مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
بهزیستی شغلی
حوزه های تخصصی:
منابع معنوی یکی از عوامل مهمی است که می توانند پیامدهای شغلی را تحت تاثیر قرار دهد، با این وجود اگرچه پژوهش های قبلی به دیگر متغیرهای تاثیر گذار از قبیل منابع شغلی و شخصی روی پیامدهای شغلی توجه کرده اند، لیکن به تاثیر منابع معنوی توجه نشده است. پژوهش حاضر به منظور آزمون الگویی از فرسودگی عاطفی شغلی، اشتیاق شغلی، قصد ترک شغل و بهزیستی شغلی به عنوان پیامدهای شغلی منابع معنوی (مقدس دانستن کار، دلبستگی ایمن به خدا، راهبردهای مقابله مذهبی مشارکتی) در کارکنان شرکت فولاد خوزستان انجام شد. به این منظور 315 نفر از کارکنان این شرکت با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش توسط آنان تکمیل شد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بودند از مقیاس های منابع معنوی، اشتیاق شغلی، قصد ترک شغل، فرسودگی عاطفی شغلی و بهزیستی شغلی کارکنان. تحلیل داده ها با روش آماری الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 22 انجام گرفت. روابط واسطه ای با استفاده از روش بوت استراپ آزمون شدند. نتایج نشان دادند که منابع معنوی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق فرسودگی عاطفی شغلی و اشتیاق شغلی روی بهزیستی شغلی کارکنان و قصد ترک شغل تاثیر دارند.
بررسی روابط ساختاری خودتنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی در معلمان دوره متوسطه دوم: نقش میانجیگری فرسودگی شغلی و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خود تنظیمی شناختی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلّمان مقطع متوسطه دوم بود. روش: نوع پژوهش توصیفی، همبستگی و در قالب مدلسازی روابط ساختاری بود. جامعه پژوهشی شامل ۸۳۷ نفر از معلّمان مرد و زن شاغل در مدارس دولتی دوره دوم متوسطه در ارومیه در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بود که از بین آنان ۲۰۴ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های بهزیستی شغلی شولتز (۲۰۰۸)، خود تنظیمی شناختی مترن و باوئر (۲۰۱۴)، پرسشنامه فرسودگی ماسلاچ – نظرسنجی معلّمان (۱۹۸۶)، شاخص رضایت شغلی جاج، لاکه، دورهام و کلوگر (۱۹۹۸)، مقیاس رضایت معلّم لیم هو و تانگ آو(۲۰۰۶) بودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-22 و به روش مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از غیرمعناداری اثر مستقیم خود تنظیمی شناختی (۰۹/۰=β، ۳۹۸/۰p=) و معناداری اثر غیرمستقیم آن بر بهزیستی شغلی و تأیید مدل بعد از اصلاح آن بود (۹۰/۰= GFI، ۹۰/۰= CFI، ۰۸/۰= RMSEA / ۶۴/۰=PNFI، ۷۶/۰= PRATIO، ۷۷/۰= ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که خود تنظیمی شناختی بواسطه کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی بر بهبود بهزیستی شغلی معلّمان اثر دارد.
مدل یابی روابط علّی جهت گیری های هدفی و ارزیابی های شناختی با بهزیستی شغلی در معلمان: نقش واسطه ای راهبردهای مقابله شناختی و هیجان های معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجی گر راهبردهای مقابله شناختی و هیجانات معلم در رابطه ارزیابی های شناختی و جهت گیری های هدفی با بهزیستی شغلی در معلمان زن و مرد انجام شد. در این پژوهش همبستگی، 360 معلم (200 زن و 160 مرد) از مناطق 4 و 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه هدف های پیشرفت معلمان در کار (پاپایانو و چریستودولیس، 2007)، نسخه تجدیدنظرشده مقیاس ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویسچ، جاریکا و واگن، 2005)، نسخه تجدیدنظر شده پرسش نامه نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپیناون، 2001)، سیاهه هیجان معلم (چن، 2016) و مقیاس بهزیستی عاطفی وابسته به شغل (وتکاتویک و همکاران، 2000) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در نمونه معلمان زن و مرد مدل مفروض واسطه مندی نسبی راهبردهای مقابله و هیجانات پیشرفت در رابطه ارزیابی های شناختی و جهت گیری های هدفی با بهزیستی شغلی در معلمان زن و مرد با داده ها برازش مطلوبی داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و 55 درصد از پراکندگی نمرات بهزیستی شغلی از طریق جهت گیری های هدفی، ازریابی های شناختی، راهبردهای مقابله و هیجان های پیشرفت تبیین شد. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر موافق با دغدغه غالب پژوهشگران تربیتی علاقه مند به تحلیل نیم رخ تجارب هیجانی و انگیزشی معلمان نشان داد که پیش بینی بهزیستی حرفه ای معلمان از طریق کیفیت هایی مانند جهت گیری های هدفی و ارزیابی های شناختی در بستر اطلاعاتی مفاهیمی دیگر مانند راهبردهای نظم بخشی هیجانی و هیجان های معلم محقق می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان، پس از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
999-1014
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهند زنانی که با خیانت همسر روبه رو بوده اند از علائم افسردگی و نشخوار فکری رنج می برند، همچنین پژوهش ها حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری بوده است، بنابراین با توجه به پیشینه پژوهش، در زمینه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر نشخوار فکری و علائم افسردگی زنان، پس از خیانت همسر، شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر روی زنانی بود که علائم افسردگی و نشخوارفکری، تجربه کرده بودند. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه در زنان آسیب دیده از خیانت بودند. جمعیت این مطالعه 73 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت در حومه شرق تهران بودند که به مرکز درمانی گروه درمانی احیاء القلوب مراجعه کرده و به پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما (2003) و مقیاس افسردگی بک (1996) پاسخ دادند. از بین 73 شرکت کننده،30 شرکت کننده در دو گروه 15 نفره (گواه و آزمایش) که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند، گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) دریافت کردند در پایان بعد از اجرای پس آزمون نتایج با آزمون تحلیل واریانس اندازه های مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از پایان پیگیری، نتایج گروه آزمایش در هر دو متغیر افسردگی و نشخوارفکری، در پس آزمون و آزمون پیگیری تفاوت معناداری داشتند اما این تفاوت بین عملکرد گروه گواه در سه مرحله مشاهده نشد.(0/05 P> ). نتیجه گیری: با توجه به اینکه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشخوار فکری و علائم افسردگی همچون افکار ناخوشایند و تکراری، ناکارآمدی رفتار فعلی و همچنین پذیرش مشکل و ایجاد گسلش بین افکار و عملکرد کنونی در زنان آسیب دیده از خیانت موثر بوده می توان آن را بر روی نمونه های بیشتر و در جامعه ای با فرهنگ متفاوت نیز انجام داد.
بهروزی پایدار: ارتباط مستقیم و غیرمستقیم منابع برای مقابله با سازش یابی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1311-1295
حوزه های تخصصی:
زمینه: با وجودی که تحقیقات نشان داده است به طور سنتی تنوع منابع بهترین راهبرد برای افزایش بهزیستی یا بهروزی قلمداد می شود اما هنوز مکانیسم سازش یابی ذهنی و پایدارسازی بهزیستی یا بهروزی در سطحی بالا چالش جدی در میان محققان است و هنوز روش های رسیدن به آن به خوبی شناسایی نشده است. هدف: هدف کلی از این پژوهش شناسایی روش های پایدار سازی بهزیستی شغلی از طریق شناسایی منابعی که بطور مستقیم و یا غیرمستقیم بهزیستی یا بهروزی شغلی را افزایش می دهند و به طور مؤثری مانع از عادت کردن به محرک های سازمانی می شوند. روش: جامعه آماری کارکنان و مدیران شرکت ملی گاز ایران در تهران است. پرسشنامه محقق ساخته ای که اعتبار و پایایی آن با بررسی ادبیات (هامفری و همکاران، 2007؛ لوتانز و همکاران، 2007؛ کاظمی 2017؛ هاکمن و اولدهام 1980) به تأیید رسید از طریق شبکه داخلی سازمان ارسال گردید و 396 نفر آن را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل مدل های چندگانه برای شناسایی روابط بین متغیرها / منابع و بهزیستی یا بهروزی شغلی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی آزمون گردید. مدل بهینه در بین مدل های چندگانه با استفاده از معیارهای روش معادلات ساختاری انتخاب گردید. یافته ها: بررسی مدل های مختلف نشان داد که عوامل فردی/سرمایه روانشناختی (ضریب مسیر = 358/ و تی = 3/606) و فعالیت های ارادی / فضیلت های حرفه ای (ضریب مسیر = 458/ و تی = 5/452) به طور مستقیم با بهزیستی یا بهروزی ارتباط دارند ولی عوامل محیطی از طریق میانجی فضیلت های حرفه ای (فعالیت های ارادی) به طور غیرمستقیم با آن ارتباط دارند. می توان گفت که برخلاف عوامل فردی و فعالیت های ارادی، تنوع در منابع محیطی کار (فضیلت های اجتماعی کار) تأثیر مستقیم برای بهبود بهزیستی سازمانی ندارد. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که کارکنان به عوامل محیطی کار (فضیلت های اجتماعی کار) عادت می کنند بنابراین تنوع منابع از طریق فضیلت های حرفه ای استراتژی بهتری برای پایدارسازی بهزیستی شغلی کارکنان است.
تأثیر سبک رهبری اخلاقی بر بهزیستی شغلی معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی تسهیل کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبک رهبری اخلاقی بر بهزیستی شغلی با نقش میانجی تسهیل کار- خانواده بود. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که به شکل میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان تربیت بدنی شهر ساری تشکیل دادند (190=N). نمونه آماری با استفاده از نرم افزار جی پاور 118 نفر تعیین شد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پس از تأیید روایی و پایایی از پرسش نامه های بهزیستی شغلی پارکر و هیت (2011)، رهبری اخلاقی براون، تورینو هریسون (2005) و تسهیل کار- خانواده هالبروک (2005) استفاده گردید. داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. نتایج نشان داد که رهبری اخلاقی بر تسهیل کار- خانواده و بهزیستی شغلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین سبک رهبری اخلاقی به طور غیر مستقیم و از طریق تسهیل کار- خانواده بر بهزیستی شغلی تأثیرگذار است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر به مسئولان ادارات آموزش و پرورش و مدیران مدارس توصیه می شود با بکارگیری رویکردهای جدید رهبری زمینه بهبود سطح بهزیستی معلمان، مقابله با مشکلات زندگی و حفظ تعادل زندگی خانوادگی و شغلی آنها را فراهم آورند.
نقش تعدیل گر سرسختی و کارآمدی جمعی خانواده در رابطه تعارض کار-خانواده با موفقیت شغلی و بهزیستی شغلی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه تعارض کار-خانواده با موفقیت و بهزیستی شغلی پرستاران با نقش تعدیل کنندگی سرسختی و کارآمدی جمعی خانواده انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل پرستاران در بیمارستان امیرالمؤمنین اهواز بود. از این جامعه 200 نفر به روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های تعارض کار-خانواده کارلسون و همکاران، موفقیت شغلی ادراک شده گریبنر و همکاران، بهزیستی شغلی پارکر و هایت ، سرسختی خانواده مک کوبین و همکاران و کارآمدی جمعی خانواده کاپرارا و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که هر دو بُعد تعارض کار-خانواده و خانواده- کار به ترتیب نقش معنی داری در کاهش موفقیت و بهزیستی شغلی پرستاران داشتند. علاوه بر این، سرسختی خانواده و کارآمدی جمعی خانواده توانستند رابطه میان این متغیرها را تعدیل کنند.
رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی: نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بوده است. به منظور به دست آوردن نمونه ای که بیشتر معرف جامعه باشد، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای شامل 203 نفر انتخاب گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه، از ابزارهای خودگزارشی شامل مقیاس سن ذهنی (محقق ساخته)، سیاهه رویدادهای کار و زندگی براب، مقیاس خشنودی شغلی وار و همکاران، مقیاس تعهد سازمانی ماودی و همکاران و مقیاس بهزیستی کارکنان ژنگ و همکاران استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS-22 انجام گرفت. جهت بررسی روابط غیرمستقیم، از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی پس از حذف مسیرهای مستقیم غیرمعنی دار (سن ذهنی به خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی)، از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که قدردانی از تجارب کاری میانجی گر رابطه بین سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی است.
مدل یابی روابط بین هیجانات، سرمایۀ روان شناختی و بهزیستی عاطفی وابسته به شغل در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
189 - 169
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط علّی بین هیجانات، سرمایه روان شناختی و بهزیستی عاطفی وابسته به شغل در معلمان انجام شد. روش : در این پژوهش همبستگی، 381 معلم (158 مرد و 223 زن) از مناطق 1 و 6 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز، آولیو، آوی و نورمن، 2007)، سیاهه هیجان معلم (چن، 2016) و مقیاس بهزیستی عاطفی وابسته به شغل (ونکاتویک، فاکس، اسپکتور و کیلووای، 2000) پاسخ دادند. به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروضِ واسطه مندی نسبی از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مفروض واسطه مندی نسبی سرمایه روان شناختی در رابطه هیجانات معلم با بهزیستی عاطفی وابسته به شغل در معلمان با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در این مدل برای معلمان به ترتیب 54 و 49 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت و منفی وابسته به شغل از طریق هیجانات معلم و سرمایه روان شناختی تبیین شد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج پژوهش حاضر موافق با آموزه های مفهومی نظریه کنترل ارزش هیجانات پیشرفت و نظریه بسط و ساخت هیجانات مثبت نشان داد که تجارب هیجانی معلمان به مثابه یک منبع اطلاعاتی غنی از طریق تحدید و یا تقویت در مولفه های چندگانه شکل دهنده به سرمایه روانی آنها در شکل دهی به وضعیت بهزیستی معلمان و تلاش های پیشرفت مدارانه معلمان، تاثیرگذار واقع شدند.
رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری انجام شد. نمونه پژوهش حاضر 174 نفر (124 نفر مرد، 50 نفر زن) از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های رهبری تحولی کلی، بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی می باشند. به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS ویراست 21 استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی از برازش قابل قبولی با داده ها برخوردار است. هم چنین، نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم رهبری تحولی به بهزیستی شغلی (0/21=p< 0/001 ،β)، رهبری تحولی به موفقیت شغلی ادراک شده (0/67=p< 0/001 ،β)،و رهبری تحولی به عملکرد انطباقی (0/55=p< 0/001 ،β)،معنی دار می باشند. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش سبک رهبری تحولی به مدیران در برنامه های آموزشی سازمان ها مورد توجه قرار بگیرد.
مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی بهزیستی شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق به کار در معلمان مدارس ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
366 - 375
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی بهزیستی شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق به کار در معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه اشتیاق به کار اترخت (UWES) اسچافلی و همکاران (2002)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) لوتانز و همکاران (2007) و مقیاس بهزیستی کارکنان (EWBS) ژونگ و همکاران (2015) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه روان شناختی و بهزیستی شغلی با اشتیاق به کار همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم سرمایه روان شناختی از طریق نقش میانجی بهزیستی شغلی بر اشتیاق به کار معلمان مدارس ابتدایی معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/025=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اشتیاق به کار در بین معلمان مدارس ابتدایی است.
رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار با توجه به نقش میانجی سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که هر سازمان می بایست توجه ویژه ای به آن نماید، شناخت مسائل روانی و شغلی کارکنان است. لذا امروزه توجه به سازه بهزیستی شغلی در میان کارکنان رو به افزایش است. همچنین با توجه به شرایط کاری کارکنان در سازمان ها و تمایل افراد به کار در ساعت های طولانی، می توان شاهد بروز عواقب ناشی از آن همچون اعتیاد به کار بود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار با توجه به نقش میانجی سلامت روان انجام گردید. این پژوهش از نظر نوع، توصیفی و از نظر روش یک پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه کارکنان یک سازمان در شهر اصفهان به تعداد دو هزار نفر تشکیل داده اند که از میان آنان، تعداد 310 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های اعتیاد به کار، بهزیستی شغلی، خودتنظیمی هیجانی، رگه تاریک شخصیت خودشیفته و سلامت روان بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه خودتنظیمی هیجانی با سلامت روان، سلامت روان با بهزیستی شغلی و خودشیفتگی با اعتیاد به کار، مثبت معنی دار است و رابطه خودشیفتگی با سلامت روان و رابطه سلامت روان با اعتیاد به کار منفی و معنی دار است (05/0>p). همچنین مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و سلامت روان، میانجی رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار است (05/0>p)؛ بنابراین به دلیل نقش و اهمیت پدیده هایی همچون بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار در سازمان ها، توجه به این یافته های مهم باید مدنظر مدیران و سیاست گذاران سازمان ها قرار بگیرد.