فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی سهم عوامل انگیزشی خود – کار آمدی، اهداف تسلط و ادراک سودمندی تکالیف در میزان استفاده از راهبرد های شناختی و فرا شناختی در فرایند یادگیری بود. به این منظور 362 دانش آموز دبیرستانی از دبیرستانهای نظری شهر بوشهر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. در جریان پژوهش از مقیاس راهبرد های شناختی و فرا شناختی پینتریچ و دگروت (2001)و مقیاس گرین (2004)برای سنجش عوامل انگیزشی مورد مطالعه، استفاده شد.
نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل رگرسیون، نشان داد که عامل خودکارآمدی، اهداف تسلط و ادراک سودمندی تکالیف، قدرت پیش بینی راهبر د های شناختی و فرا شناختی را دارند.
عامل خودکارآمدی قدرت پیش بینی اهداف تسلط و سودمندی تکالیف و متغیر سودمندی تکالیف نیز قدرت پیش بینی اهداف تسلط را دارا بود. همچنین با توجه به نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داده شد که خودکارآمدی هم به طور مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق تاثیر بر اهداف تسلط و سودمندی تکالیف بر راهبرد های شناختی و فرا شناختی تاثیر می گذارد. همچنین از طریق تاثیر بر راهبرد های شناختی و فرا شناختی می تواند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند . به این ترتیب، نتیجه گرفته شد که خودکار آمدی اثرگذارترین عامل انگیزشی بوده و راهبردهای شناختی و فرا شناختی به عنوان عامل میانجی گر، واسطه بین عوامل انگیزشی و پیشرفت تحصیلی است.
بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور ارزیابی ویژگی های روان سنجی و هنجاریابی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن کوپر و همکارانش (1997) انجام شد
روش: نمونه آماری این پژوهش دانش آموزان سال دوم دبیرستان 18 کلاس (403 نفر) بودند که از میان دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران، به شیوه خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند. تمام آزمودنی ها به نسخه فارسی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن و نسخه کوتاه پرسشنامه طرح واره ها یا باورهای ناسازگار هسته ای یانگ (1998) پاسخ دادند.
یافته ها: روایی این پرسشنامه به وسیله شاخص های روایی همگرا و همزمان، و تحلیل عاملی بررسی شد. نتایج تحلیل عوامل با استفاده از روش های مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان داد که این پرسشنامه از چهار عامل خودباوری های منفی، کنترل پرخوری، خودپذیری و پذیرش به وسیله دیگران تشکیل شده است. این عوامل بیش از 26/46 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. روایی همگرای این پرسشنامه با محاسبه ضریب همبستگی زیرمقیاس های این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تایید شد که این ضرایب بین 31/0 تا 84/0 متغیر و معنادار بودند. روایی همزمان نیز با به کارگیری مقیاس باورهای ناسازگار اولیه برآورد شد که ضریب همبستگی میان این دو پرسشنامه 48/0 بود. اعتبار پرسشنامه باورهای اختلال خوردن با روش های آلفای کرونباخ و روش دونیمه سازی تحلیل شد که به ترتیب ضرایب 89/0و 72/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش، می توان گفت آزمون باورهای اختلال خوردن به طور کلی می تواند ابزاری معتبر در ارزیابی باورهای اختلال خوردن در جمعیت ایرانی باشد.
رابطهی الگوی صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری با نوع اختلال آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین میانگین ابعاد مختلف صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری و ارتباط آن با نوع اختلال رفتاری کودک انجام شد .
روشکار: مطالعهی حاضر، توصیفیتحلیلی و جامعهی پژوهشی آن از بین مراجعان مراکز درمانی خصوصی و دولتی سرپایی شهر اصفهان در سال 88-1387 به روش آسان انتخاب شد. تعداد نمونهها 200 نفر و در دامنهی سنی 15-5 سال بودند و تشخیص بالینی برای آنها توسط روانپزشک گذاشته شده بود. دادهها از طریق فرم بلند پرسشنامهی شخصیتی نئو جمعآوری و سپس با آزمونهای آماری t مستقل و ANCOVA و ANOVAمورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: صفتهای پرخاشگری والدین با اختلالهای اضطرابی و خلقی، افسردگی با اختلال نقصتوجهبیشفعالی و اعمال با اختلالهای اضطرابی و تخیل و احساسات و نمرهی کل پرسشنامه با اختلالهای رفتار آشفته و نوعدوستی با اختلالهای خلقی و تواضع با اختلالهای اضطرابی، اعتماد و نمرهی کل با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و هیجانهای مثبت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و تلاش برای موفقیت، خویشتنداری، احتیاط در تصمیمگیری و نمرهی کل با اختلالهای اضطرابی، تلاش برای موفقیت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و وظیفهشناسی والدین با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و خویشتنداری والدین با اختلالهای دفعی و نظموترتیب و احتیاط در تصمیمگیری والدین با اختلالهای خلقی در کودکان رابطهی معنیداری داشت (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به رابطهی متقابل آسیبشناسی روانی مبتنی بر مزاج والدین با خلقوخو و رفتار کودک باید به چیزی بیش از یک رابطهی خطی بین متغیرها توجه داشت.
نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله، در سلامت روانی دانشجویان: ارائه مدل های علی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق به منظور بررسی نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله با تنیدگی در سلامت روانی دانشجویان انجام گرفت.
روش: در این مطالعه مقطعی و تحلیلی (مدل سازی) در نمونه ای متشکل از 328 آزمودنی (177 پسر و 151 دختر)، فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا و پرسشنامه سلامت عمومی اجرا و با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیر مستقیم صفات شخصیت بر سبک های مقابله و سلامت روان بررسی شدند.
یافته ها: وظیفه شناسی و پذیرش، بر سبک مساله مداری اثر مثبت و معنی دار و جنس اثر منفی و معنی دار، در حالی که پذیرش و وظیفه شناسی بر سلامت روان اثر منفی و معنی دار و روان رنجورخویی و هیجان مداری اثر مثبت و معنی دار داشت. اثر غیر مستقیم جنس بر سلامت روان، از طریق مساله مداری، مثبت و معنی دار و اثر برون گرایی و پذیرش بر سلامت روان به وسیله هیجان مداری منفی و معنی دار به دست آمد و جنس از طریق هیجان مداری اثر مثبت و معنی دار داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج این پژوهش موید آن است که توجه به نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله ای در مطالعه سلامت روانی افراد بسیار مهم است.
پروتکل مشاوره ی گروهی، آدلری (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار 18 ـ 12 ساله شهرستان اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار شهرستان اهواز انجام شده است. هدف از اجرای این تحقیق پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی از قبیل هیجان پذیری، گوشه گیری، وسواس، افسردگی، افکار پارانوئید، پرخاشگری، بی قراری و تمایلات ضداجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد؟
حجم نمونه پژوهش 150 نوجوان مشتمل بر (75 نوجوان عادی و 75 نوجوان بزهکار) بود که گروه بزهکار بصورت تصادفی از مرکز اصلاح و تربیت شهرستان اهواز و افراد عادی نیز به صورت گروه های در دسترس با در نظر گرفتن دامنه سنی مورد نظر از سطح شهر انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی و ودورث (1920) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری میانگین، واریانس، آزمونt گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج آزمونt نشان داد که بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی هشتگانه مذکور اختلاف معنیداری وجود دارد. بنابراین تمام فرضیه ها به صورت مورد نظر تأیید شدند. همچنین تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر (مانووا) نشان داد که بین متغیرهای آزمایشی هشتگانه در هر دو گروه (عادی و بزهکار) اختلاف آماری معنیداری وجود دارد. (001/0p <).
رشد فراشناخت در مهارت درک مطلب زبان دوم: رویکرد ساختگرایی در مقابل روش انتقالی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف این پژوهش بررسی نقش دو رویکرد تدریس یعنی رویکرد ساختگرایی و روش انتقالی دانش در رشد فراشناخت در مهارت ""درک مطلب"" در زبان دوم است. به این منظور تعدادی از دانشجویان رشته ی مهندسی دانشگاه صنعتی اصفهان با استفاده از آزمون استاندارد توانایی زبان به دو گروه همگن تقسیم شده، سپس از طریق دو رویکرد ذکر شده تحت آموزش قرار گرفتند (گروه تحت آموزش روش انتقالی 31n= و گروه تحت آموزش به روش ساختگرایی 43n= .( ابتدا، از هر دو گروه خواسته شد که درباره ی موضوع ""مفهوم مهارت خواندن"" از دیدگاه خود و با توجه به نکات مشخص شده یک مقاله بنویسند. پس از انجام آموزش به دو روش ذکر شده، مجدداً دانشجویان در هر گروه مقاله ی بالا را با همان عنوان و روش نوشتند. پس از آن، مقاله های اولیه و نهایی دانشجویان بر اساس روش پدیدار شناسی مارتون (1994) به منظور بررسی فرآیندهای فراشناخت و رشد آنها در طول دوره ی آموزش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
بررسی ها نشان داد، مقوله ی فراشناخت در مقاله های نوشته شده دارای مؤلفه های مختلفی است. مقوله های ""استدلال"" و ""کاربرد"" به عنوان دو جزء در نظر گرفته شده در مفهوم فراشناخت در این مطالعه نیز دارای ابعاد و طبقه بندی های متفاوتی می باشند.
تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که رشد مؤلفه های فراشناخت در گروه تحت آموزش ساختگرایی به شکل معناداری با گروه تحت آموزش به روش انتقالی متفاوت است.
"
رابطه بین جهت گیری مذهبی (درونی، بیرونی) و جنسیت، با اضطراب مرگ در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی (درونی، بیرونی) و جنسیت، با اضطراب مرگ در بین دانشجویان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بود. 400 نفر (200 نفر زن، 200 نفر مرد) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب، و مقیاس اضطراب مرگ و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آماری تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین جنسیت و اضطراب مرگ رابطه معنی داری وجود دارد(01/0 < p ). همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان دهنده معنی دار نبودن تعامل بین وضعیت جهت گیری مذهبی و جنسیت بر اضطراب مرگ بود (05/0> p )، اما اثر اصلی وضعیت جهت گیری مذهبی بر اضطراب مرگ معنی دار بود(001/0 < p )؛ به این معنی که دانشجویان با جهت گیری مذهبی درونی نسبت به دانشجویان با جهت گیری مذهبی بیرونی، دارای اضطراب مرگ پایین تر و دانشجویان زن نسبت به مرد دارای اضطراب مرگ بالاتری بودند. با توجه به نقش جهت گیری مذهبی درونی در کاهش اضطراب مرگ، می توان از آن به عنوان یک عامل مهم؛ با تقویت و افزایش آن؛ و همچنین آموزش جهت گیری مذهبی به منظور کاهش اضطراب مرگ در بین دانشجویان بهره برداری نمود.
بررسی تأثیر مشاوره شغلی گروهی به شیوه پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش افکار ناکارآمد حرفه ای دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی میزان اثر بخشی مشاوره شغلی به شیوه گروهی بر مبنای پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش افکار نا کارآمد حرفه ای(شغلی) دانشجویان دانشگاه اصفهان بوده است.
به منظور بررسی فرضیه های پژوهش در قالب یک طرح نیمه تجربی تعداد30 آزمودنی به روش تصادفی ساده از بین دانشجویان مراجعه کننده به مرکز کار آفرینی دانشگاه اصفهان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت شش جلسه تحت مشاوره شغلی گروهی به شیوه پردازش اطلاعات شناختی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه افکار ناکارآمد حرفه ای بود که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه گروهی بر مبنای پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش افکار ناکار آمد حرفه ای بود که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد.
نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه گروهی بر مبنای پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش حرفه ای و چهار زیر مقیاس آن یعنی افکار ناتوانی(0.01=p)، افکار تایید دیگران(0.009=p)، افکار نبودن فرصت (0.002=p)، و افکار سردرگمی(0.02=p)، موثر بوده است. همچنین مشاوره شغلی به شیوه پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش یکی از زیر مقیاس ها یعنی افکار کمال گرایی (0.45=p) موثر نبوده است.
نقش سیستم های مغزی ـ رفتاری در پیش بینی سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سوء مصرف مواد یکی از مشکلات بحرانی جهانی و نیز کشور ما می باشد که تا کنون رویکردهای تبیینی مختلفی در این زمینه مطرح شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. یکی از رویکردهای مفید سال های اخیر، رویکرد اعتیاد به عنوان یک بیماری مغزی می باشد. در این راستا، تئوری حساسیت به تقویت گری فرضیه هایی مبنی بر نقش سیستم های مغزی در گرایش افراد به سوء مصرف مواد را مطرح نموده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش سیستم های فعال کننده و بازدارنده رفتاری در گرایش افراد به سوء مصرف مواد می باشد.
روش: در پژوهش حاضر که از نوع طرح های توصیفی- همبستگی (پیش بینی) است؛ نمونه مورد مطالعه شامل 43 مرد سوء مصرف کننده مواد اپیوئیدی می باشد که پس از تشخیص پزشک، پرسشنامه BIS/BAS (کارور و وایت 1994) را تکمیل کردند. گروه کنترل نیز شامل 43 مرد فاقد سابقه مصرف مواد می باشد.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که تفاوت های معناداری در نمرات سیستم فعال ساز رفتاری و خرده سیستم جستجوی لذت با ضرایب بتای 12/0 و 31/0 بین دو گروه مصرف کننده مواد اپیوئیدی و گروه کنترل وجود دارد یعنی این دو متغیر می توانند تمایل به مواد افیونی را پیش بینی کنند. یعنی با افزایش نمرات این دو متغیر، احتمال سوء مصرف مواد افزایش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، نشان دهنده نقش پیش بینی کننده سیستم فعال ساز رفتاری BAS و یکی از خرده مقیاس های آن یعنی زیر مقیاس جستجوی لذت، در گرایش افراد به سوء مصرف مواد می باشد. در مورد نقش سیستم بازدارنده رفتاری BIS، در مطالعه حاضر تفاوت معناداری بین افراد عادی مورد مطالعه و نمونه سوء مصرف کننده مواد دیده نشد.
مقایسه ناگویی خلقی و هوش معنوی در افراد معتاد، افراد تحت درمان با متادون و افراد غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی ناگویی خلقی و هوش معنوی در افراد معتاد، افراد تحت درمان با متادون و افراد غیر معتاد انجام گرفت. روش: طرح این مطالعه در مقولهی علی- مقایسه ای قرار میگیرد. نمونه ها شامل 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون، 30 نفر معتاد در حال مصرف مواد و 30 نفر از افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، آزمودنیها پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو و هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد گروه معتاد و افراد گروه غیر معتاد و همچنین بین افراد گروه تحت درمان با متادون و افراد گروه غیر معتاد در مقیاس ناگویی خلقی کل و هر سه خرده مقیاس آن تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین بین دو گروه افراد معتاد و افراد تحت درمان با متادون در زیر مقیاس دشواری در تشخیص احساس ها تفاوت معنیداری مشاهده شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان میدهد که از پرورش تواناییهای کنترل و تنظیم هیجانات و هوش معنوی میتوان به عنوان یک سپر دفاعی در برابر اعتیاد بهره جست و همچنین میتوان با پرورش چنین ویژگیهایی به افراد معتاد در رهایی از اعتیادشان یاری رساند.
پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی و مولفههای تمایزیافتگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده، یک نظام اجتماعی طبیعی است که در همهی مراحل تکوین آن زوجین، خرده نظام اصلی بوده و عوامل متعددی مانند سبکهای دلبستگی و مولفههای تمایزیافتگی در رضایت زناشویی آنها نقش دارند. هدف این پژوهش پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی و مولفههای تمایزیافتگی است.
روشکار: پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی و به لحاظ نحوهی جمعآوری دادهها از نوع توصیفی بود که در چهارچوب یک طرح همبستگی پیشبین انجام شد. جامعهی آماری پژوهش حاضر، کارکنان متاهل دانشگاه تبریز و دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال تحصیلی 89-1388 بودند. از این جامعهی آماری با توجه به جنسیت 200 نفر انتخاب شدند. پس از حذف موارد ناقص حجم نمونه به 184 نفر کاهش یافت. دامنهی سنی آزمودنیها از 23 تا 54 سال بود. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ، تمایزیافتگی خود اسکوورون و دلبستگی بزرگسال هازن و شیور استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد.
یافتهها: از بین مولفههای تمایزیافتگی خود، موقعیت منو از مولفههای سبک دلبستگی، سبک دلبستگی دوسوگرا (001/0P<)بهترین پیشبینیکنندههای رضایت زناشویی هستند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش از این باور حمایت میکند که روابط اولیهی افراد در محیط خانواده به شکلگیری سبک دلبستگی خاص و سطوح بالا یا پایین تمایزیافتگی منجر میگردد و این تجارب اولیه بر روابط بین فردی زوجین در بزرگسالی تاثیر مستقیم میگذارد.
بررسی رابطه سبک های اسنادی و سلامت روان در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
روایی وپایایی پرسشنامه ارزشیابی استادان توسط دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اهداف: به منظور استفاده کارآمد از نظرات دانشجویان برای ارزشیابی عملکرد استادان، باید پرسش نامه هایی جامع که دارای سئوال های تعمیم پذیر و مبین متغیرهای اصلی مورد آزمون باشد، طراحی شوند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی پرسش نامه ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان بود.
روش ها: این مطالعه پیمایشی در جامعه دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 89-1388 انجام شد و 626 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی از 5 دانشکده انتخاب شدند. برای سنجش روایی هر پرسش فرم ارزشیابی اساتید، از پرسش نامه محقق ساخته شامل 99 سئوال بسته پاسخ استفاده شد. برای تعیین پایایی با روش ضریب توافق از فرم های تکمیل شده ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان، 26 نمونه از دانشکده فنی، 42 نمونه از دانشکده های کشاورزی، علوم پایه و تربیت بدنی و 66 نمونه از دانشکده علوم انسانی به تناسب جمعیت دانشکده ها مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: روایی محتوایی برخی از مولفه های سئوال های اصلی کمتر از 30% بود و ارتباط کمی با سئوال اصلی داشت. ضریب توافق به دست آمده برای همه سئوال ها بالا بود. در دانشکده فنی- مهندسی، سئوال 11، در دانشکده های کشاورزی، تربیت بدنی و علوم پایه سئوالات 13 و 14 و در دانشکده علوم انسانی سئوالات 6، 12، 13 و 14 پرسش نامه ارزشیابی از بالاترین توافق برخوردار بودند.
نتیجه گیری: روایی محتوایی پرسش نامه ارزشیابی اساتید دانشگاه گیلان در بعضی از سئوالات پایین است. درخصوص پایایی (ضریب توافق) سئوالات پرسش نامه نیز گرچه همه آنها از پایایی بالایی برخوردارند، ولی این درجه توافق از دانشکده ای به دانشکده دیگر متفاوت است.