فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
رنگدانه های سرخ معدنی شامل سرنج شنگرف و اخرا از طیفهای رنگی مهم و پرکاربرد در نگارگری تذهیب جدول کشی و علامت آیه ها بوده اند. این طیف رنگی در آثار به جا مانده از سده های پیشین ثبات قابل قبولی داشته و درخشندگی خود را حفظ کرده است. از سوی دیگر تهیه رنگ به عنوان یکی از ابزارهای مهم کار هنرمند از دیرباز مسئله ای حائز اهمیت بوده و به همین دلیل روشهای تهیه و آماده سازی رنگ ها در رساله های کتاب آرایی مکتوب شده است. فرآوری رنگ سرنج به عنوان یکی از رنگدانه های سرخ در سه رساله عمده الکتاب بیان الصناعات و قانون الصور، ذکر شده است. در پژوهش حاضر علاوه بر مرور متن این رساله ها مطالعه تطبیقی رنگدانه سرنج شناسایی شده در تعدادی از نسخ مصوّر دوره صفویه با روش رنگ سنجی انجام شده است. به این منظور در گام نخست رنگدانه سرنج با نسبتهای معینی از رنگدانه شنگرف ترکیب شده و جدولهای رنگ سرخ با پایه سرنج آماده شدند هشت نمونه نگاره های منتخب از نسخ مصوّر دوره صفویه شامل ۵ نسخه مصور از موزه ملی ایران و ۱۷ نمونه رنگی سازی شده با استفاده از اسپکتروفوتومتر انعکاسی تحت تجزیه و تحلیل طیفی و رنگی قرار گرفتند. در پایان مقادیر اختلاف رنگ نمونه های آماده سازی شده با نمونه های نسخ مصور محاسبه شدند. نتایج حاکی از آن است که بین رنگهای آماده سازی شده و نمونه های تاریخی همبستگی قابل قبولی وجود دارد. بنابراین این شیوه میتواند در بازسازی و رنگ همانندی طیف سرخ حاصل از رنگدانه سرنج مورد استفاده قرار گیرد.
A Review of Incestuous and Close-Kin Marriage in Ancient Egypt and Persia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
89 - 93
حوزههای تخصصی:
The subject of incestuous marriage has been one of the most controversial issues and debates in Iranian history. Not many historians have paid attention to this matter and it seems that even studying this topic is taboo, especially among Iranian scholars. On the other hand, the problem has gotten more complicated since the Islamic revolution, as some zealous islamists use this to humiliate the pre-Islamic history of Iran. Subsequently, Iranian nationalists and patriots have denied the existence of any incest in ancient Persia. In such a political environment, very few Iranian scholars have come up with valuable historical research, free of any prejudices. Yet their research is still scant compared to their Western colleagues. That is why Paul John Frandsen’s Incestuous and Close-Kin Marriage in Ancient Egypt and Persia should be taken seriously, as it evaluates many previous opinions about incest in ancient Iran with a critical approach, highlights their flaws, adopts a new method, and proposes new hypotheses. As the name of the book suggests, this work is about ancient Persia (Iran) and Egypt and explains that no direct link can be seen between incestuous marriage in these two ancient civilizations. This review concerns the part of the book dealing with Persia.
بازشناسی حیاط فرعی در رباط و کاروانسراهای فلات مرکزی ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
257 - 283
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های میان راهی در دوره های تاریخی از هخامنشیان تا دوره قاجاریه با اهداف مختلفی ازجمله نظامی، سیاسی، تجاری و اقامتی ساخته می شد. در مناطق مرکزی ایران محل اقامت ساکنین این ابنیه، گرداگرد حیاط شکل می گرفت و حیاط مرکزی به عنوان عنصر محوری در این ابنیه ایفای نقش می کرد. برخی از اقامتگاه های میان راهی علاوه بر دارا بودن حیاط مرکزی، در پیرامون خود حیاط های دیگری نیز داشته که در ارتباط با حیاط اصلی فعالیت می کردند. با توجه به اهمیت حیاط های جانبی در تأمین نیاز ساکنان اقامتگاه ها ضرورت دارد این فضاها در رباط ها و کاروانسراها مورد بررسی قرار گیرد. هدف از نگارش این پژوهش، بررسی نقش و عملکرد عناصر پیرامون حیاط های فرعی در رباط ها و کاروانسرا ها است. پژوهش حاضر این پرسش را مطرح می کند که، چه عواملی موجب شکل گیری حیاط های چندگانه در این ابنیه شده است؟ و دلیل شباهت یا تفاوت حیاط فرعی در رباط ها و کاروانسراها چیست؟ این مطالعه از طریق بررسی منابع کتابخانه ای هم چون کتب، مقالات و اسناد انجام گرفته که با استفاده از مبانی نظری به الگویابی فضاها در رباط و کاروانسراها با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی خواهد پرداخت. یافته ها نشان می دهند در شکل گیری این بناها چهار عامل اقلیمی، خلوت و محرمیت (اقامتی) و خدماتی نقش مهمی در ایجاد حیاط های فرعی را داشته که ذیل هرکدام از این گونه ها ریزفضاهایی را شامل خواهد شد. رباط ها و کاروانسرا ازمنظر ماهیت تشکیل متفاوت هستند و در گذر زمان این دو بنا به لحاظ کارکردی به یک دیگر نزدیک شده اند. مقایسه کارکردی حیاط های فرعی نمایانگر فضاها و کارکردهای مشابه بوده که به لحاظ ساختاری و چیدمان فضایی با یک دیگر متفاوت هستند. نتایج بیان می دارند که رباط ها معمولاً در ساخت خود از هیچ گونه طرح از پیش تعیین شده ای پیروی نکرده و برحسب نیاز در دوره های مختلف حیاط هایی به صورت متوالی در کنار هم شکل می گرفته اند، اما کاروانسراها دارای یک طرح از پیش تعیین شده بوده که فضاهای آن برحسب طرح آماده شده و در جای خود قرار می گرفتند.
تأثیر ثبات یا ضعف حکومت صفوی بر امنیت راه ها و عملکرد نظام راهداری
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
15 - 33
حوزههای تخصصی:
این مقاله نگاهی به وضعیت راه ها و نظام راهداری از آغاز تا پایان عصر صفوی دارد. در پاسخ به این سؤال که ثبات یا ضعف حکومت مرکزی چه تأثیری بر امنیت راه ها و عملکرد نظام راهداری در این دوره داشته است، این فرضیه مطرح می شود که چون در این دوره، به ویژه از زمان شاه عباس اول صفوی، سیاست تسهیل امور تجاری در رأس برنامه های حکومت قرار داشت، توجه به ساخت و تعمیر راه های بازرگانی و کاروان رو و تأمین امنیت آن بیش از پیش در اولویت بوده است.این پژوهش با روش تاریخی و رویکرد تبیینی_تحلیلی و با بهره گیری از متون تاریخی و برخی سفرنامه های این دوره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأمین امنیت راه ها دغدغه اصلی حکومت مرکزی برای رونق تجاری و توسعه اقتصادی ایران بوده است. از این رو، افرادی به عنوان راهدار در طول مسیرها و شاهبندر در ورودی بنادر منصوب می شدند که عملکردشان همواره متأثر از ثبات یا ضعف حکومت مرکزی بوده است و علاوه بر تأمین امنیت و محافظت از مسافران و تجار، عوارضی را از آن ها دریافت می کردند و به مثابه واسطه میان حکومت و مسافران بودند.
آموزش ریاضیات و نجوم در مصر دوره فاطمی (358-567 ق/ 969- 1171)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
73 - 94
حوزههای تخصصی:
مصر در دوره حکومت فاطمیان از مراکز مهم علوم عقلی ازجمله ریاضیات و نجوم در تمدن اسلامی بود. دیدگاه تأویلی و کیفی اسماعیلیه به ریاضیات و نیز علم اعداد که آن را عنصر اصلی حکمت و کیمیای اکبر می دانستند، در رویکرد فاطمیان به ترویج علوم عقلی تأثیرگذار بود. این نوشتار که براساس رویکرد توصیفی و تحلیلی سامان یافته، می کوشد ضمن بررسی برخی از ارکان نظام آموزشی ازجمله مراکز، محتوا و مواد آموزشی به این پرسش پاسخ دهد که آموزش ریاضیات و نجوم در بیش از دو قرن حکومت فاطمیان بر مصر چه روندی را طی کرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در این دوره آموزش ریاضیات و نجوم از محافل خصوصی به مراکز آموزشی فاطمیان مثل الازهر و دارالعلم منتقل شد و مواد آموزشی شامل کتب یونانیان و نیز آثار برجسته ریاضیدانان و منجمان شرق و غرب قلمرو اسلامی می شد که تأییدی بر تبادل دانش و اندیشه بین مراکز علمی تمدن اسلامی است.
میراث مدیریت شهری تهران در گذار به مدرنیته ؛ مطالعه موردی: انتخابات و مشارکت جمعی (1285-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر در طول تاریخ به صورت سنتی و بر مبنای تجربه ایرانی اداره می شد. از اواسط دوره قاجاریه براساس رویکردهای اروپایی روند اداره شهر تغییر کرد. رویدادهایی نظیر بازگشت دانش آموختگان ایرانی موسسه های اروپایی، تاسیس مدرسه دارالفنون، توسعه مفاهیم سیاسی و سفرهای ناصرالدین شاه به سرزمین های غربی، مقدمات دگرگونی شهر را رقم زد. از سوی دیگر، انقلاب مشروطیت زمینه حضور و دخالت بخشی از مردم در حکمرانی را به وجود آورد. یکی از عرصه های کنشگری بعد از انقلاب، شرکت در انتخابات و نمایندگی شهر بود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها شکل گرفت که میزان مشارکت مردم تهران در انتخابات انجمن بلدیه/انجمن شهرداری از ابتدای مشروطیت تا پایان پهلوی اول چقدر بود؟ موانع و محدودیت های مشارکت شهروندان در این دوره چه بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت بسیار اندک بود؛ تاجایی که از جمعیت 200 تا 600 هزار نفری تهران در بازه سالیان 1286 تا 1320، تنها تعداد بسیار اندکی در انتخابات شرکت کردند که در برخی اسناد از 20 تا 30 رای در انجمن بلدیه تهران دوره قاجاریه و 3 هزار رای در دوره پهلوی حکایت دارد که با تعداد جمعیت شهر اختلاف فاحشی دارد. دلایل مشارکت پائین به صورت کلی با ناآگاهی مردم نسبت به تحولات ساختاری جدید و محدودیت های قانونی مرتبط است. این مقاله برآن است تا با بررسی قوانین بلدیه با تکیه بر سرشماری های موجود، به ویژه سرشماری سال 1311، موانع تحقق مشارکت جمعی در انتخابات را به بوته نقد و بررسی بسپارد.
تحلیل و تبیین گفتمان خویشکاری در متون تاریخ نگاری و ادبی نیمه اول قرن هفتم هجری (مطالعه موردی؛ جهان گشای جوینی، بوستان و گلستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های نظام ملک داری ایرانی، باورمندی به نظم و سامان مندی امور اجتماع براساس قانون «اشه» و نظام «خویشکاری» است. این امر در همه ادوار تاریخ ایران الگوی کارآمدی برای سیاست ورزان و حکومتگران به شمار می رفت، اما در مواقعی و بنا به دلایلی چون هجوم اقوام انیرانی به ایران، این ساختار با چالش جدی مواجه می شد. در چنین شرایطی نخبگان ایرانی سعی در بازآفرینی و آموزش الگوی ازدست رفته به فرمانروایان جدید را داشته اند. با تهاجم مغولان در آغاز سده هفتم هجری نیز بسیاری از ساختار ها و انتظام امور اداری سیاسی از بین رفت. در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و به استناد منابع کتابخانه ای تلاش می شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که در چنین برهه زمانی توجه به اصل خویشکاری به منظور احیای انتظام امور جامعه در اندیشه و آثار عطاملک جوینی و سعدی شیرازی چه جایگاهی داشته است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که دغدغه اصلی جوینی و سعدی در این مرحله از تاریخ ایران پیدایی بی نظمی و ازهم گسیختگی ساختارهای موجود جامعه است که بخش چشمگیری از آن در نتیجه ناآگاهی و بی توجهی حکام و کارگزاران مغول به نظام خویشکاری به وجود آمده است؛ لذا ایشان تلاش کرده اند تا با خلق آثار تاریخی و ادبی، ضمن ارائه توصیه ها و اندرزها به حاکمان و نیز معرفی الگوهای موفق فرمانروایی، به نوعی درصدد اصلاح نابسامانی ها برآیند.
بررسی نقش انجمن های زرتشتی بر حیات فرهنگی، اجتماعی زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تأسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تأسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تأسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.
بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی استرآباد در عصر قاجار تا سال 1324 هـ ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.
شناسایی منشاء ذخایر رسی خشت های ایلامی چغازنبیل در راستای بهینه سازی خشت های مرمتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر دورانتاش دارای سه حصار متحدالمرکز است که با دروازه های متعددی به یکدیگر راه داشته اند. این حصارها شهر را به 3 حوزه تقسیم کرده اند. در مرکز محدوده حصار درونی بنایی موسوم به زیگورات به صورت معبدی مطبق، بر پا شده است. مشخصاً در محوطه تاریخی چغازنبیل بیشترین حجم مصرف مصالح را خشت تشکیل داده است که عنصر اصلی در برپایی سازه های معماری به استثنای مخزن آب و مقابر زیرزمینی است. با آنکه سطح عمده خشت های تاریخی چغازنبیل با اندود کاهگل و یا دیواره های خشتی مرمتی، در مرمت های گذشته پوشیده شده است؛ اما بر اثر گذشت زمان و شسته شدن توسط آب باران آسیب دیده اند. در نتیجه آسیبدیدگی خشت ها قسمت های زیادی از بنا تخریب گردیده و بخش های وسیعتری در شرف نابودی قرار دارند که باید مرمت و حفاظت شوند. آنچه در این تحقیق به عنوان محور مطالعات مورد توجه قرار گرفته است شناسایی منشأ ذخایر رسی مورد استفاده در خشت های تاریخی محوطه چغازنبیل است تا با حفظ اصالت و یکپارچگی در مواد و مصالح بنا از این ذخایر برای تهیه خشت خام به عنوان راهکار منطقی حفاظت، با هدف کاربرد مستقیم در امر مرمت، استفاده شود. در این راستا از خشت های اصلی نمونه برداری شد. نمونه های برداشت شده مورد آزمایش (XRD،XRF، دانه بندی، هیدرومتری و حدود آتربرگ) قرارگرفتند. در نهایت مشخص شد که ایلامیان برای ساخت خشت های تاریخی چغازنبیل هم از خاک های سازندی و هم آبرفتی استفاده نموده اند.
سان روسم دخمه ای ناشناخته در کرانه جزمان رود کرمانشاه در زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
43 - 74
حوزههای تخصصی:
دخمه سان روسم در تنگه هوزمانوند و در کرانه غربی رودخانه جزمان و بر سر ایلراهی که از این تنگه می گذرد واقع است. این ایلراه دشت های شمالی تر یعنی هلشی و مایشت(ماهیدشت) را با نواحی جنوبی تر یعنی هلیلان و مناطق همجوار را به هم وصل می کند و دارای اهمیتی استراتژی است. سان روسم از نوع دخمه های آزاد است. این دخمه دارای شکلی مکعب مستطیل است و ورودی آن تقریباً رو به شمال است. رودخانه جزمان از جنوب و پشت آن می گذرد این موضوع در کنار عوامل دیگر از جمله اینکه در کنار ایلراه ایجاد شده کاربری آن به عنوان گور دخمه را مورد تردید قرار می دهد. با توجه به موقعیت آن احتمالاً دارای کارکردهای دیگر است. از جمله این کارکردها می توان به دخمه ای برای نگهبانی، استراحت(مانند طاق گرا) یا انبار غلات یا بر اساس روایت های که در میان مردم رواج دارد مکانی مذهبی و آیینی بوده است. با توجه به شباهت این دخمه با برخی از دخمه ها در جزئیات از جمله در قاب ورودی و شیوه تاق گهواره ای و همچنین شیوه کندن این دخمه و چگونگی زدودن بخش های سست صخره در جوانب آن که مشابه شیوه های جداسازی قواره های سنگی در معادن سنگ در این منطقه و مناطق همجوار می باشد، به گمان این دخمه در اواسط دوره اشکانی ایجاد شده است.
بازتاب ایران پیش از اسلام در نمایش نامه جنگ مشرق و مغرب یا داریوش سوم (کدمانس) اثر یقیکیان با توجه به رویکرد تاریخ گرایانه ابتدای دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواسط دوران قاجار تاریخ ایران باستان مورد توجه هنرمندان و تحصیل کردگان قرار گرفت و در اواخر این دوران، با فروکش کردن احساسات مشروطه گرایانه و ضعف حکومت مرکزی، این توجه تشدید شد. بعد از قدرت گرفتن رضاشاه و افزایش کاوشگری باستان شناسی در نقاط مختلف ایران، برخی از هنرمندان آن دوران راه حل مشکلات جامعه ایران را در رجوع به گذشته درخشان ایران یافتند. مساله این پژوهش یافتن تفاوت ها بین گفتمان رایج و عملکرد هنرمندان است، اینکه آیا لزوما نوشتن متونی با مضمون تاریخ گرایی دلیلی بر تایید گفتمان مورد تایید حکومت وقت هست یا خیر. یکی از این هنرمندان، گریگور یقیکیان بود که با نوشتن دو نمایشنامه تاریخی سعی در باز سازی ایران باستان داشت. این پژوهش قصد دارد تا با معرفی یقیکیان، به چرایی اهمیت تاریخ ایران باستان در آن دوران بپردازد و با تحلیل نمایشنامه جنگ مشرق و مغرب، چگونگی بازتاب ایران پیش از اسلام در دوران پهلوی اول را، بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، بررسی کند. با استفاده از تحلیل گفتمان های رایج در دوران ابتدایی حکومت رضا شاه آشکار می شود که هر هنرمندی که در آن دوران دست به بازسازی ایران باستان زده باشد لزوما در حال بازتولید گفتمان حکومت وقت نیست، اما سازوکار گفتمانی را بازتولید می کند.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی و متون درسی زنان در دوره رضاشاه (مقطع دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نهاد آموزشی مدرن در ایران موجب شد؛ زنان به موضوعی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی دولت نوگرای پهلوی تبدیل شوند. از آن جا که دولت پهلوی با حمایت نخبگان و روشنفکران با هدف نوسازی ایران تشکیل یافت؛ از همان ابتدای امر زنان را به عنوان یکی از ارکان دستیابی به این هدف، مورد توجه قرار داد. در نتیجه، آموزش زنان در صدر برنامه های نوسازی دولت قرار گرفت. از این رو، رویکردهای آموزشی برای تربیت دختران، همسو با ایده ها و اهداف حاکمیت، در مدارس طرح و الگوی جدیدی از زن مطلوب، ترسیم شد. سؤال اصلی مقاله این است که برنامه های آموزشی زنان در متون درسی عصر رضاشاه از چه رویکرد و ماهیتی برخوردار بوده است؟ طبق یافته های پژوهش، ایده آل های جدید برای زنان در این دوره، مبتنی بر مؤلفه ها و معیارهای گفتمان «ایران نو» استوار بود؛ در منظومه ی چنین گفتمانی، مفهوم «آزادسازی زنان» به عنوان شالوده ی اصلی برنامه های آموزشی زنان شکل گرفت که در پیوست نقش های سنتی زن و در محدوده ی خانه و خانواده تعریف می گردید. از این رو، تحقیق حاضر با هدف توضیح چگونگی هویت یابی زن مدرن در جریان مدرنیزاسیون ایران و تبیین سیاست ها و برنامه های آموزشی زنان و کارکردهای نوین آن در این فرایند، با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ، مسئله آموزش زنان را مورد بررسی قرار داده است.
تأملی بر معناکاوی پیکرنگاری مذهبی در نقاشی غدیرخم اثرحاجی فارسی محفوظ در موزه آستان معصومه(س) در قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
46 - 71
حوزههای تخصصی:
یکی از نمونه های نقاشی مذهبی در دوره قاجار، نقاشی غدیرخم در موزه آستان حضرت معصومهB است که نقاشی ماندگاری در زمینه شمایل نگاری مذهبی و انتقال سنت های مذهبی در دروه قاجار است. در این نقاشی تأکید بر بازنمایی و نمایش واقع نمایانه واقعه غدیرخم از نقش های مهم در نمایش شکوهمندانه این واقعه دینی بوده است. در این اثر کمتر شناخته شده نقاشی به نام حاجی فارسی، در موزه قم به شماره اموالی 900 سنت تصویری واقعه غدیر را کنار هنر پیکرنگاری درباری قاجار بر ما آشکار می کند. مطالعه این اثر نشان می دهد هنرمند تلاش کرده با نمایش واقع گرایانه واقعه غدیر و پیوند آن با نقاشی پیکرنگاری درباری قاجار، ویژگی های پیکرنگاری درباری از شاهان و ارادت آنان را به دین تشیع و واقعه پراهمیت غدیر نشان دهد. تمرکز اصلی نقاشی بر واقعه غدیر است که بیش از تصاویر شاهان به چشم می آید. نمایش اتفاق غدیر با ویژگی های نقاشی پیکرنگاری درباری همخوانی تصویری داشته است. هدف این پژوهش مطالعه نقاشی واقعه غدیر است که تا کنون معرفی و پژوهش نشده است و به ویژگی های نقاشی پیکرنگاری درباری در حاشیه اثر و تمرکز بر واقعه غدیر می پردازد. سؤالات اصلی پژوهش به این شرح است: کارکرد نمایش واقعه غدیر در مرکز تصویر با چه ویژگی هایی انجام شده است؟ نمایش شاهان قاجار به روش پیکرنگاری در حاشیه واقعه غدیر چه کارکرد تزئینی داشته است؟ روش تحقیق در این پژوهش علمی، توصیفی_ تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی نمونه موزه ای اثر در موزه قم انجام شده است. شیوه تحلیل بر اساس اصول و قواعد هنری تجسمی به کار رفته در نقاشی است. پژوهش حاضر یکی از جنبه های دینی و معنانمایانه واقعه غدیر و ارتباط آن با نقاشی قاجار را واکاوی می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد در این نقاشی کنار بازنمایی واقعه مهم غدیر و نمایش پیکرنگاری درباری، ویژگی های بصری اثر منطبق بر ویژگی های نقاشی پیکرنگاری درباری قاجار بوده و ارادت شاهان مهم ایران از گذشته تا دوره قاجار به تشیع و علیg را نمایش می دهد.
بررسی و تبیین تغییرات کلانترهای طایفه جاوید ایل ممسنی در دوره قاجار با تکیه بر اسناد نویافته محلی و سنگ نگاره های گورستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طایفه جاوید، از طوایف چهارگانه اتحادیه لُر ممسنی فارس است. نظام کلانتری بین آنها، که وظیفه آن رهبری، انسجام و معاضدت عامه مردم در تحولات سیاسی-اجتماعی بوده است، به نوعی سبک مدیریت ایلی را در این اتحادیه نشان می دهد. این نظام به دلایلی ازجمله رقابت بر سر منصب کلانتری و دخالت کارگزاران حکومت مرکزی در انتخاب کلانترها، همواره دچار تغییر و گذار بوده است. با عنایت به اهمیت موضوع تغییر کلانترهای طایفه جاوید و کُنش 1 مردم این منطقه در موضع گیری های سیاسی-اجتماعی ایل ممسنی و چگونگی رویدادها در مقابل این کنش، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کارگزاران حکومتی در فرآیند تغییر کلانترهای طایفه جاوید ایل ممسنی و واکنش ها نسبت به این تغییرات حکومتی در دوره قاجار، قصد آن را دارد تا به این پرسش پاسخ دهد: تغییر کلانترها در طایفه جاوید باعث ظهور و افول چه افراد یا خانواده هایی در منصب کلانتری شد؟ این پژوهش به شیوه مطالعه کتابخانه ای با تکیه بر اسناد نویافته متعلق به برخی خانواده های محلی و مطالعه تطبیقی سنگ نگاره های گورستانی خانواده کلانترهای این ناحیه و مصاحبه با افراد آگاه از مسائل منطقه، این موضوع را بررسی کرده است.
مسئله و مبنای مشروعیت یابی ایلخانان براساس شواهد سکه شناسی با تأکید بر آیۀ ۲۶ سورۀ آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
79 - 102
حوزههای تخصصی:
مشروعیت همواره از مهم ترین اهداف حکومت هاست و پژوهش پیشِ رو تلاش دارد مسئله مشروعیت در عصر ایلخانان مغول را طی دو دوره از حیات سیاسی آن ها روشن سازد. در این پژوهش از شواهد سکه شناسی برای مطالعه تطبیقی مبنا و مسئله مشروعیت در دو مقطع «مسلمانی» و «نامسلمانی» ایلخانان استفاده شده است. داده های سکه ها ابزار مناسبی برای سنجه اطلاعات تاریخی محسوب می شوند. مقاله در پاسخ به این پرسش که چگونه می توان مشروعیت یابی حکمرانان «نامسلمان» و «مسلمان» عصر ایلخانی را براساس شواهد سکه شناسی تبیین کرد؟ از شیوه تبیین تاریخی و استناد به سکه ها بهره گرفته است. مقاله این ادعا را طرح می کند که استفاده از آیات و روایات در عصر نامسلمانی ایلخانان بر روی سکه ها رواج داشته و این امر نشان از توجه حکمرانان مغول به دین مردم تحت انقیاد و مشروعیت یابی از آن طریق است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص ترین و مهم ترین الگوی اسلامی رایج در سکه های عصر «نامسلمانی» ایلخانان به ویژه زمان هلاکوخان آیه ۲۶ سوره آل عمران بوده که آیه «معارضین حکومت ها» هم می توان از آن یاد کرد. پس از «مسلمان» شدن ایلخانان تقریباً استفاده از این آیه خاص بنا به دلایلی با احتیاط بیشتر و تنها در عراق به کار رفته است. این امر نشانگر ضرورت مشروعیت ایلخانان مسلمان در این منطقه مهم خلافت نشین براساس این آیه بوده است. درمجموع استفاده از این آیه در دوره «مسلمانی» نسبت به دوره «نامسلمانی» بسیار محدود شده است.
معرفی ایزدان نگارش در ایلام باستان از دریچه رهیافت تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
95 - 123
حوزههای تخصصی:
نگاهی به تمدن های باستانی همچون مصر، میان رودان، یونان و ... نشان می دهد که نگارش و نویسندگی عمدتاً مرتبط با قلمروی ایزد(ان) مشخصی بوده است. براساس مدارک موجود می دانیم که ایلام نیز از تمدن هایی ا ست که نگارش درآن پیشینه ای غنی و کهن داشته است؛ با وجود این، مبحث خدایان نگارش در تمدن ایلام تاکنون مغفول مانده و موردتوجه پژوهشگران این حوزه قرارنگرفته است؛ ازاین رو، در پژوهش حاضر با هدف شناسایی و معرفی ایزدان نگارش در ایلام باستان و نسبت آن با سنت میان رودانی و ایرانی، چنین طرح پرسش می شود که براساس شواهد موجود، چه ایزد(انی) مسئول حوزه نگارش و نویسندگی در اساطیر ایلام باستان بوده اند؟ چه رابطه ای میان نگرش اساطیری-مذهبی ایلام باستان با نگرش ایرانی و میان رودانی در حوزه ایزدان نگارش وجود داشته است؟ نتیجه مطالعات از دریچه "رهیافت تاریخی" (مطالعه تطبیقی اسناد مکتوب با شواهد مادی باستان شناختی) حاکی از آن است که احتمالاً نپیریش، تیرومیتهیر/تیروتیر، نبو و شاید نیسابه مسئول حوزه نگارش و نویسندگی در ایلام باستان بوده اند؛ درمیان ایزدان نگارش، نبو و نیسابه ریشه میان رودانی (به ترتیب اموری و سومری) داشتند و می توان تأثیراتی میان رودانی درباره تیرومیتهیر/تیروتیر نیز پیشنهاد داد. دراین میان، نبو و نپیریش مذکر و نیسابه مؤنث بود و از جنسیت تیرومیتهیر/تیروتیر نیز اطلاعی نداریم. همچنین ممکن است که این سنت ایلامی بر سنت ایرانی تأثیر نهاده باشد؛ به ویژه، درباره شباهت اسمی و لقبی (دبیری) ایزد تیر و تیرومیتهیر/تیروتیر. هرچند وجود تأثیراتی معکوس نیز محتمل است که با مدارک فعلی سخن گفتن درباره آن چندان میسر نیست. بدیهی ا ست درک عمیق ارتباط تیر و تیرومیتهیر/تیروتیر منوط به کشف داده هایی درباره نام سیارات و وظایف ایزدان در ایلام باستان، خاستگاه هندواروپائیان و هندوایرانیان و ارتباطات ایلامیان و ایرانیان است
اهداف اصلی ساسانیان در اجرای سیاست کوچ اقوامِ مغلوبه و اسیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
223 - 244
حوزههای تخصصی:
یکی از تدابیر مهمی که در تاریخ ایران باستان نزد فرمانروایان متداول بوده است، کوچاندن اقوامِ سرکش و اسیران جنگی از منطقه ای به منطقه دیگر بوده است، سیاستی که بارها در ایران باستان و به روزگار شهریاران ساسانی به کار گرفته شده است. بر این اساس از مسائل مهم مورد بررسی در این پژوهش آن است که دریابیم ساسانیان به چه دلایل و در پی چه اهداف مهمی اقدام به جابه جایی اقوام سرکش، یاغی و هم چنین اسیران نموده اند؟واینکه نتایج انتقال اسیران و اسکان دادن اجباری آنهاچه بوده است؟ . بدین روی در پاسخ به مسائل مزبور با بررسی منابع مکتوب و مطالعات مبتنی بر متون تاریخی و با بهره گیری از شیوه پژوهش های تاریخی و رهیافت توصیفی-تحلیلی، نتایج حاصله از تحقیقات عبارت است از این که با کوچاندن برخی اقوام از خاستگاه اصلی به مناطق دیگر دردسرها و آشوب هایی که این اقوام و طوایف در سکونتگاه اولیه خویش برای حکومت و مناطق اطراف پدید می آوردند، از بین می رفت. از سویی در برخی موارد ساسانیان با سیاست کوچاندن شماری از اقوامِ مغلوب و هم چنین اسیرانی که در جنگ ها می گرفتند، سعی در «رفع کمبود نیروی انسانی» و هم چنین «تغییر در ترکیب جمعیت شهرها» داشتند و گاهی نیز به منظور «بهره بری از توان و مهارت های اسیران» برخی کوچ دادنهای اجباری در دوران ساسانی الزام آور بوده استآور . با این حال یکی از دلایل اصلی کوچاندن این افراد برای «دفاع از سرحدات» بود؛ بدین منظور ساسانیان به منظوردفاع از مرزها یکی از راهکارهای مهم و موثر را سکونت اسیران و خاندان های جنگاور و مغلوبه(متخاصم) در مناطق مرزی برای دفاع از قلمرو در برابر مهاجمان می دانستند.
مطالعه و معرفی یافته های فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی در کاوش ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
99 - 114
حوزههای تخصصی:
شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است مورد مطالعه و شناسایی قرار نگرفته است. در تابستان سال ۱۳۹۷ به سبب عملیات خاک برداری در راستای مرمت و ساماندهی ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه، شواهدی از ساختارهای معماری و یافته های منقول فرهنگی به دست آمد که پس از مناقشات بسیار، عملیات مرمت متوقف شد. در تابستان سال ۱۳۹۹ کاوش باستان شناختی باهدف شناسایی بقایای معماری و درک لایه های فرهنگی در محل گودبرداری انجام گرفت. با توجه به اهداف کاوش، به دست آمدن ساختارهای معماری و همچنین هدف گذاری اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان غربی برای ایجاد سایت موزه در محل کارگاه های کاوش، دو گمانه پیشرو برای شناسایی لایه های فرهنگی پایین تر از ساختارهای دوران اسلامی ایجاد شد که شواهدی از مواد فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی به دست آمد. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن معرفی یافته های فرهنگی به دست آمده، با استفاده از روش گاه نگاری نسبی، به مطالعه و مقایسه یافته های فرهنگی به دست آمده با سایر محوطه های شناخته شده دوره ساسانی در غرب ایران پرداخته شود. روش تحقیق این پژوهش به صورت تاریخی، توصیفی - تحلیلی است و جمع آوری یافته ها با مستندنگاری میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
مهاجرت بلوچ های ایرانی به شرق آفریقا: پارادایمی موفق از حفظ هویت و تاثیر و تاثر متقابل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی چندوجهی دلایل و چگونگی مهاجرت تاریخی بلوچ های ایرانی به شرق آفریقا، درصدد است تصویری کلی از وضعیت گذشته و حال ایرانیان مهاجر به شرق آفریقا و نحوه تطبیق آنها با محیط جدید ترسیم نماید. سؤالات اصلی مقاله عبارت اند از: چه عواملی موجب مهاجرت بلوچ ها به منطقه شرق آفریقا شد؟ و حضور آنها چه تأثیری بر بومیان این منطقه داشت و بالعکس؟ فرضیه مقاله این است که جمعیت بومی شرق آفریقا از بلوچ ها به گرمی استقبال و با آنها روابط دوستانه ای برقرار کردند. چارچوب نظری مقاله براساس نظریه «الگوی فرهنگ پذیری تعاملی و شاخص یکپارچگی در مدل فرهنگ پذیری» پروفسور ریچارد بورهیس، استاد رشته روانشناسی اجتماعی دانشگاه کبک کانادا، است. نویسنده با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی همراه با تحلیل منابع تاریخی و مطالعات میدانی (و مشاهدات عینی)، تأثیر و تأثرات متقابل فرهنگی مهاجران بلوچ و بومیان شرق آفریقا را بررسی می کند. در عین حال، نتایج متقابل فرهنگی و اجتماعی حاصل از اقامت بلوچ ها در شرق آفریقا به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است.