فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین عوامل مدرسه ای (نگرش به مدرسه، ادراک از جو مدرسه) بر رفتارهای تحصیلی با واسطه گری عوامل فردی (خودکارآمدی و خودتنظیمی) انجام گرفت. جامعه ی این تحقیق تمام دانش آموزان متوسطه شهر شیراز است که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول تحصیل در دبیرستان های شهر شیراز بودند. جهت انتخاب نمونه، 581 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات، با استفاده از پرسش نامه های نگرش به مدرسه (SAAS) مک کوچ و سیگل (2003)، پرسش نامه ادراک جو مدرسه تریکت و موس (1973)، پرسش نامه خودتنظیمی بوفارد (1995)، پرسش نامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و پرسش نامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان (SEQ-C) موریس (2001) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به مدرسه و جو مدرسه پیش بین های مثبت و معنی داری برای خودکارآمدی و خودتنظیمی دانش آموزان بودند؛ خودکارآمدی و خودتنظیمی نیز پیش بین های مثبت و معنی داری برای رفتارهای تحصیلی دانش آموزان بودند و تأثیر عوامل مدرسه ای بر رفتارهای تحصیلی دانش آموزان را به طور کامل واسطه گری می کردند. مدل پژوهش در مجموع 38 درصد از واریانس رفتارهای تحصیلی را تبیین نمود. یافته های پژوهش مؤید آن است که ویژگی های فردی دانش آموزان قادرند تأثیر عوامل مدرسه ای بر رفتارهای تحصیلی را واسطه گری کنند.
تجربیات زیسته ی دبیران عربی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان عربی: مطالعه ای پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تجربیات زیسته ی دبیران عربی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان عربی در مدارس است. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی از نوع پدیدارشناسی است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر فرد ماهر و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 20 نفر از دبیران عربی انجام گرفت. مصاحبه ها ضبط و به روش استرابرت و کارپتنر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجربیات دبیران عربی در خصوص ناکارآمدی زبان عربی در 5 مضمون اصلی «موانع مرتبط با دانش آموزان»، «موانع مرتبط با معلمان»، «موانع مربوط به جامعه و فرهنگ»، «موانع مربوط به نظام آموزشی و برنامه درسی» و «موانع مربوط به ارزشیابی آموزشی» و 11 مضمون فرعی شناسایی شد. رفع این موانع مستلزم بازنگری در اهداف، محتوا و روش های برنامه درسی عربی و تغییر نگرش جامعه، والدین و دانش آموزان نسبت به اهمیت این زبان خارجی است.
فهم دانش شخصی عملی ؛ حرکت از آنچه معلمان باید بدانند به آنچه می دانند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایت های شخصی و حرفه ای آن ها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک می کند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد شرکت کنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال داده های به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان می کند و آنچه در عمل اتفاق می افتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوت ها می شوند.
تغییر نقش معلم مبتنی بر نظریه پیچیدگی: از بازنمایی به تسهیل نوپدیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بازاندیشی درباره نقش معلم در فرایند یاددهی/یادگیری مبتنی بر نظریه پیچیدگی است. برای این منظور نقش معلم در بینش سنتی کمنیوس و نیز بینش منتقدانه دیوئی مطرح شده و از نقش معلم در نظریه پیچیدگی دفاع شده است به گونه ای که مطالعه حاضر انگاره تسهیلگر نوپدیدی را به جای انگاره معلم بازنمایاننده پیشنهاد می کند. چنین است که نقش تسهیلگری مطابق با نظریه پیچیدگی، فراهم کردن بستر مناسب برای مشارکت همراه با درگیری و توجه، گوش فرادادن هرمنوتیکی، بکار آمدن نیروی تخیل و فی البداهگی، و نوپدیداری تفسیرهای گوناگون و پدیداری دانش و آگاهی نوپدید زمانی، غیرخطی، پیش بینی ناپذیر، خودسازمان و مشترک است. با چنین بینشی تسهیلگری و یادگیری همچون دو امر همزمان و پیوسته، که هیچ یک به معلم یا فراگیران نیز محدود نمی شوند، بسترساز نوپدیدآیی دانش زمانی و مشترک در سطح کلاس است.
شناسایی عوامل موثر در اختلالات املا نویسی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
181 - 218
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در شکل گیری اختلالات املا نویسی دانش آموزان ابتدایی انجام گردید. بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر (9 کارشناس و 14 معلم) که به روش ملاکی انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. برای اعتبار یابی یافته ها از راهبرد های ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسانان، چند سویه سازی و درگیری طولانی مدت استفاده گردید. تحلیل داده ها به شناسایی و طبقه بندی 101 کُد، 19 زیرمضمون و 7 مضمون اصلی شامل، عوامل روانشناختی، محیطی، زبان شناختی، برنامه ای، ادراکی، فردی و فیزیولوژیکی، منجر گردید. نتایج آشکار نمود که دانش آموزان دوره ابتدایی با اختلال های متعدد و متنوع املا نویسی مواجه هستند و این امر ضرورت توجه جدی مدیران و برنامه ریزان آموزش ابتدایی را به منظور ارتقای کیفیت آموزش املا نویسی، فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از تشدید مخاطرات ناشی از آن را آشکار می نماید. در انتها، راهکارهای مناسب برای ارتقای وضعیت موجود و زمینه سازی برای کاهش اختلال های برشمرده شده ارائه گردید.
واکاوی و تبیین ماهیت و مبانی برنامه درسی هم افزا(سینرژیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «هم افزایی» اولین بار در حوزه علوم زیستی و سپس در حوزه علوم مدیریتی پا به عرصه گذاشت. پس از ورود موفقیت آمیز این مفهوم در حوزه های علوم رفتاری، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بکارگیری آن در حوزه برنامه درسی نیز رایج شد. در این ورود، ترکیب «برنامه درسی هم افزا» شکل گرفت. این صورت بندی مفهومی به نوعی از برنامه ریزی درسی اشاره دارد که برنامه درسی را با پوششی گسترده تر از گذشته مطرح می کرد. «برنامه درسی هم افزا» ظرفیتی برای ورود کارگزاران مدرسه ای به عنوان اجزای برنامه درسی فراهم می آورد و از این طریق، از معنای مرسوم برنامه درسی فراتر می رود. این تصویر تازه از برنامه درسی، با تشریح دو بخش برنامه درسی صامت و برنامه درسی ناطق تبیین می گردد. در این مقاله، علاوه بر تشریح هویت این برنامه، مبانی، ویژگی ها و دستاوردهای برنامه درسی هم افزا معرفی می شود.
ارتقای سواد مالی و تصمیم گیری مالی از طریق برنامه درسی ریاضی مدرسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مباحث مالی در کتاب های درسی ریاضیِ دهه های 40، 50 شمسی در ایران، نشان می دهد آموزش سواد مالی و ایجاد توانایی های تصمیم گیری مالی، بخشی از برنامه درسی ریاضی بوده است. در گذشته، تدریس مباحث مالی که در زمان خود «نو» بودند، از طریق کتاب های درسی آموزش داده می شد و ابزار آن، نماد «مال» یعنی «پول» و «سکه» بود. با این وجود، هدف و رویکرد این بخش از برنامه در کتاب های درسی ریاضی دهه 90 تغییر کرده و نوع پرداختن به این مباحث، استفاده از نماد «مال» به عنوان ابزاری برای آموزش اعداد و سایر مباحث ریاضی مرتبط به آن است. از این گذشته در سال 2015، مطالعه «پیزا» در مورد ارزیابی سواد مالی و توانایی های تصمیم گیری مالی با حمایت «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» انجام شد و بر اساس نتایج آن، این سازمان چند توصیه راهنما برای ارتقای سواد مالی ارائه داد. علاوه بر این، مؤسسه های دیگری نیز از جمله جامپ استارت، استانداردهای «سواد مالی» را تدوین نمودند. بنابراین با توجه به پیشینه غنی آموزش مفاهیم مالی از طریق برنامه درسی ریاضی در گذشته، توصیه می شود که آموزش و ارتقای سواد مالی و توانایی تصمیم گیری مالی، با درس گرفتن از گذشته و الگوهای جدید جهانی، به شکلی منسجم و هدفمند، با برنامه درسی ریاضی تلفیق شود.
طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
117 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی بود. برای تحقق اهداف تحقیق، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی و دلفی استفاده شد. نمونه های آماری انتخاب شده شامل 24منبع در ارتباط با برنامه درسی و آموزش کارآفرینی و همچنین تعداد 17 نفر از کارآفرینان برتر و 17 نفر از متخصصان برنامه درسی است که بصورت هدفمند انتخاب شده بودند. فنون گردآوری داده ها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان کارآفرینی و تحلیل کیفی متون بود. یافته های این پژوهش، در فعالیت اول و دوم استخراج مولفه های اصلی کارآفرینی (خلاقیت، نوآوری، کارگروهی، پشتکار، ریسک پذیری و رهبری) بود و در فعالیت سوم الگوی برنامه درسی بر اساس هریک از مولفه های برگزیده در قالب عناصر چهارگانه برنامه درسی تدوین گردید. در بخش چهارم الگوی طراحی شده توسط 30 نفر از صاحبنظران برنامه ریزی درسی اعتبار بخشی شد، که نتیجه ی اعتباربخشی گویای مطلوبیت بالای الگوی برنامه درسی طراحی شده بود.
رهیافتی ترکیبی در ارزشیابی کیفیت فعالیت های روزانه برای مراقبت های شخصی کودکان در مراکز پیش از دبستان شهرستان قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
131 - 158
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزشیابی کیفیت فعالیت های روزانه برای مراقبت های شخصی در مراکز پیش از دبستان شهرستان قشم مبتنی بر استانداردهای بین المللی اکرز انجام شده است. تعداد 24 مرکز پیش از دبستان، بر اساس نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای از مناطق شهرستان قشم (شرقی و غربی) و سازمان های متولی (آموزش و پرورش و بهزیستی) به صورت تصادفی انتخاب و کیفیت آن ها در 5 شاخص مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور مبتنی بر رویکرد پژوهش ترکیبی از نوع در هم تنیده، داده ها با استفاده از ابزار اکرز (فنون مشاهده و مصاحبه) گردآوری شد و سپس کیفیت هر نشانگر در طیف چهار سطحی شامل «ناکافی،کم، خوب، عالی» مورد قضاوت قرار گرفت. یافته های مبتنی بر استاندارد اکرز نشان داد فعالیت های روزانه برای مراقبت های شخصی در مراکز پیش از دبستان شهرستان قشم با میانگین 6/2 در مقیاس درجه بندی 1تا 7، در سطح «کیفیت کم» قرار دارند. اکثر نشانگرهای مربوط به فعالیت های روزانه برای مراقبت شخصی در مقیاس دو سطحی مطلوب و نامطلوب، در وضعیت «نامطلوب» ارزیابی شد. در نهایت به منظور ایجاد زمینه ارتقای کیفیت این مراکز، راهکارهای بهبود ارائه گردید.
تبیین منطق برنامه درسی آموزش علوم بر مبنای فلسفه علم رئالیسم استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه علم یکی از مبانی نظری و اصیل تدوین و طراحی برنامه درسی آموزش علوم است. در دوره های مختلف تاریخی نیز هر یک از سنت های فلسفه علم تجربه گرایی یا ایده آلیسم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم پیام ها و استلزاماتی برای آموزش علوم داشته اند. این مقاله، منطق آموزش علوم را بر اساس رئالیسم استعلایی روی باسکار به عنوان بدیل فلسفه های علم رایج به شیوه استنتاجی بررسی نموده است. به این منظور در آغاز هسته مرکزی رئالیسم استعلایی که بر سه عنصر واقع گرایی هستی شناختی، نسبی گرایی معرفت شناختی و عقلانیت داوری تمرکز دارد، معرفی و در نهایت پیامدهای این عناصر برای منطق برنامه درسی آموزش علوم به بحث گذاشته شد. یافته های پژوهش نشان داد، ترکیب واقع گرایی هستی شناختی و نسبی گرایی معرفتی رویکرد واقع گرایی سازه گرایانه را برای آموزش علوم به ارمغان می آورد. واقع گرایی سازه گرایانه به این معناست که علم اگرچه محصول تخیل خلاقانه انسان است، اما همواره معطوف به واقعیت بیرونی است. بر این اساس در آموزش علوم علاوه بر به رسمیت شناختن فعالیت دانش آموزان به عنوان سازنده های فعال دانش، بر مشاهده و ارتباط با واقعیت بیرونی نیز تاکید گردد. همچنین عنصر سوم فلسفه علم باسکار عقلانیت داوری است که رویکرد انتقادی را برای آموزش علوم توصیه کرده است.
تحلیل محتوای کتابهای جدیدالتالیف ریاضی و راهنمای معلم سال دهم رشته انسانی (با تاکید بر رویکرد زمینه محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کتابهای ریاضی و آمار(1) و راهنمای معلم پایه دهم رشته انسانی با تاکید بر رویکرد زمینه محور به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری کتابهای درسی و راهنمای معلم ریاضی دهم انسانی سال تحصیلی 96-1395 است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوا با توجه به رویکرد ریاضیات زمینه محور است. از روش تحلیل آنتروپی شانون به منظور محاسبه میزان اهمیتی که در طراحی کتاب های درسی و راهنمای معلم ریاضی پایه دهم انسانی به چهار مؤلفه رویکرد زمینه محور شامل دارا بودن موقعیت عملی، واقعی بودن، مرتبط بودن با تجارب زندگی روزمره دانش آموزان و باز بودن داده شده، استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که میزان توجه و درگیری با چهار مولفه ریاضیات زمینه محور و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این مولفه ها کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول ریاضیات زمینه محور منطبق نیست.
واکاوی محدودیت های مشارکت والدین در مدارس متوسطه: مطالعه ای با رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویت فرهنگ مشارکت والدین در فرایندهای مدیریتی و تربیتی مدارس، از نشانه های نظام آموزشی کارآمد به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی محدودیت های مشارکت والدین در مدارس متوسطه انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با 18 نفر از والدین، مدیران ، معلمان و دانش آموزان در سطح 3 مدرسه از منطقه 6 تهران گردآوری شده و بر اساس راهبرد کُلایزی تحلیل و مقوله بندی شده است. راهبرد های اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، محدودیت های مشارکت والدین/ مدرسه را می توان در 3 مقوله کلی شامل عوامل مرتبط با مدرسه، عوامل مرتبط با والدین و عوامل مرتبط با نوجوانان معرفی نمود.
بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های تصویری بر توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های تصویری بر توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بوده است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی، 40 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مشغول به تحصیل در یک آموزشگاه در سال تحصیلی 97-1396 در شهر یاسوج به صورت داوطلب آزاد در این پژوهش شرکت کردند. مشارکت کنندگان با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و گروه آزمایشی برای 9 جلسه (هر هفته یک جلسه) با استفاده از روش آموزش بازنمایی محور تحت آموزش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در تحلیل محتوا از تکنیک آنتروپی شانون و در بخش نیمه آزمایشی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داده است، بیش ترین توجه برای توزیع و حضور مسائل کلامی به ترتیب به مسائل بازنمایی عریان، بازنمایی ضروری، بازنمایی کمک کننده و در نهایت به مسائل بازنمایی بی فایده شده است. همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین تمام مؤلفه های توانایی حل مسائل کلامی (05/0 P<) بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد؛ لذا آموزش بازنمایی های تصویری موجب افزایش توانایی حل مسائل کلامی ریاضی در دانش آموزان شده است. به علاوه نتایج نشان می دهد که استفاده از بازنمایی های تصویری در حل مسائل کلامی در طول زمان ثبات دارد؛ و نهایتاً نتایج مقایسه زوجی بازنمایی های متفاوت نشان می دهد اثرات بازنمایی های متفاوت یکسان نمی باشند.
تربیت اجتماعی و سیاسی به روایت کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
159 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تحلیل جایگاه ابعاد اجتماعی و سیاسی اهداف مصوب در کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران به روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کلیه کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی 96- 1395 بود که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش کتاب های مطالعات اجتماعی به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوا بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.
کاوش برنامه درسی اجرا شده دروس تربیتی؛ نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
75 - 112
حوزههای تخصصی:
دروس تربیتی از درس های مفید، کلیدی و ضروری دانشجویان دوره های تربیت معلم به خصوص آموزگاران دوره ابتدایی است، چنان چه محتوای این دروس متناسب با نیازهای حرفه ای معلمان تدوین شود، می تواند نقش مؤثری در بهبود عملکرد آنان داشته باشد. در همین راستا، هدف این مقاله، بررسی فرایند برنامه درسی اجرا شده دروس تربیتی کارشناسی پیوسته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بود تا از این رهگذر نقاط ضعف و قوت، شناسایی و اصلاحات لازم برای گروه تخصصی علوم تربیتی (آموزش ابتدایی) فراهم شود. این مطالعه با روش تحقیق کیفی انجام شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری (مبتنی بر روند استخراج متغیرها و شکل گیری نظریه) و بکارگیری رویکرد اشباع نظری، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 31 نفر از استادان دروس روان شناسی تربیتی، ارزشیابی از یادگیری و اصول و روش های تدریس و 12 گروه کانونی دانشجویان، انجام شد. اعتبار و روایی داده ها با استفاده از دو روش تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار به دست آمد. مراحل کار به روش گراندد تئوری (نظریه برخاسته از داده ها) که مشتمل بر پارادایم کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) است، تدوین و نتایج تحلیل شد. از داده های این تحقیق از مجموع سه درس، 628 کد اولیه و در نهایت پس از چندین بار تقلیل و ادغام جهت رسیدن به تراکم مفهومی، 503 کد اولیه از مصاحبه با مشارکت کنندگان به دست آمد و در مراحل بعدی تجزیه و تحلیل، طبقه اصلی به نام «کیفیت برنامه درسی اجرا شده» به دست آمد. انتخاب عنوان «کیفیت برنامه درسی اجرا شده» به این دلیل بود که می توانست بخش قابل توجهی از گوناگونی داده های به دست آمده را تبیین نماید. نتایج نشان داد مجموعه ای از عوامل اعم از ویژگی های شرایط علی، شرایط مداخله گر، زمینه، راهبردهای یاددهی- یادگیری، شیوه های ارزشیابی و پیامدهای حاصل از این عوامل بر کم و کیف پدیده و مقوله اصلی یا همان «کیفیت برنامه درسی اجرا شده» تأثیرگذار است. نتایج مختص این گروه است و تعمیم آن ها به سایر گروه ها باید با احتیاط صورت پذیرد.
بررسی برخی مؤلفه های برنامه درسی تربیت معنوی در چارچوب سنت گرایی سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
320 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی برخی مؤلفه های برنامه ی درسی تربیت معنوی بر مبنای سنت گرایی سید حسین نصر است. مؤلفه های مورد بررسی اصول، روش ها و محتواهای تربیت معنوی هستند. این پژوهش از نوع فلسفی است و با روش استنتاجی فرانکنا انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد برخی از اصول تربیت معنوی در منظومه ی فلسفی-عرفانی نصر عبارتند از: اصل پیروی از سنت که متضمن عمل به آداب شریعت و طریقت نیز می باشد، تبعیت از استاد، شکوفاسازی داشته های فطری، حجاب و غفلت زدایی، حضور اجتماعی فعال و کثرت طریقت ها که متضمن تساهل و تسامح در امر تربیت است. روش های تفکر، تأمل معنوی، مراقبه، هرمنوتیک معنوی، مطالعه ی سه کتاب وحی، انسان و طبیعت؛ مطالعه ی علوم سنتی، مشق نظری و عملی هنرهای سنتی، عمل به آداب روحانی، عمل های صالح مبتنی بر نیکی، تقوا، توبه و مجاهده ی درونی از روش های تربیتی استنتاج شده اند. محتوای تربیت معنوی نیز شامل سنت و مؤلفه های آن یعنی وحی های الهی، میراث تصوف، علوم سنتی، ادبیات سنتی، هنرهای سنتی، اسطوره و نماد است. رویکرد نصر به تربیت معنوی توجه بیش تری به زیبایی شناسی، اخلاق، حیطه ی عاطفی، عشق و جوهره ی دین دارد و متضمن تعلیم وتربیت کثرت گراست.
تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمان در «رویکرد یادگیری برای دانستن» و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق این رویکرد: مطالعه ای ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن می باشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحب نظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان می باشند. روش نمونه گیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند زنجیره ای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیت های حرفه ای مورد نیاز معلمان بود.یافته های کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافته های کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه شایستگی های فناورانه هنرجویان فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
31 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه شایستگی های فناورانه هنرجویان فنی و حرفه ای کل کشور انجام شده است. به منظور دستیابی به این هدف، ابتدا در بخش کیفی این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند، مؤلفه های شایستگی فناورانه از کتب، مقالات و اسناد شناسایی و با استفاده از نرم افزار Maxqda12 کد گذاری و پرسشنامه ای در زمینه شایستگی های فناورانه تهیه شد. در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای 375 نفری از هنرآموزان کل کشور انتخاب و ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه شایستگی های فناورانه با 150 سئوال اجرا شد. روش های به کار رفته برای تحلیل گویه ها (ضریب هولستی)، و برای رواسازی از روایی صوری، محتوایی (نظر خبرگان) و سازه (تحلیل عاملی) و برای اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) استفاده شد. در نتیجه ی این پژوهش، پنج عامل اصلی شناسایی شد که عبارتند از: شایستگی فنی و تکنیکی، فراشایستگی ها، توانمندسازها، شایستگی بازار کار و شایستگی های راهبردی (استراتژیک). اعتبار این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد. پرسشنامه نهایی با کمک نرم افزار SPSS19 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه نشان داد که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده است.
مطالعه ی پدیدارشناختی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی از برنامه درسی علوم تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
113 - 139
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز از برنامه درسی علوم تلفیقی انجام یافته است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش، تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها )16( نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش اسمیت بود. روایی پژوهش از نوع روایی درونی بود که آنالیز داده ها توسط دو نفر از نویسندگان مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار معلمان قرار گرفت، تا صحت داده ها و تفسیر از آن ها را تأیید کنند. برای افزایش پایایی، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام گرفت. از تحلیل داده ها، 16 مضمون فرعی استخراج شد و این مضامین به ترتیب در 5 مضمون اصلی (مفهوم شناسی تلفیق، اصول آموزشی تلفیق، اصول یادگیری تلفیق، آثار تلفیق در برنامه درسی، وضعیت تلفیق) طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق نشان داد برنامه درسی علوم تلفیقی از دیدگاه معلمان دارای مفهوم، اصول، آثار و وضعیت مختلفی است که نشانگر برداشت های آنان از مقوله ی برنامه درسی تلفیقی در عمل و کیفیت اجرای آن در نظام آموزشی است.
تحلیل محتوای آموزش سواد اقتصادی در پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل جدید در آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته، وارد کردن برنامه هایی برای تربیت اقتصادی و آموزش مفاهیم سواد اقتصادی به سیستم آموزشی در کنار آموزش مهارت های اولیه و ضروری است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش سواد اقتصادی در سیستم آموزشی ایران با استفاده از کتاب های درسی پایه ششم بوده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کمَی، جامعه و نمونه آماری شامل کلیه ی کتاب های درسی پایه ششم یعنی فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، آموزش قرآن، ریاضی، مطالعات اجتماعی، تفکر و پژوهش، کار و فناوری می باشد. پایایی با توجه به ضریب توافقی بدست آمد که برابر با 88/0 بود. یافته ها نشان داد که 42 مورد در کتاب های درسی به مؤلفه های سواد اقتصادی پرداخته اند که بیش ترین ضریب اهمیت با 296/0، مربوط به مؤلفه مصرف و کم ترین میزان فراوانی و ضریب اهمیت نیز مربوط به مؤلفه تورم، بیکاری و سرمایه گذاری است که صفر می باشد. همچنین بیش ترین فراوانی در کتاب مطالعات اجتماعی مشاهده گردید و سایر کتاب های درسی، چندان توجهی به بحث سواد اقتصادی نداشته اند. بر این اساس بازنگری محتوای درسی در راستای توانمند ساختن افراد جامعه در بخش اقتصاد، ضروری به نظر می رسد.