فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی و بینایی در مدارس تلفیقی و استثنایی استان قزوین است. روش: در پژوهش پس رویدادی حاضر، از بین دانش آموزان استثنایی، کلیه دانش آموزان طرح تلفیق (85 نفر) انتخاب و از دانش آموزان استثنایی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی (1376 نفر) نیز تعداد 115 نفر از آنهایی که بیشترین شباهت را باتوجه به متغیرهای کنترل مثل سن، جنس، پایه تحصیل و نوع معلولیت داشتند به عنوان گروه همتا شده با دانش آموزان تلفیقی انتخاب شدند. برای ارزیابی مهارتهای اجتمایی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1990) فرم ویژه ارزیابی توسط معلم استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره مهارتهای اجتمایی و همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشغول به تحصیل درمدارس استثنایی و مدارس عادی (تلفیقی) تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مقایسه دو گروه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر ناشنوا در موقعیت تلفیقی و استتثنایی وجود دارد. و این تفاوت نشان می دهد که دختران از نظر مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری کسب کرده اند. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که تلفیق دانش آموزان استثنایی در مدارس عادی این استان تاثیری در جهت افزایش مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ندارد و باید همراه با این اقدام به عوامل موثر در تلفیق دانش آموزان نیز توجه شود.
" اثربخشی بازی درمانی به شیوه رفتاری شناختی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی به شیوه شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان 7 تا 9 ساله ی پسر است. به این منظور، پنج کودک پسر 7 تا 9 ساله، به شیوه ی غیر تصادفی و هدفمند ، انتخاب شدند. بازی درمانی با رویکرد cbpt طی ده جلسه ی انفرادی و گروهی و هفته ای دو بار در محل اقامت آنها انجام شد.
سه شیوه برای برنامه ریزی کلاس های چند پایه
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع، پیامدهای جسمانی و روانی- اجتماعی بسیاری برای بیماران دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو صورت گرفت.
روش: بیست نفر بیمار مبتلا به تشنج مزمن و پاسخ ضعیف به دارو، به تصادف در دو گروه آزمایش (ده نفر) و گواه (ده نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی- رفتاری طی هشت جلسه هفتگی با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش تکنیکهای رفتاری برای گروه آزمایش به کار گرفته شد. مقیاس کیفیت زندگی در صرع به عنوانِ پیش آزمون، پس آزمون و در مرحله پیگیری برای هر دو گروه به کار برده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل ها نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است.
نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری با تمرکز بر نگرش های ناکارآمد ویژه بیماری صرع، به عنوان یکدرمان مکمل در زمینه بهبود کیفیت زندگی این بیماران، دارای کارایی قابل ملاحظه ای می باشد.
تصویرسازی دیداری و حرکتی دانش آموزان نابینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ، مقایسه تصویرسازی دیداری و حرکتی دانش آموزان پسر نابینای مقطع راهنمایی با دانش آموزان عادی شهر تهران در این مقطع است. روش: در پژوهش پس رویدادی حاضر 60 نفر حضور داشتند، که از این تعداد30 نفر دانش آموز نابینای مادرزادی بودند و 30 نفر دیگر ازبین دانش آموزان عادی انتخاب شدند.نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان مدارس عادی و به صورت تصادفی از مدارس نابینایان شهر تهران صورت گرفت. در این پژوهش از دو پرسشنامه ارزیابی تصویرسازی حرکتی(VMIQ) و پرسشنامه ارزیابی تصویرسازی دیداری(VVIQ) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری tمستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموزان نابینا به لحاظ تصویرسازی دیداری در سطح پایین تر از گروه عادی عمل کردند و تفاوت بین آنها معنادار بود.بین دو گروه از لحاظ تصویرسازی حرکتی تفاوت معناداری وجود نداشت و هر دو گروه تقریباً در یک سطح عمل کردند. نتیجه گیری: در افراد نابینا نیز تصویرسازی دیداری و حرکتی وجود دارد، اما آنها عملکرد ضعیف تری در تصویرسازی دیداری نسبت به افراد عادی دارند.
اثربخشی آموزش حل مساله گروهی بر مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش شیوه حل مساله گروهی بر مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با آسیب بینایی انجام شده است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان دختر و پسر با آسیب بینایی مقطع راهنمایی مرکز ابابصیر اصفهان در سال تحصیلی 1387-1386 تشکیل می داد. نمونه پژوهش 20 نفر از دانش آموزان با آسیب بینایی این مرکز بودند که به شیوه تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه حل مساله هپنر و فرم معلم پرسشنامه مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت بود. از هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و گروههای آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش حل مساله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش شیوه حل مساله گروهی،مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با آسیب بینایی را به طور معناداری افزایش می دهد (p=0.0001) و باعث کاهش مشکلات رفتاری برون زاد می شود (p=0.0001) و این آثار تا یک ماه پس از جلسات آموزشی تداوم داشته است (p=0.0001). نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که شرکت دانش آموزان با آسیب بینایی در جلسات آموزشی حل مساله، میزان مهارتهای اجتماعی آنان را افزایش و مشکلات رفتاری آنان را کاهش می دهد .
آموزش دانش آموزان عقب مانده ی ذهنی در کلاسهای عادی
حوزههای تخصصی:
شناسایی برخی از بدفهمی های دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس مطالعه تیمز 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
127 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بدفهمی های دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس نتایج مطالعه تیمز 2015 انجام شد. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 94-93، تعداد آن ها 1158887 نفر بوده است که 8035 دانش آموز با روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای دومرحله ای به عنوان نمونه مطالعه تیمز 2015 انتخاب شده اند. بر اساس بررسی پیشینه نظری، سه بدفهمی در حوزه علوم زمین، سه بدفهمی در حوزه علوم فیزیک و چهار بدفهمی در حوزه علوم زیستی جزء بدفهمی های رایج دانش آموزان دوره ابتدایی در درس علوم تجربی شناسایی شدند که امکان بررسی آنان با پاسخ دانش آموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2015 وجود داشت. این بدفهمی ها شامل؛ تغییر شدت نور به دلیل کم وزیاد شدن فاصله زمین با خورشید، گردش خورشید به دور زمین، ثابت ماندن وضعیت ماه و یکسان بودن شدت نور آن (حوزه علوم زمین)، لامپ به عنوان منبع تولید انرژی الکتریکی و پلاستیک به عنوان بهترین هادی گرما (حوزه علوم فیزیکی)، خوردن غذا توسط تمامی موجودات زنده و در نظر گرفتن درخت به عنوان موجود غیرزنده در دانش آموزان ایرانی (علوم زیستی)، تأیید شدند. با توجه به نتایج به دست آمده در حوزه علوم زمین، مبنی بر اینکه هر سه بدفهمی شناسایی شده در دانش آموزان وجود دارند، توجه به آموزش اثربخش مفاهیم نجومی و اصلاح بدفهمی های موجود را بیش ازپیش اهمیت می یابد. همچنین در حوزه علوم فیزیکی شدت بالا بدفهمی به دست آمده در مورد رسانای گرمایی نشان دهنده تأکید بیشتر به این بخش بود.
بررسی مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام در دانش آموزان دختر گوشه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام دانش آموزان دختر گوشه گیر و عادی بوده است. روش: این پژوهش، علی - مقایسه ای است و با روش پرسشنامه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر دوره متوسطه منطقه یک شهر اردبیل بودند که از میان آنها، 725 نفر انتخاب شدند و به مولفه گوشه گیری پرسشنامه وودورث پاسخ دادند که 50 نفر از آنها گوشه گیر تشخیص داده شدند. از میان این50 نفر،20 دانش آموز گوشه گیر به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین 20 دانش آموز دیگر که گوشه گیر نبودند، از میان دانش آموزان همان کلاسها انتخاب و همتاسازی شدند. این همتاسازی از نظر سن،جنس و تحصیلات صورت گرفت. از هر دو گروه خواسته شد «مقیاس تحمل ابهام» و «پرسشنامه شیوه های مقابله ای» را تکمیل کنند. داده های جمع آوری شده از این پرسشنامه ها با استفاده از آزمون t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان عادی و گوشه گیر در مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام تفاوت وجود دارد و نیز یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که راهبردهای مقابله ای استفاده شده از سوی دانش آموزان عادی، بیشتر مساله مدار، شناختی و رفتاری است. در حالی که این راهبردها در دانش آموزان گوشه گیر بیشتر هیجان مدار و اجتنابی است. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقیق نشان می دهد که دانش آموزان گوشه گیر در مقیاس تحمل ابهام نمره پایین و در راهبردهای مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار نمرات بالایی دارند، با بررسی این راهبردها می توان دانش آموزان گوشه گیر را تشخیص داد و اقدامات لازم را برای پیشگیری از گوشه گیری و کمک به درمان آنها انجام داد.
اقدام پژوهی درباره مدیریت کلاس درس قبل و پس از کرونا
منبع:
مطالعات کارورزی در تربیت معلم سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
99 - 118
حوزههای تخصصی:
کارورزی حلقه پیوند همه چیز در تربیت معلم و اقدام پژوهی ابزاری برای تفکر و بهبود حین عمل است. کلاس درس خط مقدم جبهه تعلیم و تربیت است و تحقق رسالت آموزش توسط معلم باوجود مدیریت کلاسی مطلوب امکان پذیر است. این پژوهش در کارورزی، به روش اقدام پژوهی، باهدف بررسی و بهبود مدیریت کلاس برای رسیدن به اهداف یاددهی-یادگیری انجام شد. کارورز دانشگاه فرهنگیان، (تسهیل کننده درجه دوم) مشاهدات 20 جلسه کارورزی شامل 80 ساعت تعامل و ارتباط معلم و شاگردان در کلاس دوم ابتدایی، در محیط حقیقی و مجازی را به صورت دقیق و نکته سنج و با رعایت حقوق و محرمانه بودن اطلاعات که منجر به ترسیم نیم رخ کلاس شد را روایت کرد. این پژوهش شامل زنجیره ای از چرخه مارپیچی شناسایی و تبیین مسئله، برنامه ریزی و طراحی فعالیت ها، عمل، مشاهده، تفکر و بازطراحی مجدد به قصد حل مسئله انجام شد. یافته ها نشان داد، در فضای حقیقی و مجازی با اجرای روش ها و راهکارها ی متناسب، می توان کلاس را به نحو مطلوب مدیریت کرد.
هوشمندسازی مدرسه در ایران از سیاستگذاری تا عمل:مطالعه موردی چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی ماهیت و چگونگی عملیاتی شدن یکی از سیاست های اخیر وزارت آموزش و پرورش با نام هوشمندسازی مدارس است. به این منظور با روش مطالعه موردی که به واکاوی عمیق یک پدیده در یک یا چند مورد می پردازد، چهار مدرسه که در شهر تهران از نظر آموزش و پرورش جزو مدارس هوشمند محسوب می شدند با نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. به منظور پاسخ به پرسش های این پژوهش که از جنس چگونگی پدیده هستند از روشهای متعارف تولید داده درپژوهشهای کیفی یعنی مشاهده میان مدت، مصاحبه مردم نگارانه و پرسشنامه باز استفاده شد و با تکنیکهای مقایسه مداوم، کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این تحقیق تحت دو مضمون کلیِ عوامل ساختاری و فرآیندی یک مدرسه هوشمند بازنمایی شده اند. عوامل ساختاری ناظر بر مضامینی است همچون تعداد رایانه در مدرسه، تعداد و نوع نرم افزارهای موجود و میزان استفاده، سواد رایانه ای معلم و دروسی که بیشتر در آنها از رایانه استفاده می گردد و عوامل فرآیندی ناظر بر مضامینی همچون تعامل معلم و دانش آموز در کنشهای پداگوژیک آنها، تعامل میان دانش آموزان، تعامل معلم با همکاران و با مدیر مدرسه است. داده ها ی این پژوهش نشان داده است که فاصله ای قابل ملاحظه میان تلقی اسناد سیاست گذاری از مدارس هوشمند و آنچه به واقع در حال اتفاق افتادن است، وجود دارد. این شکاف به ویژه در خصوص عوامل فرآیندی چشمگیر است.
مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و نوجوانان دارای کم توانی ذهنی آموزش پذیر
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و کم توان ذهنی آمـــــوزش پذیر می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان عادی و کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس راهنمایی شهر تهران در سال 86 ـ1385 است که 250 نفر از طریق نمونه گیری چندمرحلـه ای انتخاب شدند که شامل 132 دانش آموز عادی (64 دختر و 68 پسر) و 118 دانش آموز کم توان ذهنی(57 دختر و 61 پسر) می باشد. میانگین سن گروه عادی 14 سال با انحراف معیار 83/0 و گروه کم توان ذهنی 8/16 با انحراف معیار 58/0 می باشـد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی و آزمون دلبستگی کولینز و رید می باشد که ضریب اعتبار آن برای هر یک از سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب 81/0، 78/0 و 85/0 می باشد به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعـات از تحلیل واریانس دو راهه استفـاده شـده است. نتایج نشـان داد که در بین دانش آموزان عادی (دختر ـ پسر) میزان سبک دلبستگی ایمن بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی است (001/0P<) میزان سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا در دانش آموزان کم توان ذهنی (دختر ـ پسر) بیشتر از دانش آموزان عادی است (001/0P<). همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد که صرف نظر از عامل هوشی آزمودنی ها، در آزمودنی هایی که سبک دلبستگی آنها ایمن نمی باشد، سبک دلبستگی اجتنابی در پسران و سبک دلبستگی دوسوگرا در دختران بیشتر است (001/0P<).
بهداشت فردی دانش آموزان
منبع:
پیوند ۱۳۸۰ شماره ۲۶۹
حوزههای تخصصی:
برنامه های درسی تربیت شهروندی: اولویتی پنهان برای نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز سنجی مدیران آموزشی مدارس متوسطه استان هرمزگان در زمینه مهارت های فنی، انسانی و ادارکی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه استان هرمزگان را بررسی کرده است. جامعه آماری تحقیق 394 مدیر که شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه استان هرمزگان بودند. نمونه تحقیق شامل 100 مدیر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. نتایج نشان دادند که مدیران در هر سه زمینه مهارت های فنی، انسانی و ادراکی اعلام نموده اند که به آموزش نیاز دارند. بر مبنای نتایج به دست آمده، بیشترین میزان نیاز در زمینه مهارت های فنی مربوط به آشنایی با پایگاه های اطلاعاتی مدیران می باشد. بیشترین میزان نیاز در زمینه مهارت ادراکی نیز شناسایی موانع، محدودیت ها و کاستی های موجود در زمینه مدیریت در آموزشگاه گزارش شده است.
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت.
روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی – مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0> P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش درنمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.