فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی بر نشخوارفکری و تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان دختر افسرده دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 96-97 بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری دو ماهه بود و در آن از دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. بدین منظور تعداد 20 نفر از دانشجویان دختر افسرده به شیوه هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه نشخوارفکری، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. گروه آزمایش آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی را به مدت 5 جلسه، دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام گرفت. مطابق نتایج پژوهش آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی منجر به کاهش نشخوارفکری در مرحله پس آزمون و پیگیری شد. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که آموزش اختصاصی سازی حافظه به عنوان مداخله ای مقرون به صرفه و با اجرای آسان، از طریق بازیابی خاطرات و کاهش بیش کلی گرایی حافظه می تواند بر نشخوارفکری در افراد افسرده موثر باشد.
تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی مبتنی بر شبکه عصبی کانولوشنی و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی پیش رونده و غیرقابل برگشت است که به آرامی حافظه و قدرت تفکر را از بین برده و حتی توانایی انجام کارهای ساده را از فرد می گیرد. تشخیص زودهنگام آلزایمر می تواند به بیماران مبتلا به این بیماری کمک کند تا با تغییر سبک زندگی خود روند پیشرفت این بیماری را کاهش دهند. بررسی تصاویر MRI، به تشخیص بیماری آلزایمر کمک شایانی می کند. روش کار: در این مقاله به تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر با استفاده از تصاویر MRI به کمک شبکه عصبی کانولوشنی و منطق فازی پرداخته می شود. در این راستا، پس از استخراج ویژگی های مناسب از تصاویر MRI، از شبکه عصبی کانولوشنی استفاده خواهد شد. به منظور بهبود دقت روش پیشنهادی، از یک لایه فازی بین لایه ادغام و لایه کاملا هم بند استفاده می شود تا با بهره گرفتن از درجه تعلق داده ها به هر کدام از دو دسته، باعث تشخیص دقیق افراد سالم و مبتلا به آلزایمر شود. یافته ها: نتایج آزمایشات نشان می دهد که روش پیشنهادی به ترتیب با دقت، صحت، فراخوانی و آماره F، 61/99، 51/96، 32/95 و 61/95 نسبت به دیگر روش ها از کارایی بهتری برخوردار است. نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که مدل پیشنهادی با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنی از دقت بالایی در تشخیص بیماری آلزایمر برخوردار است به علاوه استفاده از دسته بندی فازی دقت مدل را به طور قابل توجهی افزایش داده است.
بررسی رابطه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری 96 نفر از دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر تهران در سال 1400 هستند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه کمال گرایی35 سوالی فراست است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از شاخص های توصیفی (میانگین، واریانس، انجراف استاندارد و نمودارهای فراوانی) و شاخص های استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) و جهت سنجش رابطه بین متغیرها از نرم افزار spss22استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بعد نگرانی درباره اشتباهات سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد. بعد تردید نسبت به اعمال سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ایی ندارد. بعد انتظارات والدینی سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه دارد. بعد انتقاد والدین سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه دارد. بعد استانداردهای فردی سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد و در آخر خود نظم و ترتیب (سازماندهی) سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد. بنابراین توصیه میگردد جلساتی با موضوع خانواده و فرزند برای والدین به همراه فرزندشان برگزار شود تا والدین متوجه شوند که در صورت داشتن توقعات زیادی از فرزندانشان می توانند تاثیراتی منفی زیادی در آن ها ایجاد کند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی،اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی، اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی پرداخت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل نوجوانان کاربر فعال شبکه های اجتماعی اینترنتی ساکن شهر آبادان بود که به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند. جهت اعتیاد به شبکه های مجازی از این جامعه نمونه ای شامل 20 نوجوان پسر در رده سنی 14 الی 18 سال، که در طول روز بیش از 3 ساعت وقت خود را در شبکه های مجازی صرف می کردند انتخاب شدند. افراد در هر دو گروه بدون سابقه آموزش های مهارت های شناختی و هیجانی منظم هستند که داوطلبانه و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم و بررسی شد. ابزارهای پژوهش شامل ﻣﻘیﺎس ﭘﺎراﻓیﻠیﺎ (کﻮرت ﻓﺮویﻨﺪ، 1968)، ﻣﻘیﺎس اﺿﻄﺮاب اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮاى ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎنSAS-A ﻻﺟﺮﺳﺎ (١٩٩٨) و پرسشنامه خود کنترلی تانجی (2004) بود و جهت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان از محتوای جلسات آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2014) استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش تنظیم هیجانی در انحراف جنسی، خود کنترلی و اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است. به این معنا که آموزش تنظیم هیجانی باعث کاهش انحراف جنسی و اضطراب اجتماعی و افزایش خود کنترلی شده است.
مقایسه اثر تحریک الکتریکی مستقیم و تحریک الکتریکی با نویز تصادفی همراه با آموزش شناختی بر عملکرد حافظه کاری افراد دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثر تحریک الکتریکی مستقیم (tDCS) و تحریک الکتریکی با نویز تصادفی (tRNS) همراه با آموزش شناختی بر عملکرد حافظه کاری افراد دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 45 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی شهر زاهدان به صورت هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. این افراد در سه گروه tDCS، tRNS و گروه گواه فعال جای دهی شدند. افراد گروه های آزمایش 5 جلسه تحریک الکتریکی (tDCS و tRNS) با فاصله 24 ساعت میان هر جلسه دریافت کردند؛ افراد گروه گواه نیز تحریک ساختگی (غیر اثرگذار) دریافت نمودند. همزمان همه افراد توانبخشی شناختی حافظه کاری نیز دریافت کردند. همه افراد قبل و بعد از تحریک و یک هفته پس از تحریک با استفاده از تکلیف ان بک و پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در گروه tDCS در اکثر مؤلفه های حافظه کاری تفاوت معنی داری از مرحله پیش آزمون تا پیگیری وجود داشت (001/ 0p<). در گروه tRNS نیز در مؤلفه فراخنای ارقام مستقیم و فراخنای ارقام معکوس در مراحل پژوهش تفاوت معنی داری یافت شد. در مقایسه بین دو گروه آزمایش، اثربخشی گروه tDCS بیشتر از گروه tRNS بوده است. همچنین در اکثر مؤلفه ها بین دو گروه tRNS و گواه تفاوت معنی داری یافت نشد (05/ 0p>). در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که tDCS اثربخشی بیشتری در مقایسه با tRNS در حافظه کاری داشت و از این روش می توان همراه با سایر درمان ها برای بهبود حافظه کاری کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی استفاده نمود. ۲۹
تأثیر بیماری های اسکلتی عضلانی بر تمایل به چرخش شغل با توجه به نقش میانجی استرس شغلی و نقش تعدیل گر ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت جوامع کنونی به وسیله سازمان ها به اشکال مختلف و با اهداف گوناگون تأسیس و سازماندهی می شود، اما بدون تردید همه آن ها بر پایه تلاش های جسمی و روانی منابع انسانی خود اداره و هدایت می شوند. در سازمان ها بروز بعضی عوامل مانند شرایط پراسترس محیط کاری، آسیب های جسمی و برخی عوامل دیگر باعث می شود کارکنان تصمیم به جابجایی در شغل بگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسى تأثیر بیماری های اسکلتی عضلانی بر تمایل به چرخش شغل با توجه به نقش میانجی استرس شغلی و نقش تعدیل کنندگی ذهن آگاهی آتش نشانان اداره بنادر و دریانوردی کل کشور بود. این پژوهش توصفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه آتش نشانان اداره بنادر و دریانوردی کل کشور هستند که تعداد آن ها 598 نفر بود. روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع نمونه گیری خوشه ای است. حداقل تعداد نمونه در این پژوهش 280 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه های استاندارد اسکلتی-عضلانی، ذهن آگاهی، استرس شغلی و چرخش شغل در نظر گرفته بود. برای بررسی روایی پرسش نامه ها از ضرایب روایی همگرا و واگرا استفاده شد. پایایی پرسشانامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها روش الگویابی معادلات ساختارى و نرم افزار Smart PLSمورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیماری های اسکلتی-عضلانی بر استرس شغلی تأثیر مثبت دارد، بیماری های اسکلتی-عضلانی و استرس شغلی بر چرخش شغل تأثیر مثبت دارد. بیماری های اسکلتی-عضلانی از طریق استرس شغلی بر چرخش شغل تأثیر دارد. ذهن آگاهی تأثیر بیماری های اسکلتی-عضلانی بر استرس شغلی را تعدیل می کند. لذا می توان نتیجه گیری کرد که بیماری های اسکلتی-عضلانی با توجه به نقش استرس شغلی و ذهن آگاهی در بروز تمایل فرد به چرخش شغل تأثیر می گذارد. همچنین، این مطالعه، تایید می کند که درد فیزیکی واقعی را می توان با ذهن آگاهی فرد کاهش داد.
اختلال وسواسی _ جبری و مسائل فرهنگی مرتبط با آن در ایران: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل فرهنگی و محیطی در کنار عوامل زمینه ساز ژنتیکی، می تواند منجر به بروز اختلال روانی و کاهش سلامت روان شود. اختلال وسواسی _ جبری، از جمله بیماری های روانی است که می تواند تحت تأثیر عوامل فرهنگی بروز یابد. در پژوهش حاضر، مسائل فرهنگی اثرگذار بر این اختلال در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه، از نوع مطالعات ثانویه و به روش مرور نظام مند انجام شده است. پس از جستجو در بانک های اطلاعاتی داخلی از سال 1380 و بانک های اطلاعاتی خارجی از سال 2000 تاکنون و با استفاده از روش پریزما، در کل 377 مقاله مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به ملاک های ورود و خروج، در نهایت 21 پژوهشِ مرتبط وارد مطالعه شد. بررسی مطالعات مرتبط نشان داد که بیشترین تأثیرات فرهنگی بر اختلال وسواسی _ جبری به ترتیب ناشی از باورهای نادرست دینی و مذهبی، روابط خانوادگی، واکنش اعضای خانواده و هیجاناتی که در بیمار ایجاد می کند، هنجارها و دیدگاه های اجتماعی نسبت به افراد و نیز سایر باورها و نگرانی های خاص فرهنگی است. توجه به مسائل فرهنگی خانواده و جامعه بیماران، جهت درمان اختلالات وسواسی _ جبری امری ضروری است. بر این اساس، با افزایش آگاهی اعضای خانواده، دوستان و نزدیکان، معلمان و متصدیان بهداشت روان جامعه نسبت به مسائل فرهنگی، می توان در جهت کاهش علائم و نشانه های بیماران وسواسی _ جبری، کمک بسزایی کرد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی (پایایی و اعتبار ) نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات پیامدهای خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان دوره متوسطه است. پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی و از نوع ارزشیابی بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه اول و دوم دختر و پسر شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 1900 نفر انتخاب شده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی کارکرد خودجرحی (FASM، لوید و همکاران،1997)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ-S، گارنفسکی و کرایج، 2006)، نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات پیامد خود جرحی بدون قصد خودکشی (NSEQ، هاسکینگ و بویز،2017)، مقیاس خودکارآمدی برای اجتناب از خودجرحی بدون قصد خودکشی (SEA-NSSI، کزیز و همکاران، 2014) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شوارتز و جروسالم، 1997) استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل تأییدی نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه با عوامل پنجگانه اولیه خود برازش مناسبی داشته و از روایی همزمان، واگرا و از همسانی درونی (پایایی) بالایی (تمامی عوامل بین 0.75 تا 0.85) برخوردار است. لذا می توان از نسخه فارسی این پرسشنامه برای ارزیابی جمعیت دانش آموزی و نوجوانان ایرانی استفاده کرد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بروز بیماری های مزمن جسمی همچون سردردهای میگرنی سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر این اساس نیاز است که در کنار درمان های پزشکی معمول، به ویژگی های روان شناختی بیماران نیز توجه کافی صورت پذیرد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شهرستان شاهین شهر در سه ماهه آخر سال 1397 بود که به مراکز میلاد، هادی، بشتام و یاری مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 30 بیمار مبتلا به سردردهای میگرنی با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شدت درد (ملزاک، 1975) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1980) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی موثر بود (001/0≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که درمان ذهن آگاهی با برخورداری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش شدت درد و بهبود بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مطرح باشد.
اثر بخشی آموزش اخلاق شهروندی بر کفایت اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
214 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش اخلاق شهروندی بر کفایت اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. در راستای این هدف از جامعه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ تعداد ۶۰ نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (۳۰ نفر) و گروه کنترل (۳۰ نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند به نحوی که گروه آزمایش طی ۱۵ جلسه در معرض آموزش اخلاق شهروندی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ا ی را دریافت ننمودند. برای اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه کفایت اجتماعی پرندین، استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد آموزش اخلاق شهروندی در بهبود کفایت اجتماعی و مؤلفه های آن، اثربخش است(05/0≥p). مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که اخلاق شهروندی پیش نیاز سازگاری با تغییرات اجتماعی بوده و زمینه ساز شکل گیری رفتارهای مطلوب اجتماعی است به نحوی که فرد با برخورداری از آموزه های اخلاق شهروندی قادر به بهبود روابط اجتماعی و تضمین سلامت روانشناختی میگردد.
کمیکال؛ گرایش جدید اعتیاد در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
کانابینوئیدهای مصنوعی گروهی ناهمگن از مواد مخدر با میل بالای اتصال به گیرنده های کانابینوئید هستند. بر خلاف Δ9-تتراهیدروکانابینول، کانابینوئیدهای مصنوعی تمایل بسیار قوی تر و مؤثرتری برای گیرنده های کانابینوئید 1 و 2 دارند و برای تسریع اثرات تتراهیدروکانابینول طراحی شدند. همچنین شواهدی تجربی وجود دارد که نشان می دهد کانابینوئیدهای مصنوعی روی گیرنده های غیر کانابینوئیدی دیگری مانند گیرنده 5-HT2B یا گیرنده های دوپامینرژیک نیز اثر می گذارند.
بررسی اثربخشی اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک بر بهبود خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نارساخوانی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است. برخلاف نظریه غالب نقص واج شناختی، مطالعات جدید نشان می-دهند که بازنمایی واج شناختی در کودکان نارساخوان سالم است اما توانایی دسترسی به آن آسیب دیده است. بدکارکردی ارتباط پیشانی-گیجگاهی به عنوان اساس عصبی این آسیب تعبیر می شود. اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک امکان کنترل ارادی بر شبکه های کارکردی مغز را فراهم می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر اصلاح ارتباط کارکردی بین مناطق مغزی درگیر در خواندن در بهبود مهارت خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی است. مواد و روش ها: در طرح تک آزمودنی حاضر چهار کودک 7-9 ساله مبتلا به نارساخوانی 20 جلسه 30 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کردند. پروتکل درمانی اصلاح هم نوسانی مناطق پیشانی-گیجگاهی-پاریتال بود. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش بهبودی در نمرات خواندن و هم چنین نرمال سازی مقادیر هم نوسانی را بعد از اتمام درمان نشان داد. نتیجه گیری: این تغییرات نشان می دهد که نارساخوانی یک اختلال در شبکه مغزی است و اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک می تواند به اصلاح این آشفتگی کمک کند.
اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ در بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه ی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در سطح شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بودند که از میان آنها، ۳۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به طور مساوی، در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 17 نفر) قرار گرفتند. سپس در فرایند اجرا، گروه آزمایش طی ۱۶ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای، به مدت ۴ هفته، تحت مداخله با آموزش تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ قرار گرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. لازم به ذکر است که داده ها به کمک پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (1392) جمع آوری شد و سپس، به منظور تجزیه و تحلیل آنها، از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره در نرم افزار SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ اثر معناداری بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس داشت (0.01p<). نتیجه گیری: تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ باعث بهبود کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر آرام سازی حالت و تنظیم هیجان بر خودپنداره منفی نوجوانان دارای بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
57 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی ازعمده ترین مسائلی که نوجوانان با آن مواجه اند مشکلات مرتبط با بدتنظیمی هیجان و تاثیر آن بر خودپنداره افراد است. دراین پژوهش به مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر آرام سازی حالت و تنظیم هیجان بر خودپنداره منفی نوجوانان دارای بدتنظیمی هیجان پرداخته شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون باگروه کنترل بود. 30 نفر از نوجوانان مراجعه کننده به کلینیک های شهراصفهان، ازطریق مصاحبه و احراز نمره بالا(90>)در پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان انتخاب شدند و در سه گروه(10 نفری) درمان آرام سازی حالت، تنظیم هیجان و کنترل به صورت تصادقی جایگذاری شدند. افرادگروه های مداخله 8 جلسه 90دقیقه ای دربازه زمانی 8هفته دریافت کردند و افراد گروه کنترل دراین مدت مداخل ه ای دریافت ننمودند. قبل و بعد از مداخله نیز تمامی افراد به پرسشنامه خودپنداره راجرز پاسخ دادند. داده های حاصل با استفاده ازتحلیل کواریانس تک متغیره مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که درمان تنظیم هیجان توانست میزان خودپنداره منفی نوجوانان را کاهش دهد، درحالی که درمان آرام سازی حالت بر آن موثر نبود. نتایج پژوهش نشان دادکه مداخله تنظیم هیجان نسبت به آرام سازی حالت در کاهش خودپنداره منفی نوجوانان موثرتر است.
تحلیل روند یادگیری دانش آموزان درگذر از کرونا (مجازی، نیمه حضوری، حضوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
33-53
حوزههای تخصصی:
هدف طرح حاضر ارزیابی از یادگیری دانش آموزان درگذر از کرونا (مجازی، نیمه حضوری و حضوری) است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع اندازه گیری مکرراست. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 منطقه 15 شهر تهران هست. نمونه موردبررسی 76 دانش آموز، از سه کلاس پایه دوازدهم رشته انسانی مشغول به تحصیل در 1401-1400 است. شیوه نمونه گیری از بین جامعه در دسترس به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. ابزار پژوهش آزمون های هماهنگ دی ماه، اسفندماه در سطح دبیرستان، آزمون شبه نهایی فروردین ماه منطقه 15، آزمون نهایی کشوری درس جامعه شناسی 3 است که همگی به شیوه حضوری برگزار شد. روش تجزیه وتحلیل آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی است نتایج: آزمون لامبدای ویلکز با مقدار (250/0) و (f=70/954)750 /0 مجذور اتای تفکیک ی در سطح (p<0/001) معنی دار است؛ به عبارت دیگر نوع آموزش در پژوهش حاضر مؤثر بود. میزان تأثیر آموزش 750/0 بود. نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که میانگین آموزش مجازی (36/10)، بیشتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش نیمه حضوری (05/5)، تداوم نیمه حضوری (56/7)، است و آموزش حضوری (03/12)، بالاتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش مجازی (36/10)، (p<0/01) است. سیستم های آموزشی باید آموزش مجازی اضطراری را به عنوان روش جایگزین برای حفظ فرآیندهای یاددهی-یادگیری در محیط های همزمان یا ناهم زمان که با استفاده از پلتفرم های مختلف با دسترسی به اینترنت انجام می شود، با پرهیز از اعمال فشار بر معلمان، دانش آموزان و گونه ای حساب شده، ارائه دهند.
اثربخشی برنامه یادگیری عملکردی بر عملکرد شناختی کودکان تاخیر رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه یادگیری عملکردی بر عملکرد شناختی کودکان تاخیر رشدی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه پژوهش را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله تشکیل داده اند که در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی شهر تبریز حضور داشتند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و دردسترس بود و سه منطقه انتخاب و از هر کدام از آنها نیز سه مرکز مهدکودک و پیش دبستانی انتخاب شدند. به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم، از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تاخیر در رشد شناختی بودند و ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس اجرای برنامه یادگیری عملکردی به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل نیز هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند، داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده در متغیر عملکرد شناختی نشان داد که بین آزمودنی-های گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد شناختی در مرحله پس-آزمون و پیگیری با پیش آزمون، تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه یادگیری عملکردی منجر به افزایش عمکرد شناختی در کودکان تاخیر رشدی شده است.
مقایسه پیوند با مدرسه و مشکلات بین فردی در دانش آموزان با خانواده های بدسرپرست و بی سرپرست با عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۷۲-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه پیوند با مدرسه و مشکلات بین فردی در دانش آموزان با خانواده های بدسرپرست و بی سرپرست و عادی شهرستان بندرلنگه بود. نمونه مورد بررسی شامل 152 دانش آموز عادی و 81 دانش آموز بی سرپرست یا بدسرپرست بود. دانش آموزان عادی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پیوند با مدرسه (رضایی شریف و همکاران، 1393) و مشکلات بین فردی (بارخام و همکاران، 1996) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری پیوند با مدرسه در گروه های بی سرپرست و بدسرپرست و دانش آموزان عادی نشان داد که بین نمرات پیوند با مدرسه تفاوت معناداری وجود ندارد (04/0P≤)). به عبارت دیگر گروه های بی سرپرست و بدسرپرست با دانش آموزان عادی در ابعاد پیوند با مدرسه با یکدیگر تفاوتی ندارند. همچنین نتایج گویای آن بود که بین مشکلات بین فردی در گروه های بی سرپرست و بد سرپرست و دانش آموزان عادی تفاوت معناداری در دو بعد در نظرگرفتن دیگران و بعد حمایت گری و مشارکت وجود دارد (002/0P≤). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که بین مشکلات بین فردی در دانش آموزان با خانواده های بدسرپرست و بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد. گرچه در متغیر پیوند با مدرسه تفاوت معنادار نیست.
اثر بازنمایی شناختی اجتماعی بر مالکیت ذهنی بدن: شواهدی مبتنی بر خطای دست مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی های ذهنی، از پیشرفته ترین جنبه های شناختی انسان هستند و علاوه بر بازنمایی های بدنی خود، بازنمایی های مربوط به شناخت اجتماعی از دیگران نیز می تواند بر تجربه ذهنی مالکیت هر فرد نسبت به بدنش مؤثر باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر که یک مطالعه نیمه آزمایشی براساس اندازه گیری های مکرر است، با هدف بررسی اثر بازنمایی شناختی اجتماعی بر مالکیت ذهنی بدن انجام گرفت. جامعه شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران بود که از آن، 61 زن و 47 مرد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمایش خطای دست مصنوعی کوهن و بوتوینیک (1998)، و پرسشنامه گزارش ذهنی تجربه مالکیت دست مصنوعی لونگو و همکاران (2008) بود. القای بازنماییهای شناخت اجتماعی، بر اساس مدل ذهنی سه بعدی شناخت اجتماعی تامیر و تورنتون (2020) انجام می گرفت. داده های گردآوری شده از طریق تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22، تجزیه و تحلیل شدند. طبق یافته ها، نمره خطای دست مصنوعی افراد نسبت به دست پلاستیکی با رنگ نزدیک به بدن و سبز، که به لحاظ فاکتور های سطوح مدل سه بعدی شناخت اجتماعی در سطح بالای افراطی تعریف شده بود، بیشتر و نسبت به دست پلاستیکی آبی که در سطوح افراطی پایینی از مدل سه بعدی ذهنی قرار داشت، کمتر بود. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در مناسبات اجتماعی، همانند سازی افراد با کسانی که درارزیابی های ذهنی جایگاه اجتماعی بالاتری کسب کرده اند، می تواند بیشتر از کسانی باشد که در بازنمایی های ذهنی جایگاه اجتماعی پایین تری کسب کرده اند.
رابطه باورهای فراشناختی با افسردگی زنان متاهل
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای فراشناختی در افسردگی زنان متأهل شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری شهر تهران است که از بین 4 منطقه (3،7،8،12) شهرداری شهر بزرگ تهران بودند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ایی بود که جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول فیدل و تاباخنیک (1991) تعداد 154 نفر از زنان انتخاب شد؛ که درنهایت 150 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه فراشناخت ولز (MCQ-30) و پرسشنامه افسردگی بک 2 (BDI-II) بودند. تجزیه وتحلیل داده ها به روش همبستگی و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام گرفت. یافته ها نشان داد که بین باورهای فراشناختی و افسردگی رابطه و معناداری دارند. با توجه به یافته های این پژوهش مبنی بر رابطه باورهای فراشناختی با افسردگی وجود مشاورین مجرب در خانه های سلامت به منظور ارائه آموزش و مشاوره به زنان متأهل جهت تعدیل باورهای فراشناختی آن ها ضروری است همچنین پژوهش حیطه های فراشناختی زنان با افسردگی رابطه دارد و با توجه به اهمیت و ضرورت آگاهی های فراشناختی آموزش این راهبردها توصیه می شود.
مقایسه ی اثربخشی آموزش شفقت درمانی و واقعیت درمانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در کارکنان حوزه ی سلامت بیمارستان های آموزشی- درمانی معین در دوره ی شیوع کووید ۱۹ در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ی اثربخشی آموزش شفقت درمانی و واقعیت درمانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در کارکنان حوزه ی سلامت انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش را تمام کارکنان زن و مرد شاغل در بیمارستان های آموزشی/ درمانی معین شهر اصفهان تشکیل داد. نمونه گیری به شیوه ی در دسترس انجام شد. بدین منظور 45 نفر از کارکنان بیمارستان های خورشید، عیسی بن مریم، امین و غرضی که داوطلب شرکت در پژوهش بودند، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش 1، گروه آزمایش 2 و کنترل (هر گروه 15 نفر) شمارش شدند. جلسات واقعیت درمانی (گلاسر، 1998) طی 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش 1 و جلسات شفقت درمانی گیلبرت (1996)، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش 2 اعمال شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا (2004)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL- BREF) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط هر 3 گروه تکمیل شد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که شفقت درمانی و واقعیت درمانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی کارکنان حوزه ی سلامت اثربخش بود (p<0/05). این دو درمان (شفقت درمانی و واقعیت درمانی) اثربخشی یکسانی بر علائم روان تنی، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی کارکنان حوزه ی سلامت دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که شفقت درمانی و واقعیت درمانی می تواند تأثیر مهمی در افزایش کیفیت زندگی، کاهش علائم روان تنی و استرس ادراک شده کارکنان حوزه ی سلامت داشته باشد