فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج یکی از مهم ترین تصمیم گیری ها در زندگی هر فرد، و رضایت مندی از ازدواج یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی و سلامت روانی است. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ایلام بود؛ براین اساس ۱۲ زوج متقاضی دریافت مشاوره، با روش نمونه گیری داوطلب – هدفمند تعیین و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل (۶ زوج، ۱۲ نفر) و آزمایش (۶ زوج، ۱۲ نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان به دو سنجه خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. جلسات مشاوره به صورت زوجی اجرا شد و هر زوج در ۶ جلسه )جمعاً ۳۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته( تحت مداخله درمانی مبتنی بر زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور موجب بهبود خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل از مرحله پیش آزمون به مرحله پس آزمون تا مرحله پیگیری شده است؛ بنابراین، باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور روش مناسبی برای بهبود زوجین دچار مشکل در خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی زوجین بوده است.
Coping with divorce in men: a scoping review(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۳ - Serial Number ۱۷, Summer ۲۰۲۳
21 - 44
حوزههای تخصصی:
Researchers believe that separation and divorce are the most important stressful events that can happen in life. Therefore, divorce is a complex and painful process that leads to changes in different areas of life and requires coping strategies. This is despite the fact that more studies have focused on women and children after divorce, and men's divorce has been neglected. The present scoping review seeks to investigate, identify, and plot the main concepts relating to men's divorce and its dimensions, domains, impacts and factors based on the main references and evidence. The scoping review method was used to search electronic databases for relevant articles. Of the 3025 abstracts initially identified, after screening both abstracts and full texts, 26 studies were selected for inclusion in this review. After abstracting key information from each study, a content analysis was conducted. Five themes were identified from the content analysis: 1) Demographic, 2) child custody, 3) Psychological factors, 4) attachment style and 5) Coping strategies. This study explained and identified the men's divorce components, its results can reduce the negative effects of divorce on men.
The Effect of a Spirituality Therapy Training Program on Quality of Life and Spiritual Intelligence among Students with Visual Impairments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۳ - Serial Number ۱۷, Summer ۲۰۲۳
45 - 56
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the effect of a spirituality therapy training program on quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments. The methodology was of an experimental type with a pretest-posttest design and a control group. The statistical population included visually impaired students, studying at Shoorideh Shirazi School for the Blind in the academic year 2019-2020, among them 32 visually impaired students were purposefully selected, randomly divided into two experimental (16 subjects) and control (16 subjects) groups. The instruments used in the study were the Quality of Life Questionnaire (1992) and the King Spiritual Intelligence Scale (2008), both filled out by the students in both groups as a pretest before the program. The spirituality therapy training program, consisting of 12 sessions, was presented to the experimental group for two months in the form of two 65-minute sessions per week. It is worth mentioning that the control group did not receive any training from the researcher and that they only received the same daily school educational program that was offered to the experimental group as well. Upon completion of the training program, the Quality of Life Questionnaire and the King Spiritual Intelligence Scale were completed by the students as a posttest. SPSS software was used to analyze data. And mean and standard deviation were used in the descriptive statistics section. In addition, a univariate analysis of covariance was used in the inferential statistics section. The results obtained from this study showed that spirituality therapy training improved quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments. Therefore, it can be concluded that the spirituality therapy training program can help enhance quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments.
اثربخشی ارتباط بدون خشونت بر تعارضات والد-فرزند و صلاحیت والدینی، والدین دانش آموزان متوسطه اول شهر هشتگرد
حوزههای تخصصی:
هدف ها: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ارتباط بدون خشونت بر تعارضات والد_فرزند و صلاحیت والدینی، والدین دانش آموزان متوسطه شهر هشتگرد، انجام گردید.مواد و روش ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. که از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 30 نفر شامل والدین دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر هشتگرد در سال تحصیلی 1403-1402 انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه مداخله (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه مداخله، برنامه آموزش مهارت ارتباط بدون خشونت را در ده جلسه ی 60 دقیقه ای و هفته ای دو روز دریافت کردند و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند.ابزار استفاده شده جهت جمع آوری داده ها: پرسشنامه تعارض والد_ فرزند، رابین و فاستر (1989) در فرم والدینی و پرسشنامه احساس صلاحیت والدینی گیلباد-والستن و واندرزمن ، (1978) و جهت مداخله مهارت ارتباط بدون خشونت، در ده جلسه دو ساعته هفته ای دو جلسه در مدرسه به والدین آموزش داده شد.تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها :در این مطالعه از دو روش آماری در سطح توصیفی و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS.26 استفاده گردید.یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره های تعارضات والد_ فرزند در گروه آزمایش با گروه کنترل ازنظر آماری (001/0P<) تفاوت معناداری دارد و در گروه آزمایش تعارض کاهش داشته است. همچنین میانگین نمره های صلاحیت والدینی در گروه آزمایش با گروه کنترل ازنظر آماری (001/0P<) تفاوت معناداری دارد و در گروه آزمایش افزایش صلاحیت والدینی را نشان داد .و نتایج بدست آمده از آزمون تحلیل کوواریانس تفاوت میانگین زیرمقیاس های صلاحیت والدینی، والدین دانش آموزان در گروه های مطالعه نشان داد که میانگین های پس آزمون زیرمقیاس های کارآمدی و رضایت که در گروه آزمایش تحت آموزش ارتباط بدون خشونت قرار داشتند، در مقایسه با گروه کنترل که تحت آموزش ارتباط بدون خشونت قرار نداشتند، افزایش داشته است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش ارتباط بدون خشونت بر تعارضات والد- فرزند و صلاحیت والدینی اثر معناداری دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل ساخت ارتباط پایدار و مدل سیمبیس بر سازگاری زوجین نو و کاندیداهای زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
65 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل ساخت ارتباط پایدار و مدل سیمبیس بر سازگاری زناشویی زوجین نو و کاندیداهای زوجی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج هایی در آستانه ازدواج و یا ازدواج کرده در سال 1401 و مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد بودند. تعداد 24 زوج به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 8 زوج) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سازگاری زناشویی (DAS) اسپاینر (۱۹۷۶) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله ساخت ارتباط پایدار را در 6 جلسه 2 ساعته و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله مدل سیمبیس را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه سیمبیس به غیر از مولفه رضایت (05/0<P) بر مولفه های همبستگی، محبت و توافق اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). گروه ساخت ارتباط پایدار نیز بر هر چهار مولفه سازگاری زناشویی اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). در نهایت، مدل ساخت ارتباط پایدار در مقایسه با سیمبیس بر محبت و توافق (01/0>P) اثربخشی بیشتری نشان داد. نتایج نشان داد که مدل ساخت ارتباط پایدار، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با مدل سیمبیس برای بهبود سازگاری زناشویی زوجین نو و کاندیداهای زوجی بوده است.
اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی(نظریه ذهن) افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
30 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به آزمون ذهن خوانی از طریق چشم (آزمون بارون-کوهن) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر توانایی ذهن خوانی (نظریه ذهن) در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه، توان ذهن خوانی از طریق چشم را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در توانایی ذهن خوانی از طریق چشم را برای افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی بود.
مواد و روش ها این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مراجعینی بودند که با شکایت افسردگی به مراکز روان شناسی و مشاوره شهرستان جهرم در سال 1401 مراجعه و تشخیص افسردگی دریاف ت کرده بودند. از بین داوطلبان 3 کلینیک حامی، رهگشا و فردای بهتر با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر که در پرسش نامه افسردگی بک نمره 20 تا 28 (یعنی سطح افسردگی متوسط) کسب کردند، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش ( 15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، پرسش نامه راهبردهای ناسازگارانه نگرانی مییر و همکاران و پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد.
یافته ها یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی تأثیر دارد و باعث افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی شده است.
نتیجه گیری رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان روش درمانی در کاهش نگرانی و بهبود انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در بیماران افسرده پیشنهاد می شود.
تحلیل کیفی عوامل روانشناختی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی: بررسی دیدگاه دانش جویان پیراپزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از جمله زمینه های تحصیلی جذاب و پرمتقاضی در بین داوطلبان ورود به دانشگاه، رشته های پیراپزشکی می باشد. اما اخیراً می توان شاهد تغییر رشته، افت تحصیلی و شرکت مجدد در آزمون سراسری توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته ها بود. این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی عوامل روانشناختی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی در دانشجویان پیراپزشکی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان شامل ۱۸ نفر از دانشجویان رشته های پیراپزشکی بودند که به شیوه ی هدفمند و بر اساس قانون اشباع داده ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها از طریق رهیافت نظام مند استراوش و کوربین صورت گرفت. کدگذاری داده ها در سه بخش کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافته ها: اطلاعات ثبت، کدگذاری و در قالب کدهای ثانویه، مقوله های فرعی و مقوله های اصلی دسته بندی شدند. تحلیل نظرات دانشجویان به شناسایی ۱۱۲کد ثانویه، ۱۴ مقوله فرعی و ۴ مقوله اصلی شامل مهارت های شناختی ناکارآمد، جهت گیری مختل، هیجان های نابسنده و رفتارها و اقدامات عملی نامؤثر منجر شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش، حاکی از این است که عوامل روانشناختی در ایجاد و ادامه ی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی نقش قابل توجهی دارند و مشکلات فردی و روانشناختی، می تواند مسیر صحیح انتخاب رشته تحصیلی را با چالش های اساسی مواجه کند. نتایج این مطالعه می تواند در شناسایی و کاهش آسیب های ناشی از عوامل فردی و روانشناختی در مسیر انتخاب رشته دانشگاهی مؤثر واقع شود. تازه های تحقیق حسین قمری: Google Scholar, Pubmed
تبیین رابطه ترس از ازدواج بر اساس اضطراب وجودی با میانجی گری سرسختی روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
113 - 133
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اگر چه ازدواج اولین قدم برای تشکیل خانواده است؛ اما امروزه در میان جوانان به ویژه افراد تحصیل کرده ترس از ازدواج وجود دارد. هدف این پژوهش تبیین مدل ترس از ازدواج جوانان بر اساس اضطراب وجودی با میانجی گری سرسختی روان شناختی است. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و در نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر سردشت بود. نمونه پژوهش 358 نفر از دانشجویان بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و روش اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ترس از ازدواج ریچارد (2007)، پرسش نامه اضطراب وجودی گود و گود(1974) و پرسش نامه سرسختی روان شناختی اهواز(1377) بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزار Smart-pls3 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که اثر مستقیم اضطراب وجودی 609/0 و اثر غیرمستقیم آن به واسطه سرسختی روان شناختی 498/0 و اثر مستقیم اضطراب وجودی بر سرسختی روان شناحتی 309/0 و اثر مستقیم سرسختی روانشناختی بر ترس از ازدواج 320/0 معنادار بود(01/0˂ p). نتیجه گیری : براین اساس، سرسختی روان شناختی می تواند نقش میانجی میان اضطراب وجودی و ترس از ازدواج داشته باشد. در این زمینه، متخصصان حوزه ی مشاوره و روان شناسی می توانند این موضوع را در مشاوره های پیش از ازدواج در نظر بگیرند و حتی مداخلاتی را برای کاهش ترس از ازدواج تدوین کنند.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و براساس گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مربیان پیش دبستانی شهرستان ایذه در سال 1399 می باشد. از بین جامعه هدف، 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (15) و گواه (15) گمارده شدند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایشی در 10 جلسه 45 دقیقه ای در طول دو ماه، آموزش هوش هیجانی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در پیش آزمون و پس آزمون شامل مقیاس مسئولیت پذیری گاف و سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زای اندلر و پارکر بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش هوش هیجانی موجب افزایش مسئولیت پذیری (001/0>p، 20/20=F) و مهارت های مقابله ای مساله مدار (003/0>p، 25/11=F) و کاهش مهارت های مقابله ای هیجان مدار (001/0>p، 75/14=F) و اجتنابی (004/0>p، 07/5=F) گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. بر مبنای یافته های حاصل می توان گفت آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی تأثیر معناداری داشته است. لذا پیشنهاد می شود از آموزش هوش هیجانی برای بهبود مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی استفاده شود..
بررسی اثربخشی بسته مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی و ایماگوتراپی بر درمان مشکلات بین فردی زوجین در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
279 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج باتوجه به عوامل مختلف ازجمله مشکلات بین فردی زوجین می تواند پایدار یا ناپایدار باشد. هدف پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش بسته مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر تلفیق رویکردهاِی طرحواره درمانی و ایماگوتراپی بر درمان مشکلات بین فردی زوجین در آستانه ازدواج بود. روش پژوهش: پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری را دختر و پسرهای در آستا نه ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره راه فردا در شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که بیست زوج به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در دو گروه متشکل از 10 زوج آزمایش و 10 زوج گواه قرار گرفتند. برای هر دو گروه، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد.پرسشنامه مشکلات بین فردی(هرویتز و همکاران، 1989) به کار رفت. بسته مشاوره در هشت جلسه نود دقیقه ای دو بار در هفته صرفاً برای گروه آزمایش اجراشد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت. سطح معناداری آزمون های آماری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، اثر اصلی زمان (006/0= p) اثر اصلی گروه (001/0 = P) و اثر متقابل زمان و گروه (001/0 = P) بر متغیر مشکلات بین فردی معنادار بود. در گروه آزمایش، میانگین نمرات پیش آزمون متغیر مشکلات بین فردی زوجین به طور معناداری بیشتر از میانگین نمرات پس آزمون (015/0 = P) و پیگیری (024/0 = P) بود. به علاوه، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات متغیر مذکور بین مراحل پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد (228/0 = p)که به معنای ماندگاری اثر مداخله آموزش ها، در طول زمان در گروه آزمایش است. نتیجه گیری: براساس نتایج، آموزش بسته تدوین شده مشاوره پیش از ازدواج برمبنای تلفیق رویکردها و مفاهیم طرحواره درمانی و ایماگوتراپی، بر کاهش مشکلات بین فردی زوجین در آستانه ازدواج اثربخشی دارد.
نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
61 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب امتحان نوعی اضطراب وابسته به موقعیت است و به عنوان تجربه ای ناخوشایند تجربه می شود و مانع رشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموز میگردد. بنابراین شناسایی عواملی که می تواند مانع اضطراب امتحان شود از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 98- 1397 بود که از میان آن ها 330 نفر استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد- فرزند؛ مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1956) و پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی داوسون و مک اینری (2004) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد ادراک رابطه پدر- فرزند (001/0=P، 120/0-=β) و ادراک رابطه مادر- فرزند (001/0=P، 161/0-=β) به صورت غیرمستقیم با اضطراب امتحان رابطه دارند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران نقش میانجی داشت.
بررسی نقش اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی در زنان دارای روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روابط فرازناشویی یکی از مهم ترین آسیب هایی است که در سالیان اخیر انسجام خانواده ها را تهدید می کند. شناسایی و عوامل مرتبط با روابط فرازناشویی اهمیت بسزایی دارد چراکه می تواند خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی در زنان دارای روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای روابط فرازناشویی بود که در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ به 7 مرکز مشاوره در شهر تهران مراجعه کرده و تعداد آنها 273 نفر بود. 2۱۶ نفر از افراد دارای معیارهای ورود با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1999)، هیجان خواهی جفری آرنت (1992)، خودکنترلی تانجی (2004) و نگرش به خیانت زناشویی مارک واتلی (2006) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین خودکنترلی و نگرش به خیانت زناشویی رابطه منفی معنی دار (۰01/0>P) و اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی با نگرش به خیانت زناشویی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (۰01/0>P). نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی نقش دارد و سهم خودکنترلی بزرگتر از سایر متغیرهای پیش بین بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که مداخله در اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی می تواند به کاهش نگرش به خیانت زناشویی بیانجامد.
رابطه عمل به باورهای دینی با شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
20-32
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شادکامی یکی از هیجان های مثبت در وجود آدمی است که بر اندیشه، احساس و رفتار او تأثیر می گذارد و رابطه تنگاتنگی با باورهای دینی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عمل به باورهای دینی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی است که به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان و حجم نمونه بر اساس نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی 390 دانشجو به صورت داوطلبانه بود. متغیّرهای اصلی عمل به باورهای دینی و شادکامی و ابزار اندازه گیری دو پرسش نامه روان سنجی شده معبد و آکسفورد بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که مقدار همبستگی باورهای دینی با شادکامی 26/0 بود (001/0>P). بنابراین، بین شادکامی و عمل به باورهای دینی ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت و میزان ارتباط جزئی باورهای دینی و شادکامی برحسب تحصیلات مادر تنها در مادران دارای تحصیلات دیپلم و فوق لیسانس به بالاتر معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مثبت بین عمل به باورهای دینی و شادکامی، توصیه می شود که مدیران دانشگاه برنامه ریزی مناسبی برای تحکیم باورهای دینی و انجام فرایض دینی انجام دهند. این عمل با افزایش شادکامی آنان می تواند نقش مهمی در افزایش امید و ارتقای فعالیت های علمی داشته باشد.
کاوش تجربیات زیسته هیجانی بیماران مبتلا به اختلال میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۸۴-۲۴۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: سردرد میگرن بیماری ناتوان کننده ای است که عوارض و محدودیت های بسیاری برای مبتلایان به همراه دارد. از آنجایی که این بیماری جزو اختلالات روان تنی محسوب می شود بنابراین چگونگی تجربه بیماری و ادراک آن می تواند بر سیر بیماری مؤثر باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف کاوش تجارب زیسته هیجانی بیماران مبتلا به اختلال میگرن انجام شد. روش: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی از نوع توصیفی بود بدین منظور از بین افراد مبتلا مراجعه کننده به کلینیک های پزشکی و روان پزشکی شهر اصفهان در سال 1400 به صورت هدفمند از نوع در دسترس 20 نفر پس از احراز شرایط ورود به پژوهش انتخاب شدند و تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند مصاحبه ها تا زمان اشباع اطلاعات ادامه داشت و به وسیله ضبط صوت ثبت گردید و در انتها از طریق راهبرد چندمرحله ای جیورجی (2003) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از دستیابی به 3 مضمون کلی (10 زیرمضمون) شامل؛ نمی دانم با چه روبرو هستم و با آن چه کنم؟ (آگاهی، اعتباربخشی و تجربه هیجانات)، درونم چه خبر است؟ (خود تخریب کننده، نگران کننده، متوقع و ترمیم کننده)، و چه چیز مسیر بودنم را هدایت می کند؟ (هدایت گرهای شناختی، احساسی و فیزیولوژیکی) بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهشی نشان داد که افراد مبتلا به سردرد میگرن در تجربه و پردازش هیجان های خود با مشکل مواجه اند و دچار نگرانی و خودسرزنشی می گردند که این خود رفتار آنان نسبت به بیماریشان را هدایت می کند بنابراین می توان با تمرکز بر موانع تجربه هیجانی شان چرخه رفتاری آنان تسبت به بیماریشان را تغییر داد و از این طریق میزان عود سردردهایشان را کاهش داد
تدوین سفر قهرمانی زن بر اساس هسته عقده های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۵۴۰-۲۵۲۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: کهن الگوها مهم ترین نمود ضمیر ناخداگاه جمعی در بشر است، که به شکل عقده های روانی در فرد ظاهر می شود. عقده ها باعث مشکلات روانی در فرد می شود که سفر قهرمانی یکی از راه های درمان آن است که پژوهش های چندانی در این حوزه انجام نشده است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین سفر قهرمانی زندگی زن براساس عقده های روانی در نظریه روان تحلیلی کارل یونگ انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع کتابخانه ای، کیفی و با روش تحلیل مضمون و تکنیک دیدگاه معانی بود. جامعه آماری آثار یونگ و پسایونگی ها و استفاده از نظرات متخصصان آشنا به روان تحلیلی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مطالعه متون و استفاده از نظر متخصصان که به صورت نمونه گیری هدفمند به این صورت که تا وقتی که اطلاعات جدیدی به دست نیامد، نمونه گیری پایان پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل مضامین و ترسیم شبکه از نرم افزار MaxQDA2020 با کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس به منظور تطبیق عقده ها با کهن الگوها، پرسشنامه روایی محتوایی در اختیار چهار نفر از متخصصان آشنا به مفاهیم روان تحلیلی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش نتایج نشان می دهد که 28 عقده شناسایی و 15 کهن الگو از هسته عقده ها استخراج شد، کهن الگوهای استخراج شده باعث تدوین سفر قهرمانی زن شدند که در سه مرحله سفر قهرمانی با تحلیل رویکرد معنایی پنهان دسته بندی شدند. سفر قهرمانی زن متشکل از 15 کهن الگوست که توانایی درمان 28 عقده روانی را دارد، تدوین شد. در نهایت مراحل سفر قهرمانی به سه بخش، تدارک سفر، سفر و بازگشت از سفر تقسیم بندی شد. نتایج در اکسل مورد تجزیه و تحلیل CVI قرار گرفت و نمره عقده مازوخیست بر اساس شاخص لاوشه کمتر از 0/7 بدست آمد که حذف شد. در نهایت تطبیق با 28 کهن الگو و 15 کهن الگو مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: هر کهن الگو به عنوان یک الگوی رفتاری و شخصیتی، شامل چندین عقده است که با هم تعامل دارند و شخصیت و رفتار فرد را شکل می دهند. با توجه به این نتایج، در درمان عقده ها، می توان از کهن الگوهای مرتبط با هر عقده استفاده کرد. با توجه به تقسیم بندی که ارائه شده است، در هر یک از سه مرحله تدارک سفر، سفر و بازگشت از سفر، کهن الگوهای مختلفی برای قهرمانی زن مورد استفاده قرار می گیرند.
پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های کنار آمدن با میانجی گری حرمت خود در بیماران بهبودیافته از کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۰۰-۲۲۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: ویروس کووید-19 به دلیل فراگیری و عدم اطمینان از نتیجه درمانی، موجب پریشانی زیادی در بیماران می شود که حتی ممکن است فرد را دچار تروما کند. چندین مطالعه نقس سبک های کنار آمدن و حرمت خود را در بهبودی از بیماری نشان داده اند. اما در مطالعه نقش میانجی حرمت خود در رابطه بین سبک های کنار آمدن و رشد پس از سانحه در بیماران کرونایی شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های کنار آمدن با میانجی گری حرمت خود در بیماران بهبود یافته از کووید 19انجام شد. روش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران کرونایی بهبودیافته در شهرستان ساری در نیمه دوم سال 1401 بودند. نمونه پژوهش حاضر بر اساس نمونه گیری در دسترس و به تعداد 250 نفر بود. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه رشد پس از سانحه (تدسچی و کالهون، 1996)، پرسشنامه سبک های کنار آمدن(پارکر و اندلر، 1990) و پرسشنامه حرمت خود (کوپر اسمیت، 1967) بود. به منظور تحلیل آماری داده ها، از تحلیل مسیر و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنادار بین سبک های کنار آمدن، حرمت خود و رشد پس از سانحه در بیماران بهبود یافته از کووید 19 وجود داشت. همچنین حرمت خود در رابطه متقابل بین سبک های کنار آمدن و رشد پس از سانحه در بیماران بهبود یافته از کووید 19 به طور معنادار و مثبت نقش میانجی گر داشت. نتیجه گیری: بخشی از اثر متقابل سبک های کنار آمدن بر رشد پس از سانحه با حرمت خود قابل توجیه است و داشتن سبک های کنار آمدن سالم با همراهی عامل حرمت خود سالم، منجر به رشد پس از سانحه در بیماران بهبود یافته از کووید 19 ، شد
اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی پایه پنجم ابتدایی ناحیه دو شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های برج لندن (TLT، شالیس، 1982)، علایم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی (CNSVS، گالتری و جانسون، 2006)، سیاهه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی نسخه دبستان (BRIEF، گیویا و همکاران، 2015) و آزمون ریاضی کی مت (KMT، کندی، 1988) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین حل مسئله، حافظه فعال و کارکردهای اجرایی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. در واقع توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی می شود.
روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نشانه های اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
21 - 29
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در میان کودکان دبستانی پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 533 نفر از کودکان 11 9 ساله تشکیل می داد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانش آموزان مدارس ابتدایی ش هرستان تبریز انتخاب شده بودند. کودکان با تکمیل پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ-K-P) و والدین آن ها نیز با پر کردن فرم والد پرسشنامه فهرست رفتاری کودکان (CBCL)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعدادی از (نه همه) راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با این مشکلات رابطه دارند. برخی از راهبردها مرتبط با یک یا دو اختلال بودند، اما ملامت کردن دیگران و برنامه ریزی مجدد مثبت به عنوان راهبرد مشترک تنظیم شناختی هیجان در هر سه اختلال بود. راهبردهای دارای اثر منفی و مثبت در مورد هر یک از این اختلالات و همچنین تلویحات آسیب شناختی و درمانی این یافته ها درمورد اختلالات برونی سازی کودکان، و نقش آن ها در تبیین اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در مقاله بحث شده است.
الگوی «اراده متعالی انسان» و نقش آن در شکل گیری شخصیت از منظر قرآن کریم؛ یک تحلیل کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی مفهوم اراده انسان براساس آیات قرآن کریم و ارائه الگوی اراده متعالی انسان مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل مضمون (Thematic Analiysis) و بررسی نقش اراده در تعالی شخصیت انسان است. با استفاده از روش مزبور، براساس نسخه براون و کلارک (2006) مفهوم اراده انسان در قرآن واکاوی و رمزگذاری شد و بر مبنای رمزهای به دست آمده، الگوی اراده متعالی انسان ارائه گردید. موضوعات به دست آمده عبارتند از: افراد دارای اراده، رابطه اراده خدا و اراده انسان، متعلق اراده خداوند، متعلق اراده انسان و اسباب تعالی اراده انسان. با تحلیل داده های به دست آمده و معلوم ساختن جایگاه هریک از آنها نسبت به یکدیگر، الگوی اراده تعالی بخش شخصیت با رویکرد قرآنی حاصل شد.