فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 91
حوزههای تخصصی:
مشکلات مجروحان جنگی محدود به خود آنها نیست، بلکه این مشکلات در بطن زندگی خانواده نیز وارد شده و کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت زندگی فرزندان جانبازان اعصاب و روان بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مشکلات ناشی از معلولیت پدر، در هفت مقوله شامل نگرش، سلامت روانشناختی، روابط بین فردی، سلامت جسمانی، شرایط مالی، پیشرفت تحصیلی و کارکرد تحصیلی تاثیراتی بر جای می گذارد.فرزندان جانبازان اعصاب و روان از اولین مراحل رشد خود، به طور مستمر در معرض آسیب های روانی هستند و نقش پدر یکی از منابع تشدید یا تضعیف اختلالات روانی و رفتاری در آنها است. از راهکارهای ارائه شده جهت پیشگیری یا تضعیف این آسیب ها میتوان به رصد و شناخت افراد مستعد آسیب های روانی از سنین کودکی و نوجوانی و پیگیری مستمر آنها برای ارائه خدمات روانشناختی و حل مشکلات در حوزه روابط بین فردی، عملکرد تحصیلی و ... اشاره کرد.این پژوهش کیفی به شیوه پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد.جامعه آماری پژوهش حاضر فرزندان جانبازان اعصاب و روان ساکن تهران بود. فرایند مصاحبه تا زمان به اشباع رسیدن داده ها ادامه پیدا کرد و در نهایت با 10 نمونه به اشباع رسید.تحلیل داده های به دست آمده، به روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
171 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر محلات در نیمه دوم سال 1402- 1401 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از نوجوانان پسر مستعد اعتیاد بود که به صورت هدفمند انتخاب به صورت تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون (IUS، 1994) و اسنادخصمانه (HDS، آرنتز و همکاران، 2003) جمع آوری شد. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (بااندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر اسناد خصمانه تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p) و در متغیر بلاتکلیفی پریشان کننده نیز تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>pd) معنادار بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد موثر است.
ارتباط تبعیت درمانی با افسردگی در بیماران مبتلا مالتیپل اسکلروز (MS)؛ نقش تعدیل گر کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل گر کارکردهای اجرایی در ارتباط بین تبعیت درمانی با افسردگی در بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروز انجام شد.
روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه شامل تمامی مبتلایان به بیماری مالتیپل اسکلروز ساکن تهران بود. درنهایت 229 نفر نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم (2005)، کارکردهای اجرایی نجاتی و همکاران (2014) و تبعیت درمانی موریسکی و همکاران (2008) به شیوه مداد کاغذی پاسخ دادند. به منظور بررسی ارتباط از همبستگی پیرسون و نقش تعدیل گر از رگرسیون گام به گام بهره گرفته شد.
یافته ها: شواهدی از نقش پیش بین نشانه های افسردگی برای تبعیت ضعیف از درمان در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز یافت شد (P<0/01). بعلاوه شواهد مبین نقش پیش بین حافظه، برنامه ریزی و شناخت اجتماعی در تبعیت درمانی بود (P<0/01). از طرفی شواهدی از نقش کارکردهای اجرایی در رابطه نشانه های افسردگی با تبعیت درمانی به عنوان تعدیل یافت نشد (P>0/01).
نتیجه گیری: یافته ها حاکی از اهمیت وجود نشانه های افسردگی و کارکردهای اجرایی در تبعیت درمانی بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروز بود. با توجه به اهمیت تبعیت درمانی در پیش آگهی بیماری پیشنهاد می شود پزشکان با در نظر گرفتن این دومورد به تدوین برنامه هایی درمانی اقدام کنند تا مشکلات شناختی و هیجانی موازی با درمان اصلی بیماری هدف قرار دهند و از این طریق تبعیت درمانی را افزایش دهند.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
230 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زنا شویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای نارضایتی زناشویی شهرستان شیراز در تابستان و پاییز سال 1402 بودند. سپس تعداد 150 زوج دارای نارضایتی زناشویی (بر اساس نقطه برش 104 و کمتر در پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که از بین 150 زوج مورد بررسی تعداد 60 زوج واجد شرایط به صورت تصادفی ساده در سه گروه شامل گروه آزمایشی خانواده درمانی ساختاری (20 زوج)، درمان تحلیل رفتار متقابل (20 زوج) و گروه کنترل (20 زوج) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای خانواده درمانی ساختاری و گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر بی رمقی جسمی (F=22/410 ،sig=0/001)، بی رمقی عاطفی (F=4/736 ،sig=0/001)، بی رمقی روانشناختی (F=6/508 ،sig=0/001) و نمره کل بی رمقی زناشویی (F=18/636 ،sig=0/001) داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که خانواده درمانی ساختاری اثربخشی بیشتری نسبت به درمان تحلیل رفتار متقابل بر کاهش بی رمقی زناشویی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل می توانند به عنوان شیوه های درمانی مناسب برای کاهش بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی در مراکز مشاوره خانواده به کار برده شوند و تقدم استفاده در کاهش بی رمقی زناشویی زوجین اینکه نشانه مشکل زناشویی زوجین زمانی که در بافت الگوی تعاملی خانواده ارزیابی شود بهتر قابل درک است، با خانواده درمانی ساختاری است.
نقش فضیلت ها در سلامت روان با میانجی گری خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی در مشاوران و روانشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل سلامت روان براساس فضیلت ها و با نقش میانجی خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی در کارشناسان سلامت روان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری را مشاوران و روانشناسان شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که از میان آنها 316 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های نیرومندی منش، سلامت عمومی، خودمراقبتی و استیگمای کمک طلبی روانشناختی بود. داده ها با روش معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند اثر مستقیم فضیلت ها (خرد، شجاعت، انسانیت، عدالت، میانه روی و تعالی) بر سلامت روان، خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی معنادار است. همچنین، اثر مستقیم خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی بر سلامت روان نیز معنادار است. درخصوص اثرات غیرمستقیم متغیرها، فضیلت ها به واسطه افزایش خودمراقبتی و نیز کاهش ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی بر سلامت روان مشاوران و روانشناسان اثر غیرمستقیم و مثبت دارند. توجه به نقش فضیلت ها، خودمراقبتی و استیگمای کمک طلبی روانشناختی در سلامت روان مشاوران و روانشناسان می تواند زمینه ساز آگاهی بیشتری درخصوص عوامل موثر بر ارتقای سلامت روان در این جامعه باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبه خانواده بهزیستی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری است. برای تعیین نمونه 60 نفر به صورت داوطلبانه و هدفمند انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش شفقت به خود و گروه آزمایش دوم آموزش ذهن آگاهی را ازطریق پروتکل های آموزشی شفقت به خود و ذهن آگاهی در هشت جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی ها، قبل و بعد از اجرای مداخله و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به مقیاس کنترل عواطف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرّر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش شفقت به خود و همچنین، آموزش ذهن آگاهی به یک میزان در افزایش کنترل عواطف نوجوانان اثربخش بوده و بعد از 45 روز همچنان پایدار بوده است که این پایداری در ذهن آگاهی ماندگاری بیشتری داشته است. با توجه به اثربخشی مشابه آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در افزایش کنترل عواطف نوجوانان، پیشنهاد می شود در مراکز حمایتی نظیر شبه خانواده بهزیستی از این روش های روانشناسی موج سوم برای بهبود وضعیت عاطفی نوجوانان بهره گرفته شود.
بررسی تأثیر آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر کاهش اضطراب، اجتناب شناختی و بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر اضطراب، اجتناب شناختی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به درد مزمن شهر تهران در نیمه دوم سال 1402 بود. از میان آن ها، 30 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری (حاجیلو و همکاران، 1397) شرکت کردند. برای ارزیابی تأثیر مداخله، مقیاس اضطراب بک (1990)، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (2003) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که این مداخله به طور معناداری موجب کاهش اضطراب و اجتناب شناختی و افزایش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران شد (P<0.05). نتایج نشان می دهد آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه سبک های دلبستگی با دشواری در تنظیم هیجان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین رابطه سبک های دلبستگی با دشواری در تنظیم هیجان شناختی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. طرح این پژوهش غیرآزمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشگاه های آزاد شهر تهران با شکایت عمده در حوزه روابط بین فردی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند که از این تعداد 400 نفر به شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد پرسشنامه های دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر(2004) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن رابطه منفی معنادار و بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی با دشواری در تنظیم هیجان شناختی و مولفه های آن همبستگی دارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شرق تهران در تابستان 1402 بودند. در این پژوهش تعداد 36 نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهنی سازی را طی هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسشنامه پریشانی روان شناختی و پرسشنامه ناگویی هیجانی استفاده شد. داده های با تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معنادار دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر ذهنی سازی می تواند به عنوان یک روش کارآمد در کاهش پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی استفاده شود.
مقایسه نتایج تحلیل سؤالات طیف لیکرت با نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سؤال پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
146 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی سؤالات طیف لیکرت با دو رویکرد نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سؤال پاسخ و قرار دادن نتایج این دو رویکرد در کنار یکدیگر و پاسخ به این سؤال است که «آیا نتایج این دو رویکرد همسو بوده یا اینکه در تضاد با یکدیگرند؟». روش پژوهش از نوع توصیفی و از حیث تحلیل داده ها یک روش تحلیل ثانویه است. ابزار پژوهش 3 خرده مقیاس برونگرایی، گشودگی و مسئولیت پذیری آزمون شخصیت نئو فرم کوتاه (NEO-FFI) بود. آزمودنی های موردمطالعه در این پژوهش 977 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول بودند که با حذف افراد در مرحله غربالگری داده ها، درنهایت تحلیل سؤالات برونگرایی بر روی اطلاعات 783 نفر آزمودنی، تحلیل سؤالات گشودگی بر روی اطلاعات 763 نفر آزمودنی و تحلیل سؤالات مسئولیت پذیری نیز بر روی اطلاعات 784 نفر آزمودنی انجام شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که هرچه همسانی درونی سؤالات بالاتر باشد نتایج دقیق تر و معتبرتری از مدل مدرج پاسخ به دست می آید و برای سؤالات با همسانی درونی پایین از طریق این مدل باید بسیار محتاط عمل کرد، زیرا ممکن است آستانه سؤالات را به صورت وارونه نشان داده یا ضریب تشخیص سؤالات را منفی یا مثبت کاذب نشان دهد. درمجموع کاربرد هم زمان روش های مختلف تجزیه وتحلیل آماری به تحلیل بهتر و رسیدن به نتایج دقیق تر کمک خواهد کرد.
خرّم زیستی؛ شادکامی خردمندانه در گستره روان شناسی مبتنی بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1 - 27
حوزههای تخصصی:
شادکامی یکی از عوامل مهم در گستره روانشناسی مثبت گرا است که درک دقیق تعریف آن نیازمند بررسی دقیق در بافت فرهنگی هر جامعه است. از این رو، این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم شادکامی در ایران تحت عنوان خرّم زیستی یا شادکامی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی انجام گرفت. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت، کیفی مبتنی بر روش داده-بنیاد بود. جامعه آماری شامل متن شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق بود. تجزیه و تحلیل مبتنی بر فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و مولفه سازی در نرم افزار MAXQUDA نسخه 2018 انجام شد. اعتبار مدل بر اساس دیدگاه متخصصان و پایایی کدگذاری بر اساس شاخص کاپا برابر با 89/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که خرّم زیستی یا شادکامی خردمندانه در شاهنامه فردوسی مشتمل بر 12 خرده مولفه بود که خرّم زیستی مبتنی بر اصول اخلاقی، توان پذیرش دشواری های غیرقابل تغییر، یادگیری هدفمند، برخورداری از اندیشه های منطقی و رهایی از اندیشه های آشفته ساز، تمرکز بر زمان حال، فضای ارتباطی مثبت، تنظیم هیجان و کنترل تکانشگری، ارتباط معنوی با پروردگار، رویارویی شجاعانه و تاب آورانه با دشواری ها و رنج های زندگی، امید به آینده و خوشبینی در شرایط دشوار، فعالیت جسمی و دوری از سستی و تامین نیازهای مادی اوّلیه زندگی به ترتیب دارای بیشترین کدهای آزاد استخراج شده بودند. در نتیجه، به سبب جامعیت تعریف خرّم زیستی، توصیه می شود با ساخت پرسشنامه های استاندارد و مداخلات آموزشی متمرکز بر این مفهوم، ضمن وضعیت سنجی سطح خرم زیستی در جامعه، اقدامات لازم متمرکز بر راهبردهای برگرفته از فرهنگ ایرانی انجام شود
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد در معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
74 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد در معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون صورت پذیرفت. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ شیوه اجرای تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون شهر بوشهر در شش ماهه دوم سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 28 فرد معتاد با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه گواه). افراد حاضر در گروه آزمایش درمان شناختی-رفتاری را طی 12 هفته در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی باورهای مرتبط با مواد (DBQ) و مقیاس حافظه اعتیاد (AMS) بود. نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد (0001>P؛ 56/0=Eta؛ 92/32=F) و حافظه اعتیاد (0001>P؛ 51/0=Eta؛ 66/27=F) معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون تأثیر معنادار دارد. بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری با شناخت افکار خودآیند، خطاهای منطقی، عینی سازی افکار و روش های پرهیز از کلی نگری و بررسی طرح واره ها و شناخت های بنیادی می تواند منجر به کسب مهارت های شناختی و فنون رفتاری جدید در معتادان شده و از این طریق، باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد آنان را دچار تغییر نماید.
بررسی سه مضمون سایبانی "من حال به هم زن" در مبتلایان به خودزنی بدون قصد خودکشی و نحوه تکوین آن: مطالعه ای کیفی بر روی جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
99 - 109
حوزههای تخصصی:
خودزنی بدون قصد خودکشی که تحت عنوان آسیب عمدی به بدن شناسایی می شود تحت تأثیر عوامل دور و نزدیک است. تعدد آسیب ها در طول دوران رشد و تنوع فراوان آن ها، خدشه اصلی خود را بر من این افراد وارد می آورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل خطر نزدیک اختلال خودزنی بدون قصد خودکشی به روش کیفی پدیدارشناختی می باشد. داده های پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از جوانان 17 تا 29 سال جمع آوری و با استفاده از نرم افزار مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه از متن مصاحبه ها استخراج شده، سپس از ترکیب این مضامین پایه، 3 مضمون سایبانی با عناوین "من بی پناه"، "من بی بضاعت" و "من بی چاره" استخراج گردید و در انتها "من حال بهم زن" از ترکیب مضامین سازمان دهنده فوق با من به شدت آسیب دیده به عنوان مضمون فراگیر استخراج شد. به منظور اعتباریابی داده ها از روش بررسی همکاران و بررسی مشارکت کنندگان استفاده گردید. بر اساس یافته ها دیدگاه منفی نسبت به خود و در واقع تصور از خویشتن در بروز اختلال خودزنی بدون قصد خودکشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از مادران دارای شدت علائم افسردگی در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی Beck et al. استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش علائم افسردگی در مادران کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش علائم افسردگی مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 پیشنهاد می شود.
آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 373 نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعیLaGreca and Lopez، پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین Soenens et al.، پرسشنامه تحریف های شناختی Hamamci and Büyüköztürk و پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان Procidano and Heller بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج نشان داد کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان و تحریف های شناختی با اضطراب اجتماعی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین کنترل روان شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان بر تحریف های شناختی و اضطراب اجتماعی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ و سوبل نشان داد که تحریف های شناختی در رابطه کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان با اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تحریف های شناختی لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری فنون شناختی، تحریف های شناختی دانش آموزان را کاهش دهند.
اثر رهبری سمی مدیران بر ایجاد ترومای سازمانی: نقش واسطه ای بدبینی سازمانی در دبیران مدارس متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
231 - 252
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری سمی مدیران بر ایجاد ترومای سازمانی با توجه به نقش واسطه ای بدبینی سازمانی انجام گرفت. روش این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. اعضای جامعه پژوهش شامل تمامی دبیران مدارس متوسطه اول و دوم استان خوزستان در سال 1399 به تعداد 16750 نفر بود که از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 407 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش، پرسشنامه های رهبری سمی Schmidt، ترومای سازمانی Vivian and Hormann و بدبینی سازمانیDean et al. را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارAMOS و SPSS ویراست 22 استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته ها حاکی از آن بود که اثر مستقیم رهبری سمی مدیران بر ترومای سازمانی و بدبینی سازمانی مثبت و معنی دار است (05/0 < p). علاوه بر آن، اثر مستقیم بدبینی سازمانی به ترومای سازمانی نیز مثبت و معنی دار بود (05/0< p). نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد که رهبری سمی مدیران از طریق بدبینی سازمانی بر ترومای سازمانی مدارس اثر مثبت و معنی دار دارد. لذا بسیار مهم است که مدیران مدارس رویکرد مدیریت عادلانه ای را اتخاذ کنند تا دبیران نگرش و رفتاری را در چارچوب بدبینی سازمانی از خود نشان ندهند و از بروز رفتارهای مخربی که سلامت روانی کارکنان را به خطر می اندازند، جلوگیری شود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری برمهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 117
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی فرزندان طلاق انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل فرزندان طلاق در مؤسسه خیریه دارالاکرام قم بود. نمونه آماری این پژوهش از 30 نفر تشکیل شده بود که به روش هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده بودند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی و همچنین پرسشنامه تعارض بین فردی جن استفاده شد. سپس درمان طبق پروتکل درمان شناختی و رفتاری ارائه شده توسط بک، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. سپس از دو گروه پس آزمون گرفته شد. و بعد از جمع آوری اطلاعات آماری برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق، اثربخش بود. همچنین، با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد دوره های درمان شناختی رفتاری جهت کاهش تعارضات بین فردی فرزندان طلاق در مراکز مشاوره و مدارس توسط روان شناسان و مشاورین برگزار گردد.
نقش ادراک نابرابری اجتماعی و اقتصادی بر سلامت روانی زنان شاغل مراکز بهداشتی و درمانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
123 - 133
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط ادراک نابرابری اجتماعی و اقتصادی با سلامت روان زنان شاغل مراک ز بهداشتی و درمانی شهر تهران انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی همبستگی بود و جامعه آماری آن کلیه کارکنان زن شاغل در مراکز بهداشت و درمان شهر تهران بود که حداقل 3 سال سابقه کار داشتند و به گفته خود، سابقه بیماری روانی نداشتند. زمان انجام پژوهش در سال 1401 تعیین شد و تعداد نمونه 325 نفر بود. روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی بود و از پرسشنامه های سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و همکاران (1972)، پرسشنامه نابرابری اجتماعی و اقتصادی پورمحسن و همکاران (2020) و سلامت زنان (WHQ) 1992 داده ها با استفاده از آزمون روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان دادن د، ب ین نابرابری اجتم اعی و اقتص ادی و س لامت روان زن ان ارتب اط معن ادار آم اری وج ود داش ت (001/0). قدرت پیش بینی کنندگی نابرابری اجتم اعی و اقتص ادی ب رای س لامت روان زن ان از لح اظ آم اری معن ادار ب ود (001/0).
نتیجه گیری: نتایج حاکی از وجود رابطه بین نابرابری اجتماعی و اقتصادی و سلامت روان زنان شاغل بود. توانمندسازی زنان و افزایش آگاهی اجتماعی می تواند به کاهش احساس نابرابری اجتماعی- اقتصادی زنان و افزایش سلامت و بهزیستی جامعه کمک کند.
ارزیابی میزان تطابق برداشت های مفهومی متخصصان تکنولوژی آموزشی با نتایج بررسی ها درباره مولفه های الگوی آموزش تفکر طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
143 - 174
حوزههای تخصصی:
تفکر طراحی در آموزش« نوعی مسئله گشایی یادگیرنده محور و خلاق برای پاسخگویی به مسائل مبهم و پیچیده آموزش و طرح مسائل نوآورانه است.» مزایای بهره گیری از تفکر طراحی در آموزش و یادگیری موجب نیاز به طراحی و اعتباریابی الگوی طراحی آموزش تفکر طراحی برای تکنولوژیست ها و طراحان آموزشی گردیده که در پژوهش های مورد بررسی به این مهم، پرداخته نشده است، ضرورت پاسخگویی به خلاء پژوهشی موجود، هدف پژوهش حاضر می باشد. برای رسیدن به این هدف، از روش پژوهش آمیخته به صورت اکتشافی متوالی استفاده شد. با روش تحلیل محتوای کیفی، متون تخصصی منتخب از مرور نظام مند در بازه زمانی1980 تا 2021 مستخرج از پایگاههای داخلی و خارجی مرتبط، مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفتند. با شناسایی مؤلفه های تفکر طراحی و عوامل مؤثر در طراحی آموزشی منتج از یافته های پژوهش از سویی و با تناسب رویکردسازنده گرایی اجتماعی در آموزش تفکر طراحی از سوی دیگر، الگویِ پیشنهادی طراحی شد. در بخش کمّی پیشنهادی، مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. برای اعتبارسنجی درونی، الگوی پیشنهادی برای قضاوت و اعتبارسنجی به متخصصان تکنولوژی آموزشی ارسال شد. یافته ها و تحلیل داده های حاصل از اجرای پرسشنامه نشان داد که الگوی پیشنهادی از اعتبار درونی مناسب برخوردار است و می تواند برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
216 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی بود. روش این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده بود. جامعه هدف این پژوهش 22نفر از دانشجویان دختر موسسه آموزش عالی حکمت رضوی بود که دچار شکست عاطفی شده بودند، به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش را طی ده جلسه 90دقیقه ای دریافت نمودند، در حالی که گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. از پرسشنامه ضربه عشق راس(1999) جهت غربالگری آزمودنی ها و از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و خودآگاهی کوپر اسمیت (1997) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان به طور معناداری موجب افزایش عزت نفس و خودآگاهی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (p<0/05) . آموزش تنظیم شناختی هیجان ، روش مناسبی برای افزایش عزت نفس و خوآگاهی هیجانی در افرادی که دچار شکست عاطفی شده اند است و می تواند به عنوان مداخله ای مبتنی بر شواهد تجربی، مورد استفاده قرار بگیرد.