پ ژوهش حاضر، با هدف مقایسه مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادی استان مازندران بود. از میان آنها، به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (200 نفر از دانش آموزان مدارس هوشمند و 200 نفر از دانش آموزان مدارس سنتی). برای گردآوری داده ها، پرسش نامه مهارت های خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) با پایایی 0/92استفاده شده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری) بوده است. یافته ها نشان داد که مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی دارای تفاوت معناداری است. هم چنین، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان در مدارس هوشمند بیشتر از دانش آموزان مدارس غیرهوشمند است. به نظر می رسد، به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات، از طریق برنامه هوشمندسازی مدارس در استان مازندران به خوبی توانسته است مهارت های خودتنظیم دانش آموزان را ارتقاء دهد.