
پژوهش در سلامت روانشناختی
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره 20 زمستان 1403 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مشکلات شناختی یک شکایت رایج در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و ام اس است. به طور خاص، مشکلات مربوط به کارکردهای اجرایی ممکن است در سایر کارکردهای این بیماران اختلال ایجاد کند. مطالعه حاضر به منظور مقایسه کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس طراحی شده است. جامعه پژوهش حاضر کلیه مبتلایان به سرطان مجاری ادراری و سیستم تنفسی مراجع کننده به بیمارستان شهید افضلی کرمان و ام اس مراجعه کننده به بیمارستان شفای کرمان در سال 1402 بودند که از بین آنها 45 بیمار مبتلا به سرطان (25 مجاری ادراری و 20 نفر سیستم تنفسی) و 45 بیمار دارای ام اس (20 نفر مبتلا به انواع پیشرونده و 25 نفر مبتلا به نوع عود کننده-بهبود یابنده) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین ، 45 فرد بهنجار که از نظر سن، تحصیلات و طبقه اجتماعی- اقتصادی با گروه های بیمار همتا شده بودند، به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. مشارکت کننده ها توسط آزمونهای آندره ری، استروپ، دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه ی وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که در تمام مولفه های ارکردهای اجرایی افراد بهنجار عملکرد بهتری نسبت به دو گروه بیمار داشتند. علاوه براین، بین بیماران مبتلا به سرطان و بیماران مبتلا به ام اس نیز در برخی از مولفه های کارکردهایی اجرایی تفاوت مشاهده شد. یافته های پژوهش بیانگر بدکارکردی اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس می باشد و لزوم طراحی مداخلات مبتنی بر کارکردهایی اجرایی برای این بیماران را برجسته می سازد.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس همدلی عاطفی، شناختی و جسمانی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقیاس همدلی شناختی، عاطفی و جسمی ساختار سه مولفه جدیدی از همدلی را پیشنهاد می کند. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس همدلی شناختی، عاطفی و جسمانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دامنه سنی 18 تا 50 سال ایرانی در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس همدلی شناختی، عاطفی و جسمانی(CASES)، مقیاس واکنش بین فردی(IRI) ، پرسشنامه، الکسی تیمیای پرس (PAQ) مقیاس تجربه زمانی لذّت بودند. داده های پژوهش به روش تحلیل عاملی تأییدی ، (CFA) آلفای کرونباخ و ضریب پیرسون با استفاده از نرمافزارهای SPSS 24 و Lisrel 8 تجزیه وتحلیل شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی محاسبه شد. برای به دست آوردن اعتبار همگرا نیز از پرسشنامه های الکسی تایمیا پرس (2018)، مقیاس واکنش بین فردی دیویس (1983) مقیاس تجربه زمانی لذت گارد (2006) استفاده شد. نتایج حاصل از محاسبه پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب الفای بالاتر از 70/0 را نشان داد. تحلیل عاملی تائیدی نیز نشان داد که راه حل سه عاملی از برازش مناسب تری برخوردار است. نتیجه تحلیل همبستگی از اعتبار این مقیاس و به ویژه جداسازی همدلی جسمانی از همدلی عاطفی پشتیبانی می کند. براساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مقیاس همدلی عاطفی، شناختی و جسمانی از پایایی و اعتبار مناسب برخوردار است و مولفه ها را از هم متمایز می سازد.
طراحی و تبیین الگوی اهمال کاری تحصیلی: یک مطالعه کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مدل سازی الگوی اهمال کاری تحصیلی بر اساس نظریه داده بنیاد بود . این پژوهش با رویکرد کیفی و طراحی متوالی-اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل داده بنیاد استفاده گردید. مشارکت کنندگان پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بودند که بر اساس خوداظهاری درگیر مشکل اهمال کاری تحصیلی بودند. انتخاب نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری نظری صورت گرفت. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که عوامل روان شناختی، کمال گرایی، اجتناب تجربی، اعتیاد به اینترنت و عوامل فرهنگی-اجتماعی به عنوان علل اصلی اهمال کاری تحصیلی از دیدگاه مصاحبه شوندگان شناسایی شدند. همچنین، مهم ترین عوامل محوری و فرعی مؤثر بر اهمال کاری تحصیلی شامل تعویق، بی اعتنایی، تنبلی، تکانشگری و عدم تمرکز بودند. در خصوص استراتژی های مقابله ای، خود شکوفایی و مدیریت زمان به عنوان راهکارهای اصلی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی از سوی مصاحبه شوندگان معرفی شدند. عوامل زمینه ای مؤثر بر به کارگیری این استراتژی ها شامل مدیریت هیجان و اصلاح رفتار بود. همچنین، مداخلات راهبردی و مداخلات کلان به عنوان عوامل مداخله گر مهم در فرآیند مقابله با اهمال کاری تحصیلی مطرح گردید. در نهایت، پیامدهای استراتژی های مقابله ای شامل افزایش خودکارآمدی تحصیلی و ارتقای سلامت روانی دانشجویان گزارش شد. این نتایج می تواند راهگشای مداخلات مؤثر در زمینه مدیریت اهمال کاری تحصیلی در بین دانشجویان باشد.
مدل یابی رابطه ذهن آگاهی رابطه ای و صمیمیت زوجی با میانجی گری همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی همدلی در ارتباط میان ذهن آگاهی رابطه ای و صمیمیت زوجی است. با توجه به تأثیرات بنیادین روابط زوجی بر سلامت روان فردی و اجتماعی، شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت و صمیمیت در این روابط از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1402-1401 می باشد. نمونه گیری به روش در دسترس و به تعداد 300 نفر از دانشجویان متأهل زن و مرد انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه معتبر شامل پرسشنامه صمیمیت زوجی (وندن بروک و ورتمن، 1995)، مقیاس همدلی (جولیف و فارینگنون، 2006) و مقیاس ذهن آگاهی رابطه ای (کیمز و همکاران، 2018) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 و از طریق تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی رابطه ای و همدلی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد(β=0.27, p<0.001) همچنین، همدلی به طور معناداری با صمیمیت زوجی رابطه داشت (β=0.36, p<0.001)، و بین ذهن آگاهی رابطه ای و صمیمیت زوجی نیز رابطه مثبت معناداری یافت شد (β=0.17, p<0.002) . مقایسه مدل های مستقیم و کامل نشان داد که همدلی نقش میانجی جزئی در ارتباط بین ذهن آگاهی رابطه ای و صمیمیت زوجی ایفا می کند. این یافته ها اهمیت درک نقش همدلی و ذهن آگاهی در بهبود صمیمیت زوجی را تأکید می کند و می تواند به عنوان مبنای طراحی مداخلات روانشناختی برای تقویت روابط زوجی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تکانشگری، سازگاری اجتماعی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی در نوجوانان اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تکانشگری، سازگاری اجتماعی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی در نوجوانان اقدام کننده به خودکشی انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری این پژوهش 30 نفر که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفره) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه تکانشگری بارات (1995)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل خواجه احمدی (1395) بود. درمان هیجان مدار (9 جلسه 45 دقیقه ای) توسط متخصص روانشناس برای گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) جهت بررسی فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از حذف اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری در ترکیب خطی متغیرهای وابسته دو گروه مورد بررسی وجود داشت . آزمونهای تک متغیری تحلیل کواریانس نیز نشان داد که نوجوانان گروه آزمایش نسبت به نوجوانان گروه کنترل بهبود معناداری در پس آزمون نمرات تکانشگری، سازگاری اجتماعی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی نشان داده اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان هیجان مدار می تواند درمان موثری در نوجوانان اقدام کننده به خودکشی باشد.
نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی و نارضایتی از بدن در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و نگرش خوردن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی و نارضایتی از بدن در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و نگرش خوردن در دانشجویان بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان ۱۸ تا ۲۵ سال دانشگاه خوارزمی تهران بود که در نیم سال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۲ مشغول به تحصیل بودند و از این بین ۴۲۲ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل نسخه ۲۶ سؤالی تست نگرش خوردن گارنر و همکاران (۱۹۸۲)، مقیاس تجدیدنظرشده حساسیت اضطرابی تیلور و کاکس (۱۹۹۸)، پرسش نامه شکل بدن کوپر و همکاران (۱۹۸۷) و پرسش نامه آسیب های دوران کودکی برنشتاین و همکاران (۲۰۰۳) بود. یافته ها حاکی از برازش مناسب داده ها با مدل بود. نتایج نشان داد که آسیب های دوران کودکی، حساسیت اضطرابی و نارضایتی از بدن با نگرش خوردن رابطه مستقیم و معنادار دارند. همچنین، آسیب های دوران کودکی رابطه مستقیم و معناداری با حساسیت اضطرابی و نارضایتی از بدن دارد. علاوه برآن، حساسیت اضطرابی با نارضایتی از بدن رابطه مستقیم و معنادار داشته و در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و نارضایتی از بدن نقش واسطه ای دارد. همچنین، نارضایتی از بدن نقش واسطه ای در رابطه بین حساسیت اضطرابی و نگرش خوردن ایفا می کند. نارضایتی از بدن و حساسیت اضطرابی نیز نقش واسطه ای در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و نگرش خوردن دارند. باتوجه به نتایج می بایست راهبردهای مناسب جهت ارزیابی به موقع آسیب های دوران کودکی و استفاده از راهبردهای آموزشی و مداخلات مؤثر جهت آگاهی و بهبود حساسیت اضطرابی، نارضایتی از بدن و نگرش خوردن در دانشجویان موردتوجه قرار گیرد.
پیش بینی رفتارهای خوردن بر اساس روابط موضوعی و سبک های دلبستگی: نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای خوردن ناسالم بر اساس روابط موضوعی و سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتار خوردن داچ (DEBQ)، روابط موضوعی بل، سبک های دلبستگی بزرگسالان و مکانیزم های دفاعی (DSQ-40) جمع آوری و با مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روابط موضوعی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای خوردن ناسالم دارد. مکانیزم های رشد یافته به طور مستقیم بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیرگذار بودند. دلبستگی ایمن از طریق مکانیزم های دفاعی رشد یافته بر رفتارهای خوردن تأثیر معنادار داشت ولی دلبستگی های ناایمن تأثیر معناداری نداشتند. شاخص های برازش مدل نشان دادند که مدل نظری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است: روابط موضوعی، سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیر دارند و تقویت عوامل مثبت می تواند به پیشگیری و کاهش شیوع این رفتارها کمک کند.
مطالعه کیفی تحلیل روایت تجربیات و ادراک مراقبت کنندگان غیر رسمی یک سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراقبت کنندگان غیررسمی نقش مهمی در برآورده کردن نیازهای ارتباطی، تغذیه ای و بهداشتی افراد سالمند ایفا می کنند. درک تجارب و دیدگاه های مراقبت کنندگان غیررسمی در مراقبت از سالمندان دارای اهمیت است. این مطالعه با هدف شناسایی و سازمان دهی تجارب مراقبت کنندگان غیررسمی سالمندان انجام شده است. هدف از این پژوهش، واکاوی مشکلات جسمی، شناختی و روانی یک سالمند سکته مغزی، با رویکرد کیفی و روایت پژوهی است. روش پژوهش در این مطالعه کیفی و مبتنی بر مصاحبه بدون ساختار است. شیوه نمونه گیری هدفمند است. مصاحبه با مراقبت کنندگان یک سالمند سکته مغزی به عمل آمده است. مصاحبه در منزل شخصی سالمند واقع در شهر ایلام انجام شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار NVIVO استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، کُدگذاری اولیه انجام شد، و تعداد 570 کُد اولیه استخراج گردید. کُدهای اولیه چندین بار بررسی و بازنگری شدند و در نهایت تعداد پنج طبقه اصلی با عناوین شناختی، جسمانی، اقتصادی، مراقبتی و شرایط محیطی در 13 زیر طبقه حاصل شد. در این مطالعه مشخص شد که مراقبت های انجام شده براساس اقدامات روتین و با توجه به جنبه های روانشناختی، فیزیکی، بهداشتی، تغذیه ای و دارویی بوده است. یافته های این مطالعه برای مراقبت کنندگان غیر رسمی و رسمی سالمندان، و سایر مراقبین افراد ناتوان قابل استفاده است.
اثربخشی درمان مثبت نگر بر خود مراقبتی و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مثبت نگر بر خودمراقبتی و سطح هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ بود. این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ که در بازه زمانی خرداد تا تیرماه ۱۴۰۳ به بخش غدد بیمارستان شهید دکتر لبافی نژاد مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان به طور تصادفی و با استفاده از نرم افزار اکسل در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تخصیص یافتند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه هفتگی (هر جلسه ۹۰ دقیقه) تحت درمان مثبت نگر قرار گرفت، درحالی که گروه کنترل تنها درمان های روتین بیمارستان را دریافت کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس خودمراقبتی دیابت و اندازه گیری سطح هموگلوبین گلیکوزیله بود که در سه مرحله (خط پایه، پس از مداخله، و پیگیری سه ماهه) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره خودمراقبتی در گروه مداخله به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین، سطح هموگلوبین گلیکوزیله در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. این یافته ها نشان می دهد که درمان مثبت نگر می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود خودمراقبتی و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ مورد استفاده قرار گیرد.