فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۹۰۱ تا ۲۵٬۹۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
69 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات زناشویی سلامت روان زوجین را با آسیب مواجه می کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش حاضر زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره مهستا، اوستا، ایرانیان و ارمغان شهر تهران در سال 1396 بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و گمارش تصادفی استفاده شد. پس از انتخاب حجم نمونه (30 زن) و گمارش آنها در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، گروه های آزمایش مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (8 جلسه) و ایماگوتراپی (10 جلسه) را طی سه ماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه کنترل این مداخلات را دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی(1375) و پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) بود. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با بهره گیری از نرم افزار SPSS 23 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی موثر بوده است (0001/0>p). همچنین بین اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی دارای اثربخشی مشابهی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی بوده و می توان از این دو روش جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی این زنان استفاده کرد.
رابطه سبک دلبستگی با نگرش به تصویر بدنی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه: نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نوجوانان از ظاهر جسمانی خود، مهم ترین متغیر در پیش بینی ادراک آنان از خودشان است؛ چراکه نخستین بُعد شکل گیری هویت در انسان، درک بدن و هویت بدنی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی براساس سبک دلبستگی با نقش میانجی نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان بود. نوع پژوهش حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران نوجوان شهر اصفهان بود که 567 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش فرد درباره تصویر بدنی خود (1997)، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز (1990)، نگرش های اجتماعی فرهنگی به ظاهر (1995) و پذیرش خود (2001) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد سبک دلبستگی، پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی اثر مستقیم (05/0p<) و سبک های دلبستگی با میانجی گری پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر غیرمستقیم دارند (05/0p<). همچنین، نتایج نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای سبک دلبستگی، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نگرش به تصویر بدنی تأیید شد؛ بنابراین، درزمینه نگرش به تصویر بدنی، باید متغیرهای سبک دلبستگی و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود ازسوی مدارس، آموزشگاه ها، مراکز مشاوره و کلینیک های زیبایی مورد توجه قرار گیرد و به منظور ارتقای نگرش به تصویر بدنی در افراد، آموزش های لازم درجهت ارتقای روابط والد و کودک برای تقویت دلبستگی صورت بگیرد و تلاش رسانه ای و فرهنگی و آموزشی به منظور مبارزه با استانداردهای تحمیلی درباره زیبایی و خودپذیری مشروط صورت بگیرد. علاوه براین، والدین و معلمان، خود به عنوان الگویی عمل کنند که متأثر از پیام های زیبایی نیست و با تقویت توجه به ابعاد غیرظاهری در افراد، به ارتقای نگرش به تصویر بدنی آنان کمک کنند.
بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بهبهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از این میان 580 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ، تومینین-سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (ABQ، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391)، مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS ، فلنر و همکاران، 1990) و مقیاس تحول مثبت نوجوانی (PYDS ، گلدوف و همکاران، 2014) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیرهای مستقیم شایستگی اجتماعی به تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی مثبت و معنی دار بودند (05/0p<). یافته های روابط غیرمستقیم حاکی از این بود که شایستگی اجتماعی به طور غیر مستقیم از طریق تحول مثبت نوجوانی بر بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثر معنی دار دارد (05/0p<). بر این اساس تحول مثبت نوجوانی نقش میانجی بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی، و نیز بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دارد. بنابراین تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی ، و بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی نقش کلیدی دارد پس می توان اذغان داشت که شایستگی اجتماعی با تحت تأثیر قرار دادن تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار می دهد.
تأثیر صدای سفید بر اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
147-154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر صدای سفید بر میزان اضطراب دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان باوی در نیم سال تحصیلی اول 99-1398 تشکیل دادند که از بین آنها 40 نفر ، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، در 7 جلسه امتحان 45 دقیقه ای از دروس مختلف با توجه پخش صدای سفید شرکت کردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375) استفاده شد جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در متغیر اضطراب امتحان، تفاوت معناداری وجود داشت ( 05/0 > P ). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که از صدای سفید در کاهش میزان اضطراب امتحان دانش آموزان ابتدایی و همچنین در جهت ایجاد آرامش ذهنی در موقعیت های آموزشی استفاده گردد.
کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند فرزندان: نقش واسطه ای هیجان اخلاقی قدردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه: والدین به عنوان مهم ترین عامل جامعه پذیر کردن کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. پژوهش ها رابطه بین قدردانی و کاهش رفتار جامعه پسند را مورد تأیید قرار داده اند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند با واسطه گری هیجان اخلاقی قدردانی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 350 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 308 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین (سوننس و همکاران،2010)، مقیاس چند مؤلفه ای قدردانی (مورگان و همکاران، 2017) و مقیاس گرایش های جامعه پسند (کارلو و راندال، 2002) استفاده گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کنترل روان شناختی والدین، رفتار جامعه پسند را به طور منفی و معنادار پیش بینی می کند. رابطه قدردانی و رفتار جامعه پسند به صورت معکوس و معنادار بود. علاوه بر این، نقش واسطه گری قدردانی در رابطه بین کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت کنترل روان شناختی والدین کمتر در بافت خانواده و مهارت بیشتر فرزندان در هیجان اخلاقی قدردانی، موجبات ارتقاء رفتار جامعه پسند آن ها را فراهم می سازد.
اثربخشی توان بخشی شناختی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله اثربخش در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه در پزوهش ها مطرح است. هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مند پژوهش های انجام شده است. روش: به این منظور تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی سال 2000 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت. برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی، پایگاه های داده Google scholar، Science Direct، Scopus، Academia، Database Cochrane، Research Gate و پایگاه های زیستی پزشکی شامل، PubMed، Medline،Psych Info ، و پایگاه های توان بخشی شامل PEDRO، OTseeker، Rehab data و برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان فارسی، پایگاه های Google scholar (Persian)، SID، Magiran، IranDoc، MedLib، NoorMags، IranMedex ، با کلید واژه های انگلیسی و فارسی جستجو شد. یافته ها: 930 مقاله چاپ شده به زبان انگلیسی و فارسی بازیابی شد که در نهایت 12 مقاله مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. بیشتر پژوهش ها بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی تمرکز داشتند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر ارتقای کارکردهای شناختی (حافظه، عملکرد اجرایی و توجه) در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بعد از توان بخشی شناختی است. بر طیق نتایج مطالعات می توان بیان نمود که توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله می تواند در کنار سایر مداخلات درمانی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه موثر است. کلید واژه ها: شناخت، توان بخشی شناختی، کارکردهای شناختی، اختلال استرس پس از سانحه، مرور نظام مند
اثربخشی آموزش سلامت جنسی بر رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شهرستان روانسر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش سلامت جنسی بر رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شهرستان روانسر در سال 98-1397 انجام گرفت. در این پژوهش از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در پژوهش حاضر از نمونه در دسترس و با اجرای پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و آسیب های اجتماعی محقق ساخته، 30 نفر از زنان که دارای رضایت از زندگی پایین و آسیب های اجتماعی بالا بودند به صورت نمونه گیری هدفمند و به روش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه آموزش سلامت جنسی هفته ای یک بار به مدت 2 ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و مشارکت کنندگان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مستقل نشان داد که آموزش سلامت جنسی باعث افزایش رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش سلامت جنسی در ارتقاء رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی است. ازاین رو می توان نتیجه گرفت آموزش سلامت جنسی، در افزایش رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین مؤثر است.
ارائه مدل رابطه بین تجارب آسیب زا و اختلال استرس پس از سانحه ساده و پیچیده در زنان و دختران آسیب دیده، با نقش واسطه ای ذهنی سازی و پردازش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان جهانی بهداشت اخیراً یازدهمین نسخه تجدیدنظر شده در طبقه بندی بیماری ها را با گنجاندن اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (complex PTSD) منتشر کرده است.در این نسخه، اختلال CPTSD به عنوان یک اختلال متشکل از علائم اختلال استرس پس از سانحه ساده (PTSD) و اختلال در سازماندهی خود (DSO) مطرح شد. با وجود تحقیقات رو به رشد در رابطه با بررسی این طبقه تشخیصی، تا به امروز هیچ تحقیقی در مورد نشانه ها و عوامل خطرساز این اختلال در ایران انجام نشده است. پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانه ها و عوامل خطرساز در قالب متغیرهای میانجی (ذهنی سازی و پردازش هیجانی) انجام شد. در این مطالعه از طرح تحقیقی مقطعی-توصیفی و پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی با تحلیل مسیر استفاده شد. نمونه گیری با روش هدفمند و از جامعه زنان و دختران آسیب دیده 17 تا 60 ساله صورت گرفت و پرسشنامه بین المللی وقایع آسیب زا، چک لیست تجارب آسیب زا، مقیاس ذهنی سازی و مقیاس پردازش هیجانی توسط آنان تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد ذهنی سازی و پردازش هیجانی در ارتباط بین تجارب آسیب زا و PTSD و CPTSD نقش میانجی گرانه معناداری دارند. در نتیجه، با توجه به نقش ذهنی سازی و پردازش هیجانی در رابطه بین تجارب آسیب زا و اختلال PTSD و CPTSD، آموزش فرایندهای تنظیم هیجان و تقویت مهارتهای ذهنی سازی در پیشگیری از این دو اختلال و بالا بردن سطح سازگاری می تواند مؤثر باشد.
رابطه ی خودتنظیمی یادگیری و راهبردهای فراشناختی خواندن با مشکلات یادگیری به زبان دوم در دانش آموزان دو زبانه (برازش مدل ساختاری)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد دوزبانه به دلیلِ متفاوت بودن زبان مادری شان با زبان رسمی در زمینه یادگیری با مشکلاتی مواجه هستند که شیوه خودتنظیمی و راهبردهای فراشناختی می توانند آن را تعدیل نمایند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین خودتنظیمی یادگیری و راهبردهای فراشناختی خواندن با مشکلات یادگیری به زبان دوم در دانش آموزان دو زبانه انجام شد.
روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. ۳۹۰ دانش آموز به شیوه تصادفی از میان دانش آموزان دختر و پسر دوزبانه مقطع متوسطه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس راهبردهای یادگیری خودتنظیمی )MSLQ (مقیاس آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن MARSI)) و مقیاس مشکلات یادگیریCLDQ) ) استفاده شد.
یافته ها: برازش مدل ساختاری نشان داد که بین خودتنظیمی یادگیری و راهبردهای فراشناختی خواندن با مشکلات یادگیری به زبان دوم رابطه ی منفی معناداری وجود دارد و مدل از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد شناسایی و ارتقای راهبردهای خودتنظیمی و فراشناختی در برنامه های آموزشی احتمال بروز مشکلات یادگیری را کاهش می دهد.
رابطه فشار مراقبتی با کیفیت زندگی بیمار در مراقبین زنان با سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل می کنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفه های کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان می دهند. در بین نشانه های کیفیت زندگی بیمار، درد، بی خوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیش بینی کننده های فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش بهبود شبکه حمایت اجتماعی بیمار توسط گروه های خودیار، دوره های آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود.
رابطه بین سلامت معنوی با انسجام خانواده و سبک های هویت در زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
128-141
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه پدیده خانوارهای زن سرپرست یا بدسرپرست به دلایل مختلف در تمام دنیا رو به فزونی است. بیشتر این خانوارها مشکلات عدیده ای دارند که موجب شده است قشری آسیب پذیر شناخته شوند و با مشکلات روانی متعددی روبه رو باشند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین سه متغیّر سلامت معنوی، انسجام خانوادگی و هویت در میان زنان بی سرپرست یا بدسرپرست خانواده بود.
رابطه بین سرسختی و سبک های مقابله: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای حرمت خود در رابطه بین سرسختی و سبک های مقابله بود. بر مبنای یک طرح همبستگی، 200 نفر از معلمان چهار منطقه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند و به زمینه یاب دیدگاه های شخصی (مؤسسه سرسختی، 1985)، سیاهه مقابله با موقعیت تنیدگی زا (اندلر و پارکر، 1994) و سیاهه چندبعدی حرمت خود (اوبراین، 1988) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که حرمت خود با سرسختی و سبک مقابله مسئله محور همبستگی مثبت و با سبک مقابله هیجان محور همبستگی منفی دارد اما با سبک مقابله اجتنابی همبستگی معنادار ندارد. همچنین سرسختی با هر سه سبک مقابله همبستگی منفی داشت. نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد حرمت خود در رابطه بین سرسختی با مقابله مسئله محور و اجتنابی نقش واسطه ای دارد اما در رابطه بین سرسختی و مقابله هیجان محور نقش واسطه ای ندارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت اگرچه سرسختی به طور مستقیم با نوع مقابله رابطه ندارد، اما از طریق تأثیر بر حرمت خود، انگیزش لازم برای متوسل شدن به سبک مقابله مسئله محور را فراهم می سازد.
تأثیر آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در تکانشگری افراد مبتلا به سوءمصرف مواد: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
155-172
حوزههای تخصصی:
هدف: تکانشگری یکی از عوامل خطرساز شخصیتی گرایش به مصرف مواد، به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در تکانشگری افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک آزمودنی اجرا شد. بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختار یافته و ملاک های ورود، از میان مردان مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد، چهار نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت انفرادی طی ده جلسه تحت آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. از مقیاس تکانشگری بارت (2004) جهت اندازه گیری تکانشگری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شرکت کنندگان موجب کاهش نمرات هر چهار نفر در تکانشگری هیجانی، زود انگیختگی حرکتی و بی برنامگی شناختی می شود. به طوری که هر چهار شرکت کننده در طی جلسات کاهش قابل ملاحظه ای در این مقیاس نسبت به خط پایه داشتند. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر کاهش تکانشگری نظیر آموزش راهبردهای نظم جویی هیجان می تواند نقش محوری در درمان و پیشگیری از سوءمصرف مواد داشته باشد.
تدوین و اعتباریابی بسته ی آموزشی ذهنیت پویا مبتنی بر نظریه ی باورهای هوشی دوئک و بررسی اثربخشی آن بر سرسختی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
131 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی بسته ی آموزشی ذهنیت پویا مبتنی بر نظریه ی باورهای هوشی و بررسی اثربخشی آن بر سرسختی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ابتدا بسته ی آموزشی ذهنیت پویا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای تدوین میزان نسبت روایی محتوا وشاخص روایی محتواآن توسط متخصصین تعیین شد. برای اجرای این پژوهش ابتدا از بین 24 مدرسه متوسطه آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران یک مدرسه به صورت تصادفی ساده انتخاب وبرای تعداد 200 نفر ازآنها پرسشنامه باورهای هوشی اجراو از بین آنها 36 نفر از کسانی که باورهای هوشی ثابت داشتند به عنوان تعداد نمونه انتخاب وسپس پرسشنامه های سرسختی تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی به عنوان پیش آزمون توسط شرکت کننده ها تکمیل و از بین آنها کسانی که کمترین سرسختی تحصیلی و بیشترین تعلل ورزی را داشتند انتخاب و در دو گروه 18 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای بسته آموزشی ذهنیت پویا را دریافت نمود و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. میزان شاخص روایی محتوا برای تمامی هدف ها در بسته آموزشی بین9/0تا1،ومیزان نسبت روایی محتوا برای تمامی هدف ها در پروتکل آموزشی 8/0تا 1 به دست آمد. یافته ها نشان داد بسته ی آموزشی ذهنیت پویا توانایی افزایش سرسختی تحصیلی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی را در بین دانش آموزان دختر را دارا میباشد.
آسیب های تمدنی برآمده از تکنولوژی مدرن در سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
امروزه تکنولوژی جز اصلی و لاینفک زندگی بشری محسوب می گردد. که در کنار مزایای آن پیامدهای منفی بسیاری به دنبال داشته است. تمدن یکی از مولفه های مهم در سبک زندگی افراد بوده که تحت تاثیر آسیب های ناشی از تکنولوژی مدرن قرار دارد. در این پژوهش سعی شده است که زمینه های ایجاد آسیب به سبک زندگی و تحولات ناشی از تکنولوژی و فضای مجازی مورد بررسی قرار گرفته و به روش علمی و پژوهشی به تبیین موضوع پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که ارزش ها و سنت های موجود در خانواده ها و سبک زندگی (به ویژه سبک زندگی اسلامی) به طور کامل از بین نرفته است. اما با توجه به تحولات غیرقابل انکار فضای مجازی و تکنولوژی پیشرفته، ضرورت دارد تا با مدیریت و استفاده درست از تکنولوژی آسیب های ناشی از آن را کاهش داد و در راستای حفظ حریم خانواده تلاش شود.
بررسی اثربخشی روان درمانی بدنی بر بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بدنی بر بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی 4 مدرسه دولتی (دو پسرانه- دو دخترانه) در ناحیه 6 شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. 44 نفر از دانش آموزان به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه (12نفر پسر و 10 نفر دختر در گروه آزمایش، 11 نفر پسر و 11 نفر دختر در گروه کنترل) به صورت تصادفی قرار گرفتند. دوره ی روان درمانی بدنی برای گروه آزمایش در 36 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 3 ماه ارائه گردید و در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. ابزارهای سنجش مورد استفاده در این پژوهش آزمون های رایانه ای کلمه- رنگ استروپ (word-color Stroop) و عملکرد پیوسته (CPT) بود. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری وt مستقل و به کمک نرم افزار SPSS-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش در مؤلفه های آزمون های رایانه ای استروپ و عملکرد پیوسته، نسبت به گروه کنترل به شکل معناداری عملکرد بهتری داشته اند (05/0p<). یافته ها حاکی از آن است که روان درمانی بدنی روشی مؤثر برای بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی است.
مقایسه نظریه ذهن در نوازندگان حرفه ای سازهای کوبه ای سنتی و نوازندگان حرفه ای سازهای زهی سنتی و همتایان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
183 - 192
حوزههای تخصصی:
مقدمه: موسیقی در تمام ابعاد وجودی انسان تأثیرگذار است و تحقیقات زیادی از تأثیر موسیقی بر جسم و روان دلالت دارند، نوازندگان نیز به عنوان خالقان موسیقی و قشری فرهیخته از جامعه می توانند بر آحاد مردم تأثیرگذار باشند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی نظریه ذهن نوازندگان حرفه ای سازهای کوبه ای سنتی و نوازندگان حرفه ای سازهای زهی سنتی و همتایان عادی است. روش: این مطالعه از نوع علی مقایسه ای است که در آن نمونه آماری شامل 90 نفر متشکل از 30 نفر نوازنده ی حرفه ای سازهای کوبه ای سنتی، 30 نفر نوازنده ی حرفه ای سازهای زهی سنتی و 30 نفر همتای عادی انتخاب شدند که انتخاب نمونه در نوازندگان از بین اساتید موسیقی و به صورت نمونه گیری در دسترس و انتخاب همتایان عادی به صورت نمونه گیری هدفمند انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش نظریه ذهن بارون-کوهن بود که داده های حاصل از آن با استفاده از SPSS-22 و از طریق تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل ها نشان داد که بین نوازندگان حرفه ای سازهای کوبه ای سنتی، نوازندگان حرفه ای سازهای زهی سنتی و همتایان عادی در نظریه ذهن تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که نظریه ذهن نوازندگان حرفه ای سازهای زهی سنتی بیشتر از نوازندگان حرفه ای سازهای کوبه ای سنتی و همتایان عادی است.
بررسی همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
35-43
حوزههای تخصصی:
اگرچه بارداری عملکردی طبیعی برای زنان به حساب می آید؛ ولی در عین حال تجربه یی پراسترس تلقی می شود. این تجربه با تغییرهای گسترده ی روانی و جسمی همراه است و زنان را از نظر روانی آسیب پذیر می کند . یکی از اجزای زندگی سالم، توجه به نیازهای معنوی است؛ معنویت می تواند سبک زندگی انسان را اعتلا بخشد و رفتارهای آسیب زا را به تدریج کاهش دهد. با توجه به اطلاعات موجود، پژوهشی با عنوان همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر دهدشت در سال 1394 انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی، بر روی 450 زن باردار مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی شهر دهدشت انجام شده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه هایِ فردی- اجتماعی، استرس مختص دوران بارداری؛ معنویت و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20)، تحلیل شده است. یافته ها: افته های حاصل از تحقیق نشان داده است که بین معنویت با استرس بارداری(156/0 r=) و همچنین بین بهزیستی روان شناختی با استرس بارداری، همبستگی وجود دارد(294/0 r=). برای تعیین سهم خرده مؤلفه های معنویت در استرس بارداری، یافته ها نشان داده که سلامت مذهبی و سلامت معنوی بر استرس بارداری تأثیر می گذارد. همچنین تعیین سهم خرده مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، معلوم شد که بهزیستی هدف دار زندگی و بهزیستی استقلال نیز می تواند روی استرس بارداری تأثیرگذار باشد (01/0 p=). نتیجه گیری: نتیجه ی کار نشان داده است که بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس دوران بارداری همبستگی وجود دارد. پیشنهاد می شود با توجه به تأثیر هر دو متغیر معنویت و بهزیستی روان شناختی در مهارت های مقابله با استرس، برای کاهش استرس برنامه ریزی شود.
تبیین علل کاهش پاسخگویی رضایتبخش جنسی در زنان متأهل در سنین باروری: یک تحقیق کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: رابطه جنسی تعاملی دوطرفه است که برای ارتقای کیفیت آن، تعامل بهینه هر دو طرف رابطه نیاز است. یکی از مشکلات در روابط جنسی زوج ها، عدم رضایتمندی زن به رابطه است. نارضایتی در صورتی است که انتظار و درخواست صرفاً از جانب مرد مطرح شود. هدف این مقاله تبیین علل کاهش پاسخگویی رضایت بخش جنسی زنان متأهل در مقابل درخواست جنسی همسر است. مواد و روش ها: در این پژوهش برای تبیین و تحلیل رفتارهای جنسی زنان متأهل در سنین باروری از روش کیفی و رویکرد تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل تمام زنان متأهل در سنین باروری در شهرهای رفسنجان و اصفهان بودند. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 52 نفر از گروه هدف در شهرهای رفسنجان و اصفهان بودند که در 4 مصاحبه فردی عمیق و 8 گروه متمرکز متشکل از 48 شرکت کننده به طور داوطلبانه شرکت کردند. اطلاعات حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، ضبط و تایپ شد. داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی به سبک گرانهایم تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: از داده های تحقیق درباره علل کاهش پاسخگویی رضایت بخش جنسی زنان، سه معنای اصلی پیش نیاز توجه و محبت و انحراف از معیارهای طرح واره جنسی و خواست های فردی استخراج شد. نتیجه گیری: برای ارتقای سلامت جنسی زنان و به ویژه ارتقای کیفیت زندگی زناشویی لازم است که متخصصان حوزه سلامت جنسی به تغییرات رفتارهای جنسی زنان و توقعات وانتظارات و اقتدار جنسی آنان توجه کنند. پیشنهاد می شود این نکات در آموزش های جنسی قبل و حین ازدواج برای زنان و مردان لحاظ شوند.
اثربخشی آموزش توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر برخودکارآمدی و ذهن آگاهی در ورزش بیماران روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۴۱۸-۴۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال های روان پزشکی نوعی بیماری است که افراد از مشکلات عاطفی و احساسی رنج برده و تمامی جنبه های زندگی فرد را در برمی گیرد. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی ورفتاری ونسل سوم بر بهبود عملکرد بیماران روانی پرداخته است، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین ازجمله توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر برخودکارآمدی و ذهن آگاهی این بیماران تأثیردارد؟ هدف: این پژوهش با هدف کلی، بررسی اثربخشی توانش های روانشناسی مثبت نگر بر خودکارآمدی درکنارآمدن بامشکلات و ذهن آگاهی درورزش بیماران روانی مزمن انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه بیماران روانی مزمن مرد مقیم مرکز شبانه روزی بیماران روانی روزبه در شهر زاهدان در سال 1399 تشکیل دادند. 30 نفر از بیماران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وگواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه ی آموزشی روانشناسی مثبت نگر (کوئیلیام، 2003) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای (هرهفته دوجلسه) دریافت کرد. و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات چسنی (2003) و پرسشنامه ذهن آگاهی در ورزش (زینوت، 2012) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون (کواریانس چندمتغیری و تک متغیری) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق کنونی نشان داد آموزش توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بطور معناداری منجر به افزایش "خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات"و"ذهن آگاهی در ورزش" بیماران روانی مزمن شده است (0/001 p<). نتیجه گیری: باتوجه به اثر مثبت این مداخله برخودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات و ذهن آگاهی در ورزش، برروی بیماران روانی مزمن می توان تحقیقات گسترده تری روی سایر گروه ها با بیماری های مزمن، و مقایسه آن با نتایج پژوهش هایی از این دست انجام گیرد.