مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
هنرستان
حوزه های تخصصی:
بخش شرکت های کوچک و متوسط در ایران، نقش حیاتی در توسعه ی اقتصادی و رشد کارآفرینان ایفا می کند زیرا که بخش شرکت های کوچک و متوسط، کاملا خصوصی هستند. در این مقاله، به این نکته پی می بریم که دلایل اصلی ضعف و ناتوانی بخش شرکت های کوچک و متوسط به خاطر کمبود استعداد های کارآفرینی و آموزش می باشد. ما سعی می کنیم تا به نقش مؤسسات آموزش دولتی علاوه بر مؤسسات نیمه دولتی در توسعه ی کارآفرینی در شرکت های کوچک و متوسط در ایران، مخصوصا در سال های اخیر (1997تا 2001)، پی ببریم. توصیه می شود که همه ی فعالیت های آموزشی مؤسسات آموزش دولتی و نیمه دولتی در جهت نیازهای بازار شرکت های کوچک و متوسط، تغییر جهت داده و تمامی این امکانات آموزشی به بخش خصوصی واگذار شود.
نقش آموزش کارآفرینی در هنرستان ها بر کاهش آسیب های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی یکی از نیاز های مبرم در جامعه بیکار ما است. ایجاد فرهنگ کارآفرینی ابتدا باید در خود متولیان و آموزش دهندگان پرورش پیدا کند سپس به جامعه تزریق شود. بهترین زمان برای آموزش کارآفرینی دوران هنرجوی به ویژه بعد از دوره ابتدایی است. هنرجویان هنرستانی هم بدلیل نزدیکی آموزش و تخصص به راحتی می توانند با آشنایی کامل در زمینه ایجاد کسب و کار و کارآفرینی، وارد محیط کار شوند. برای آموزش کارآفرینی باید مقدمات پیش امکان سنجی محیط کار، ثبت شرکت، بازاریابی و دیگر الزامات بصورت کامل در اختیار هنرجویان هنرستانی قرارگیرد. استفاده از تهدید های اجتماعی برای هنرجویان می تواند فرصت های کاری خوبی را برای آنان رقم بزند. بازاریابی در فضای مجازی برای هنرجویان رشته نرم افزار یا کامپیوتر (گرافیگ، مکانیک یا غیره) می تواند به هنرجویان این فرصت را بدهد که کسب درآمد و در ادامه آن در مقیاس کوچک (به تبع آن در مقیاس بزرگ) کارآفرین شوند.
بررسی تاریخی و تحلیل نقادانه برنامه های تربیت دبیر فنی و حرفه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳۸
107-128
حوزه های تخصصی:
در یک قرن گذشته نظام آموزشی ایران همواره با کمبود دبیر فنی مورد نیاز هنرستانهای فنی و حرفه ای مواجه بوده وکمیت و کیفیت مطلوب تأمین نیروی انسانی مورد نیاز در این بخش دور از دسترس بوده است. در این مقاله با استناد به اسناد موجود، روشهای تربیت دبیر فنی و حرفه ای در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. اسناد موجود نشان می دهد که از زمان تأسیس دارالفنون تاکنون سه روش برای تربیت دبیر فنی و حرفه ای مرسوم بوده است: 1. روش استاد- شاگردی 2. روش استخدام معلم خارجی و اعزام دانشجوی معلمی به خارج 3. تأسیس مراکز تربیت معلم در داخل کشور. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بخشی از نیاز به دبیر فنی از طریق مراکز تربیت دبیر وابسته به وزارت آموزش و پرورش و بخشی دیگر از طریق به کارگیری نیروهای آزاد به صورت حق التدریس تأمین شده است. روش اصلی تربیت دبیر فنی همان است که امروزه در دانشگاه شهید رجایی جاری است. این روش از گذشته های دور مرسوم بوده و دانشگاه شهید رجایی وارث دانشکده ها و دانشسراهای عالی فنی و حرفه ای مانند هنرسرای مقدماتی بهبهانی، هنرسرای عالی نارمک(دانشکده علم و صنعت)، دانشسرای عالی فنی آرشام، دانشکده تربیت دبیر فنی بابل و نوبت دوم دانشکده پلی تکنیک تهران است که مأموریت اختصاصی آن تربیت نیروی انسانی مورد نیاز واحدهای آموزش فنی و حرفه ای در دوره متوسطه است. شیوه بدیل برای تأمین دبیر فنی، جذب فارغ التحصیلان آزاد رشته های فنی- مهندسی است. این شیوه در طول سده گذشته مرسوم بوده و بخشی از نیروی انسانی موردنیاز واحدهای آموزش فنی و حرفه ای دوره متوسطه از همین طریق تأمین شده است. هر دو شیوه یاد شده مزیتها و معایبی دارند که در مقاله به آن اشاره شده است. پیشنهاد می شود که برای تأمین دبیر فنی، داوطلبان شغل معلمی از میان فارغ التحصیلان کارشناسی رشته های فنی و حرفه ای انتخاب و پس از کسب دانش و مهارتهای پداگوژیکی در یک دوره کارشناسی ارشد، استخدام شوند.
تحلیل ویژگی های رفتاری در فضای هنرستان و عواملی در جهت قدرت گرفتن قرارگاه ها (مطالعه موردی هنرستان تهذیب)
حوزه های تخصصی:
قرارگاه های رفتاری واحدهایی از محیط هستند که فرد در زندگی روزمره آن ها را تجربه می کند، با آن ها درگیر می شود و متناسب با وضعیت رفتارش را تغییر می دهد. در این راستا محیط های آموزشی به عنوان یک قرارگاه رفتاری بزرگ دارای حوزه های عملکردی در یک قرارگاه است که هرکدام نیز پذیرای رفتارهای متفاوتی است. پژوهش حاضر با تحلیل قرارگاه های رفتاری در هنرستان تهذیب و بررسی عوامل قدرت گرفتن قرارگاه های رفتاری در هنرستان از یک سو به بررسی الگوهای جاری رفتار در قرارگاه ها پرداخته و از سوی دیگر ویژگی های قرارگاه ها را موردبررسی قرار می دهد که نهایتاً با بررسی و مشاهده رفتارهای دانش آموزان در مدارس و الگوهای رفتاری در هر یک از حوزه ها راهکارهایی برای تقویت هر یک از قرارگاه ها بیان می دارد و این نتایج به دست می آید که در کلاس ها و کارگاه های هنرستان با ایجاد مبلمان قابل انعطاف، اندازه مناسب کلاس، نور طبیعی، استفاده از عناصر طبیعت، اختصاص بخشی از کلاس به فضای خلوت و غیره می تواند در تقویت قرارگاه کلاس تأثیرگذار باشد. ضرورت پژوهش بررسی ویژگی های هر قرارگاه و ایجاد راهکار برای هر قرارگاه است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است که در بخش اول به صورت تحلیل محتوا و در بخش میدانی مطالعات به صورت موردی انجام می گیرد.
افزایش تعامل پذیری دانش آموزان از طریق ارتقاء کیفیت فضایی و کالبدی در مدارس فنی و حرفه ای (مطالعه موردی: هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ)
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را در درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گرد هم می آورند. این فضاها، محل مناسبی برای برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد و ارتقاء تعاملات و ارتباط افراد با یکدیگر و زندگی اجتماعی آن ها دارند. با درک چگونگی ارتباط محیط انسان ساخت و روابط اجتماعی میان افراد می توان معماران و طراحان را در جهت طراحی مناسب چنین فضاهایی یاری رساند. با توجه به این موضوع، این پژوهش در پی رسیدن به سازوکار چگونگی اثرگذاری عناصر محیطی بر کالبدی بر میزان و نوع تعاملات اجتماعی دانش آموزان هنرستانی است. درواقع، در این تحقیق اثرگذاری عوامل فیزیکی چون تأثیر رنگ ها، نور، ابعاد کلاس و شیوه چینش نیمکت ها، فضای سبز، فرم فضاها، پوشش معلمان، امکانات، فضای مدرسه و کلاس درس، کتابخانه و فضای سبز و دیگر عوامل فضایی بر نوع و میزان اجتماع پذیری دانش آموزان موردبررسی قرارگرفته است. در همین راستا، پس از تبیین مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مرور ادبیات جهانی و همچنین تدوین پرسشنامه با توجه به مدل مذکور، نمونه موردی پژوهش موردبررسی قرار گرفت. نمونه موردمطالعه پژوهش، هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ استان همدان بوده است. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان دادند که 3 عامل فعالیت، کالبد و اجتماع نقش چشم گیری را در ایجاد تعاملات اجتماعی در نمونه موردمطالعه داشته اند که از این میان نقش 2 عامل فعالیت و کالبد برجسته تر بوده است.
ارائه مدل ارتقاء شایستگی های کارآفرینی در هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
213 - 243
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء شایستگی های کارآفرینی در هنرستان های استان هرمزگان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران (145 نفر) و هنرآموزان (720 نفر) هنرستان های استان هرمزگان در سال تحصیلی 99-1398 بود (865N=) که بر اساس فرمول «کوکران»، تعداد 267 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده به منظور گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی ﻫﻤﮕﺮای پرسشنامه از طریق محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه و روایی واﮔﺮای آن از طریق محاسبه جذر AVE به تأیید رسید و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر با 84/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آلفای کرونباخ، ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه (AVE)، ماتریس جذر AVE، کولموگروف اسمیرنف، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 15 مؤلفه منجر شد که میزان اثرات کلی مؤلفه ها و شاخص های آن برابر با 022/70 درصد بود و مقادیر به دست آمده در شاخص های برازش مدل نیز، حاکی از برازش مناسب مدل بود.
فرصت ها و تهدیدهای آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
به دنبال شیوع ویروس کووید 19 و اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، آموزش مدارس به شیوه ی مجازی به کار خود ادامه داد. این پژوهش به بررسی فرصت ها و تهدیدهای آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا ،پرداخته است.این مطالعه در چارچوب روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. در این روش برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه عمیق استفاده شده است. مشارکت کنندگان 20 نفر از دانش آموزان و معلمان هنرستان های شهرستان کلات بوده اند که برمبنای ملاک های نمونه گیری طبقه ای هدفمند انجام گرفته و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافته است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از شیوه ی تحلیل محتوای تلخیصی متن مصاحبه ها استفاده شده است. یافته های این پژوهش، شامل چهار مضمون و 19 زیر مضمون است: 1-مشکلات مشترک بین دانش آموزان و معلمان (6 زیر مضمون)2- مشکلات مختص دانش آموزان (5 زیر مضمون)3- مشکلات مختص معلمان در آموزش مجازی (3 زیر مضمون)4- مزایای آموزش مجازی (5 زیر مضمون).
دیدگاه هنجاری هنرجویان رشته نقشه کشی معماری در مورد معماری و جایگاه آن: نمونه موردی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که منظر محیط مصنوع و نیز قضاوت جامعه در مورد «معماریِ خوب» بویژه در شهرهای کوچک ترِ ایران متأثر از بخش بزرگی از بدنه جامعه حرفه ای معماری، یعنی تکنسین های معماری است، نگارنده با تکیه بر تجربه خود از تدریس برخی از این دروس و مباحث روانشناسی تربیتی و با طراحی پژوهشی پیمایشی که در آن قضاوت هنرجویان در مورد شاخص های معماری خوب، به بررسی ساختار ذهنی و معیارهای قضاوتی که ناخودآگاه در ذهن این دسته از هنرجویان القا می شود و منشأ شکل گیری آنها در ذهن هنرجویان، پرداخته است. این نتایج نشانگر آن است عملکردگرایی در تحلیل وعدم قابلیت تحلیل عمیق و نیز ضعف در فهم زیباشناختی، از ویژگی های این دسته است. بعلاوه دیدگاه نخبه گرایانه مستتردر آموزش معماری دانشگاهی، کمابیش در این حوزه هم نفوذ دارد و به این واسطه، آموزش این بخش از یکی از رسالت های اصلی خود که کاهش فاصله حرفه معماری و جامعه است، بازمانده است. شیوه های تفکر و رویکردهای یادگیری در هنرجویان هنرستانی برخلاف هدف اولیه، به سمت آموزش های طراحانه دانشگاهی میل پیدا کرده و با این حال به دلیل اتکاء به کتاب درسی و عدم یادگیری مفاهیم آن در ضمن «عمل»، موضوعات ارائه شده، عمق پیدا نکرده است. به طور کلی ناکارآمدی سیستم آموزشی هنرستان ها در انتقال مناسب ارزش های معماری، یافته ای اساسی است که این نوشتار بر آن تأکید دارد.
چالش های آموزش استاندارد های رشته مهارتی شاخه کاردانش در قالب طرح برونسپاری از نقطه نظر مدیران هنرستانهای کاردانش و کارشناسان آموزش مطالعه موردی استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این پژوهش بررسی چالش های آموزش استانداردهای رشته مهارتی شاخه کاردانش به شیوه برونسپاری در هنرستانهای استان چهارمحال و بختیاری از نقطه نظر مدیران و کارشناسان فنی،حرفه ای و کاردانش ادارات مناطق 17 گانه آموزش و پرورش استان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، جزء پژوهش های توصیفی ، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران هنرستانهای کاردانش و کارشناسان آموزش فنی،حرفه ای و کاردانش ادارات آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 54 نفر از آنان انتخاب و مورد سوال قرار گرفته است. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شامل 40 سوال بسته پاسخ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده استپس از جمع آوری به منظور تحلیل و تفسیر سوال های پژوهش از آمار توصیفی و آمار استباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد که از نقطه نظر کارشناسان و مدیران هنرستان های کاردانش مناطق 17 گانه استان، کیفیت خدمات و آموزش استاندارد های مهارتی در سطح مطلوبی است. همچنین مدیران و کارشناسان آموزش، دیدگاه مثبتی در مورد برونسپاری استانداردهای مهارتی دارند و بین دیدگاه افراد نمونه نسبت به برونسپاری، بر حسب متغیرهای دموگرافیک تفاوت معنی داری وجود نداردمهمترین نقاط قوت طرح برونسپاری به ترتیب توسعه منابع و امکانات، بهبود عملکرد،کاهش هزینه ها و تمرکز بر اهداف و فرآیند های اصلی و مهمترین نقاط ضعف برونسپاری،نداشتن اطلاعات کافی در خصوص موسسات ارائه دهندهاز دست رفتن مزایای رقابتی
شناسایی ابعاد شایستگی های کارآفرینی هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
107 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد شایستگی های کارآفرینی هنرستان های استان هرمزگان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. به همین منظور تعداد 11 نفر از خبرگان دانشگاهی و افراد صاحب نظر مطلع نسبت به موضوع با راهبرد نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری انتخاب شدند و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. از روش کدگذاری سه مرحله ای جهت تجزیه و تحلیل یافته های مصاحبه ها استفاده شد. به منظور حصول اطمینان از روایی پژوهش، از راهبرد چند سویه نگری منابع داده ها و بررسی توسط اعضاء (مصاحبه شوندگان) و جهت محاسبه پایایی، از روش پایایی بازآزمون و پایایی بین دو کدگذار استفاده شد. با پیاده سازی محتوای مصاحبه ها و تحلیل مقدماتی آن ها، کدهای اولیّه شناسایی گردید و سپس به منظور دستیابی به مقوله های اصلی کدهای مشابه در طبقه ای خاص جای گرفتند. در پایان برای هریک از طبقات عنوانی مناسب که دربرگیرنده کل کدهای آن طبقه باشد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش به استخراج چهار مقوله اصلی به عنوان ابعاد شایستگی های کارآفرینی هنرستان ها منجر شد که عبارتند از: شایستگی های شخصیتی (فردی)، شایستگی های مدیریتی و رهبری، شایستگی های فنی _ تخصصی و شایستگی های فرهنگی.
بررسی تأثیر توانمند سازی و افزایش آگاهی معلمان، والدین و دانش آموزان بر فرایند هدایت تحصیلی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۴۰-۴۳۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدایت تحصیلی یک مسئله کاملاً علمی و مطابق با علوم روز است و به همین علت باید تحولاتی در آن صورت بپذیرد، درحالی که مشاهده می شود این شیوه نامه تحولاتی مطابق علم روز پیدا نکرده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر توانمندسازی و افزایش آگاهی معلمان، والدین و دانش آموزان بر فرایند هدایت تحصیلی پایه نهم برای ورود به هنرستان بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر کمی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان و کارشناسان حوزه مشاوره تحصیلی با 2105 نفر بودند که با توجه به پراکندگی و گستردگی جامعه آماری از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس استفاده و 325 نفر بر اساس جدول نمونه گیری کرجس و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تأیید موردبررسی قرار گرفته و تأیید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد توانمندسازی و دانش مداری معلمان با ضریب تعیین 56/0، افزایش آگاهی و حس مسئولیت پذیری والدین با 54/0 و توانمندسازی و افزایش آگاهی دانش آموزان با ضریب تعیین 51/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان دارند (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که افزایش سطح دانش و آگاهی والدین و دانش آموزان می تواند در هدایت تحصیلی مؤثر باشد لذا برنامه ریزان آموزشی و تحصیلی می توانند بیشتر بر توانمندسازی و سطح آگاهی آنان تمرکز کنند.
آسیب شناسی نظام آموزشی رشته پویانمایی در پایه دهم هنرستان فنی و حرفه ای
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های موجود در مقطع دهم رشته پویانمایی هنرستان های فنی و حرفه ای بر اساس روش کیفی پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از هنرجویان این دو هنرستان (که به صورت هدفمند انتخاب شدند)، 3 نفر از هنرآموزان دو هنرستان (که بر اساس سابقه تدریس بیشترانتخاب شدند) و دو مدیر هنرستان ها می شوند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. برای تحلیل داده ها، سعی شد تا با استفاده از راهبرد کلایزری و مبتنی بر داده های روایتی بدست آمده از مصاحبه ها و همچنین مشاهدات کلاسی، ضمن درک پدیده مورد مطالعه از منظر جامعه آماری این پژوهش، نتایج باورپذیر و پرمایه ای تولید شود. در مجموع 8 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی استخراج گردید که مضامین اصلی این پژوهش شامل:" ناآگاهی و نداشتن شناخت کافی هنرجویان در باره رشته پویانمایی، کافی و به روز نبودن امکانات و تجهیزات هنرستان، ضعف مهارت و مسلط نبودن هنرآموز بر مباحث درسی، حجم زیاد و محتوای مطالب کتاب های دروس تخصصی کارگاهی، کم و محدود بودن زمان دروس کارگاهی تخصصی، نبود امکان استعدادسنجی هنرجویان موقع ورود به هنرستان، محبوب نبودن هنرستان و به وِیژه رشته پویانمایی در بین خانواده ها و جامعه و نداشتن انگیزه کافی برای ادامه تحصیل در این رشته" می شدند.در نتیجه، پژوهش حاضر نشان می دهد که در نظام آموزشی رشته پویانمایی آسیب هایی وجود دارد که جهت بهبود و کارآمدی این رشته، نیازمند بررسی و اصلاح می باشند .
ارائه الگوی جذب دانش آموز در هنرستان های تربیت بدنی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جذب دانش آموز در هنرستان های تربیت بدنی بود. پژوهش حاضر کیفی با راهبرد تحلیل مضمون و از نوع اکتشافی است که با استفاده از مطالعات اسنادی به جمع آوری داده ها پرداخته و سپس با 23 نفر از خبرگان این حوزه شامل مدیران، سرپرستان، هنرآموزان و معلمان تربیت بدنی هنرستان ها، مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان و آموزش وپرورش، اساتید دانشگاهی مدیریت ورزشی و صاحب نظران حوزه تربیت بدنی مصاحبه شد و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری در این پژوهش به صورت باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. همچنین از نرم افزار مکس کیو.دی.ای نسخه 2020 جهت تحلیل داده های کیفی پژوهش استفاده گردید. پس از بررسی مصاحبه ها و تحلیل دیدگاه خبرگان و متخصصان، درنهایت تعداد 57 شاخص در جذب هنرستان های تربیت بدنی شناسایی شد که در قالب شش عامل اصلی و 13 عامل زیرمجموعه دسته بندی شدند. نحوه گزینش دانش آموزان برای ورود به هنرستان های تربیت بدنی در شرایط نامطلوبی قرار دارد که می توان با برنامه و نظارت دقیق نهادهای مسئول به خصوص آموزش وپرورش به آن سروسامان داد و نیروهای مستعد را جذب و آماده ورود به دانشگاه و بازار کار تخصصی رشته تربیت بدنی کرد.
شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کارشناسان و مشاوران هدایت تحصیلی شهرستان ایلام بود. براساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از کارشناسان و مشاورانی انجام گرفت که دارای حداقل 10 سال سابقه خدمت در نظام آموزشی بودند. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی، از مشاوران و کارشناسان صاحب نظر در زمینه هدایت تحصیلی استفاده گردد، و برای تعیین پایایی، از راهبرد تایید همکاران پژوهشی استفاده شد، براین اساس روایی و پایایی تأیید شد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش اشتراوس و کوربین بود. یافته ها: براساس نتایج مصاحبه ها، 5 مفهوم در قالب 22 مضمون بدست آمد. یافته ها نشان داد پنج مفهوم توانمندسازی و دانش مداری کارشناسان و معلمان، بکارگیری مؤثر فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش آگاهی و حس مسئولیت پذیری اولیا، توانمندسازی و افزایش آگاهی دانش آموزان و اصلاح فرایند هدایت تحصیلی و روش های امتیاز دهی عواملی هستند که می توانند باعث بهبود فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان شود. نتیجه گیری: بر این اساس پیشنهاد می شود از مدل ارائه شده در این پژوهش به منظور اثربخشی بیشتر و کارا کردن فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم استفاده شود.