فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
بررسی وضعیت تکلیف شب در مقطع ابتدایی شهر تهران از نظر دانش آموزان ‘اولیا ومعلمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت تکلیف شب دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران صورت پذیرفت.از طریق مصاحبه وپرسشنامه با 1579 نفر دانش آموزان دختر وپسرابتدایی و1243 نفر از والدین و50 نفر از معلمان آنها‘اطلاعات وداده های مناسب درباره میزان ونوع تکلیف شب‘شرایط وچگونگی انجام آن‘ترجیح وعلاقه دانش آموزان به تکلیف خاص شب‘وآثار منفی احتمالی آن جمع آوری شد ومورد تحلیل وتفسیر قرار گرفت.نتایج تصویری نسبتاً جامع از وضعیت تکلیف شب ومیزان آگاهی والدین ومعلمان از نقش آن فراهم کرد.براساس تحلیل داده ها‘هرچند ضرورت وجود تکلیف شب رد نمیشود‘اما تجدید نظر و اصلاح چگونگی اجرا‘میزان ونوع آن الزامی است . بازنگری در ارزش ها وروشهای آموزش و پرورش ‘ وروشهای تربیت معلمان کارآزموده تأکید میشود.همچنین ایجاد شرایط مناسب و حتی تأسیس مراکز ویژة نظارتی برای انجام بهتر تکلیف شب دانش آموزان پیشنهاد شده است .
کتاب های درسی به عنوان منابع یادگیری
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله در پی آن است،که با تاکید بر ساختار کتابهای درسی، چند روش شاخص در یادگیری را از طریق مطالعات موردی بررسی کند. مطالعه موردی نویسنده بر روی چند کتاب درسی دانشجویان رشته مطالعات ادبی صورت گرفته است. وی در تحقیق پیش روی کوشیده است تا میزان موفقیت این کتابهای درسی را در بهکارگیری و عرضه چند مورد از مدلهای یادگیری بررسی کند و قوتها و کاستیهای آنها را هم نشان دهد. روشهای یادگیری هم، که نویسنده به آنها توجه کرده است، از نظریه یادگیری تجربی دیوید کُلب اخذ شده اند. بنا بر این نظریه، در یادگیری تجربی چهار روش «یادگیری ملموس»، «یادگیری انتزاعی»، «یادگیری بازاندیشانه» و«یادگیری فعال» وجود دارد. نویسنده این مقاله، با معرفی کردن و معیار قرار دادن این چهار روش، کوشیده است نتایج بررسی خود را عرضه کند.
مطالعه تحلیلی طراحی آموزشی دیوید مریل
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی و تبیین نظریه ها، اصول، و راهبردهای طراحی آموزشی مطرح شده، توسط دیوید مریل انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است، و به منظور درک عمیق تری از مباحث نظری طراحی آموزشی مریل صورت گرفته است. با جستجو در منابع مربوط، نظریه ها و رویکردهای طراحی مریل شامل نظریه نمایش اجزاء، اشیاء دانش، و راهبرد آموزشی تکلیف محور موردبررسی و تحلیل دقیق قرار گرفت. همچنین، اصول اولیه آموزش - اصول تجویزی که بر پایه تجربه یا تحقیق برای تسهیل اثربخشی آموزش شناسایی شده اند- مشخص گردید. افزون بر این، تلاش شد تا به دو سؤال محوری ""چه چیزی تدریس شود؟"" و ""چگونه تدریس شود؟"" که طراحی آموزشی نیازمند پاسخگویی بدان ها هست، پاسخ داده شود. جامعه آماری این پژوهش را مقاله ها و کتاب های نوشته شده توسط مریل تا سال 2012 تشکیل می دهد که تعداد آن ها 49 منبع است. محتوای این منابع به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و مورد تحلیل قرارگرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که یادگیرندگانی که در دوره های تکلیف محوری که از اصول اولیه بهره می برند، شرکت کرده اند رضایت و علاقه بیشتری را در مورد دوره نشان داده اند و درواقع عملکرد بهتری نسبت به دوره های سنتی داشته اند. در پایان اعتقاد بر این است که اثربخشی، کارایی، و گیرایی یک محصول یا دوره آموزشی خاص، تابع میزان به کارگیری این نظریه ها، راهبردها، و اصول طراحی آموزشی می باشد.
ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه (اصفهان)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه در اصفهان انجام گرفته است. جامعه آماری با حجم نمونه یکسان و تعداد کل دبیران 64 نفر است. تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. برای سنجش روایی سؤالات پرسشنامه از نظر کارشناسان مربوط و برای سنجش پایایی از فرمول آلفای کرانباخ استفاده شده که ضریب آن 88/0 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و انحراف معیار) همراه با نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که زمان تعیین شده برای تدریس، تناسب فعالیتها و خودآزمایی های کتاب با متن کتاب کمتر از حد متوسط است و در تدوین محتوای کتاب به توان ذهنی و فکری فراگیران، میزان تقویت خودارزیابی دانش آموزان، نیازهای روزمره دانش آموزان و ارتباط عمودی مطالب کتاب کمتر از سطح متوسط توجه شده است.
جایگاه دستور در نظریه ها و برنامه های زبانِ دوم آموزی؛ در جستجوی طرحی برای آموزش دستورِ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تکوین برنامه های درسی و روش های آموزش زبان دوم/خارجی نشان می دهد آموزش دستور همواره یکی از مباحث جدّی و چالش برانگیز برای برنامه ریزان و مدرسان زبان بوده است. در برخی از برنامه های درسی، دستور محور آموزش بوده و محتوای اصلی تلقی شده است؛ درحالی که در برخی دیگر، دستور به کلی کنار نهاده شده و معنا، محور برنامه های آموزش زبان بوده است. مطالعه پیشین برنامه ها و شیوه های آموزش زبان دوم/خارجی حاکی از شکل گیری سه رویکرد درباره آموزش دستور است. رویکرد اول، که عمدتاً در برنامة درسی دستوری یا ساخت گرا تجلی یافته است، دستور را محتوای اصلی برنامة درسی دانسته و آن را چهارچوب و قالب سازمان دهندة برنامة زبان آموزی در نظر می گیرد. این رویکرد بر تمرکز آشکار بر دستور و آموزش مستقیم آن تأکید داشته و اوج رواج آن دورة ساختگرایی، یعنی اواسط قرن بیستم تا دهة هفتاد این قرن، بوده است. رویکرد دوم، که نقطة مقابل رویکرد تمرکز بر دستور است، بر معنا و نقش های زبانی تأکید دارد. در این رویکرد، آموزش دستور به کلی کنار نهاده شده و تبادل معنا محور اصلی برنامة زبان آموزی است. این رویکرد نیز در اواخر دهة هفتاد قرن بیستم مطرح و در دو دهة پایانی این قرن به اوج اعتبار خود رسید. رویکرد سوم، با اتخاذ موضعی بینابین بر آموزش دستور در کنار معنا و در رابطة فرایندی تأکید دارد. این رویکرد نیز در اواخر قرن گذشته مطرح شد و عمدتاَ در الگوی آموزشی تکلیف محور مطرح گردیده است. شواهد مختلف حاکی از آن است که اتخاذ رویکردهای مختلف دربارة آموزش دستور ناشی از تعاریف متفاوتی است که برای این بخش از زبان ارائه شده است. این تعاریف شامل دستور ذهنی، دستور زبان شناختی، دستور توصیفی، دستور معیار، دستورِ معلم و دستور آموزشی است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان، کدام دستور را باید آموزش داد و کدام یک از سه رویکردِ فوق برای دستیابی به این هدف مناسب تر است. برای این منظور، ابتدا سیر تکوین دیدگاه های آموزش زبان بررسی خواهد شد. سپس، بازتاب این دیدگاه ها در برنامه های درسیِ آموزش زبان مورد بحث قرار خواهد گرفت. در ادامه، دستور آموزشی و ویژگی های آن بحث خواهد شد. در بخش پایانی نیز تلاش خواهد شد تا متناسب با اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی، الگویی برای تدوین محتوای دستوری و آموزش دستور زبان فارسی پیشنهاد گردد.
یک کودکستان و مرکز آموزش پیش دبستانی موفق چه ویژگی هایی دارد؟
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی بود
روش: بدین منظور 60 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل (هر یک 30نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفتند و از پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبرد مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، خودکنترلی، طلب حمایت اجتماعی، اجتنابی و ارزیابی مجدد مثبت والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است اما آموزش مهارت حل مسئله بر راهبرد پذیرش مسئولیت و حل مسئله برنامه ریزی شده والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار نیست.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های حل مسئله بر تغییر برخی از راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است.
طراحی یک مدل برای نهادینه کردن آینده پژوهی در دانشگاه آزاد اسلامی
حوزههای تخصصی:
مشکلات رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: داشتن ارتباطات اجتماعی مناسب از مهم ترین مؤلفه های شخصیت سالم است. همه نظریه ها و مکاتب روان شناسی درباره اهمیت ارتباطات اجتماعی بحث کرده اند. دلبستگی یکی از برجسته ترین مفاهیم روان شناسی معاصر است که به فرایند شکل گیری پیوندهای عاطفی اشاره دارد. روابط کودک با مراقبان در سال های نخستین زندگی به تشکیل الگوهای روانی ویژه ای منجر می شود که مبنای روابط بین فردی در بزرگسالی است.
نتیجه گیری: مشکلات بینایی با محدود و دگرگون کردن دامنه تجربه های کودکان بر روی توانایی حرکت به اطراف، میزان کنترل محیط و ارتباط با آن، رشد شناختی و عاطفی این گروه تأثیر منفی می گذارد، بنابراین فقدان فرصت برای تجربه کامل در محیط، می تواند رشد شخصی و اجتماعی کودک با آسیب بینایی را با کاستی هایی رو به رو کند و به احساس بی کفایتی، وابستگی، عزت نفس پایین و سرانجام به مشکلات رشد اجتماعی، عاطفی و فردی منجر گردد. در این مقاله تلاش شده است تا با مروری بر ادبیات حوزه نابینایی، چگونگی رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی بررسی شود.
" عوامل موثر بر نگرش معلمان ویژه و عادی نسبت به دانش آموزان عقب مانده ذهنی و یکپارچه سازی آموزشی آنان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکی از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت برنامه های یکپارچه سازی آموزشی دانش آموزان عقب مانده ذهنی در مدارس عادی نگرش مثبت معلمان است. از این رو، در این پژوهش عوامل موثر بر نگرش 495 معلم از دبستانهای عادی و استثنایی (247 معلم عادی و 248 معلم ویژه) در شهر تهران مورد مقایسه قرار گرفت. در پژوهش حاضر، به منظور سنجش نگرش معلمان مورد مطالعه نسبت به دانش آموزان عقب مانده ذهنی و یکپارچه سازی آموزشی آنان، پس از اعمال انطباقهای ضروری، از مقیاس نگرش به پژوه (1992) استفاده شد. در این مطالعه میزان تماس اجتماعی، جنسیت، سن، گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت، پایه تدریس، میزان اطلاعات، سطح تحصیلات و سابقه تدریس به عنوان متغیرهای مستقل و نگرش معلمان نسبت به دانش آموزان عقب مانده ذهنی و یکپارچه سازی آموزشی آنان به عنوان متغیر وابسته محسوب می شد. نتایج به دست آمده نشان داد:
الف) نگرش معلمان ویژه (استثنایی) نسبت به دانش آموزان عقب مانده ذهنی و یکپارچه سازی آموزشی آنان از نگرش معلمان عادی مثبت تر است.
ب) آن گروه از معلمان استثنایی و عادی زن و جوان که با کودکان عقب مانده ذهنی تماس اجتماعی بیشتر داشته اند، درباره آنان اطلاعات درست بیشتر داشته اند، از سطح تحصیلات بالاتر برخوردار بوده اند و دوره آموزشی درباره آنان گذرانیده اند، نگرش مثبت تر ابراز کرده اند.
"
راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی در واحدهای آموزشی، از دیدگاه مدیران، معاونان و معلمان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی در سازمانهای آموزشی به روش پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه مدیران، معاونان و معلمان واحدهای آموزشی شهر تهران، در سال تحصیلی 84 ـ83 به تعداد 95905 نفر و نمونه آماری 1094 نفر با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته دارای 26 سؤال پنج گزینه ای با استفاده از مقیاس لیکرت تهیه گردید. روایی پرسشنامه را 20 نفر از صاحب نظران بررسی و پایایی آن هم از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و ضریب پایایی 87/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد پاسخ آزمودنی ها و میانگین) استفاده شده است. در بخش آمار استنباطی با توجه به اینکه مقیاس اندازه گیری پرسشنامه رتبه ای است، برای آزمون هر یک از سؤالات پرسشنامه، به صورت جداگانه از آزمون خی دو استفاده شده و با ادغام سؤالات مربوط به هر یک از فرضیه های تحقیق (سؤالات پژوهش)، امکان ارتقای مقیاس اندازه گیری به سطح فاصله ای را فراهم نمود. بنابراین برای مقایسه نظر مدیران، معاونان و معلمان دوره های تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که مهمترین راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی در سازمانهای آموزشی عبارت اند از: 1) در بعد بسترسازی نظام مشارکت، شامل آگاهی و اطلاع کارکنان از مفاهیم، فلسفه و اهداف نظام مشارکت، تشویق و ترغیب کارکنان به وارد شدن به نظام مشارکت از سوی مدیران، ایجاد و توسعه اعتماد بین مدیریت و کارکنان 2) در بعد نظام دهی به مشارکت، شامل تدوین ضوابط و آیین نامه اجرایی نظام مشارکت واحدهای آموزشی. ارائه آموزش های لازم برای مجریان و دست اندرکاران نظام مشارکت 3) در بعد تکامل تدریجی نظام مشارکت، شامل شروع داوطلبانه نظام مشارکت، شروع نظام مشارکت از پیشنهادها به عنوان ساده ترین شکل مشارکت داوطلبانه، احیای حس خودباوری و اعتماد به نفس در کارکنان و... 4) در بعد اداره نظام مشارکت، شامل داشتن اختیارات کافی مدیران برای جلب مشارکت معلمان، شفاف و روشن بودن فرایند تصمیم گیری در واحدهای آموزشی، برقراری روابط حسنه بین مدیران و کارکنان و معلمان و...
مقایسه روش تدریس فعال و سنتی در پیشرفت درس علوم و میزان خلاقیت دانش آموزان سوم راهنمایی شهرستان کرج در سال تحصیلی 87-1386
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه روش های تدریس فعال و سنتی تدریس در پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهرستان کرج در سال تحصیلی 87-86 13انجام گرفته است.تحقیق حاضر از نظر روش از نوع پس رویدادی (علی مقایسه ای) است.ابزار جمع آوری اطلاعات مشاهده نمرات مستمر و نمرات پایان ترم درس علوم تجربی،چک لیست مشاهده روش تدریس معلم و پرسشنامه استاندارد خلاقیت بوده است.بدین منظور پس از تعیین نوع روش تدریس معلمان (فعال و سنتی )12 کلاس که از لحاظ جمعیت شناختی مشابهت داشتند به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق ( 6 کلاس فعال،6 کلاس سنتی) انتخاب شدند در این تحقیق از آزمون t مستقل ، همبستگی پیرسون و همبستگی دو رشته ای نقطه ای برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان دادکه:
1-بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دو روش فعال و سنتی تفاوت معنی داری وجود دارد .
2-بین خلاقیت دانش آموزان در دو روش فعال و سنتی تفاوت معنی داری وجود دارد.
3- بین پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد .
4- بین روش تدریس با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد .
مقایسه کارایی دوره یادگیری ترکیبی با دوره های یادگیری الکترونیکی و حضوری در درس ریاضی در میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش مقایسه کارایی دوره یادگیری ترکیبی با دوره های یادگیری الکترونیکی و حضوری در درس ریاضی در میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان های شهرستان اردبیل بود. در این پژوهش از روش آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستان های استان اردبیل تشکیل می دادند که از میان آن ها150 نفر به عنوان نمونه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شدند. دانش آموزان در این پژوهش در سه گروه با سه روش مختلف یادگیری یعنی دوره های یادگیری ترکیبی، حضوری و الکترونیکی در درس ریاضی آموزش دیدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته در درس ریاضی بود که به دو شیوه الکترونیکی و چاپی تهیه شده بود ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مذکور 88 /. بود. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یک طرفه ) تحلیل شد و نتایج نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزانی که در دوره های ترکیبی درس ریاضی شرکت کرده بودند از دانش آموزانی که در دوره های صرفاً الکترونیکی و صرفاً حضوری در درس ریاضی شرکت کرده بودند بیشتر است.