فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
120 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای کم توانی ذهنی مدارس ابتدایی کم توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399 1398، و مادران آن ها بودند. 298دانش آموز (از 878دانش آموز) با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). داده ها با آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارت های اجتماعی و ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه ویژگی های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان در مدراس می توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آن ها را ایجاد نمود.
تبیین الگوی ارتباط بین فردی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نیاز به رابطه، نیازی ذاتی در انسان هاست که زمینه ساز شکل گیری مجموعه ای از روابط در زندگی آنها می باشد. تنظیم این روابط نقش مؤثری در سلامت روانی فردی و اجتماعی انسان ها دارد و دین اسلام در این زمینه دارای نگاه ویژه ای است. هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی ارتباط بین فردی براساس منابع اسلامی برای سازمان دهی ارتباطات بین فردی است. در این پژوهش، از روش «تحلیل مفهومی محتوایی» استفاده شد. همچنین از شاخص «روایی محتوا» (CVI) به منظور تأیید روایی استنباط به عمل آمده مبتنی بر نظر ده کارشناس خبره استفاده گردید. یافته ها نشان داد الگوی ارتباط بین فردی اسلامی مبتنی بر عقل ورزی ارتباطی است؛ به این معنا که در آن، مؤلفه های ساختی «احسان » و «پرهیز از اسائه»، مؤلفه های نگهداری «استبشار» و «شکر» و مؤلفه های بازساختی ارتباط «استغفار» و «بردباری غفران» به صورت مجموعه ای و باهم به کار گرفته می شوند. هرکدام از CVI و CVR به دست آمده نیز 1 (یک) بود که نشان دهنده صحت استنباط چهار موقعیت ارتباطی از روایت مبنا در حد کاملاً مطلوب است.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بی خوابی بر تنظیم هیجانی و باورهای ناکارآمد خواب در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: بدن هر فرد بعد از یک روز طولانی به خواب مناسب و کافی شبانه نیاز دارد تا بتواند نیروی از دست رفته اش را بازیابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بی خوابی بر تنظیم هیجانی و باورهای ناکارآمد خواب در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی، با پیش آزمون و پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را 43 مراجعه کننده به درمانگاه اختلالات خواب بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و 2 کلینیک خصوصی متخصصان روان پزشک دارای فلوشیپ خواب شهر تهران در سال 99 تشکیل دادند. از بین این 43 نفر 36 نفر با در نظر گرفتن معیارهای ورود به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند که به صورت تصادفی در گروه های پژوهش معادل شدند. در نهایت، با توجه به ریزش نمونه های بررسی شده 20 بیمار به عنوان نمونه آماری اصلی، 10 نفر در گروه آزمایش (درمان شناختی رفتاری بی خوابی ) و 10 نفر در گروه کنترل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری در نمرات تنظیم هیجان و باورهای ناکارآمد خواب بین گروه آزمایش با گروه کنترل در مرحله پس آزمون نشان داد (0/05>P). نتایج آزمون پیگیری حاکی از پایداری اثر آزمایشات درمانی بر نمرات تنظیم هیجان و باورهای ناکارآمد خواب بین گروه آزمایش با گروه کنترل نسبت به پیش آزمون بود (0/05>P). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر معنادار درمان شناختی رفتاری بی خوابی بر تنظیم هیجانی و باورهای ناکارآمد خواب در بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی می توان این درمان را برای بهبود افراد مبتلا به این اختلال در درمانگاه های اختلال خواب و روان پزشکی استفاده کرد.
پیش بینی تعهد زناشویی براساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با نقش واسطه ای هوش هیجانی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
631 - 657
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی در زنان با نقش واسطه ای هوش هیجانی بود. روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1397 بود. به این صورت که در انتخاب مراکز مشاوره از نمونه گیری تصادفی به قید قرعه استفاده شد. بدین منظور ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شد؛ سپس از هر منطقه سه مرکز مشاوره به شکل تصادفی و به قید قرعه انتخاب و بر اساس نرم افزار سمپل پاور 300 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر (1998)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای (1984) و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (2002) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها : نتایج در سطح 99 درصد اطمینان نشان داد که الگوی ساختاری می تواند تعهد زناشویی را بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجی گری هوش هیجانی پیش بینی کند (120/0= β ) و از برازش مطلوبی برخوردار است. مسیر مستقیم تمایزیافتگی (39/0= β ) و الگوهای ارتباطی (57/0= β )، و هوش هیجانی (28/0= β ) بر تعهد زناشویی معنادار و مسیر غیرمستقیم نشان داد که تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجیگری هوش هیجانی بر تعهد زناشویی شدت اثر مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با تقویت هوش هیجانی هریک از زوج ها، تمایزیافتگی و نوع الگوهای ارتباطی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
رابطه شبکه های اجتماعی انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی کرونا فوبیا دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
209 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش استفاده از شبکه های اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی کرونا فوبیا دانش آموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در مطالعه حاضر، 170دانش آموز به صورت روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه های ترس از کرونا آهورسو و همکاران (2019)؛ استفاده از شبکه های اجتماعی شی و همکاران (2014)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و حساسیت اضطرابی تیلور و همکاران (2007) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از شبکه های اجتماعی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا همبستگی مثبت و معناداری دارند (01/0>P). در مقابل، بین انعطاف پذیری شناختی با کرونا فوبیا رابطه منفی معناداری بدست آمد (01/0>P). نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پژوهش به طور معناداری توانستند 61 درصد از تغییرات کرونا فوبیا را پیش بینی کنند. نتیجه گرفته می شود که بین شبکه های اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی و حساسیت اضطرابی با کرونا فوبیا دانش آموزان رابطه مستقیمی وجود دارد. از آنجایی که دو سال از شیوع کووید-19 گذشته است و همچنان این ویروس کشنده در حال جهش است، لازم است تدابیری در جهت کنترل استفاده از شبکه های اجتماعی و افزایش سلامت روانشناختی دانش آموزان اتخاذ گردد.
اثربخشی سکس درمانی بر خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: کنش جنسی مناسب سهم بسزایی در بهداشت و سلامت زوجین ایفا می کند. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی سکس درمانی بر خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه هشت تهران در تابستان سال 1395 بودند که تعداد 30 زوج (60 نفر) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گروه گواه (15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 60 دقیقه ای سکس درمانی قرار گرفت؛ اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی جنسی وزیری و کاشانی (1378)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی زوجین ووندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: نتایج مقایسه اطلاعات جمعیت شناختی نشان داد که بین گروه های پژوهش از نظر سن، جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). مداخله سکس درمانی به طور معناداری موجب افزایش خودکارآمدی جنسی (622/10F=، 003/0 = P) و صمیمیت زناشویی (959/14F=، 001/0 = P) در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر تاثیر آموزش سکس درمانی بر افزایش خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود. مشاوران و درمانگران خانواده می توانند از این شیوه درمانی در کنار سایر روش های درمانی جهت حل مشکلات زناشویی زوجین بهره ببرند.
رابطه ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری با درگیری تحصیلی دانشجویان: ارائه مدل تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
169 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری بر درگیری تحصیلی دانشجویان بود. از جامعه آماری، 242 نفر دانشجو به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات که یا استفاده از رسانه های اجتماعی و به صورت آنلاین انجام شد، از پرسش نامه 5 عاملی ثبات قدم (داکورث،2007)، مقیاس اصلاح شده سرسختی نسخه نروژی (هیستد، اید، جانسون، لابرگ و توماس جانسون،2010)، پرسش نامه تاب آوری (جانسون و همکاران، 2013) و درگیری تحصیلی (ریو، 2013) استفاده شد. داده های به دست آمده از نمونه با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Amos و به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درگیری تحصیلی دانشجویان به صورت مستقیم توسط ثبات قدم، سرسختی روانشناختی و تاب آوری پیش بینی می شود. مطابق با یافته ها درگیری تحصیلی به صورت غیرمستقیم و از مسیر تاب آوری، توسط ثبات قدم پیش بینی می-شود. همچنین سرسختی روانشناختی از طریق نقش واسطه ایی ثبات قدم بر درگیری تحصیلی دارای اثر غیرمستقیم و معنادار بود. نتایج پژوهش در مسیر سرسختی به درگیری تحصیلی توسط تاب آوری به صورت غیرمستقیم تأیید نشد. نتایج بیانگر آن است که 16% از درگیری تحصیلی دانشجویان از طریق ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری تبیین می شود. همچنین 28% از درگیری تحصیلی را متغیرهای ثبات قدم و سرسختی توسط تاب آوری تبیین می کنند.
عوامل روانشناختی موثر بر فرهنگ و آگاهی امنیت سایبری در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل روانشناختی موثر بر فرهنگ و آگاهی امنیت سایبری در دوره شیوع کووید-19 به روش کیفی و از نوع تحلیل مضمون انجام شد. داده های پژوهش از اسناد بالادستی که شامل کلیه مقالات معتبر منتشر شده در سال های 2020 الی 2022 در داخل و خارج کشور بوده است، با 4 کلیدواژه (فرهنگ، آگاهی، امنیت سایبری، عوامل روانشناختی) در پایگاه های سیویلیکا، نورمگز، مگ ایران، گوگل اسکولار، ساینس دایرکت جمع آوری و در چارچوب نرم افزار MAXQDA مورد بررسی قرار گرفته است. معیار ورود مقالات به پژوهش، محتوی قابل اجرا برای سوال پژوهش و مطالعات مربوط به متغیر هدف و معیارهای خروج خلاصه مقالات، فصل های کتاب، گزارش های کوتاه و عدم دسترسی به متن کامل مقاله بوده است. سنجش روایی با استفاده از روایی محتوی و برآورد پایایی داده ها با استفاده از روش هولستی انجام شد. یافته ها نشان داد از مجموع 44 مضمون شناسایی شده از کدگذاری اسناد و متون بالادستی، 6 مضمون فرعی (روانشناختی، رفتاری، خانوادگی-اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و فنی)، تشکیل شد. براساس یافته ها، در بین کلیه مضمون های فرعی شناسایی شده، بیشترین مضمون ها مرتبط با مضمون روانشناختی بوده (16 مضمون) که در آن مضمون های خودکارآمدی، دلبستگی، استرس عاطفی، هیجانات، افکار و باورها، نگرش، انگیزش، ویژگی های شخصیتی و سلامت روان مضامینی بودند که دارای اهمیت ویژه ای هستند.
ارزیابی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167-181
حوزههای تخصصی:
مشکلات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی الگوی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری است. روش پژوهش «توصیفی» از نوع تحلیل مسیر است. برای انجام پژوهش 374 تن از دانش آموزان متوسطه شهر کرج در سال 1397 1398 به روش «خوشه ای» انتخاب و پرسشنامه های «دینداری»، «سلامت روان»، «مذهبی بودن والدین» و «سبک های فرزند پروری» را تکمیل کردند. نتایج ضریب همبستگی نشان داد: بین مذهبی بودن والدین، دینداری و سبک فرزندپروری «مقتدرانه» با سلامت روانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما دو سبک فرزندپروری «سهل گیرانه» و «مستبدانه» با سلامت روان ارتباط منفی داشتند. بالاترین همبستگی نیز بین مذهبی بودن والدین و سلامت روان گزارش شد. همچنین نقش واسطه ای دینداری در رابطه متغیرهای مذهبی بودن والدین و سبک فرزندپروری مقتدرانه با سلامت روان معنا دار بود. با توجه به نتایج می توان گفت: انتخاب سبک مناسب تربیت فرزندان، مذهبی بودن والدین و دینداری می تواند در سلامت روانی افراد تأثیرگذار باشد.
مدل کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان با تاکید بر ابعاد (تسهیلات پژوهشی، تسهیلات عمومی و فرصت های کارآفرینی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:کیفیت زندگی دانشگاهی به عنوان رضایت از زندگی در دوران دانشجویی، به صورت رضایتمندی از زندگی عمومی است که در دانشگاه احساس می کنند. به اندازه گیری انتظارات و خواسته های دانشجویان می پردازد و فقط مربوط به محیط کلاس درس نمی شود. بنابراین هدف از این پژوهش ارایه مدل کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان است. روش ها:پژوهش حاضر به سنت پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد. محیط پژوهش، شامل منابع دست اول بانکهای اطلاعاتی علمی معتبر در حوزه مطالعات کیفیت زندگی دانشگاهی که مقالات خارجی در فاصله زمانی سالهای1992تا2019 و مقالات داخلی در فاصله زمانی سال های1390 تا 1398 نمایه شده. ابزار مصاحبه، اعضای هیات علمی و روش نمونه گیری هدفمنددر دسترس است،پس از دسته بندی 117سوال اولیه،روایی محتوایی آنها به دو روش کیفی (نظر 10نفر از متخصصان) و کمی(بررسی میزان توافق هر سوال با استفاده از ضریب روایی محتواییCVR) انجام شد. بعضی سوالات که روایی آنها پایین بود حذف شد.با استفاده از ضریب هولستی،پایایی پرسشنامه 90/0براورد شد. یافته ها:تجزیه و تحلیل دادها با روش تحلیل محتوی با رویکرد استقرایی نشان داد متغیرهای تسهیلات پژوهشی با دو مولفه،تسهیلات عمومی با چهار مولفه و فرصت های کارآفرینی با دو مولفه از عوامل تشکیل دهنده کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان هستند. نتیجه گیری:با توجه به اهمیت نقش دانشجویان در پیشبرد اهداف جامعه و نیز اهمیت کیفیت زندگی آنان به عنوان عاملی مهم در موفقیت دانشگاهها در انجام مأموریت خود؛توجه و بکارگیری ملاکهای ارائه شده در مدل پیشنهادی برای تصمیم گیرندگان میتواند یکی از راههای بهبود کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان باشد.
تاثیر آموزش چهره به چهره بر اصلاح سبک زندگی بیماران تحت جراحی اسلیو گاسترکتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیر شدن عمل جراحی چاقی در سطح کشور موجب نیاز به یک مراقبت ویژه و آماده سازی روحی و روانی این بیماران به صورت مداخله آموزشی ضروری می باشد. بنابراین با توجه به اهمیت سبک زندگی در حفظ و نگهداری وزن مطلوب و کاهش عوارض مشکلات جراحی، هدف از این مطالعه تاثیر آموزش چهره به چهره بر اصلاح سبک زندگی بیماران تحت جراحی اسلیو گاسترکتومی بود. روش کار: این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی است که در مهر سال ۱۳۹8 در بخش جراحی بیمارستان حضرت ولیعصر شروع و تا فروردین سال 1399 به طول انجامید. جامعه پژوهش کلیه بیماران تحت عمل جراحی اسلیو گاسترکتومی بودند که تعداد70 بیمار با توجه به معیار های ورود، به صورت هدفمند انتخاب، سپس به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. روز قبل از جراحی مداخله آموزش چهره به چهره اصلاح سبک زندگی انجام شد و همچنین قبل و دو ماه بعد از جراحی، ارزشیابی با پرسشنامه سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت دو در دو گروه اجرا گردید. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: اکثر شرکت کنندگان، 48 نفر (60/68 درصد) زن، 47 نفر (2/67 درصد) متأهل،40 نفر (1/57 درصد) خانه دار و 35 نفر (50 درصد) مدرک دیپلم داشتند. نتایج آزمون تی زوجی پس از مداخله نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمرات کسب شده در گروه آزمون و شاهد به ترتیب ( 1/2± 2/30) و (1/3 ± 4/23) بود، که نشان دهنده اختلاف معنی دار بین دو گروه بعد از مداخله است (000/0 P =). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت روش آموزش چهره به چهره در بهبود سبک زندگی بیماران بعد از جراحی اسلیو گاسترکتومی و نقش ویژه پرستاران در آموزش به بیمار، توجه به این روش آموزشی امری ضروی به نظر می آید. بنابراین برنامه ریزی جهت اجرای آموزش مذکور، در جهت کاهش عوارض و مشکلات بالینی بیماران پیشنهاد می گردد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر تاب آوری بیماران قلبی- عروقی پس از عمل جراحی قلب باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
21 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری های قلبی و عروقی از جمله بیماری هایی هستند که علاوه بر علل جسمانی، دارای علت های روانشناختی متعددی نیز می باشند و از این رو مداخلات روانشناختی نیز می تواند در این بیماری ها سودمند باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر تاب آوری بیماران قلبی- عروقی پس از عمل جراحی قلب باز بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون، همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی بیماران قلبی- عروقی پس از عمل جراحی قلب باز در بیمارستان منتخب آجا تهران در سال 1400 بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند، به پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون (2003) پاسخ دادند و تحت 14جلسه روان درمانی قرار گرفتند. شیوه آماری مورد استفاده نیز شامل تحلیل کوواریانس چند متغیره بود که از طریق نرم افزار آماری spss-23 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد درمان شناختی- رفتاری باعث ایجاد تفاوت معنادار در مؤلفه های تصور از شایستگی فردی، پذیرش مثبت تغییر و تأثیرات معنوی در دو گروه آزمایش و کنترل شد، به طوری که گروه آزمایش در پس آزمون، در این مؤلفه ها میانگین نمرات بیشتری را نسبت به گروه کنترل کسب کرده بودند. نتیجه گیری: از این روش درمانی علاوه بر مداخلات پزشکی، می توان برای کسانی که مشکلات قلبی- عروقی دارند و جهت افزایش تاب آوری به منظور سازگاری با محدودیت های بعد از عمل جراحی قلب باز و مواجهه با عوامل استرس زا استفاده کرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۷۸۰-۷۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: با وجود این که پژوهش های بسیاری در ارتباط با تاب آوری عمومی یا روانشناختی تمرکز دارند اما پژوهش های اندکی در ایران به مسئله ی تاب آوری تحصیلی توجه کرده اند، همچنین مداخله ای که به صورت کاربردی تعلق به مدرسه دانش آموزان را افزایش دهد در پژوهش مورد توجه قرار نگرفته است، بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که آیا آموزش ذهن آگاهی می تواند بر بهبود تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان اثرگذار باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزانِ دختر دوره اول متوسطه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و همراه با دوره پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزانِ دختردوره اول متوسطه شهر تهران در سال 1397-1396 بودند. تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004)، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و جلسات درمان آموزش ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2002) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مختلط تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش معنادار تاب آوری تحصیلی (0/01 p<) و احساس تعلق به مدرسه (0/01 p<) دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است. همچنین این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: از یافته های بالا می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی به واسطه بالا بردن آگاهی دانش آموزان نسبت به زمان حال، منجر به افزایش تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان گردید. تکرار تحقیقات با نمونه های بیشتر در مناطق مختلف مورد نیاز است.
مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۱۰-۱۸۰
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسه ای، و جامعه آماری شامل زوج هایی می شود که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته و گروه دیگر این تجربه را نداشتند، و در سال 1398-1397 در شهر تهران سکونت داشتند. نمونه پژوهش شامل دو گروه از زوجین بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته اند را از مراکز مشاوره بیدار و نیک روان جمع آوری کرده و 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج نداشته اند را از دانشگاه ها و سرا های محله انتخاب شدند در مجموع 60 زوج در نظر گرفته شد. به سه پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001)، تعهد (آدامز و جونز، 1997) و رضایت زناشویی (انریچ، اولسون و همکاران، 1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و همچنین روش تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه، از بین ابعاد صمیمیت زناشویی در بعد صمیمیت روان شناختی تفاوت معنی داری دارد و مقایسه ابعاد تعهد زناشویی در دو گروه پژوهش نشان داد که در بعد تعهد شخصی تفاوت معنادار وجود دارد. در رابطه با مقایسه ابعاد رضایت زناشویی نتایج نشان داد که گروه مشاوره رفته در کودکان و فرزند پروری به صورت معناداری میانگین بالاتری از گروه مشاوره نرفته کسب کرده اند. نتیجه گیری: در برنامه های مشاوره پیش از ازدواج نیاز است آموزش ها و مداخله های لازم در جهت ارتقاء صمیمیت، تعهد و رضایت زناشویی در نظر گرفته شود.
روایی، پایایی و ساختارعاملی مقیاس 16 آیتمی خیال پردازی ناسازگارانه در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر روایی، پایایی و ساختارعاملی مقیاس 16 آیتمی خیال پردازی ناسازگارانه در جامعه ایرانی بود. روش: پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی و همبستگی بود. نمونه شامل 300 نفر از دانشجویان بود که به شیوه نمونه گیری آنلاین گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور بررسی روایی واگرا و همگرا از مقیاس تجارب تجزیه ای و پرسشنامه پذیرش و عمل - نسخه دوم استفاده شد. برای استخراج نتایج، ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی و همبستگی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی در این پرسشنامه سه عامل شامل خیال بافی مداخله گر، خیال بافی پایدار، خیال بافی وابسته را در جمعیت دانشجویان ایرانی آشکار کرد. تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد که الگوی سه عاملی از برازش قابل قبولی برخوردار است. میزان آلفای کرونباخ برای عامل اول برابر با 90/0، عامل دوم برابر با 86/0، عامل سوم برابر با 79/0 و کل پرسشنامه برابر با 93/0 به دست آمد. بین سه عامل پرسشنامه و نمره ی کل خیالبافی ناسازگارانه با پذیرش و عمل رابطه ی معکوس و معنی دار وجود دارد که این حاکی از روایی واگرای این ابزار است. همچنین بین سه عامل پرسشنامه و نمره ی کل خیالبافی ناسازگارانه با مؤلفه های فراموشی تجزیه ای، مسخ شخصیت و واقعیت و جذب و تخیل رابطه ی مستقیم و معنی دار وجود دارد که این حاکی از روایی همگرای ابزار پژوهش حاضر است. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه خیال بافی ناسازگارانه از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی در جامعه دانشجویان ایرانی برخوردار است و می تواند ابزار مفیدی برای ارزیابی خیال بافی ناسازگار باشد.
نقش طرحواره های ناسازگار اولیه (محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی و بی اعتمادی/بدرفتاری) در تعهد زناشویی با واسطه گری نقش های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه شامل محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی، و بی اعتمادی/ بدرفتاری با در نظر گرفتن نقش میانجی گر نقش های جنسیتی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی نوع تحلیل مسیر بود. پژوهش بر روی 300 نفر (168 مرد و 132 زن) از کارمندان متأهل شهر زنجان که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. اطلاعات موردنیاز با استفاده از سیاهه تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسشنامه طرحواره یانگ – فرم کوتاه، و سیاهه نقش جنسیتی بم جمع آوری شدند. داده های پژوهش به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان دادند که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که طرحواره محرومیت هیجانی با تعهد زناشویی همبستگی منفی و معنادار دارد. همچنین نقش جنسیتی مردانگی و زنانگی با تعهد زناشویی همبستگی مثبت و معناداری دارند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که نقش های جنسیتی مردانگی و زنانگی در رابطه ی بین طرحواره محرومیت هیجانی و تعهد زناشویی نقش واسطه ای دارند. همچنین نقش جنسیتی مردانگی در رابطه ی بین طرحواره های رهاشدگی/ بی ثباتی، و بی اعتمادی/ بدرفتاری و تعهد زناشویی نقش واسطه ای دارد. با توجه به یافته های این پژوهش طراحی مداخلاتی در راستای آگاه سازی افراد نسبت به طرحواره هایشان و تعدیل آن در فرآیندهای مشاوره و روان درمانی می تواند گام مؤثری در کمک به حل مشکلات زوجین باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر عاطفه هراسی بر کاهش علائم افسردگی در زنان طیف شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی در مقایسه با درمان مبتنی بر عاطفه هراسی بر کاهش علایم افسردگی زنان طیف شخصیت مرزی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش 120 نفر از زنان دارای علایم طیف شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در بازه مرداد ماه تا مهر ماه 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه افسردگی گلدنبرگ (1971) و مصاحبه براساس معیار های DSM-5 60 زن به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 20 زن) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش اول درمان مبتنی بر ذهنی سازی بتمن و فوناگی (2016) و گروه آزمایش دوم درمان مبتنی بر عاطفه هراسی مک کالو (2003) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه دریافت کردند و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مداخله مبتنی بر ذهنی سازی (41/18=F، 001/0 =P) با اندازه اثر 36/0 و درمان مبتنی بر عاطفه هراسی (35/20=F، 001/0 =P) با اندازه اثر 38/0 بر افسردگی زنان و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که از درمان عاطفه هراسی در کنار دارو درمانی می توان برای بیماران مبتلا به افسردگی استفاده کرد.
نقش میانجیگر خودهای ممکن در رابطه بین چشم انداز زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
29 - 11
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر خودهای ممکن در رابطه بین چشم انداز زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها 255 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1958)؛ توازن خودهای ممکن زادشیر و همکاران (1399) و سیاهه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین چشم اندازهای آینده (01/0>p، 176/0-=β)، حال لذت گرا (01/0>p، 179/0-=β) و گذشته مثبت (01/0>p، 076/0-=β) با اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین چشم انداز گذشته منفی با اضطراب امتحان (01/0>p، 053/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد چشم انداز زمان موجب می شود فرد برای اهداف بلند مدت خود برنامه ریزی کند، این طرح ریزی موجب افزایش تفکر امیدوارانه، داشتن منابع مقابله ای کافی و کارآمد برای تفکر هدفمند و آشنایی با مسیرهای لازم برای رسیدن به اهداف، می شود که در نهایت موجب شده دانش آموز اضطراب امتحان را تجربه نکند.
تدوین ساختار عاملی مقیاس وانمودگرایی تحصیلی بین دانشجویان پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
53 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین و بررسی ساختار عاملی مقیاس وانمودگرایی تحصیلی بین دانشجویان پرستاری بود. لذا تحقیق همبستگی، از نوع تحقیقات توصیفی بوده و جامعه آماری شامل دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. بر اساس نرم افزار G*power حجم نمونه ای به اندازه ۲۲0 نفر از دانشجویان دانشکده پیراپزشکی به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات ابتدا از منابع نظری و تجربی برای طراحی اولیه سؤالات وانمودگرایی تحصیلی استفاده شد. سپس از ابزار محقق ساخته مبتنی بر مبانی نظری و تجربی که شامل 39 سؤال بود، استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های روان سنجی و روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. نتایج تحلیل مبانی نظری و تجربی مرتبط با وانمودگرایی تحصیلی، 39 نشانگر را در این ارتباط در 5 مؤلفه اصلی: احساس ناتوانی، کنترل بیرونی و حمایت های خانوادگی، انتظارات دیگران، احساس فریبکاری و احساس گناه مشخص نمود. تحلیل-های آماری مقدار ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریبی (RMSEA) برابر با 068/0 بوده و درنهایت ابزار وانمودگرایی با 5 مؤلفه نهایی مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج و همخوانی با مبانی نظری و تجربی نتیجه گیری می شود که ابزار وانمودگرایی تحصیلی که در این پژوهش تدوین گردید را می توان برای تشخیص افراد با وانمودگرایی تحصیلی و ارتباط آن با سایر متغیرهای مؤثر بر عملکرد تحصیلی مورداستفاده قرارداد.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سرمایه روانشناختی و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
109-127
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سرمایه روان شناختی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس شاهد شهر دزفول انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و روش نمونه برداری بصورت در دسترس، 30 نفر انتخاب شد و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفری کنترل و آزمایش) گمارده شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانی زاده، 1391) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز، 2007) استفاده شد. همچنین در طی 8 جلسه (90 دقیقه ای) به صورت یک جلسه در هفته و به مدت دو ماه، براساس پروتکل آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیک میلر و همکاران (2007) مورد آموزش قرار گرفتند. در طول ارائه آموزش گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نداشتند و بعد از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته ها نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به طور معناداری موجب بهبود سرمایه روان شناختی با اندازه اثر 56/0 و سرزندگی تحصیلی با اندازه اثر 47/0 گردد (001/0< p). بر این مبنا براساس نتایج حاصله می توان در نظر داشت که رفتاردرمانی دیالکتیک قادر است به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود سرمایه روان شناختی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مورد لحاظ قرار گیرد.