فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۱۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افکار، تکانه ها و یا تصاویر مزاحم هسته اصلی اختلال وسواسی اجباری هستند. از سوی دیگر باورهای وسواسی عامل مهمی در تبدیل افکار مزاحم به افکار وسواسی می باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری تبیین باورهای وسواسی دانش آموزان دبیرستانی براساس نشانه های استرس، اضطراب و افسردگی، باورهای فراشناختی و عزت نفس با نقش میانجیگرانه آشفتگی استنتاج انجام شد. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان الیگودرز در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. حجم نمونه ۳۰۰ نفر بود که با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با پرسشنامه های باورهای وسواسی (OBQ۴۴)، استرس، اضطراب و افسردگی (DASS۲۱)، باورهای فراشناختی (MCQ-۳۰)، آشفتگی استنتاج (ICQ-EV) عزت نفس (RSES) انجام شد. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۰ و AMOS نسخه ۲۴ انجام شد. یافته ها: شاخص های برازندگی مدل اندازه گیری (RMSEA=۰/۰۸۴, x۲/df=۳/۱۲) از برازش مدل اندازه گیری حمایت کردند. همچنین شاخص های برازندگی مدل ساختاری (RMSEA=۰/۰۶۴, x۲/df=۲/۲۴) نشانگر برازش مدل ساختاری با داده های گردآوری شده بودند. نتیجه گیری: باورهای فراشناختی، نشانه های استرس، افسردگی، اضطراب و عزت نفس از عوامل موثر بر باورهای وسواسی بودند، که آشفتگی استنتاج در روابط آنها با باورهای وسواسی نقشی میانجی ایفا می نمود. ازاین رو در اصلاح باورهای وسواسی حذف و یا تعدیل عوامل سببی پیشنهاد می شود.
اثربخشی بازتوانی شناختی بر بهبود نقایص شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن براساس سطوح شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: نقایص شناختی به عنوان یکی از ویژگی های اصلی اسکیزوفرنی شناخته شده که مستقیماً با نتایج عملکردی و اجتماعی این اختلال ارتباط دارد. هدف درمان توا ن بخشی شناختی بهبود نقایص و نتایج مرتبط با آن است. هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی درمان توا ن بخشی شناختی بر توجه و حافظه فعال در دو گروه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، بیماران با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط بود. مواد و روش ها: تعداد 30 بیمار بستری با تشخیص بیماری اسکیزوفرنی انتخاب شدند و براساس مصاحبه بالینی و نمره کسب شده در آزمون ارزیابی شناختی مونترآل به دو گروه با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط تقسیم شدند. سپس پیش و پس از درمان با استفاده از آزمون کلاسیک استروپ (سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی)، آزمون عملکرد مداوم (سنجش توجه پایدار) و ان بک (حافظه کاری) ارزیابی شد. هر دو گروه درمان توا ن بخشی شناختی با روش شولبرگ و ماتیر (2001) را دریافت کردند. این برنامه بازتوانی در درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر توانایی های شناختی حافظه و عناصر آن، توجه و ابعاد توجه و عملکرد اجرایی تمرکز دارد. برنامه توا ن بخشی فوق برای اجرای فردی یا گروهی تدارک دیده شده است و هدف آن ترمیم نقایص و مهارت های شناختی از طریق تمرین و آموزش است. تعداد جلسات این برنامه ، 16 جلسه است که دستورالعمل هر جلسه کاملاً مشخص و معین است. هر یک از جلسات به طور میانگین بین 30 تا 45 دقیقه زمان می برند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بازتوانی شناختی در هر دو گروه در سطح پس آزمون به طور معناداری (P≤ 0/05) باعث بهبود عملکرد شناختی در حیطه های توجه پایدار و حافظه کاری شده است. در مقایسه عملکرد بین دو گروه تنها در زمینه توجه پایدار تفاوت معنادار (P≤ 0/05) مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت درمان توا ن بخشی شناختی عملکرد بیماران را در توجه انتخابی، توجه مداوم و حافظه فعال بهبود می بخشد. علاوه بر این، از نظر میزان اثربخشی توا ن بخشی شناختی بین دو گروه با نقایص شناختی کم و متوسط یافته ها بیانگر پیشرفت بیشتر گروه با نقایص شناختی شدیدتر در حیطه عملکرد شناختی توجه پایدار هستند و از نظر میزان پیشرفت در عملکرد توجه انتخابی و حافظه کاری تفاوتی مشاهده نشد
مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93-108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خانواده مرکز نوع دوستی و بهترین محیط برای وحدت بین مرد و زن است و رضایت زناشویی نقش مهمی در سلامت روان شناختی ایفا می کند. بنابراین، هدف از این پژوهش مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی در بین زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض بود.
نقش سرمایه معنوی و صبر در پیش بینی میزان سازگاری عاطفی دانشجویان؛ مطالعه ای در دوران کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
23-34
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: همه گیری ویروس کرونا یکی از مهم ترین وقایع اجتماعی بشر در قرن حاضر است که اثرات ناشی از آن سازگاری همه گروه های سنی را تحت الشعاع قرار داده است. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف نقش سرمایه معنوی و صبر در پیش بینی میزان سازگاری عاطفی دانشجویان انجام شد.
توصیف بسترهای زمینه ساز سبک های مقابله ای مؤثر کودکان مواجه شده با ترومای زلزله کرمانشاه سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۶۷۶-۶۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: تجربه تروما در دوران کودکی منجر به کاهش عملکردهای روانی-اجتماعی کودکان می شود که تا بزرگسالی نیز ادامه دار است. نحوه مقابله و واکنش های کودکان نقش مهمی در سازگاری با رویدادهای تروماتیک بازی می کند و می تواند منجر به آسیب های روان شناختی و یا رشد پس از رویداد شود. مطالعات پژوهشی پیشین، به صورت کمی و پراکنده، برخی از عوامل اثرگذار بر سبک های مقابله ای را نشان داده اند اما تاکنون پژوهش متمرکز و عمیق در این حیطه بخصوص بر روی کودکان ایرانی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناخت و توصیف بسترهای زمینه ای سبک های مقابله ای مؤثر کودکان مواجهه شده با زلزله کرمانشاه در سال 1396 بود. روش: این پژوهش از نوع کیفی و روش تحلیل محتوای عرفی بود. 23 دختر سنین 10 تا 12 سال با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته اجرا شد. داده ها با استفاده از روش 5 مرحله ای گرانهایم و لاندمن (2004) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج 4 مقوله اصلی و 14 مقوله فرعی به عنوان بسترهای زمینه ساز اتخاذ سبک های مقابله ای نشان داد که عبارت اند از: تأثیرپذیری (تجارب قبلی زندگی، الگوبرداری)، مهارت های فردی (مسئولیت پذیری در برابر دیگران «تعهد بیرونی» و در برابر خود «تعهد درونی»، مدیریت زمان، کنترل هیجانات، تحمل شکست و شفقت با اطرافیان)، روابط اعضای خانواده با کودک (صمیمیت با اعضای خانواده، حمایتگری اعضای خانواده و نحوه برخورد والدین) و مهارت های اجتماعی (اعتماد به همسالان، ارزش گذاری به روابط و میزان توانمندی در دوست یابی و حفظ آن). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از تأثیر عوامل درون فردی و بین فردی در روند انتخاب روش های مختلف کودکان در مواجهه با ترومای زلزله است.
تأثیر آموزش روانشناختی ذهنیت های طرحواره ای بر بهبود هیجان های تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۱۷۸-۱۱۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال های هیجانی و رفتاری، طیف وسیعی از اختلالات برون نمود، درون نمود و شیوه پایین (پرخاشگری، اختلال سلوک، افسردگی واضطراب، آگروفوبیا، اسکیزوفرنیا و...) را شامل می شوند که به طور قابل ملاحظه ای بر گستره ای از عملکردهای تحصیلی، اجتماعی و شناختی کودکان و نوجوانان تأثیر منفی می گذارند. اگرچه مداخلات درمانی متعددی به بهبود این مشکلات پرداخته اند اما در زمینه تأثیر آموزش های روانشناختی مبتنی بر ذهنیت برای دانش آموزان دارای این اختلال بویژه در زمینه هیجان های تحصیلی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. لذا در این مطالعه به این مسأله که آیا آموزش ذهنیت های طرحواره ای به دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری در بهبود هیجان های تحصیلی آن ها مؤثر است، پرداخته شد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش روانشناختی ذهنیت های طرحواره ای بر بهبود هیجان های تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دارای اختلال های هیجانی و رفتاری (14-15) سال بودند که از این جامعه نمونه ای شامل 50 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران (2002) و بسته آموزشی ذهنیت های طرحواره ای بود. جهت بررسی نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بهبود معناداری برای گروه آزمایش با افزایش هیجان های تحصیلی مثبت (1441/43 F=و 05/0P< و 96/0 =(h2 وکاهش هیجان های تحصیلی منفی(1957/47 F= و 0/05P< و 0/97 = h2 (در مقایسه با گروه گواه وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش روانشناختی ذهنیت های طرحواره ای به دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری، بواسطه افزایش هیجان های تحصیلی مثبت و کاهش هیجان های تحصیلی منفی می تواند موجب بهبود هیجان های تحصیلی آن ها و لذا تغییرات مثبت در عملکرد تحصیلی آن ها شود.
نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۳۵۸-۱۳۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه روابط عاطفی در زندگی روزمره افراد فراگیر و حائز اهمیت است.
هدف: دراین پژوهش به بررسی نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق ناشی ازشکست عاطفی پرداخته شد
روش: بدین منظور ابتدا پرسشنامه های کیفیت روابط بین فردی(پیرس وهمکاران1991)، باورهای ارتباطی(آیدلسون واپشتاین، 1982) و نشانگان ضربه عشق(راس، 1999) بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردید وسپس ازطریق لینک، ایمیل وشبکه های اجتماعی، برای افراددارای تجربه شکست عاطفی دربازه سنی 18تا38سال به صورت هدفمند درشهر اصفهان ارسال شد. پس ازبررسی داده ها، در نهایت 89 نفر از افراد واجد شرایط درتحلیل آورده شد. افراد با توجه به نمرات درپرسشنامه نشانگان ضربه عشق درسه گروه(کمتر از 9؛ فاقد شکست عاطفی(A)، بین9تا19؛ شکست عاطفی با قابلیت بهبود خودبخودی(B) و 20 و بالاتر؛ افراد باشکست عاطفی نیازمند مداخله درمانی(C))، کد گذاری شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیرملاک و نمراتشان در کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی به عنوان متغیر پیش بینی کننده عضویت گروهی در نظر گرفته شد که با روش تحلیل تشخیصی از طریق نرم افزارspss22 مورد تحلیل قرار گرفت
یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تابع تشخیصی اول(لامبداویلکز: 54/0 و خی دو: 66/47) به طور معناداری با میزان مقادیر ویژه 48/0 به میزان 683/0 توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید(05/0>P). سازه های تفاوت های جنسیتی (53/0)، تعارض بین فردی بادوستان (44/0)، وعمق روابط بین فردی بادوستان (27/0-) به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادر پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق درافراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. درانتها تابع تشخیصی توانست به درستی 5/87 درصد افراد را درگروه (A)و 2/58 ازافراد را در گروه(B) و 7/66 درصد ازافراد را نیز به درستی در گروه (C) جای دهی کند
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سازه های تفاوت های جنسیتی، تعارض بین فردی بادوستان و عمق روابط بین فردی (به طور معکوس) می تواند افراد گروه (C)(با نشانگان ضربه عشق) را ازافراد گروه (A)و (B) به طور مطلوبی تفکیک نماید.
مقایسه اثر بازی های ویدئویی فعال و پایه ورزشی بر رشد مهارت های درشت و انگیزش در دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۲۶-۱۴۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده اند مهارت های حرکتی ساده از جمله پیش نیازهای رشد مهارت های حرکتی پیشرفته تر به حساب می آیند. با وجود مطالعات گسترده در حوزه مهارت های حرکتی، به تأثیرگذاری بازی های ویدئویی فعال و پایه ورزشی بر ارتقای مهارت های حرکتی کمتر پرداخته شده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر بازی های ویدئویی فعال و پایه ورزشی بر رشد مهارت های حرکتی درشت و انگیزه در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 10-8 ساله پسر در سال 1400 شهرستان اهواز بود. 60 کودک 10-8 ساله با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفری (2 گروه تجربی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار تحقیق، آزمون برونینکس اوزرتسکی، پرسشنامه انگیزش و دستگاه ایکس باکس 360 کینکت بود. در ابتدا داده های پیش آزمون مهارت های درشت و انگیزش اخذ گردید. گروه های تحقیق به مدت 8 هفته، 2 بار و هر جلسه 30 دقیقه تمرین کردند. در انتهای جلسات تمرین، پس آزمون مهارت های درشت و انگیزش گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بازی های ویدئویی فعال و پایه ورزشی بر رشد مهارت های درشت و انگیزش تأثیر معناداری داشتند (0/05 P<). همچنین تفاوت معناداری بین بازی های ویدئویی فعال و پایه ورزشی وجود نداشت (0/05 P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده مبنی بر اثربخشی بازی های ویدئویی فعال و پایه ورزشی بر رشد مهارت های درشت و انگیزش در دانش آموزان، آموزش استفاده از بازی فعال ویدئویی برای ارتقای مهارت های حرکتی درشت در دانش آموزان توصیه می شود.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۶۰-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای شفقت به خود بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد در بازه سنی 18 تا 64 سال در سال 1400 در شهر تهران بود. تعداد 412 شرکت کننده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ – short، گارنفسکی، کرایج و اسپینهوون، 2002)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید، 1990) و مقیاس شفقت به خود (SCS، نف، 2003) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 23و AMOS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مدل فرضی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازش یافته از طریق شفقت به خود معنا دار بود (05/0p < ). همچنین اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته نیز از طریق شفقت به خود معنا دار بود (05/0p <). علاوه بر این اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی بر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان از طریق شفقت به خود معنادار نبود (05/0p > ). بر اساس نتایج شفقت به خود می تواند در رابطه بین سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای ایفا کند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به MS در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
85 - 113
حوزههای تخصصی:
بیماری MS علاوه بر اثرات مخرب جسمانی، مشکلات هیجانی و روانشناختی نیز به دنبال دارد. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی در زنان مبتلا به m.s در شهر ارومیه بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان مبتلا به M.Sمراجعه کننده به انجمن M.S شهر ارومیه در سال 1398 بود ، که از بین آ ن ها یک نمونه 45 نفری به صورت داوطلب انتخاب شد ند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایشی اول، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا شد ، و برای گزوه آزمایشی دوم واقعیت درمانی اجرا شد، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس حساسیت اضطرابی ریس و پترسون،(1985)، بود. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش حساسیت اضطرابی، بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز(MS)اثر داشته اند، و بیشترین تاثیر را مداخله پذیرش و تعهد p(<0/05) بر کاهش حساسیت اضطرابی داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش حساسیت اضطرابی فراهم می کند، مشاوران و روانشناسان بالینی می توانند برای کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به M.S از هر دو مداخله درمانی استفاده نمایند.
واکاوی عوامل انگیزشی استفاده از رسانه های اجتماعی مجازی در بین نوجوانان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، واکاوی عوامل انگیزشی استفاده از رسانه های اجتماعی مجازی در بین نوجوانان بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بدین منظور، 17 نفر از نوجوانان دختر 14 تا 16 ساله که در استفاده از رسانه های اجتماعی دچار بدکارکردی بودند به روش نمونه گیری هدفمندِ بر اساس معیار انتخاب شدند. سپس عوامل انگیزشی استفاده از رسانه های اجتماعی از دیدگاه آن ها به کمک مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت داده ها طبقه بندی و کدگذاری شده و نتایج با استفاده از روش گزارش روایی بیان شدند. یافته ها: تحلیل تجارب، منجر به شناسایی7 مضمون اصلی شامل رابطه همزیستی با همسالان ، حضور همه جانبه، تنظیم هیجان، ایده آل سازی در برابر عادی سازی، مقایسه ی اجتماعی، کارکرد و پاسخ به مسائل وجودی- انسان گرا شد که هر یک به ترتیب 5، 7، 8، 4، 5، 15 و 3 مضمون فرعی را شامل شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی آن است که استفاده دردسرساز نوجوانان از شبکه های اجتماعی نه به انگیزه ی جدید یا مد روز بودن بلکه به صورت هدفمند و به انگیزه برآورده شدن نیازهای اساسی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) صورت می گیرد. لذا لازم است متولیان امر ضمن به رسمیت شناختن نیازها و انگیزه های این گروه، از فرصت فناورانه ی شبکه های اجتماعی، برای پاسخ گویی مناسب به نیازهای مغفول مانده ی آن ها در دنیای واقعی برنامه ریزی کنند. همچنین مشاوران می توانند با در نظرداشتن انگیزه های مذکور درجهت اقدامات پیشگیرانه و یا طراحی محتواهای فناورانه ی هدفمند برای نوجوانان وارد عمل شوند.
اثربخشی رویکرد درمان مثبت نگر بر کیفیت خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثر رویکرد درمان مثبت نگر بر بهبود خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس بود . روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1397 بود. نمونه پژوهش 24 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بودند که از میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شناسایی و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری (گروه آزمایشی و گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، مدیریت درد، استفاده شد. برای گروه های آزمایش 8 جلسه درمانی 60 دقیقه ای برگزار شد، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر مدیریت درد و کیفیت خواب بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مؤثر بوده است (001/0> P ) . نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که روان درمانی مثبت نگر بر متغیرهای روان شناختی مؤثر و از آن ها به عنوان درمان های مکمل در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس می توان استفاده کرد.
پیش بینی خردمندی بر اساس مولفه های تجارب دانشگاهی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
250 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین یک مدل معادلات ساختاری برای سنجش روابط مستقیم و غیر مستقیم خردمندی بر اساس مولفه های تجارب دانشگاهی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش حاضر در حوزه طرح های توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری دانشگاه تهران در سال 99-1398 تشکیل می دادند که به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس حداقل آزمودنی مورد نیاز به ازای متغیرهای آشکار در مدل، تعداد ۳۵۷ نفر بود. روش نمونه-گیری، خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بود. به منظور گردآوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های خردمندی اشمیت و همکاران (2012)، تجارب دانشگاهی پیس و کووه (2002) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و AMOS-22 صورت گرفت. ارزیابی مدل پژوهش با استفاده از شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری و با تکنیک تحلیل مسیر صورت گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که تجارب دانشگاهی قادر به پیش بینی مستقیم خردمندی بوده و دارای اثر مستقیم و معنادار می باشد. تعیین معناداری اثر غیر مستقیم نیز حاکی از آن است که انعطاف پذیری شناختی نقش میانجی گری داشته و سهم واسطه گری آن بین متغیرها به صورت کامل است. در نتیجه داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.
نقش ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا ویروس، محدودیت های به وجودآمده، تعطیلی مراکز آموزشی، ناشناخته بودن و ابهامات شناختی این ویروس و نرخ مرگ ومیر ناشی از آن، اضطراب بالایی را به افراد وارد می کند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای رابطه بین ذهن آگاهی و اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود و تعیین برازش مدل براساس داده های تجربی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. 380 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد (193 دختر و 187 پسر) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ذهن آگاهی، شفقت به خود و اضطراب کرونا به صورت آنلاین پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان دادند مدل مفروض با داده های تجربی برازش دارد؛ ذهن آگاهی به طور مستقیم بر اضطراب کرونا اثر معنی دار داشت. همچنین، اثر مستقیم شفقت به خود بر اضطراب کرونا معنی دار بود. افزون بر این، ذهن آگاهی به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود بر اضطراب کرونا تأثیر داشت.
مقایسه اثر بخشی آموزش زوج درمانی شناختی –رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش زوج درمانی شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار انجام شد.
روش: بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، از بین جامعه آماری(زنان باردار نخست زا) با لحاظ نمودن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی درسه گروه 20 نفره(دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. شرکت کننده های آزمایش در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش شناختی-رفتاری و مدلEIS قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکردند.ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها در پیش آزمون-پس آزمون – پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بود.داده ها با استفاده از میانگین، تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هردو رویکرد شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی و خرده مقیاسهای آن مؤثر هستند و بین اثربخشی آنها در این زمینه تفاوت وجود دارد. مدلEIS نسبت به رویکرد شناختی-رفتاری تاثیر بیشتری بر رضایت زناشویی و خرده مقیاس های موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، رابطه جنسی، و جهت گیری مذهبی داشت ولی در خرده مقیاس مدیریت مالی اثربخشی رویکرد شناختی-رفتاری بیشتر بود
نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گرفت با وجود تفاوت بین این دو رویکرد هردو در زمینه رضایت زناشویی و خرده مقیاس های آن مؤثر هستند اما با توجه به اثربخشی بیشتر مدل EIS در رضایت زناشویی و بیشتر خرده مقیاس های آن، می توان از آن در دوران بارداری به عنوان روش کارآمدتر در کنار سایر مراقبت ها، استفاد کرد.
The effectiveness of cognitive hypnosis therapy on women's sexual desire and marital satisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effectiveness of cognitive hypnosis therapy on sexual desire and marital satisfaction of women. The study's design was semi-experimental and pre-test and post-test with the control group. The statistical population included all women referred to Babolsar Eltiam psychological clinic and then 22 women were selected by available sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (11 women for each group). The experimental group was received cognitive hypnotherapy for 11 sessions and each session lasting 90 minutes; while the control group did not receive any intervention during this research. Both groups compeleted the Apt and Halbert (HISD) Sex Desire Scale and Enrich Marital Satisfaction Scale (ESQ-47) in two stages of pre-test and post-test. The collected data were analyzed using covariance analysis statistical method. The results of covariance analysis showed a significant difference between the performance of both experimental and control groups in the scores of developmental functions of Sexual Desire and marital satisfaction in post-test stage (P<0/001) Based on the findings of the study, it can be concluded that cognitive hypnosis therapy is effective in increasing marital satisfaction and improving women's Sex Desire. Consequently, marital satisfaction and improve women's Sex Desire promote by cognitive hypnosis therapy.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و تغییر بر تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری در نوجوانان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
۱۱۸-۱۰۰
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه برای بهبود نشانه های مرضی اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی مداخلاتی طراحی شده است، با وجود این برای کاهش تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری، اقدامات درمانی امیدوارکننده ای انجام نشده است. در همین زمینه این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی یک مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی که اخیراً برای بهبود تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری در نوجوانان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی انجام شد. روش: این مطالعه از نوع آزمایشی تک بررسی با خطوط پایه چندگانه و دوره پیگیری است. نمونه مورد مطالعه شامل 4 نوجوان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی در دامنه سنی 15 الی 18 سال بود که از یک مرکز درمانی جامع در شهر رشت در سال 1399-1400 با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس تکانشگری بارت (پاتن و همکاران، 1995) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران،1390) استفاده شد. درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و تغییر در قالب 12 جلسه هفتگی 45 دقیقه ای اجرا شده و هر جلسه شامل یک تمرین ذهن آگاهی 3 تا 16 دقیقه ای و نیز مرور تمرین خانگی و ارائه تکلیف خانگی جدید بود. از اندازه اثر، تغییر پایا، و درصد داده های غیرهمپوش برای ارزیابی معناداری آماری؛ و از درصد بهبودی برای ارزیابی معناداری بالینی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بر طبق سه شاخص تغییر پایا، اندازه اثر، و درصد داده های غیرهمپوش، اثربخشی این مداخله در کاهش تکانشگری و خطرپذیری از نظر آماری معنادار بود، اما شاخص درصد بهبودی نتوانست معناداری بالینی آن را نشان دهد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و تغییر با تأثیر گذاشتن بر آگاهی از تجربه حال حاضر و تقویت مدیریت هیجان ها، قابلیت آن را دارد که تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری را در نوجوانان با اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی کاهش دهد.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان مقطع متوسطه دوم در شهر نوشهر بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به مراکز و کلینیکهای این شهر مراجعه کرده اند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) از دانش آموزان دارای اضطراب امتحان خواهند بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم میشوند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان شفقت به خود قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980)، مقیاس خودانتقادی لویز و پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی کنلی (1989) موردسنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 23 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که شفقت به خود بر خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان اثربخش است، بدین معنا که شفقت به خود منجر به بهبود خودانتقادی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان میگردد.
واکاوی علل عدم تزریق واکسن COVID-19 در جامعه ایرانی: یک پژوهش پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه انجام واکسیناسیون یکی از راه های پایان پاندمی بیماری کووید-19 قلمداد می شود، با وجود این بسیاری از افرادی که دسترسی به واکسن دارند از دریافت آن خودداری می کنند. هدف پژوهش حاضر واکاوی دلایل افرادی بود که علی رغم در دسترس بودن واکسن کووید-19 از دریافت آن خودداری می کردند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی است و در سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه ایرانیان 18 تا 55 ساله ساکن ایران تشکیل دادند که تا زمان شروع پژوهش هیچ نوع واکسنی برای بیماری کووید-19 دریافت نکرده بودند. از میان آن ها 35 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تحلیل داده ها روش هفت مرحله ای کلایزی بود. یافته ها شامل 26 کد اولیه، 12 خوشه و سرانجام 6 مضمون اصلی بودند که مضامین اصلی شامل «ابهام»، «ناکارایی»، «بی اعتمادی»، «تبلیغات»، «ترس» و «بی نیازی» می باشند. ممکن است بتوان نتیجه گیری کرد که سیاست گذاری بهداشتی حول این مضامین در رسانه های جمعی و آموزش مداوم مردم با تکیه بر ابهام زدایی، اعتمادزایی و ایجاد اطمینان خاطر برای اجتناب کنندگان از تزریق واکسن، می تواند منجر به کاهش فرار و اجتناب از دریافت واکسن و بهبود ایمنی جمعی شود.
پیامدهای بیماری کووید 19بر افراد با کم توانی ذهنی و خانواده آن ها: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کووید 19 تأثیر های عمیقی بر جمعیت در سراسر جهان داشته است و در سراسر جهان، سلامت روان شناختی و جسمانی افراد را به خطر انداخته است. افراد با کم توانی ذهنی یک گروه آسیب پذیر به ویژه در برابر تهدیدهای ناشی از بیماری کووید 19 هستند. هدف پژوهش حاضر مروری بر پژوهش های انجام گرفته در زمینه پیامدهای بیماری کووید 19 بر افراد با کم توانی ذهنی بوده است. روش بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت یک مطالعه مروری نظام مند بود است. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی مرتبط با بیماری کووید 19، افراد با کم توانی ذهنی و خانواده آنها در بین سال های 2022-2019 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی، ساینس دایرکت، اریک، ابسکو، گوگل اسکولار اسکوپوس، پاب مد، اس.آی.دی، مگیران و نورمگز بود. و کلید واژه های کرونا، افراد با کم توانی ذهنی و خانواده آنها جست و جو شده است. در جست و جوی اولیه 70 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 31 مقاله که مرتبط با پیامد بیماری کووید 19 در افراد با کم توانی ذهنی و خانواده های آنها بود، انتخاب شدند. از بین آنها 6 مقاله به دلیل عدم دسترسی به متن کامل مقاله ، 5 مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف گردید و نهایتاً 20 مقاله انتخاب گردید. نتایج نشان داد به دلیل آسیب پذیری افراد با کم توانی ذهنی در برابر عفونتِ بیماری کووید 19 و عواقب اجتماعی، آموزشی روانشناختی و سلامتی آن ضروری است، متخصصان و دست اندرکاران ضمن شناخت پیامدهای بیماری کووید 19 بر افراد کم توان ذهنی زمینه را برای پیشیگری، آموزش، مداخله و درمان این افراد و خانواده های آن ها فراهم آورند.