فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
امیرالمومنین(ع) تاریخ را برای هدایت بشر و جامعه بشری بسیار حیاتی می دانند، چراکه با تلفیق مشاهدات شخصی و تجارب تاریخی پیشینیان مجموعه ای از دانستنی ها و سرمایه های فکری را پیش روی انسان قرار می دهد. کشف و استخراج میدان معنایی واژه تاریخ در نظام فکری امام(ع)، پیشینه هر مطالعه ای درباره مسائل و معرفت های تاریخ از نظرگاه ایشان است. این مقاله با روش تحلیل معناشناختی در صدد شناسایی الفاظ هم معنا با تاریخ در بیانات امام علی(ع) با تاکید بر نهج البلاغه است. برای این کار ضروری است ابتدا مفهوم و موضوع تاریخ مشخص شده و در گام بعد الفاظی که در مظان هم نشینی معنایی با تاریخ هستند، شناسایی شود و سپس با جانشینی معنا و موضوع تاریخ صحت ترادف معنایی الفاظ انتخابی، محک زده شود. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که واژه هایی چون؛ قصص، ماضین، امم و اسامی تاریخی دارای معنی و مفهوم تاریخی می باشند و در برخی از ساختار ها و عبارات با معنا و موضوع «تاریخ» در یک میدان معنایی مشترک قرار می گیرند و همان تعاملی که با واژه تاریخ می شود را می توان با این واژه ها انجام داد.
افول مناسبات قدرت دربار صفوی از نگاه سفرنامه های سفیران خارجی (از شاه صفی تا شاه سلطان حسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تردد سفیران در دوره دوم حکومت صفوی به طور چشمگیری افزایش یافت. فارغ از آنچه به عهدنامه ها و قراردادهای میان آنها با دربار صفوی در جریان بود، گزارش های آنها در سفرنامه ها موید نوعی تغییر در مناسبات قدرت است که می توان از آن با عنوان تحولات معطوف به افول نام برد. چنین مسئله ای، جایی فراتر از تلاش دربار به منظور پرزرق و برق نشان دادن دربار و تاکید بر اقتدار در برابر مشاهدات سفیران نمایان می شود. روایتی که از دربار شاهان صفوی و نوع برخورد متقابل آنها با سفرا، در سفرنامه ها قابل رصد است، تاکیدی ناآگاهانه بر این واقعیت است که دوره ای از افول، در کانون قدرت صفویان قابل مشاهده است. این پژوهش، به روشی توصیفی تحلیلی با تکیه بر سفرنامه های دوره دوم حکومت صفوی، بر زمان هایی از شرفیابی سفیران اروپایی در دربار شاهان صفوی تمرکز خواهد کرد که در آن، می توان روایتی پنهان از آغاز افول اقتدار صفویان را دنبال کرد.
تغییرات نهادی گسسته نادرشاه و ارزیابی اوضاع اقتصادی ایران در عصر افشاریه (با تکیه بر آرای داگلاس نورث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورخان درباره نادرشاه و کارنامه اعمال او، ارزیابی های گوناگون و پرتعارضی ارائه کرده اند، اما سرگذشت نادرشاه و اقدامات او تصویری از خوی و خصلت جامعه ایران آن زمان را که از دوران صفویه به جا مانده بود، نشان می دهد. بی شک نادرشاه، به عنوان یکی از سرداران بزرگ جنگی، در لحظه ای خطیر توانست پادشاهی فروپاشیده صفویان را به نیروی شمشیر و در پرتو نبوغ نظامی، بار دیگر احیا کند. اگرچه جنگ های اجتناب ناپذیر نادر برای اخراج بیگانگان و تأمین امنیت، نیازمند صرف ِ نیروی انسانی و هزینه های اقتصادی بود، او پس از تنبیه و اخراج متجاوزان، جاه طلبانه به کشورگشایی پرداخت. جنگ های بیست و یک ساله او(1160-1139) با افغان ها، عثمانی ها، هندی ها، خانات بخارا، خوارزم و گردن کشان داخلی، باعث نابودشدن سرمایه انسانی، تباه شدن ثروت مملکت و ویرانی کانون های تجاری، زمین های کشاورزی، مراکز اقتصادی و گسترش فقر عمومی شد. در واقع، نادر به جای آنکه همت خود را صرف بهبود زیرساخت های کشاورزی، توسعه مراکز تجاری و افزایش درآمدهای اقتصادی کند تا هزینه های جنگ های او تأمین شود، تغییرات نهادی گسسته در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد که سلطه حکومت بر منابع اقتصادی را افزایش داد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نظریه نهادگرایی داگلاس نورث [1] به ارزیابی تغییراتی که نادرشاه در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد، می پردازد و نشان می دهد، تغییرات نهادی او چه تأثیری بر عملکرد اقتصادی دوران افشاریه برجای گذاشت. از سویی، پیامد سیاست های نادرشاه بر وضعیت کشاورزی و تجاری عصر افشاریه را بررسی کرده و شرایط فعالان اقتصادی این دوران را شرح می دهد. [1]. Douglass North.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان سیاست زبانی در دوره پهلوی اول (با تأکید بر مصوبات شورای عالی معارف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱ (پیاپی ۱۴۱)
169 - 195
حوزههای تخصصی:
نوسازی در دولت رضاشاه، داشتن سیاست زبانی مشخص در حوزه های اداری و آموزش وپرورش را ضروری کرد. سیاست زبانی انتخابی در این دوره استفاده از زبان فارسی و به حاشیه راندن زبان های دیگر ایران بوده است. مقاله حاضر به این سؤال می پردازد که استراتژی گفتمانی جهت تثبیت سیاست زبان واحد در دوره پهلوی اول چه بوده است. برای تحلیل این مسئله، دیدگاه های نظری با ساختار مفهومی زیر بیان شد: دولت رضاشاه با «بحران در نظم اخلاقی جامعه»، «بسیج منابع» و «زنجیره های تعامل روشنفکران» درصدد بود گفتمان مدنظر را تثبیت کند. این تحقیق با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، مصوبات شورای عالی معارف را تحلیل کرده است. یافته های حاصل از تحلیل متن مصوبات نشان می دهد که نظم گفتمانی در موضوع سیاست زبانی، متمرکز و یکسان ساز بوده است و با توجه به بافت و شرایط اجتماعی در این دوره، ناسیونالیسم فرهنگی مبتنی بر زبان فارسی مسلط شده است. نتایج پژوهش بیانگر این واقعیت است که دولت اقتدارگرای رضاشاه با اجرای پروژه مدرنیزاسیون، شبکه تعامل روشنفکران را تقویت، منابع و امکانات موجود را بسیج و زمینه بی ثباتی در نظم اخلاقی و فرهنگی پیشین را ایجاد کرد و گفتمان سیاست زبانی یکسان ساز را تحکیم بخشید.
Georgians in Tabriz and Rasht: a historical study on the role of Georgian militias in Iranian Constitutional Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
107 - 129
حوزههای تخصصی:
Constitutional Revolution, as a significant turning point in the history of Iran, shook Iranian society. What has been more or less neglected in examining this movement is the role of non-Iranian forces. The Caucasian, especially, the Georgians should be considered as the most passionate and self-sacrificing pro-constitutional forces who spared their lives for the victory of the Iranian movement. The question of this paper is what was the role and performance of the Georgian forces in Constitutional Revolution? The hypothesis is that, despite the persecution of the Russian Tsarist government, Georgian revolutionaries organized by parties such as Hemmat and Ejtema'iyun Amiyuun, presented in the battlefields of Tabriz and Guilan and, due to their precious experiences, played vital role in the success of the constitutionalists. On the other hand, Georgian press could form public opinion in favor of the revolution, inform about Iran's events, and create a stir among the Iranian Mojahedin by focusing on news of the events in Iran. It should not be neglected that Iranians presence in the Caucasus cities, especially Tbilisi, also helped to transfer revolutionary concepts to Iran and to fan the flames of the revolution.
امالی شیخ صدوق، منشوری اعتقادی- اخلاقی برای شیعیان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی، امالی ها را متونی بدون تمرکز موضوعی و محتوایی می دانند، اما با مطالعه کتاب امالیِ شیخ صدوق می توان دریافت علی رغم نداشتن ترتیب ظاهریِ مشخص، موضوعاتی خاص به ویژه در رابطه با اعتقادات و اخلاق شیعیان امامی، در روند برگزاری مجالس املاء او در نیشابور مورد تاکید قرار گرفته است. این تناقض، شکل دهنده این مسئله است که با توجه به دغدغه شیخ صدوق درخصوص شیعیان نیشابور، از میان روایات گزینش شده و نقل شده در مجالس او، کدام محور های موضوعی درباره تشیع و شیعیان قابل تشخیص است؟ این پژوهش متن محور و متکی بر شیوه توصیفی- تحلیلی این مدعا را مورد اثبات قرار می دهد که ایشان سعی داشته از مجالس املاء خود در نیشابور به عنوانِ یک دوره فشرده و هدفمند در تربیت اعتقادی - اخلاقی شیعیان استفاده کند . اعتقادات، تمایزات، آداب و رسوم و سبک زندگی ممدوح برای شیعیان، برخی از محورهای کاملا مشخص و قابل تفکیک در این اثر است.
بررسی بسامد و انواع کارکردهای شعر فارسی و عربی در متون تاریخی فارسی قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متونِ کهنِ تاریخیِ فارسی به ویژه از قرن ششم هجری به بعد، از سویی به سبب موضوع خود، و از سوی دیگر به دلیل کاربرد عناصر و شیوه های ادبی سازی در این متون، در ملتقا و پیوندگاه دو گونۀ «تاریخ نگاری» و «ادبیات» قرار می گیرند. در این میان، شعر اعم از فارسی و عربی، با دو نوع کارکردِ عمدۀ «خبری» و «آرایه ای» حضوری چشمگیر در این متون، و نزدیکی دو گونۀ مزبور به هم دارد؛ در پژوهش حاضر با استناد به طبقه بندی های ریزتر و دقیق تر از انواع کاربردهای شعر، بسامد این انواع و دلایل آن، در هفت اثر تاریخی قرن هفتم، شاملِ تاریخ طبرستان، بدایع الازمان فى وقایع کرمان (تاریخ افضل) ، عقدالعلى للموقف الاعلى ، تاریخ جهانگشا ، مختصر سلجوقنامه (تاریخ ابن بی بی) ، طبقات ناصرى ، و نظام التواریخ که متعلق به سه گونه تاریخ نگاریِ «عمومی»، «محلی» و «دودمانی» اند به روش توصیفی تحلیلی، و اسنادی کتابخانه ای بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کارکرد شعر در مجموع این آثار، بیشتر جنبۀ ادبی و آرایه ای دارد تا کارکرد روایی و خبری. یعنی نویسندگان بیشتر کوشیده اند از قدرت تأثیر شعر در تأکید بر مفهوم «عبرت» بهره ببرند تا این که گزارشی منظوم از «خبر و روایت تاریخی» ارائه کنند. تعلق نویسندگان این آثار به طبقۀ دیوانیان و کوشش هرچه بیشتر آنان در تبدیل آثار خود به اثری هنری و منطبق با معیارهای زیباشناختی عصر را می توان از دلایل این امر تلقی کرد. از میان انواع سه گانۀ تاریخ نگاری نیز، حجم و بسامد به کارگیری شعر، فارغ از انواع کارکردهای آن، در دو نوع «محلی» و «دودمانی» در مقایسه با تواریخ عمومی بسیار چشمگیرتر است. در پایان مقاله نیز جدولی تنظیم و ارائه شده است که خواننده می تواند معرفی و نوع تاریخ نگاری هر اثر، بسامد موارد استشهاد، تعداد ابیات به کاررفته، تفکیک تعداد ابیات فارسی و عربی و نهایتاً انواع کارکردهای شعر را در متون تاریخی مذکور در موجزترین شکل ممکن ملاحظه کند.
بازخوانی ابطال پذیرانۀ دو فرضیۀ برجسته در مورد رستم التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقالۀ حاضر آن است که دو فرضیۀ مهم دربارۀ رستم التواریخ را با روش ابطال پذیری مورد وارسی قرار دهیم. رستم الحکما از آن دست مورخانی است که تاکنون قضاوت های متعارضی دربارۀ او، شخصیت و نوع تاریخ نگاری اش شده است؛ چنان که شماری از تاریخ پژوهان نوشته های او و به ویژه رستم التواریخ را نمونه ای از «توهم» و «هذیان» دانسته اند و در مقابل، شماری از دانش پژوهان علم سیاست او را از جمله اندیشه ورزانی تلقی کرده اند که برخی از اندیشه های اساسی انقلاب مشروطیت آتی همچون «عرفی سازی» و «عنایت به توده های مردم» را در در مطاوی آثارش جای داده بود. نگارندۀ مقاله حاضر سعی کرده است با استفاده از روش ابطال پذیری، فرضیه های متناقض فوق را به بوتۀ آزمون این روش بگذارد و میزان علمی بودن آنها را از منظر این روش ارزیابی کند. نگارنده روشن ساخته است که فرضیۀ نخست با روش استقراء صورت بندی و در چارچوب این روش دارای اعتبار است، ولی از منظر یک ابطال گر تاریخی، فرضیه ای «ابطال پذیر» به شمار می آید. حال آنکه فرضیه دوم به دلیل ماهیت آناکرونیستی و فقدان گزاره هایی مؤید آن فرضیه، از منظر روش پوپری، ابطال ناپذیر و در نتیجه غیرعلمی است.
سیمای پادشاه و شاهزادگان قاجاری در رمان تاریخی آقا محمدخان قاجار نوشته حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد. واژگان کلیدی: «رمان تاریخی»، «قاجاریه»، «عمادالسلطنه»، «پهلوی»، «آقامحمدخان قاجار»
جایگاه عتبات عالیات در معاهدات ایران و عثمانی: از آماسیه تا کردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای بروز جنگ های طولانی میان ایران و خلافت عثمانی انعقاد معاهدات و مصالحه نامه های متعدد بود. ما در اینجا به بررسی شش قرارداد صلح که در آن ها به صراحت یا به طور غیرمستقیم (بیشتر قراردادهایی که بعد از آماسیه منعقد شدند بر پایه این قرارداد بودند که در آن با صراحت به موضوع عتبات می پردازد) به مسئله عتبات و امنیت زوار ایرانی توجه شده است، پرداخته ایم. مسئله اساسی تحقیق حاضر بررسی نقش و تأثیر عتبات عالیات و اماکن مقدسه، بر گسترش و نفوذ تشیع در عثمانی است و این که در کدام یک از قراردادهای میان دو کشور بندهایی به موضوع زوار ایرانی عتبات اختصاص یافته است و طرفین چه تعهداتی را بر عهده گرفته اند؟ تحقیق حاضر نمایانگر این مسئله است که ایجاد امنیت زوار ایرانی عتبات عالیات و حفظ حرمت آن ها از اصول الزام آور معاهدات بوده است. عثمانی ها نیز متقابلاً خواهان خودداری شیعیان ایران از لعن خلفاء سه انه و عایشه همسر پیامبر بوده اند.
بررسی نقش قتیبه بن مسلم باهلی در فتح آسیای مرکزی
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
183-198
حوزههای تخصصی:
از سال 31 قمری که نخستین مهاجمان عرب وارد خراسان شدند تا سال 86 قمری که قتیبه بن مسلم باهلی از طرف حجاج بن یوسف ثقفی عامل خراسان گردید، اقدامات انجام گرفته تا این زمان در فرارود چیزی بیش از یکی دو حمله کوتاه مدت توسط عبیدالله بن زیاد و سعید بن عثمان نبود که البته برخی پژوهشگران در آن هم تردیدهای جدی دارند. قتیبه بن مسلم در مدت ده سال حکومت، خود، بین سال های 86 تا 96 ه . با لشکرکشی های پردامنه و مداوم خود، ماورالنهر را به قلمرو مسلمین الحاق نمود. او در این سال ها توانست ابتدا شهرهای بیکند، بخارا و سپس سمرقند و ناحیه خوارزم را با نیروی خستگی ناپذیر خویش نفتح نمود و به منتهی الیه این سرزمین یعنی ساحل سیحون و نواحی چاچ و فرغانه پای بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش قتیبه در فتح آسیای مرکزی توسط مسلمان می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی و مبتنی بر اسناد و مدارک اصلی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قتیبه نقش پررنگی در فتح آسیای مرکزی داشت که می شود گفت نقش قتیبه در فتح آسیای مرکزی از آن جهت است که قتیبه دارای راهبرد نظامی چندجانبه با ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بود که در یک دهه با تکیه بر سیاست مدبرانه حجاج و قدرت نظامی خود شرایط را برای سلطه اعراب مسلمان و تثبیت حاکمیت اسلامی در آسیای مرکزی فراهم آورد.
برآمدن رضاخان به روایت تاج الملوک آیراملو (ملکه پهلوی)
حوزههای تخصصی:
منابع تاریخی درخصوص پرورش و ترفیع رضاخان از یک سرباز ساده قزاق به رده های بالای نظامی، پیش از کودتای اسفند ۱۲۹۹ش، روایات مختلفی دارند. تاریخ شفاهی تاج الملوک آیراملو، همسر دوم رضاخان که از قدرت بی بهره نبود، این امتیاز ویژه را دارد که دارای پیوستگی منطقی و ابهامات کمتری است. به دلیل آشنایی تاج الملوک با بسیاری از مسائل، جزئیات و روایت از درون خانواده، با نقد تاریخی و مقایسه آن با دیگر منابع، می توان به جزئیات بسیاری از وقایعی که هنوز دارای ابهام اند، دست یافت. بررسی و تحلیل شیوه ورود رضاخان به بریگاد قزاق و پیشرفت سریع وی در امور نظامی، زمینه های ارتباط با مستشاران انگلیسی و انتخاب وی به فرماندهی نیروهای قزاق در کودتای سوم اسفند، با وجود نظامیان صاحب منصب، هدف این مطالعه است که با شیوه توصیفی و روش تحلیل روایت ارائه می شود. ویژگی مهم خاطرات تاج الملوک این است که به دلیل حضور و معاصر وقایع بودن، بازنمایی صحنه تاریخی را همزمان با همان شرایط توصیف می کند و کمتر تحت تأثیر منابع، شرایط و ارزشهای زمان های است.
بررسی پدیدۀ غزا (جهاد) در مرزهای شمالی قفقاز از خلافت اموی تا جنگ ملازگرد (40ق-463ق/660- 1071م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
157 - 187
حوزههای تخصصی:
غزا مفهومی مرکزی در گفتمان دولت اسلامی از دوره پیامبر اسلام (ص) بود. اصطلاح غزا ریشه در غزوه یا جنگ های مسلمانان با کفار داشت که پیامبر اسلام خود عهده دار فرماندهی آن ها بود. پس از درگذشت پیامبر اسلام مورخانی مانند واقدی، مغازی (جمع غزا/ غزوه) را برای جنگ های پیامبر اسلام و فتوح (جمع فتح) را برای جنگ های پس از پیامبر و تصرف سرزمین های دو امپراتوری روم و ایران به کار می بردند. کتاب هایی مانند فتوح البلدان بلاذری و فتوح ابن اعثم و مجموعه فتوح جزیره و... از واقدی نمونه های چنین برداشتی از فتوح هستند؛ اما از دوران اموی و به ویژه در دوران عباسی به تدریج واژه غزا به جای اصطلاح غزوه، جهاد و فتوح نشست و به کلیدی ترین واژه و مفهوم مسلط ادبیات دینی در جنگ با غیرمسلمانان تبدیل شد. در این دوران، غزا به هرگونه جنگی میان مسلمانان در دارالکفر (سرزمین های غیراسلامی) با کفار (غیرمسلمانان) اطلاق گردید. گاه آنان را مطوعه هم می نامیدند که منظور همان غازیان داوطلب است. حوزه های جغرافیایی غزا در شرق با ترکان و چینی ها، در غرب با رومیان و در شمال با روس ها، گرجیان، ارامنه و خزرها (ترکان) بود. غزا در ظاهر برای گسترش اسلام بود، اما وسیله ای برای کسب غنایم و توسعه ارضی و گرفتن کنیز و برده نیز بود و سبب تقویت مشروعیت حاکمان نزد مردم می شد. در این مقاله به بررسی غزای فرمانروایان مسلمان با غیرمسلمانان در مرزهای شمالی قفقاز از دوران خلفای اموی تا جنگ ملازگرد (40-463ق/660- 1071م) پرداخته می شود. مسئله اصلی پژوهش نشان دادن این موضوع مهم است که غزای قفقاز تنها در جغرافیای دو دولت ساسانی و روم شرقی به پیروزی منجر شد و در جاهایی مانند روسیه هیچ موفقیتی به همراه نداشت. در این دوره چهارقرنه فرمانروایان مسلمان با گروه های قومی مختلفی مانند ارمنی، گرجی، خزر، آلان، لزگی، روس و... در قفقاز جنگیدند؛ اما نکتۀ مهم آن است که تنها در مناطقی پیروز شدند که جزو قلمرو ساسانیان و بیزانس یا وابسته به آنان بود. مسلمانان اعم از اعراب، سغدیان، دیلمیان، کردها و ترکان که در چارچوب سه نظام خلافت عربی، دولت های محلی و سلطنت سلجوقی در طول 4 قرن به ترتیب در قفقاز صاحب دولت و قدرت شدتد، هیچ وقت نتوانستند خارج از مرزهای ایران ساسانی و روم شرقی در ماوراء قفقاز موفقیت پایداری به دست بیاورند. آنان با وجود آن که تا قرن پنجم توانسته بودند در دیگر ثغور دارالاسلام مانند چین، هند، آناتولی، اندلس، افریقا و... از محدودۀ فتوحات دورۀ خلفای راشدین فراتر بروند، در جبهه قفقاز شمالی (ماوراء قفقاز) و در مواجهه با روس ها و دیگر قبایل شمال قفقاز متوقف شدند و در همان محدودۀ اولیه باقی ماندند و پیشرفت چندانی به دست نیاوردند.. هرچند پژوهش های زیادی درباره فتوحات اسلامی در قفقاز صورت گرفته است، اما تاکنون هیچ کدام از آن ها به این موضوع توجهی نکرده و برایشان مسئله هم نبوده است. تقسیم کردن غزا در قفقاز به سه دورۀ زمانی مشخص با ویژگی های متفاوت و نشان دادن محدود ماندن جهاد و پیروزی مسلمانان در چارچوب مرزهای دولت ساسانی و روم در قفقاز و عدم تصرف سرزمین های ماوراء قفقاز از جمله قلمرو روس ها و حتی قرار گرفتن در موقعیت تدافعی موضوعی است که این مقاله در صدد بررسی و علت یابی آن است. ازآنجاکه هدف اصلی این مقاله، نشان دادن انطباق جغرافیای فتوحات اسلامی در قفقاز بر مرزهای شمالی ساسانیان در این منطقه است، طبیعتاً ماهیت بحث، توصیفی است؛ اما با وجود این تلاش شده است در حد امکان تفاوت های غزا در هر دوره تاریخی مشخص و علت اصلی عدم پیشروی مسلمانان به ماوراء قفقاز روشن شود.
بررسی وضعیت و سیر تحول تولید و تجارت فرش در آذربایجان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹ (پیاپی ۱۳۹)
119 - 144
حوزههای تخصصی:
فرش بافی در آذربایجان از قدمت دیرینه ای برخوردار است. در دوره قاجار با انتخاب تبریز به عنوان مقر ولیعهد و مرکز مبادلات با روسیه و کشورهای غربی، آذربایجان به یکی از آبادترین مناطق کشور تبدیل شد. در این دوره صنعت فرش آذربایجان متأثر از موقعیت ممتاز اقتصادی و تجاری مذکور و به تبع آن ویژگی های طبیعی و اقلیمی مناسب آن منطقه، از رونق خوبی برخوردار شد. گفتنی است نه تنها تولید این کالا پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد، بلکه تجارت آن نیز گسترش یافته و این ایالت سهم عمده ای از تولید و صادرات فرش کشور را به خود اختصاص داد. نگارنده این پژوهش در نظر دارد با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای، به بررسی مسئله اصلی تحقیق یعنی وضعیت و سیر تحول تولید و تجارت فرش در آذربایجان در دوره قاجار بپردازد. براساس یافته های پژوهش، در نیمه اول قرن نوزده میلادی فرش بافی در آذربایجان عموماً حرفه ای روستایی بوده که توسط روستاییان، ایلات و معدود بافنده های شهری در کارگاه های خانگی به صورت محدود تولید می شد و به عنوان یک کالای تجاری داخلی مطرح بوده است. البته از نیمه دوم این قرن با سرمایه گذاری تجار تبریز و شرکت خارجی در صنعت فرش آن منطقه و به کار افتادن کارگا ه های بزرگ قالی بافی و سازماندهی نسبی تولید و تجارت، نه تنها حجم تولید فرش افزایش قابل ملاحظه ای یافت، بلکه ارزش صادرات و تجارت آن نیز رونق قابل توجهی پیدا کرد. فرش آذربایجان در اواخر دوره قاجار علاوه بر کشورهای هم جوار چون روسیه و ترکیه، در مقیاس بالا به بازارهای اروپا و آمریکا نیز صادر می شد.
تحولات زبانی آذربایجان در تاریخ نگاری محمدجواد مشکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
87 - 110
حوزههای تخصصی:
محمدجواد مشکور (1297-1374ش.) از جمله مورخان آکادمیک و دانشگاهی معاصر است که طی چهار دوره فعالیت علمی و دانشگاهی، مسائل و موضوعات مختلفی از تاریخ ایران را از دوره باستان تا معاصر بررسی کرده است. با عنایت به وسعت و گستردگی موضوعی تحقیقات مشکور، در پژوهش حاضر، تاریخ نگاری و تاریخ نگری وی در رابطه با موضوعات و مسائل فرهنگی مربوط به تاریخ و زبان آذربایجان بررسی شده است. طی دوره دوم پهلوی که عصر غلبه رویکرد ناسیونالیستی در تاریخ نگاری رسمی و دانشگاهی ایران بود، یکی از مهم ترین مسائل، نحوه پرداختن به مسئله زبان و هویت ترکی در آذربایجان بود. از جمله مهم ترین تلاش ها در این زمینه، اثبات هویت فرهنگی و زبانی آذری، به عنوان شاخه ای از زبان های پهلوی باستان، برای آذربایجان بود. رویکردی که نتیجه آن نفی زبان و هویت ترکی از آذربایجان بود. محمدجواد مشکور همسو با شرایط زمانه، بخش مهمی از تحقیقات خود را به تاریخ گویش آذری در آذربایجان و نسبت و رابطه آن با زبان ترکی اختصاص داد. وی در خصوص تحول زبان مردم آذربایجان در بستر تاریخ، قائل به چندین دوره تاریخی است. دوره اول تاریخ پیشاآریایی است که در آن، زبان رایج در آذربایجان ماننایی و اورارتویی بود. دوره دوم مربوط به مهاجرت اقوام آریایی و تاریخ باستان ایران است که طی آن زبان «مادی- پهلوی» به زبان رایج آذربایجان تبدیل شد. با گذار جامعه ایرانی از دوره باستان به دوره اسلامی، شاخه ای از زبان «مادی-پهلوی» در آذربایجان تداوم یافت که مشکور آن را « فهلوی آذری» عنوان کرده است. به نظر وی از دوره سلجوقیان، با استقرار ترکان اغوز در آذربایجان، زبان ترکی به صورت تدریجی در آذربایجان رواج یافت و طی دوره صفویه به عنوان زبان غالب، جایگزین «فهلوی آذری» شد. مشکور زبان ترکی رایج در آذربایجان کنونی را «ترکی آذری» عنوان کرده و آن را حاصل ادغام «ترکی غزی» با گویش «فهلوی آذری» دانسته است.
کارکردشناسی فرهنگی و تمدنی خانواده انگاری جامعه از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عینی سازی تمدن تراز اسلامی در جهان معاصر، مبتنی بر دریافت کاربردی فرهنگ اسلامی از منابع اصیل اسلامی از جمله کتاب وحی است. مسئله پژوهش آن است که در بیان قرآن، کاربست اصطلاحات خانوادگی پدری، مادری، برادری، خواهری و فرزندی در مسائل دینی، اجتماعی و تاریخی جوامع گوناگون، بر اساس چه کارکردهایی در عرصه فرهنگ و تمدن صورت پذیرفته است؟ بر اساس یافته های تحقیق به استقراء تام در قرآن و به روش تفسیر درون متنی و برون متنی، خانواده انگاری جامعه، یک روش گفتمان ساز قرآن ذیل سیاست اعتلای فرهنگی و تمدنی امت اسلامی است و کارکردهای آن، توجه به هویت تاریخی، همبستگی، تعاون و تاب آوری اجتماعی، اصلاح خرده فرهنگ ها و مواجهه با ضدفرهنگ ها در جامعه ایمانی و غیر ایمانی بوده است. در نتیجه مشخص گردید این انگاره در سه گونه نگرشی، گرایشی و رفتاری جامعه ایمانی و غیر ایمانی به کار رفته و ناظر به گذشته تاریخ، جهان معاصر و فرجام تاریخ لحاظ گردیده است.
مناسبات عباس میرزا با کلیسای اچمیادزین با تکیه بر اسناد آرشیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیسای اچمیادزین به عنوان نخستین و مهم ترین کلیسای ارامنه، نقش مهمی در تحولات مذهبی، سیاسی و اجتماعی ارمنستان داشت. نقش کلیسای اچمیادزین به ویژه در جنگ های ایران و روس و جدایی ایروان از حاکمیت ایران قابل ملاحظه است. عباس میرزا نایب السلطنه برای جلوگیری از نزدیکی ایروان و به ویژه کلیسای اچمیادزین به روس ها، درصدد تحکیم مناسبات با آن برآمد تا شاید از طریق جلب و استمالت رهبران آن و برقراری پیوند نزدیک با آن ها، از تمایلات گریز از مرکز آنان جلوگیری کند. این نوشتار قصد آن دارد تا با روش تحقیق اسنادی- تحلیلی اسناد آرشیوی فارسی، ارمنی و روسی، روابط عباس میرزا با ارامنه و به ویژه کلیسای اچمیادزین را مورد بررسی قرار دهد تا از آن طریق به تلاش ایران برای حفظ پیوندهای میان خود و ارمنستان برای حفظ حاکمیت تاریخی خود بر آن سرزمین و از سوی دیگر به فعالیت های واگرایانه رهبران اچمیادزین که باعث جدایی ایروان از ایران و الحاق آن به روسیه شد، پی بَرَد.
واکاوی عوامل اقتصادی در تداوم و تحول مراسم آیینی و سوگواری خراسان با تأکید بر شهر مشهد عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ایران اسلامی، عصر قاجار یکی از دوره هایی است که تأثیرات عمیقی بر ارزش های دینی و فرهنگی ایران از خود به جای گذاشته است. مراسم آیینی که در دوره قاجار به طورکلی بر اساس عقاید و افکار مذهبی سیاسی شکل گرفته بود چنان تداوم و تحول یافت که در کمتر دوره ای از تاریخ ایران، در زمانی چنان کوتاه بدان پایه رسیده است. بررسی و شناخت روند تداوم و تغییر مراسم آیینی و سوگواری در ایالت خراسان عصر قاجار به عنوان یک مسئله بنیادی، از اهمیت زیادی برخوردار است. مسئله تحقیق، بررسی برخی عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر روند مانایی و تحول مراسم های آیینی و چگونگی و نحوه تحول آن است. این مقاله به بررسی وضعیت مراسمات در یکی از برجسته ترین ادوار تاریخ شیعیان یعنی قاجاریان در منطقه خراسان با تأکید بر شهر مشهد و علل اقتصادی تحولات آن با روش توصیفی و تبیینی می پردازد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در تداوم و تغییر مراسمات اگرچه عوامل اقتصادی دخالت داشته است اما عوامل وقف و بازیگران اقتصادی تأثیر بیشتری داشته اند.
مؤلفه های هویت ملی ایرانی در دیوان ابوالقاسم لاهوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
213 - 241
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اندیشه های اقوام و نخبگان ایرانی دربارۀ هویت ملی شان امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است تا راه همگرائی و اتحاد ملی ایرانیان هموارتر شود. مسئله این مقاله تأمل دربارۀ آراء و ایده های ابوالقاسم لاهوتی دربارۀ هویت ملی ایرانی است. پژوهش حاضر، به منظور بررسی مؤلفه های هویت ملی ایرانی در دیوان اشعار لاهوتی صورت گرفته است و نویسنده، با استفاده از روش تحلیل محتوا، به بررسی و ارزیابی یک سری متغیرهای ازپیش تعیین شده در دیوان اشعار لاهوتی پرداخته است. بدین معنی که برای بررسی مؤلفه های چهارگانه هویت ملی ایرانی شامل ارزش های ملی و باستانی، ارزش های فرهنگی دورۀ پس از اسلام، ارزش های دینی، ارزش های مدرن و غربی، سنجه های مشخصی درنظر گرفته شده و نویسنده به شمارش و احتساب نمادهای مربوط به آن متغیر ها در محتوای اثر نام برده پرداخته است. نتایج این پژوهش بیانگر این است که لاهوتی به عنوان شاعر و مبارزی وطن پرست، همواره به ارزش های ملی و فرهنگی هویت ایرانی وفادار بوده و تلاش برای نگارش آثاری به سبک شاهنامه همچون ایران نامه توسط ایشان و ترجمه شاهنامه فردوسی به زبان روسی توسط لاهوتی و همسرش تأییدی است بر تعهد شاعر نسبت به وطنش و حفظ و گسترش ارزش های ایرانی در جهان. به عبارت دیگر، لاهوتی، به رغم تحولات فکری و ایدئولوژیکی که در دوران تبعید و دوری از ایران، تجربه کرده، اما ایران گرایی و عشق به میهن و آرزوی دیدار وطن، جزء لاینفک اندیشه های شاعر بوده است. ضرورت و اهمیت موضوع، بیان سهمی است که نخبگان ملی گرای کرمانشاهی درتاریخ معاصر در وحدت و همگرایی بین اقوام ایرانی داشته اند.
آشنایی ایرانیان با جایگاه زن در جامعه آمریکایی از رهگذر مطبوعات و مدارس میسیونری در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت تحول در جایگاه اجتماعی و فردی زنان به عنوان یکی از مهم ترین شروط رهایی از عقب ماندگی و پیمودن مسیر تجدد، جایگاه ویژه ای در اندیشه روشنفکران عصر قاجاریه به ویژه بعد از مشروطه داشت. این روشنفکران تلاش داشتند از طریق ابزارهای مختلف از جمله نشریات به بررسی و معرفی جایگاه زن آمریکایی بپردازند. نگارندگان پژوهش حاضر درصددند با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطبوعات و مدارس میسیونری این دوره، روند آگاهی و شناخت ایرانیان از جایگاه زن آمریکایی و آثار و نتایج آن را مورد بررسی قرار دهند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مطبوعات این دوره که راز عقب ماندگی زنان ایرانی را در بی بهرگی از آموزش می دانستند، ضمن توصیف موقعیت اجتماعی زنان به ویژه زنان آمریکایی، بر لزوم آموزش زنان ایرانی و تغییر وضعیت آنها نیز تأکید ورزیدند. در نتیجه، روند تحصیل دختران ایرانی در مدارس آمریکایی که پیشتر آغاز شده بود، ادامه پیدا کرد و تا آنجا پیش رفت که حتی ادامه تحصیل در آمریکا نیز مورد توجه قرار گرفت و نمایندگان سیاسی ایران در آمریکا به تسهیل زمینه های این امر یاری رساندند. در نتیجه، تعدادی از دختران ایرانی عازم آن کشور شدند.