فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۲۱ تا ۷٬۵۴۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: پدیده کارتن خوابی در شهرهای بزرگ ایران به خصوص تهران پدیده نسبتاً جدیدی است که به عنوان یک معضل جدی اجتماعی در عرصه عمومی مطرح می شود. اصطلاح کارتن خوابی عمدتاً در خصوص کسانی به کار می رود که شب ها را در فضاهای عمومی مانند پیاده روها، پارک ها یا زیرپل ها سپری می کنند. مطالعات نشان می دهد که کارتن خوابی با اختلال مصرف مواد گره خورده است. هدف این پژوهش بررسی فرایند و تحلیل تجربیات افراد کارتن خواب دارای اختلال مصرف مواد است. مواد و روش ها: این تحقیق کیفی و به روش گراندد تئوری صورت گرفته است. با روش نمونه گیری هدفمند و سپس نظری درنهایت بیست نفر (نه مرد و یازده زن) از کارتن خواب های شهرستان تهران در مطالعه شرکت کردند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و مشاهده گردآوری شد. تحلیل داده ها برای مشخص کردنِ روند به روش توصیه شده توسط اشتراوس و کوربین (1998) انجام شد. یافته ها: میانگین سن مشارکت کنندگان 2/36 بود. یافته ها نشان داد که فرایند کارتن خوابی فرد دچار اختلال مصرف مواد دارای دو مرحله است که هرکدام دارای طبقاتی هستند؛ مرحله اول: مرحله جدایی از مأوای پایدار، از دو طبقه اصلی تشکیل شده است: جدایی مبتنی بر تصمیم فرد و جدایی خارج از اختیار. مرحله دوم: مرحله بی خانمانی (بقا به هر قیمتی)، شامل چهارطبقه اصلی است: مأواگزینی گریزان، امرار معاش غیررسمی و متخلفانه، حضور در شبکه روابط بهره جویانه و مقوله هویت باختگی فردی و اجتماعی. نتیجه گیری: در مرحله جدایی از مأوای پایدار و مرحله بی خانمانی فرد، علاوه بر مسئله مصرف مواد با توجه به ابعاد جدیدی که این نوع زندگی دارد هویت فرد به بی خانمان گریزان، خلاف کار، آسیب دیده و طردشده اجتماعی تبدیل می شود. همین امر او را در این سیکل معیوب بقا به هر قیمتی قرار می دهد. از این روست که می توان این گروه را قشری شدیداً آسیب دیده و درگیر مسائل اجتماعی، قانونی و روانی گوناگون دانست. با توجه به پیچیدگی ابعاد بی خانمانی معتادان، به مداخلات هماهنگ بین فرد، خانواده و سیستم های حمایت کننده در تمام سطوح نیاز است.
A Comparative Study of Personality Traits of Parents with Normal Children and Parents of Children with Externalizing Behavioral Disorders in Elementary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present study attempts were made to compare the personality traits of parents of children with externalizing behavioral disorders and the normal group of students. The research falls within the category of causal-comparative studies. 110 elementary school students (male and female) in Tabriz were selected by multi-stage cluster sampling. Neo personality inventory-revised (shortened version) was used to assess parents 'personality traits, and Achenbach Diagnostic Scale (Parents' Report Form) was used to collect real data and diagnose children's externalizing disorders. Data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA) within the framework of SPSS-20 software. The results of this study indicate that children's behaviors arise from the behavioral and personality reactions of adults. The results indicate that there is a correlation between externalizing behavioral disorders of children and parents with high scores on neuroticism and extraversion. High flexibility, agreeableness and conscientiousness of parents were found to not affect children's externalizing disorders.
تاثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش های هویت و درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش های هویت و درگیری شغلی بوده است. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی می باشد و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شهرداری منطقه 2 شهر تهران که تعداد آن ها243نفر بوده است و از طریق فرمول کوکران 149 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری ا از 4 پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه های رهبری تحول آفرین باس و آولیو(2000)، عملکرد شغلی پترسون (1963)، درگیری شغلی سالانوا و همکاران (2005) و پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1983) استفاده شده و برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوایی استفاده گردیده است و همچنین پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید ی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاریا کمک نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شده است یافته ها: نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری و سوبل نشان داد که رهبری تحول آفرین به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق میانجی درگیری شغلی و هویت سازمانی بر عملکرد شغلی موثر است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش میانجی هویت سازمانی تاثیر دارد و همچنین رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش میانجی درگیری شغلی موثر است که می تواند تاثیر مستقیم و مثبتی بر ساختار مدیریتی، عملکرد مدیریتی، رضایت کارکنان، انسجام وکارآیی سازمانی داشته باشد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود خودنظم جویی تحصیلی و انعطاف پذیری روان-شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
115 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود خودنظم جویی تحصیلی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش به شیوه ی آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی دانش آموزان پسر دارای اختلال یادگیری خاص در دو مرکز ناتوانی یادگیری تهران بودند که از بین آنها 40 دانش آموز به عنوان نمونه ی پژوهش به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه درمانی پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی خودنظم جویی تحصیلی و انعطاف پذیری روان شناختی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر بهبود خودنظم جویی تحصیلی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص مؤثر بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت درمان پذیرش و تعهد با ایجاد پذیرش و گشودگی نسبت به تجارب و هیجانات منفی و گسلش شناختی می تواند موجب بهبود خودنظم جویی تحصیلی و انعطاف پذیری روان شناختی این دانش آموزان شود.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشم انداز زمان در مادران با کودک ناتوان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۲
51 - 76
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشم انداز زمان در مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر در سال 1398 انجام شد. پژوهش با استفاده از طرح نیمه آزمایشی گروه کنترل نامعادل انجام گرفت. از بین مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر 30 نفر به روش در دسترس انتخاب؛ و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شد. داده ها با مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، و سیاهه چشم انداز زمان( دیدگاه زمانی آینده) زیمباردو (1999) جمع آوری شد. ابتدا آزمودنی های هر دو گروه در پیش آزمون به ابزارهای مذکور پاسخ دادند. پس از آن گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1.5 ساعتی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد، اما گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. در پایان جلسات درمان، هر دو گروه آزمایش و کنترل به ابزارهای گردآوری داده ها پاسخ دادند. از آنجا که مفروضه های آزمون تحلیل کوواریانس رد شد، تحلیل داده ها، با استفاده از آزمونt مستقل برای نمرات افتراقی( تفاضل نمره پس آزمون و پیش آزمون) نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشم انداز زمان( دیدگاه زمانی آینده) مادران با کودک ناتوان هوشی در سطح 01/0 تأثیر مثبت و معنی داری داشته است. از آنجا که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشم انداز زمان ( دیدگاه زمانی آینده) تأثیر دارد، پیشنهاد می شود برای درمان مادران با کودکان کم توان ذهنی از آن استفاده شود.
اثربخشی درمان مواجهه ای مبتنی بر واقعیت مجازی بر اضطراب سخنرانی در جمع دانشجویان خوابگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مواجهه ای مبتنی بر واقعیت مجازی بر کاهش اضطراب سخنرانی در جمع دانشجویان خوابگاهی بود. روش: روش پژوهش این مطالعه از توع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علامه طباطبائی تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود که تعداد 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش هشت جلسه درمان مواجهه ای مبتنی بر واقعیت مجازی ارائه شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. از پرسشنامه مقیاس اضطراب سخنرانی در جمع جهت جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله استفاده شد. دادها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل دهنده تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل بود (01/0 p <). ایافته ها نشان داد که درمان مواجهه ای مبتنی بر واقعیت مجازی به منظور کاهش اضطراب سخنرانی در جمع دانشجویان خوابگاهی موثر است.
بررسی پیشایندها و پیامدهای اعتیاد شغلی در دبیران مرد مقطع متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی ساختاری از پیشایندها و پیامدهای مهم اعتیاد شغلی در دبیران مرد مقطع متوسطه اول شهرستان آبادان بود. متغیرها در این الگو شامل پیشایندها (کمال گرایی، کیفیت زندگی و اضطراب) و پیامدهای اعتیاد شغلی (پرخاشگری، علائم جسمانی و اختلال خواب) می باشند. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی-همبستگی بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 210 نفر از دبیران مشغول به تدریس مرد مقطع متوسطه اول شهرستان آبادان در سال 1397-1398بوده که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کمال گرایی اهواز (1999)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1991)، سیاهه اضطراب بک (1990) ، پرسشنامه اعتیاد شغلی لیبانو و همکاران (2010)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسشنامه علائم جسمانی پاول و انرایت (1991) و شاخص کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. یافته ها: یافته نشان داد که مدل ساختاری بجز در مسیر کمال گرایی به اعتیاد شغلی تائیدشده و معنی دار می باشد لذا مدل مورد نظر با حذف مسیر غیرمعنی دار اصلاح و درنهایت مورد حمایت واقع شد. نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد که کمال گرایی و کیفیت زندگی به پرخاشگری ، علائم جسمی و اختلالات خواب از طریق اعتیاد شغلی، معنی دار نبود. به علاوه، مسیر اضطراب به کمال گرایی و کیفیت زندگی از طریق اعتیاد شغلی معنی دار نبود. اما مسیر اضطراب از طریق اعتیاد شغلی تأثیر مثبتی در اختلالات خواب دارد. نتیجه گیری: با توجه به تأیید وجود رابطه معنی دار بین پیشایندها و پیامدهای اعتیاد شغلی در دبیران در این پژوهش، پیشنهاد می شود مدیران به شناسایی دبیرانی که میل شدید به کار نشان می دهند، بپردازند و وسعت اعتیاد شغلی به کار در درون سازمان خود را بررسی نمایند.
تحلیل محتوای کیفی توصیفی کتاب های زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم بر اساس تاثیر بر روند آمادگی برای آموزش سیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نام گرفتن قرن 21 به عنوان قرن اطلاعات و ارتباطات جهان به سرعت در حال حرکت به سمت پیشرفت در عرصه تکنولوژی می باشد. امروزه دیگر روش های سنتی آموزش به تنهایی جوابگو نمی باشند لذا سیستم آموزشی نیز باید خود را با حرکت جهان هماهنگ سازد.قبل از وقوع تغییرات ناگهانی در سیستم آموزشی پیش زمینه های لازم جهت تغییرات باید وجود داشته باشد و با استفاده از مقدمه چینی های مناسب آموزش به سمت آموزش های نو پیشروی کند. یکی از ابزار های مهم برای این نوع زمینه سازی محتوای کتاب های درسی می باشد که بتوانند دانش آموزان را به خوبی با جهان جدید ارتباطات آشنا سازند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر گذاری کتب زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم بر روند آمادگی برای آموزش به روش سیار می باشد. روش استفاده شده در این پژوهش تحلیل محتوا توصیفی می باشد.. جامعه آماری پژوهش کلیه کتاب های زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم می باشد و در آن انتخاب نمونه ها به صورت جهت دار و هدایت شده انجام گرفته است. نمونه شامل کتاب زبان انگلیسی پایه دهم می باشد. بنابراین پژوهش کتب درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم می تواند یکی از عوامل زمینه ساز و ذهنیت ساز برای ورود به فضای آموزشی سیار برای دانش آموزان بوده باشد.
بررسی اندیشه های تربیتی رابرت انیس و یورگن هابرماس: با تأکید بر پرورش تفکّر نقّاد
حوزههای تخصصی:
تفکّر انتقادی از جمله مباحث مهم و اساسی برای جوامع انسانی است که همواره مورد توجّه صاحب نظران این عرصه بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اندیشه های تربیتی رابرت انیس و یورگن هابرماس با تأکید بر پرورش تفکّر نقّاد انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی است و روش این پژوهش توصیفی_تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی اسناد، مدارک، مقالات و کتب در دسترس می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فیش برداری می باشد. نتایج حاصل از بررسی اندیشه های تربیتی انیس و هابرماس نشان داد که، تفکّر نقّاد در دیدگاه رابرت انیس، تفکّر بازتابی معقولی است و برای پرورش این تفکّر به فراگیران، باید به آن ها یاد داد که چگونه سؤال های مهمی بپرسند و به صورت دقیق در تحلیل مباحث تلاش کنند و به دنبال ارائه ی شواهدی محکم و معتبر برای پاسخ به سؤال خود باشند. یکی از اصول مهم در دیدگاه انیس، اصل ساده سازی، در تدریس و ارزیابی مفهوم تفکّر انتقادی است. یورگن هابرماس در زمینه ی پرورش تفکّر نقّاد، دو نظریه تأمّل بر خویشتن و کنش ارتباطی را مطرح کرده است و از نظر او گرایش رهایی بخش موجب پیدایش علوم انتقادی مؤثّر در پرورش تفکّر انتقادی می شود. تأکید بر شهودهای درگیر در گفت وگوهای واقعی و تمرکززدایی، دو اصل مهمی است که برای پرورش تفکّر نقّاد در اندیشه های هابرماس، به چشم می خورد.
واکاوی و شناسایی مؤلفه های کیفیت فرایند تعامل مربی–کودک: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کیفیت فرایند تعامل بین کودک و مربی، با توجه به حساسیت، سهولت اثرپذیری، پایداری و عمق یادگیری کودکان در این دوران، موجب تسهیل فرایند آموزش و تحقق هرچه بهتر هدف های نظام آموزش وپرورش خواهد شد. بدین ترتیب هدف این پژوهش واکاوی و شناسایی مؤلفه های کیفیت فرایند تعامل مربی و کودک در مهدهای کودک شهر تهران بود. روش: این پژوهش به روش کیفی با روی آورد پدیدارشناسی توصیفی در سال 1399 انجام شد. بدین منظور، 10 نفر از مربیان گروه سنی چهار تا شش سال شهر تهران با روش نمونه گیری متجانس و 8 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه با نمونه گیری هدفمندگلوفه برفی و تداوم تا میزان اشباع، انتخاب شدند. داده ها از طریق روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و سپس با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. روایی داده های کیفی با استفاده از چهار معیار قضاوت لینکن و گوبا و پایایی داده های کیفی از طریق پایایی بازآزمون (شاخص ثبات) و روش توافق بین دو کدگذار (توافق درون موضوعی) تایید شده است. یافته ها: با تحلیل داده ها، 22 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی استخراج شد که مضمون های اصلی عبارت اند از: ویژگی های فردی، فضای عاطفی مثبت، حمایت گری، فرصت های یادگیری، مشارکت گروهی، و مدیریت رفتار. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مربیان نقش اساسی در فراهم سازی شرایط و فرصت ها در جهت تحول مطلوب کودکان بر عهده دارند، تحولی که مرتبط با کیفیت فرایند تعامل کودک با مربی است. استلزام های نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
رابطه بین اخلاق حرفه ای با کفایت اجتماعی و سلامت سازمانی پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای با کفایت اجتماعی و سلامت سازمانی پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تهران صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تهران، به تعداد 20547 نفر بود که از میان آنها با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 378 نفر (194 پرستار زن و 184 پرستار مرد) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفه ای گریگوری (1990)، کفایت اجتماعی فنلر (1990) و سلامت سازمانی هوی و فیدمن (1996)، صورت گرفت. پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بیش از 0.7 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای محاسبه روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتاج بیانگر روا بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS22در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیره و چندمتغیره) انجام پذیرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین اخلاق حرفه ای با کفایت اجتماعی و سلامت سازمانی پرستاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ به عبارت دیگر با افزایش اخلاق حرفه ای پرستارن، کفایت اجتماعی آنان نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش اخلاق حرفه ای پرستاران، بر میزان سلامت سازمانی آنان افزوده می شود.
اثربخشی آموزش تغییر سبک زندگی بر بهبود خودکارآمدی، انتظارات پیامد و کاهش منبع کنترل بیرونی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۱۲۴-۲۱۰۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده اند که تغییر سبک زندگی از طریق تنظیم و جهت دهی به زندگی انسان بر ارتقاء تعیین کننده های فردی - آموزشی مؤثر است، اما پژوهشی که به تأثیر آموزش آن بر خودکارآمدی، انتظارات پیامد و منبع کنترل دانشجویان پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تغییر سبک زندگی بر بهبود خودکارآمدی، انتظارات پیامد و کاهش منبع کنترل بیرونی دانشجویان بود. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش متشکل از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه این مطالعه 40 دانشجو بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس های خودکارآمدی عمومی (شوارزر و جروسلم، 1995)، انتظارات پیامد دانشجو (لندی، 2003) و منبع کنترل (راتر، 1966) بودند. برای گروه آزمایشی، آموزش تغییر سبک زندگی (فن پی، 2018) در 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها: آموزش تغییر سبک زندگی بر افزایش خودکارآمدی، انتظارات پیامد و کاهش منبع کنترل بیرونی دانشجویان اثربخش بود (0/01 >p). نتیجه گیری: آموزش تغییر سبک زندگی می تواند به عنوان روشی کارآمد در بهبود خودکارآمدی و انتظارات پیامد دانشجویان و کاهش باورهای کنترل بیرونی آنان توسط درمانگران مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه به موفقیت تحصیلی - شغلی شان کمک نماید.
اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص بر تاب آوری در زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرآیند طلاق بر آسیب پذیری فرد در برابر مشکلات جسمانی و روان شناختی می افزاید و به گونه ای منفی بر سلامت هیجانی، اجتماعی، جنسی و شغلی او اثر می گذارد که در همین راستا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص (MEST) بر تاب آوری در زنان مطلقه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری، زنان مطلقه ی شهرستان نایین بودند، 30 زن تحت پوشش کمیته ی امداد امام (ره) و بهزیستی شهرستان نایین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (Conner, 2003 & Davidson) بود. بسته ی آموزشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص برای یک دوره ی آموزش 11 هفته ای با جلسات 90 دقیقه ای برای حداکثر 15 نفر شرکت کننده تهیه و تنظیم شد که شامل تلفیقی از مهارت های زندگی، تکنیک های درمان مثبت نگر، بهزیستی روان شناختی و آموزش بازیابی خاطرات سرگذشتی (یادآوری خاص) به منظور تغییر باورهای بنیادین و افکار خودآیند منفی و ایجاد تغییرات شناختی همراه با تمرین و تکالیف خانگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد، متغیر تاب آوری در طی مراحل پس آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله ی پیش آزمون معنادار به شمار می رود (P<0/05). همچنین متغیر مبتنی بر تلفیق مدیریت زندگی با آموزش یادآوری خاص بر مؤلفه ی تاب آوری در زنان مطلقه دارای تأثیر معنی داری بوده است (P<0/05). بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان استنباط کرد که روش مداخله ی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص با ایجاد سبک زندگی جدید و تغییر در نظام شناختی- رفتاری می تواند نگرش ها و الگوهای رفتاری و اجتماعی آزمودنی ها را نسبت به زندگی گذشته تغییر داده و در نهایت با افزایش تاب آوری، بینشی مثبت و امیدوارانه را نسبت به شرایط حال و آینده ایجاد و تأمین سلامت و بهزیستی روان شناختی را تحقق بخشد.
نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۱۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا، به انجام رسید. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، 11 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (پایه پنجم) منطقه 18 شهر تهران در سه ماه پاییز 1399 بودند. شرکت کنندگان براساس معیارهای ورود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای تحلیل داده ها از روش کُلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها، منجر به استخراج سه مضمون اصلی شد که شامل مضامین زیر بودند: حمایت آموزشی، حمایت رفتاری و حمایت روانی. نتایج این پژوهش، حاکی از اهمیت نقش معلم در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوران بیماری های همه گیر از جمله کووید-19 است؛ معلمان و سایر کادر آموزشی می توانند از یافته های این پژوهش برای اعمال روش هایی برای سازگاری بهتر دانش آموزان بهره گیری نمایند.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار با زوج درمانی هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوجین دارای تجربه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۶۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوج های دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های در شُرف طلاق که دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه در سال 1398 بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 36 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر کدام 12 زوج) جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه های بخشودگی (FFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389)، عملکرد جنسی زنان (FSFI) (روزن و همکاران، 2000)، سلامت جنسی مردان (MSHQ) (روزن و همکاران، 2004) و باورهای ارتباطی (CBQ) (آیدلسون و اپستین، 1982) را تکمیل کردند. برنامه آموزش زوج درمانی راه حل مدار و زوج درمانی هیجان مدار به مدت 8 جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه و یک بار در هفته برای دو گروه آزمایش اجرا شد. گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<)؛ به طور کُلی هر دو روش درمانی اثربخشی یکسانی داشتند. براین اساس، زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار می تواند به عنوان روشی موثر و کارآمد در افزایش بخشودگی، عملکرد جنسی و کاهش باورهای ناکارآمد زوجین توسط درمانگران مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی صورت گرفت. تعداد 91 مهماندار و 34 خلبان (49 زن، 76 مرد) در این پژوهش شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس هوش هیجانیEIS (1997)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانCERQ (2006) و مقیاس بازدهی کارگروهیHPTS (2007) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با بازدهی کارگروهی رابطه مثبت معناداری دارد (P<0.05). هوش هیجانی با راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشت (P<0.05). راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز با بازدهی کارگروهی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند (P<0.05). تحلیل آماری داده ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی بالا در افراد یک گروه کاری منجر به استفاده از راهبردهای انطباقی تر تنظیم شناختی هیجان می شود و نهایتاً بازدهی کار گروهی را افزایش می دهد.
تبیین مدل ساختاری روابط بین خوشبینی و تاب آوری با بهزیستی روانشناختی بر اساس رضایت از زندگی در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی روانشناختی بر مبنای خوشبینی و تاب آوری با میانجی گری رضایت از زندگی در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. نمونه این پژوهش شامل 554 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(361 نفر زن و 193 نفر مرد) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی(ریف، 1989)، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی(جکسون و کلاریج، 1991)، پرسشنامه خوشبینی(شییر و کارور، 1994) و پرسشنامه رضایت از زندگی(دینر و همکاران، 1985) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از مدل ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد خوشبینی (19/2 , t=06/0 r =)، تاب آوری (21/21 , t=65/0 r =) و رضایت از زندگی (30/7 , t=23/0 r =) با بهزیستی روانشناختی رابطه معنی داری دارند. همچنین خوشبینی (50/7 , t=27/0 r =) و تاب آوری (30/15 , t=54/0 r =) با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنی داری دارند. از طرفی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین خوشبینی با بهزیستی روانشناختی و تاب آوری با بهزیستی روانشناختی مورد تایید قرار گرفت(05/0 >p). با توجه به نتایج شایسته است آموزش تاب آوری و خوشبینی در فهرست برنامه های درمانی مشاوران دانشگاه قرار گیرد تا از این راهبردها برای افزایش افزایش رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی بهره مند شوند.
مقایسه آسیب شناسی خانواده در مدل فرایند و محتوا در خانواده های با تاب آوری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه آسیب شناسی خانواده در مدل فرایند و محتوا در خانواده های با تاب آوری بالا و پایین بوده است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل؛ 6000 هزار نفر از والدین دانش آموزان مقطع راهنمایی ساکن در شهر شیراز در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش 361 نفر بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مقیاس های فرآیند و محتوای خانواده سامانی و تاب آوری خانواده سیکبی بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس و کای اسکوئر و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه خانواده با تاب آوری بالا و پایین در زیرمقیاس های شغل و تحصیلات، زمان برای با هم بودن، منابع مالی، ظاهر بدنی و منزلت اجتماعی و سلامت جسمی روانی تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت، مهارت مقابله، انسجام و احترام متقابل و باور مذهبی در خانواده با تاب آوری بالا بیش تر از خانواده با تاب آوری پایین می باشد ولی نمرات میانگین زیرمقیاس های تصمیم گیری و حل مسئله و مهارت ارتباطی در خانواده با تاب آوری پایین بیش تر از خانواده با تاب آوری بالا می باشد. نتیجه گیری: الگوی خانواده بدون مشکل در کسب هدف ها، سودمند است و از کنشها به خوبی در سازگاری با موقعیت های جدید استفاده می کنند و در جهت سازماندهی استعدادهای خویش خوب عمل می کنند و افزون بر این، از محتوای خانوادگی سطح بالایی (مثل درآمد و شغل خوب، تحصیلات عالی، مسکن، سلامتی و غیره) برخوردارند. این گونه خانواده ها به عنوان یک سیستم تأثیر خوبی بر تربیت بچه هایشان در ایجاد و شکل گیری یک رابطه ی خوب، مقابله کردن با موقعیتهای استرس زا، حل کردن مسئله، رضایت از زندگی، تصمیم گیری و غیره دارند.برعکس، خانواده مشکل دار به لحاظ محتوا و فرایند خانوادگی از کیفیت پایینی برخوردارند. بدین معنا که مهارت هایی از قبیل مهارت حل مسئله، تصمیمگیری، مقابله، انعطاف پذیری و ارتباطی در این گونه خانواده ها بسیار ضعیف است و از امکانات مناسبی نیز برای زندگی برخوردار نمی باشد. از الگوهای خانوادگی ناسودمند استفاده می کنند و تعاملات آن ها همراه با تنش و رفتارهای مرضی است.
«مدل اعتیاد به تلفن هوشمند»: یک تحلیل گرانددتئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای گذشته، تلاش های بسیاری برای بررسی پدیده هایی چون اعتیاد به کتاب/خواندن، اعتیاد به تلویزیون، استفاده افراطی از بازیهای کامپیوتری و اخیراً، اختلال بازی اینترنتی و اصطلاح وابسته به آن یعنی اعتیاد اینترنتی انجام گرفته است، اما موضوع اعتیاد به تلفن هوشمند به عنوان موضوعی جدید در مراحل اولیه نظریه پردازی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اعتیاد به تلفن هوشمند می باشد. در این تحقیق، از روش کیفی تئوری سازی داده بنیاد (گراندد تئوری ) استفاده شده است. برای شناسایی و تعریف مفاهیم مرتبط با اعتیاد به تلفن هوشمند، ادبیات پژوهشی داخلی و خارجی در این حیطه، در طول 20 سال گذشته (1399-1379/ 2020-2000) مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله کدگذاری باز، 127 مفهوم استخراج شده و در 28 مقوله و 9 مقوله کلان دسته بندی گردید. درکدگذاری محوری، اعتیاد به تلفن هوشمند، پدیده اصلی بوده و فرایندهای محوری (شامل فرایندهای زیست شناختی، روان شناختی، انگیزشی، هیجانی و اجتماعی)، شرایط علّی پدید آمدن اعتیاد به تلفن هوشمند می باشند. عوامل ساختاری به عنوان عوامل زمینه ای و عوامل فردی_محیطی به عنوان شرایط مداخله گردر این مدل قابل ارائه هستند. استراتژی های کاربری، راهبرد مدل و آسیب های کارکردی، پیامد و خروجی نهایی اعتیاد به تلفن هوشمند در نظر گرفته شده اند. در مرحله کدگذاری انتخابی، مدل تفصیلی اعتیاد به تلفن هوشمند ارائه گردید. درپایان پیشنهادهای پژوهشی و راهکارهایی جهت پیشگیری از اعتیاد به تلفن هوشمند مطرح شد.
بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر اثربخشی سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
65 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که بقاء کسب وکارها را در محیط های پویا و متغیر امروزی تضمین می کند وجود راهبرانی بصیر، راهبردی ی ا ب ه عب ارت روش ن ت ر، رهب ران استراتژیک است که با الهام ویژگی های شخصیتی و ممتاز خود به توسعه و توانمندسازی افراد سازمان پرداخته و منبع اساسی در تحقق اثربخشی سازمانی در صنایع مختلف می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتارهای رهبری استراتژیک بر اثربخشی سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایرانی انجام گرفته است. روش انجام تحقیق حاضر بر مبنای هدف تحقیق از نوع کاربردی بوده و از نظر ماهیت از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های دانش بنیان ایرانی است که در زمان جمع آوری داده های تحقیق تعداد آنها بالغ بر 4551 شرکت می باشد. روش نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی است و نمونه مورد بررسی در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران، 354 شرکت به دست آمده که تعداد 354 پرسشنامه به صورت الکترونیکی میان این شرکت ها توزیع شده است و تعداد 175 پرسشنامه جهت تجزیه وتحلیل، جمع آوری شده است. روش جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه سبک های رهبری MLQ (1995) و اثربخشی سازمانی پارسونز (1969) انجام گرفته است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش نیز از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart PLS در دو بخش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری انجام پذیرفت. یافته های تحقیق حاضر نشان می-دهد که تأثیر رفتارهای رهبری نفوذ آرمانی و انگیزش الهامی بر اثربخشی سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایرانی مثبت و معنی دار می باشد.