به طور معنی داری سوگیری شناختی زوجین را کاهش می دهد و صمیمیت و سازگاری زوجین را افزایش می دهد . ( P ≤۰.۰۰۱) نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش شیوه نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی می تواند به عنوان برنامه ای روا و کارآمد برای کاهش سوگیری شناختی و افزایش صمیمیت و سازگاری زوجین ناسازگار مورد توجه قرار گیرد .
نقش تعدیل کننده عاطفه مثبت و منفی در پیوند میان بی عدالتی سازمانی و رفتارهای مخرب کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده عاطفه مثبت و منفی در رابطه میان بی عدالتی سازمانی و رفتارهای مخرب بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کارکنان دو شرکت تولیدی شهرکرد در تابستان 1389 بود که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده 148 نفر انتخاب و سه پرسشنامه بی عدالتی،پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی و پرسشنامه رفتارهای مخرب در مورد آن ها اجرا و داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها نشان داد عاطفه منفی رابطه بی عدالتی تعاملی را با خروج (ترک سازمان) تعدیل می کند. بدین معنی که وقتی عاطفه منفی پایین است. بی عدالتی تعاملی ادراک شده با خروج (ترک سازمان) دارای رابطه مثبت معنادار است. اما در عرصه غفلت و اعتراض پرخاشگرانه،عاطفه مثبت و منفی رابطه بی عدالتی توزیعی را با این بعد از رفتارهای مخرب تعدیل می کند. بدین معنی که در عاطفه مثبت و منفی پائین،بی عدالتی توزیعی ادراک شده، با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه دارای رابطه مثبت و معنادار است. لازم است برای جلوگیری از تمایل کارکنان به رفتارهای مخرب و ترک سازمان از طریق راهبردهای منطقی سطح بی عدالتی توزیعی و تعاملی در سازمان ها کاهش یابد.
بررسی خواص تغذیه یی و درمانی زیتون در قرآن، احادیث، طب سنتی و طب مدرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
92-108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: زیتون با نام علمی اولئا یوروپائه آ، از تیره ی اولئاسه آ، یکی از میوه هایی است که در نواحی مدیترانه، آسیای مرکزی و در بخش هایی از آفریقا کشت می شود و میزان تولید سالیانه ی آن در جهان بیش از 4/17 میلیون تن است. با گسترش و پیشرفت علم در حوزه های مختلف، روزبه روز فواید و خواص طبی و تغذیه یی جدیدی از زیتون آشکار می شود. با پژوهش در قرآن، روایات و احادیث پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) درمی یابیم که به بسیاری از خواص این میوه که علوم جدید آنها را اثبات کرده، قبلاً اشاره شده است. به طورکلی زیتون در درمان زخم معده و دیگر بیماری های دستگاه گوارش، فشارخون، آسم، بیماری های قلبی، دیابت، شکستگی و پوکی استخوان و بیماری های پوستی مؤثر است و سبب تحریک ترشح ادرار، جلوگیری از ریزش مو و کاهش التهاب و تب می شود. روش کار: در تحقیق حاضر، خواص طبی زیتون از منظر قرآن کریم، احادیث و منابع طب سنتی و نیز پژوهش های علمی انجام شده طی سال های 2000 تا 2016، بررسی و مطالعه شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: طب نوین باوجود پیشرفت های بسیار، در سال های اخیر به یافته هایی رسیده که قرن ها قبل در کتب قدما و حکمای طب سنّتی ایران و اسلام به سادگی و با جزئیات بیان شده است. نتایج پژوهش اخیر نیز نشان می دهد که زیتون در پیشگیری از بیماری های قلبی، آلزایمر، سرطان های روده ی بزرگ، پوست، پروستات، سینه، رحم و تخمدان؛ دیابت، بیماری های التهابی و خودایمن مانند روماتیسم، پوکی استخوان و بیماری های عصبی مانند نشانگان داون مؤثر؛ و همچنین دارای اثرهای ضدالتهابی، ضدمیکروبی و آنتی اکسیدانی است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می تواند گامی مؤثر در جهت تأیید جنبه های علمی قرآن و احادیث پیامبر (ص) و ائمه (ع)، به ویژه در مورد میوه هایی نظیر زیتون، محسوب شود.
اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی رشد روان شناختی در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی از طریق نقش واسطه ای رشد روان شناختی در کار بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت ملّی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز در سال 1398 را در بر می گیرد که از این میان تعداد 418 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، رشد روان شناختی در کار پوراث و همکاران، عملکرد شغلی ویلیام و آندرسون، و بهزیستی روان شناختی دینر و بیسواس-دینر جمع آوری گردید. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری ( SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 صورت گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه ای نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های پژوهش حاکی از تأیید اثرات مستقیم سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. هم چنین اثر مستقیم سرمایه روان شناختی به رشد روان شناختی در کار مورد تأیید قرار گرفت. یافته های مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان دهنده تأیید نقش واسطه ای متغیر رشد روان شناختی در کار در رابطه بین سرمایه روان شناختی و پیامدهای عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. با توجه به نتایج این تحقیق، تمرکز بر حالات فردی نیروی انسانی در محیط کار منجر به ارتقاء عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی می گردد، لذا اقداماتی جهت افزایش سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار در قالب برنامه های آموزشی به سازمان توصیه می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس بر روی بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسیتی انجام شده است. روش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایشی می باشد، جامعه آماری مطاله حاضر را کلیه بیماران دارای ملال جنسیتی زن که در نیمه دوم سال 1396 به مرکز انسیتو روان پزشکی شهر تهران مراجعه نموده و بر اساس مدارک پزشکی دارای اختلاال ملال جنسیتی بودند تشکیل می دهد که تعداد 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گماشته شدند، و به مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس DASS-42 قبل و پس از مداخله درمانی ذهن آگاهی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل یافته های حاصل از آزمون کواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت نمرات پس آزمون و پیش آزمون معنی دار می باشد (001/0 P= ) و مداخله درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش میزان اضطراب، افسردگی و استرس بیماران دارای ملال جنسیتی موثر بوده است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به ملال جنسیتی موثر بوده و مراکز درمانی می توانند از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ملال جنسیتی بهره ببرند.
اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش ولع مصرف افراد سوءمصرف کننده متاآمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی در کاهش ولع مصرف افراد سوء مصرف کننده متاآمفتامین بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع تک آزمودنی با خط پایه چندگانه و جامعه آماری 1000 نفر سوءمصرف کننده متامفتامین مراجعه کننده به درمانگاه ترک اعتیاد آتیه در تهران در زمستان سال 1389 بود. از میان آن ها به روش دسترس 8 نفر انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه 2 نفری جایگزین شدند. با بسامد 10 هرتز، 15 جلسه، 2 نفر تحریک ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی چپ، و 2 نفر نیز در وضعیت گواه قرار گرفتند. تمام آزمودنی ها در پایان جلسه پانزدهم و یک ماه بعد از دوران درمان در مرحله پیگیری ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از اندازه اثر و درصد کاهش تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری ناحیه قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست، ولع مصرف افراد را به متاآمفتامین به طور معناداری کاهش می دهد، اما تحریک ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی چپ چندان مؤثر نیست. این اثرات یک ماه پس از درمان هم ماندگار بود. نتیجه گیری: می توان از تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری به ویژه ناحیه قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست، به عنوان یک روش درمانی مؤثر برای کاهش ولع مصرف متاآمفتامین در افراد مصرف کننده سود جست.
اثربخشی معنادرمانی بر خردمندی و تاب آوری دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی معنادرمانی بر تاب آوری و خردمندی دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دختران فراری و یا بدسرپرست سازمان بهزیستی در مراکز نگهداری شهر تهران در نیمه اول سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس از بین افراد واجد شرایط تعداد 40 نفر وارد مطالعه شده و در دو گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه در انتظار درمان) به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان معنادرمانی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون 2003 (CD-RIS) و مقیاس خردمندی (WS) (اشمیت و همکاران، 2012) بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. براساس یافته های پژوهش مداخله معنادرمانی بر افزایش تاب آوری (01/0p<) و خردمندی (01/0p<) در دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی تأثیر معناداری داشت. نتایج حاصله براهمیت به کارگیری این روش درمانی در مراکز نگهداری و سایر مراکز مرتبط با این دختران از سوی روانشناسان آن مراکز تأکید دارد.
نقش آشفتگی روانی و تحمل ابهام در احساس تنهایی زنان شاغل قرنطینه شده در شرایط کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
116 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آشفتگی روانی و تحمل ابهام در احساس تنهایی زنان شاغله قرنطینه شده در شرایط کرونا انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر تویفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل شهر کرج که تجربه قرنطینه را حداقل در 38 روز داشتند. از میان آن ها، بر طبق فرمول کوکران تعداد 248 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان با مقیاس آشفتگی روانی کسلر و همکاران (2002)، پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (1993) و پرسشنامه احساس تنهایی دیتماسو و همکاران (2004) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش همزمان بوسیله نرم افزار SPSS نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که با افزایش یک انحراف استاندارد بر نمرات آشفتگی روانی 465/0 انحراف استاندارد بر نمرات احساس تنهایی افزوده می شود؛ همچنین با افزایش یک انحراف استاندارد بر نمرات تحمل ابهام 237/0 انحراف استاندارد از نمره احساس تنهایی کاسته می شود. آشفتگی روانی سهم یگانه بیشتری در پیش بینی احساس تنهایی دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که تحمل ابهام و آشفتگی روانی در احساس تنهایی زنان شاغل قرنطینه شده در شرایط کرونا نقش داشته است. براساس نتایج حاصله، لزوم توجه به آشفتگی روانی و تحمل ابهام در میزان شدت احساس تنهایی در زنان شاغل قرنطینه شده در شرایط کرونا نقش بسزایی دارد.
بررسی مدل یابی الگوهای ارتباطی و صمیمیت زناشویی براساس سبک های دلبستگی و روابط موضوعی با میانجی گیری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دلبستگی ایمن، رفتارهای مراقبتی و مدارا با همسررا ارتقا می دهد. این رفتارها در افزایش سازگاری زناشویی و نشاط بخشی به زندگی زناشویی نقش دارد. لذا این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی الگوهای ارتباطی و صمیمیت زناشویی براساس سبک های دلبستگی و روابط موضوعی با میانجیگیری سبک های مقابله ای انجام شد. روش: روش تحقیق این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی- همبستگی است؛ جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان در حال تحصیل و متأهل دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران بودند که حداقل 2سال از ازدواج آن ها گذشته بود. و با استفاده از فرمول کوکران برابر 385 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمت زناشویی تامپسون و واکر (OMEIS-2)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (CPQ)، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید (RAAS)، پرسشنامه روابط موضوعی بل (BORRTI) و پرسشنامه سبک مقابله ای لازاروس (1988) پاسخ دادند و از آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون و مدل سازی به روش معادلات ساختاری استفاده شد. جهت انجام آزمون های آماری از نرم افزار EMOS و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد. یافته ها: طبق الگوریتم بارون-کنی، از آنجا که مسیر سبک های مقابله به صمیمیت زناشوئی معنی دار است، می توان نتیجه گرفت که سبک های مقابله نقش میانجی گری جزئی دارند. کل مدل 2/2 درصد صمیمیت زناشوئی را تبیین می کنند. مقابله مساله مدار 4/2 درصد و مقابله هیجان مدار 5/4 درصد صمیمیت زناشوئی را تبیین می کنند. شاخص آکائیک (AIC) نیز نشان می دهد که مدل اثرات غیر مستقیم تقریباً مقتصدتر از مدل های دیگر است . نتیجه گیری: شاخص های برازش مدل تحلیل مسیر پیش بینی صمیمیت زناشوئی براساس روابط موضوعی نشان داد که شاخص های برازش مدل اثرات غیرمستقیم بهتر از مدل های دیگر است. شاخص آکائیک (AIC) نیز نشان می دهد که مدل اثرات غیرمستقیم تقریبا مقتصدتر از مدل های دیگر است.
نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه در دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سازگاری با دانشگاه از عوامل مهم در ابعاد مختلف زندگی دانشجویان مانند بهداشت جسمی-روانی و سازگاری اجتماعی در حوزه های خارج از دانشگاه است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه است. روش کار: در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه یی از بین دانشجویان پسر مجتمع خوابگاهی وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 273 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 95-96 انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های بلوغ عاطفی، هوش معنوی، تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه ارتباط مثبت معنادار داشت. همچنین بین تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه؛ و بین بلوغ عاطفی و هوش معنوی با تحمل پریشانی نیز ارتباط مثبت معنادار وجود داشت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با یک اصلاح و حذف مسیر مستقیم هوش معنوی به سازگاری با دانشگاه دارای برازش پذیرفتنی بود. علاوه براین، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی به سازگاری با دانشگاه نیز معنی دار بود. همچنین، نتایج ضرایب غیرمستقیم با استفاده از بوت استراپ نشان داد که همه ی مسیرهای غیرمستقیم نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هوش معنوی و بلوغ عاطفی از طریق تحمل پریشانی موجب افزایش سازگاری با دانشگاه می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان، برنامه های آموزشی هوش معنوی و بلوغ عاطفی با تأکید بر افزایش تحمل پریشانی آنان تدوین شود.
بررسی تأثیر آموزش معکوس برمیزان آمادگی یادگیری خود راهبر دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه محیط های آموزشی به طور جدی بر اهمیت آمادگی یادگیری خود راهبر فراگیران تاکید می ورزند و از سوی دیگر آن دسته از روش های آموزشی که در آنها مدرسان می توانند از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات استفاده نمایند بسیار مورد توجه قرار گرفته است لذا مطالعه ی حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش معکوس برمیزان آمادگی یادگیری خود راهبر دانشجویان پرستاری انجام شد . روش: مطالعه ی حاضر مطالعه ایی نیمه تجربی است که بر روی 36 نفر دانشجوی پرستاری دانشکده پرستاری میبد انجام شد. 12 جلسه درس پرستاری بیماری کودکان به روش سنتی سخنرانی بهمراه اسلاید و 12 جلسه به شیوه ی کلاس درس معکوس تدریس شد. ابزار جمع اوری داده ها پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه آمادگی یادگیری خود راهبر فیشر بود که در جلسه ی 12 و جلسه 24 توسط دانشجویان تکمیل و داده ها در نرم افزار آماری spss نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که مقایسه ی میزان آمادگی یادگیری خودراهبر نمونه های مورد مطالعه قبل و بعد از مداخله ، اختلاف آماری معناداری داشته است (004/0 = p ) همچنین در حیطه ی رغبت به یادگیری تفاوت معنادار بود(001/0 = p )ولی در حیطه های خود کنترلی و خود مدیریتی تفاوت معناداری مشاهده نشد(05/0 p>) . نتیجه گیری :استفاده از روش کلاس درس معکوس می تواند تاثیری مثبتی بر آمادگی یادگیری خود راهبر دانشجویان داشته باشد و در کنار روش های تدریس سنتی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در افراد سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۴۰-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به شیوع روزافزون اعتیاد، هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در افراد سوء مصرف کننده مواد بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل در انتظار درمان بود. جامعه آماری این پژوهش سوء مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی درمان سوء مصرف مواد در شهر مشهد در سال 1399 بود. پژوهش حاضر بر روی 45 فرد در سه گروه طرحواره درمانی (15نفر؛20جلسه؛ جلسه90دقیقه؛ هفته ای یکبار)، رفتاردرمانی شناختی (15نفر؛ 12جلسه؛ جلسه90دقیقه؛ هفته ای یکبار) و کنترل در انتظار درمان (15نفر) انجام گردید. گروه ها با استفاده از مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی (2001)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد (1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در دو گروه آزمایش به طور معناداری موثر بودند و رفتاردرمانی شناختی در پس آزمون تاثیر بیشتری بر تاب آوری و ولع مصرف مواد و طرحواره درمانی تاثیر بیشتری در مرحله پیگیری در تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری و ولع مصرف افراد داشت (0/05>P). نتیجه گیری: بنابراین، هر دو روش طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر متغیرهای پژوهش در افراد سوء مصرف کننده مواد موثر هستند. اما، طرحواره درمانی اثر موثرتری در پیشگیری از بازگشت نشانگان در دراز مدت دارد.