فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب فراگیر می تواند باعث افت تنظیم شناختی هیجان و افزایش نگرانی شود. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم شناختی هیجان و نگرانی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش و مواد: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه همه دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز و دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1402 بودند. حجم نمونه برای هر گروه 20 نفر در نظر گرفته شد که این افراد پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه های منتخب با روش تصادفی در سه گروه 20 نفری جایگزین و گروه آزمایش اول و دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با پرسشنامه های اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و نگرانی (مایر و همکاران، 1990) گردآوری و با روش های کای اسکوئر، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، مقطع تحصیلی و سن تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، هر دو روش درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی درمقایسه با گروه کنترل باعث افزایش تنظیم شناختی هیجان مثبت و کاهش تنظیم شناختی هیجان منفی و نگرانی در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0P<). علاوه بر آن، بین دو روش درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی در افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و نگرانی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر تفاوت معناداری وجود نداشت (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی هر دو روش درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی بر افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و نگرانی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بودند. بنابراین، مشاوران و درمانگران می توانند از هر دو روش جهت بهبود ویژگی های روانشناختی بهره ببرند.
نقش سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت با اثر میانجی جاه طلبی در مدیران شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرایط پیچیده و رقابت آمیز سازمان های امروزی سبب افزایش توجه به برخی ویژگی های منفی مانند صفات چهارگانه تاریک شخصیت شده است. در نتیجه، این مطالعه با هدف تعیین نقش سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت با اثر میانجی جاه طلبی در مدیران شهر تبریز انجام شد. روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران اداره های دولتی شهر تبریز در سال 1403 به تعداد 8280 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با توجه به ریزش های احتمالی 420 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در این پژوهش تعداد 39 پرسشنامه مفقوده وجود داشت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرشت و منش (کلونینجر، 1994)، مقیاس صفات چهارگانه تاریک شخصیت (پلوف و همکاران، 2017) و پرسشنامه جاه طلبی (بوت، 2017) استفاده و برای تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت با اثر میانجی جاه طلبی در مدیران برازش مناسبی داشت. همچنین، اثر مستقیم سرشت بر جاه طلبی و صفات چهارگانه تاریک شخصیت منفی و معنادار، اثر مستقیم منش بر جاه طلبی مثبت و معنادار و بر صفات چهارگانه تاریک شخصیت منفی و معنادار و اثر مستقیم جاه طلبی بر صفات چهارگانه تاریک شخصیت مثبت و معنادار بود (01/0P<). علاوه بر آن، اثر غیرمستقیم سرشت و منش بر صفات چهارگانه تاریک شخصیت با میانجی جاه طلبی منفی و معنادار بود (01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مذکور، برای کاهش صفات چهارگانه تاریک شخصیت مدیران باید برنامه هایی بر اساس سرشت و منش و جاه طلبی طراحی و اجرا کرد.
اثر تهدید القایی در سطوح متفاوت مجاورت بر نوع دوستی محدود و مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
155 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تهدید القایی در سطوح متفاوت مجاورت بر نوع دوستی محدود انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه آزمایشی از نوع طرح های عاملی بین آزمودنی با دو عامل شرایط تهدید (تهدید القا شده در برابر شرایط کنترل) و مجاورت (بالا در برابر متوسط در برابر پایین) بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی شهروندان ایرانی فارسی زبان سه شهر تهران، قم و همدان تشکیل دادند که 192 نفر با روش نمونه گیری در دسترسی انتخاب شده و شرکت کنندگان هر شهر (64 نفر) به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش با روش آماده سازی تحت القای شرایط تهدیدآمیز قرار گرفتند. داده ها با استفاده از بازی دیکتاتور، پرسشنامه نگرش نسبت به مهاجران و بازی خشونت جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره دوراهه تحلیل شد. یافته ها: اثر تعاملی مجاورت و تهدید القایی بر رفتار خشونت آمیز نسبت به اعضای گروه های خارجی معنادار بود، درحالی که این اثر تعاملی برای رفتار نوع دوستانه درون گروهی معنادار نبود. همچنین نوع دوستی محدود تأیید نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که اثر تهدید القایی بر میزان خشونت برون گروهی افراد در سطوح مجاورت متفاوت است. بااین وجود، اثر تهدید بر رفتار نوع دوستانه درون گروهی به سطح مجاورت بستگی ندارد.
ویژگی های روان سنجی نسخۀ فارسی فهرست ابعاد بزرگسالی در حال ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
447 - 462
حوزههای تخصصی:
با هدف اعتبارسنجی نسخۀ فارسی فهرست ابعاد بزرگسالی درحالظهور (رایفمن، آرنت و کولول، 2007) و تعیین ویژگیهای روانسنجی آن در یک نمونه ایرانی انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری از دانشجویان دانشگاه های دولتی استان تهران بود. نمونه شامل 500 نفر و ابزار، فهرست ابعاد بزرگسالی درحالظهور (رایفمن و دیگران، 2007) بود. یافتهها نشان داد ساختار شش عاملی اصلی 31 مادّهای ترجمهشده به فارسی با دادههای بافت ایران انطباق دارد. شاخصهای روانسنجی نشان از برازش مدل داشت و در نتیجه رواییسازه ابزار تأیید شد. روایی همزمان، همسانی درونی و اعتبار کل ابزار و زیرمقیاسهای آن تأیید شد. یافتهها در پرتو نتایج پژوهشهای پیشین مورد بحث قرار گرفت. نتیجه اینکه، استفاده از نسخۀ فارسی این فهرست برای اندازهگیری ویژگیهای بزرگسالان درحالظهور ایرانی معتبر است و استفاده از آن به پژوهشگران ایرانی برای مطالعه بزرگسالی درحالظهور پیشنهاد می شود.
مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران-15: پرسشنامه، روش اجرا و نمره گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
463 - 465
حوزههای تخصصی:
مقياس کمالگرايي چندبعدي تهران-15 (TMPS-15)، نسخه کوتاه مقياس کمالگرايي چندبعدي تهران-30 (بشارت، 1386الف، 2011) است و بر حسب و بر اساس مقياسهاي قبلي (فروست و همکاران، 1990؛ فلت و هويت، 2002; هويت و فلت، 1991الف) توسط بشارت (1386ب) ساخته شده است. اين مقياس، سه بعد کمالگرايي خودمحور، کمالگرايي ديگرمحور و کمالگرايي جامعهمحور را در اندازههاي پنج درجهاي ليكرت از نمرة 1 تا 5 ميسنجد. حداقل و حداکثر نمره فرد در زيرمقياسهاي سهگانة آزمون به ترتيب 5 و 25 است. ضرايب آلفاي کرونباخ زير مقياسهاي کمالگرايي خودمحور، کمالگرايي ديگرمحور و کمالگرايي جامعهمحور در نمونهاي متشکل از پانصد دانشجوي دانشگاه تهران، به ترتيب 91/0، 89/0 و 85/0 محاسبه شد که نشانه همساني دروني خوب مقياس است. ضرايب همبستگي بين نمرههاي 104 نفر از آزمودنيها در دو نوبت با فاصله دو تا چهار هفته براي سنجش پايايي بازآزمايي محاسبه شد. اين ضرايب براي کمالگرايي خودمحور، کمالگرايي ديگرمحور و کمالگرايي جامعهمحور به ترتيب 87/0 =r، 83/0 =r و 85/0 =r در سطح 001/0 p < معنادار بودند که نشانه پايايي بازآزمايي رضايت بخش مقياس است. روايي همزمان مقياس کمالگرايي چندبعدي تهران-15 از طريق اجراي همزمان مقياس مشکلات بينشخصي-60 (IIP-60؛ بشارت، 1388الف؛ هرويتز و همکاران، 1988)، مقياس سلامت رواني (MHI-28؛ بشارت، 1388ب؛ ويت و وير، 1983) و زير مقياسهاي نوروزگرايي و برونگرايي مقياس شخصيتي NEOPI-R (کاستا و مک کرا، 1992) در مورد آزمودنيها محاسبه شد. نتايج ضرايب همبستگي پيرسون نشان داد که بين نمره آزمودنيها در زير مقياس کمالگرايي خودمحور با مشکلات بينشخصي (47/0)، بهزيستي روانشناختي (56/0-)، درماندگي روانشناختي (53/0) و نوروزگرايي (61/0) در سطح 001/0 p < همبستگي معنادار وجود دارد. نتايج همچنين نشان داد که بين نمره آزمودنيها در زير مقياس کمالگرايي ديگرمحور با مشکلات بينشخصي (21/0)، بهزيستي روانشناختي (33/0-)، درماندگي روانشناختي (24/0)، نوروزگرايي (25/0) و برونگرايي (21/0-); و بين نمره آزمودنيها در زير مقياس کمالگرايي جامعهمحور با بهزيستي روانشناختي (29/0-)، نوروزگرايي (25/0) و برون گرايي (40/0-) در سطح 001/0 p < همبستگي معنادار وجود دارد. اين نتايج روايي همزمان مقياس کمالگرايي چندبعدي تهران-15 را تاييد مي کنند (بشارت، 1386ب).
Effectiveness of Mindfulness Training Program on the Perception of Pain Experience and Self-Compassion in MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۳ - Serial Number ۲۱, Summer ۲۰۲۴
21 - 32
حوزههای تخصصی:
Multiple sclerosis (MS) is one of the most common neurological diseases. The disease is clinically defined by the involvement of different parts of the central nervous system (CNS) at various times. Its peak incidence is between the ages of 20 and 40. The experience of pain plays an important role in the mental health and quality of life of MS patients. Research also shows that if MS patients have high levels of self-compassion, they can more easily manage negative situations. This research aims to determine the effectiveness of mindfulness training programs on the perception of pain experience and self-compassion in MS patients. Method: >The current research is an experiment with available sampling methods. The sample includes 40 MS patients, 20 in the experimental group and 20 in the control group. Mindfulness training programs (Kabat—Zinn), the McGill Pain Experience Scale (MPQ), and the NF Self-Compassion Questionnaire (SCS-LF) were used to collect data. The data were analyzed through the statistical test of multivariate analysis of covariance (MANCOVA). Results: >The results showed that the average difference between the groups regarding pain experience (F=49.270) and self-compassion (F=51.249) is significant. Therefore, it can be said that increasing self-compassion leads to higher efficiency in facing stressful situations. Conclusion >: Enhancing cognitive processes, particularly self-compassion, through mindfulness training can significantly influence individuals’ perception of pain. It is recommended that families receive appropriate training to develop strategies aimed at strengthening mindfulness skills in individuals.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس سیستم های مغزی رفتاری و فراشناخت در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
213 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس سیستم های مغزی رفتاری و فراشناخت در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده بود. روش: روش پژوهش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در سال 1402 بود. از این بین، 310 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی، پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاری و پرسشنامه فراشناخت بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بهزیستی روانشناختی با سیستم بازداری رفتاری، باورهای مثبت در مورد نگرانی، نیاز به کنترل افکار و فرایندهای فراشناختی خودآگاهی رابطه منفی معنادار و با سیستم فعال ساز رفتاری رابطه مثبت معنی داری وجود داشت . همچنین، 18 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی توسط مولفه های باورهای مثبت درمورد نگرانی، فرایندهای فراشناختی خودآگاهی و عدم اطمینان شناختی پیش بینی شد. نتیجه گیری: براساس نتایج، باورهای فراشناختی نقش مؤثری در بهزیستی روانشناختی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده دارند. بنابراین، می توان با هدف قرار دادن باورهای فراشناختی برای بهبود روند درمان اعتیاد و افزایش سطح کیفیت زندگی در بیماران استفاده نمود.
مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
19 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آنها بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 325 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (RSPWB) ریف (1989)، نیازهای روانشناختی (BSNQ) گاردیا و همکاران (2000)، ذهن آگاهی (MAAS) براون و ریان (2003)، اعتیاد به اینترنت (IAT) یانگ (1998) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد مسیر مستقیم نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی به استفاده آسیب زا از اینترنت و بهزیستی روانشناختی اثر معنادار داشت (05/0p<). همچنین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با میانجی گری استفاده آسیب زا از اینترنت بر بهزیستی روانشناختی اثر معنادار غیر مستقیم داشت (05/0p<). شاخص های برازش نشان داد مدل پیش فرض از برازش مناسب برخوردار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش واسطه ای در ارتباط بین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی نوجوانان دارد.
تحلیل محتوا درس فارسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس ساحت های ششگانه تعلیم و تربیت
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
96 - 113
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب درس فارسی پنجم ابتدایی بر اساس ساحت های ششگانه تعلیم و تربیت انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود که در این پژوهش از روش تحلیل محتوای مبتنی بر سرشماری استفاده شده است. جامعه تحلیلی- پژوهشی و نمونه حاضر، کتاب درسی فارسی دوره پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1402 را شامل شد و کل جامعه آماری به شکل سرشماری واحدها (مشتمل بر جمله ها و شبه جمله ها) به عنوان نمونه تحلیل گردید. روش گردآوری داده های پژوهش کتابخانه ای بود. داده های حاصل از پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا و با کمک شاخص های توصیفی آنتروپی شانون (داده های جدول فراوانی، محاسبه بار اطلاعاتی مقوله ها و به دست آوردن ضریب اهمیت آنها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد در کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی در مجموع 248 مرتبه به ساحت های ششگانه تربیتی (58 مورد ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ 11 مورد از ساحت اجتماعی سیاسی؛ 79 مورد ساحت زیستی و بدنی؛ 45 مورد ساحت زیبایی-شناختی و هنری و 11 مورد ساحت علمی و فناوری) توجه شده است که از بین بیشترین میزان توجه مربوط به ساحت زیستی و بدنی و کمترین میزان مربوط به ساحت علمی و فناورانه و اجتماعی و سیاسی بوده است. همچنین ضریب اهمیت و توجه به ساحت ششگانه در این پژوهش دارای مقدار بار اطلاعاتی 88/3 و ضریب اهمیت 28/0 است؛ بنابراین در کل می توان گفت در محتوای کتاب فارسی پایه پنجم توجه به ساحت ششگانه تعلیم و تربیت در سطح ضعیف ارزیابی می شود.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1707 - 1722
حوزههای تخصصی:
زمینه: زود انزالی یا انزال سریع رایج ترین مشکل جنسی است که اثرات روانشناختی زیادی بر روی رابطه همسران دارد. ازاین رو شناسایی برنامه های مداخله ای هدفمند و مؤثر در این زمینه کمک کننده خواهد بود. تاکنون از روش های مختلفی برای افزایش کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس استفاده شده است، اما در مورد مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان دارای انزال زودرس در دامنه سنی 30-50 ساله بودند که در سال 1401 به کلینیک اختلالات جنسی نجات شهر تهران مراجعه کرده اند. از جامعه آماری مذکور تعداد 32 مرد مبتلا به انزال زودرس و دارای شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند. سپس به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. از پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی مردان (آبراهام و همکاران، 2008) جهت جمع آوری اطلاعات و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش یک، مداخله ذهن آگاهی را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه آزمایش دوم پسخوراند زیستی را به مدت 8 جلسه 20 دقیقه ای دریافت کردند و گروه آزمایش سوم روش ترکیبی (ترکیب دو روش ذهن آگاهی و پسخوراند زیستی) را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند و در فهرست انتظار بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS23 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت آماری معناداری نداشتند. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود داشت؛ و هر سه مداخله درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی باعث افزایش کیفیت زندگی جنسی مردان دارای زود انزالی شد (05/0 P< و 37/193 =F). همچنین، یافته ها نشان داد که روش درمان ترکیبی در بهبود کیفیت زندگی جنسی (27/12 =IJ) مردان دارای زود انزالی به طور معنی داری اثربخشی بیشتری از مداخله ذهن آگاهی و پسخوراند زیستی دارد (05/0 P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر مداخله ذهن آگاهی، برنامه پسخوراند زیستی و و روش ترکیبی می توانند برای بهبود کیفیت زندگی جنسی مردان دارای زودانزالی کارآمد باشند؛ و توصیه می گردد که درمانگران و مشاوران در راستای بهبود کیفیت زندگی جنسی مردان مبتلا به انزال زودرس در کنار سایر مداخلات درمانی از این درمان ها استفاده کنند.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1775 - 1785
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجربه مستقیم یک آسیب شدید، مثل مرگ ناگهانی عضوی از خانواده، ممکن است با ایجاد تغییر در شناخت، سلامت فرد را تحت الشعاع قرار دهد و موجب پایداری نشانگان سوگ و اختلال در حافظه سرگذشتی شود. تاکنون مطالعات متعددی در مورد تأثیر درمان پردازش شناختی بر کاهش نشانه های استرس پس از سانحه ناشی از داغدیدگی و برنامه ریزی شناختی انجام شده است، اما در مورد تأثیر این رویکرد درمانی بر نشانگان سوگ و حافظه سرگذشتی، پژوهشی دیده نشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای علائم استرس پس از سانحه، انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، پژوهش شامل بازماندگان دارای علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی بودند که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر شیراز مراجعه کرده بودند و بر اساس پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند. بدین صورت 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت درمان پردازش شناختی در 12 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، تجربه سوگ (بارت و اسکات، 1989) و حافظه سرگذشتی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS-27 انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر درمان پردازش شناختی بر نمرات آزمون تجربه سوگ و آزمون حافظه سرگذشتی در سه طبقه محرک واژه مثبت، منفی و خنثی معنادار بوده است (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان پردازش شناختی با ایجاد شناخت عمیق از تجربه آسیب زا بر بهبود عملکرد حافظه سرگذشتی و کاهش نشانگان سوگ مؤثر است و پیشنهاد می شود درمانگران از آن برای درمان بازماندگان با علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی، استفاده کنند.
نقش واسطه ای ابعاد سرشتی شخصیت در رابطه سیستم های مغزی رفتاری با اعتیاد اینترنتی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری ابعاد ویژگی های سرشتی شخصیت در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری با اعتیاد اینترنتی در دانشجویان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه ی پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه غیرانتفاعی اشرفی اصفهانی در سال ۱401 بودند. از بین دانشجویان این دانشگاه ها، ۳۴۶ دانشجو بر اساس نمونه گیری در دسترس، اطلاعات مورد نیاز پرسشنامه ی شخصیت گری ویلسون (1989)، پرسشنامه ی سرشت و منش کلونینجر (1994) و پرسشنامه ی اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از الگویابی معادله ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد پشتکار و نوجویی به صورت مثبت و آسیب پرهیزی به صورت منفی بر اعتیاد به اینترنت اثر دارند. رابطه بین پاداش وابستگی بر اعتیاد به اینترنت معنا دار نشد. اثر مستقیم سیستم های بازداری رفتاری با اعتیاد به اینترنت 371/0 و اثر مستقیم سیستم های فعال ساز رفتاری با اعتیاد به اینترنت 382/0- و هر دو در سطح 01/0 درصد معنادار است. همچنین اثر غیر مستقیم سیستم های بازداری رفتاری و فعال ساز رفتاری از طریق ابعاد شخصیتی سرشت هر دو معنا دار بود . رابطه غیر مستقیم فعال ساز رفتاری بر اعتیاد به اینترنت 146/0- و رابطه غیر مستقیم بازداری رفتاری بر اعتیاد به اینترنت 137/0+به دست آمد . در بین ابعاد شخصیتی سرشت نقش میانجی گری جزیی پشتکار تایید شد.
بررسی وضعیت زندگی فرزندان جانبازان اعصاب و روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 91
حوزههای تخصصی:
مشکلات مجروحان جنگی محدود به خود آنها نیست، بلکه این مشکلات در بطن زندگی خانواده نیز وارد شده و کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت زندگی فرزندان جانبازان اعصاب و روان بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مشکلات ناشی از معلولیت پدر، در هفت مقوله شامل نگرش، سلامت روانشناختی، روابط بین فردی، سلامت جسمانی، شرایط مالی، پیشرفت تحصیلی و کارکرد تحصیلی تاثیراتی بر جای می گذارد.فرزندان جانبازان اعصاب و روان از اولین مراحل رشد خود، به طور مستمر در معرض آسیب های روانی هستند و نقش پدر یکی از منابع تشدید یا تضعیف اختلالات روانی و رفتاری در آنها است. از راهکارهای ارائه شده جهت پیشگیری یا تضعیف این آسیب ها میتوان به رصد و شناخت افراد مستعد آسیب های روانی از سنین کودکی و نوجوانی و پیگیری مستمر آنها برای ارائه خدمات روانشناختی و حل مشکلات در حوزه روابط بین فردی، عملکرد تحصیلی و ... اشاره کرد.این پژوهش کیفی به شیوه پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد.جامعه آماری پژوهش حاضر فرزندان جانبازان اعصاب و روان ساکن تهران بود. فرایند مصاحبه تا زمان به اشباع رسیدن داده ها ادامه پیدا کرد و در نهایت با 10 نمونه به اشباع رسید.تحلیل داده های به دست آمده، به روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد.
پیش بینی طرح واره نقص و شرم در فرزندان بر اساس کنترل گری و اقتدار والدین
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی طرح واره نقص و شرم در کودکان بر اساس کنترل و اقتدار والدین انجام شد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال می باشد که تعداد آن ها 38000 نفر می باشد .تعداد اعضای نمونه 390 نفر در نظر گرفته شد و پس از اجرای پرسشنامه ها 382 نمونه باقی ماند.داده های اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه طرح واره یانگ-کوتاه (1994)،کنترل والدین توسط لسلی همکاران(1986) و اختیارات والدین بوری (1991) به دست آمد.در تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون همبستگی و رگرسیون) استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که بین کنترل والدین و طرح واره نقص و شرم رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد اقتدار والدین (سبک استبدادی،سبک سهل انگیز و سبک مقتدرانه منطقی) با طرح واره نقص و شرم رابطه معناداری وجود دارد.به این ترتیب سبک سهل گیرانه و مستبدانه رابطه مثبت و معناداری و سبک مقتدر منطقی با طرح واره نقص و شرم در کودکان رابطه منفی معنادار دارد. نتایج پژوهش نشان داد که کنترل و اقتدار والدین می تواند طرح واره نقص و شرم را در کودکان پیش بینی کند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت در زوجین متقاضی طلاق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنچه از خود ازدواج مهم تر است موفقیت در ازدواج است، اما آمارها بیان کننده آن است که میزان طلاق در حال افزایش فزاینده است و یکی از عوامل تعیین کننده در این سازه صفات شخصیتی است. در همین راستا پژوهش حاضر باهدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت و ویژگی های شخصیت در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بینش و نگاه نوشهر کرج در 3 ماهه دوم سال 1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 200 زوج با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شد که پرسشنامه های دلزدگی زناشویی(CBM) و پرسشنامه سه گانه تاریک شخصیت را تکمیل کردند. داده ها بر اساس همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام توسط SPSS 26 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمره کلی سه گانه تاریک شخصیت و دلزدگی زناشویی و سه خرده مقیاس دلزدگی جسمانی، روانی و عاطفی رابطه مثبت معناداری وجود دارد(001/0 > P). همچنین یافته ها نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت تبیین معناداری از دلزدگی زناشویی داشته و به طور معناداری آن را پیش بینی می کند(911/0=R2 ) به نحوی که سهم خودشیفتگی، ماکیاویلیسم و ضداجتماعی به ترتیب 22/0، 52/0 و 21/0 در پیش بینی دلزدگی زناشویی داشتند. بحث و نتیجه گیری: درمجموع می توان بیان داشت که سه گانه تاریک شخصیت نقش معناداری در پیش بینی دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق دارد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
161 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها مقیاس اضطراب اجتماعی (lsas-sr) لیبوویتز (1987) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (EPT) فام و تیلور (1999) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (05/0>p)، بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی وجود داشت. بنابراین می توان گفت روش شناختی-رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی است.
امکان سنجی بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه بر انگیزش تحصیلی و تعلق به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
45 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی بسته ی آموزش کیفیت زندگی در مدرسه بر انگیزش تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرخرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه گیری (40نفر) به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود، نمونه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر)، گواه (20 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های انگیزش تحصیلی (HEMS، هارتر،1981) و تعلق به مدرسه (SSCS ، بریو و بتی،2005) جمع آوری شدند. گروه آزمایش دوازده جلسه 60 دقیقه ای، (هفته ای دو جلسه) بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل چند متغیره تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، که با کنترل اثر پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (001/0P<) وجود دارد. می توان نتیجه گرفت بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه باعث افزایش میزان انگیزش تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان می شود.
مقایسه بازداری پاسخ و جابه جایی توجه میان کودکان دچار اختلال اضطراب جدایی و اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
1 - 10
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو کارکرد اجرایی جابه جایی توجه و بازداری پاسخ در کودکان دچار اختلال اضطراب جدایی و اضطراب امتحان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان ساری، که دارای تشخیص اضطراب جدایی و امتحان بودند، در سال ۱۴۰۳-1۴۰۲ تشکیل داده اند. از کل جامعه، ۱۵۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ۷۵ نفر از افراد در گروه اضطراب جدایی و ۷۵ نفر در گروه اضطراب امتحان قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS؛ ۱۹۹۷)، پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون (۱۹۵۸)، آزمون رایانه ای رنگ-واژه استروپ (SWCT؛ ۱۹۳۵) و آزمون رایانه ای دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST؛ ۱۹۴۸) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین افراد با اضطراب جدایی و افراد با اضطراب امتحان در مؤلفه جابه جایی توجه (۰۰۱/۰P=) تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<). اما در مؤلفه بازداری پاسخ (۲۲۵/۰P=) بین دو گروه نمونه تفاوتی دیده نشد (05/0P˃). بنابراین می توان گفت، جابه جایی توجه در افراد با اضطراب جدایی و افراد با اضطراب امتحان تفاوت دارد.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دختر دارای اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1129 - 1150
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از شایع ترین اختلالات که تأثیر منفی بر تمام ابعاد زندگی مبتلایان دارد،هراساجتماعی است.در دهه های اخیر، گرایش به سمت بررسی اثربخشی رویکردهای درمانی جدید در کاهش اختلال هراس اجتماعی نوجوانان افزایش یافته است و پروتکل های درمانی چون تمرینات استقامتی، درمان فراشناختی و درمان راه حل محور مورد بررسی قرار گرفته است که اثربخشی هر یک از این درمان ها در مطالعات مختلفی به اثبات رسیده است. اما خلاء پژوهشی که وجود دارد، این است که مطالعه ای به بررسی تفاوت های این درمان ها نپرداخته است.
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دختر دارای اختلال هراس اجتماعی بود.
روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. از بین دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 تعداد 60 نفر به عنوان نمونه های پژوهش به صورت در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری (سه آزمایش و یک گواه) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های هراس اجتماعی (کانور، 2000) و باورهای خودکارآمدی عمومی (شرر، 1982) بود. داده ها با نرم افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد هر سه درمان موجب افزایش باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دارای هراس اجتماعی شد (0/05 >P) و بین سه گروه مداخله درمان فراشناخت، راه حل محور و تمرینات استقامتی از لحاظ اثربخشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 <P).
نتیجه گیری: با توجه به این که درمان فراشناخت، راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است، پیشنهاد می شود که از این دو شیوه جهت کاهش علائم اضطراب اجتماعی این افراد در راستای زندگی بهینه و رضایت از زندگی و مشکلات دیگر در مراکز مشاوره خصوصی استفاده گردد
مطالعه تطبیقی نیمرخ شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلال های عصبی رشدی: مقایسه پردازش حسی، حافظه فعال، تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
171 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد کارکردهای نیمرخ شناختی در کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلال یادگیری ویژه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی و علی مقایسه ای، کلیه دانش آموزان پسر (سنین 8 تا 12 سال) مشغول به تحصیل(1400-1399) در شهر تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند،30 دانش آموز برای هر گروه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش: پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی(CFI)، پردازش حسی (SPM)، تنظیم هیجانی کودک و نوجوان (ERQ-CA) و حافظه فعال دانیمن و کارپنتر بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های توصیفی و روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده گردید. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین عملکرد گروه های مورد بررسی و زیرمقیاسهای آنها وجود دارد (0/001>F: 263/946=P). هرچند کودکان دچار بیش فعالی، عملکرد ضعیف تری در مقیاس های کلی انعطاف پذیری شناختی، پردازش حسی و تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد از خود نشان دادند، در مقابل، کودکان دچار اختلالات یادگیری نیز، ضعفی مشهود در قیاس با کودکان دچار اختلالات بیش فعالی/ نقص توجه در متغیرکلی حافظه فعال و تنظیم هیجانی سرکوبی از خود بروز دادند. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینه مداخلات درمانی موثر و انتخاب صحیح برنامه های آموزشی و توانبخشی برای ارتقای کارکردهای اجرایی و به دنبال آن پیشرفت تحصیلی مهیا کرده است.