فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۳
۱۱۷-۹۰
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج به عنوان نهادی اجتماعی کلیدی، با چالش های زندگی مدرن مواجه است که ضرورت مشاوره پیش از ازدواج را برجسته می کند. این پژوهش با هدف واکاوی خلاءهای مشاوره پیش از ازدواج از نگاه صاحب نظران، به شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت و اثربخشی این خدمات می پردازد. روش: پژوهش حاضر، کیفی با رویکردی اکتشافی و با کارگیری روش کیفی تحلیل مضمون بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 شرکت کننده (10 زن و 5 مرد) جمع آوری و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها، گزاره های معنادار در قالب 120 مضمون پایه، 5 مضمون سازمان دهنده و 16 مضمون فراگیر دسته بندی شدند. پنج مضمون سازمان دهنده شامل الزامات مشاوره پیش از ازدواج، زمینه های مناسب در ارتقای مشاوره، چالش ها و خلاءهای موجود، استراتژی ها و راهبردهای لازم، و پیامدهای مشاوره پیش از ازدواج شناسایی بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که ارتقای اثربخشی مشاوره پیش از ازدواج در ایران نیازمند تطبیق مدل های معتبر بین المللی با شرایط فرهنگی، استانداردسازی خدمات مشاوره، مشارکت نهادهای سیستمی، استفاده از فناوری هدفمند، و رفع چالش های فرهنگی-ساختاری است تا بتواند نرخ طلاق را کاهش داده و روابط زناشویی پایدار و سالمی را در جامعه تقویت کند.
مدل سازی محاسباتی تمایز بین دو مقدار ناهمگونی در یک جفت محرک در ناحیه V4 قشر بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش سازوکارهای محاسباتی تمایز ناهمگونی دوچشمی را در ناحیه V4 قشر بینایی با رویکردی نوین در مدل سازی بررسی می کند. هدف، تحلیل توانایی نورون های V4 در تشخیص ناهمگونی های ظریف نزدیک به صفحه تثبیت و ارائه چارچوبی محاسباتی برای تبیین این فرایند است. فرضیه اصلی بیان می دارد که تمایز ناهمگونی در V4 به اختلاف مطلق جفت ناهمگونی ها و نزدیکی آنها به ناهمگونی صفر وابسته است. روش کار: داده های الکتروفیزیولوژیک از ۱۵۶ نورون V4 در میمون های ماکاک با ارائه استریوگرام های نقطه ای تصادفی (RDS) با ناهمگونی های 2°/1±، 6°/0±، 3°/0± و ۰° و ضرایب همبستگی متغیر گردآوری شد. شاخصی نوین به نام «شاخص توانایی تمایز ناهمگونی» (DDAI) معرفی شد که توانایی جمعیت نورونی در تفکیک جفت ناهمگونی ها را با تحلیل ROC کمی سازی می کند. این شاخص میانگین سطح نرمال شده زیر منحنی ROC برای هر جفت محرک است. مدل محاسباتی DCM برای پیش بینی الگوهای DDAI توسعه یافت. یافته ها: نتایج نشان داد نورون های V4 برای ناهمگونی های نزدیک به صفر تنظیم پذیری بالایی دارند و تغییرپذیری پاسخ (ضریب تغییرات) در این محدوده کمینه است. با افزایش قدر مطلق ناهمگونی، تغییرپذیری پاسخ افزایش یافت. مدل DCM با دقت بالا (ضریب همبستگی پیرسون= 969/0، ضریب اسپیرمن= 887/0) الگوهای DDAI را پیش بینی کرد. آزمون هم ارزی (TOST) تأیید کرد که پیش بینی های مدل عملاً با داده های تجربی معادلند (میانگین اختلاف= 00018/0، فاصله اطمینان 90% در بازه ±03/0). نتیجه گیری: یافته ها فرضیه اصلی را تأیید می کنند که توانایی تمایز ناهمگونی در V4 به اختلاف مطلق جفت ناهمگونی ها و نزدیکی آنها به ناهمگونی صفر وابسته است. ناحیه V4 از راهبرد رمزگذاری کارآمدی بهره می برد که دقت را در ناهمگونی های نزدیک به عمق تثبیت اولویت بندی می کند و برای ناهمگونی های بزرگ تر رمزگذاری خشن تری ارائه می دهد. چارچوب DCM پایه ای محکم برای درک پردازش ناهمگونی در سطح جمعیت نورونی فراهم می کند و کاربردهایی در سیستم های بینایی مصنوعی و ارزیابی اختلالات استریوسکوپیک دارد.
بررسی آموزش مهارتهای جرات ورزی بر افراد منفعل
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
69 - 77
حوزههای تخصصی:
افراد پس از آموزش ابراز وجود، نگرش مثبتی درباره خود و زندگی گذشته خویش پیدا میکنند. آنان با به کارگیری مهارتهای ابراز وجود، توانایی و ظرفیت اداره و کنترل مقتضیات پیچیده زندگی روزمره را به دست می آورند و بر این اساس، میتوان حدس زد ک ه پیوندهای بین فردی آنان کیفیت بالایی پیدا میکند. آنان به آینده خوشبین میشوند؛ زیرا رفتار جرات ورزانه به آنان کمک میکند تا از زندگی و روابط خود با دیگران لذت ببرند و با هیجانهای منفی از قبیل غم، خشم، نگرانی و فشارهای روانی به گونه ای سازگارانه مقابله کنند. آنان برای زندگی خود هدف هایی را در نظر میگیرند، برنامه های زندگیشان را بر پایه آن اهداف تدوین میکنند، در راستای رسیدن به آن هدفها، چالشها را میپذیرند و به کار و فعالیت عالقه من د میشوند. بنابراین، شرکت در برنامه آموزش مهارتهای جرات ورزی به افراد منفل کمک میکند تا به خودشناسی لازم برسند و رفتارهای جراتمندانه را در موقعیتهای تعاملی با دیگران به طور واقعی و طبیعی به کار برند و کمبود مهارتهای اجتماعی را که با مشکلات بی شمار در سازش ب ا محیط پیرامون همراه اند، رفع مینماید و در نتیجه سازش یافتگی اجتماعی آنها را افزایش میدهد. افزون بر این، بهبود برقراری ارتباط مؤثر و سازنده در روابط بینفردی از پیامدهای مطلوب آموزش جرات ورزی است که منجر ب ه ب روز رفتارهای سازش یافته میشود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مصاحبه انگیزشی بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. پژوهش ها نشان داده اند که هر دو شیوه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مصاحبه انگیزشی بر تصویر بدنی مؤثراست، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آنها در تصویر بدنی در جامعه مورد پژوهش، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مصاحبه انگیزشی بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به بیمارستان فیروزگر در شهر تهران در سال 1401 مراجعه کردند که جراحی ماسکتومی دریافت کردند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی اول، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی دوم و 15 نفر نیز در گروه گواه) بود. ابزار پژوهش شامل؛ آزمون تصویر بدنی فیشر (1970)، خلاصه جلسات مصاحبه انگیزشی میلر و رولینک (2012) و خلاصه جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2019) بود. هر دو درمان به مدت 60 دقیقه در هر جلسه ارائه شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته و برنامه SPSS-26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی بر نمرات تصویر بدنی، در پس آزمون اثر معنی دار داشت. پیگیری سه ماهه هم پایداری این اثر را نشان داد. مداخله آزمایشی منجر به تغییر در گروه آزمایش شده است و نمرات تصویر بدنی اقزایش یافته است (01/0 p<). همچنین میانگین تصویر بدنی در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش از گروه مصاحبه انگیزشی بیشتر بود. نتیجه گیری: با دو روش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی، می توان تصویر بدنی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد. یافته ها
نقش دلبستگی به والد و همسال در خوش بینی تحصیلی با واسطه گری دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نقش دلبستگی به والد و همسال در خوش بینی تحصیلی با واسطه گری دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوّم در سال تحصیلی 1403-1402 مدارس شهر اردکان با ۳۵۱۰ نفر بود. به روش نمونه گیری تصادفی ازنوع خوشه ای چند مرحله ای، ۳۵۱ دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دلبستگی به والد و همسال (IPPA) از ارمسدن و گرینبرگ[1] (۱۹۸۷) ، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) از گراتز و روئمر[2] (2004) ، خوش بینی تحصیلی (SAOS) از اسچنن - موران[3] و همکاران (2013) بود. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS20 استفاده شد و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش بوت استراپ استفاده شد. نتیجه های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند دشواری در تنظیم هیجان در رابطه با دلبستگی به والد و خوش بینی تحصیلی با مقدار (12/0 B=؛ 002/0P=) نقش واسطه ای، ایفا می کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد مسیرهای مستقیم دلبستگی به والدین، خوشبینی تحصیلی، دشواری در تنظیم هیجان و نیز مسیرهای مستقیم دلبستگی به همسالان و خوشبینی تحصیلی معنادار شده است. نتایج پژوهش ارتباط معناداری بین دلبستگی به همسالان و دشواری در تنظیم هیجان نشان نداد. براین اساس کسانی که دارای دلبستگی ایمن به والدین هستند، توانایی بیشتری در کنترل هیجان خود دارند و در پی آن نسبت به مسائل تحصیلی خوشبین تر هستند و امکان موفقیت تحصیلی در آنان بالاتر است.
مطالعه ظرفیت زن بودن براساس تجربه زیستۀ زنان ایرانی و با تأکید بر ابعاد اجتماعی- فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: الگوهای زنانه و مردانه بر اساس هر فرهنگی و هر زمانی متغیر است. این در حالیست که بیشتر آن چه ما می دانیم مربوط به فرهنگ های غربی است، بنابراین نیاز است تا پیشینه ی پژوهش بر اساس تمایزات آن چه زنانه و مردانه است در فرهنگ های مختلف غنی ترگردد. از این رو هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های زنانگی در فرهنگ ایرانی براساس تجربیات زیسته زنان ایرانی است. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از سنت پدیدارشناسی توصیفی انجام گردید. زنان بین سنین 30 تا45 سال با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. همه ِ مصاحبه ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شد و در نهایت تحلیل و کدگذاری گردید. یافته ها: 18 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و از تحلیل تجارب شرکت کنندگان پژوهش منجر به شناسایی 146 کد باز، 14 مفهوم و 2 مقوله اصلی در زمینه تجربیات زیسته زنان با مفهوم زنانگی شد که در این مقاله مضمون اصلی فرهنگ و تأثیرش بر ارائه مفهوم زنانگی مخصوصا در تجربه زیسته زنان ایرانی بررسی شد. نتیجه گیری: درنهایت با توجه به نتایج این پژوهش می توان به این موضوع پرداخت که با تگاهی دوباره به جنسیت به جای نگریستن به دوتایی زن و مرد، از زنانگی و مردانگی حرف بزنیم، زنانگی و مردانگی ای که، هر کس به فراخور میلش و خواسته اش می تواند بهره ای از آن را داشته باشد تا بتوان از زنانگی و مردانگی چندگانه حرف زد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی جهت ارائه الگو در آیین نام اجرایی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
۱۵۶-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: از آنجا که مدرسه محور آموزش وپرورش بوده، می توان از الگوی رهبری توجهی، به سبب ظرفیت روانشناختی، کل گرایانه و تحول گرای آن در مدیریت این سازمان دانش محور نهایت استفاده را برد. بنابراین انجام مطالعه در این زمینه برای مدیران و متولیان سازمان آموزش و پرورش در جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه ضروری بود. هدف: این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی در سیاستگذاری آموزش وپرورش ایران انجام شد. روش: پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اسناد در زمینه علوم تربیتی و آموزش کشور تشکیل می دهد و نمونه آماری آیین نامه اجرایی مدارس (1400) بوده است که پرسش این پژوهش بر آن اعمال شده است، سند آیین نامه اجرایی مدارس بوده است. داده های حاصل از کدگذاری به کمک روش تحلیل مضمون (کلارک و براون، 2018) تحلیل شد. یافته ها: یافته های حاصل از انجام تحلیل مضمون به موارد بسیار زیادی درباره ابعاد و مولفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی اشاره کرده اند که پس از تحلیل به سه مضمون فراگیر و 14 مضامین سامان دهنده اصلی که شامل تمرکز درون شخصی (فلسفی، فیزکی، معنوی، روانی و عاطفی)، تمرکز بیرونی (فردی، تیمی، اجتماعی و سازمانی) و تمرکز زمانی (حال، آینده، گذشته، آینده میان مدت و آینده کوتاه مدت) طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: از آنجا که این سند مدیر را مهمترین رکن مدرسه می داند چارچوب روانشناختی و محیطی را برای او در مقام مدیر- رهبر در مدرسه فراهم می آورد که بتواند به دیدی روشن به هدایت آموزش و پرورش در مدرسه بپردازد. همچنین باوجود آنکه از منظر رهبری توجهی، سند مورد نظر قابلیت ها و ظرفیت های چشمگیری برای خروج آموزش وپرورش از وضعیت موجود دارد، منتهی نیازمند تمهیداتی است که بتواند هرچه بهتر در عمل واقعیت پیدا کند.
بررسی تأثیر سلول درمانی بر افزایش ترشح سرتونین در افسردگی به وسیله سلول های بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
۲۵۳-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سلول های بنیادی نقش مهمی در بازسازی بافت ها و درمان بیماری ها دارند، بنابراین مطالعه حاضر باهدف بررسی تأثیر سلول درمانی برافزایش ترشح سرتونین در افسردگی به وسیله سلول های انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش موش های بالغ نژاد سوری، معروف به رت سوری بودند. تعداد 40 موش رت سوری به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به تحقیق، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 20 عدد). ابتدا سطح سروتونین خون دو گروه اندازه گیری شد، سپس گروه آزمایش سلول های بنیادی بند ناف را از طریق تزریق دریافت کرد و در این زمان گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از دریافت سلول های بنیادی، میزان ترشح سروتونین دو گروه مجدداً موردبررسی قرار گرفت، در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 25 و تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون میزان ترشح سرتونین در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (01/0>p)، بنابراین سلول درمانی موجب افزایش میزان ترشح سرتونین در افسردگی به وسیله سلول های بنیادی شده است. نتیجه گیری: سلول های بنیادی می توانند به عنوان نویدبخش درمان بیماری های شناختی و روانی و استراتژی های درحال توسعه جدید برای درمان بیماری های سیستم عصبی ازجمله افسردگی در نظر گرفته شوند.
اثرات منفی روان درمانی های پویشی بر اساس ویژگی های درمانگر، درمانجو و رویکرد درمانی: یک مطالع کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: همان گونه که اشکال مختلف روان درمانی پویشی می تواند به عنوان ابزاری مؤثر برای درمان اختلالات روانی مورد توجه قرار گیرد، می تواند با اثرات منفی نیز همراه باشد. با این حال، علی رغم مطالعات مختلف، در زمینه اثرات منفی روان درمانی های پویشی، مطالعات کیفی اندکی صورت گرفته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش کیفی، ارائه مدلی مفهومی از اثرات منفی روان درمانی های پویشی بر اساس ویژگی های درمانگر، درمانجو و رویکرد درمانی بود.روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد (گراندد تئوری) انجام شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی روان درمانگران پویشی تهران و درمانجویان ساکن شهر تهران در سال های 1402 و 1403 بود که از یکی از شیوه های روان درمانی پویشی، استفاده کرده بودند. نمونه مورد پژوهش شامل 18 نفر از درمانگران پویشی و 8 نفر از درمانجویانی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با روش اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل شدندیافته ها: در تحلیل نهایی داده ها، 17 مضمون محوری شامل مکانیسم های دفاعی بدوی درمانجو،کیفیت رابطه با والدین، ویژگی های شخصیتی درمانجو، مقاومت به درمان، آشفتگی در ساختار خانواده، ویژگی های شخصیتی درمانگر، خطاهای حرفه ای درمانگر، تخطی از مرزهای درمانی، عدم تسلط حرفه ای، مشکلات زندگی جاری درمانگر، عینی نبودن معیارهای ارزیابی در رویکردهای پویشی، بدون ساختار بودن درمان های پویشی، تشدید نشانگان، تشدید مشکلات روان تنی، تشدید گرایش های خود تخریبی، اخلال در عملکرد، شناسایی شدند و در نهایت "بافتار تعاملی درمانگر و درمانجو" به عنوان مضمون مرکزی انتخاب شد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مهم ترین عامل مؤثر بر اثرات منفی روان درمانی های پویشی، فضای تعاملی بین درمانگر و درمانجو بود،پیشنهاد می شود ویژگی های شخصیتی درمانگ
الگوی ساختاری نارسایی هیجانی با پرخاشگری رقابتی در ورزشکاران فوتبالیست: نقش میانجی گر تحمل ناکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۲۱۳-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرخاشگری و خشونت نتیجه نهایی یک وضعیت روانی معیوب و غیرقانونی است که وقوع آن در ورزش قطعاً ممکن است عواقب منفی داشته باشد و امنیت ورزشکاران و تماشاگران را به خطر بیندازد. بنابراین بررسی سازه های روانشناختی تأثیرگذار بر پرخاشگری ورزشکاران در جهت مدیریت هیجان های منفی در محیط های ورزشی یک ضرورت کابردی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف الگوی ساختاری نارسایی هیجانی با پرخاشگری رقابتی در ورزشکاران فوتبالیست: نقش میانجی تحمل ناکامی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی فوتبالیست های حرفه ای شاغل در لیگ استان مازندران در سال 1402 بودند. نمونه پژوهش 280 نفر از فوتبالیست های تیم های استان مازنداران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نارسایی هیجانی (تورنتو، 1994)، تحمل ناکامی (هارینگتون، 2005) و پرخاشگری رقابتی (ماکسول و موریس، ۲۰۰۷) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS.26 و AMOS.24 با استفاد از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که نارسایی هیجانی و تحمل ناکامی بر پرخاشگری رقابتی ورزشکاران فوتبالیست اثر مثبت و مستقیمی دارند. همچنین نارسایی هیجانی با میانجی گری تحمل ناکامی بر پرخاشگری رقابتی اثر غیرمستقیم معنادار دارد. در نهایت 40 درصد از واریانس پرخاشگری رقابتی توسط متغیرهای نارسایی هیجانی و تحمل ناکامی قابل تبیین بود. نتیجه گیری: تجربه ناکامی خارج از تحمل فرد، باعث ایجاد هیجانات ناخوشایندی از قبیل خشم می شود که به نوبه خود پیامدهای روانشناختی، اجتماعی و اخلاقی را برای ورزشکاران به همراه دارد. بنابراین بهتر است ورزشکارانی که مستعد احساسات خشمگینانه و پرخاشگرایانه هستند، شناسایی کرده تا بتوان به بهبود عملکرد ورزشی و پیشگیری از آسیب های روانی ورزشکاران کمک شا
اثربخشی درمان راه حل محور بر انعطاف پذیری هیجانی و معنای زندگی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان راه حل محور بر انعطاف پذیری هیجانی و معنای زندگی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 18 شهر تهران در سال 1402 بود. از بین جامعه ی آماری پژوهش تعداد 30 زن به روش دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری هیجانی رشید و بیات (1398، EFI) و معنای زندگی استگر و همکاران (2006، MLQ) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه درمان راه حل محور گرانت را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون انعطاف پذیری هیجانی و معنای زندگی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P وجود داشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان راه حل محور تأثیر قابل قبولی در بهبود انعطاف پذیری هیجانی و معنای زندگی افراد مواجه شده با پیمان شکنی همسر داشته است.
اثربخشی برنامه زمانی پارادوکسی بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
۱۶۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه زمانی پارادوکسی بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی از همسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره مستقر در منطقه 1 شهر تهران از مهرماه تا اسفندماه سال 1403 تشکیل دادند که از بین آنان تعداد 30 نفر، 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010، CFI)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003 CD-RISC,) بهره گرفته شد و مداخله ی پارادوکس درمانی در چهار جلسه دوساعته، هفته ای یک بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. درنتیجه، پارادوکس درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای زنان آسیب دیده از خیانت مورد توجه قرار داده شود.
رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطه ای خودتنظیمی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطه ای خودتنظیمی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضرتوصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال 1403 از مقطع کارشناسی تا دکتری بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس والدگری هلیکوپتری (HPS؛ لیموین و باچمن، 2011)، فرم کوتاه پرسشنامه خودتنظیمی (SSRQ؛ کری و همکاران، 2004) و پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه (MPAQ؛ سواری، 1392) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم والدگری هلیکوپتری و خودتنظیمی بر اعتیاد به گوشی هوشمند معنادار بود (05/0>P)؛ همچنین اثر مستقیم والدگری هلیکوتری بر خودتنظیمی معنادار بود (05/0>P)؛ نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که خودتنظیمی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اعتیاد به گوشی هوشمند نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که والدگری هلیکوپتری به صورت مستقیم و با نقش میانجی خودتنظیمی بر اعتیاد به گوشی هوشمند در دانشجویان اثر داشت.
رابطه صدا بیزاری و پرخاشگری با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین صدا بیزاری و پرخاشگری با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه گیلان در سال 1403 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر از آن ها در یک نظرسنجی آنلاین مشارکت کردند و به پرسشنامه پرخاشگری باس-پری (BPAQ؛ باس و پری، 1992)، پرسشنامه صدا بیزاری (MQ؛ وو و همکاران، 2014) و مقیاس حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده (ASI-R؛ رایس و پترسون، 1986) پاسخ دادند. داده ها به روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد که صدابیزاری و حساسیت اضطرابی بر پرخاشگری به طور مثبت اثر مستقیم داشتند؛ همچنین صدابیزاری بر حساسیت اضطرابی به طور مثبت اثر مستقیم داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که حساسیت اضطرابی در رابطه بین صدابیزاری و پرخاشگری نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که صدابیزاری به عنوان یک محرک آزار دهنده به صورت مستقیم و با میانجی گری حساسیت اضطرابی بر افزایش پرخاشگری موثر است.
روابط ساختاری قلدری سایبری با رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نشخوار خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
117 - 131
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانی مرحله رشدی منحصر به فردی است که در طی آن چالش های سلامت روان و اختلالات روان شناختی بسیاری آشکار می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری قلدری سایبری با رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نشخوار خشم انجام شد. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول و دوم شهر بوشهر بودند که در بازه زمانی دی الی اسفند ماه سال تحصیلی 1404-1403 بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، و از بین لیست مدارس مقاطع متوسطه اول و دوم منطقه یک شهرستان بوشهر تعداد 4 مدرسه برگزیده و از هر کدام 2 کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پرسش نامه های قلدری سایبری (CBVEQ)، پرسش نامه رفتار پرخطر، تکانشی و خود مخرب (RISQ)، و مقیاس نشخوار خشم (ARS)، بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار آماری SmartPLS 4 و SPSS-27 استفاده شد. یافته: نتایج نشان داد که قلدری سایبری اثر مستقیم معنادار بر نشخوار خشم (0/36) و رفتارهای پرخطر (0/44) داشت. همچنین، نشخوار خشم اثر مستقیم مثبت و معناداری بر رفتارهای پرخطر (0/47) داشت. به علاوه، اثر غیرمستقیم قلدری سایبری بر رفتارهای پرخطر از طریق متغیر میانجی نشخوار خشم معنادار بود (0/17). نتیجه گیری: به طور کلی، مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین، شناسایی و مداخله در عوامل روان شناختی میانجی گر مانند نشخوار خشم در طراحی برنامه های پیشگیری جهت کاهش رفتارهای پرخطر اهمیت فراوانی دارد.
بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی بر کاهش اضطراب و نگرانی دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال اضطراب فراگیر از شایع ترین اختلالات اضطرابی و فرایندهای اصلی آن انعکاس فرایندهای بنیادین همه اختلالات اضطرابی است (ولز، 2013). اضطراب، نگرانی یا علائم فیزیکی سبب اختلال در عملکرد اجتماعی یا شغلی می شود، رنج و عذاب درون ذهنی برای فرد ایجاد و حوزه های مهم زندگی فرد را مختل می کند. نتایج تحقیقات بیانگر این است که در دانشجویان، شیوع اختلال اضطراب فراگیر بیش از سایر اختلالات اضطرابی است و دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر به احتمال بیشتری این اختلال را نشان خواهند داد (رشتبری و همکاران، 1398). از بین همه اختلالات اضطرابی، اضطراب فراگیر اختلالی است که اثربخشی درمانی کمتری دارد (نیومن و فیشر، 2013). یکی از مهم ترین دلایل در عدم توفیق رویکردهای درمانی، توجه نداشتن به زمینه های فرهنگی، باورها و ارزش های درون فرهنگی است؛ بدین علت که روان درمانی و کارآیی آن به میزان هماهنگی با زمینه های فرهنگی و اعتقادی افراد تحت درمان بستگی دارد (لوونتال، 2006). امروزه موج تازه ای از مطالعات، متوجه بررسی تأثیر درمان های معنوی بر کاهش فشارهای روانی شده است (کوئینگ، 2012). تحقیقات فراوانی درباره اثربخشی درمان های معنوی در حیطه سلامت روان و کاهش فشارهای روانی انجام شده است؛ اما تحقیقات اندکی در مورد تأثیر مداخلات مبتنی بر معنویت بر اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است. با توجه به نقش گسترده معنویت و مذهب بر سلامت روان و کاهش اضطراب و همچنین نقش پررنگ مذهب در کشور ما پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی بر کاهش علائم اضطراب و نگرانی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: این پژوهش از نوع طرح های آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1395-1394 بود. در این پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای 712 نفر از دانشجویان دانشگاه لرستان پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر را تکمیل کردند، سپس با توجه به نقطه برش پرسشنامه و مصاحبه بالینی 34 نفر دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انتخاب شدند. از پرسشنامه های اضطراب بک و نگرانی پنسیلوانیا برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش اجرا نیز به این صورت بود که پس از مراحل تشخیص و نمونه گیری برای دانشجویان دارای شرایط لازم، جلسه معارفه ای برگزار و رضایت آنها برای شرکت در جلسات مداخله و همکاری در پژوهش جلب شد. سپس اعضای منتخب به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پیش آزمون بر روی آنها اجرا شد. در مرحله بعدی دانشجویان گروه آزمایش در برنامه گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی کوپانی (1393) شرکت کردند. این برنامه از راه مشورت با اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و منابع معتبر به منظور کاربرد برای اختلالات اضطرابی تهیه شده بود که در هشت جلسه دوساعته به صورت هفتگی و مدت دوماه در روزهای تعیین شده برگزار شد. در جلسات آموزشی از شیوه هایی چون بحث گروهی، ارائه الگو یا سرمشق در قالب داستان هایی برخاسته از قرآن، متون دینی و ادبی و تکالیف خانگی استفاده به عمل آمد. گفتنی است پس از اجرای پس آزمون، یک دوره فشرده گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی در سه جلسه برای گروه کنترل اجرا شد. نتایج: شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس یک متغیره) با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS، مورد بررسی قرار گرفتند. پیش فرض های توزیع نرمال نمرات و همسانی واریانس-های متغیرهای وابسته که از پیش فرض های آماری استفاده از آزمون های پارامتریک است، به وسیله آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، لوین و آزمون M باکس با مقادیر (p > 0/05) تأیید و مفروضه همگنی رگرسیون به وسیله آزمون فرض همگنی شیب ها بررسی شد که نتایج نشان دهنده عدم معناداری اثر متقابل بود (p > 0/05)؛ ازاین رو می توان از تحلیل کوواریانس استفاده کرد. نتایج کوواریانس تک متغیری نشان داد که بین گروه ها در نمرات اضطراب در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده شده است (F(1,31) = 31/27 , P < 0/001)؛ به این معنا که نمرات اضطراب در پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری با گروه کنترل متفاوت است که با نگاهی به میانگین ها مشخص شد که نمرات اضطراب در پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است پس گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی به طور معناداری اضطراب را در گروه آزمایش (در مقایسه با گروه کنترل) کاهش داده است. میزان اثربخشی درمان 50 درصد بوده است. همچنین نتایج کوواریانس تک متغیری روی نمرات پس آزمون نگرانی با کنترل نمودن پیش آزمون نشان داد که بین گروه ها در نمرات نگرانی در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده می شود (F(1,31) = 56/97 , P < 0/001). با نگاهی به میانگین ها مشخص شد که نمرات نگرانی در پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است؛ بنابراین گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی به طور معناداری نگرانی را در گروه آزمایش (در مقایسه با گروه کنترل)، کاهش داده است. میزان اثربخشی درمان 64 درصد بوده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گروه درمانی معنوی به طور معناداری میانگین نمرات اضطراب و نگرانی این گروه از دانشجویان را کاهش داده است. در تبیین اثربخشی این شیوه درمانی می توان گفت که نخستین و شاید مهم ترین عامل، مربوط به تأثیر ویژه معنویت درمانی در بهبود نگرش و تفسیر فرد نسبت به زندگی است؛ در واقع معنویت با هدف قرار دادن باورهای فرد، ارزیابی های شناختی مهم را در فرایند مقابله تحت تأثیر قرار می دهد و به فرد کمک می کند تا وقایع منفی را به شیوه متفاوتی ارزیابی و حس قوی تری از کنترل را ایجاد کند و موجب آرامش و اطمینان خاطر وی در زندگی شود (فلاح و همکاران، 1390). از سوی دیگر، ایمان به خداوند سبب ایجاد احساس ایمنی در فرد مضطربی می-شود که برداشت منفی از تهدید و ارزیابی خطر، به ویژه در موقعیت هایی دارد که غیرقابل کنترل و پیش بینی هستند؛ زیرا فرد حوادث جهان را در تصرف مدبری فعال و حکیم می داند. عامل دیگر که می تواند اثربخشی این پژوهش را تسهیل کند مربوط به برخی از ویژگی های بومی و فرهنگی جامعه ماست. مردم ایران براساس شرایط فرهنگی، مردمی مذهبی هستند و برای سازگاری با شرایط بحرانی و استرس زا بیشتر به مذهب روی می آورند (رضایی، سیدفاطمی و حسینی، 1387). در جامعه ما مذهب از مؤثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود که می تواند معنای زندگی را در تمامی عمر فراهم سازد و فرد را از بی معنایی نجات دهد؛ به ویژه در مواقع سخت و بحرانی می تواند کمک مهمی برای فرد باشد. بر این اساس برخی از تجارب و شواهد نشان می دهند که در کشور ما درمان بسیاری از اختلالات روانی عاطفی در تعامل با مسائل معنوی قرار دارند و بدون توجه به آنها، تشخیص و درمان موفقیت آمیز نخواهد بود (قدم پور، رحیمی پور و سلیمی، 1394).
بررسی اثربخشی بسته آموزشی تربیت عاطفی مبتنی بر کلام بر متغیرتوانایی کلام کودک، افزایش رابطه والد-کودک و تربیت اسلامی در مادران دارای کودک زیر 7 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
77 - 103
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از مهمترین بسترهایی است که می توان تربیت مبتنی بر اسلام را در آن محقق کرد. در زمینه فرزند پروری، راه های عملی و ابزارهای مختلفی وجود دارد. با توجه به آموزه های غنی دین مبین اسلام، یکی از اصلی ترین راهبردها، بکارگیری ابزار کلام است. هدف این پژوهش مشخص کردن اثرگذاری بسته آموزشی تربیت عاطفی مبتنی بر کلام، بر توانایی کلام کودکان، رابطه والد-کودک و تربیت اسلامی است. پژوهش در سال 1399 با روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل اجرا شده است. 60 تن از مادران تهرانی دارای کودک 5/3 تا 5/6 سال که به فضای مجازی دسترسی داشتند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. ابزارهای پژوهش مقیاس های رابطه والد - کودک پیانتا (1994)، تربیت اسلامی اسحاقی (1397) و توانایی کلام نیک اخوت (1398) می باشند. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت، که با درنظر گرفتن تفاوت میانگین ها در هر سه مقیاس مذکور مشخص شد که آموزش های ارائه شده بعد از یک ماه همچنان اثرگذار بوده است. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که تربیت عاطفی مبتنی بر کلام در بالا بردن توانایی کلام کودکان، رابطه والد - کودک و تربیت اسلامی به طور معناداری در کودکان زیر 7 سال اثرگذار است.
رابطه وظیفه شناسی و پیشرفت تحصیلی ریاضی با میانجیگری هوش هیجانی: تعیین نقش تعدیلگر نیاز به خودمختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
233 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه وظیفه شناسی و پیشرفت تحصیلی ریاضی با میانجیگری هوش هیجانی و نقش تعدیلگری نیاز به خودمختاری بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول منطقه 14 تهران در سال تحصیلی 1401_1400 بودند ( 8858 = N). از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد. همه آنها پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (1985)، هوش هیجانی شرینگ (1999)، خودمختاری گاردیا و همکاران (2000) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) را تکمیل کردند. فرضیه ها با مدل تحلیل مسیر و تحلیل فرآیند شرطی آزمون شدند. یافته ها نشان داد که وظیفه شناسی بر هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی ریاضی اثر ساختاری مستقیم داشت. هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی ریاضی اثر ساختاری مستقیم داشت. هوش هیجانی در رابطه بین وظیفه شناسی و پیشرفت ریاضی نقش میانجی ایفا می کرد. نقش تعدیلگر نیاز به خود مختاری در رابطه وظیفه شناسی با پیشرفت ریاضی تایید شد. بیشترین رابطه وظیفه شناسی با پیشرفت تحصیلی در سطوح پایین نیاز به خودمختاری بود با افزایش نیاز به خودمختاری رابطه وظیفه شناسی با پیشرفت ریاضی ضعیف تر می شد. در نتیجه پیشایندهای پیشرفت ریاضی روابط ساختاری پیچیده ای دارند. هوش هیجانی و خودمختاری به همراه وظیفه شناسی نقش موثری بر پیشرفت ریاضی ایفا می کردند. تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
بررسی نقش واسطه ای مهارگری تلاشگر در رابطه بین هویت اخلاقی و رفتارهای ضد اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
151 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای مهارگری تلاشگر در رابطه بین هویت اخلاقی و رفتار های ضداجتماعی نوجوانان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود که از این جامعه، نمونه ای به حجم ۵۶۷ نفر به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های هویت اخلاقی (آکینو و رید، ۲۰۰۲)، مهارگری تلاشگر (الیس و رتبارت، ۲۰۰۱) و رفتار های ضداجتماعی (بارت و دونلان، ۲۰۰۹) در میان آنان توزیع گردید. تمامی تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار های SPSS-۲۴ و AMOS-۲۴ انجام شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته ها نشان داد ضرایب مسیر های هویت اخلاقی به مهارگری تلاشگر (۰۰۰/۰=p، ۵۰/۰-=β)، مهارگری تلاشگر به رفتار های ضداجتماعی (۰۰۰/۰=p، ۱۳/۱-=β) و هویت اخلاقی به رفتار های ضداجتماعی (۰۰۹/۰=p، ۳۰/۰-=β) در سطح ۰۱/۰ معنی دار بود. همچنین دیگر یافته ها نشان داد مهارگری تلاشگر در رابطه میان هویت اخلاقی و رفتار های ضداجتماعی (۰۰۰/۰=p، ۲۵/۰-=β) در سطح ۰۱/۰ نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت تقویت هویت اخلاقی به همراه مهارگری تلاشگر می تواند منجر به کاهش رفتار های ضداجتماعی شود. لذا پیشنهاد می شود به منظور کاهش میزان رفتار های ضداجتماعی به دو مفهوم مهارگری تلاشگر و هویت اخلاقی توجه ویژه ای شود.
تدوین مدل مفهومی و ساخت ابزاری برای سنجش آگاهی معلمان از ارزشیابی تکوینی: یک مطالعه آمیخته
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
34 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: تدوین مدل مفهومی، ساخت ابزار سنجش آگاهی معلمان از ارزشیابی تکوینی، روایی و اعتبارسنجی ابزار روش پژوهش: روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی یافته ها: تبیین جدید و کاربرد طبقه بندی مارزانو و کندال از اهداف آموزشی برای ارزشیابی تکوینی، مؤلفه های مدل مفهومی ارزشیابی تکوینی عبارت اند از: ارائه دانش، سیستم شناختی (بازیابی، درک مطلب، تحلیل، بهره برداری از دانش)، فراشناخت، تفکر نظام شخصی، راهبردهای ارزشیابی تکوینی سنتی و نوین، تدوین پرسش نامه 74 سؤالی نتیجه گیری: استخراج شش مؤلفه و 28 سؤال از پرسش نامه در روش تحلیل عاملی اکتشافی، آلفای کرونباخ کل سازه برابر 0.79 و قابل قبول است. ابزار در تحلیل عاملی تأییدی دارای برازش ضعیف است و با اصلاح مدل برازش آن بهبود یافت.