فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارکردهای توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی 5 تا 8 سال و مقایسه آن با همتایان طبیعی می باشد. روش: در این پژوهش مقطعی- مقایسه ای و توصیفی- تحلیلی، 76 کودک 5 تا 8 ساله (20 کودک دارای اختلال و 56 کودک همتای سنی طبیعی) با استفاده از آزمون های عملکرد مداوم (توجه پایدار)، برو نرو (بازداری پاسخ) و آزمون تشخیص آسیب ویژه زبانی (انتخاب آزمودنی های دارای اختلال) با آزمون آماری تی مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی در عملکرد مؤلفه های اعلام کاذب در آزمون عملکرد مداوم، خطای ارتکاب و نمره کلی در آزمون برو نرو تفاوت معنادار (0/05≥P) با گروه طبیعی نشان داده اند. این کودکان در دو مهارت توجه پایدار و بازداری پاسخ ضعیف تر از همسالان طبیعی خود عمل می کنند. نتیجه گیری: نقایص کودکان دارای اختلال ویژه زبانی تنها محدود به سطوح زبان نمی شود، بلکه سایر مهارت های شناختی از جمله کارکردهای اجرایی را نیز دربر می گیرد. لذا توصیه می شود که در روند ارزیابی و مداخله این کودکان به سایر مهارت ها از جمله کارکردهای اجرایی نیز توجه شود.
مقایسه اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری، فلوکستین و هایپیران در کاهش شدت علایم افسردگی اساسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش های متنوعی جهت درمان افسردگی وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری، داروی ضد افسردگی فلوکستین و داروی گیاهی هایپیران در درمان افسردگی زنان انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش آزمایشی و با انتخاب تصادفی 45 آزمودنی زن، که با پرسش نامه سنجش میزان افسردگی و بر اساس ملاکهای DSM- IV توسط روان پزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، انجام شد. نمونه های تشخیص گذاری شده به عنوان افسرده اساسی، در سه گروه آزمایش گمارده شدند؛ گروه تحت درمان گروهی شناختی- رفتاری، گروه تحت درمان با داروی فلوکستین و گروه تحت درمان با داروی گیاهی هایپیران. نمرات قبل و بعد از مداخله و مرحله پیگیری در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری کواریانس، واریانس یکراهه و آزمون های تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد که بین میزان اثر بخشی سه روش درمانی با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0 P <). نتایج آزمون شفه نیز بیانگر آن بود که درمان گروهی شناختی- رفتاری از هایپیران مؤثرتر است، در حالی که بین اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری با فلوکستین و فلوکستین با هایپیران تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >). پایداری نتایج درمان در مطالعه پیگیری نیز تأیید شد، البته بین میزان پایداری روش های درمانی تفاوت معنیدار مشاهده شد (01/0 P <).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید اثر بخشی سه روش درمان افسردگی بودند. به خصوص برتری درمان گروهی شناختی- رفتاری در مقایسه با هایپیران در مرحله پس آزمون و نسبت به فلوکستین و هایپیران در مرحله پیگیری تأیید شد.
طرح خودیابی اسلامی و درمان وسواس ( آلودگی و طهارت ، نجاست )(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی ارائه درمان خودیابی اسلامی در زمینه وسواس در آلودگی، طهارت و نجاست می باشد. برای بررسی، 15 نفر( شامل 9مرد و 6 زن) به صورت نمونه در دسترس، برگزیده شدند. آزمون وسواس مادزلی، افسردگی بک و اضطراب کتل به عنوان پیش آزمون به اجرا درآمد. در پایان درمان خودیابی اسلامی، پس آزمون اجرا شد. پی گیری نیز بین شش ماه تا یک سال بعد از درمان به انجام رسید و نتایج با نمرات پیش آزمون و پس آزمون مقایسه گردید.
با استفاده از آزمون t، گروه های وابسته در هر سه متغیر، به ویژه میزان وسواس، نتایج با سطح اطمینان 99٪ معنادار می باشد. در مرحله پیش آزمون و پی گیری نیز تفاوت ها با همین سطح اطمینان، معنادار است. در نتیجه، درمان خودیابی اسلامی در درمان وسواس، افسردگی و اضطراب اثر معنادار دارد، و برخی از آزمودنی ها را می توان برای به کارگیری آن درمان نهایی نمود.
بررسی مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای ویژگی های شخصیتی، رضایت زناشویی و سبک های دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیمان شکنی به عنوان یک موضوع مهم در روابط زوجی، ریشه در عوامل مختلفی دارد که شناسایی آن ها از اهمیت ویژه ای برخودار است، بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و میانجی گری رضایت زناشویی انجام شد.
مواد و روش ها: روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه ی پژوهش شامل 270 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه پرسش نامه های تمایل به پیمان شکنی، سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و مقیاس رضایت زناشویی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج اثر غیر مستقیم روان رنجورخویی و برون گرایی (اثر غیر مستقیم= 08/0، 01/0 P<) بر پیمان شکنی با نقش واسطه ای رضایتمندی مثبت بود. نرم خویی (اثر غیرمستقیم= 07/0، 05/0 P<)) و مسؤولیت پذیری (اثر غیرمستقیم= 08/0، 01/0 P<) نیز از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی و معنی دار داشتند. هم چنین روان رنجوری خویی (اثر مستقیم= 22/0، 01/0 P<) ، برون گرایی (اثر مستقیم= 23/0، 01/0 P<)، گشودگی (اثر مستقیم= 16/0،05/0 P<) به طور مستقیم و مثبت و مسئولیت پذیری به طور مستقیم و منفی (با اثر مستقیم= 16/0-، 05/0 P<) بر پیمان شکنی اثرگذار بودند. سبک دلبستگی ایمن از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی معنی دار (اثر غیر مستقیم= 09/0-،01/0 P<) دارد. سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر (اثر غیر مستقیم= 10/0، 01/0 P<) دارد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی نقش مهمی در تمایل به پیمان شکنی دارند، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان در راستای پیشگیری، فهم علل زیربنایی و درمان پیمان شکنی زناشویی استفاده کرد.
نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان. روش: آزمودنی ها شامل 685 دانش آموز پایه سوم دبیرستان های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.
ابزار: پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت که روایی و اعتبار آنها احراز شده بود. آزمودنی ها براساس پاسخ به پرسشنامه اهداف پیشرفت و نیز برتری جهت گیری آنها در پنج گروه بدون هدف، اجتنابی، رویکردی، تبحری و اهداف چندگانه قرارگرفتند. یافته ها: مقایسه میانگین مؤلفه های خودتنظیمی (شناخت، فراشناخت و مدیریت منابع) در آزمودنی های پنج گروه هدف، با روش تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه نشان داد که میانگین های پنج گروه با همدیگر تفاوت دارند (001/0p<). انجام آزمون های تعقیبی توکی و شفه نشان داد که میانگین راهبردهای شناختی و مدیریت منابع در گروه های اجتنابی و بدون هدف از سایر گروه ها کمتر است (001/0p<). میانگین های یاد شده در سه گروه تبحری، رویکردی و چندگانه تفاوت معناداری نداشت. میانگین گروه بدون هدف، از اجتنابیها هم کمتر بود (001/0p<). در مورد راهبردهای فراشناختی، مقایسه میانگین ها در بعضی گروه ها تفاوت داشت.
نتیجه گیری: فراهم کردن محیط ها و ساختارهای انگیزشی چندگانه و تبحری نقش مهمی در رشد مهارت ها ومؤلفه های خودتنظیمی دارد که لازم است اقداماتی در مورد آنها صورت گیرد.
عوامل مؤثر در رشد اجتماعی عاطفی و اخلاقی
حوزههای تخصصی:
مقایسه باورهای خودکارآمدی ریاضی پسران و دختران دانش آموز سال دوم رشته های ریاضی - فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی شهر اهواز و بررسی رابطه متغیرهای جنیست، نمره قبلی ریاضی و هدف گذاری تحصیلی با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق مقایسه باورهای خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان پسر و دختر سال دوم رشتههای تحصیلی ریاضی - فیزیک ، علوم تجربی و علوم انسانی دبیرستانهای اهواز و بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای جنسیت، رشته تحصیلی. نمره قبلی ریاضی و هدفگذاری با آن بود. شرکت کنندگان در این تحقیق 400 دانش آموز پسر و دختر در سه رشته تحصیلی ریاضی - فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش اهواز بودند، که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی و مقیاس هدفگذاری تحصیلی بودند. ضرایب پایایی(آلفای کرونباخ و تنصیف) مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی رضایتبخش بود.ضرایب روایی این مقیاس با سایر پرسشنامهها معنیدار بودند. نتایج تحلیل واریانس عاملی نشان داد که بین دانشآموزان پسر و دختر و بین دانشآوزان رشتهةای تحصیلی سه گانه فوق در مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی تفاوت وجود دارد. همچنین بین عامل جنیست و عامل رشته تحصیلی تعامل دیده میشود. افزون بر این، نتایج ضرایب همبستگی ساده نشان داد که متغیرهای جنسیت، هدفگذاری و نمره قبلی ریاضی با باورهای خودکارآمدی ریاضی رابطه معنیداری دارند. در نهایت، ضرایب رگرسیون چندگانه با روش مرحلهای نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین با مقیاس خودکار آمدی ریاضی رابطه داشته و آن را پیشبینی میکنند.
بازنمایی چالش های آموزش مجازی در نظام آموزش عالی ایران: مطالعه ای با روش پدیدار شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آموزش مجازی، فرصتی بی بدیل برای رویارویی با محدودیت های آموزش حضوری، تحقق آرمان آموزش برای همه و زمینه سازی برای توسعه پایدار و متوازن در کشور است. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل ادراک و تجربه زیسته دانشجویان و استادان دانشگاه از چالش های آموزش مجازی در نظام آموزش عالی انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری از روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی به شناسایی و بازنمایی پدیده مورد بررسی پرداخته شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدف مند و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با بیست نفر از دانشجویان و مدرسان دوره های مجازی دانشگاه تهران گردآوری شد و به روش کلایزی تحلیل گردید. در شانزدهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد. اما، به منظور اعتباربخشی یافته ها، مصاحبه ها تا بیستمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، منجر به شناسایی 5 مقوله اصلی گردید که شامل چالش های «مربوط به دانشگاه»، «مربوط به استاد»، «مربوط به دانشجو»، «مربوط به سامانه» و «مربوط به کلاس» است. یافته ها نشان داد که آموزش های مجازی در نظام آموزش عالی با چالش های متنوع و متفاوتی مواجه هستند و تا رسیدن به شرایط بهینه، فاصله دوچندانی داشته و بهبود کیفیت آن، مستلزم نگاه جدی متولیان و دوری از طرز تلقی آموزش درجه دوم به این قبیل آموزش ها است.
بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی و تعارضات زناشویی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی زنان متأهل – به مفهوم داشتن شخصیتی ابرازگر و قوی در رابطه ی جنسی- و تعارضات زناشویی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 225 نفر از زنان متأهلی که در سال 1393 در شهرستان زرین شهر استان اصفهان ساکن بوده اند، به طور تصادفی انتخاب گردیده و به پرسش نامه های احقاق جنسی هالبرت (Hulbert Index of Sexual Desire) و تعارضات زناشویی باقر ثنایی (Marital Conflict Questionnaire) پاسخ داده اند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 به روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین احقاق جنسی زنان متأهل و تعارضات زناشویی آنان رابطه ی قوی، منفی و معنی دار 203/0- وجود دارد (05/0 (p<. به علاوه، بین احقاق جنسی زنان و مؤلفه های کاهش رابطه ی جنسی131/0- افزایش واکنش های هیجانی 149/0- جدا کردن امور مالی از یکدیگر 188/0- و کاهش ارتباط مؤثر زوجین249/0- رابطه منفی و معنی دار بود و قوی ترین رابطه، بین احقاق جنسی و کاهش ارتباط مؤثر مشاهده گردید.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با کاهش احقاق جنسی زنان، بر شدت تعارضات زناشویی افزوده می شود. بنابراین پژوهشگران ضمن پیشنهاد انجام مطالعات مشابه کمی با نمونه های بیشتر و کیفی در جمعیت های مشابه، معتقد هستند طراحی دوره های آموزش جنسی و نحوه ابرازگری مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی می تواند در افزایش توانایی احقاق جنسی زنان متأهل و به دنبال آن کاهش تعارضات زناشویی خانواده ها مؤثر واقع گردد.
ارتباط آگاهی واج شناختی و نمره دیکته دانش آموزان فارسی زبان دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آگاهی واج شناختی بخشی از دانش زبانی است و ارتباط مستقیم و معناداری با مهارت سوادآموزی و خواندن و نوشتن دارد. آگاهی واج شناختی شامل سه مؤلفه آگاهی هجایی، آگاهی از واحدهای درون هجایی (تجانس و قافیه) و آگاهی واجی می شود. نتایج پژوهش روی زبان های گوناگون نشان می دهد که بین آگاهی واج شناختی و دیکته ارتباط وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی این ارتباط در زبان فارسی است.
روش: پژوهش حاضر روی 219 دانش آموز دختر و پسر دوم ابتدایی چهار منطقه شهر کرج انجام شد که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند. ابتدا از آزمودنی ها به صورت انفرادی آزمون آگاهی واج شناختی به عمل آمد. در مرحله بعد در هر کلاس به صورت گروهی آزمون دیکته گرفته شد. این مطالعه به شیوه مقطعی انجام شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که نمره کل دیکته با نمره کل آزمون آگاهی واج شناختی ارتباط معنا دار دارد. در میان مؤلفه های تشکیل دهنده آزمون آگاهی واج شناختی، آگاهی هجایی کمترین و آگاهی واجی بیشترین ارتباط را با نمره دیکته داشت.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که در کودکان فارسی زبان نیز همانند سایر کودکان بین آگاهی واج شناختی و مهارت دیکته ارتباط وجود دارد.
تأثیر مجازات اعدام بر بازدارندگی از جرایم مواد مخدر و روان گردان
حوزههای تخصصی:
جرائم مربوط به مواد مخدر و روان گردان از دغدغه های همیشگی و به خصوص سال های اخیرِ جهان (به دلیل تولید و صدور انبوه) و به ویژه کشور ما بوده است. بدین جهت، کنوانسیون های بین المللی مختلفی در این خصوص به تصویب کشورهای جهان رسیده است. همچنین، کشورها در حقوق داخلی خود نیز در این زمینه، به قانون گذاری پرداخته اند. در این میان، مجازات اعدام، محور بحث حاضر است. نقش بازدارندگی مجازات اعدام در خصوص جرائم مواد مخدر و روان گردان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در نظام حقوقی ایران (به عنوان یک نظام مبتنی بر شرع) ماهیت فقهیِ این مجازات در مورد جرائم یادشده نیز محل بحث است. روش انجام این تحقیق توصیفی است. در جمع آوری مطالب تحقیق، علاوه بر استفاده از کتاب های معدودی که دراین زمینه وجود داشت، از مقاله های مربوط به اثر بازدارندگی مجازات بهره گرفته شد. علاوه بر آن از سایت های اینترنتی و پایان نامه های ستاد مبارزه با مواد مخدر در غنی ترشدن مطالب نهایت استفاده شده است. تحقیق حاضر تلاش کرده است که ماهیت این مجازات را در جرائم مواد مخدر و روان گردان از بُعد شرعی و حقوقی مورد بررسی قرار دهد و از سوی دیگر، معین سازد که اِعمال این مجازات در جرائم یادشده چه تأ ثیری بر بازدارندگی این جرائم در نظام حقوقی ایران دارد؛ که با توجه به تفکیکِ بازدارندگی از کارآمدی، به نظر می رسد مجازات اعدام در جرائم مورد بحث، از کارآمدیِ لازم برخوردار است، اما این مجازات از بازدارندگی در این جرائم برخوردار نیست.
بررسی زمینه های کاربرد مصاحبه انگیزشی در درمان معتادان ایرانی
حوزههای تخصصی:
تلاش برای درمان، بدون در نظر گرفتن بحث “ انگیزش“ کامل نیست . میلر و رالینک (1991)، در توضیح این مبحث اظهار می دارند که اغلب معتادان به طور ذاتی در مورد تغییر، احساس دوگانه ای دارند(بیشتر از این که دارای مقاومت، ارادة ضعیف، یا از لحاظ شخصیتی معیوب باشند). این نویسندگان انگیزش را به عنوان «حالت آمادگی یا آماده بودن برای تغییر تعریف کرده اند که ممکن است این حالت، از زمانی به زمان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر کند».
پروچاسکا، دی کلمنت و نورکراس (1992)، الگوی جامعی را برای مفهوم پردازی «انگیزش» بیمار - برای تغییر- ارائه داده اند. آنان، الگویی شش مرحله ای را برای تغییر پیشنهاد کرده اندکه عبارت است از: 1- مرحله غفلت و نا آگاهی (یا پیش از تأمل)، 2- مرحله تفکر و تأمل، 3- مرحله تصمیم گیری برای تغییر (آمادگی) ، 4- مرحله عمل یا اقدام، 5- مرحله ماندن در ترک (نگهداری) و 6- مرحله بازگشت به اعتیاد(بک، رایت، نیومن و لیس،1380: 38).
به نظر پروچاسکا و دی کلمنت (1986) «درمان رفتارهای اعتیادی، درصورتی که هم مراجع و هم درمانگر بر یک مرحلة تغییر تمرکز کنند، می تواند به آرامی پیش برود». در این میان، ""مصاحبه انگیزشی"" شیوه ای است که بیشترین تأثیر را در ایجاد انگیزه برای درمان معتادان یا تغییر رفتار داشته است. در واقع، این روش که برای اولین بار توسط میلر (1983) و رالینک (1991) توصیف شد، یک روش مشاوره رهنمودی (با رویکرد مراجع – محوری)، است که از طریق «شناخت مشکلات بالقوه» و «کشف و رفع احساس دودلی و تردید او» (با هدف تغییر رفتار)، به مراجع کمک می کند.
در این مقاله، ضمن توصیف « کاربرد مصاحبه انگیزشی در درمان معتادان » به تفاوت های رویکرد مصاحبه انگیزشی با سه رویکرد انکار – مواجهه ، آموزش مهارت و رویکرد غیر دستورالعملی اشاره شده است. همچنین ، پنج اصل عمومی مصاحبه انگیزشی و انواع رویکردهای آن مورد بررسی قرار گرفته است.
به طور کل، در این نوع مصاحبه که نسبتاً نوین است برتوانایی های مشاوره ای تکیه دارد و تلاش می شود تا نگرش بیمار بدون مواجهه ، نسبت به منافع و زیان های ادامه مصرف، تغییر یابد. این رویکرد، بویژه در کسانی که هنوز آماده تغییر نیستند و یا درباره این تغییر تردید دارند، مؤثر است. در واقع، هدف اصلی این رویکرد درمانی، بر طرف کردن احساس دودلی مراجعان و تشویق آنها به بیان نگرانی ها و دلایل شخصی شان برای تغییر رفتار اعتیادی است».
بنابراین، بر اساس بررسی های صورت گرفته در زمینه ""کاربرد مصاحبه انگیزشی در درمان معتادان ایرانی""، این نتیجه حاصل می شود که از یک سو، به دلیل جاری فقدان یک رویه نظام مند درمانی و از سوی دیگر، به لحاظ غالب بودن درمان های دارویی نسبت به درمان های غیر دارویی (روان شناختی) برای درمان اعتیاد در کشور، درمانگران اعتیادی در سطح وسیع از این رویکرد استفاده نمی کنند.
مقایسه هوش هیجانی و کیفیت زندگی در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی و هوش هیجانی در مردان معتاد و غیر معتاد است.
روش: نمونه پژوهش شامل80 نفر معتاد و 80 نفر غیر معتاد بودند که افراد معتاد به شیوه نمونه گیری دردسترس و افراد غیر معتاد به شیوه همتاسازی و با توجه به سن و وضعیت تاهل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش هیجانی شاته و پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و همبستگس پیرسون انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد و غیر معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد پایین تر از مردان غیر معتاد بود. همچنین، نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی در هر دو گروه رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: افراد با هوش هیجانی پایین به احتمال بیشتری دچار سوء مصرف مواد می شوند و سوء مصرف مواد نیز ممکن است کیفیت زندگی افراد را پایین بیاورد. این احتمال وجود دارد که بتوان با پرورش هوش هیجانی افراد، از ابتلا آن ها به این معضل جلوگیری کرد.
مقایسه خودگردانی دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی و نقش پیش بینی کنندگی ابعاد خودگردانی برای عملکرد تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه خودگردانی دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی و نقش پیش بینی کنندگی ابعاد خودگردانی برای عملکرد تحصیلی آنان بود. نوع تحقیق علی ـ مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه مدارس تیزهوشان و عادی شهر شیراز بود. 84 دانش آموز از مدارس تیزهوشان و 82 دانش آموز از مدارس عادی به شیوه همتاسازی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها پرسشنامه ام اس ال کیو و آزمون پیشرفت تحصیلی علوم زیستی (فولاد چنگ، 1383) بودند. پایایی پرسشنامه ام اس ال کیو با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد گردید. برای بررسی روایی سازه مقیاس یاد شده از روش تحلیل عوامل استفاده شد و شش عامل به دست آمد. پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی علوم زیستی با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ 87/0 تعیین شد. روایی محتوایی این آزمون نیز براساس متون تخصصی، مورد تایید دبیران متخصص قرار گرفت. از روشهای آماریt مستقل و تحلیل رگرسیون برای تحلیل یافته ها استفاده شد و نتایج زیر به دست آمد: الف) بین دو گروه دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی از نظر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودگردانی، تفاوت معنادار بود، ب) از میان ابعاد باورهای انگیزشی، بعد «جهتگیری هدف درونی» و از میان ابعاد راهبردهای یادگیری، بعد «خود بازبینی» بهترین پیش بینی کننده برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود.
پسامدرنیسم و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی روش شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روشهای تحقیق(ابزارها و فنون) در علوم انسانی و علوم طبیعی
ساخت و هنجاریابی مقیاس قصه عشق و بررسی رابطه آن با رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ساخت و هنجاریابی مقیاس قصه عشق (LSS) و بررسی رابطه آن با رضایت زناشویی بود. نمونه آماری شامل 403 زوج از میان والدین دانش آموزان دبستانی و پیش دبستانی شهرستان تبریز، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. پژوهش با یک پرسشنامه 200 گویه ای آغاز و در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله مطالعه مقدماتی با یک نمونه 38 زوجی، روایی محتوایی و همسانی درونی به روش ضریب آلفای کرونباخ و پایایی زمانی مقیاس بررسی شد و پرسشنامه 100 سوالی در دو فرم زنان و مردان تنظیم گردید. در مرحله نهایی، پس از اجرای مقیاس رضایت زناشویی هادسون (1379) و LSS روی 403 زوج، پایایی LSS به روش ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن به روش ملاکی و سازه به دو شیوه تحلیل عاملی اکتشافی و تفاوت های گروهی بررسی شد. در نهایت، این نتایج به دست آمد: مقیاس قصه عشق از ویژگی های روانسنجی قابل قبولی برخوردار است. بین قصه های زوج همسانی وجود دارد و هر چه تشابه نیمرخ قصه های زوج کمتر باشد، عدم رضایت آنها بیشتر خواهد بود. عموما، رابطه مثبت معناداری بین قصه های گروه جامعه پسند و رضایت زناشویی به دست آمد. این رابطه در مورد قصه های گروه سلطه جو منفی بود. در 24 قصه و نقش بین میانگین دو گروه زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین قصه ها و نقش ها در هر دو گروه تفاوت معنادار دیده شد. به طور کلی، یافته های به دست آمده با نتایج پژوهش های پیشین همخوانی دارد. با در نظر گرفتن یافته ها و محدودیت ها، می توان «LSS» را در کارهای پژوهشی و مراکز مشاوره به کار برد
ساخت و اعتباریابی مقیاس احساس تنهایی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های جنسیتی در عملکرد تحصیلی: نقش صفات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تفاوت های جنسیتی بر پنج عامل بزرگ شخصیت، بررسی اثر غیر مستقیم جنسیت بر عملکرد تحصیلی از طریق صفات شخصیت و اثر مستقیم صفات شخصیت بر عملکرد تحصیلی اجرا شد.
روش : 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامه پنج عامل ( BFI ) را کامل کردند. به منظور بررسی تفاوت های جنسیتی در پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گرایی، وظیفه شناسی، پذیرش، روان رنجورخویی، سازگاری) از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و به منظور بررسی اثر غیر مستقیم جنسیت بر عملکرد تحصیلی از طریق صفات شخصیت و اثر مستقیم صفات شخصیت بر عملکرد تحصیلی از تحلیل مسیر استفاده شد.
نتایج : نتایج تحلیل واریانس چند متغیری اثر اصلی معنادار عامل جنسیت را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم و اثر کل متغیر برونزای پژوهش (جنسیت) تنها از طریق عامل های وظیفه شناسی و روان رنجورخویی بر عملکرد تحصیلی معنادار است. اثر مستقیم پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گرایی، وظیفه شناسی، پذیرش، روان رنجورخویی، سازگاری) بر عملکرد تحصیلی معنادار به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نقش میانجی گر صفات شخصیتی وظیفه شناسی و روان رنجورخویی را در بررسی رابطه بین جنسیت و عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد تاکید قرار می دهد. همچنین، نتایج مطالعه حاضر همسو با ادبیات پژوهش نشان می دهد که صفات شخصیت ـ حتی پس از کنترل پیش بینی کننده های سنتی عملکرد تحصیلی دانشجویان از قبیل بهره هوشی ـ اثر مستقل و افزوده ای بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دارند. تلویحات پژوهش حاضر با تاکید بر برخی از همبسته های صفات شخصیت به منظور بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد بحث قرار می گیرد."
نقش مذهب در کاهش پرخاشگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش مشارکت افراد در مراسم مذهبی مساجد و برگزاری آداب مذهبی مشترک، در کاهش و کنترل پرخاشگری می پردازد. این مقال با روشی توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 420 شرکت کننده در مساجد شهر اصفهان با 420 غیر شرکت کننده در سال 1385 انتخاب گردیدند و با مقیاس پرخاشگری از طریق پرسش نامه AGQ مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج نشان می دهد که، بین دو گروه (مسجدی و غیر مسجدی) در میزان پرخاشگری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین دفعات حضور در مسجد و میزان پرخاشگری رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی هر چه میزان دفعات مراجعه به مسجد بیشتر باشد، از میزان پرخاشگری کاسته می شود. همچنین میزان پرخاشگری در مردان بیش از زنان و افراد مجرد بیش از افراد متاهل می باشد.