مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
طرحواره های جنسی
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
169 - 190
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین طرحواره های جنسی و اختلال درد جنسی با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی صورت گرفت. روش: جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های جنسی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 220 نفر از زنان واجد شرایط انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از مقیاس طرحواره های جنسی اندرسن و سیرووانسکی (1994)، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال مولائی نژاد و همکاران (2014) و پرسشنامه تبادل اجتماعی لیمبن و همکاران (2011) به عنوان ابزار استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز با استفاده از روش بوت استرپ آزموده شدند. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبی مدل بود و نشان داد طرحواره جنسی پرشور-رمانتیک و طرحواره جنسی خجالتی – محتاط با میانجیگری سبک انصاف اثر غیرمستقیم بر اختلال درد جنسی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، جهت بهبود اختلال درد جنسی باید به سبک های تبادل اجتماعی به خصوص سبک انصاف توجه کرد. آموزش و مداخله بر اساس تئوری تبادل اجتماعی جهت کاهش مشکلات جنسی زنان مبتلا به اختلال درد جنسی به درمانگران حوزه سلامت جنسی یشنهاد می شود
مروری بر تاثیر طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی زنان
حوزه های تخصصی:
طرحواره های جنسی در تحقیقات متعددی به عنوان عامل مؤثری بر اختلال عملکرد جنسی افراد معرفی شده است. لذا این مطالعه با هدف مرور نظامند مستندات موجود در زمینه تأثیر طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی زنان انجام شده است. برای یافتن مستندات موجود در زمینه تأثیر طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی دوازده پایگاه داده های اطلاعاتی از بدو تأسیس این پایگاه ها تا ماه می 2017 به زبان فارسی با استفاده از کلید واژه های تعیین شده مورد جستجو قرار گرفتند. پس از جستجوی اولیه، 80 مقاله یافت شد که از این تعداد 26 مقاله پس از غربالگری عنوان انتخاب شد، 26 مقاله پس از مطالعه چکیده و 6 مقاله پس از بررسی متن کامل مقالات کنار گذاشته شدند و در نهایت20مقاله واجد معیارهای ورود به مطالعه شناخته شد. فهرست منابع تمامی مقالات حاصل از جستجوی الکترونیکی نیز برای یافتن مقالات مرتبط به طور دستی مورد جستجو قرار گرفت اما مقاله جدیدی یافت نشد. علیرغم وجود مطالعات در زمینه طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی، شواهد به خوبی حاکی از آن است که طرحواره جنسی میتواند عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین نیاز به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه به خوبی احساس میشود تا با تکیه بر شواهد بیشتری بر حل مشکلات زناشویی آگاهانه تر قدم برداشت.
طرحواره های جنسی و بهزیستی روانشناختی در زنان متاهل: بررسی نقش واسطه ای کارکرد جنسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش واسطه ای کارکرد جنسی در رابطه بین طرحواره های جنسی با بهزیستی روانشناختی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع هبستگی بود که با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهر شیراز بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن و همکاران،2000)، طرحواره جنسی (آندرسون و سیروانوسکی،1994) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1995) بود. داده های جمع آوری شده در دوسطح توصیفی (با استفاده از میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (با استفاده ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار amos-21) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طرحواره های پرشور-عاشقانه و صریح-راحت رابطه مثبت و معنی دار و طرحواره خجالتی-محتاط رابطه منفی و معنی دار با بهزیستی روانشناختی در زنان متاهل داشتند. همچنین کارکرد جنسی نیز پیش بین مثبت و معنی دار بهزیستی روانشناختی بود. علاوه بر این نتایج بیانگر این بود که کارکرد جنسی توانست بین طرحواره پرشور-عاشقانه با بهزیستی روانشناختی نقش واسطه ای ایفا کند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که طرحواره های جنسی هم بطور مستقیم و هم با واسطه عملکرد جنسی می توانند بر بهزیستی روانشناختی زنان متاهل تاثیرگذار باشند.
پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
96 - 105
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار شهر سنندج انجام گرفت. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان خانه دار شهر سنندج در 6 ماه اول سال 1399 تشکیل داد. از بین جامعه آماری پژوهش تعداد 170 نفر از زنان خانه دار به شیوه ی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان 26 سوالی وردی نیا (1389)، و پرسشنامه طرحواره ها جنسی50 سوالی اندرسن و سیرانوسکی (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد حدود 71 درصد از واریانس خشونت خانگی علیه زنان را می توان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی، در زنان خانه دار شهر سنندج پیش بینی کرد (01/0 ≥ P). همچنین بین مولفه های طرحواره های جنسی با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: از نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که مولفه های طرحواره های جنسی با گرایش به خشونت خانگی رابطه معکوس معنی داری داشته و در طراحی پروتکل های مداخله ای و درمانی جهت کاهش خشونت خانگی به این آموزش و افزایش خود آگاهی در مورد طرحواره های جنسی توجه لازم مبذول گردد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس دانش جنسی و طرحواره های جنسی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس دانش جنسی و طرحواره های جنسی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اراک در ماه های خرداد و تیر سال 1398 بودند. به روش نمونه گیری دردسترس، 110 نفر از مراجعه کنندگان به این مرکز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت زناشویی EMS-S (انریچ، 1989)، دانش جنسی SKS (آن هوپر، 1992) و طرحواره های جنسی SSS (اندرسون و سیووانسکی، 1994)، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23، تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین دانش جنسی، طرحواره های جنسی و رضایت زناشویی همبستگی معنی دار وجود دارد (05/0P<). همچنین، شاخص ضریب تعیین چندگانه اصلاح شده، نشان داد که متغیرهای پیش بین شامل دانش جنسی و طرحواره های رمانتیک، صریح و خجالتی، می توانند در مجموع 35% از رضایت زناشویی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رضایت زناشویی در زنان متأهل با عواملی از جمله دانش جنسی و طرحواره های جنسی در ارتباط است؛ بنابراین، برنامه های توانمندسازی و آموزشی با هدف دانش افزایی جنسی و افزایش علاقه بین زوجین، می تواند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زناشویی و افزایش رضایت از زندگی را به همراه داشته باشد.
بررسی رابطه تفاوت های معنایی نقش جنسی و طرحواره های جنسی در دختران مجرد با تجربه تعرض جنسی در کودکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
81 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی رابطه طرحواره های جنسی منفی دختران مجرد با سابقه تعرض جنسی در کودکی بود. روش: از نوع همبستگی-توصیفی بود. نمونه شامل 35 نفر دختران مجرد و با سابقه تعرض جنسی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از میان سه کلینیک روان شناسی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون تفاوت های معنایی نقش جنسی (1984) و مقیاس طرح واره های جنسی زنان (1994) بود. یافته ها: بین تجربه تعرض جنسی در کودکی با طرحواره های جنسی منفی و خرده مقیاس های طرحواره های جنسی منفی (پرشور- رمانتیک) رابطه معناداری دیده شد. بین تعرض جنسی با خرده مقیاس های طرحواره های جنسی منفی( خجالتی-محتاط) و خرده مقیاس های طرحواره های جنسی منفی(صریح-راحت) رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: تجربه تعرض جنسی در کودکی موجب تفاوت های معنایی نقش جنسی و شکل گیری برخی از طرحواره های جنسی در دختران می شود. وقتی عناصر تجاوز کلیشه ای خاصی وجود داشته باشند احتمالاً قربانیان تجاوز مورد سرزنش واقع می شوند
مقایسه اثربخشی بسته درمانی طرحواره درمانی ویژه با طرحواره درمانی متداول بر طرحواره های جنسی و سازگاری زناشویی زنان مبتلا به اختلال واژینیسموس(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: صورت بندی مداخله رفتاری طرحواره درمانی ویژه می تواند، از طریق تبیین رابطه بین ابعاد نیازها و مشکلات زنان و ارتقای سلامت جسمانی و روان شناختی آنان از طریق سبب شناسی، بستری برای این پیشگیری و درمان این اختلال شایع را فراهم می نماید. اولین بسته درمانی ویژه زنان مبتلا به واژینیسم، می تواند از طریق بهبود سلامتی فردی و زناشویی به تحکیم ارکان خانواده کمک شایان توجهی نموده و زمینه ای برای رفع خلأ دانش در خصوص درمانی ویژه برای زنان مبتلا به واژینیسم را فراهم می نماید. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته درمانی طرحواره درمانی ویژه با طرحواره درمانی متداول بر طرحواره های جنسی و سازگاری زناشویی زنان مبتلا به اختلال واژینیسموس انجام شد. روش پژوهش: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 45 زن مبتلا به اختلال واژینیسموس مراجعه کننده به کلینیک زنان بیمارستان پیامبران تهران بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار داده شدند. گروه های آزمایش تحت درمان طرحواره درمانی ویژه (10 جلسه 90 دقیقه ای) و درمان طرحواره درمانی متداول (10 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه برانگیختگی طرحواره های شناختی در بافت جنسی (نوبر و همکاران، 2009) و پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976 ) است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، متغیر طرحواره های جنسی در بخش اثر درون گروهی و در تعامل عامل زمان و گروه (سه گروه پژوهش) تفاوت معناداری ( 0.01 ) وجود دارد. همچنین متغیر سازگاری زناشویی نیز در بخش اثر درون گروهی و در تعامل عامل زمان و گروه (سه گروه پژوهش) تفاوت معناداری (01/0< P ) وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، بسته نوین طرحواره درمانی ویژه می تواند از طریق شناسایی نیازهای زنان مبتلا به واژینیسم به کاهش طرحواره های جنسی و افزایش سازگاری زناشویی آنان بپردازد .
پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
96 - 105
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار شهر سنندج انجام گرفت. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان خانه دار شهر سنندج در 6 ماه اول سال 1399 تشکیل داد. از بین جامعه آماری پژوهش تعداد 170 نفر از زنان خانه دار به شیوه ی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان 26 سوالی وردی نیا (1389)، و پرسشنامه طرحواره ها جنسی50 سوالی اندرسن و سیرانوسکی (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد حدود 71 درصد از واریانس خشونت خانگی علیه زنان را می توان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی، در زنان خانه دار شهر سنندج پیش بینی کرد (01/0 ≥ P). همچنین بین مولفه های طرحواره های جنسی با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: از نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که مولفه های طرحواره های جنسی با گرایش به خشونت خانگی رابطه معکوس معنی داری داشته و در طراحی پروتکل های مداخله ای و درمانی جهت کاهش خشونت خانگی به این آموزش و افزایش خود آگاهی در مورد طرحواره های جنسی توجه لازم مبذول گردد.
ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال گرایی در افراد دچار آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال گرایی در زنان با آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران (شهر های آمل، بابل، ساری و قائم شهر) بود. حجم نمونه 330 نفر بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت از تصویر تن سوئوتو و گارسیا (2002)، پرسشنامه طرح واره جنسی اندرسون و سیروانوسکی (1994)، پرسشنامه تیپ شخصیتی کاستا و مک کری (1992)، پرسشنامه نگرش به خوردن کانر و همکارانش (1979) و پرسشنامه کمال گرایی تری شورت و همکاران (1995) بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار SPSS22 و Amos23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طرحواره های جنسی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین بین تیپ شخصیتی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش به خوردن و تصویر تن نیز در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. در کل نتایج نشان داد که تصویر تن با همه متغیرهای مورد بررسی ارتباط معناداری دارد و از آن جا که ظاهر انسان بخشی از شخصیت و هویت فرد را تشکیل می دهد و در موقعیت های فرهنگی و اجتماعی نمایان می شود نارضایتی از آن عامل خطر برای بسیاری از اختلالات را فراهم می کند.
مدل یابی ساختاری عملکرد جنسی در زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت- صفت و عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۹۵۰-۱۹۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: عملکرد جنسی بر اساس طرحواره های جنسی یکی از جنبه های مهم در سلامت فردی است. اما در تمامی پژوهش های بررسی شده، نقش اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی به عنوان متغیرهای میانجی گر در نظر گرفته نشده است و همچنین توجه به اضطراب و عزت نفس منفی جنسی بر روابط جنسی در جامعه پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جهت تعیین نمونه 350 نفر از زنان با سن زیر یائسگی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان رودسر در سال 1401 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (1997)، طرحواره جنسی زنان اندرسن و سیرانووسکی (1994)، اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر (1970) و عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996) بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش همبستگی زوجی متغیرها و تحلیل مسیر، برای الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص های برازش، مدل ساختاری پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. تحلیل روابط مستقیم نیز نشان داد بین عملکرد جنسی با طرحواره های جنسی صریح/راحت (0/016P=، 0/139 =β) و پرشور/رمانتیک (0/001P=، 0/181 =β) رابطه مستقیم، بین طرحواره جنسی خجالتی/محتاط و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/049 P=، 0/102- =β)، بین عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی، رابطه مستقیم (0/001 P<، 0/321 =β) و بین اضطراب صفت و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/001 P<، 0/202- β=) وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین برای کاهش اختلالات عملکرد جنسی باید از مداخله هایی که زنان را در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار، احساسات و هیجانات خود درباره رابطه جنسی هدایت می کنند، استفاده شود. افزایش گستره چنین پژوهش هایی می تواند در پیشگیری از مشکلات جنسی زنان مؤثر باشد.