مطالب مرتبط با کلیدواژه

خود مهارگری


۱.

تأثیر بازخورد کلامی خود مهارگری روانشناختی بر الگوی شوت بسکتبال دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی حرکت دانش آموزان دختر خود مهارگری شوت بسکتبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۳۸۸
زمینه: ارائه بازخورد با شیوه های خود مهارگری به دلیل اثرات انگیزشی و پردازش عمیق تر اطّلاعات مربوطه در اجرا و یادگیری مهارت های حرکتَی بهبود ایجاد کرده است. علی رغم پژوهش های گسترده درزمینه بازخورد خود مهارگری آیا می توان بیان کرد که این نوع بازخورد به صورت کلامی هم نیز، می تواند بر روی الگوی حرکتی تأثیر بگذارد؟ هدف: این پژوهش باهدف بررسی تأثیر بازخورد خود مهارگری اجرای شوت بسکتبال بر الگوی حرکت دانش آموزان دختر است. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و طرح آن به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. شرکت کنندگان 20 دانش آموز دختر که به طور خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه بازخورد خود مهارگری و گواه تقسیم شدند. پژوهش در 5 جلسه شامل یک جلسه پیش آزمون قبل از شروع تمرین، 3 جلسه تمرین و یک جلسه پس آزمون انجام شد. از الگوی پرتاب آزمونی ها فیلم گرفته شد، سپس فیلم ها توسط سه مربی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: مطابق نتایج آزمون تی مستقل در آزمون های اکتساب (0/025 = P ) و یادداری تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد (0/035 = P ). هر دو گروه از پیش آزمون تا پس آزمون پیشرفت معنی داری داشتن و با توجه به داده ها گروه خود مهارگر در پس آزمون تفاوت معناداری با گروه گواه داشته است. نتیجه گیری: این بدان معنی است استفاده از بازخورد خود مهارگری با ایجاد انگیزه های درونی، تقویت حس های خودکارآمدی، استقلال شخصیت، کم شدن اضطراب و تنیدگی باعث ایجاد شرایط بهینه برای تمرین شده و شرایط کسب الگوی بهتر از حرکت را در تمرین علاوه بر دقت حرکت را برای دانش آموز ایجاد کرده است.
۲.

رابطه علی احساس کهتری و خودمهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجیگری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندروم پیش از قاعدگی احساس کهتری خود مهارگری افسردگی اضطراب استرس حمایت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۹۴
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی احساس کهتری و خود مهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجی گری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی بود . روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی شهر اهواز در سال 1399 را شامل می شود. طرح پژوهش همبستگی و به شیوه مدلیابی معادلات ساختاری بود. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای برابر با 250 نفر از بین کسانی که پرسشنامه علائم قبل از قاعدگی را تکمیل کرده بودند، انتخاب شد. داده ها با استفاده از ابزار غربالگری علائم قبل از قاعدگی (2011)، شاخص مقایسه ای احساس کهتری (1995)، پرسشنامه خودمهارگری - فرم کوتاه (2004)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (1986) جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS25 و Amos22 استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر برازندگی مدل پیشنهادی با داده ها بود. همچنین یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی، رابطه احساس کهتری بر افسردگی و استرس، همچنین رابطه خودمهارگری بر افسردگی و استرس را میانجیگری می کند. اما در این پژوهش اثر غیر مستقیم حمایت اجتماعی در رابطه احساس کهتری بر اضطراب و خودمهارگری بر اضطراب یافت نشد ( P < 0/05 ) . همچنین مسیر مستقیم احساس کهتری با استرس و حمایت اجتماعی با اضطراب تایید نشد و از مدل نهایی حذف شد . نتیجه گیری: بنابراین، حمایت اجتماعی می تواند یک عامل موثر در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی در رابطه با متغیرهای احساس کهتری، خودمهارگری، افسردگی، اضطراب و استرس در نظر گرفته شود.
۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود مهارگری و طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۲۰۲
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود مهارگری و طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بود. روش پژوهش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه نابرابر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان با شاخص توده بدنی بالای 30 مراجعه کننده به کلینیک تغذیه و درمان چاقی نور در شهر ری در سال 1400 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد براساس بسته هیز و همکاران (2006) اجرا شد در حالیکه گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودمهارگری تانجنی و همکاران (۲۰۰۴) و پرسشنامه طرحواره ظاهری کش، ملنیک و هاربوسکی (2004) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 26 انجام یافت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود مهارگری (25/24=F، 001/0>P) و طرحواره ظاهر (13/27=F، 001/0>P) در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند خود مهارگری و طرحواره ظاهر را در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بهبود بخشد.
۴.

عناصر بنیادین اخلاق فردی و روانشناسی در ساخت انسان تمدن ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۶
در عصر حاضر تحقق تمدن نوین اسلامی اهمیت ویژه ای دارد و یکی از الزامات تحقق تمدن نوین اسلامی تربیت نیروی انسانی است. چیستی نقش تقوا به عنوان یک مفهوم بنیادین در اخلاق فردی و خودمهارگری به عنوان یک مفهوم مورد توجه روانشناسی در ساخت انسان تمدن ساز، مسئله این پژوهش است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مطالعه ی اسنادی است. این پژوهش که ماهیتی کیفی داشته با توجه به خاستگاه تقوا که وحی، عقل و شریعت است و خاستگاه خودمهارگری که دانش تجربی و حسی است، ابتدا عناصر مؤثر در ایجاد تقوا و خودمهارگری احصاء شده و سپس با روش توصیفی و تحلیلی، تأثیر دو مفهوم تقوا و خودمهارگری در تربیت انسان تمدن ساز تبیین شده است. در اسلام، توجه به پیامدهای رفتار، عبرت گیری، کرامت نفس، محاسبه نفس، استفاده از الگوها و اسوه ها و عنصر عقلانیت جهت اتصاف به تقوا تاکید شده و در اندیشه روان شناختی به خصوص مکتب رفتارگرایی به تقویت خود، تجربه های جانشینی، خودکارآمدی، خودسنجی، سرمشق گیری، تشویق و شناخت سفارش شده است؛ توجه به ماهیت و کارکرد این عناصر، نشان دهنده ی برخی عناصر مشترک و هم افزا برای ورود انسان به حوزه تمدن سازی است.
۵.

بررسی نقش میانجی راهبردهای خودنظم دهی (خود مهارگری و خودشناسی انسجامی) در ارتباط بین سبک های دلبستگی و کیفیت روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود نظم دهی خود مهارگری خود شناسی انسجامی دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
این پژوهش با هدف تعیین بررسی نقش میانجی راهبردهای خودنظم دهی (خود مهارگری و خودشناسی انسجامی) در ارتباط بین سبک های دلبستگی و کیفیت روابط بین فردی انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشکاههای آزاد شهر تهران با شکایت موضوع عمده در حوزه روابط بین فردی در سال 1402 بود. افراد نمونه بر اساس فرمول کلاین به تعداد400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های خود شناسی انسجامی قربانی (2008) ، فرم کوتاه خود مهارگری تانجنی (2004) ، دلبستگی هازن و شیور (1987)، کیفیت روابط بین فردی پیرس(1991)، پاسخ دادند . داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد که خودنظم دهی قادر به میانجیگری ارتباط بین سبک های دلبستگی با کیفیت روابط بین فردی است. بر اساس نتایج پژوهش، دلبستگی ناایمن با افت کیفیت روابط بین فردی همراه است. بنابراین آنچه فرد را در برابر بالا بردن کیفیت روابط بین فردی یاری می کند، داشتن ظرفیت درون روانی مناسب است تا بتواند سریع تر و با عوارض کمتری به تعادل باز گردد و نظم سازمان درون روانی خویش را حفظ کند. تلویحاً می توان مطرح کرد که بر اساس الگوی خود نظم دهی، داشتن یک مدیریت منسجم بر سازمان درون روانی خود، هم از نظر شناخت، هم هیجان و رفتار می تواند فرد را در داشتن ظرفیت تحمل بهینه در مشکلات بین فردی یاری رساند.