فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
226 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش آگاهی واج شناسی و توانمندسازی شناختی بر بهبود مهارت خواندن (سرعت خواندن، صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با مشکل خواندن بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان نارساخوان پایه ی سوم و چهارم مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهرستان کاشان (1403 1402) بود. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 36 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای یک گروه، آموزش آگاهی واج شناسی با کمک برنامه امین و برای گروه دیگر، توانمندسازی شناختی با کمک برنامه سام، هر کدام به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی سطح خواندن اصفهان (1384) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش آگاهی واج شناسی بر بهبود مؤلفه های صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی (0.05 >P) و توانمندسازی شناختی بر بهبود مؤلفه های سرعت خواندن، صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی (0.05 >P) در دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، روش آموزش آگاهی واج شناسی و توانمندسازی شناختی باعث بهبود مهارت خواندن در افراد نارساخوان می گردد و می تواند به عنوان یک روش در درمان اختلال یادگیری توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شود.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در بین دانش آموزان دختر
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در دانش آموزان دختر انجام شد. پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی نظرآباد-البرز بود، که با نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 340 دانش آموز دختر انتخاب شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی-فرم کوتاه (ریف و همکاران، 2006)، خودکارآمدی عمومی (شرر و مادوکس، 1982) و هوش هیجانی (گلمن، 1995) گردآوری شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه با نرم افزار SPSS-v26 انجام شد. نتایج نشان داد که بین نمره کل باور خودکارآمدی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دختر، همبستگی مثبت و معناداری (615/0=r و 019/0>P)وجود دارد . بین نمره کل هوش هیجانی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی از نظر آماری، رابطه مثبت و معناداری (677/0=r و 015/0>P) بود.در تحلیل رگرسیون با روش همزمان نشان داد که متغیرهای پیش بین توان تبیین 34 درصدی واریانس نمره بهزیستی روانشناختی را داشته اند.
طراحی و بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی تئوری انتخاب بر روی انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه: مطالعه موردی شهر کرمان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
94 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه ناحیه دو شهر کرمان انجام شد.روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دارای گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم دبیرستان ناحیه ی دو شهر کرمان بود (450n=). روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای در نظر گرفته شد و 60 شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انسجام تحصیلی پاسکارلا (2004) استفاده شد. در این مطالعه از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS ورژن 23 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته های آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب ابزار مؤثری برای ارتقای انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بود. داده های کمی حاکی از افزایش معنی دار آماری در عملکرد تحصیلی و کاهش رفتار مخرب در بین دانش آموزان بود (01/0p<). داده های کیفی حاصل از بحث های گروه متمرکز از این یافته ها پشتیبانی کرد و دانشجویان احساس مسئولیت شخصی و انگیزه بیشتری برای موفقیت در تلاش های تحصیلی خود گزارش دادند.نتیجه گیری: این یافته ها برای مربیان و سیاست گذارانی که به دنبال افزایش نتایج آموزشی برای دانش آموزان پسر از طریق تمرکز بر اصول تئوری انتخاب هستند، پیامدهایی دارد.
مداخلات قلدری: مرور نظام مند پژوهش های ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه: قلدری، مسأله ای فراگیر و جدی در حوزه سلامت روانی-اجتماعی است که گروه های سنی مختلف در فرهنگ های گوناگون را تحت تأثیر قرار می دهد. تاکنون مداخلات گوناگونی برای مقابله با این آسیب اجتماعی ارائه شده است.
هدف: هدف پژوهش حاضر، مرور نظام مند مداخلات قلدری و قربانی شدن سنتی و سایبری در جمعیت عمومی ایران بود.
روش: در یک مطالعه مروری نظام مند بر اساس دستورالعمل پریزما، پژوهش های کارآزمایی بالینی منتشر شده در حوزه قلدری در پایگاه های اطلاعاتی آنلاین (Magiran, Noormags, SID) در طی سال های 1382 تا 1403 با استفاده از ترکیب کلیدواژه های "قلدری" یا "زورگویی" یا "آزارگری" و "قلدری سایبری" یا "قلدری سنتی" یا "مزاحمت سایبری" مورد جستجو قرار گرفتند. از مجموع 403 مقاله منتشر شده، 90 مطالعه بر اساس معیارهای ورود در مقوله های ویژگی های کلی، ویژگی های گروه نمونه، دوره پیگیری، طرح پژوهش، پیامد و نوع مداخلات استخراج شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تمرکز عمده مداخلات بر قلدری سنتی بوده است و مداخلات قلدری یا قربانی شدن سایبری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بعلاوه، مشخص شد که کلیه مداخلات به صورت مقطعی و با محوریت داده ها یا گزارش های خودسنجی انجام شده است. همچنین، بیشتر مداخلات در گروه سنی نوجوانان که غالباً دانش آموزان دوره متوسطه بودند، صورت گرفته است. علاوه بر این، ارزیابی نوع مداخلات حاکی از این بود که آموزش مهارت های زندگی و مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان، رایجترین و پرکاربردترین مداخلات مرتبط با قلدری در گروه های سنی مختلف بودند.
نتیجه گیری: به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر ضرورت انجام مطالعات طولی، توجه به طراحی برنامه های پیشگیری از قلدری (به ویژه قلدری و قربانی شدن سایبری) در گروه دانشجویان و کودکان خردسال و در بافت های متنوع (از جمله محیط های شغلی) و نیز توجه به سایر روش های جمع آوری داده را به منظور درک دقیق تر پدیده قلدری و مقابله کارآمد با آن مورد تأکید قرار می دهند.
ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی بود. روش: روش پژوهش آمیخته- اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) بود. جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران به تعداد 2189 نفر در سال 1402 بود که با فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 327 نفر تعیین و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مرزگستری دانشگاهی، پرسشنامه توانایی نوآوری و پرسشنامه بازآفرینی شغلی گردآوری شد. تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، مرزگستری به میزان 344/0 و بازآفرینی شغلی به میزان 388/0 بر توانایی نوآوری تأثیر مثبت و معنادار دارد، مرزگستری به میزان 425/0 بر بازآفرینی شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین اثر غیرمستقیم مرزگستری بر توانایی نوآوری به واسطه بازآفرینی شغلی 165/0 است. نتیجه گیری: نتیجه نهایی پژوهش عبارت است از این که به منظور بهبود توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی باید توسعه مرزگستری دانشگاهی مورد توجه مدیران دانشگاهی و بازآفرینی شغلی مورد توجه اعضای هیأت علمی قرار گیرد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر سازش یافتگی و خشم دانش آموزان دارای تجربه سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
60 - 71
حوزههای تخصصی:
تعداد زیادی از دانش آموزان سراسر جهان مرگ یک یا هر دو والد را تجربه می کنند. ﻫﺪف از پژوهش ﺣﺎﺿ ﺮ ﺑﺮرﺳ ﯽ اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر سازش یافتگی و خشم دانش آموزان دارای تجربه سوگ بود. ﺟﺎﻣﻌه آﻣﺎری دانش آموزان دارای تجربه سوگ ﺷ ﻬﺮستان شاهرود در سال تحصیلی 1399-1398 ﺑﻮد، که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند اﻧﺘﺨ ﺎب و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو ﮔ ﺮوه آزﻣ ﺎﯾﺶ و ﮔ ﻮاه (n=15) جای دهی ﺷ ﺪﻧﺪ. شرکت کنندگان پرسشنامه کنترل خشم اشپیلبرگر (1999) و پرسشنامه سازش یافتگی سینها و سینگ (1993) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله شناختی رفتاری در 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر خرده مقیاس های سازش یافتگی (سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و تحصیلی) و مؤلفه های کنترل خشم (خشم حالت، خشم صفت، بروز خشم و کنترل خشم) در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است. میزان این تأثیر بنا به ستون مجذور ضریب اتا برای سازش یافتگی عاطفی 0/26، سازش یافتگی اجتماعی 0/26، سازش یافتگی تحصیلی0/22، خشم حالت 0/32، خشم صفت0/46، بروز خشم 0/31 و کنترل خشم 0/37 بوده است (P<0/01). مداخله شناختی رفتاری به کودکان دارای تجربه سوگ با اصلاح افکار و باورهای منفی به کاهش نشخوارهای ذهنی کمک کرده و باعث افزایش سطح سازش یافتگی آن ها می شود. همچنین این دانش آموزان با فراگیری مهارت های کنترل خشم می آموزند که چطور با فشار روانی حاصل از تجربه سوگ مقابله و آن را کنترل کنند.
نقش تعدیل گری ذهن آگاهی در رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
33 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه جوانان با توجه به فشارها و چالش هایی که در دوران دانشجویی متحمل می شوند از مشکلات سلامت روان به شدت رنج می برند، لذا تشخیص مشکلات سلامت روان و عوامل تأثیرگذار بر آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی نقش تعدیل گری ذهن آگاهی در رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی - اجتماعی در دانشجویان انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بودند و حجم نمونه پژوهش ۳۰۲ نفر برآورد شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های اعتیاد به شبکه های اجتماعی احمدی، پولادی و بحرینی (۱۳۹۵)، سلامت هیجانی- اجتماعی فرلانگ، شیشیم و دودی (۲۰۱۷) و ذهن آگاهی فرایبورگ فرم کوتاه والاچ، بوخهلد، بوتنمولر، کلاینکشت و اشمیت (۲۰۰۶) جمع آوری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی- اجتماعی رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین ذهن آگاهی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی ارتباط معنی داری مشاهده شد و از طرف دیگر بین ذهن آگاهی و سلامت هیجانی- اجتماعی نیز رابطه معنی داری مشاهده شد. نتایج همچنین نشان داد، بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و سلامت هیجانی- اجتماعی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری ذهن آگاهی ارتباط معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان به اهمیت نقش ذهن آگاهی در کاهش اعتیادهای رفتاری نظیر؛ اعتیاد به شبکه های اجتماعی و افزایش سلامت هیجانی اجتماعی اشاره کرد که این امر می تواند در اجرای برنامه های پیشگیرانه جهت ارتقاء سلامت روان افراد جامعه نقش مؤثری داشته باشد.
نقش تعدیل گر آموزش طرحواره ای و رفتاری در رابطه بین نتایج کانون ارزیابی با ارزیابی عملکرد خود، همکاران و سرپرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش ارزیابان و آموزش آن ها به منظور افزایش دقت و کاهش خطا در نتایج کانون ارزیابی انکارناپذیر است. از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلی دو نوع آموزش چهارچوب مرجع (FOR) طرحواره ای و رفتاری ارزیابان در رابطه بین نتایج کانون ارزیابی با ارزیابی عملکرد خود، همکاران و سرپرستان بوده است. بدین منظور در مرحله نخست پژوهش مهارت ارزیابی به دو گروه از دانشجویان دکتری و ارشد رشته های روان شناسی با گرایش های مختلف به شیوه چهارچوب مرجعِ طرحواره ای و رفتاری آموزش داده شد و به گروه سوم به عنوان گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد و از آن ها خواسته شد در کانون ارزیابی شایستگی های دو گروه 28 نفری از مدیران مجموعه صنایع واقع در شهر اصفهان را رتبه دهند. لازم به توضیح است شایستگی های مورد ارزیابی شامل قضاوت، رهبری، برنامه ریزی، روابط بین فردی و پردازش اطلاعات بوده است. این شایستگی ها در تمرین های شبیه سازی جستجوی حقیقت، بحث گروهی، ایفای نقش و ارائه شفاهی بود. سپس بعد از گذشت 6 ماه در فاز دوم پژوهش از خود مدیران، همکاران و نیز سرپرستان مدیران خواسته شد تا فرم ارزیابی عملکرد (Nouri et al., 2007) را تکمیل کنند که در تحلیل ها به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شود. با استفاده از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تبدیل z فیشر به رابطه میان نتایج کانون ارزیابی و ارزیابی عملکرد (خود، همکاران و سرپرستان) و نیز تفاوت همبستگی پرداخته شد. از مهم ترین نتایج می توان به تأثیر معنی دار آموزش ارزیابان به دو شیوه چهارچوب مرجعِ طرحواره ای و رفتاری اشاره کرد. اگرچه مقادیر همبستگی بین ارزیابی عملکرد و نتایج کانون با ارزیابانی که آموزش طرحواره ای دیده اند کمی بیشتر از ارزیابانی بود که آموزش رفتاری داشته اند، لیکن این تفاوت معنی دار گزارش نشد. علاوه بر این، راجع به شیوه های آموزش ارزیاب و نیز جهت گیری پژوهش های آتی و همچنین پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی بحث شده است.
بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گ روه گ واه بود. جامع ه آم اری پژوه ش حاض ر شامل کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز از سه پایه (چهارم، پنجم، ششم) به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه به شیوه نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخه آموزش شایستگی هیجانی- اجتماعی طی 9 جلسه 50 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری و بتی (۲۰۰۵) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی توسط بیکر و سریاک (۱۹۸۴) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان موثر است (۰۵/۰p<). به بیان دیگر، میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه در احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی در سطح بالاتری بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت متغیرهای تحصیلی چون احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی، آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی است.
فعالیت نورونی هسته کودیت چپ در حین زبان گردانی: شواهد fMRI از دوزبانه های ترکی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
13 - 23
حوزههای تخصصی:
درک تغییرات بیناجمله ای به هنگام تغییر از زبان غالب به زبان غیرغالب، منجر به فعالیت نواحی مرتبط با شناخت می شود. هسته کودیت بخشی از عقده های قاعده ای در مغز انسان است که به نظر می رسد بیشتر در کنترل زبان (انتخاب/بازداری) نقش دارد. اخیراً، نویسندگان حاضر در یک مطالعه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)، حساسیت هسته کودیت به محرک های زبان اول در دوزبانه های ترکی-فارسی در حین یک تکلیف دوزبانه در سطح کل-مغز (Whole-Brain) را شناسایی کردند. مطالعه حاضر درصدد است تا با اتخاذ رویکرد ناحیه موردنظر (ROI) الگوی فعالیت هسته کودیت دوجانبه را برای هر دو زبان اول و دوم بررسی کند. بدین منظور، درصد تغییر سیگنال محرک های دستوری و نادستوری در زبان اول و دوم به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج شد. سی وشش فرد دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن) که زبان فارسی را به طور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. بر مبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین سطوح بالای بسندگی شرکت کنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با پارادایم زبان گردانی جایگزین را در حین اخذ تصاویر fMRI اجرا کردند. نتایج مبتنی بر ROI، اثر دستوری بودگی را در زبان اول و کودیت چپ تأیید کرد. بر اساس یافته های حاضر، پیشنهاد می شود که (الف) فعالیت همزمان زبان ها با محدودیت های زبانی از جمله پیش بینی پذیری و بافت جملات یک تکلیف کنترل می شود و (ب) هسته کودیت چپ اساساً در انتخاب و بازداری یک زبان نقش ایفا می کند.
روابط علی- ساختاری ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی بواسطه ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
207 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علی_ساختاری ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی بواسطه ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان متاهل دانشگاه تبریز، دانشگاه علوم پزشکی تبریز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند (6000=N) که حداقل از زندگی مشترک و زناشویی آن ها 2 سال سپری شده بود. از این جامعه، تعداد 384 زوج به شیوه هدفمند انتخاب و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه صمیمیت زناشویی بروک و بوتمن، مقیاس کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی (IFPFS)، پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه ابرازگری عاطفی کینگ و امونز (EEQ) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد اثر مستقیم ذهن آگاهی، سواد عاطفی، ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان بر صمیمیت زناشویی معنی دار است و ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان قادرند رابطه ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی را میانجی گری کنند (0/05>p). مبتنی بر یافته ها، می توان بیان داشت افزایش سواد عاطفی و مهارت های ذهن آگاهی قادرند در بهبود تنظیم هیجان و ابرازگری عاطفی زوجین تأثیر گذارده و به افزایش صمیمیت زناشویی منتهی گردد.
تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی بر اساس ساحت های ششگانه تعلیم و تربیت
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
15 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی بر اساس ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت می باشد. پژوهش از نوع توصیفی بوده و از روش استقرایی انتخاب گردید. واحد زمینه صفحات(متن، تصویر) و واحد ثبت مضمون متن و تصویر موجود در صفحات می باشد. بدین منظور پس از مشاهده و مطالعه متن و تصویر کتاب های فارسی پایه چهارم ابتدایی در دوره زمانی چهارماه مطالب موردنظر استخراج شد. در مرحله تحلیل داده ها استخراج فراوانی مؤلفه های مرتبط با تربیت اخلاقی در کتابهای درسی مورد نظر با استفاده از ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته انجام شد و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از فرم تحلیل محتوا، برای بررسی سوال های اصلی پژوهش از شاخص های آمار توصیفی(فراوانی،درصد،نمودار و جداول) استفاده ش ده است. یافته ها نشان داد که در میان ساحت های ششگانه، بیشترین میزان فراوانی مربوط به ساحت های اعتقادی، عبادی به میزان 59 مورد و کمترین میزان توجه مربوط بود به ساحت های اقتصادی و حرفه ای به میزان 3 مورد بود. همچنین مشخص شد که میزان توجه به ساحت های ششگانه در حد 17/0 می باشد. بر اساس یافته ها می توان گفت که با ارتقای سطح توجه به ساحت های اقتصادی و حرفه ای می توان حد مطلوبی از توجه به ساحت های ششگانه را در کتاب فارسی چهارم دبستان پیش بینی نمود.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و مولفه های سلامت روان در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان تبریز سال تحصیلی 1403- 1402
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
28 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روان دربین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شد. نمونه مورد مطالعه پژوهش حاضر 80 نفر(40دختر و40پسر) بود که از دانش آموزان مقطع متوسطه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه شخصیتی نئو و پرسشنامه سلامت روان بود که پس از جمع آوری اطلاعات فرضیه های چهارگانه تحقیق با استفاده ازروش آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مورد آزمون قرارگرفت. نتیجه نشان داد که بین ویژگی شخصیتی روان نژندی، برونگرایی، دلپذیر بودن و سلامت روان رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتیجه تحقیق نشان داد که بین سلامت روانی دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی تأثیر بازی های وانمودی بر میزان سازگاری عمومی و خلاقیت کودکان مقطع پیش دبستانی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
133 - 141
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر بازی های وانمودی بر میزان سازگاری عمومی و خلاقیت کودکان مقطع پیش دبستانی هدف انجام مطالعه حاضر بود. جامعه آماری دربرگیرنده کلیه کودکان مقطع پیش دبستانی منطقه 13 شهر تهران در سال تحصیلی بود که از این بین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به تعداد 60 نفر شامل 37 (62%) دختر و 23 (38%) پسر انتخاب گردیدند و کودکان مشارکت کننده در پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره جای گرفتند. آزمون سازگاری بل و آزمون خلاقیت CT برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و داده های استنباطی با آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که کودکان مقطع پیش دبستانی گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ سازگاری عمومی و خلاقیت تفاوت معنی داری داشتند (p>0/05). از این رو سازگاری عمومی و خلاقیت کودکان با بازی های وانمودی تقویت و ارتقا می یابد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
164 - 168
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان دوره متوسطه در مقابل خطرات و هیجانات گوناگونی قرار دارند. هیجانات مهم ترین قسمت زندگی نوجوانان به حساب می آید که تنظیم آن می تواند تاثیر بسزایی در این امر داشته باشد. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دبیرستان دوره دوم متوسطه بندرعباس بود. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی خوشه ای بود که تعداد 30 نفر در دو گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند و گروه آزمایش در 8 جلسه درمانی شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه تاثیر دارد. بنابراین از این روش درمانی می توان به تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره دوم متوسطه پرداخت.
انتخاب مدل تشخیصی شناختی مناسب برای سوالات ریاضی پایه هشتم مطالعه تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آنجایی که روش های سنجش مرسوم به دلیل عدم توجه به فرآیندهای شناختی مورد نیاز آزمودنی ها برای ارائه پاسخ درست مورد انتقاد قرار گرفته اند، مدل های تشخیصی شناختی توسط محققین ارائه شده است. روش و مواد: پژوهش حاضر با هدف مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روان سنجی سوال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 انجام شد. روش تحقیق این مطالعه، کمی-کیفی است که با رویکرد ریتروفیت آزمون های موجود انجام شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان ایرانی پایه هشتم شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 بود. حجم جامعه دانش آموزان ایرانی شامل 1,095,026 دانش آموز از 23,895 مدرسه بود. نمونه دانش آموزان پایه هشتم ایرانی شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 5,980 دانش آموز پایه هشتم ایرانی از 220 مدرسه با میانگین سنی 14.1 گزارش شده است. یافته ها: با استفاده از روش کیفی، 16 مهارت در چهار زمینه حیطه محتوایی، دانش، به کاربستن و استدلال کردن شناسایی و ماتریس کیو تدوین شد. سپس در بخش کمی میزان برازش مدل های DINA به عنوان مدل جبرانی، DINO به عنوان مدل غیرجبرانی و G-DINA به عنوان مدل کلی با داده های حاصل از پاسخ دانش آموزان به سوالات بخش ریاضی در بلوک های 1، 2، 3 و 5 بررسی شد. یافته ها نشان داد از نظر برازش سوالات با مدل، مدل G-DINA ضعیف ترین و مدل DINA بهترین برازش را داشتند. بررسی شاخص های برازش مطلق مدل ها نیز نشان داد که مدل DINA بهتر بود و مدل DINO برازش نداشت. شاخص های برازش نسبی مدل ها نشان داد که تفاوت معناداری بین مدل G-DINA با دو مدل دیگر ندارد و در مجموع مدل غیرجبرانی DINA بهترین برازش را نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل DINA بهترین برازش را با داده ها داشت و می تواند به عنوان مدل بهینه برای تحلیل سؤالات ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 استفاده شود.
سطح سلامت جسمانی در کودکان پیش دبستانی دارای اعتیاد به فضای مجازی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 95
حوزههای تخصصی:
سلامت از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت، عبارت است از برخورداری از آسایش کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماری و نقص عضو از طرفی دوران کودک ی مهم ترین و حساس ترین دوران شکل گیری شخصیت هر فرد است و به علت نقش مه م ک ودکان در پایه و اس اس جامع ه، نباید نسبت به دوران کودک ی شخص بی توجه ب ود. امروزه مسئله اعتیاد به فضای مجازی به یکی از مسائل بزرگ جهانی تبدیل شده و گستره جهانی دارد. اعتیاد به فضای مجازی یکی از مهم ترین چالش های جهان امروز، خانواده های زیادی را گرفتار خودکرده است. مقاله پیشرو منظر ماهیت داده ها، کیفی، بر اساس هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی و از نظر رویکرد پژوهش؛ کیفی است. جامعه این پژوهش همه مقالات و کتاب و منابع در دسترس در خصوص سلامت جسمی در کودکان پیش دبستانی دارای اعتیاد به فضای مجازی موجود در پایگاه های علمی معتبر بوده است. طبق پژوهش های انجام شده اعتیاد به فضای مجازی با اجتناب یا رهایی از استرس های روانی با مشکلات روان شناختی مانند هیجانات منفی، ناپایداری هیجانی، اضطراب، استرس مدام و پرخاشگری و کاهش سلامت روان ارتباط داشته است. حال باتوجه به اهمیت این موضوع و عوارض مطرح شده درباره اعتیاد کودکان و آسیب آن به سلامت کودک؛ در این مقاله سعی شده با دادن آگاهی و سواد درست در این رابطه و ارائه راهکارهایی مناسب و مفید، شاهد کاهش آسیب های روزافزون در این حیطه باشیم. امیدواریم مطالعه این مقاله برای دغدغه مندان این حوزه مثمرثمر واقع بشود
شناسایی سوگیری های شناختی تیپ شخصیتی دی: یک استراتژی پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1319 - 1338
حوزههای تخصصی:
زمینه: تیپ شخصیتی دی که با عوامل شناختی ارتباط داشته است، فرد را مستعد اختلالات روانشناختی و جسمانی می کند. با این حال، سوگیری های شناختی مختص این تیپ تاکنون شناسایی نشده است و در صورت شناسایی می تواند به اصلاح سوگیری های شناختی طیف وسیعی از مشکلات کمک نماید.
هدف: با توجه به ضرورت پر کردن خلأ موجود، پژوهش حاضر با هدف شناسایی سوگیری های شناختی تیپ شخصیتی دی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر بر اساس رویکرد کیفی با استفاده از روش پدیدارشناختی تفسیری انجام شد. جامعه هدف، دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوشهر در سال ۱۴۰۱ بودند که از میان آن ها، 21 نفر با تیپ شخصیتی دی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و یک مصاحبه نیمه ساختاریافته، طراحی شده توسط محققان، با آن ها انجام شد. تحلیل محتوای آشکار و تحلیل محتوای پنهان بر اساس کدگذاری باز و محوری در نرم افزار MAXQDA-2020 نیز انجام شد.
یافته ها: 56 کد اولیه در دو مقوله اصلی "سوگیری شخصی" و "سوگیری محیطی" شناسایی شد. سوگیری محیطی شامل "دیدگاه نسبت به دنیا" (با مقوله های فرعی "دیدگاه نسبت به آینده" و "دیدگاه نسبت به وضع موجود") و "دیدگاه نسبت به دیگران" می شود؛ درحالی که سوگیری شخصی شامل "خصوصیات شخصی" (دربرگیرنده"خصوصیات هیجانی"، خصوصیات اجتماعی" و "خصوصیات شناختی") و "زندگی شخصی" (شامل "نگرش نسبت به زندگی فعلی خود" و "نگرش نسبت به گذشته خود") می شود. در نهایت، کدهای اولیه، همه مقوله های اصلی و فرعی به کد محوری"سوگیری تفسیر" داده شدند.
نتیجه گیری: سوگیری های تفسیر شناسایی شده می توانند به عنوان آیتم های سناریوهای اصلاح سوگیری تفسیر در نظر گرفته شوند و جهت اصلاح سوگیری های ذکرشده در افراد با تیپ شخصیتی دی به کار گرفته شوند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان در سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در منزل و خانه سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1637 - 1652
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانی در پیروی از درمان، یک مشکل بهداشتی عمومی و ویژه در درمان سالمندان مبتلا به دیابت است. بر اساس پیشینه، درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی هر کدام بر پیروی از درمان مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل به اجرا در آمد.
روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی سالمندان دیابتی مقیم در منزل و مقیم در خانه های سالمندان شهر تهران در سال 1400 بود و تعداد آن ها برابر با 15234 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و شامل 75 نفر انتخاب شده و در 5 گروه 15 نفره، (60 نفر در 4 گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه پیروی از درمان (سید فاطمی،1970)، پروتکل های درمان شناختی رفتاری (یونک و همکاران، 2011) و مصاحبه انگیزشی (میلر و رولینک، 2019) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بون فرونی و برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر نمرات پیروی از درمان در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت بود. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 47/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (01/0 p<). با توجه به اینکه میانگین گروه مصاحبه انگیزشی از درمان شناختی رفتاری بیشتر بود، مصاحبه انگیزشی در افزایش پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل مؤثرتر بود.
نتیجه گیری: با هر دو درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی، می توان پیروی از درمان را در سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل بهبود داد. یافته های مذکور می تواند برای انتخاب نوع درمان، یاریگر درمانگران باشد.
مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
151 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تأمین اجتماعی بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان مرد و زن شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران در سال 1400- 1399 تشکیل دادند که از بین آنها 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی بالا و 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی پایین به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (MBI، 1981) و استرس شغلی پارکر و همکاران (MPS، 1983) بود. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و کارکنان دارای فرسودگی شغلی پایین تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ به طوری که اندازه اثر حاکی از آن است که حدود 7/58 درصد از تغییرات فشار زمانی و 57 درصد از تغییرات اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تحت تأثیر «میزان فرسودگی شغلی» در آن ها است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که فرسودگی شغلی در افزایش فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی موثر است.