مطالب مرتبط با کلیدواژه

هویت باستانی


۱.

تحلیل روانکاوانه از مرگِ «انسانِ کیهانی» در اساطیر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آفرینش انسان کیهانی هویت باستانی تفرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۷
انسان کیهانی، اولین آفریده نیمه بشری است، با بذل تن و جان، جهان را از نیستی رهایی میبخشد. مرگ بزرگ مرد، که خلاصه و عصاره هستی است، آغاز آفرینشی دوباره است که با تجزیه عناصر وجود او آغاز می گردد. مرگ برای وی تنها تغییر هیأتی است برای ورود دوباره به جهان. گاه این ورود در قالب گیاه، جانور یا یکی از پدیده های طبیعت نظیر رود و کوه و آسمان صورت میگیرد و گاه حیات جاودانه ای است در قالب تمام هستی. در این مقاله به اساطیری که خاستگاه آفرینش جهان و انسان را «جسد انسان کیهانی» می دانند، پرداخته شده است. بررسی روانکاوانه این اساطیر نشان می دهد کهن الگوی بزرگ مرد، قدرت بالقوه مادرزاد و پیش آگاهانه ای است که در زمینه برقراری ارتباط فردی با سایر افراد و با نوع بشر از آن برخورداریم. در داستان آفرینش انسان، این الگوی اولیه بشر، گاه به اعماق تاریکی ها سقوط می کند و تجزیه می شود. سپس تکه ها جمع آوری می شوند تا به خاستگاه اصلی رهنمون گردند. یونگ این فرایند بالندگی را «تَفَرّد» می نامد. تلاشی که طی آن بشر سعی دارد از حالت پیشین (هویت باستانی) خارج شود و از کلیت و انتزاع به جزئیت و عینت دست یابد و در مقابل شخصیت گروهی، به شخصیت فردی برسد. در عین حال، قصد دارد، فارغ از قیود جنسیت یا طبقه اجتماعی، طبق اندیشه ای وحدت وجودی، برای نیل به مقصود نهایی که خدایی شدن یا یکی شدن با طبیعت است، گام بردارد.
۲.

ایران را از دست «ایران» نجات دهیم؛ نقدی نو تاریخ گرایانه بر روایت های ایران محور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
ایران به دشواره هایِ فراوانی دچار و با تناقض ها و بحران هایِ گوناگونی دست گریبان است. در چنبره این مشکله ها سخت از بیماری نا-سیاستی و ناتاریخی گرایی رنج می برد و محزون است. نا-سیاست اندیشی هایی که دامان ایران را فراگرفته، روزبه روز عرصه تداوم را بر ایران تنگ تر می کند. روایت هایِ گذشته و تاریخ نگارانه ما آن چنان به کژتابی ها و نافهمی ها آلوده شده است که ایران را در زیر آوار روایت هایی که دم از احتشام و فخامت می زنند، مدفون کرده است. هدف مقاله حاضر نقد روایتی است که عالمانِ سیاست از گذشته ما بازگو کرده اند؛ و در پی پاسخ به بحران عقب ماندگی، انحطاط از اندیشه قدسی، ایدئولوژی گرایی و نزاع بین سنت و مدرنیته، الگوی هویتیِ مذهبی، ناسیونالیستی، چپ گرایانه و ایران شهری را ارائه داده و هرکس از ایران خود سخن گفته است. در این روایت از یک تئوری تفسیری و تأویلی به سمت تئوری تقلیدی رفته و ناکارآمد از این بوده است که به طور مناسب آمدوشد آشفته کننده و ناآرام حوادث و گفتمان ها را تبیین کند. این نوشتار برای پرسش از چرایی این وضعیت، فرضیه ای را مطرح می کند که بر اساس آن باید ایران را از دست «ایران» رهاند. تلقی فرهنگی و آرمان گرایانه از گذشته ای باشکوه، که برای وجود آن نمی توان دلایلی علمی به دست دادُ «ایران» را به بزرگ ترین حجاب و مانع گذار تبدیل کرده است. در این نوشتار با استفاده از نظریه نو تاریخ گرایی که در پارادایم روش انتقادی قرار می گیرد، کوشش می شود دشواره ایرانِ بیمار را در درون همین روایت ها بازشناخت. شاید این روایت، تیره و نا خواستنی باشد، اما رهایی از دشواره هایِ کنونی راهی به جز خلاص شدن از تاریخ ایران آرمانی ندارد.
۳.

اندیشه باستان زدایی در ایران عصر انقلاب اسلامی (خاستگاه شناسی و شاخصه های فکری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخصه های فکری باستان زدایی باستان گریزی باستان ستیزی جعل تاریخ هخامنشی هویت باستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۲۹
بی شک یکی از شرایط احیای تمدن اسلامی، تبیین صحیح رابطه دو بعد ملی و دینی هویت است و تبیین هر یک از رویکردهای متمایز فکری نسبت به هویت باستانی ایرانیان از مقدمات مهندسی فرهنگیِ این دو بُعد هویتی می باشد. پژوهش حاضر با روش تبیینی (علت یاب) و تفسیری-تفهّمی (معناکاو) به تبیین شاخصه های فکری و علل پیدایی نگرش باستان زدایی در ایرانِ عصر انقلاب اسلامی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که: «اعتقاد به جعلی بودن نژاد آریایی، باور به نقش آفرینی فعال یهود در تحریف تاریخ ایران باستان، مناقشه در شخصیت کوروش، باور به شکوهمندی تمدن ایران قبل از هخامنشیان و انکار آن از هخامنشیان تا ظهور اسلام»، از شاخصه های فکری و همچنین «قوم گرایی، متعارض دیدن هویت باستانی با هویت اسلامی و عدم موفقیت در برقراری سازگاری بین این دو مقوله، سلطه طولانی جریان باستان پرستی قبل از انقلاب و ابتناء ماهوی رژیم پهلوی بر آن»، از علل پیدایی رویکرد باستان زدایی در عصر انقلاب اسلامی می باشد.