مطالب مرتبط با کلیدواژه

رستم التواریخ


۱.

پدیده رستم التواریخ (تاملی بر شخصیت محمدهاشم آصف و اثر تاریخی او)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفویه قاجار زندیه محمد هاشم آصف رستم التواریخ رستمانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه آثار و آرای تاریخ پژوهان و باستان شناسان ایرانی
تعداد بازدید : ۶۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۴۴۹
رستم التواریخ و رستم الحکما دو ترکیب بدیع اند که نه در میان عناوین کتاب های تاریخی فارسی می توان ترکیب ظاهراً بی مسمّایی هم چون رستم التواریخ یافت و نه هیچ حکیمی برای معرفی خود از واژة «رستم» مدد جسته است. این امر می تواند بیانگر پدیدة جالبی در تاریخ تاریخ نگاری فارسی باشد. مسئلة محوری در این مقاله آن است که چرا محمد هاشم آصف به مطالبی پرداخته است که در کمتر کتاب تاریخ نگاری آمده است. در این مقاله در نظر است با تمرکز بر «شخصیّت» محمد هاشم آصف و «زمانة» او و اجدادش (از اواخر صفویه تا اوایل قاجار)، ماهیّت تاریخی رستم التواریخ و شخصیت نویسندة آن بازکاوی شود. بدین منظور از دو رویکرد روش شناختی استفاده شده است، تبیین علل و تحلیل ادلّه.
۲.

بازخوانی ابطال پذیرانۀ دو فرضیۀ برجسته در مورد رستم التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش ابطال پذیری کارل پوپر روش استقرایی رستم التواریخ رستم الحکما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۴
هدف از نگارش مقالۀ حاضر آن است که دو فرضیۀ مهم دربارۀ رستم التواریخ را با روش ابطال پذیری مورد وارسی قرار دهیم. رستم الحکما از آن دست مورخانی است که تاکنون قضاوت های متعارضی دربارۀ او، شخصیت و نوع تاریخ نگاری اش شده است؛ چنان که شماری از تاریخ پژوهان نوشته های او و به ویژه رستم التواریخ را نمونه ای از «توهم» و «هذیان» دانسته اند و در مقابل، شماری از دانش پژوهان علم سیاست او را از جمله اندیشه ورزانی تلقی کرده اند که برخی از اندیشه های اساسی انقلاب مشروطیت آتی همچون «عرفی سازی» و «عنایت به توده های مردم» را در در مطاوی آثارش جای داده بود. نگارندۀ مقاله حاضر سعی کرده است با استفاده از روش ابطال پذیری، فرضیه های متناقض فوق را به بوتۀ آزمون این روش بگذارد و میزان علمی بودن آنها را از منظر این روش ارزیابی کند. نگارنده روشن ساخته است که فرضیۀ نخست با روش استقراء صورت بندی و در چارچوب این روش دارای اعتبار است، ولی از منظر یک ابطال گر تاریخی، فرضیه ای «ابطال پذیر» به شمار می آید. حال آنکه فرضیه دوم به دلیل ماهیت آناکرونیستی و فقدان گزاره هایی مؤید آن فرضیه، از منظر روش پوپری، ابطال ناپذیر و در نتیجه غیرعلمی است.