علوم روانشناختی

علوم روانشناختی

علوم روانشناختی دوره 21 بهار (اردیبهشت) 1401 شماره 110 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

سنجش اثربخشی مداخله ذهن سازه محور: رویکردی نوین به درمان چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله ذهن سازه محور چاقی ذهن سازه نمو ذهن سازه تنیدگی خوردن هیجانی شاخص توده بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۳۳
زمینه: در طی سال های اخیر، رویکرد امیدبخشی در طراحی مداخله های مبتنی بر خودتنظیمی با هدف تغییر ذهن سازه ها شکل گرفته است. با وجود گسترش کاربرد این رویکرد در مداخلات درمانی، شواهد چندانی برای اثربخشی مداخله ذهن ساز ه محور در حوزه های خاص سلامت همچون چاقی در دسترس نیست. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مدل مداخله ذهن سازه محور بر کاهش وزن و شاخص توده بدنی (BMI)، خوردن هیجانی و تغییر ذهن سازه تنیدگی در افراد مبتلا به چاقی انجام شد. روش: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی و با گمارش تصادفی شرکت کنندگان در دو گروه درمان و گواه اجرا شد. 42 نفر از افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی که به کلینیک چاقی بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه درمان مداخله ذهن سازه محور (دووک، 2017؛ کرام و همکاران، 2017) را در 8 جلسه و برای مدّت زمان 2 ماه دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس ذهن سازه شخصیت (ITOP)، مقیاس ذهن سازه تنیدگی (SMM) و پرسش نامه رفتارهای خوردن هیجانی (EOQ) بود. داده ها با استفاده از آزمون U مان ویتنی نمرات افتراقی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل مداخله ذهن سازه محور باعث کاهش وزن و BMI در مرحله پس آزمون شده و در مرحله پیگیری نیز باعث تداوم اثرگذاری شده است. هم چنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مداخله ذهن سازه محور خوردن هیجانی را کاهش و ذهن سازه تنیدگی توان افزا و ذهن سازه نمو را در مرحله پس آزمون افزایش می دهد. در مرحله پیگیری برای این متغیّرها نیز ثبات نتایج دیده شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مدل مداخله ذهن سازه محور برای کاهش وزن و رفتار خوردن هیجانی در شرکت کنندگان این پژوهش، پیشنهاد می شود از این مدل مداخله ای به عنوان درمان مستقل و یا درمان مکمّل برای بیماران مبتلا به چاقی استفاده شود.
۲.

اثربخشی برنامه فلسفه برای کودکان با غنی سازی فناوری های دیجیتال بر تحریفات شناختی و ادراک شایستگی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان تحریفات شناختی ادراک شایستگی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست فنّاوری های دیجیتال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۰۵
زمینه: تحریفات شناختی و ادراک شایستگی نقش بسزایی در سلامت روانی کودکان دارند؛ بااین وجود مداخلات مختص کاهش تحریفات شناختی و بهبود ادراک شایستگی کمتر مورد توجه بوده است. همچنین تأثیر مداخلات مبتنی بر، برنامه "فلسفه برای کودکان" به منظور کاهش تحریفات شناختی و بهبود ادراک شایستگی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست نیز مورد توجه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه "فلسفه برای کودکان" با غنی سازی فناوری های دیجیتال بر تحریفات شناختی و ادراک شایستگی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش: حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان پسر 12-10 ساله ساکن در مرکز بهزیستی شهرستان ازنا در پاییز 1399 تشکیل می دادند. تعداد 30 کودک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. افراد گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) مداخله آموزشی (مجموعه پنج جلدی پرسندو، قائدی، 1398) قرار گرفتند اما افراد گروه گواه این مداخله را دریافت نکردند. شرکت کنندگان با پرسشنامه تحریفات شناختی (عبدالله زاده و سالار، 1389) و ادراک شایستگی (هارتر، 1985) در مرحله پیش و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گواه در متغیرهای تحریفات شناختی و ادراک شایستگی وجود دارد (0/5 P<). بنابراین یافته های این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از فناوری های دیجیتال در برنامه فلسفه برای کودکان به منظور کاهش تحریفات شناختی و بهبود ادراک شایستگی کودکان بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق می توان پیشنهاد داد، برنامه فلسفه برای کودکان با غنی سازی فناوری های دیجیتال می تواند در راستای یکی از اهداف کلان سند تحول بنیادی آموزش وپرورش " بهره مندی هوشمندانه از فناوری های نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی" و همچنین به عنوان ابزار مداخله ای مناسب جهت کاهش تحریفات شناختی و بهبود ادراک شایستگی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست مورد استفاده قرار گیرد.
۳.

تأثیر انگیختگی ناشی از تماشاگر بر فرآیند و نتیجه تصمیم گیری و عملکرد سرویس والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیختگی سرویس والیبال ردیابی چشمی تحلیل بیومکانیک تصمیم گیری ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
زمینه: تحقیقات و نظربات زیادی همچون نظریه یوی وارونه در زمینه رابطه بین انگیختگی و اجرا نشان داده که انگیختگی یک فاکتور روانشناسی مؤثر بر عملکرد شناختی و حرکتی ورزشکاران است. علی رغم تحقیقات انجام شده در این حیطه، در زمینه تأثیر انگیختگی بر فعالیت های شناختی و حرکتی در پیشینه تحقیقات نیاز به تحقیق بیشتری احساس می شود. هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر انگیختگی ناشی از تماشاگر بر فرآیند و نتیجه تصمیم گیری و عملکرد سرویس والیبال بود. روش: روش تحقیق پیش رو شبه تجربی و روش نمونه گیری نیز تصادفی در دسترس بود. شرکت کنندگان پژوهش 29 بازیکن تیم های ملی والیبال نوجوانان و دانشجویان ایران با میانگین سنی 243/2±62/19 سال بودند. شرکت کنندگان ابتدا 25 کوشش تصمیم گیری سرویس والیبال را اجرا کرده و امتیازات سرعت و دقت تصمیم گیری و داده های حرکات چشم شان توسط دستگاه ردیابی بینایی مدل بدون سیم دیکابلیس ساخت کمپانی ارگونیر کشور آلمان ثبت شد. بخش دوم شامل اجرای آزمون عملی سرویس والیبال برادی (1990) بود که آزمودنی ها 10 سرویس را اجرا کردند. برای ایجاد انگیختگی از حضور تماشاگران در محیط آزمون استفاده شده و همچنین برای سنجش انگیختگی نیز از سنجش ضربان قلب ورزشکاران استفاده شد. فاکتورهای بیومکانیکی اجرای سرویس شامل: فاصله جدا شدن از زمین تا خط سرویس، ارتفاع سرویس، فاصله محل ضربه به توپ تا خط سرویس، فاصله محل فرود تا خط سرویس، و سرعت توپ بود. داده ها به وسیله آزمون آماری تی همبسته تحلیل شد. یافته ها: انگیختگی باعث افزایش سرعت تصمیم گیری (015/0 =P) و کاهش دقت تصمیم گیری (0/001 >P) شده، از طرفی افزایش تعداد ساکاد (0/001 >P) و تثبیت های بینایی (0/001 >P) و همچنین کاهش مدت زمان تثبیت های بینایی (0/001 >P) را طی آزمون های تصمیم گیری در پی داشت. همچنین نتایج آزمون اجرای سرویس والیبال نشان داد انگیختگی تأثیر معناداری بر ارتفاع سرویس (0/033 =P) دارد. نتیجه گیری: در طی اجرای مهارت های حرکتی، اگرچه فاکتور انگیختگی بر فرایند اجرای مهارت تأثیر داشته، ولی الزاماً بر نتیجه اجرا تأثیر نخواهد داشت. همچنین در مهارت های شناختی مانند تصمیم گیری، انگیختگی باعث افزایش سرعت و کاهش دقت تصمیم گیری می شود. در شرایط انگیختگی، بازیکنان مبادله سرعت - دقت را به سمت افزایش سرعت و کاهش دقت پیش می برند.
۴.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی به شیوه گاتمن بر صمیمیت زناشویی زوج های دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانگری به شیوه گاتمن زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد صمیمیت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۰۳
زمینه: صمیمیت به تعاملی میان زوج ه ا اش اره دارد که منج ر ب ه احس اس نزدیک ی، عش ق و توج ه می شود و تحقیقات نشان داده که عاملی مهم در ایجاد رضایت زناشویی است. با وجود انتشار نتایج پژوهش های طولی گاتمن و همکارانش که کارایی آن در بهبود متغیرهای زوجی تأیید شده است، اما در جامعه مورد مطالعه و همچنین مقایسه این درمان با درمان پذیرش و تعهد شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی زوج درمانگری به شیوه گاتمن و زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر صمیمیت زناشویی زوج های دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: بر اساس طرح آزمایشی "پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری" 18 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سردشت، با استفاده از پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983) و اعمال ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شده و به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول در جلسات زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (باخ و موران، 2008) و گروه دوم در جلسات زوج درمانی به شیوه گاتمن (برگرفته از گاتمن و گاتمن، 2017) شرکت داده شد. در مقابل، گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت معنادار در متغیر نزدیکی عاطفی، رضایت زناشویی، و صمیمیت زناشویی زوجین هر دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه بود (0/05< p)، اما در متغیر از خودگذشتگی، تفاوت معنی داری بین میانگین گروه اکت با گروه گواه مشاهده نشد (0/05 <p). نتیجه گیری: هر دو مداخله، موجب افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می گردد، اما زوج درمانی گاتمن در مقایسه با روش اکت درمان مؤثرتری برای افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می باشد. می توان از این دو شیوه درمانی در جهت غنی سازی روابط زوجین دارای تعارض استفاده نمود.
۵.

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی هیجانی اختلال علامت عصبی کارکردی طرحواره های هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۱۹۳
زمینه: پژوهش های رو به رشد حاکی از نقش تنظیم هیجان در اختلالات جسمی- عملکردی است ازاین رو پرداختن به مداخلات درمانی متمرکز بر این سازه از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان با آزمودنی های متفاوت استفاده شد. به همین منظور سه نفر از بیماران زن مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی مراجعه کننده به مطب متخصص مغز و اعصاب از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختار یافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-5-RV)، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس غربالگری علائم اختلالات علایم جسمانی (SOMS-7)، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS) و راهنمای درمان EST استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش نمرات نشانگان بالینی و طرحواره های هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی از لحاظ آماری (0/05 P<)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل طرحواره درمانی هیجانی با اصلاح فرآیندهای زیربنایی هیجان و بهبود راهبردهای ناسازگارانه افراد در برابر هیجانات موجب کاهش شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی می شود.
۶.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآسیبی رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۹۷
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که عوامل مختلفی در تبیین خودآسیبی افراد تأثیر می گذارد، سنجش و اندازه گیری خودآسیبی و اظهارات مربوط به آن یکی از مسائلی است که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در پژوهش های فارسی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در بین افراد دانشجو بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که از میان آنها 393 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس رفتارهای پرخطر رجاعی و شفیعی (1390)، مقیاس افسردگی، اضطراب، و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) مقیاس شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزارهای 22VSPSS و 8.80VLISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس اظهارات خودآسیبی از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (0/94 = CFI، 0/92 =IFI ، 0/08 = RMSEA ). . همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان 93/0 بدست آمد و حاکی از رضایت بخش بودن اعتبار ابزار است. افزون بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد اظهارات خودآسیبی با رفتارهای پرخطر، افسردگی، اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0 >P دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مقیاس اظهارات خودآسیبی در جامعه ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار بوده و لذا استفاده از این مقیاس در پژوهش های مختلف می تواند کمک کننده باشد.
۷.

اثربخشی آموزش صلح بر افزایش اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش صلح اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۸
زمینه: اقدام برای رشد شخصی ساختار پیچیده ای است که از ابعاد مختلفی تشکیل شده و نوعی درگیری فعال و هدفمند است که نمایانگر علاقه و توجه فرد به رشد و تغییر در زندگی شخصی خود و یا مهارت های گسترده تری در رفتار مانند آگاهی از شناخت، نگرش و انگیزش است. اما باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، در زمینه تأثیر آن بر افزایش رشد فردی در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و گواه با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اقدام برای رشد شخصی بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه گواه، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی شامل آمادگی برای تغییر، برنامه ریزی، استفاده از منابع و رفتار هدفمند، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه گواه منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
۸.

اثربخشی درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی بر فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی پس از زایمان فراشناخت ذهن آگاهی انفصالی فرانگرانی تحریف شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۳
زمینه: افسردگی پس از زایمان ممکن است بر میزان دلبستگی مادر و نوزاد و سایر روابط خانوادگی تأثیر گذاشته و حتی تهدیدی برای امنیت و سلامت مادر، نوزاد و سایر فرزندان باشد. با وجود کارآمدی نسبی اغلب شیوه های شناخت درمانی در کنترل یا کاهش علائم افسردگی بعد از زایمان، کاربرد آن به دلیل نقص در تبیین عامل اصلی اختلال و ارائه راهکارهای درمانی مناسب، با کاستی های فراوانی روبرو بوده است. همچینن در زمینه تأثیر درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی، بر فرانگرانی، تحریف شناختی و سایر علائم افسردگی بعد از زایمان، تحقیقات کمتری انجام شده است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی بر فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون - پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز سلامت گلستان شهر اردبیل در سال های 98-1397 بودند. روش نمونه گیری در دسترس بود. با استفاده از مقیاس های افسردگی بک (1996) و مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (1987)، 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) انتخاب شدند سپس برای گروه آزمایشی، پروتکل درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی در طول 8 جلسه در مرکز سلامت گلستان اردبیل، اجرا شده و نتایج براساس مقیاس های فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی، به روش آماری کوواریانس تحلیل شده است. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات پس آزمون فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی در گروه آزمایشی و گروه گواه به طور معناداری متفاوت است. به بیان دیگر فرانگرانی ( 317/62 =F ؛ 0/05 > 0/001 =p ) و تحریف شناختی بین فردی ( 331/39 =F ؛ 0/05 > 0/001 =p ) بعد از مداخله درمانی در گروه آزمایشی به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی، از طریق بهبود فرآیند تفکر، شناسایی و اصلاح باورهای فراشناختی منفی و ارائه پاسخ های شناختی مناسب، رویکرد درمانی اثربخشی در درمان نشانه های افسردگی پس از زایمان و کاهش فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی است.
۹.

مقایسه تأثیر آموزش شناختی - اجتماعی و مربی گری بر رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شناختی اجتماعی مربی گری رفتار اخلاقی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
زمینه: رفتار اخلاقی به مجموعه رفتارهای مورد پذیرش جامعه که می تواند درونی و بیرونی و یا مربوط به دیگران باشد اشاره دارد. تحقیقات نشان داده که آموزش شناختی - اجتماعی در ارتقا رفتار اخلاقی دانش آموزان تأثیر داشته، همچنین مربی گری نیز با توانمندسازی افراد بر این رفتار مؤثر نشان داد. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر رفتار اخلاقی دانش آموزان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش شناختی - اجتماعی و مربی گری بر رفتار اخلاقی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به اجرا درآمد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه در لیست انتظار همراه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در حال اشتغال به تحصیل در منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه در لیست انتظار) بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار پژوهش شامل سیاهه رفتار اخلاقی توسط ثابت، دلاور، پاشا شریفی و خوش نویسان (1394) و بسته آموزشی مربی گری بازرگان (1397) شامل 8 جلسه 45 دقیقه ای) و شناختی - اجتماعی آن ورنون، ترجمه فیروزبخت (1395) شامل 9 جلسه 45 دقیقه ای بود، آموزش در مدرسه به اجرا درآمد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو شیوه آموزش شناختی - اجتماعی و آموزش مربی گری بر نمرات رفتار اخلاقی در پس آزمون اثر معنی دار دارد. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/38 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/01 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش شناختی - اجتماعی از گروه مربی گری بیشتر بوده است، بنابراین آموزش شناختی اجتماعی در افزایش رفتار اخلاقی دانش آموزان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: می توان به این نتیجه رسید که با دو روش آموزش شناختی اجتماعی و مربی گری، می توان رفتار اخلاقی را در دانش آموزان افزایش داد و استفاده از این دو شیوه آموزشی در برنامه های تحصیلی دانش آموزان ضرورت دارد
۱۰.

اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمهارگری و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتارهنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی خودمهارگری رفتارهای پرخطر کم توجهی / بیش فعالی رفتارهنجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۴
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی مداخله مبتنی برذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی پرداختند. اما پژوهشی که به اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمهارگری و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری صورت گرفت. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان پسر 13 تا 18 سال دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال 1398 بودند، با روش نمونه گیری در دسترس 26 نفر بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی (زیلوفسکا، 2012) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خود مهارگری تانجنی (تانجی و بائومیسر، 2004) و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی، احمدآبادی، حیدری، 1390) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر از نوع طرح های آمیخته با نرم افزار SPSS (نسخه 26) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، تفاوت در دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ نمره پس آزمون و پیگیری در متغیرخودمهارگری و رفتارهای پرخطر معنادار است (0/05 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش و به کارگیری تکنیک های مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در بهبود خودمهارگری و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی / بیش فعالی همراه با رفتارهنجاری مؤثر باشد.
۱۱.

اثربخشی آموزش توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر برخودکارآمدی و ذهن آگاهی در ورزش بیماران روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی مثبت نگر بیماری روانی مزمن خودکارآمدی ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۷
زمینه: اختلال های روان پزشکی نوعی بیماری است که افراد از مشکلات عاطفی و احساسی رنج برده و تمامی جنبه های زندگی فرد را در برمی گیرد. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی ورفتاری ونسل سوم بر بهبود عملکرد بیماران روانی پرداخته است، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین ازجمله توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر برخودکارآمدی و ذهن آگاهی این بیماران تأثیردارد؟ هدف: این پژوهش با هدف کلی، بررسی اثربخشی توانش های روانشناسی مثبت نگر بر خودکارآمدی درکنارآمدن بامشکلات و ذهن آگاهی درورزش بیماران روانی مزمن انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه بیماران روانی مزمن مرد مقیم مرکز شبانه روزی بیماران روانی روزبه در شهر زاهدان در سال 1399 تشکیل دادند. 30 نفر از بیماران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وگواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه ی آموزشی روانشناسی مثبت نگر (کوئیلیام، 2003) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای (هرهفته دوجلسه) دریافت کرد. و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات چسنی (2003) و پرسشنامه ذهن آگاهی در ورزش (زینوت، 2012) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون (کواریانس چندمتغیری و تک متغیری) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق کنونی نشان داد آموزش توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بطور معناداری منجر به افزایش "خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات"و"ذهن آگاهی در ورزش" بیماران روانی مزمن شده است (0/001 p<). نتیجه گیری: باتوجه به اثر مثبت این مداخله برخودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات و ذهن آگاهی در ورزش، برروی بیماران روانی مزمن می توان تحقیقات گسترده تری روی سایر گروه ها با بیماری های مزمن، و مقایسه آن با نتایج پژوهش هایی از این دست انجام گیرد.
۱۲.

رابطه توانمندی شخصیتی با بهزیستی اجتماعی، روانشناختی و معنوی با میانجی گری استفاده از توانمندی منش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندی شخصیتی بهزیستی اجتماعی بهزیستی روانشناختی بهزیستی معنوی استفاده از توانمندی منش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۲۴۸
زمینه: امروزه روانشناسان حوزه آموزشی به دنبال بهبود عملکرد دانش آموزان و افزایش بهزیستی آن ها در همه حوزه های اجتماعی، روانشناختی و معنوی می باشند. بنابراین یک مسئله مهم در زندگی تحصیلی دانش آموزان بهبود عملکرد اجتماعی، روانشناختی و معنوی آن ها می باشد که دغدغه اصلی روانشناسان تربیتی می باشد. اخیراً آن ها با تمرکز بر توانمندی های منش به افزایش بهزیستی اجتماعی، روانشناختی و معنوی دانش آموزان دست یافته اند. هدف: هدف از این تحقیق طراحی و آزمون الگویی از رابطه توانمندی های شخصیتی با بهزیستی اجتماعی، روانشناختی و معنوی با میانجی گری استفاده از توانمندی منش بود. روش: بدین منظور 380 نفر به صورت تصادفی چند مرحله ای از دانش آموزان پایه دوازدهم مدارس شهرستان قلعه گنج انتخاب گردید. ابزار پژوهش عبارت است از پرسشنامه ارزش ها در عمل پترسون و سلیگمن (2004)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی لی و کیز (1998)، پرسشنامه بهزیستی معنوی پالوتزیان (1982)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ناوا، ول دویلار و پنا (2018) و پرسشنامه استفاده از توانمندی منش گاوینچی و لاینلی (2007) می باشد. یافته ها: نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که توانمندی های منش رابطه مستقیمی با بهزیستی روانشناختی (0/01, p< 0/369 (B=، اجتماعی (0/01 , p< 0/201 (B=، و معنوی (01/0, p< 258/0 (B=، دارند. همچنین نتایج بوت استراپ نشان داد که رابطه غیرمستقیمی بین توانمندی های منش از طریق استفاده از توانمندی منش با بهزیستی روانشناختی )0/01 p<، 0/114 (B=، اجتماعی (0/01, p< 0/110 (B= و معنوی (0/01, p< 0/103 (B=، وجود دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، توانمندی های شخصیتی عامل مهمی در پیش بینی بهزیستی دانش آموزان در همه حیطه های آن (اجتماعی، روانشناختی و بهزیستی) می باشد که این تأثیر از طریق تشویق در به کارگیری این خصلت ها افزایش می یابد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰