فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در باره کرتیر پژوهش های زیادی صورت گرفته و آگاهی های بسیاری در باره وی وجود دارد اما هنوز مسایل متعددی در خصوص شخصیت، عقاید، جایگاه وی در نظام طبقاتی دوران ساسانی و نقش و ت أثیر وی بر روحانیت زرتشتی وجود دارد که نیازمند بررسی و پژوهش دو باره هستند. مسأله اصلی این پژوهش وضعیت طبقه روحانیت زرتشتی در برهه ای خاص از دوران ساسانی یعنی اوایل این دوره (از اردشیر یکم تا اول شاپور دوم) است و در آن تلاش شده به مواردی همچون ساختار طبقه یاد شده، سلسله مراتب آن و جایگاه آن در سلسله مراتب قدرت در دوره مورد نظر پرداخته شود. افزون بر این ها شخص کرتیر به مثابه مهم ترین و موثرترین روحانی این دوره (اوایل دوران ساسانی) به ویژه، مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله پیش رو اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مراجعه به متون دست اول گردآوری شده و روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. این پژوهش نشان داده است: ا) عنوان موبدان موبد در اوایل دوران ساسانی و در زمان کرتیر وجود نداشته است، 2) با با تلاش های مجدانه کرتیر روحانیت زرتشتی و دستکم رییس این طبقه به جمع طبقه ممتاز دوران ساسانی موسوم به بزرگان راه یافت، 3) وضعیت روحانیت اعم از تشکیلات و عناوین و جایگاه اواخر دوران ساسانی را نمی توان با وضعیت این نهاد در اویل دوران ساسانی تعمیم داد و نهاد یاد شده در طول دوران ساسانی تغییرات زیادی به خود دیده است.
بازخوانی چند گزارش عاشورایی بر اساس بسترشناسی حوادث قیام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
31 - 60
حوزههای تخصصی:
همان گونه که برداشت های گوناگون از گزارش های قیام عاشورا، زمینه ساز ارائه دیدگاه هایی متفاوت و گاه متعارض درباره چیستی و چرایی قیام سیدالشهدا(ع) بوده است، بازخوانی این گزارش ها می تواند زمینه ساز رسیدن به تحلیل هایی نو و ژرف از بستر و بایسته های رویدادهای مربوط به قیام عاشورا و در نتیجه شناخت هرچه بهتر این قیام شود. این مقاله با روش وصفی تحلیلی، همراه با بازخوانی چند گزارش عاشورایی، مانند وصیت نامه سیدالشهدا(ع) به محمد بن حنفیه، ملاقات آن حضرت(ع) با فرزدق و بشر بن غالب و نوحه خوانی جنیان در منطقه خزیمیه که به وسیله مورخانی چون ابن سعد، بلاذری، طبری، ابن اعثم و شیخ مفید بیان شده است، می کوشد فضای زمانی و مکانی صدور این گزارش ها را بکاود. این بررسی نشان می دهد که به دلیل خلط و جابه جایی قسمتی از گزارش ها در برخی منابع و برخی استنتاج های کم اعتبار، برداشت هایی نادرست از اخبار عاشورایی شکل گرفته است.
تاثیر اعتقادات دینی بر جامعه ساسانی به روایت ماتیکان هزار دادستان با تاکید بر مبحث ستوری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران فراز ساسانیان دین زرتشتی در مشروعیت بخشی به نظام ساسانی نقش قابل ملاحظه ای داشت. این مساله در افزایش دامنه تاثیر و بازخوردهای دینی در عرصه های مختلف خود را نشان داد. در این راستا مسایل حقوقی نیز به تبع دیگر حوزه ها تحت الشعاع قرار گرفت. در این اثنا حقوق زنان و بویژه مساله ستواری (قیمومیت) به استناد کتاب ماتیکان هزار دادستان که مهمترین متن حقوقی و قضایی بر جای مانده از این دوره است نیز تحت تاثیر قرار گرفت. جستار حاضر بر اساس روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا تاثیر آیین زرتشتی بر مباحث حقوقی زنان بویژه مبحث ستواری و چگونگی تحول در احکام ستوری را مورد واکاوی قرار دهد و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیین زرتشتی چه تاثیراتی بر مباحث حقوقی زنان به ویژه بر مبحث ستواری داشته است؟ بررسی احکام ستوری نشان می دهد که زنان در ابتدا با قابلیت زایش و در ادامه با شایستگی توانستند به مقام ستواری در خانواده و اجتماع برسند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که وضعیت حقوقی زنان ستوار در این عصر با وجود کاستی هایی، موجب بهبود شرایط اجتماعی آنان شد بطوری که زنان توانستند به بهره مندی هایی همچون تن ستواری و سالاری خویش بر خانواده برسند.
نقد و بررسی شرح سودی بر دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرشِ کدخدایانِ مناطقِ شمالی فارس نسبت به اجرای قانون اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلاحات ارضی به عنوان نخستین لایحه از لوایح شش گانه ی انقلاب سفید، توسط محمد رضا شاه پهلوی در سال 1340ش. با اهداف مختلفی از جمله برانداختن ملوک الطوایفی و از بین بردن نظام ارباب و رعیتی به اجرا گذاشته شد.استان فارس نیز به عنوان استان هفتم و یکی از مهمترین و وسیع ترین استان های زراعی ایران از این قاعده مستثنی نماند. با آغاز اجرای این قانون، مالکین، از جمله کدخدایان مناطق شمال فارس که املاک خویش را به نفع زارعین از دست می دادند، مخالفت های خویش را با تحقّق آن آغاز نمودند. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع و اسناد تاریخی، به دنبال پاسخ برای این پرسش است که نگرش و رویکرد کدخدایان مناطقِ شمالی فارس به عنوان گروهی از خرده مالکان نسبت به این قانون چه بوده است؟.یافته ها نشان می دهند که با تصویب قانون اصلاحات ارضی، کدخدایانِ این مناطق نسبت به حقوق سابقشان محروم مانده و در جهت عدم اجرای قانون مذکور و در راستای حمایتِ بزرگ مالکان از آنان به تعدیّات خود به زارعین اقدام نمودند. اخراج از محل سکونت، مصادره اموال و دارایی ،چپاول و غارت محصولات کشاورزی آنان از جمله این تعدیات به شمار می آمد. علی رغم همراهی برخی از کدخدایان مناطق شمالی فارس با این قانون، حکومت در جهت جلوگیری از تعدیات کدخدایان به کشاورزان، به تغییر در فانون انتخاب کدخدایان مبادرت نمود. هر چند اجرای صحیح این قانون نیز در بیشتر مواقع با نفوذ و دور زدن کدخدایان، تا شکل گیری انقلاب اسلامی و الغای منصب کدخدایی عقیم ماند.
اصول و مؤلفه های فرهنگ دفاعی در اندیشه مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
105 - 135
حوزههای تخصصی:
فرهنگ دفاعی در تمدن ایرانی اسلامی ریشه ای دیرینه دارد و برخاسته از فرهنگ اصیل و نهادینه شده در درون آن ملت است. باتوجه به اینکه مؤلفه های فرهنگ دفاعی در هر ملتی را همان مؤلفه های اصلی تمدن هر ملت تشکیل می دهد، می توان با شناسایی آن مؤلفه ها به غنی کردن هرچه بیشتر آن کمک کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اصول و مؤلفه های فرهنگ دفاعی در اندیشه مقام معظم رهبری است. بنابراین، این پژوهش درصدد است تا به این سؤال پاسخ دهد که مهم ترین اصول و مؤلفه های فرهنگ دفاعی از دیدگاه مقام معظم رهبری کدام اند؟ نتایجی که از پژوهش حاضر به دست آمد، نشان می دهد که این مؤلفه ها عبارت اند از: استکبارستیزی و دفاع از مظلومان، همکاری دفاعی و بازدارندگی، صلح طلبی و همزیستی مسالمت آمیز، افزایش بصیرت و هوشیاری، دشمن شناسی، استقلال ملی، مبارزه با اباحه گری، تقویت هویت و انسجام ملی، اعتماد و اطمینان به صدق وعده الهی، فرهنگ ایثار و شهادت، ولایت محوری و ولایت مداری، تولید علم و دانش، داشتن روحیه بسیجی و دفاع مردمی. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است.
رویکردی تمدنی به ظرفیتهای فکری و تاریخی انقلاب اسلامی ایران؛ با تأکید بر اندیشه رهبران انقلاب
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
136 - 161
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی از برجسته ترین انقلابهای قرن بیستم میلادی می باشد. این برجستگی به دلایل ظاهری همانند گستردگی سرزمینی و یا تعداد کشته ها و ... نبوده؛ بلکه به عظمت در مبانی نظری(هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی) و اهداف و آرمان های انقلاب باز می گردد. بر اساس چنین نگرشی، غایت این حرکت عظیم و الهی، نه صرفاً سقوط حکومتی دست نشانده و یا جابه جایی قدرت سیاسی، بلکه بنیانگذاری عالمی جدید و طرحی نو برای آینده ی بشریت می باشد. از این عالَم جدید می توان تعبیر به تمدن نوین اسلامی کرد. اکنون که از التهابات اولیه انقلاب گذشته و به مرحله ی بلوغ آن رسیده، ضرورت دارد با امعان نظر به این پتانسیل و ظرفیت، نگرشی عمیقتر به این پدیده ی اجتماعی افکند. چرا که شناخت صحیح انقلاب لازمه و مقدمه ی شکل گیری تمدن است. به عبارتی دیگر، مرحله ی تمدن نه به معنای اتمام مرحله ی انقلاب بلکه تکامل و اوج رشد و ثمردهی آن است. مسلماً تکامل نهایی در بستر اولیه ی آن، یعنی انقلاب، شکل می گیرد و در واقع، شکل گیری تمدن، آخرین مرحله ی تکامل و شکوفایی انقلاب است. این مقاله با چنین رویکری و با روش «توصیفی علّی» و بهره گیری از اندیشه ی رهبران انقلاب(حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت الله خامنه ای)، به دنبال تبین این نگرش می باشد.
سیر تحول تئوری سیاسی شیعه در دورهٔ امامت
حوزههای تخصصی:
در اندیشهٔ سیاسی شیعه وجود حکومت یک اصل است، اما نظریات پیرامون نوع حکومت و حاکم در دوران مختلف تاریخی، متفاوت است؛ دیدگاه شیعیان بر این مبنا قرار دارد که حکومت از آنِ خداوند است، اما خداوند پیامبر را بر روی زمین به عنوان خلیفهٔ خود قرار داده است، که به حل امور مسلمین بپردازد، و بعد از پیامبر نیز امام به عنوان حاکم دینی مشخص شده است؛ بنابراین علی (علیه السلام) به عنوان حاکم بر حق در واقعهٔ غدیر و از طریق نص به عنوان حاکم جامعهٔ اسلامی برگزیده شد. آنان حکومت های موجود زمان را غاصب می شمردند. در اندیشهٔ سیاسی شیعه در این دوره سه انشعاب رخ داد؛ کیسانیه، اسماعیلیه، زیدیه؛ که هر کدام از آنان نسبت به خلافت اندیشه های یکسانی نداشتند. یافته های پژوهش حاضر بدین قرار است که اندیشهٔ سیاسی شیعه متناسب با شرایط زمانه عمل می کرده است به طوری که در دورهٔ مورد بحث به صورت تضاد و تقیه مسیر خود را پیش می برده است. در اندیشهٔ سیاسی شیعه دیدگاه حاکمی در میان همهٔ نحله ها وجود نداشته بلکه هر کدام از آن ها مبانی فکری و سیاسی خود را دنبال می کرده است.
سیمای زنگیان در التاریخ الباهر ابن اثیر: جانبداری یا بی طرفی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التا ریخ الباهر فی الدوله الاتابکیه نوشته ابن اثیر (د.۶۳0 ﻫ.) یکی از نمونه های برجسته تاریخ های دودمانی در سنت تاریخ نگاری اسلامی است و در آن، زندگی و شخصیت اتابکان زنگی و رویدادهای عصر ایشان در جزیره و شام گزارش شده است. در این مقاله گزارش های ابن اثیر از اتابکان زنگی، به صورت جدا از یکدیگر ارزیابی شده تا نشان داده شود که تصویر وی از زنگیان بی طرفانه است یا جانبدارنه؟ بنابر یافته های این پژوهش می توان گفت که اطلاعات ابن اثیر از زندگی و کارنامه زنگیان، جعل و خلاف گویی نیست، امّا در آن بزرگ نمایی و جانبداری دیده می شود: دو سلطان بزرگ زنگی، عمادالدین و نورالدین، به عنوان طلایه داران جهاد ضد صلیبی، در سیمای حاکمانی آرمانی در قواره خلفای صدر اسلام تصویر شده اند. گزارش های ابن اثیر از دیگر امیران زنگی، خالی از مبالغه و گزافه گویی است و افزون بر مدح و ذکر نیکی ها، متضمن ذمّ و ذکر ضعف های آنان نیز هست.
نقش مهاجرت فرزندان امام کاظم (ع) در گسترش اسلام
منبع:
تاریخنامه اسلام سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
7 - 24
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سؤال است که فرزندان امام موسی کاظم (ع) چه نقشی در گسترش تشیع در مناطق مختلف داشتند و از چه روشهایی برای گسترش دین الهی و اثبات حقانیت شیعه استفاده میکردند. با بررسی متون تاریخی، میتوان دریافت که فرزندان امام کاظم (ع) نقش کلیدی در گسترش و تبلیغ دین اسلام و حقانیت اهل بیت (ع) و شیعه داشتند. آنها با هجرت به مناطق مختلف، قیام مسلحانه علیه حکومت عباسیان، بیان و نقل روایات اهل بیت (ع)، تربیت شاگردانی معتقد و پایبند به اهداف اسلامی و همچنین با سیره، روش و اخلاقی نیکو و بر طبق سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) سعی در جذب مردم و انتشار تشیع در مناطق مختلف داشتند.
گسترش اسلام در منطقه لداخ (کشمیر هند)
منبع:
تاریخنامه اسلام سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
25 - 41
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، تاریخ گسترش اسلام در منطقه لداخ بررسی میشود. در بحث اول، جغرافیای این منطقه مورد توجه است. لداخ، شمالیترین منطقه هند است. از یک سمت در مزر چین، و از سمت دیگر با پاکستان هممرز است. لداخ در زمان قدیم، منقطهای بزرگ شامل بلتستان، گلگیت و پوریک بود و بنام ماریول معروف است. لداخ قبل از استقلال، جزئی از تبت بوده و توسط نیماگون استقلال یافت. در زمان حمله سیکها، جمون استقلال خود را از دست داد و جزئی از ایالت جمون و کشمیر شد. لداخیها ابتدا بون مذهب بودند که توسط شین، رب می وو بنیاد نهاده شد. بعد از زوال بون، دین بودا از طریق کشمیر وارد لداخ شد. در قرن 14 میلادی، اسلام توسط مبلغان ایرانی وارد منطقه لداخ شده و در سراسر لداخ گسترش یافت. از جمله مبلغین، سید علی همدانی، سید محمد نوربخش و سید شمسالدین عراقی هستند.
میرزا رضا ارفع الدوله (1270 -1356ق) و کارنامه سفارت عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
213 - 197
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در صدد ارائه توصیف و تبیینی از حیات سیاسی میرزا رضا ارفع الدوله با تأکید بر کارنامه سفارت وی در عثمانی است. در این پژوهش با بهره گیری از منابع مختلفی از قبیل خاطرات، روزنامه ها، اسناد آرشیوی و سایر پژوهش ها، کارنامه سفارت ارفع در استانبول مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدعای پژوهش آن است که میرزا رضا ارفع الدوله در قامت سفیر ایران در عثمانی با بهره گیری از توانایی های دیپلماتیک و روابط حسنه ای که با سلطان عثمانی داشت، زمینه حل و فصل مسالمت آمیز مسائل و مشکلات میان دو کشور را فراهم می کرده است. یافته ها نشان می دهند که حل مشکلات مرزی ناشی از رفت وآمد ایلات و تهاجم نظامیان دولت عثمانی به ایران، تلاش در جهت حل مشکل خدمت سربازی اتباع ایرانی که مادر عثمانی داشتند، افزایش تعرفه گمرکی ایران، نقش آفرینی در معافیت ایرانیان مقیم استانبول از پرداخت مالیات معوقه مدرسه، بیمارستان و قبرستان ایرانیان، کسب اجازه اجرای آزادانه مناسک دینی ایرانیان و شیعیان در مکه و مدینه، همکاری با انجمن سعادت و حل ماجرای گزارش وهاب بیگ سفیر عثمانی در ایران مبنی بر بی احترامی ایرانیان به مقدسات اهل سنت که خشم توفیق پاشا وزیر خارجه عثمانی را به دنبال داشت، از جمله چالش ها و اقدامات میرزا رضا ارفع الدوله در عثمانی بوده است.
تأثیر تقابل سنّت و تجدّد بر سینمای ایران در عصر پهلوی دوم(سال های 1332-1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای ایران از 1332 تا 1357ش. با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه متحول شد. سایه ی «فیلمفارسی» در این دوره بر سینما حاکم بود، اما فیلم هایی هم در قالب سیاسی و اجتماعی تولید شدند. نسلی که در این دوره پرورش یافت، همراه با نوسازی های اقتصادی و اجتماعی حکومت محمدرضا پهلوی است. نوسازی نامتوازن، تقسیم طبقاتی در شهرها و مهاجرت روستائیان به شهرها، در ذهنیت این نسل شکاف سنّت و مدرنیته را ایجاد کرد. سینمای ایران در این دوران، با تأثیرپذیری از فضای جامعه و مقوله تعارض و تقابل سنّت و مدرنیته، شاهد تحولاتی در زمینه فیلم سازی، از شکوفایی عامه پسند تا ابتذال و ورشکستگی است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، روند تولید فیلم های سینمایی در ایران و تغییر و تحولات آن و نیز پی آمد واکنش تماشاگران بر سینما، در حکومت پهلوی دوم، سال های 1332 تا 1357ش، بررسی می شود. یافته ی پژوهش نشان می دهد که نوسازی های نامتوازن دوران محمدرضاشاه باعث ایجاد شکاف جامعه با حکومت گردید. شکافی که در نسل تماشاگران این دوره میان سنّت و مدرنیته ی ناشی از نوسازی اجتماعی و اقتصادی رخ داد، بر سینمای ایران و تولیدات آن نیز تأثیرگذار بود و سرانجام باعث ورشکستگی و بحران در سینما در سال های منتهی به انقلاب اسلامی شد.
ایرانیان مقیم استانبول و جنبش مقاومت تبریز به رهبری ستارخان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از روزگاران نزدیک به انقلاب مشروطیت، کنشگران سیاسی ایرانی در استانبول با جنبش ضد استبدادی در ایران پیوند داشتند. اما در این میان این پیوند بیش از همه در یاری ایرانیان مقیم استانبول با جنبش مقاومت تبریز برای بازگرداندن نظم مشروطه گی و پایان دادن به عصر «خرده خودکامگی» محمدعلی شاه نمودار شد. با آغاز مقاومت مجاهدان به رهبری ستارخان کوشندگان سیاسی ایرانی در بیرون مرزهای ایران از پراکندگی و بی کنشی بیرون آمده و به تکاپو و جنبش برآمدند. ایرانیان مقیم استانبول و مشروطه خواهان تبعیدی در چارچوب «انجمن سعادت ایرانیان» به دنبال یاری رساندن به مجاهدان تبریز برآمدند. آنان در عمل به نماینده جنبش مقاومت در خارج از کشور بدل شدند. هواداران جنبش مقاومت در استانبول در کنار یاری های مالی، اخبار پایداری ها و پیرزوی های مجاهدان را در برابر جبهه متحد استبداد و در تبریز به کشورهای اروپایی و نیز به عتبات عالیات گزارش می دادند. آنان درپیوند با رهبری مذهبی برون مرزی انقلاب در عتبات به حمایت معنوی رهبران مذهبی از جنبش مقاومت دامن می زدند. ستارخان بارها به زبان آورده بود که مقاومتش بر بنیاد فتوای علمای عتبات در حمایت از مشروطیت استوار یافته است. جنبش مقاومت تبریز نیز انجمن سعادت ایرانیان را به عنوان سخنگوی خود در بیرون مرزها پذیرفته بود و برخی خواسته ها و ضرروت های نیازمند پیگیری در عرصه بیرونی را از آنان انتظار داشت. انقلاب 1908 ترکان جوان، نیز زمینه مناسبی برای کنشگری ایرانیان هوادر جنبش مقاومت ایجاد کرده بود. نوشتار حاضر بر این فرض اساسی استوار است که کوشش های ایرانیان مقیم استانبول در بازتاب جهانی جنبش مجاهدان تبریز به رهبری ستارخان و تدارک حمایت های مالی تبلیغی آن جنبش نقشی درخور داشته. آنان بر بنیاد همین تلاش ها بود که حمایت انگلستان و روسیه از استبداد محمدعلی شاه را در افکار عمومی جهان آن روزگار بی اعتبار ساختند.
نقد شبهه قرآنی پیمان شکنی پیامبر’ در جنگ با یهود بنی قینقاع (با تأکید بر فرهنگ تقبیح نقض معاهده در قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
97-116
حوزههای تخصصی:
آیه 58 سوره مبارکه انفال یکی از مصادیق تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی و بیانگر چگونگی تعامل پیامبر با پیمان شکنان یهود است. برخی با استناد به آیه یاد شده و گزارش های تاریخی به طرح شبهه قرآنی «جواز نقض معاهده در صورت ترس از خیانت کفار» پرداخته اند. در مقاله حاضر تلاش شده با بررسی توصیفی و تحلیلی مستندات شبهه یاد شده، به آن پاسخ داده شود. حاصل پژوهش، نشان می دهد که شبهه یاد شده مخالف متن قرآن، روایات و تاریخ است و آیه 58 سوره انفال دلالتی بر نقض معاهده بر اساس ترس و ظن ندارد و معیار نقض معاهده در آن، «نقض پیش دستانه» بر اساس علم به توطئه کافران یهود بوده است. هدف از نقض پیش دستانه در آیه 58 سوره انفال به قرینه سیاق، جلوگیری از تسلط کفار بر حکومت اسلامی است؛ از این رو، در مواردی که ملاک یاد شده وجود ندارد، معیار نقض معاهده در قرآن، «نقض پیشین» است.
بررسی انتقادی گزارش سفرنامه های اروپاییان دربارۀ صوفیان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارش سیاحان اروپایی دربارۀ تصوف دوران صفویه، از آن جهت که فارغ از الزامات تاریخ نگاری رسمی نگارش یافته اند، جزئیاتی بدیع و ارزشمند را در بردارند. این مقاله که با شیوۀ توصیفی-تحلیلی تألیف شده، می کوشد تا گزارش سیاحان را در مقایسه با آثار مخالفان، موافقان و پژوهشگران تصوف ارزیابی کند. نتیجه این که سیاحان به سبب اقامت محدود و مسیرهای مشخص، صوفیان بسیاری از مناطق ایران را ندیدند و لذا توصیفات آنها جامعیت ندارد. گزارش سیاحان عموماً نشانگر رویارویی مستمر دراویش نعمتی- حیدری، انزواطلبی و لاابالی گری بعضی صوفیه، و وابستگی شماری از آنان به حاکمیت است. گردآوری وجوهات از رهگذران و اظهار کرامات نیز از جمله رفتارهای صوفیه اند که اغلب مورد پیش داوری و تعمیم سیاحان قرار گرفته اند. بعضی خدمات صوفیه به جامعۀ شیعی و محبوبیت اولیای تصوف نزد مردم نیز مورد توجه سیاحان بوده است. البته تناقض هایی در گزارش سیاحان وجود دارد که احتمالاً ناشی از ذهنیت اروپایی و یا جهت دهی مترجمان است.
بررسی کارکردهای وقف شوشتر در دوره پهلوی (1304-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط مذهبی شوشتر سبب شد تا قبل از دوره پهلوی، مردم شوشتر سعی کنند بخش اعظم موقوفات خود را به ساخت، تعمیر و تدارک احتیاجات مساجد، مدارس و امامزاده ها اختصاص دهند؛ بنابراین در این ادوار، کارکرد وقف بیشتر فرهنگی مذهبی بود. در دوره پهلوی نیز، علی رغم تحول و دگرگونی شتابزده در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، مردم شوشتر همچنان به صورت کم و بیش، به مقوله وقف توجه نشان دادند. پژوهش حاضر، بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد وقف نامه های اداره اوقاف شوشتر و منابع کتابخانه ای، درصدد است به بررسی «کارکردهای وقف در شوشتر دوره پهلوی» بپردازد و علاوه بر آن، دریابد میزان، نوع و مصارف موقوفات در این بازه زمانی به چه صورت بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، کارکردهای موقوفات، گرچه بیشتر فرهنگی مذهبی است، اما همین کارکرد، در راستای سیاست ضدمذهبی حکومت پهلوی متحوّل شده و به صورت کم رنگی تداوم یافته؛ به طوری که براساس اسناد موجود، تنها 8 مورد سند وقفی در شوشتر تنظیم شده است. علاوه بر این، توجه به مسائل بهداشتی، به عنوان کارکرد اجتماعی وقف، به صورت محدود و توأم با کارکرد فرهنگی مذهبی وجود داشته است.
مهر دو رویه هخامنشی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین راه شناخت بشر در ادوار گذشته، مطالعه و پژوهش برروی آثار به یادگار مانده آن هاست و ازجمله آثاری که سهم بارزی در شناسایی فرهنگ و تمدن و بسیاری از مسائل گوناگون ادوار کهن ایران زمین داشته، نقوش مُهرها و آثارمُهری است. مطالعات این گونه داده ها، سال ها و بارها موردتوجه پژوهشگران باستان شناس و مورخ قرار گرفته و مقالات و کتب بسیاری درمورد این مقوله بی پایان منتشر شده است؛ چراکه مُهر و نقش آن پاسخ گوی برخی از پرسش ها، عامل جهت گیری صحیح تعدادی از پرسش ها و مطرح شدن پرسش های جدیدی در رابطه با مسائل اجتماعی، اقتصادی و ادراکات مردمان گذشته است. در برخی نقوش، هنرمند جهانِ خود را توصیف می کند و این گونه توصیف درحقیقت استفاده بهینه از نمادهاست. در موزه تخت جمشید مُهری سیاه رنگ وجود دارد که تفاوت اساسی با دیگر مهرهای منسوب به دوره هخامنشی دارد. این مُهر مسطح دو سو نقشی است که کمتر در هنر مُهرسازی مشاهده شده و در مُهرسازی هخامنشی نیز تاکنون منحصربه فرد است. این مُهر برای نخستین بار با در نظر گرفتن معیارهای مختلف مانند سبک هنری و نیز تفسیر نمادها، منتشر و مورد بازخوانی و ارزیابی قرار می گیرد. هدف اصلی در این مقاله، مستندسازی و معرفی نمادهای این مُهر است. همچنین نگارنده بر این است که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای بعد از توصیف کامل این مُهر به چند پرسش درباره این مُهر پاسخ دهد. نخست اینکه نقوش حک شده برروی مُهر با چه مفاهیمی به کار رفته است؟ چگونگی منشأ شناسی این نمادها و اینکه این اشکال، زاییده افکار و باورهای هخامنشیان بوده و یا نه، میراثی از یک فرهنگ بسیار قدیمی است؟
کشف یک حقیقت مهم تاریخی: حضور «تنسر» در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون تعداد 35 نقش برجسته از دوره ساسانی شناسایی شده است که از این تعداد، یک نقش برجسته در خارج از مرزهای سیاسی ایران و در محلی موسوم به رگ بی بی در خاک افغانستان واقع شده و 34 نقش برجسته دیگر در درون مرزهای سیاسی ایرانِ امروز و در مناطق مختلفی چون: شهرری، تاق بستان، سلماس، بَرمِ دِلک، گویوم، تنگ چوگان بیشاپور، نقش رستم، نقش رجب، سراب بهرام، تنگاب فیروزآباد، دارابگرد، تنگ قندیل و سرمشهد کشف شده است. هرچند یکایک این نقش برجسته ها بارها و بارها ازسوی باستان شناسان و متخصصان داخلی و خارجی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند، اما غالب مطالعات انجام شده، معطوف به تعیین هویت شخصیت اصلی نقش برجسته ها، یعنی شاهنشاه ساسانی بوده و تلاش چندان جدی و نافذ در تعیین هویت دیگر شخصیت های حاضر در نقش برجسته های ساسانی انجام نگرفته است و در مواردی هم که اظهارنظر شده، این تعیین هویت ها عموماً بدون پشتوانه علمی و بدون آن که بر بنیان متون تاریخی و منابع مکتوب، شواهد چهره شناسی و مطالعات نشانه شناسی استوار باشند، صرفاً براساس حدس و گمان های شخصی و بافتار ذهنی پژوهشگران مطرح شده است. مهم ترین پرسشی که مقاله حاضر درصدد پاسخ گفتن به آن است این است که «شخصیت موردنظر در نقش برجسته اردشیر بابکان کیست؟». فرضیه متناظر با این پرسش نیز چنین است: «شخصیت موردنظر در نقش برجسته اردشیر بابکان با استناد به قرائن تاریخی، شواهد چهره شناسی و نشانه شناسی، تَنسَر (توسر، دوسر) است». در این پژوهش که براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و براساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی شد تا به مددِ قرائن تاریخی، شواهد چهره شناسی و مطالعات نشانه شناسی، هویت واقعی یکی از شخصیت های حاضر در نقش برجسته های اردشیر بابکان -که به غلط «خدمتکار بادبزن، خواجه مگس پران و یا نماینده یکی از خاندان های اشرافی» معرفی شده است - روشن شود. نتایج مطالعات مؤید آن است که شخصیت موردنظر در نقش برجسته های اردشیر بابکان، شخصیت بلندپایه روحانی و مذهبی، کسی نیست جز «تنسر» (توسر)؛ روحانی نامدار و بانفوذی که در اشاعه آیین مزدیسنا و تنظیم متون اوستا بسیار کوشید و بشارت آمدن اردشیر بابکان را پیش از آغاز فعالیت های فراگیر او، به مردم داد و هم در رسیدن به قدرت و هم در تثبیت آن، اردشیر را همراهی نمود.
نظری پیرامون واژه پهلوی «ائجثفل» در ارداویرافنامه؛ ویراپ: سوزاننده هیزم تر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
295 - 316
حوزههای تخصصی:
با توجه به نشانه هایی که در متن کتاب ارداویرافنامه آمده و نیز اشاره هایی که به ارتباط بین آیین شمنی و خلسه ارداویراف شده است، می توان به ویراف( دست پیدا کرد. از سویی، ( » « نتایج تازه ای پیرامون نام قابلیت چندگونه خوانی برخی واژه های پهلوی و بازنگری و بازخوانی هیزم های « که پیامد » دریاچه آب کبود « آن ها، و از سوی دیگر، اشاره به انداخته، ترکیب های نیلاپ ]نیره » آتش « ی است که موبد به » تر )چوب(+ آب[؛ نیلاپ ] نیره)آتش( +آب[ و نیز نیلاپ ]نیلی/کبود+آب[ را نمایاند و پایه های این پژوهش را پی افکند. در این میان، وجود دو نام برای موبدی که از خلسه بازگشته و اشاره » وِه شاپور « و » ارداویراف « پژوهشگرانی چون فیلیپ ژینیو و میرچا الیاده به وجود ارتباط بین خلسه ارداویراف و آیین خلسه شمنی، پژوهشی را در این زمینه موجب شد که نشان داد در این آیین، کسانی که به جهان مردگان وارد می شوند، جدای اند و این مسئله می تواند زاویه » نام جاویدان « از نام زمینی، دارای نام دوم یا دیدی تازه در دو نام داشتنِ موبد به ما بدهد. هدف از انجام این پژوهش، چیستی و چرایی ساخته شدن » « تلاش در شناخت واژه پهلوی و به کار رفتن آن و برداشتن گامی دیگر در راه شناخت واژگان کهن است.