ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۳۲۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی زنان با اختلال سوگ طولانی از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تنظیم شناختی هیجان کیفیت زندگی اختلال سوگ طولانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۵
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی زنان با اختلال سوگ طولانی از منظر فر هنگی بود. جامعه آماری تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و درمان غرب شهر تهران در سال1402 بود. نمونه پژوهش 30 نفراز جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) وکنترل (15نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود.آزمودنی ها به پرسشنامه علائم اختلال سوگ طولانی توسط پریگر سون و همکاران(2021)، پرسشنامه کیفیت زندگی وارو و شربون (1992) و پرسشنامه تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران (2002)، قبل و بعد از انجام مداخله پاسخ دادند. مداخله شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بود که بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره وتک متغیره تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر نمرات تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی شرکت کنندگان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تغییرات معنی داری به وجود آورد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی زنان با اختلال سوگ طولانی تأثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک مداخله ی اثربخش فرهنگی و مناسب بهره گرفت.
۳۲۲.

اثربخشی ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کمبینای مبتلا به افسردگی اساسی: مطالعه تک آزمودنی

کلیدواژه‌ها: ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی مصاحبه انگیزشی رضایت از زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۵۳
مقدمه: هدف از درمان ها نه تنها باید عدم وجود بیماری باشد، بلکه هم چنین بهبود رضایت از زندگی بیمار نیز باید مورد توجه قرار گیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کم بینای مبتلا به افسردگی اساسی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری شامل اعضای گروه واتساپ دانشجویان بهزیستی مشهد در شهریورماه 1401، (110 عضو)، بود؛ از آن میان 2 شرکت کننده ی کم بینای مبتلا به افسردگی اساسی (یک خانم و یک آقا)، به روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. از پرسش نامه افسردگی بک- ویرایش دوم (1996) و فرم کوتاه پرسش نامه کیفیت رضایت و لذت از زندگی اندیکت و همکاران (1993) برای ارزیابی استفاده گردید. شرکت کنندگان 12 جلسه ، 1 ساعت در هفته، مداخله را دریافت کردند؛ و 3 ماه پیگیری شدند. داده ها به کمک شاخص تغییر پایا، اندازه اثر و تحلیل دیداری نمودارها، تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی رضایت از زندگی شرکت کنندگان را در پس از درمان تا مرحله پیگیری به طور قابل توجهی افزایش داده است. نتیجه گیری: یافته ها از این امر حمایت می کند که تلفیق ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی با مصاحبه انگیزشی می تواند روش مناسبی برای افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کم بینای مبتلا به افسردگی اساسی باشد؛ لذا پیشنهاد می شود از این مداخله به منظور ارتقای کیفیت زندگی این افراد استفاده شود.
۳۲۳.

نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین فرزندپروری ادراک شده و خودشکوفایی در زنان و مردان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشکوفایی فرزندپروری ادراک شده انعطاف پذیری روان شناختی زنان و مردان متاهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
زمینه: خودشکوفایی که تعداد بسیار اندکی از افراد موفق به دستیابی به آن می گردند، می تواند منجر به احساس خوشبختی و رضایت از زندگی گردد. این مرحله رشدی مبتنی بر ادراک افراد از کیفیت فرزندپروری که تجربه کرده اند و عواملی که به طور غیر مستقیم در شکل گیری آن نقش دارند می-باشد. زنان و مردان متأهل در جایگاه والدین فعلی یا آینده، در پرورش افراد خودشکوفا سهم بسزایی دارند. با این وجود عوامل زمینه ساز خودشکوفایی در آنان به عنوان مهمترین الگوی تربیتی تاکنون شناسایی نشده است، بنابراین در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی برازش مدل ساختاری از روابط بین فرزندپروری ادراک شده، انعطاف پذیری روانشناختی و خودشکوفایی در زنان و مردان متأهل انجام شد. روش: روش این پژوهش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل شهر شیراز در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 409 نفر بوده که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها پرسشنامه های خودشکوفایی اهواز اسماعیل خانی (1380)، فرزندپروری ادراک شده گرولنیک و همکاران (1997) و انعطاف پذیری روانشناختی بن ایتژاک و همکاران (2014) و به منظور تحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: بر مبنای یافته ها، مسیر مستقیم حمایت والدین از خودپیروی بر انعطاف پذیری روانشناختی، مهرورزی والدین و انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی معنادار شد. همینطور بر اساس نتایج آزمون بوت استراپ، حمایت والدین از خودپیروی با نقش میانجی انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی اثر غیر مستقیم و معنادار داشته است (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، به منظور پرورش افراد خودشکوفا در جامعه پیشنهاد می گردد نهادهای تربیتی به ویژه اداره های آموزش و پرورش، علاوه بر برنامه ریزی درون سازمانی، برنامه ری
۳۲۴.

پیش بینی نگرش به ازدواج بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان حمایت اجتماعی ادراک شده نگرش به ازدواج دختران دانشجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۱
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش به ازدواج براساس حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان در دختران دانشجو انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران دانشجو مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1401 بودند که از بین آنها 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و غیرتصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003CERQ, )، نگرش نسبت به ازدواج براتن و روزن (1988 (MAS, و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988 MSPSS,) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی نگرش به ازدواج بوده اند (05/0>p) و درمجموع 1/54 درصد از واریانس نگرش به ازدواج را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان نقش معنی داری در پیش بینی نگرش به ازدواج دارند و لزوم توجه به این عوامل برای افزایش نگرش مثبت به ازدواج در دختران دانشجو ضروری به نظر می رسد.
۳۲۵.

واکاوی تجربه زیسته نگرش به زندگیِ شاغلین در دادگاه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته نگرش به زندگی اختلافات خانوادگی دادگاه خانواده شاغلین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۴
هدف: عوامل شخصی نظیر باورها، نگرش ها، رویدادهای محیطی و رفتارهای فرد با یکدیگر تأثیر متقابل دارند. به دلیل اهمیت بسزای این تأثیرپذیری، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رسیدگی به پرونده های اختلاف خانوادگی بر تجربه زیسته نگرش به زندگی شاغلین دادگاه خانواده بود. روش: پارادایم پژوهش، تفسیری و رویکرد پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش حاضر شامل قضات شاغل در دادگستری شهر تهران، اراک، خرم آباد و شهرستان خمین در سال 1403بودند. افراد انتخاب شده کسانی بودند که سابقه کار در دادگاه خانواده و رسیدگی به پرونده های خانواده را بر عهده داشتند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. برای حمع آوری داده های پژوهش، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نمونه گیری با ۶ مصاحبه شونده از قضات آقا، به اشباع رسید. داده ها از طریق تحلیل مضمون تحلیل شدند و در نهایت با نرم افزار مکس کیودا یک مدل برای تغییر نگرش ارائه شد. یافته: نتایج حاصل از مصاحبه ها، ۳ مضمون فراگیر و ۱۲ مضمون سازمان دهنده را مشخص کرد. مضامین فراگیر به دست آمده عبارت بودند از: تأثیر تجربیات شغلی بر نگرش و رویکرد در زندگی شخصی، تحول در ارزش ها و نگرش ها نسبت به زناشویی و روابط خانوادگی، بدبینی و رویکرد محتاطانه در روابط اجتماعی. نتیجه گیری: بنابراین، رسیدگی به پرونده های اختلافات خانوادگی بر نگرش قضات شاغل دذ این حوزه تاثیر مثبت و منفی داشته است.
۳۲۶.

پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس سبک های دلبستگی و صفات تاریک شخصیت با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش به خودکشی سبک های دلبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده صفات تاریک شخصیت دانشجو معلم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۶
  مقدمه: جوانان به ویژه دانشجویان دانشگاه با مشکلات متعددی مواجه هستند که ناتوانی در مقابله با این مشکلات منجر به ظهور افکار خودکشی می شود. پژوهش ها حاکی از آن بود که افکار خودکشی به عنوان پیش بینی کننده قوی برای خودکشی نوجوانان است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس سبک های دلبستگی و صفات تاریک شخصیت با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. روش: این پژوهش کاربردی از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1403-1402 که برابر با 2000 دانشجو بود. حجم نمونه به وسیله جدول مورگان و کرجسی 545 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افکار خودکشی بک (1961)، حمایت اجتماعی ادراک شده ی زیمنت و همکاران (1988)، مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990) و پرسشنامه شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از در بخش آمار توصیفی از گزارش فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از محاسبه ی ضریب همبستگی اسپیرمن با نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار  PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی و نیز صفات تاریک شخصیت بر گرایش به خودکشی تأثیر معناداری ندارند. اما حمایت اجتماعی ادراک شده بر گرایش به خودکشی تأثیر منفی و معناداری دارد. نتایج حاصل از بررسی متغیر میانجی هم نشان داد که حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و صفات تاریک شخصیتی با گرایش به خودکشی تأثیری نداشته؛ اما در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و اجتنابی با گرایش به خودکشی مؤثر بوده و باعث کاهش گرایش به خودکشی می شود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، شناخت عوامل پیش بینی کننده و میانجی گرایش به خودکشی می تواند در کاهش بروز خودکشی و تغییر گرایش ها و افکار دانشجویان کمک کند. به واقع سازمان ها و نهادهای مرتبط می توانند با آموزش صحیح والدین برای حمایت بهتر از فرزندان و نیز تقویت سبک های دلبستگی ایمن به صورت طولی و زمانی به کاهش آمار و ارقام تمایل به خودکشی و به تبع آن خودکشی و نیز به بهبود عملکرد و انگیزه دانشجویان کمک نماید و بر کارایی سیستم آموزشی نیز بیفزاید.
۳۲۷.

تأثیر درمان هیجان مدار بر انعطاف پذیری و پریشانی هیجانی دختران دارای شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار انعطاف پذیری هیجانی پریشانی هیجانی شکست عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳
زمینه: شکست عاطفی پیامدهای گسترده ای برای فرد به دنبال دارد و ضرورت اقدامات درمانی در این زمینه احساس می شود. ازهمین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر انعطاف پذیری و پریشانی هیجانی دختران دارای شکست عاطفی بود. روش: در این پژوهش از روش مورد منفرد استفاده شد. جامعه ی پژوهش تمامی دختران دارای شکست عاطفی شهر اصفهان بود. از طریق نمونه گیری هدفمند سه نفر از دختران داوطلب که ملاک های ورود را دارا بودند، انتخاب شدند و 9 جلسه درمان هیجان مدار دریافت کردند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ضربه ی عشق، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس انعطاف پذیری هیجانی جمع آوری شد. شرکت کنندگان در سه مرحله (قبل از شروع مداخله، در فرآیند مداخله و بعد از پایان مداخله) پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS، شاخص ضریب پایا و درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مقدار شاخص تغییر پایا برای هر سه دختر، در متغیرهای انعطاف پذیری و پریشانی هیجانی، در مرحله بعد از درمان و پیگیری در سطح 0/05 >p معنی دار شده است. نتیجه گیری: بر طبق یافته ها، درمان هیجان مدار در افزایش انعطاف پذیری هیجانی و کاهش پریشانی هیجانی دختران دارای شکست عاطفی اثربخش بوده است.
۳۲۸.

نقش میانجی گر معنا در زندگی در تبیین روابط علّی بین خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی متخصصین روانشناسی و مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی ‏ذهنی خودمراقبتی بهوشیار ذهن آگاهی روانشناسان و مشاوران معنا در زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۶۸
هدف پژوهش حاضر تبیین روابط علّی بین خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در روانشناسان و مشاوران بر اساس نقش میانجی گر معنا در زندگی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی روانشناسان و مشاوران مشغول به کار در مراکز و کلینیک های روانشناسی و مشاوره استان تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 253 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل مقیاس های ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006)، خودمراقبتی بهوشیار (MSCS، کوک-کوتون و گایکر، 2018) ، معنا در زندگی (MLQ، استگر و شین، 2010) و بهزیستی ذهنی (SWQ، مولوی و همکاران، 1389) بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و برآورد بیشینه احتمال مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش بود. خودمراقبتی بهوشیار، ذهن آگاهی و معنا در زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه مستقیم معنادار داشتند (01/0< P). معنا در زندگی در رابطه بین خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی نقش میانجی داشت؛ درنتیجه خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با میانجی گری معنا در زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه غیرمستقیم معنادار داشتند (01/0< P). نتایج نشان داد که معنا در زندگی با توجه به نقش خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی می تواند تبیین کننده بهزیستی ذهنی باشد. بنابراین توجه به متغیرهای پژوهش در برنامه های آموزشی و رشدی برای متخصصان مراقبت از سلامت روان جهت افزایش بهزیستی ذهنی آن ها توصیه می شود.
۳۲۹.

رابطه اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ با نقش میانجی معنا در زندگی در سالمندان مقیم سرای سالمندان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتناب تجربه ای اضطراب مرگ معنا در زندگی سالمندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ با نقش میانجی معنا در زندگی در سالمندان مقیم سرای سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه سالمندان مقیم سراهایی سالمندان شهر رشت در سال 1403 بودند. 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس در این پژوهش مشارکت داشتند و به پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ-II؛ بوند و همکاران، ۲۰۰7)، مقیاس اضطراب مرگ (DAS؛ تمپلر و همکاران، 1971) و پرسشنامه معنای زندگی (MLQ؛ استگر و همکاران، 2011) پاسخ دادند. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. یافته دیگر نشان داد اثرات مستقیم اجتناب تجربه ای و معنا در زندگی بر اضطراب مرگ معنادار بود؛ همچنین اثر مستقیم اجتناب تجربه ای بر معنا در زندگی، معنادار بود (05/0>P)؛ همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که معنا در زندگی در رابطه بین اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ نقش میانجی داشت (05/0>P). یافته های این مطالعه دلالت بر این دارد که اجتناب تجربه ای به صورت مستقیم و با نقش میانجی معنا در زندگی بر اضطراب مرگ سالمندان اثر دارد.
۳۳۰.

مدل ساختاری صمیمیت زناشویی بر اساس تحمل پریشانی و تمایزیافتگی: نقش میانجی کیفیت رابطه با خانواده همسر در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل پریشانی تمایزیافتگی زنان متأهل صمیمیت زناشویی کیفیت رابطه با خانواده همسر مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: صمیمیت در روابط زناشویی به عنوان یک الگوی رفتاری بسیار مهم مفهوم سازی شده که جنبه های عاطفی، هیجانی و اجتماعی نیرومندی دارد و بر پایه پذیرش، رضایت خاطر و عشق شکل می گیرد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل معادلات ساختاری صمیمیت زناشویی بر اساس تحمل پریشانی و تمایزیافتگی، با نقش میانجی کیفیت رابطه با خانواده همسر انجام شده است. روش: این مطالعه به روش توصیفی-همبستگی و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری شامل زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان نورآباد لرستان بود. حجم نمونه پژوهش 239 بود که به صورت داوطلبانه به پرسشنامه های تمایزیافتگی اسکورون و اسمیت (1998)، کیفیت رابطه با خانواده همسر چراغی (1393)، صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند.  داده ها با Smart PLS  وSPSS-22  مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، متغیر تحمل پریشانی 17 درصد و تمایزیافتگی 21 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی را تبیین می کنند. همچنین، تحمل پریشانی به صورت غیرمستقیم و از طریق کیفیت رابطه با خانواده همسر 10 درصد و تمایزیافتگی 5 درصد از تغییرات صمیمیت زناشویی را تبیین می نمایند. تمایزیافتگی با اثر مستقیم (209/0= β)، غیرمستقیم (05/0 ≤ P، 110/0= β) و اثر کل معنادار (05/0 ≤ P، 320/0= β) و تحمل پریشانی نیز با اثر مستقیم (05/0 ≤ P، 169/0= β)، غیرمستقیم (05/0 ≤ P، 167/0= β) و اثر کل معنادار (05/0 ≤ P، 336/0= β) بر صمیمیت زناشویی تأثیرگذار بودند. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهند که هر دو متغیر تحمل پریشانی و تمایزیافتگی تأثیر معناداری بر صمیمیت زناشویی دارند و کیفیت رابطه با خانواده همسر نیز در این تأثیرات نقش واسطه ای مهمی ایفا می کند. بنابراین، بهبود صمیمیت زناشویی در زنان متأهل نیازمند تقویت مهارت های تحمل پریشانی، تمایزیافتگی و ارتقای کیفیت رابطه با خانواده همسر است.
۳۳۱.

بررسی اثربخشی القای خلق بر کنش های اجرایی و نظریه ذهن دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: القای خُلق کنش های اجرایی دانشجویان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۲۵
هدف : این پژوهش در پی بررسی تاثیر حالت های خلقی مختلف ( هم خلق مثبت که شامل شادی و آرامش و هم خلق منفی که شامل ترس و خشم ) بر دو کنش اجرایی سرد (حافظه فعال و بازداری) و کنش اجرایی گرم ( نظریه ذهن) در دانشجویان دختر بود. روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون – پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داد. در این پژوهش از افراد واجد شرایط 75 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه آزمایشی و یک کنترل گمارده شدند (15 نفر برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پاناس؛ آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم و آزمون برو-نرو و n-back و برای بررسی فرضیه های پژوهش نیز از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد القای خلق مثبت میزان عواطف منفی را کاهش و میزان عواطف مثبت را به طور معنی داری افزایش می دهد. همچنین القای خلق مثبت تاثیر معناداری بر کنش های اجرایی مانند بهبود ظرفیت حافظه کاری، بازداری و بهبود عملکرد نظریه ذهن در دانشجویان دختر دارد (05/0P˂). نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که القای خلق مثبت می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود کنش های اجرایی و نظریه ذهن مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این روش در محیط های آموزشی و روان شناختی می تواند به ارتقای عملکرد شناختی و اجتماعی دانشجویان کمک کند.
۳۳۲.

واکاوی تجارب ارتباطی زوجین پس از ترک اعتیاد همسر (مطالعه کیفی با تأکید بر تجارب افراد بهبودیافته در کنگره 60)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد تجارب ارتباطی همسران افراد بهبودیافته کنگره 60 مطالعه کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب ارتباطی زوجین پس از ترک اعتیاد همسر با تأکید بر تجارب افراد بهبودیافته در کنگره 60 انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون استقرائی نیازمحور بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل همه همسران افراد بهبودیافته از وابستگی به مواد در شهر اصفهان بودند که از بین آن ها 17 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای دستیابی به تجارب ارتباطی زوجین پس از ترک وابستگی به مواد همسر، از فرم مصاحبه نیمه ساختارمند و اکتشافی با زنان در باب تحولات تجربه شده در زندگی زناشویی استفاده شد. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شدند و سپس بر پایه رویکرد تحلیل مضمون استقرایی براون و کلارک تجزیه وتحلیل شدند. به منظور نظم دادن به داده های حاصل از مصاحبه ها، فرایند تجزیه و تحلیل در بستر نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته ها: پس از منسجم سازی کدهای اولیه، 15 مضمون سازمان دهنده و 5 تم فراگیر شامل ارتباطات عاطفی بازسازی شده، آرامش ارتباطی ناشی از ثبات اقتصادی، تعاملات روزمره متعارف، ارتباطات جنسی آرامش بخش و تعاملات تفریحی لذت بخش به دست آمد. نتیجه گیری: به طور کلی، مطابق با روش درمانی متداول در جمعیت احیای انسانی (کنگره 60)، وقتی فرایند تغییر تدریجی ساختار ذهنی افراد تحت درمان با همسویی همسران آن ها به عنوان همسفر رویکردی چندجانبه را دنبال می کند منجر به ایجاد تحولات و پیامدهای ماندگار در روابط زوجین و انواع تعاملات بین فردی آن ها می شود که واکاوی این روابط نشان از بازتعریف نقش همسر در مسیر رهایی از مواد است.
۳۳۳.

اثربخشی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهن و نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی ‏ذهنی زنان سرطان پستان طراحواره درمانی یکپارچه با درمان پذیرش و تعهد نگرانی از تصویر بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه: سرطان سینه یکی ازشایع ترین سرطان هاست و به عنوان یک بیماری مزمن دارای عوارض روانشناختی متعددی است. لذا اثربخشی مداخلات روانشناختی یکپارچه که بتواند ابعاد هیجانی، شناختی، رفتاری و بین فردی را مورد توجه قرار دهد یک ضرورت کاربردی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه آزمایشی از سری طرح های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماه با گروه گواه بود. پژوهش جامعه آماری پژوهش را تمام زنان مبتلا به سرطان پستان شهرستان یزد را در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. دو نفر از شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون ریزش داشتند و دو نفر از اعضا گروه کنترل برای تساوی گروه ها کنار گذاشته شدند (13 نفر در هر گروه). یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 5/1 ساعته به گروه آزمایشی آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بهزیستی ذهنی (مولوی و همکاران، ۱۳۸۸)، و نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 و آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در میزان بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی پس از دریافت مداخله جلسات درمانی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 >p). همچنین یافته های مرحله پیگیری نشان داد که کاهش میزان نگرانی از تصویر بدنی و افزایش بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش در مرحله پیگیری پایدار بوده است (05/0 >p). نتیجه گیری: یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد، یک مداخله امیدوارکننده را برای زنان مبتلا به سرطان پستان ارائه می دهد که فرآیندهای شناختی و عاطفی را هدف قرار داده، باعث بهبود مشکلات روانشناختی آن ها می شود؛ اما برای نتیجه گیری بهتر، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
۳۳۴.

مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد با معنا درمانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته آموزشی پذیرش و تعهد معنا درمانی سرزندگی تحصیلی افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۹۳
زمینه: افسردگی مسئله ای است که باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در دانش آموزان می شود و این مشکلات باعث جلوگیری از رشد استعدادهای آن ها می گردد و همچنین دانش آموزان افسرده معمولاً علاقه به درس و مطالعه ندارند و این امر در عملکرد تحصیلی آن ها تأثیرگذار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد با معنا درمانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان افسرده مقطع دوم متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره دوم متوسطه شهر خمین بودند که به مرکز مشاوره و روان شناختی مدیریت آموزش وپرورش شهر خمین در سال تحصیلی 1401-1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) برای گردآوری داده ها استفاده شد. همچنین از بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد محقق ساخته و پروتکل معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار Spss26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنا درمانی توانستند نمرات دانش آموزان افسرده در سرزندگی تحصیلی را افزایش دهند (01/0>p) و اثربخشی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از معنا درمانی بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد رویکردی مؤثرتر در ارتقا سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان افسرده است و لزوم توجه به این نکته در درمان افسردگی دانش آموزان حائز اهمیت است.
۳۳۵.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امید به زندگی درمان شناختی رفتاری درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بیماران دیالیزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۵
زمینه: بیماران تحت دیالیز با چالش های جسمی و روانی متعددی روبرو هستند که می تواند امید به زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، مداخلات روان درمانی مانند گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان روش های مؤثر برای بهبود سلامت روان شناخته شده اند. با این حال، مقایسه اثربخشی این دو روش بر افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران دیالیزی مراجعه کننده به مرکز دیالیز بیمارستان خاتم الانبیا در شهرستان شاهرود در سال 1402 به تعداد 211 نفر بودند. از بین افراد جامعه آماری، 45 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر، 1991) بود. پروتکل درمان شناختی-رفتاری (والساراج و همکاران، 2021) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2023) برای گروه هیا آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته در نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی در پس آزمون اثر معنی دار داشت (001/0 >P). بین نمرات امید به زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری صرف نظر از نوع مداخله، تفاوت وجود داشت. از بین دو روش مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی مؤثرتر بود (001/0 >P) نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که استفاده از مداخلات روان درمانی، به ویژه شناختی رفتاری، می تواند به عنوان یک راهکار کاربردی در بهبود امید به زندگی و ارتقای سلامت روان بیماران تحت دیالیز مورد توجه قرار گیرد
۳۳۶.

درک پیوندهای میان دلبستگی والدینی و هویت رابطه ای در نوجوانان: مطالعه ای در مورد دلبستگی عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به والدین دلبستگی عاطفی رشد هویت نوجوانان هویت رابطه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۵
این مطالعه، روابط بین دلبستگی والدینی، دلبستگی عاطفی و هویت رابطه ای در میان نوجوانان را بررسی می کند، با تمرکز بر نقش میانجی گری دلبستگی عاطفی و اثر تعدیل کنندگی مدت زمان رابطه. با استفاده از نمونه ای از نوجوانان دو مدرسه در یک منطقه فرهنگی خاص، این پژوهش بر اهمیت دلبستگی والدینی به عنوان بنیادی برای کاوش عاطفی و روابط صمیمانه تأکید دارد. یافته های کلیدی نشان دهنده رابطه مثبت و معنی داری بین دلبستگی والدینی و عاطفی در هر دو جنس پسر و دختر است، در حالی که ارتباط بین دلبستگی عاطفی و هویت رابطه ای در دختران قابل توجه تر از پسران است. علاوه بر این، دلبستگی عاطفی به عنوان یک میانجی جزئی بین دلبستگی والدینی و هویت رابطه ای عمل می کند، که نشان می دهد روابط نوجوانان با همسالان نقش مهمی در شکل گیری هویت دارند. همچنین، تحلیل نشان می دهد که مدت زمان طولانی تر در روابط عاشقانه با سطوح بالاتر دلبستگی عاطفی و تعهد ارتباط دارد. با این حال، این مطالعه به چندین محدودیت، از جمله تمرکز بر نوجوانانی با والدین زنده، همگنی فرهنگی و احتمالات سوگیری در داده های خودگزارش شده اذعان دارد. یافته ها اهمیت روابط والدین و همسالان را در شکل دهی به رشد هویت نوجوانان تأکید می کنند.
۳۳۷.

نقش تمیزی تمایزیافتگی خود و بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده در اختلال علائم جسمی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جسمانی سازی بی اعتبار سازی هیجانی درک شده تمایزیافتگی خود نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۹
شکایت های جسمی در بین نوجوانان شایع است و عوامل هیجانی نقش مهمی در بروز و تشدید آن دارند. پس هدف پژوهش تعیین نقش تمییزی تمایزیافتگی خود، بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده در نشانه های اختلال علائم جسمی است. پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی هست. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر خوی تشکیل می دهند که 265 نفر به شکل خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تجربه علائم جسمی (SSEQ)؛ مقیاس بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده (PIES) و نسخه کوتاه سیاهه تمایزیافتگی خود (DSI-Sf) جمع آوری شده و بعد از واردکردن در SPSS-22 با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین نشانه های اختلال علائم جسمی با بی اعتبارسازی هیجانی درک شده (46/0)، واکنش پذیری هیجانی (51/0)، هم آمیختگی با دیگران (42/0)، برش هیجانی (32/0) و جایگاه من (28/0) ارتباط معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده، واکنش پذیری هیجانی و هم آمیختگی با دیگران 52 درصد از تغییرات اختلال علائم جسمانی را پیش بینی می کنند که در سطح 05/0 معنادار است. نتایج نشان دهنده نقش نبود درک هیجانی و نبود تمایزیافتگی در نشانه های اختلال علائم جسمانی بود، پیشنهاد می شود برای نوجوانان آموزش های لازم در زمینه ابراز هیجانی و تمایزیافتگی خود داده شود تا تجارب هیجانی خود سرکوب و به شکل جسمانی ابراز ننمایند.
۳۳۸.

Exploring Affective Properties of Emojis: Identifying the Persian Emoji Lexicon

کلیدواژه‌ها: Emojis emotions Valence social media lexicon

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۹
Aims: The present study aimed to validate the Persian Emoji Lexicon (PEL) and examine gender and cultural differences in the perception of the affective properties of selected emojis. Method: The study consisted of two phases: emoji selection and an online survey. First, we identified the 109 most frequently used emojis on Twitter. In the second phase, we assessed emotion and valence ratings from a sample of 200 X users (140 females; 27.3 ± 3.5 years). Results: Of the 109 selected emojis, 90 were perceived as having a positive valence. Gender comparisons revealed that women rated significantly higher emotional intensity across all eight emotion dimensions compared to men. We also compared our findings with a similar database validated among Canadians. The inter-rater reliability for emoji valence ratings between Iranian and Canadian participants showed a fair level of agreement (Kappa coefficient = 0.357), while also highlighting significant cultural differences in emotion perception. Conclusion: This database serves as a valuable resource for sentiment analysis of social media texts containing emojis, as well as for practical applications where emojis function as emotional cues to influence behavior (e.g., in marketing and education).
۳۳۹.

Comparative Effectiveness of Reality Therapy and Emotion-Focused Therapy on Love Trauma Syndrome, Self-Worth, and Relationship Beliefs in Divorced Women in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Relationship Beliefs Self-worth Emotion-focused therapy Women divorced love trauma syndrome Reality Therapy

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۷۸
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of reality therapy and emotion-focused therapy (EFT) on love trauma syndrome, self-worth, and relationship beliefs in divorced women residing in Tehran. Methods and Materials: This research is applied in terms of purpose and quasi-experimental in terms of data collection, using a pretest-posttest-follow-up design with a control group. The statistical population included all divorced women residing in District 2 of Tehran in 2023, from whom 45 participants were selected through convenience sampling. The participants were randomly assigned, with age-matching, into two intervention groups and one control group. Participants completed the Relationship Beliefs Questionnaire, Ross's Love Trauma Syndrome Questionnaire, and the Self-Worth Questionnaire at pretest, posttest, and follow-up phases. The first intervention group received 8 sessions of reality therapy, while the second group received 10 sessions of emotion-focused therapy. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance (ANOVA) with SPSS version 22. Findings: Both reality therapy and emotion-focused therapy were effective in enhancing self-worth, improving relationship beliefs, and reducing love trauma syndrome symptoms among divorced women in Tehran. Moreover, the effectiveness of both treatments persisted over time. No significant difference was found between the effectiveness of reality therapy and emotion-focused therapy on the studied variables. Conclusion: Based on the results, it can be concluded that both reality therapy and emotion-focused therapy are effective interventions for improving love trauma syndrome symptoms, enhancing self-worth, and modifying relationship beliefs in divorced women in Tehran
۳۴۰.

مقایسه طرحواره های هیجانی سازگار-ناسازگار و تنظیم هیجان مثبت-منفی در دانشجویان ایرانی و افغانستانی: یک مطالعه بین فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان طرحواره های هیجانی افغانستان ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۲
هدف مطالعه حاضر مقایسه تفاوت طرحواره های هیجانی (سازگار-ناسازگار) و راهبردهای تنظیم هیجان (مثبت-منفی) بین دانشجویان ایرانی و افغانستانی بود. روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان ایرانی و افغانستانی بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ در دانشگاه بیرجند مشغول به تحصیل بودند. از میان آن ها تعداد ۲۲۰ نفر (۱۱۰ دانشجوی ایرانی و ۱۱۰ دانشجوی افغانستانی) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و همکاران، 2022) و مقیاس طرحواره های هیجانی (LESS؛ لیهی، 2002) بود. برای تجریه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس چندمغیره (مانکووا) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه در طرحواره های هیجانی ناسازگار (کنترل ناپذیری، خردگرایی و اندیشناکی) و راهبردهای تنظیم هیجان منفی (سرزنش و تلقی فاجعه آمیز) تفاوت معنا دار وجود دارد (001/0>p). این نتایج نشان می دهد که طرحواره های هیجانی و تنظیم هیجان سازه های فرهنگی-اجتماعی هستند و به عنوان پیامدی از تعاملات پیچیده اجتماعی، تاریخی، زبانی و روان شناختی، در فرهنگ های مختلف به شیوه های متفاوت شکل می گیرند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان