فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۷۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای به صورت چندرسانه ای در یادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور، از روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق، شامل تمامی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهرکرج بود که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در سه گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) قرار داده شدند. در گروه کنترل، درس علوم تجربی به شیوه مرسوم و در گروه های آزمایشی یک و دو، به ترتیب همان مطالب درسی در قالب نرم افزار چندرسانه ای معمولی طراحی شده توسط محقق و نرم افزار چندرسانه ای طراحی شده با الگوی چهار مؤلفه ای، به دانش آموزان ارایه شد. برای هر سه گروه، پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون محقق ساخته بود که پایایی آن، 84/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نمرات گروه های کنترل و آزمایش، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که متغیر وابسته؛ یعنی، یادگیری دانش آموزان کلاس مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بهتر از گروهی که با روش مرسوم آموزش دیده بودند و نیز یادگیری دانش آموزانی که با روش مبتنی بر چندرسانه ای طراحی شده بر مبنای الگوی چهار مؤلفه ای، بهتر از گروه مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بود. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود، در آموزش موضوعات پیچیده از قابلیت های چندرسانه ای ها و الگوهای طراحی آموزشی دقیقی مثل الگوی چهار مؤلفه ای که برای آموزش موضوعات پیچیده ارایه شده است، استفاده گردد.
بهبود فرآیند یاددهی – یادگیری مدارس هوشمند از منظر ارزشیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های ارزشیابی در
بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند انجام شده است. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق
آمیخته اکتشافی بوده است که در آن، نخست بخش کیفی به اجرا درآمده و پس از آن بخش
کمّی انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش، با 6
نفر از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات در
مدارس هوشمند مصاحبه عمیق و با 24 نفر از معلمان که به روش نمونه گیریهدفمند
و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه هدایت شده انجام شد. نتایج حاصل از
تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته،
تنظیم شد که مشتمل بر 2 بخش: الف)اطلاعات جمعیت شناختی، ب)راهکارهای
ارزشیابی در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس هوشمند در دو بخش وضعیت مطلوب و
وضعیت موجود بود. در بخش کمی پژوهش، پرسشنامه توسط 254 نفر از معلمان،24 نفر از
مدیران،24 نفر از معاونان و 8 نفر از کارشناسان و متخصصان فناوری اطلاعات و
ارتباطات تکمیل شد که این افراد به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. نتایج به
دست آمده حاکی از این بود که از جمله مهم ترین روش های ارزشیابی، روش های «همخوان
بودن فرآیند ها و ابزار های ارزشیابی با هدف ها و ماهیّت
برنامه»، دارای بیشترین اهمیّت و رتبه اول، «به موقع بودن ارزشیابی» در رتبه دوّم،
«انجام گرفتن ارزشیابی به طور مداوم و به صورت آنلاین از دانش آموزان» در رتبه سوّم،
«جامع بودن ارزشیابی از هر دو منظر تکوینی و تراکمی (پایانی)» در رتبه چهارم و
«اجرای انواع ارزشیابی» در رتبه پنجم در بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند قرار دارند.
طراحی الگوی مفهومی برای سنجش تحصیلی دانشگاه باز و از دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، طراحی و اعتباریابی الگوی مفهومی برای آزمون های دانشگاه باز و از دور است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه تحقیق، اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور ایران در سال تحصیلی 93-1392 بودند. حجم نمونه کمی طبق جدول کرجسی و مورگان، 286 نفر تعیین شد که به طور تصادفی انتخاب شدند. نمونه کیفی شامل 7 متخصص طراحی سؤال بود که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته با 58 سؤال با پایایی 964/0 و مصاحبه نیمه ساختار مند بود. عناصر پنج گانه فلسفه،اهداف،طراحی،اجرا و ارزیابی نتایج و هم چنین شاخص های سه گانه هر عنصر مورد تحلیل توصیفی و آزمون t تک گروهی قرارگرفتند. نتایج نشان داد که عنصر فلسفه از میانگینی در حد ملاک (9) و سایر عناصر میانگینی بالاتر از ملاک داشتند و هر 5 عنصر در سطح 99% معنی دار بودند. شاخص های چشم انداز توسعه، فلسفه آموزش عالی و دانشگاه باز و از دور عنصر فلسفه، میانگینی در حد ملاک (6/3) و 99% معنی داری؛ شاخص های اهداف دانشگاه، اهداف شاخه، رشته و گروه از عنصر اهداف، میانگینی بالاتر از ملاک و 99% معنی داری؛ شاخص های قوانین ارزشیابی و کیفیت آزمون از عنصر طراحی، میانگینی بالاتر و معنی داری 99% داشتند؛ اما شاخص استاندارد طراحی سؤال میانگینی در حد ملاک داشت که معنی دار نبود. شاخص های سیاست و شیوه اجرا از عنصر اجرا، میانگینی در حد ملاک و 99% معنی داری و شاخص شرایط اجرا میانگینی بالاتر از ملاک و 95% معنی داری داشت. دو شاخص تصحیح و نمره گذاری از عنصر ارزیابی، از میانگینی در حد ملاک و شاخص تحلیل و بازخورد میانگینی بالاتر از ملاک برخوردار و هر سه شاخص 99% معنی دار بودند. یافته ها نشان دادند که می توان از این الگو در طراحی آزمون های دانشگاه باز و از دور استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی مدل های طراحی آموزشی سازنده گرا (جاناسن) و سیستمی (مریل) در طراحی محیط های یادگیری مسئله محور در آموزش ضمن خدمت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارتقاء اثربخشی آموزش ضمن خدمت معلمان انجام شده است. روش مورد استفاده در آن روش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است.جامعه آماری کلیه دوره های ضمن خدمت معلمان شهرستان لامرد که در سال ۱۳۹۱ برگزار می شد، بود و به صورت تصادفی سه دوره ارزشیابی توصیفی که برای معلمان ابتدایی در مهرماه 1391 برگزار می شد به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. اثربخشی دوره با سه متغیر رضایت، نگرش و میزان یادگیری فراگیران مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده شامل پرسشنامه های رضایت و نگرش و آزمون دوره بود. روایی ابزارها از طریق روایی محتوایی و میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش کودر ریچاردسون محاسبه گردید. نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش ضمن خدمت بر اثر کاربرد مسئله محوری سیستمی و سازنده گرا نسبت به روش های موجود بود و همچنین اثربخش تر بودن مسئله محوری سازنده گرا نسبت به مسئله محوری سیستمی بود.
تحلیل موضوعی پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی در ایران: شناسایی فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی وضعیت دامنه موضوعی پژوهش های انجام شده رشته تکنولوژی آموزشی در ایران، ترسیم وضع مطلوب و روشن کردن خلأ های موجود در این پژوهش ها است. سوال های مهم آن عبارتند از پژوهش های انجام شده در رشته تکنولوژی آموزشی در ایران از لحاظ موضوعی چه وضعیتی دارند؟ وضعیت مطلوب آن کدام است؟ و در مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب چه خلأهایی وجود دارند؟
روش: این پژوهش دارای دو مرحله است. مرحله اول، جامعه آماری آن را کلیه پژوهش های انجام شده در زمینه های مرتبط با تکنولوژی آموزشی تشکیل می دهند که از بین آنها پژوهش های انجام شده در سه دانشگاهی که دارای تحصیلات تکمیلی و قدمت بیشتری بوده اند به عنوان نمونه برای تعیین وضع موجود پژوهش ها انتخاب شده است. در این مرحله برای جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها به ترتیب از ابزار فیش برداری و تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. مرحله دوم برای روشن ساختن وضع مطلوب پژوهش ها 22 نفر از متخصصان تکنولوژی آموزشی ایران با استفاده از نمونه گیری ملاک محور به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها در این مرحله پرسشنامه محقق ساخته بوده است. هم چنین برای مشخص ساختن خلأهای پژوهشی نیز داده های وضع مطلوب با داده های مربوط به وضع موجود مقایسه شده است.
یافته ها: پژوهش های انجام شده در ایران غالباً به بررسی موضوعات و قلمروهای سنتی این رشته تأکید داشته و به برداشت ها یا قلمروهای جدید آن پرداخته نشده است.
ویژگی های ادراکی دانشجویان در محتوای الکترونیکی برنامه درسی؛ دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: همراه با گسترش فنّاوری های نوظهور در جهان پیشرفته و ورود آموزش الکترونیکی به عرصه تعلیم و تربیت، نظام آموزشی به خصوص حوزه علوم پزشکی با نیازهای جدیدی در زمینه برنامه درسی و محتوای آموزشی روبه رو شده است. هدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های ادراکی و شناختی دانشجویان در خصوص محتوای الکترونیکی برنامه درسی بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی در 250 نفر از دانشجویان (164 دختر و 86 پسر) آموزش الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 93-1392 که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند، انجام شد. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه ویژگی های ادراکی واندرلایند و ون براک بود که ویژگی های ادراکی را در مولفه های مزیت نسبی ، سازگاری، پیچیدگی، آزمون پذیری و مشاهده پذیری می سنجید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره ویژگی های ادراکی دانشجویان (14/6±28/68) به طور معنی داری کمتر از نقطه برش 80درصدی میانگین فرضی (75) بود (0001/0=p). میانگین نمره خرده مقیاس مزیت نسبی (44/2±23/17) به طور معنی داری بیشتر از نقطه برش 80درصدی میانگین فرضی (16) بود (0001/0=p)، اما میانگین نمرات در خرده مقیاس های سازگاری (48/2±63/11؛ 0001/0=p)، پیچیدگی (72/1±53/13؛ 0001/0=p)، آزمون پذیری (33/1±37/11؛ 0001/0=p) و مشاهده پذیری (36/2±09/15؛ 05/0p>) از میانگین فرضی (16) کمتر بود.
نتیجه گیری: ویژگی های ادراکی دانشجویان در زمینه محتوای الکترونیکی با توجه به خرده مقیاس های آن، وضعیت مطلوبی در برنامه درسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ندارد و فقط خرده مقیاس مزیت نسبی دارای شرایط مطلوبی است.
رابطه بین آموزش سواد اطلاعاتی با عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، دسترسی به اطلاعات و استفاده مؤثر از آن برای تمام اقشار جامعه به منزله یک اصل اساسی در زندگی اجتماعی و حرفه ای به شمار می رود. در این راستا، داشتن سواد اطلاعاتی ابزار ارتباط با جهان می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین آموزش سواد اطلاعاتی با عملکرد تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته های علوم تربیتی، مشاوره و روان شناسی به تعداد 688 نفر بود. نمونه آماری از طریق جدول کرجسی و مورگان، 242 نفر تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب رشته تحصیلی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی آن توسط استادان و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برابر 0/79 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو راهه و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی سؤالات تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین آموزش سواد اطلاعاتی (یافتن، استفاده کردن و انگیزه) با عملکرد تحصیلی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و 10/5 درصد تغییرات عملکرد تحصیلی دانشجویان را متغیر آموزش سواد اطلاعاتی تبیین می کند.
میزان هماهنگی رسانه های آموزشی انتخابی اساتید با ترجیحات حسی- ادراکی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به تفاوت های فردی و سبک های یادگیری گوناگون در فراگیران، برای اثربخش ترشدن یادگیری ضروری است. اگر سبک تدریس به کارگرفته شده کاملاً مطابق با سبک ترجیحی دانشجویان باشد، عملکرد یادگیری بهبود می یابد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تطبیق سبک های یادگیری دانشجویان با فناوری و رسانه های آموزشی مورد استفاده اساتید در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال تحصیلی 94-1393، 90 نفر از دانشجویان رشته پزشکی و دندان پزشکی دانشگاه اصفهان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بررسی سبک های یادگیری و فناوری های مورد استفاده اساتید بود. داده ها با کمک نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آزمون T هتلینگ و ضرایب توافق سامرز، کندال و گاما مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: سبک دیداری بیشترین و سبک شنیداری کمترین سبک دارای ارجحیت از دیدگاه دانشجویان بودند. اساتید در تدریس خود از ترکیبی از فناوری ها استفاده می کردند و بیشترین فناوری مورد استفاده اساتید از نوع رسانه های دیداری و کمترین رسانه مورد استفاده اساتید رسانه جنبشی/حرکتی بود. میزان همخوانی سبک های خواندنی/نوشتنی، شنیداری و جنبشی/حرکتی دانشجویان با فناوری های انتخاب شده توسط اساتید معنی دار نبود (05/0p>)، اما تطابق سبک دیداری دانشجویان با فناوری های دیداری انتخاب شده توسط اساتید معنی دار بود (05/0p<).
مقایسه تأثیر الگوهای آموزش مستقیم و ساختارگرایی بر افزایش دانش تلفیق تکنولوژی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر الگوی آموزش مستقیم با الگوی ساختارگرایی برافزایش دانش تلفیق تکنولوژی بود. چارچوب دانش تکنولوژیک پداگوژیک محتوا (TPACK) به عنوان الگوی کاربردی برای تعریف، اجرا و ارزیابی تلفیق تکنولوژی به کار گرفته شد. به منظور اجرای پژوهش از روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و نیز طرح پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به این منظور، دوکلاس با تعداد نمونه 44 نفر از دانشجویان گروه تکنولوژی آموزشی (درس پروژه) با روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. در ابتدای دوره آزمون TPACK برای ارزیابی دانش تلفیق تکنولوژی به دانشجویان هر دو گروه به عنوان پیش آزمون داده شد. گروه های نمونه برای یک ترم کاربندی های آزمایشی را دریافت کردند (15 جلسه). به گروه آزمایش اول با الگوی آموزش مستقیم و گروه آزمایش دوم با استفاده از الگوی ساختارگرایی آموزش داده شد. محتوای درس علوم ابتدایی برای آموزش در دو گروه به عنوان محتوای لازم برای تلفیق تکنولوژی در تدریس انتخاب شد. در پایان ترم، داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمون کوواریانس تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد بین تاثیر دو الگوی آموزش مستقیم و الگوی ساختارگرایی بر افزایش دانش تکنولوژیک پداگوژیک محتوا (TPACK) و مؤلفه های آن برتری معنی داری وجود ندارد(05/0> P).
تأثیر تدریس مبتنی بر تکنیک انیمیشن، تصاویر گرافیکی پویا و ایستا بر یادگیری درس علوم
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر تکنیک انیمیشن، تصاویر گرافیکی پویا و ایستا بر پیشرفت تحصیلی درس علوم بود. این تحقیق کاربردی و از نوع شبه آزمایشی بود. نمونه پژوهش شامل 77 دانش آموز دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان دزفول است که در سال 94-1393 مشغول به تحصیل بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه موردنظر در قالب سه گروه آزمایش (25 نفر در گروه آموزش مبتنی بر تکنیک انیمیشن، 26 نفر در گروه آموزش مبتنی بر تصاویر گرافیکی پویا و 26 نفر نیز در گروه آموزش مبتنی بر تصاویر گرافیکی ایستا) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر سه گروه آزمایش هرکدام به مدت 12 جلسه آموزش خاص خود را دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی بود. داده های حاصل از آزمون مرجع پیشرفت تحصیلی، با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که روش تدریس مبتنی بر تکنیک انیمیشن در سطح (0/05=P) نسبت به روش های مبتنی بر تصاویر گرافیکی پویا و ایستا، مؤثرتر بوده است.
شناسایی مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر وب بر اساس دیدگاه دبیران و کارشناسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارایه الگویی برای تدوین برنامه درسی مبتنی بر وب است. این تحقیق، به صورت توصیفی تحلیلی بوده و با عنایت به پرسش های تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شامل 524 نفر از دبیران هنرستان های فنی حرفه ای و 58 نفر از کارشناسان علوم تربیتی شهرستان لاهیجان در سال 1393 بود که از این تعداد 308 نفر از دبیران و 58 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته متشکل از 72 سؤال برنامه درسی مبتنی بر وب است. برای بررسی روایی سازه پرسش نامه، از برآورد کفایت نمونه برداری (KMO) و آزمون کرویت بارتلت که حکایت از وجود شرایط مناسب اجرای تحلیل عاملی دارند، استفاده شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 برآورد شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. تحلیل عاملی بر پایه روش تحلیل مؤلفه های اصلی، انجام گرفت و نتایج نشان داد، برنامه درسی مبتنی بر وب، شش مؤلفه اساسی دارد و قابل مدل سازی است. این تعداد مؤلفه ها روی هم 280/51 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین می کنند. در مرحله نهایی با استفاده از چرخش Olbimin ماتریس عاملی ساختار ساده عامل ها به دست آمد. عامل ها تحت عناوین اهداف و نیازها، محتوا و منابع، شیوه های یاددهی- یادگیری، اجرا و ارزشیابی نام گذاری شدند. در نهایت با توجه به این شش عامل مؤثر بر برنامه درسی مبتنی بر وب، مدل مفهومی آن طراحی شد.
بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند. به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تعداد حجم نمونه 40 نفر بود که در دو کلاس 20 نفره حضور داشتند. در این پژوهش از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته (دارای پایایی پیش آزمون یادگیری 90/؛ و پس آزمون یادگیری 88/.)، چندرسانه ای محقق ساخته (با پایایی 83/0) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمانس بود.یافته های این پژوهش نشان داد که 1- میزان یادگیری دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به شیوه چندرسانه ای آموزشی، آموزش دیده بودند نسبت به دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به صورت سنتی آموزش دیده بودند، بیشتر است. 2- میزان انگیزه پیشرفت دانشجویان در دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت. با توجه به تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر یاد گیری دانشجویان، به نظر می رسد که استفاده از این شیوه آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی مفید است
تجربیات قبلی و عملکرد تکالیف مرتبط به رایانه دانشجویان: نقش خودکارآمدی رایانه، اضطراب رایانه و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تجربیات قبلی رایانه با عملکرد تکالیف مرتبط به رایانه با توجه به نقش واسطه گری خودکارآمدی و اضطراب رایانه است که با طرح ریزی مدل مفهومی بر اساس تحلیل مسیر انجام شده است برای این منظور تعداد 282 دانشجوی کارشناسی دانشگاه پیام نور شهرستان گرمی و بیله سوار (142 دختر و 140 پسر) به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسش نامه ای متشکل از مقیاس های اضطراب رایانه، خودکارآمدی رایانه، تجربیات قبلی رایانه پاسخ دادند. برای سنجش عملکرد رایانه (تکالیف مرتبط به رایانه) از نمرات آزمون عملی درس آشنایی با رایانه دانشجویان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تجربیات قبلی رایانه اثر غیرمستقیم مثبت معنادار بر عملکرد رایانه با میانجیگری اضطراب رایانه و خودکارآمدی رایانه دارد. اضطراب رایانه اثر غیرمستقیم بر عملکرد رایانه با میانجیگری خودکارآمدی رایانه دارد. مدل پیشنهادی با داده های این تحقیق برازش بسیار خوبی دارد و توانسته است 72/0 از واریانس عملکرد رایانه را تبیین کند.
رابطه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه معلمان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 93-1392 بود که با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 338 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها توسط محققان بررسی و تأیید شد. پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسش نامه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات برابر با 0/949 و برای پرسش نامه پیشرفت تحصیلی 0/947 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد، به عبارتی، هر چه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان بیشتر باشد، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشتر می شود. هم چنین، تحلیل رگرسیون نشان دادکه به کارگیری کامپیوتر و فایل های مدیریتی و مشاغل و فن آوری اطلاعات و ارتباطات پیش بینی کننده مثبت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هستند.
مقایسه مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پ ژوهش حاضر، با هدف مقایسه مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادی استان مازندران بود. از میان آنها، به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (200 نفر از دانش آموزان مدارس هوشمند و 200 نفر از دانش آموزان مدارس سنتی). برای گردآوری داده ها، پرسش نامه مهارت های خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) با پایایی 0/92استفاده شده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری) بوده است. یافته ها نشان داد که مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی دارای تفاوت معناداری است. هم چنین، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان در مدارس هوشمند بیشتر از دانش آموزان مدارس غیرهوشمند است. به نظر می رسد، به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات، از طریق برنامه هوشمندسازی مدارس در استان مازندران به خوبی توانسته است مهارت های خودتنظیم دانش آموزان را ارتقاء دهد.
شناسایی عوامل سازنده گرایش به آموزش الکترونیکی در بین استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی عوامل سازنده گرایش استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر به آموزش الکترونیکی انجام شد. پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها، پیمایشی و از نوع مطالعه، اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر 300 نفر از استادان شاغل در دانشکده های مختلف در سال 1393 می باشند. از بین افراد جامعه، 169 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای شناسایی عوامل سازنده گرایش استادان به آموزش الکترونیکی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن بر اساس نظر استادان و متخصصان تأیید و ضریب آلفای کرونباخ آن 79/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته ها، سه عامل به ترتیب: حمایت و پشتیبانی مدیران، عوامل محیطی؛ زیرساخت ها و تجهیزات نظام آموزش الکترونیکی؛ و محتوای آموزش الکترونیکی با بیشترین بار عاملی در حدود 70% از عوامل سازنده گرایش به آموزش الکترونیکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر هستند و هم چنین، شاخص های اینترنت پرسرعت، وجود امکانات سخت افزاری، رعایت استانداردها، حمایت و پشتیبانی مدیران از مهم ترین شاخص ها در جهت گرایش استادان دانشگاه مذکور به آموزش الکترونیکی می باشند. با توجه به بالا بودن درصد واریانس عامل اول، اولویت اول برای گرایش استادان به آموزش الکترونیکی، حمایت مدیران می باشد و اولویت دوم، عوامل محیطی، زیرساخت ها و تجهیزات نظام آموزش الکترونیکی می باشد.
نگرش اعضای هیات علمی به آموزش الکترونیکی؛ دانشگاه علوم پزشکی زنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: آموزش الکترونیکی، یکی از روش های آموزشی است که در آن فراگیران قادرند با توجه به استعدادهای خود به هدف های آموزشی دست یابند. اساتید دانشگاه به عنوان یکی از مولفه های مهم اجرای برنامه آموزش الکترونیکی باید علاوه بر داشتن دانش و مهارت، نگرش مثبتی نسبت به اثربخش بودن این روش آموزشی داشته باشند. هدف مطالعه حاضر، بررسی نگرش اساتید دانشگاه علوم پزشکی زنجان نسبت به آموزش الکترونیکی بود.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1393 با روش نمونه گیری تصادفی ساده، نگرش 69 نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی زنجان نسبت به آموزش الکترونیکی بررسی شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه بررسی مشخصات دموگرافیک و وضعیت مهارت و دسترسی به کامپیوتر و پرسش نامه استاندارد نگرش آموزش الکترونیکی میشرا بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذورکای آنالیز شدند.
یافته ها: دسترسی اساتید به کامپیوتر در 44 نفر (8/63%) در حد خیلی مطلوب و مهارت اساتید در زمینه استفاده از کامپیوتر در 50 نفر (5/72%) در حد مطلوب بود. همچنین 54 نفر (3/78%) از اساتید در زمینه آموزش الکترونیکی دارای نگرش مثبت بودند. وضعیت نگرش اساتید فقط با مرتبه علمی اساتید ارتباط معنی داری داشت، به طوری که اساتید با مرتبه علمی استادیاری نگرش مثبت تری نسبت به آموزش الکترونیکی در مقایسه با سایر مرتبه ها داشتند (04/0=p).
نتیجه گیری: نگرش اکثریت اساتید دانشگاه علوم پزشکی زنجان نسبت به آموزش الکترونیکی، مثبت و دسترسی و مهارت کامپیوتری آنها در وضعیت مطلوب است که تا حدی مبین ظرفیت مناسب اساتید این دانشگاه برای اجرای موفقیت آمیز برنامه های آموزش الکترونیکی است.