فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
11 - 39
حوزههای تخصصی:
کتاب انسان، موجود ناشناخته اثر الکسیس کارِل یکی از پرخواننده ترین آثار سده 20میلادی است که پس از انتشار در سال ۱۹۳۵م/ 1314ش، در سراسر جهان ازجمله ایران مورد توجه قرار گرفت. شهرت نویسنده به عنوان برنده جایزه نوبل پزشکی اعتبار ادعاهای کتاب را افزود و سبب شد جریان های فکری مختلف با اندیشه های متنوع به محتوای آن استناد کنند. تا پایان سده 20میلادی، این کتاب همچنان موضوع بحث های جهانی بود و شواهدی از تأثیر گسترده آن هنوز در برخی نقاط جهان، ازجمله ایران، مشاهده می شود. با گذشت حدود ۹۰ سال از انتشار کتاب، اختلاف نظرها در فهم پیام اصلی آن ادامه دارد. حامیان و منتقدان پیام هایی را برجسته کرده یا نادیده گرفته ، و مثلاً برخی مترجمان فارسی بخش هایی از محتوا را تحریف کرده اند. در قیاس با ابهامات موجود از یک سو و حجم بزرگ استنادات به کتاب از دیگر سو، تلاش کمی برای شناخت ایده های بنیادی کتاب صورت گرفته، و زمینه فرهنگی شکل گیری کتاب، پی آمدهای اجتماعی و فرهنگی انتشار آن در سطح جهانی، و نقدهای مختلف بر محتوای اثر نیز کم تر تحلیل شده است. در این مطالعه همچون تلاشی آغازگرانه برای پیشبرد این اهداف بناست با تحلیل استنباطی و مفهومی محتوای کتاب و آثاری که در پیوند با آن نوشته شده اند به درک دقیق تری از افکار بنیادی نویسنده دست یابیم.
تدقیقات ابن کمال پاشا (873-940ق) در زبان و شعر فارسی براساس رساله های یاییه و قافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
159 - 178
حوزههای تخصصی:
کمال پاشازاده در زمره دانشمندان و ادبایی است که در تعامل و پیوند زبانی و ادبی بین دو قلمرو ایران و عثمانی نقش بزرگی داشته است. در این تحقیق که به روش اسنادی تحلیلی انجام شده، بر دو اثر دیده نشده ابن کمال پاشا چه در ایران چه در آناتولی یا دیگر قلمروها تمرکز شده است. وی به جهت پرداختن به قواعد زبان و ظرایف واژگان و شعر فارسی پیشگام و سرشناس است. این دو اثر، رساله یاییه (در انواع یاء فارسی) و رساله قافیه (در علم قافیه)، به صورت نسخه خطی و به زبان ترکی عثمانی و مشتمل بر آرا و نکات شایان تأملی در باب قوافی، معانی و کاربردهای سازه های فارسی است که با رویکردی تطبیقی بین زبان های سه گانه (فارسی، ترکی، عربی) بیان شده است. آرای ابن کمال درباره انواع یاء فارسی و معانی آن تفاوت ها و تشابه هایی با آرای معاصرانش دارد. وی درباره یاء فارسی به انواعی چون یاء تعلیق، مآل، نفی و افراد قائل بوده و با استدلال های زبانی و منطقی وجود یاء در معانی مصدری و تمنایی را رد کرده است. همچنین در باب قافیه و تعاریف اصطلاحات مربوط به آن، مثل حرف روی یا انواع و عیوب آن، به شیوه ای تطبیقی برخی آراء قدما و به ویژه رساله قافیه جامی را نقد کرده است.
تحلیلی بر دگرگونی نشانگان گفتمانی زن در ایران پسا مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
29 - 55
حوزههای تخصصی:
زمینه های تأثیرگذار بر تحول فهم جامعه ایرانی از هویت زنانه در دوره پسامشروطه چه بوده، اهمیت آن برای شناخت وضعیت اجتماعی معاصر چیست و به چه روش هایی قابل فهم و تحلیل است؟ دلالت یا نشانگان توصیف گر هویت زنانه در ایران با ورود ایده ها و نهادهای مدرن و شکل گیری جنبش مشروطه خواهی، دچار تحول شد ه است. روایت این سیر تحول از حیث مسئله شناسی و تبیین وضعیت زنان در جامعه ایران معاصر و ارائه الگویی تحلیلی برای فهم وضعیت و جایگاه زنان حائز اهمیت است. هدف از دست یابی به چنین شناختی ارائه چشم انداز نظری و عملی برای فهم درست مسائل زنان جامعه ایرانی معاصر و ارائه چشم اندازی عملی برای بهبود وضعیت آنان است. روش مناسب برای دست یابی به چنین شناختی، روش تحلیل گفتمان برمبنای تحلیل تحولات رابطه قدرت و حقیقت در تعریف یا بازنمایی دلالت های توصیف گر هویت زنانه و پیامدهای آن از جهت نقش و جایگاه زنان در ساختار اجتماعی هم زمان با ارجاع به منابع معتبر تاریخی همچون روزنامه ها، خاطرات، سفرنامه ها، کتاب ها و مقالات مرتبط با این دوره است. مقاله ضمن توصیف تقابلات گفتمان سنتی و مدرن درباره زن و اهمیت آن در جامعه ایرانیِ درحال گذار، در صدد مسئله شناسی و تبیین وضعیت پیچیده زنان در نظام ذهنی و ساخت اجتماعی جامعه ایران در حال گذار است.
بررسی نقش ابزارها و عوامل موروثی و جادویی در داستان داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
385 - 407
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: در داستان هایی که دارای مایه های اساطیری-رمزی و حماسی هستند، قهرمانان «رسالت محوری» دارند که برای پیشبرد اهداف خود و رستن از تنگناها، از ابزارها، اشیا و عوامل جادویی و گاه موروثی بهره می برند که از طریق واسطه هایی بدانان اعطا می شود.
روش/رویکرد: این جستار با روش توصیفی-تحلیلی-اسنادی از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و بهره گیری از داده های پایگاه های اینترنتی درپی آن است تا دریابد که گذارنده، گزارنده و گیرنده این ابزارها و عوامل چه کسی/ کسانی هستند، نوع ابزارها چیست، نقش این ابزارها در پیشبرد اهداف گیرنده چیست، چه تفسیرهایی از این ابزارها می توان به دست داد و چه نوع دسته بندی ای از این ابزارها می توان گزارش کرد.
یافته ها/نتایج: پس از بررسی دریافتیم که بیشتر گذارندگان این ابزارها شخصیت های حماسی و سپس دینی-مذهبی هستند، گزارنده یا واسطه ها ارباب معرفت (زاهد و پارسا، حکیم یا فیلسوف) هستند، گیرنده شخصیتی حماسی و گاه تاریخی است که رسالتی دارد و نکته همین جاست که تنها قهرمانان رسالت محور از این ابزارها دریافت می کنند. نوع ابزارها بیشتر سلاح های جنگی و رزمی است که به دلیل جادوی «مسری/ مجاورت» خاصیت اثرگذاری شگرف یافته است. جدای از سلاح های رزمی، «کلام/ کلمه» یا دعاها هم کارگشا هستند. از برخی از این ابزارها می توان تفسیر روان شناسانه هم به دست داد؛ مثلاً گرز، شمشیر و به ویژه کمان می تواند نماد «مردی» و قدرت نرینگی هم باشد و این که این ابزارها و عوامل را در سه دسته تقسیم کردیم: نخست ابزارهای جنگی و رزمی مانند زره، کمان، نیزه، رکاب و عمود، دُدیگر عناصر طبیعی مثل سنگ، یاقوت، گندم، خاک، پر سیمرغ و سدیگر عوامل معنوی-فرهنگی (کتاب/ کلمه/ لوح)، مانند لوح مسی تهمورث.
کاخ ها و باغ های اصفهان در قرون اولیه اسلامی به استنادِ مکتوبات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر کاخ های دوره اسلامی ایران به دوره هایی متأخر تعلق داشت و از کاخ های قرون اولیه اسلامی، آثار اندکی برجای مانده است. با در نظر گرفتن این کاستی و در غیاب کاوش های باستان شناختی، در این پژوهش بازیایی و بازشناسی کاخ ها و باغ های قرون اولیه اسلامی اصفهان، به عنوان یکی از مراکز مهم تمدن ایرانی در فاصله قرون 1 تا 5 هجری، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بهره گیری از منابع مکتوب تاریخی و برخی پژوهش های معاصر انجام شده و سعی برآن دارد تا در وهله نخست وضعیت شهر اصفهان را از نظر داشتن بناهای حکومتی و کاخ ها و باغ های اعیانی و سپس هویت صاحبان این کاخ ها و باغ ها و نیز مکان گزینی آن ها را مورد بررسی قرار دهد. بر اساس نتایج حاصل شده، در اصفهان قرون اولیه اسلامی کاخ های زیادی ساخته شده بود. این اماکن در دو دسته کاخ ها و باغ های حکومتی و کاخ ها و باغ های خصوصی قرار گرفته و در سه قرن اول هجری، نمونه های حکومتی آن به حکام عرب و نمونه های خصوصی عمدتاً به اشراف عرب تعلق داشته است. در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری، با انتخاب اصفهان به عنوان یکی از مراکز حکومتی آل بویه، کاخ های حکومتی و خصوصی عمدتاً به اعضای این خاندان تعلق گرفت. اگرچه تغییر مرکز شهری اصفهان از جی به یهودیه در فاصله قرون مورد مطالعه، تغییر مکانی نمونه های حکومتی را به دنبال داشت؛ با این وجود کاخ ها و باغ های خصوصی در هر دو مقطع زمانی، عمدتاً در حاشیه جی و ساحل زاینده رود ساخته می شد.
«دبیر سپاه» در دیوان سالاری شاهنشاهی ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روزگار ساسانیان، «دیوان سپاه» (در منابع عربی و فارسی: «دیوان الجُند»/ «دیوان الجیش»/ «دیوان المقاتله» یا «دیوان عرضِ سپاه») که با جنگ و رزم آوری و پاسداری از مرزهای کشور پیوند داشت، یکی از ارجمندترین دیوان های شاهنشاهی بود. پاره ای از دبیران کارآزموده این دیوان که «دبیر سپاه» (در منابع عربی: کاتب الجُند/ کاتب الجیش) نامیده می شدند، در لشکرکشی ها با سپاهیان همراه می شده اند و چنان یک رویدادنگار/ تاریخ نگار، چندوچون نبردها و کارهای جنگاوران و فرمانده سپاه در رویارویی با سپاه دشمن، فهرست غنائم جنگی و نیز شمار کشته شدگان در جنگ را می نوشته اند و به پادشاه گزارش می داده اند. این دبیران که در هنگامه نبرد، نامه نگاری های فرمانده سپاه با پادشاه یا دیگران را انجام می دادند، البته نماینده و چشم و گوش ویژه پادشاه در سپاه نیز بودند و با وجود آن ها سپاهیان و فرماندهان، کمتر می توانستند به کارهای پنهانی و نافرمانی از پادشاه دست بزنند. در این جستار، به اهمیت «دبیر سپاه» در دیوان سالاری ساسانیان و نیز خویشکاری او در جنگ ها چنان «چشم و گوش» پادشاه و یک رویدادنگار/ تاریخ نگار در سپاه، خواهیم پرداخت.
تحلیل تصویرسازی ورنا کلم از شخصیت حضرت فاطمه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و پژوهش درباره شخصیت حضرت فاطمه (س)، به عنوان بانویی که در قرآن، احادیث نبوی، منابع اهل سنت و به ویژه منابع شیعیان از جایگاه و منزلت ویژه ای برخوردار است، از موضوع های مورد علاقه ی مستشرقان بوده است. در این زمینه محققان مختلف، آثاری را ارائه داده اند. ورنا کلم، مستشرق معاصری است که مقاله ای را در زمینه شکل گیری تصویر حضرت فاطمه (س) در منابع اهل سنت و شیعیان نگاشته است. آنچه حائز اهمیت است، چگونگی تصویرسازی و تحلیل این مستشرق از شخصیت حضرت فاطمه (س) است؛ بنابراین، این نوشتار می کوشد تا نگرش ورنا کلم را با روش تحلیل محتوا، در استخراج مفاهیم مدنظر او در حوزه ها و مشخصه های گوناگون و تحلیل های ارائه شده اش درباره شخصیت حضرت فاطمه (س) را بررسی کند. در همین راستا، نوع و تعداد منابعی که او به آنها توجه کرده است، فراوانی سنجی شده و در پیشبرد اهداف این پژوهش، مؤثر بوده است. واکاوی اثر این مستشرق نشان می دهد که بررسی شخصیت حضرت فاطمه (س) در این مقاله، عمدتاً متکی بر منابع محدود و مشخص انجام شده است. همچنین ورنا کلم این مطالعه را بدون توجه به بینش مذهبی متن و براساس انگاره های پیش مفروض خود انجام داده است. تناسب نداشتن منابع و موضوع و بهره گیری از تحقیقات هم عصران او، در تحلیل و بررسی ورنا کلم از شخصیت حضرت فاطمه (س) مشهود است.
جابه جایی جمعیتی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
3 - 23
حوزههای تخصصی:
در دوره هخامنشی، جابه جایی های جمعیت ها و اقوام در جریان لشکرکشی ها به سرزمین های نوتسخیر رویه ای رایج بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی سازوکار این جابه جایی ها، دلایل و پیامد های وقوع آنها در دوره هخامنشی است. پرسش اصلی مقاله این است که روند جابه جایی اجباری جمعیت در دوره هخامنشی چگونه بوده و به چه منظور انجام می شده؟ برای پاسخ به این پرسش از روش تحلیل کیفی استفاده شده است. بررسی متن های بازمانده از دوره هخامنشی ازجمله الواح بارو وخزانه تخت جمشید و متن های بابلی همچون آرشیو موراشو از نیپور و همچنین منابع یونانی ازجمله آثار هرودوت، گزنفون، دیودور سیسیلی، وجود جابه جایی های جمعیتی را تأیید می کنند. برخی از اقوام در جریان جنگ ها، اسیر و به مناطق دیگر کوچ داده می شدند. بخش بزرگی از کارگران کارهای ساختمانی و دیگر امور دوره هخامنشی همچون سنگتراشان، معماران، طلاسازان و نجاران از این راه تأمین می شد. به نظر می رسد در این دوره سازوکارهای خاصی برای نقل و انتقالات جمعیت و اسکان دوباره وجود داشته است و اصطلاحات کورتش و هترو به این سازوکارها مرتبط بوده اند. بخش بزرگی از کورتش ها که شامل کارگران بیگانه می شد گروه هایی بودند که طی غلبه هخامنشیان بر سرزمین های دیگر کوچ داده شده بودند و اسناد مالی مربوط به آنان موجود است. همچنین هتروها گروه های جمعیتی بودند که بر زمین ها در بابل کار می کردند و ازآنجاکه سرباز نیز بودند در هنگامه جنگ به نبرد اعزام می شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که جابه جایی های جمعیتی به سمت مناطق مرکزی شاهنشاهی به منظور تأمین نیروی کار برای طرح های ساختمانی و به سمت مناطق پیرامونی با اهداف نظامی و اقتصادی انجام می شده است که نشان دهنده نقش اساسی جابه جایی جمعیتی در توازن و توسعه کلی شاهنشاهی است.
اولین فولکلوریست آذربایجان – بابا کوهی باکوو ی
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
80 - 106
حوزههای تخصصی:
در آذربایجان در زمینه جمع آوری و انتشار متون فولکلور کارهای زیادی انجام شده است. با این حال، تحقیقات بسیار کمی در مورد اولین فولکلورهای ما و فعالیت های آنها انجام شده است. اگرچه در مورد خلاقیت های علمی و هنری باباکوهی باکوی تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است، اما فعالیت فولکلور او به دلایلی نادیده گرفته شده است. با این حال بسیاری از آثار او را می توان اولین نمونه مطالعات فولکلور ما دانست. اگرچه این آثار به زبان عربی نوشته شده بود، اما بابا کوهی باکوی بصورت حرفه ای ، متون فولکلوریک را جمع آوری کرده، اطلاعات گسترده ای در مورد راویان ارائه می کرد و گاه نیز تاریخچه ای را که جمع آوری و نوشته بود نشان می داد. نمونه آن اثر «بدایه حال الحلاج » است که از آنجا درمی یابیم که بابا کوهی باکوی حقانیت متفکر بزرگ صوفی منصور حلاج (858-م921) را در حالی که در شهر بود، روایت کرده است.
روایات گردآوری شده توسط بابا کوهی باکوی اولین و حتی بسیار ارزشمند در عالم علم درباره منصور حلاج به شمار می رود. این اثر از منظر تاریخ فولکلور ما ارزشمند است زیرا نکاتی در مورد اینکه توسط چه کسی، کجا و چه زمانی جمع آوری شده است وجود دارد.
مسأله تجلی در خوشنویسیِ اسلامی؛ با تکیه بر اصول صفا و شأن
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۴۱۰-۳۸۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم «تجلی» یکی از مفاهیم بنیادین حکمت و عرفان اسلامی است که ریشه در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد و از همین معبر، وارد زبان ذوقی عرفای مسلمان، خصوصاً ابن عربی، هم اهتمام ویژه ای به آن پیدا می کنند. با وصف این، از آنجاکه مسأله تجلی در هنر، جایگاه خاصی در مباحث عرفانی می یابد و چون یکی از اصول اساسی هنر خوشنویسی همانا «صفا» است و تا زنگار از قلب زدوده نشود و صفا حاصل نگردد، نقشی در آن متجلی نخواهد شد؛ لذا به نظر می رسد که از معبر همین مفهوم تجلی، پیوند وثیقی میان عرفان و خوشنویسی برقرار می شود. برهمین مبنا، پژوهش حاضر کوشیده است تا به این دو پرسش پاسخ دهد؛ 1. تجلی چیست و چه جایگاهی در متون مقدس و عرفانی ما دارد؟ 2. رابطه تجلی با مبانی نظری خوشنویسی اسلامی، خصوصاً «صفا» و «شأن» چیست؟ روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که براساس داده های کتابخانه ای انجام شده است؛ لذا برای رسیدن به پاسخ روشنِ این دو پرسش و برقراری پلی میان عرفان و خوشنویسی اسلامی و یافتن شأن عرفانیِ «تجلی» در آن، ابتدا به معنای تجلی در منابع دینی همچون آیات و روایات پرداخته شده و سپس در متون عرفانی (نزد ابن عربی و عرفای پیش از او) معنای آن را پی گرفته است. در ادامه، به مقوله تقدس در خوشنویسی پرداخته شده و از ثنای اصول دوازده گانه حاکم بر آن (طبق متن آداب المشق باباشاه اصفهانی) ارتباط «تجلی» با «صفا» و «شأن» در خوش نویسی اسلامی و نسبتش با حُسن یا زیبایی آن بررسی شده است.
استقرارهای ساسانی حوضه رودخانه قره چای شهرستان تفرش، استان مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی تفرش به صورت ناحیه ای کوهستانی محصور در میان کوه ها قرار گرفته است. این منطقه ازآنجاکه در کنار شاهراه شمال به جنوب که از حاشیه کویر می گذرد در دوران مختلف تاریخی مورد توجه بوده و به این ناحیه جایگاه ویژه ای بخشیده است. در دوره ساسانی این ناحیه جزئی از ایالت جبال بوده و راه هایی که جنوب و جنوب غرب و غرب ایران را به نواحی شمالی و شمال شرق متصل می کرده، از این منطقه می گذشته اند. زیرا به دلیل کوهستانی بودن این ناحیه از امنیت نسبی برخوردار بوده است. در این دوره قلعه ها متعددی برای حفاظت از راههایی که از این ناحیه می گذشته اند ایجاد شده است. در بررسی این منطقه 35 محوطه استقراری از دوره ساسانی بررسی و شناسایی شد. که در کناره راه ها و حاشیه رودخانه قره چای شکل گرفته بودند. مطالعه سفالهای سطحی این محوطه ها در کنار معماری نشان می دهد که این منطقه در دوره ساسانی علاوه بر نواحی همجوار، با نواحی جنوب، جنوب غرب و شمال و شمال غرب و شمال شرق ارتباطات فرهنگی و غیره داشته است. در این نوشتار ابتدا به اهمیت بررسی باستانشناسی به عنوان ابزاری کارآمد، به پیشینه تاریخی تفرش پرداخته شده و در ادامه به محوطه ها و داده های سفالی و معماری بدست آمده از این محوطه ها پرداخته شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند و در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطالب ارائه شده است.
مناظرات شمشیر و قلم؛ خوانشی از مسایل اقتصادی_اجتماعی در عصر ایلخانی؛ بر اساس رسالۀ شمشیر و قلم وصاف شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی مسایل اقتصادی -اجتماعی از خلال متون ادب سیاسی است. رساله تیغ وقلم، نادره اثری از وصاف شیرازی و نمونه ای از مناظره نویسی عصر ایلخانی است که در نوع خود از جوانب گوناگون، شایسته مطالعه و تحقیق است. در تحلیل اثر مذکور که حاصل منازعه تیغ؛ نماد نظامیان و قلم؛ نماد دیوانسالاران است، پرسش این است: مسائل اجتماعی و اقتصادی، حاصل از واگذاری زمین و گاه عهده داری ایالات ، در ازای خدمات، به نظامیان در شکل اقطاع نظامی، در رساله "تیغ و قلم" وصاف، چگونه بازتاب یافته و راهکار برون رفت از آن مشکلات، چگونه طرح و ایده پردازی شده است؟ مدعای پژوهش مبتنی بر روش تبیین تاریخی نشان می دهد: نظامیان در واپسین دهه های عصر ایلخانی؛ با دریافت زمین و گاه حکومت بر ایالات از سوی ایلخان، به ازای خدمات و وظایف نظامی در شکل اقطاع، افزون بر نقش نظامی، نقش آفرین دیگر صحنه های اجتماعی گردیدند. مناظره شمشیر و قلم وصاف؛ توصیف گر شکاف و انشقاق در درون حاکمیت ایلخانی و اثر گذاری آن در بحران ها و مشکلات اجتماعی است که سعی دارد راه حلی برای خروج از این وضعیت ارائه دهد. واژه های کلیدی: ایلخانان، زمینداری،فروپاشی اجتماعی، رساله شمشیر و قلم، وصاف شیرازی.
گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
119 - 135
حوزههای تخصصی:
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، شهرستان پیرانشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
49 - 76
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا در شهرستان پیرانشهر تاکنون، طی دو مرحله شامل؛ بررسی های باستان شناختی حوضه آبگیر سد در پاییز سال ۱۳۹۶ و همچنین کاوش به منظور گمانه زنی و خوانش وضعیت لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه های شناسایی شده تابستان سال ۱۳۹۹ هجری شمسی انجام گرفته است. در بررسی های باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا تعداد ۲۷ محوطه شامل غار، استقرارگاه، قبرستان و قلعه مورد شناسایی قرار گرفت که باتوجه به محدوده حوضه آبگیر سد و همچنین میزان مخاطرات ناشی از احداث و آبگیری سد، در نهایت تعداد ۵ محوطه جهت گمانه زنی و خوانش لایه های تاریخی - فرهنگی انتخاب شدند. مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، نشانگر استقرارهایی از دوران پیش از تاریخ (مس - سنگی، مفرغ و آهن)، دوران تاریخی (اشکانی و ساسانی) و دوران اسلامی است. هدف اصلی این نوشتار معرفی و مطالعه محوطه های تاریخی حوضه سد کانی شینکا است تا ضمن معرفی این محوطه ها به مهم ترین عوامل شکل گیری و نحوه پراکنش محوطه ها پرداخته شود. مهم ترین محوطه استقراری حوضه آبگیر سد، به لحاظ میزان گستردگی و همچنین حجم لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه گرد شیطان است که دارای شواهدی از دوران مس - سنگی (دالما)، مفرغ و دوران تاریخی است و محوطه گرد موروان با یک برجستگی کوچک دارای شواهدی از دوران مفرغ قدیم است. بخش عمده ای از گستره و لایه های محوطه باوله در اثر فعالیت های کشاورزی در طی سالیان اخیر نابود شده و هم اکنون شواهدی به صورت ضعیف از دوران تاریخی از آن برجای مانده است. محوطه های قلات شختان و قلات مره نیز دارای شواهدی از دوران تاریخی و اسلامی هستند. سایر محوطه ها به صورت تک دوره ای و با حجم کم یافته های فرهنگی قابل مستندنگاری و مطالعه هستند. وضعیت زمین سیمای منطقه و همچنین محل قرارگیری ساختمان و حوضه آبگیر سد کانی شینکا، از جمله مهم ترین دلایل کمییت، کیفیت و همچنین نوع پراکنش محوطه ها به شمار می روند.
طبیعت در آثار وارثانِ کلک بهزاد، تا طبیعت بی جان در آثار میرزابابا
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۰۸-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه در ایران، مصادف است با اواخر سده 16م. در اروپا؛ دورانی که نقاشی طبیعت بی جان در هلند و به تبع آن در غرب ظهور کرد و بسیار موردتوجه هنرمندان آن مقطع اروپا قرار گرفت؛ اما باوجود حضور نقاشان هلندی در دربار صفویان، آشنا شدن ایرانیان با آثار اروپاییان، تأثیرپذیری هنرمندان ایرانی از عناصر نقاشی غربی، استقلال نسبی هنرمندان از دربار، رواج تک نگاری و ظهور طبقه متوسط و...، نقاشان ایرانی به طبیعت بی جان هیج توجهی نکردند. برای اولین بار «میرزا بابای اصفهانی» با پرده «شب یلدا» در دوره قاجار به طبیعت بی جان توجه نشان داد. در این دوره تحت تأثیر شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و متأثر از عواملی چون: تأسیس چاپخانه و پایان عصر کتاب نگاری، آشنایی با افکار عصر روشنگری، درباریانی به شدت شیفته و مرعوب تمدن غرب، آشنایی با عکاسی و... رسالت و کارکرد هنر دستخوش تحولات ماهوی شد و عناصر هنر غربی بر سنت نگارگری ایرانی فایق آمد؛ به طوری که به چالشی جالب برمی خوریم: اولین پرده طبیعت بی جان که سبکی کاملاً غربی است، به آخرین سنگر مقاومت عناصر نگارگری ایرانی بدل شد. در این نوشتار براساس روش تاریخی، توصیفی-تحلیلی و با پرداختن به شرایط فرهنگی و سیاسی دو دوره صفویه و قاجاریه بررسی می شود؛ بر این اساس پرسش های پژوهش عبارتنداز: چرا نقاشان ایرانی باوجود آشنایی با آثار غربی و تأثیرپذیری فراوان از هنر آن ها، هیچ توجهی به سبک طبیعت بی جان نکردند؟ دلایل ظهور این سبک در آثار میرزا بابا با تأخیر دو سده ای چه بود؟ با این هدف که، خط ربط میان رواج واقع گرایی و موردتوجه قرار دادن طبیعت در آثار وارثان «کلک بهزاد» در دوره صفویه که نقطه عطفی در تاریخ نگارگری ایرانی محسوب می شود، تا خلق اولین پرده طبیعت بی جان در دو سده بعد از این تحولات به دست آید.
احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور و تاثیر آن در تجارت بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم پیشرفت های جوامع، درگیری های سرزمینی، فشارهای اقتصادی، تحریم و تنش های مذهبی بین کشورها و ملت ها تشدید شده و باعث بحرانی شدن روابط بین کشورها می گردد، به گونه ایی که، اگر این اختلافات، توهین آمیز یا ناعادلانه تلقی شوند می توانند موجب بروز خشم، احساس دشمنی و افزایش ملیت گرایی شده و نهایتا احساسات خود را در بازار بروز خواهند داد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور و تاثیر آن در تجارت بین الملل در نظر گرفته شد. در این راستا نمونه ای 338 تایی از جامعه 2800 نفری دانشجویان فارغ التحصیل رشته اقتصاد و بازرگانی به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب و پرسشنامه ها توزیع و از تکنیک معادلات ساختاری و آزمون سوبل داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور، از طریق ملیت گرایی، اعتقاد به محصول و تصویرکلی کشور بر پذیرش محصول تاثیر معنی داری داشته و از این طریق تجارت و سطح تعاملات اقتصادی بین کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد. در نتیجه، مصرف کنندگان با سطح بالاتری از دشمنی اقتصادی معمولا از واردات بیشتر از کشورهایی که دشمن تلقی می شوند استقبال نمی کنند، سطح غرور کمتری را نشان می دهند و کمتر کلام مثبتی دربارهء آن کشور می گویند. همچنین دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور خارجی احساسات ملیت گرایی را برانگیخته و از طریق تحت تاثیر قرار دادن اعتقاد به محصول و تصویرکلی کشور، سطح پذیرش محصول را به صورت وارون تغییر و ترجیح محصولات/ خدمات داخلی را برای ابراز»میهن پرستی« بیشتر می کند.
نگاهی به موضوع گرگ در آذربایجان
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
131 - 149
حوزههای تخصصی:
باور تقدس و توتمی برای گرگ درنزد ترکان امری است که از دیرباز مطرح بوده و درواقع این سنت در بین تمام ملل رایج است، چنانچه میرچا الیاده اسطوره پژوه نامی معتقد است؛ بعد از یک نابودی نژادی، این یک حیوان مرتبط با ماه است که در نقش " نیای اعظم قوم " ظاهر شده و آن را دوباره احیا می کند که این امر برای گرگ ماده " آسنا : آشینا " در نزد ترکان اتفاق افتاده است و در واقع این نام به عنوان یکی از اسامی مرتبط با گرگ و ماه در اسطوره ترکان وارد شده است. پرداختن به موضوع دیرینگی گرگ در آذربایجان امری است که از چند دریچه کشفیات باستانشناسی، جاینام ها، اسامی خاص، آثار ادبیو فولکلور قابل بررسی می باشد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.
انواع باشلیق ها یا کلاه های مردانه در آذربایجان
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
207 - 224
حوزههای تخصصی:
از زمانهای قدیم پوشش سر یا کلاه در اغلب نقاط دنیا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و یکی از اجزای اصلی لباس مردان را تشکیل می داده است. در خطه آذربایجان نیز فرهنگ استفاده از کلاه در ادوار مختلف تاریخی بصورت جدی رواج داشت و تا نیمه قرن بیستم، جزء جدایی ناپذیر از لباس مردان را شکل می داد تا آنجا که نداشتن کلاه نوعی برهنگی تلقی شده و برداشتن کلاه از سر افراد نیز توهین بزرگی محسوب می گردید. بی شک بررسی جایگاه اجتماعی و فولکلوریک کلاه در ادوار مختلف تاریخی در آذربایجان می تواند موضوع تحقیقات مفصلی باشد که در این راستا قصد داریم به تنوع کلاههای مردانه در آذربایجان بپردازیم و انواع رایج و معروف آن را معرفی نماییم.شایان ذکر است؛ کلاه و پوشش سر در زبان ترکی آذربایجانی، باشلیق (Başlıq) نامیده می شود که انواع باشلیقهای مردانه را می توان در چهار دسته کلی بؤرک (Börk)، آراخچین (Araxçın)، ساریق (Sarıq) و پاپاق (Papaq) تقسیم بندی نمود.
بررسی تطبیقی مفهوم قناعت در مثنوی و نظریه های اقتصاد متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
245 - 263
حوزههای تخصصی:
زمینه/ هدف: یکی از موضوعات علم اقتصاد نظریه معمای خسّت یا معمای صرفه جویی است. آن چه در اقتصاد متعارف درخصوص این نظریه مطرح می شود، آموزه های اقتصادی قناعت را در مثنوی معنوی به چالش می کشد؛ برمبنای این نظریات، توصیه مولانا به قناعت عملاً جامعه را از رشد اقتصادی بازمی دارد.
روش/رویکرد: این مقاله قصد دارد با روش کتابخانه ای و توصیفی به این سؤال که"تفاوت نظریات اقتصاد متعارف و قناعت در مثنوی چیست؟" پاسخ دهد.
یافته ها/نتایج: یافته های این پژوهش نشان می دهد که برخلاف آنچه در خصوص مثنوی به وسیله نظریات یاد شده مطرح گردیده است، دعوت مولانا به قناعت در سطح فردی موجب کاهش مصرف در سطح کلان نمی شود. مفهوم قناعت در مثنوی علاوه بر این که بر آسایش و رفاه در زندگی دنیوی و آرامش دلالت دارد، در مواردی مشوّق افزایش میل نهایی به مصرف است؛ مثلاً مولانا در مثنوی به انفاق، بخشش، زکات و غیره اشاره کرده است که موجب افزایش مصرف دیگران و گردش مالی می شود.
ئه سیران خاک، بررسی باستان شناسی گورستان و محوطه سِیَل خَسرو بانکول آسمان آباد ایلام، در غرب زاگرس مرکزی
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
55 - 104
حوزههای تخصصی:
گورستان و محوطه سیل خسرو در 6 کیلومتری جنوب روستای گدمه در حدود 5/4 کیلومتری شمال غرب روستای مرشدوند و در نزدیکی راه موسوم به کاروانه در ارتفاعات جنگلی بانکول واقع است و چشم انداز کاملی بر دشت کوچک کارزان دارد. این محوطه به دو بخش گورستان و مسکونی تقسیم می شود. داده های سطحی به دست آمده از بررسی نشان دهنده همزمانی این آثار باهم است و نشان می دهد که این محوطه گورستان متعلق به عصر آهن III-I است براساس آثار و داده های معماری به گمان این محوطه در عصر مفرغ پایانی و همچنین دوره های بعد یعنی عصر آهن IV تا حال حاضر با توجه به شرایط زیستی مناسب مورد توجه بوده است. در این مقاله کوشیده ام ضمن ارائه درآمدی کوتاه درباره گاهنگاری گورستان ها، گاهنگاری عصر آهن زاگرس مرکزی و سپس به پیشینه پژوهش های باستان شناسی و همچنین وضعیت جغرافیای بانکول (ازجمله ناهمواری ها، شرایط اقلیمی) که در شکل گیری و مکان یابی و جهت گورها مؤثر بوده و در ادامه بررسی گورستان سیل خسرو، معماری و ساختار گورها و داده های سطحی به دست آمده از کناره گورهای تخریب شده و تحلیل و مقایسه آنها بپردازم و در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطلب ارائه داده ام.