فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
میر سید علی همدانی (714-786 ه . ق) از عرفای مشهور قرن هشتم است، که در علوم مختلف تبحر داشت، وی در زمینه مذهبی و عرفانی آثار ارزنده ای داشت. که تعداد آن ها از صدرساله و کتاب تجاوز می کند. میر سید علی پایه گذار فرقه همدانیه در عرفان می باشد که توانست بر برخی فرقه های بعد از خود نیز تأثیر بگذارد. پژوهش حاضر با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی با واکاوی اوضاع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی حاکم در دوران حیات این عارف و اندیشمند مسلمان بدین یافته ها دست یافته است که در پی درگیری ها و آشفتگی های سیاسی دوران ایلخانی و دوران پس از آن (حکومت های محلی) و دوره تیمور، نزاع و زد و خوردهای بین حاکمان محلی، قدرت گیری فئودال ها حیات اجتماعی ایران دوره هایی از بحران را پشت سر گذاشته است، که سبب ظهور شاخه های تصوف و نیز مهاجرت های بزرگی گشته است. از جمله مکان های مورد توجه هندوستان بود که میر سید علی با مهاجرت به آنجا و با احیاگری فرقه ای صوفی در گسترش اسلام صوفی منشانه در هندوستان تأثیر داشته است.
بررسی تأثیرات عوامل سیاسی در تغییرات سرزمینی ایل شاهسون در دوره قاجاریه (1218ق/1803م – 1304ق/1887م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایل شاهسون یکی از بزرگترین ایل های ایران است که پس از شکل گیری در دوره صفویه، دشت مغان و دامنه های سبلان را برای قشلاق و ییلاق خود برگزیدند. در دوره قاجاریه، سرزمین اصلی شاهسون ها در دشت مغان یک بار به دلیل اشغال مراتع قشلاقی آنها در جنگ های ایران و روس و بار دیگر به دلیل فشارهای متعدد سیاسی دولت روسیه دچار تغییر گردید. این مقاله بر آن است تا بر اساس گردآوری داده های مرتبط با ایل شاهسون از منابع و اسناد آرشیوی و با استفاده از روش تحقیق تاریخی، تغییرات سرزمینی و کوچ های اجباری ایل شاهسون را بر اساس تاثیرات عوامل سیاسی مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که از دست رفتن مراتع قشلاقی(در بخش شمالی دشت مغان)، رقابت حکام محلی در سلطه بر ایلات، از دست رفتن بازارهای فروش تولیدات دامی در شهرهای مستقر در دشت مغان، اخذ مالیات اضافی، ضعف دولت مرکزی و تشویق دولت روسیه به غارتگری طوایف قدرتمند مرزی برای تحت فشار قرار دادن دولت ایران، درگیری های مرزی طوایف قدرتمند شاهسون و سپس بسته شدن مرزها، از عمده ترین دلایل جابجایی های سرزمینی طوایف گوناگون ایل شاهسون در دوره مورد نظر و ظهور وضعیت های بعدی استقرار آن طوایف در قشلاق های اختصاص یافته از سوی دولت ایران بود.
عوامل مؤثر بر تعاملات اقوام گیل و دیلم با علویان در طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت گیری علویان در شمال ایران معلول تحولات سیاسی،فکری و نظامی مناطق غربی طبرستان،گیلان و دیلمان دربرابرِ عباسیان بود. این پهنهگسترده به دلیل بهره گیری از شرایط طبیعی نه تنها دربرابر اعراب مسلمان، بلکه در مقابلِ حکومت های مرکزی ایران نیز توانستند پایدار باشند؛ اما از سدهسوم هجری به علت بهره گیری عباسیان از خاندان های ایرانی برای دست یابی بر مناطق فتح نشدهگیلان و دیلمان، امکان مقاومت دربرابرِ آنان بسیار دشوار شد.بدین جهت مردم طبرستان غربی و گیلان برای نشان دادن مخالفت خود دربرابرِ عباسیان با انگیزهسیاسی و نظامی از مدعیان حکومت عباسی به ویژه علویان حمایت کردند.حکومت های محلیِ این سامان با دعوت از علویان از آنان به صورت ابزاری برای مخالفت با عباسیان استفاده کردند. براساسِ یافته های پژوهش می توان این گونه استنباط کردکه برخلاف پژوهش هایی که تأسیس حکومت علویان درطبرستان را نتیجه تلاش های حسن بن زید می دانند،منافع مردم گیل،دیلم وطبرستان غربی موجب شکل گیری علویان در این سامان شد. هرچند این اقدامِ خاندان های کهن دیلمی درنهایت به نفع علویان تمام شد،اما بعدها دودمان های دیلمی با رنگ و لعاب اسلامی از درون علویان سر برآوردند. در پژوهش حاضر با استنادبه منابع و داده های تاریخی ضمن بررسی تعامل و تقابل دودمان های گیل و دیلم با علویان نقش شاخص های فرهنگی،نظامی و سیاسی مؤثر در روابط بین علویان و دیلمیان تحلیل و ارزیابی شده است.
کارگران هندی صنعت نفت ایران در اواخر قاجاریه و دوران پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به همجواری تاریخی ایران و هند و قدمت روابط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آنها، همواره شماری از ایرانیان و هندیان در سرزمین های یکدیگر حضور داشته و به فعالیت در زمینه های فرهنگی و اقتصادی پرداخته اند. این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر مبنای داده/ های اسناد و منابع به بررسی سیر حضور و اشتغال کارگران هندی در صنعت نفت ایران از اواخر عهد قاجاریه تا پایان سلطنت پهلوی اول و پیآمدهای آن می پردازد. این نوشتار به این موضوع می پردازد که حضور و اشتغال کارگران هندی در صنعت نفت ایران چرا و چگونه صورت گرفته و چه پیآمدهایی در جامعه ایران به جا گذاشته است؟. یافته ها بیانگر آن است که ورود کارگران هندی به صنعت نفت ایران و استمرار حضور آنان به واسطه عواملی چون سیاست مدیران بریتانیایی شرکت نفت ایران و انگلیس برای استفاده از نیروی کار متخصص و ارزان و نیز تأمین منافع اقتصادی بریتانیا بوده است. این امر سب شده تا کارگران هندی که با گذر زمان به عنوان یک اقلیت در نواحی چون خوزستان مستقر شدند؛ ضمن حفظ برخی مظاهر فرهنگی و آداب و رسوم خود، تأثیرات اندک فرهنگی و زبانی در این مناطق به جای گذاشته اند.
تحلیل انتقادی روایت های منتخب پهلوی گرایان و طرفداران دکتر مصدق در باره واقعه 28 مرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باره روند تکوین، شکل گیری و ماهیّت واقعه 28 مرداد 1332، روایت های گوناگونی، که گاه متعارض و کاملاً وارونه می نماید، ارائه شده است. در مقاله حاضر تلاش می شود، با تحلیل انتقادی روایت های برگزیده پهلوی گرایان و طرفداران دکتر محمد مصدق، دلایل و فرایندهایی ردیابی شود که، راویان را به کانون سازی، شخصیّت پردازی و برجسته سازی پیرامون واقعه 28 مرداد 1332 رهنمون ساخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، نگاه متفاوت راویان، که از زاویه دید ویژه ای نشئت می گرفته است، شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را از واقعه 28 مرداد ارائه داده است؛ تاجایی که، گروهی از راویان، واقعه 28 مرداد را «کودتا» دانسته، آن را نکوهش کرده اند و شماری دیگر، آن را به مثابه «قیام و رستاخیز ملّی» مورد ستایش قرار داده اند. مدّعای پژوهش حاضر این است که: علایق، خاستگاه و جایگاه خانوادگی، عقیدتی- ایدئولوژیکی، سیاسی و اجتماعی راویان، زوایای دید و شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را در آثار و نوشته های آنها پدید آورده؛ موجب شده است تا، در تحلیل گفتمانیِ دلایل بروز واقعه 28 مرداد، به برجسته سازی ها و حاشیه رانی ها، کانون سازی ها و شخصیّت پردازی های دلخواه دست بزنند.
بررسی نقش عوامل اجتماعی در نابودی گویش بهدینان کرمان و تلاش برای نجات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان نشانگر هویّت و گذشته هر مردمی است، ولی شاهدیم که بسیاری از زبانهای اقلیّت تحت نفوذ زبانهای رسمی از بین رفته اند یا شانسی برای بقا ندارند. زبان زرتشتیان، دَریdari))،گَورونیgavruni)) یا بهدینی نامیده می شود که خود دارای دو لهجه اصلی بهدینی یزدی و کرمانی است. امروزه تنها شمار بسیار کمی از سالمندان زرتشتی را یارای سخن گفتن با گویش بهدینی کرمانی است. هدف از این نوشتار افزون برگامی برای دوباره زنده کردن این گویش، بهره گیری از دستاوردهای آن برای نگهداری دیگر لهجه های گویش بهدینی است. این نوشتار به بررسی جایگاه گویش بهدینی کرمانی از گذشته تا امروز، شماری از تفاوت های بین این گویش و گویش بهدینی یزدی، چگونگی جای گرفتن این گویش کهن در زمره زبانهای «رو به نابودی» و پروژه هایی که برای نجات این گویش در دست انجام است می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که همان گونه که زرتشتیان کرمان بنا به دگرگونی های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دگرگونی شیو ه زندگی، گسترش رسانه های گروهی، کاهش ارزش و پایگاه اجتماعی گویش و کم شدن کاربرد آن در جامعه و خانواده زبان مادری خود را کنار گذاشته اند، باید امروز نیز همگی با دگرگونی در احساسات، نگرش ها و باورها نسبت به نقش، کاربرد و اهمیت پایگاه زبان مادری گام بردارند و مدرسه های زرتشتیان، کلاس های دینی، رسانه های گروهی، انجمن ها و سازمانهای زرتشتی، سیاستمداران و بزرگان جامعه و سازمانهای نگهبان میراث زبانی نقش بزرگی را در زنده کردن این گویش دارند.
مواجهة مجلس شورای ملی و ساختار کهن قدرت: تحلیلی از واکنش دربار و شاهزادگان به اصلاحات مالی مجلس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید بحران مالیِ ایران در آستانة انقلاب مشروطیت و ضرورت ساماندهی نظام مالی، این امر را در صدر دغدغه های نخستین مجلس شورای ملی قرار داد. تشکیل کمیسیون مالیه و یکی از اقدامات آن یعنی تنظیم صورتِ دخل و خرج و کاستن از حقوق و مستمری ها به این منظور صورت گرفت. این اقدامات به نوبة خود، واکنش عناصر ذی نفع ساختار کهن را به دنبال داشت و آنها را در برابر ساختار جدید و در رأس آن، نهاد پارلمان قرار داد. در مقالة پیش رو تلاش شده است ابعاد این مواجهه در بستر سیاسی اش کاویده شود. پرسش محوری آن عبارت است از این که اقدام مجلس اول در کسر حقوق و مستمری ها چه تأثیری بر مواجهة مجلس و ساختار کهن قدرت داشت؟ نقطة کانونی این تحقیق که با تکیه بر مطالب مندرج در صورت مذاکرات مجلس و مبتنی بر یک الگوی توصیفی تحلیلی مشخص شده، واکنش رده های بالایی منظومة قدرت است. نتیجه نشان می دهد که اقدام مجلس در کسر حقوق و مستمری ها، واکنش دو سطح از هستة مرکزی قدرت و وابستگان آن شامل شاه و دستگاه سلطنتی و شاهزادگان را برانگیخت. این واکنش در قالب عریضه نویسی، تحصن در مجلس و اعتراض به این نهاد نوپا جلوه یافت.
ازدواج های سیاسی در دوره واپسین حاکم ایلخانی (717-736 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
ازدواج های سیاسی مبحثی بسیار کهن می باشد. در متون و منابع به ازدواج های بین سلاطین و خوانین اشاره شده که تنها دلیل آن ایجاد روابط دوستانه و سیاسی بوده است، بدون این که وضع زن و مرد و تناسب سنی آن ها در نظر گرفته شود. این ازدواج های سیاسی که از مباحث مهم در تاریخ هر کشوری می باشد به یکی از دلایل صورت می گرفته است: کسب قدرت، مشروعیت بخشی، ماندگاری قدرت یا تحکیم موقعیت، اشاعه قدرت در سرزمین های مفتوحه، ایجاد صلح و تحکیم روابط، اتحاد برای مقابله با یک دشمن مشترک، جلوگیری از یورش دولت های قدرتمندتر، افزودن به ثروت خود با گرفتن جهیزیه و هدایای سنگین از خانواده دختر، دست اندازی به سرزمینی که از طریق لشکرکشی مقدور نبوده است. ازدواج های سیاسی در سطح حکومت های محلی چه تأثیری بر ساختار قدرت ایلخانان داشته اند؟ فرضیه، این ازدواج ها از یک سو، تثبیت قدرت حکومت های محلی را در پی داشت و از سوی دیگر موجب می شد مغول ها، شاهزادگان جدیدی را تحت سلطه خود درآورند و از عواید مناطق آنان بهره مند شوند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه تصویری از ازدواج های سیاسی و تأثیر آن ها در ساختار قدرت در دوره واپسین ایلخانی (717- 736 ق) می باشد.
بررسی مولفه های معماری اسلامی دوره ایلخانان از دریچه تاریخ اجتماعی (دوره ایلخانیان: معمار و صنف معماری، ناظر صنف، حامیان و بانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک اثر معماری زنجیری بهم پیوسته از مولفه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی دوران خود است. معمار، حامیان و بانیان، ناظران و قانون های شرعی و عرفی، هر یک به نوعی در مسیر یک اثر تاثیرگذار هستند. تاریخ اجتماعی گرایشی از تاریخ محسوب می شود که می تواند به مطالعه این حوزه ها و بررسی نقش گروه ها در فرآیند یک اثر معماری بپردازد. در این مقاله جهت امکان سنجش چنین رویکردی در برسی معماری اسلامی ایران، با انتخاب دوره ایلخانیان و بررسی و تحلیل متون این دوره، به بحث در باب شأن اجتماعی معمار و صنف معماران در این دوران، و اینکه ناظران این صنف و بانیان و حامیان چه اختیاراتی داشتند، پرداخته خواهد شد. نتایج این تحقیق، از وجود چهار گروه معماران در مراتب متفاوت اجتماعی، نظارت و اختیارات وسیع محتسب بر صنف معماران و ساخت و سازهای شهری، و طیف وسیعی از حامیان و بانیان حکومتی و مردمی با شأن اجتماعی متفاوت خبر می دهد.
بررسی نظام اداری ولایات در حکومت زندیه (1163- 1209 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
حکومت زندیه پس از یک دوره آشوب سیاسی و نظامی پس از قتل نادرشاه، در ایران بر قرار گردید. سلسله زندیه با توجه به مدت کوتاه حکمروایی و نیز محدودیت قلمرو حکومتی خود نتوانست تغییرات عمیقی در زیر ساخت های نظام های مختلف حکومتی به وجود آورد. در نتیجه نظام اداری حکومت زندیه و مناصب و مشاغل و القاب آن نیز برگرفته از همان نظام اداری حکومت های پیش از خود یعنی افشاریه و صفویه است. کریم خان کوشید با تسلط بر ولایات و نظارت بر آنان از سوی حکومت مرکزی، عملاً وحدت ملی را در ایران تحقق بخشد و از پراکندگی جلوگیری نماید. در واقع حکومت زندیه با دنبال کردن هدف ایجاد امنیت سیاسی، قضایی و نظامی در داخل ولایات؛ سعی نمود تا آرامش را در داخل مرزهای ایران ایجاد کند. تقسیمات کشوری ایران و مناصب اداری ولایات نیز در این راستا با پیروی از الگوی دوره های حکومت های قبل تنظیم شد. در این پژوهش مناصب اداری ولایات و مناصب تقسیمات کشوری با استفاده از روش توصیفی – کتابخانه ای مورد ارزیابی قرار می گیرد.
تبیین رویکردهای سیره نگاران امامیه به سیره پیامبر (ص) در قرون دوم تا چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین رویکردهای سیره نگاران امامیه به سیره پیامبر | در قرون دوم تا چهارم هجری، علاوه بر اثبات اهتمام آنان به سیره آن حضرت | ، به دسته بندی این رویکردها و تبیین فضای حاکم بر سیره نگاری امامیه کمک خواهد کرد. به همین منظور، مکتوبات امامیه در سیره پیامبر | شناسایی و به دلیل فقدان آنها، قطعات برجای مانده از برخی از آنها به روش تطبیقی گونه شناسانه تحلیل گردید. تحیل و گمانه زنی این داده ها نشان داد که در قرون نخستین سه رویکرد اصلی؛ روایی، کلامی و تاریخی بر فضای سیره نگاری امامیه حاکم بوده است. در دو رویکرد روایی و کلامی به رغم تفاوت در روش، سیره نگار درصدد ارائه چهره ای فراتاریخی و فرابشری از پیامبر | بوده و درصدد اثبات حقانیت ایشان و اهل بیت × می باشد. درحالی که در معدود آثاری که با رویکرد تاریخی نوشته شده نویسنده با پایبندی به عناصر تاریخ؛ اعم از زمان، مکان، شخصیت و رویداد درصدد ارائه تاریخ عینی و واقعی از آن حضرت می باشد.
بررسی سیاست مذهبی شاه سلطان حسین
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی سیاست مذهبی شاه سلطان حسین در دوره صفویه پرداخته شده است. پادشاهان صفوی با بهره گیری از ایدئولوژی شیعه، سعی در کسب مشروعیت سیاسی و ساختاری حکومت خویش نمودند. انتشار و تثبیت ایدئولوژی مذهب تشیع، در تعامل با علمای دینی، دست یافتنی بود. بنابراین هر کدام از پادشاهان صفوی با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی حکومت از نفوذ علما در راستای توسعه و گسترش تشیع و تثبیت حکومت بهره بردند. تعامل شاهان صفوی با علما و فقهای شیعه، از اواخر دوره شاه اسماعیل اول آغاز شد، و با ورود علمای شیعه، بویژه از جبل عامل به ایران در دوره شاه طهماسب گسترش یافت. در دوره صفوی با وجود دیگر گروه های تأثیرگذار در قدرت، از جمله نیروهای قزلباش و ... قدرت و جایگاه علمای شیعه در دستگاه حکومت روندی رو به رشد داشت. در دوره ی شاه عباس اول با توجه به تغییرات گسترده ی در حکومت و کاهش قدرت نیروهای قزلباش و جایگزینی نیروی سوم متشکل از نیروهای گرجی و چرکس، شرایط برای افزایش قدرت علما و فقها در صحنه سیاسی کشور فراهم شد. اما نظارت دقیق شاه عباس و قدرت مطلقه او مجالی برای مداخله سیاسی علما باقی نگذاشت. سیاست مذهبی صفویان چه تأثیری در تعامل یا برخورد آنها با اقلیت های دینی و اهل سنت داشته است؟ پس از شاه عباس و با روی کار آمدن شاهان ضعیف این فرصت فراهم شد تا علمای شیعه در قدرت مداخله مستقیم نمایند. در دوران شاه سلطان حسین به دلیل عدم درایت سیاسی و بی اعتنایی او نسبت به منافع حکومت و ملت، مداخله زیاد علما، با اتخاذ سیاست خشن و سخت گیرانه به پیروان دیگر مذاهب باعث ایجاد تنش هایی در درون قلمرو صفویان شدند که نتیجه این سیاست پیگرد اقلیت های مذهبی غیرشیعی بود که بافت اجتماعی جامعه ایران را سست کرد و زمینه برای سقوط دولت صفویه فراهم گردید. روش تحقیق در این پژوهش تاریخی – توصیفی و تحلیلی بوده است.
واکاوی مفهوم جهاد و مصادیق آن در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهاد در دین مبین اسلام از تکالیفی است که با شرایط خاص و رعایت ضوابط ویژه و کاملاً برنامه ریزی شده انجام می گیرد و به سبب ماهیت اجتماعی، سیاسی و امنیتی اش بدون حضور حاکم اسلامی امکان پذیر نیست؛ چنانکه مشروعیت آن منوط به اذن امام معصوم (ع) در عصر خود و فقیه عادل در عصر غیبت است. در دوره صفویه نیز جهاد از سوی اکثر فقها در زمان غیبت جایز شمرده نمی شد. با وجود این، در تمام دوره صفویه جهاد به عنوان یک شعار و محرک در جنگ ها شناخته می شد و مورد استفاده قرار می گرفت. از این رو، این مفهوم و مصادیق اش در دوره صفویه نیاز به بررسی و واکاوی دارد. در نتیجه، این مقاله، حولِ محور این پرسش شکل گرفته که جهاد در دوره صفویه در چه معنا و مفهومی به کار رفته و چه مصادیقی داشته است؟ در پاسخ، مقاله این مدعا را طرح می کند که با وجود مخالفت اکثر علما و فقهای عصر صفوی، مبنی بر جایز نبودن جهاد در عصر غیبت، شاهان صفوی متناسب با شرایط پیش آمده یا از فقها اذن جهاد می گرفتند و یا بدون اذن آنها، با شعار جهاد به نبرد با دشمنان داخلی و خارجی، اعم از مسلمان و غیرمسلمان می پرداختند. این پژوهش با تکیه بر رساله های فقهی، نامه ها، اسناد و منابع تاریخی و با روش توصیفی - تحلیلی سعی در تبیین و واکاوی مفهوم جهاد و مصادیق آن در دوره صفویه دارد.
بازشناسی جغرافیای سیاسی سرحدات حکومت طاهریان (با تأکید بر نقش ناهمواری های جغرافیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیا به عنوان بستر تاریخ همواره نقش مهمی در شکل دهی به تحولات تاریخی ایفا کرده است. بیان وضعیت جغرافیایی یک منطقه از حیث موقعیت و اقلیم سبب درک بهتر رویدادهای سیاسی می شود و حتی بسیاری از مجهولات و نکات مبهم تاریخی را قابل فهم خواهد کرد. این پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی و به دنبال یافتن عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکل گیری حدود سرحدّات حکومت طاهریان است. اتکا منابع تاریخی بر ارائة گزارش رویدادهای سیاسی، ناخواسته سبب کم توجهی مورّخان و راویان به مکان شکل گیری آن حوادث شده است. بر این اساس برای بازشناسی قلمرو طاهریان از منابع غیرتاریخ نگارانه، به ویژه کتاب های جغرافیایی استفاده شده است. تاکنون نقش عوامل جغرافیایی در تشکیل سرحدات حکومت طاهریان، موضوع پژوهش مستقلی قرار نگرفته و فقط در چند کتاب مرتبط با تاریخ سلسله طاهری به صورت گذرا و کلی به حدود جغرافیای سیاسی آنان اشاراتی شده است. در نوشته حاضر سرحدات طاهریان بر مبنای جهت های چهارگانه و با حفظ ترتیب تاریخی حاکمان طاهری دوباره ترسیم شده است. در پایان با مراجعه به نقشه های موجود در چند اطلس معتبر داخلی و خارجی، میزان انطباق گزارش های منابع مکتوب و نقشه های مزبور اعتبارسنجی نقشه ای جدید پیشنهاد شده است.
مراحل سه گانه تحول دولت در ایران دوره ناصرالدین شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ناصرالدین شاه از منظر اندیشه و کنش سیاسی دربردارندة وضعیت گذار از سلطنت مطلقه به سبک جدید است. این دگرگونی در قالب ظهور سوژه های جدید و طرح گزارة دولت مدرن و جدایی دولت از دربار هویدا شد. مسئله نوشتار حاضر در قالب پرسش های زیر صورت بندی و طراحی می شود که گفتمان دولت مدرن در دوره ناصری چه بود؟ گزاره های این گفتمان به کدام امر ارجاع می دهد و چه سوژه هایی به بیان گزاره های آن پرداختند؟ استراتژی های گفتمان چگونه شکل گرفت و چه کردارهایی زمینه تداوم گفتمان را شکل داد؟ مسلّم است که ناصرالدین شاه در 1276ه.ق در حکمی شش وزیر را به ریاست وزارتخانه ها منصوب کرد که در برابر شاه مسئول بودند. بیست و دو سال این وزارتخانه ها در حال ادغام و تغییر بودند و قوانین جدیدی نوشته می شد تا اینکه شاه قاجار متأثر از سفرهای فرنگ در فرمانی به وزراء اعلام کرد در هر قسم از امور دولت از جزئی و کلّی مختار و مجازند و هرچه را وزراء صلاح بدانند شاه قاجار فرامین آنان را مردود نخواهد کرد. این تغییر سخن در باب حاکمیت و الگوی اداره امور به دربار محدود نماند بلکه از وظایف پادشاه در برابر مردم هم سخن گفته شد. هم زمان نیروهای اجتماعی از جمله متفکران جدید از قانون و ملت سخن گفتند و نقد را به دربار کشاندند. این رخداد به معنای نوعی گسست از وضع پیشین قابل تفسیر است، گسستی که در پی شکل گیری گروهی از متفکران جدید و البته با تغییر شیوه سخن گفتن آنان دربارة دربار رخ داد و نشانه های آن به دربار هم کشیده شد.
جغرافیای تاریخی و سیاسی بیهق از فتح اسلام تا دوره غزنویان
حوزههای تخصصی:
بیهق از شهرهای مهم خراسان بزرگ، و دارای شرایط مساعد طبیعی و اقلیمی، رودخانه ها و کاریزها، شرایط اقتصادی مناسب و ویژگی های اعتقادی و فرهنگی بوده است. این شهر جزء نیشابور یکی از چهار ربع مهم خراسان بود. بیهق در دوره اسلامی توسط مسلمانان فتح شد. و با توجه به دور بودن آن از مرکز خلافت اسلامی (اموی-عباسی) به یکی از شهرهای تبدیل شد که مخالفان دستگاه خلافت و نیروهای گریز از مرکز در آن به فعالیت می پرداختند. این پژوهش در نظر دارد، جغرافیای تاریخی و سیاسی بیهق از ورود اسلام تا دوره غزنویان را مورد بررسی قرار دهد و نشان دهد که چه حوادث مهمی در بیهق در قرون اولیه اسلامی رخ داده است.
اصلاحات ارضی و مسئله سلب مالکیت از مالکان زن(1341-1351ش)؛ مطالعه موردی: غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف کلی مقاله حاضر تبیین تحول وضعیت اربابان و مالکان زن در جریان اصلاحات ارضی و نشان دادن چرایی و چگونگی سلب مالکیت از زنان و نیز، پیامدهای آن است. روش/ رویکرد پژوهش:رویکرد تحقیق حاضر کیفی است. داده ها بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای و براساس نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری استفاده شد. یافته های پژوهش:یافته ها نشان می دهد در جریان اصلاحات ارضی در ابعاد وسیعی از زنان سلب مالکیت شده است. مهم ترین عوامل سلب مالکیت از زنان عبارت اند از: قانون اصلاحات ارضی، غایب بودن مالکان زن، حق نسق و نسق بندی که در عرف جامعه روستایی و مردسالار ایران حقوقی مردانه تلقی می شد و درنهایت سقوط نظام ارباب رعیتی. سلب مالکیت از زنان پیامدهای متعددی داشت؛ سلطه پذیری و انقیاد زنان روستایی، نابرابری زنان روستایی با زنان شهری، خودسوزی زنان روستایی و گسترش مالکیت حقوقی ازجمله پیامدهای حذف زنان از نظام مالکیت زمین در مناطق روستایی بود.
زمینه ها و پیامد های مهاجرت نخبگان ایالت فارس نمونه پژوهی: خاندان هاﺷﻤیﮥ شیراز ( 1207تا1245ق/1792تا 1829م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و واکاوی رویدادهای تاریخ ایران که بخش اعظمی از آن خاندان محور تلقی می شود، مستلزم شناخت نخبگان و خاندان های محلی و دیوانی، تبیین روابط آنان با حکومت ها و همچنین فهم جابه جایی و تحرک این کانون اثرگذار است. این جستار با رویکردی تاریخی و با تأکید بر پدیدﮤ سیاسی و اجتماعی مهاجرت، تلاش می کند زمینه ها و پیامدهای مهاجرت خاندان هاشمیه شیراز (1207تا1245ق/ 1792تا 1829م) را تبیین کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که فروپاشی ﺳﻠﺴﻠﮥ زندیه، جابه جایی کانون سیاسی و اداری قدرت از شیراز به تهران، بینش محدود و عشیره ای قاجارها و نیاز مبرم آنها به نخبگان، توانمندی تشکیلاتی و دیوانی خاندان هاشمیه، آسیب پذیرشدن حیات سیاسی و اجتماعی شهر شیراز و... باعث مهاجرت ادواری و دائمی بخش عمده ای از خاندان هاشمیه شیراز به تهران و دیگر مراکز شهری این دوره شد. به طور کلی کمک بخشی به استقرار و تثبیت پایه های قدرت قاجارها، مشروعیت آفرینی و ﻏﻠﺒﮥ حکومت بر بحران های پیش رو، قلع وقمع خاندان هاﺷﻤیﮥ شیراز در زمان فتحعلی شاه، استمراریافتن و درعین حال سهیم شدن این خاندان در شکل بخشی به پاره ای از تحولات سیاسی این دوره و پس ازآن، ازجمله پیامدهای غالب این مهاجرت ها بود.
عبدالله سویدی و روایتی سلَفی از کنگره تقریب نادرشاه افشار در نجف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنگره نجف که با هدف تقریب بین مذاهب اسلامی و به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه جعفری در سال 1156ق./1743م. برگزار شد، یکی از آخرین تلاش های نادرشاه افشار برای ایجاد تغییر در نظم سیاسی-مذهبی معارض میان ایران شیعی و عثمانی سنی بود. اگرچه تاکنون اشارات و مطالعات متعددی در باب گزارش این نشست و اثرات آن صورت گرفته است، اما این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی در مطالعات تاریخی که مبتنی بر بررسی موشکافانه اسناد و مدارک کتابخانه ای است، تلاش می کند روایت سنّی سلفی این نشست را که برآمده از مشاهدات شیخ عبدالله سُوَیدی، نماینده والی بغداد در نجف بود مورد تحقیق قرار دهد. در این زمینه بسط و تفسیر مقدماتی همچون شناخت سیاست های مذهبی نادرشاه افشار، شرایط سیاسی، اجتماعی عراق در نیمه قرن هجدهم میلادی و زمینه های شکل گیری اندیشه سلفی در میان علما و متفکران مسلمان مورد توجه قرار خواهد گرفت. همچنین غایت این پژوهش بررسی خاستگاه های اجتماعی و فکری جریان سلفی در عراق و ارائه تاریخی مختصر از روند شکل گیری کنگره نجف است که با مقایسه تطبیقی دو روایت شیعی و سنی از این نشست، تصویری تازه از مناسبات فکری و فرهنگی رایج در طیف سنی و سلفی علمای عراق ارائه خواهد شد.
اندیشه اصلاح خط سعاوی و رد پای آن در آثار و مناسبات آخوندزاده و شیخ الاسلام قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، بعد از اوج گیری بحثِ ضرورت اصلاح خط برای ترقی، علی سعاوی از اندیشمندان دینی عثمانی، در سال 1867م/1283ق، در روزنامه مخبر چاپ لندن مطلبی درباره ضرورت و چگونگی اصلاح خط نوشت که انتقاد تند میرزافتحعلی آخوندزاده را در پی داشت. در سال 1874م/1291ق، یعنی سال ها بعد از انتقاد آخوندزاده از مطالب سعاوی، آخوند احمد حسین زاده، شیخ الاسلام قفقاز و دوست دیرین آخوندزاده، شروع به تالیف کتابی با عنوان معلم الاطفال کرد و در آن، بدون اشاره به نام سعاوی، اندیشه ای همانند او را در ضرورت اصلاح خط مطرح کرد. بررسیِ تطبیقی مطالب شیخ الاسلام و سعاوی و تاثیر احتمالیِ بهره گیری شیخ الاسلام از اندیشه ای که آخوندزاده از آن انتقاد کرد، در مناسبات میان آن دو مسئله ای است که در پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بررسی می شود؛ همچنین به این سوال ها پاسخ داده می شود که میزان اخذ یا اقتباس شیخ الاسلام از اندیشه و مطالب سعاوی چه اندازه بوده و این اقدام شیخ الاسلام در مناسبات دوستانه او با آخوندزاده چه تاثیری گذاشته است؟.