فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه در سرتاسر جهان بر اهمیت پژوهش برای توسعه آموزش و تلاش برای ایجاد و گسترش توانمندسازی پژوهشی در دانش آموزان ، تمرکز می کنند و نقش پژوهش را به عنوان یک فعالیت اصلی برای ترویج آموزش و یادگیری یا فرایند تدریس تحقیقاتی، از جمله توسعه شایستگی تحصیلی در مدرسه، تطبیق می دهند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان است. حوزه پژوهش، در برگیرنده صاحب نظران دارای تألیفات و سوابق پژوهشی مرتبط با حوزه توانمندسازی پژوهشی بود. برای تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار اصلی پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود، پس از 20 مصاحبه، داده ها به اشباع نظری رسید. داده های استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و استخراج مضمون های اصلی و فرعی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عوامل شخصیتی، عوامل ذاتی، اجتماعی و مهارت های اکتسابی (فراشناختی، تفکر انتقادی و فناوری اطلاعات) از جمله عواملی هستند که در توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان موثر هستند. شناسایی تنگناهای موجود در سیستم آموزشی از گام های مهم پیشرفت در توانمندسازی پژوهشی است. وجود امکانات و فرصتهای آموزشی و پژوهشی می تواند شرایط لازم را برای افزایش توانمندسازی پژوهشی تسهیل کند. به این ترتیب که وجود ظرفیتها و امکانات مناسب آموزشی و پژوهشی به واسطه امکان تفکر خلاق و انگیزه، توانمند سازی پژوهشی را ارتقا می دهد.
اعتباریابی عوامل مؤثر بر مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت ترومای سازمانی یک بحران بهداشت عمومی نادیده گرفته شده است در حالی که به نظر میرسد موضوع بسیار مهمی باشد که باید به درستی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی عوامل مؤثر بر مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر راهبرد کمی و از نظر تکنیک توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 375 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته (1401) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از شبکه عصبی مصنوعی با روش پرسپترون چند لایه (MLP) با استفاده از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. یافته ها نشان داد مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 21 گره و یک لایه پنهان با 9 گره است که توانمندسازی روانشناختی بیشترین تأثیر و ایمن سازی روانی کمترین ضریب اهمیت را در مدیریت ترومای سازمانی را در بر می گیرد. با توجه به بررسی های صورت گرفته، بحران های روانشناختی در سازمان ها به یک تجربه رایج برای مدیران و کارکنان در سراسر جهان تبدیل شده است. برخی از این بحران ها نشانه هایی از تجربه آسیب زا را نشان می دهند. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر میرسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز می دهد که منجر به رفتار نارکارآمد در سازمان می شود.
بررسی و تحلیل جایگاه رویکرد فرارشته ای STEM در برنامه آموزشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۵۵-۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل جایگاه رویکرد فرارشته ای STEM در برنامه آموزشی مدارس بود. روش پژوهش"تحلیل مفهومی"است که ناظر بر فراهم آوردن تبیین روشن از معنای یک مفهوم به واسطه توضیح دقیق ارتباطات آن با سایر مفاهیم ا ست. رویکرد فرارشته ای STEM یک برنامه درسی راهبردی در یادگیری است که موانع سنتی بین چهار رشته علمی را برطرف می کند و آن ها را با تجارب یادگیری موشکافانه، مرتبط و مبتنی بر دنیای واقعی تلفیق می کند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان این چنین بیان داشت که چشم انداز و برنامه رویکرد فرارشته ای STEM نشان دهنده این است که به چه شیوه ای چهارچوب STEM تنظیم می شود، چه عملکرد و آموزش هایی را ارتقا خواهد داد، چطور از معلم ها انتظار می رود که با یکدیگر مشارکت و کار کنند تا برنامه تحصیلی خود را برنامه ریزی کنند، چطور معلمان برای یادگیری پشتیبانی می شوند تا بتوانند برنامه های آموزشی خود را با ارتباطات، جامعه و صنعت پوشش دهند. نتیجه این پژوهش نشان داد که رویکرد جامع از آموزش STEM می تواند با حمایت و پوشش عناصر درگیر، یک آموزش مداوم و اثر بخش از STEM را در مدارس حاکم کند اما دستیابی به آن مستلزم برنامه ریزی دقیق و هم یاری عوامل آموزش است. در همین راستا باید ترویج فرهنگ خرد جمعی در تدارک برنامه های آموزشی برای معلمان و توجه به ذهنیت معلمان و متغیرهای برونزا در آموزش به صورت ویژ مورد توجه قرار گیرد.
بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام: نقش واسطه ای سبک های عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴
90 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام: نقش واسطه ای سبک های عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه یاسوج بوده و حجم گروه نمونه با توجه به جدول مورگان و کرجسی برابر با 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس تعیین شد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش بوت استراپ و معادلات ساختاری استفاده شد. ابزارهای سنجش در این تحقیق، شامل چهار مقیاس گرایش به تفکر انتقادی استنویچ و وست (2007)، نیاز برای شناخت کاسیوپو، پتی و کائو (1984)، مدارا با ابهام هرمن و همکاران (2010) و سبک های پردازش اطلاعات اصلاح شده 20 آیتمی اپستاین (1998) بودند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام وجود دارد؛ نیز گرایش به تفکر انتقادی، تنها با سبک پردازش شهودی و نیاز برای شناخت، با هر دو سبک عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات، رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین تنها سبک پردازش شهودی، نقش واسطه ای در رابطه ی بین گرایش به تفکر انتقادی و با مدارا با ابهام؛ و هر دو سبک پردازش عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات، نقش واسطه ای در رابطه ی بین نیاز برای شناخت و مدارا با ابهام را در این پژوهش ایفا می کنند. که این را می توان به شرایط اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی و نوع شرایط حاکم بر آموزش جامعه ما مربوط دانست. براساس نتایج این پژوهش، تجدید نظر در نظام آموزشی مدارس و دانشگاه ها، می تواند به افزایش گرایش به تفکر انتقادی، نیاز به شناخت و سبک های پردازش اطلاعات و در نهایت به مدارا با ابهام دانش آموزان و دانشجویان، کمک کند.
بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با استرس شغلی و خودکارآمدی شغلی آموزگاران ابتدایی ناحیه 2 کرمان
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به اهمیت توجه به مشکلات شغلی از جمله استرس و خودکارآمدی شغلی و نقش طرحواره های ناسازگار اولیه(EMS) در محیط شغلی، در این مطالعه به بررسی نقش طرحواره های ایثار، اطاعت، بازداری هیجانی و معیارهای سخت گیرانه با استرس و خودکارآمدی شغلی معلمان پرداخته شد. روش : به این منظور پرسشنامه های خودکارآمدی معلم بندورا(۱۹۹۷)، استرس شغلی کاهن و همکاران(1964) و سوالات مرتبط پرسشنامه طرحواره های یانگ (1994) مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل آموزگاران ابتدایی شاغل در سال تحصیلی 1400-1401 در ناحیه 2 کرمان بودند که براساس جدول مورگان تعداد 201 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه در فضای آماری spss22 مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که استرس شغلی با خودکارآمدی رابطه منفی و معناداری دارد و نتایج رگرسیون نیز تائید کننده رابطه استرس شغلی و خودکارآمدی بود. طرحواره های ناسازگار اولیه ی اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی و معیارهای سختگیرانه با افزایش استرس شغلی و کاهش خودکارآمدی شغلی مرتبط هستند و حتی می توانند نقش پیش بین برای این دو متغیر داشته باشند. نتیجه گیری: از این رو با توجه به تاثیرات منفی طرحواره های ناسازگار اولیه در تمام ابعاد زندگی فرد و از طرفی اهمیت نقش و تاثیرگذاری معلم در تعلیم و تربیت دانش آموزان به خصوص در دوران ابتدایی ضرورت دارد که به تعدیل طرحواره ها در معلمان پرداخته شود تا هم استرس شغلی آنها کاهش یابد و هم اینکه خودکارآمدی شغلی آنها در امر آموزش افزایش یابد.
بررسی اثر بخشی آموزش درمان پذیرش و تعهد بر استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره دوم متوسطه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی بسته آموزشی درمان پذیرش و تعهد بر استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، همه ی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای و با غربالگری آزمون استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی نوجوانان تعداد 30 نفرکه در این آزمون نمره آنان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند.گروه آزمایش مداخله آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی 8 جلسه 90دقیقه ای دریافت کردند.ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پرسشنامه بود که شامل پرسشنامه های استرس تحصیلی ASQ و اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A)است.داده های گردآوری شده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کواریانس چند متغیره(MANCOVA) و تک متغیره (ANCOVA) تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحلیل کواریانس نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان موثر است. بنابراین، براساس نتایج این پژوهش، برگزاری دوره های آموزشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به منظور کاهش استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی توصیه می شود.
تبیین ویژگی های برنامه درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی ها و مولفه های برنامه ی درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم انجام شده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی است. قلمرو پژوهش شامل منابع علمی معتبر (اسناد، کتب و مقالات) در زمینه برنامه درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم در طی سال های 2016 تا 2021 می باشد. از میان 25 منبع شناسایی شده، تعداد 9 منبع که دارای بیشترین هماهنگی و تناسب با اهداف این پژوهش بود به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده است. بر طبق نتایج حاصل از تحلیل محتوا 12 مضمون سازمان دهنده اصلی با عناوین یادگیری مستمر: در هر لحظه در هر مکان، آموزش فردگرایانه و شخصی سازی شده، آموزش متصلِ جهانی ، تفکر پلتفرمی بر پایه فناوری های نوین، برنامه درسی مبتنی بر مسئولیت های اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی، مهارت پروری با تاکید بر مهارت های نرم، پیوند آموزش عالی و صنعت 0/4 در بستری از فناوری 0/4، آموزش نوآورانه، پروژه محوری، استاد در نقش هدایت گر و مشاور، بازاندیشی برنامه درسی همسو با عصر انقلاب صنعتی چهارم و همجوشی و همگرایی علوم شناسایی گردیدند که در قالب یک دسته مضمون فراگیر با عنوان تغییر پارادایم برنامه درسی قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی می بایست جهت مطابقت با عصر انقلاب صنعتی چهارم و گام سریع علم و فناوری و با جهت گیری و نگاه به آینده و همسو با ویژگی های مذکور برنامه های درسی خود را مورد بازطراحی و بازنگری قرار دهند.
تحلیل اثر مدیریت دانش بر شناسایی عوامل سازنده توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد معادله ساختاری
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴
56 - 66
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تحلیل اثر مدیریت دانش بر شناسایی توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد معادله ساختاری پرداخته و هدف از انجام آن، ارائه مدلی برای بررسی تأثیر مدیریت دانش بر توانمندسازی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی است و از تحلیل تم برای طراحی مدل مفهومی و از معادلات ساختاری و نرم افزار Amos برای تبیین و بررسی نقش میانجی مدیریت دانش استفاده نموده است. در مرحله مصاحبه اکتشافی جامعه آماری شامل 16 نفر خبره حوزه منابع انسانی می باشد و برای تحلیل مدل، جامعه آماری را کارمندان و مدیران بانک ملی شهرستان اردبیل تشکیل می دهند و تعداد 46 نمونه به روش قضاوتی و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه می باشد؛ جهت بومی سازی و سنجش روایی پرسشنامه، آن ها را در اختیار تعدادی از صاحب نظران مدیریت و رشته منابع انسانی قرار داده و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ که معادل0/87 به دست آمد، استفاده شده است. در فرایند تحلیل تم 8 تم فرعی و 2 تم اصلی «عوامل فرهنگی» و «ظرفیت سازی» شناسایی شد. نتایج نشان می دهد برای توانمندسازی کارکنان از طریق هم افزایی بین دودسته عوامل فرهنگی و ظرفیت سازی، متغیر میانجی مدیریت دانش نقش بسیار مهمی را در سازمان بازی می کند.
پدیدار شناسایی راهبرد های بهبود تجارب معلمان در مواجهه با تغییر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
75 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پدیدار شناسایی راهبرد های بهبود تجارب معلمان در مواجهه با تغییر برنامه درسی انجام گرفت. داده های این پژوهش به روش پدیدار شناسی که یک رویکرد کیفی است، به دو صورت مشاهده ای و مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. در بخش مصاحبه ی از 20 نفر از معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه(دوره اول و دوم) شهرستان نظرآباد در استان البرز که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، استفاده شد. پس از جمع آوری و تحلیل داده ها که از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت ، نقشه مفهومی از تحلیل داده ها ارائه گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادهای این پژوهش در 3 مقوله اصلی که شامل مقوله های فرعی نیز هستند، بیان گردید که عبارتند از: 1) پشتیبانی دانشی - مهارتی تغییر(دوره های دانش افزایی،بسته های یاددهی – یادگیری)، 2) تقویت نقش معلمان در تغییر(شایستگی معلم در نهادینه ساختن تغییر، علاقه و انگیزه معلم، مشارکت معلمان) و 3) بهبود محیط یاددهی - یادگیری متناسب با تغییر(تراکم فراگیران در کلاس، تناسب معماری فضای یادگیری با تغییر).
مطالعه پدیدارشناسانه عوامل ضعف یادگیری با تمرکز بر تجارب زیسته دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 69
حوزههای تخصصی:
یادگیری و پیشرفت تحصیلی مناسب دانش آموزان به عنوان مهم ترین هدف نظام های آموزشی، منوط به وجود مجموعه ای از عوامل مساعد آموزشی و غیرآموزشی است که فقدان آنها موجب عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و به هدر رفتن منابع سازمانی آموزش و پرورش کشور می شود. پژوهش حاضر با استناد به ادراکات و تجارب زیسته و پدیدارشناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به واکاوی مهم ترین عوامل موثر بر ضعف یادگیری و پیشرفت تحصیلی پرداخته است. تحقیق با توجه به ماهیت و هدف آن از نوع پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای است که داده های آن با رعایت اصل اشباع نظری، از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 22 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم گردآوری شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. واکاوی داده ها نشان داد که مهم ترین عوامل مرتبط با ضعف یادگیری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در سه مضمون یا درون مایه کلی یعنی عوامل فردی (فقدان مهارت برنامه ریزی تحصیلی و مطالعه، ناتوانی در تصمیم گیری و حل مسئله و برنامه ریزی هدفمند برای آینده، ضعف پایه ای دروس سالهای قبل، عدم تمرکز در کلاس و موقع درس خواندن و.....)،عوامل مدرسه ای(ضعف دبیران، نحوه ارزشیابی، وضعیت فضاهای کلاسی، کتب درسی و....) و عوامل برون مدرسه ای(مشکلات خانوادگی، درگیری با موبایل و فضای مجازی، تاثیردوستان و گروه همسالان و معضلات کلان نظام آموزشی) قابل انتزاع و بررسی است. بدیهی است بکارگیری مجموعه ای از راهکارهای علمی جهت مقابله با عوامل یاد شده می تواند بهبود یادگیری دانش آموزان دختر را به دنبال داشته باشد.
ارزیابی محتوای کتاب درسی جغرافیا پایه یازدهم بر اساس شاخص های حفاظت از محیط زیست با کاربرد تکنیک های آنتروپی شانون و تاپسیس
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی جایگاه شاخص های حفاظت از محیط زیست در کتاب درسی جغرافیا(2) پایه یازدهم انسانی و رتبه بندی فصول کتاب بر اساس پرداختن به شاخص های مذکور می باشد. به این منظور متون و تصاویر کل فصل های کتاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و با کاربست نرم افزار MAXQDA12. کدگذاری شدند. ابزار پژوهش چک لیست محقق ساخته منطبق بر یافته های پژوهش حسین پور و دیگران (۱۳۹۸) بوده که روایی آن به شیوه محتوایی تأیید شده است. همچنین به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد پذیری داده ها از شاخص ثبات استفاده شده است. سپس به منظور ارزیابی وزنِ هرکدام از ابعاد حفاظت از محیط زیست در کتاب، از تکنیک آنتروپی شانون استفاده شد که نتایج نشان داد ابعاد دانش و آگاهی حفاظت از محیط زیست، مسئولیت پذیری زیست محیطی، علاقه مندی و مشارکت در حفاظت از محیط زیست به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین وزن بودند. در بخش بعدی به رتبه بندی فصل های کتاب بر اساس پرداختن به ابعاد و مولفه های حفاظت از محیط زیست با کاربرد تکنیک تاپسیس اقدام شد. نتایج نشان داد فصل های دوم، چهارم، اول و سوم از این نظر به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم از نظر پرداختن به شاخص های محیط زیست قرار گرفتند. شاخص های حفاظت از محیط زیست، در فصل های کتاب به طور یکسان پراکنده نشده اند.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
135 - 120
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف انجام پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب بود. انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان متاهل درمانگاه های دولتی ناحیه پنج منطقه دوازده شهر تهران در سال 1399 که 400نفر بودند و 230 نفر از دو درمانگاه خاتم و ولی اله با روش نمونه برداری در دسترس-داوطلب به صورت برخط-آنلاین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998)، مقیاس صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و اضطراب بک (1990) بود. نتایج نشان داد که بین اضطراب و تعهد زناشویی رابطه منفی معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح اضطراب پایین تر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان در سطح بالاتری قرار داردو بین مؤلفه های تمایزیافتگی و تعهد زناشویی و بین صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح مؤلفه های تمایزیافتگی بالاتر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان متأهل در سطح بالاتری قرار دارد. :صمیمیت زناشویی، هم آمیختگی با دیگران از مؤلفه های تمایزیافتگی با و اضطراب سهم بیشتری در پیش بینی تعهد زناشویی کارکنان متأهل دارند.
بررسی ارتباط عوامل آموزشی با انگیزه پیشرفت تحصیلی در دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان حسابداری دانشکده فنی و حرفه ای اطهر اراک)
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
134 - 147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر عوامل آموزشی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان حسابداری دختران اراک – اطهر پرداخته است. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کاردانی دانشکده ی فنی و حرفه ای دانشکده فنی و حرفه ای اطهر اراک به تعداد 100 نفر می باشند که نمونه گیری با استفاده از روش تصادفی ساده و فرمول کوکران انجام شد و تعداد 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی در این پژوهش پرسشنامه استاندارد می باشد که روایی و پایایی آن تائید شده است. برای سنجش انگیزه پیشرفت تحصیلی از پرسشنامه حسینی و همکاران(1387) استفاده شد. عوامل آموزشی که در مطالعه حاضر مورد بررسی قرار گرفتند، عبارت بودند از: محتوای آموزش، استاد، روش تدریس، ارزشیابی، محیط فیزیکی، جو کلاس، و مدیریت که از پرسشنامه پور آتشی و زمانی (1397) استفاده شده است. از نرم افزار SPSS و آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف و ضریب همبستگی جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین محتوای آموزشی و انگیزه پیشرفت تحصیلی؛ استاد و انگیزه پیشرفت تحصیلی؛ محیط فیزیکی و انگیزه پیشرفت تحصیلی ؛ مدیریت و انگیزه پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
رویکرد ها و روش های سنجش نگرش دانش آموزان در مدرسه
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر، نگرش و افکار، مفاهیم پذیرفته شده و آشنایی هستند و چنان جایگاهی در نظام های حکومتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیداکرده اند که هر نوع تصمیم گیری بدون اندازه گیری آن ها دشوار شده است. از سوی دیگر تصمیم گیری بر پایه این مفاهیم مستلزم به کارگیری درست روش هایی است که دارای جایگاه و پشتوانه علمی هستند. استفاده نادرست در اندازه گیری این شاخص ها، نتایج نادرستی را به بار خواهد آورد. ازاین رو، نوشته حاضر درصدد مطالعه رویکرد ها و روش های سنجش نگرش دانش آموزان است با توجه به دامنه، ابعاد و ویژگی های وسیع و پیچیده مفهوم نگرش، روش نوشته حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش مرور نظام مند انجام شده است. جامعه موردمطالعه شامل تمامی کتاب ها، مقالات پژوهشی منتشرشده به زبان فارسی و انگلیسی بود که با جستجوی کلیدواژه های این حوضه صورت گرفت و عمدتاً بر نوع شناسی؛ مفاهیم، رویکردها، رویه ها، شیوه های اجرایی، فرصت ها و چالش ها و یافته های نوین و تجارب بین المللی متمرکزشده است.
ارایه مدل ساختاری رابطه ی اداراک دانش آموزان ازکیفیت تدریس معلم و ساختار کلاس با خودکارآمدی دانش آموزان: میانجی گری حمایت عاطفی معلم
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴
113 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل علی برای پیش بینی خودکارآمدی دانش آموزان بر اساس متغیرهای کیفیت تدریس و ساختار کلاس با واسطه گری حمایت عاطفی معلم انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان شهر خوی در سال تحصیلی 99-98 است که تعداد کل آن ها 1901 نفر می باشد. حجم نمونه ی آماری، براساس فرمول کرجسی و مورگان (1970)، 320 نفر و با شیوه ی تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های کیفیت تدریس معلم کمپل (2000)، ساختار کلاس الیوت و چرچ (2001)، خودکارآمدی شرر (1982)، حمایت عاطفی ساکیز (2007) استفاده شد. برای تجزیه تحلیل داده ها روش تحلیل مسیر داده ها با نرم افزار Amos18، به کاربرده شد. مطابق با یافته های پژوهش، ادراک دانش آموزان از ساختار کلاس اثر مستقیم بر خودکارآمدی دانش آموزان دارد. همچنین اثر غیرمستقیم ساختار کلاس و کیفیت تدریس از طریق حمایت عاطفی معلم بر خودکارآمدی دانش آموزان معنادار است. در کل کیفیت تدریس و ساختار کلاس از طریق حمایت عاطفی می تواند خودکارآمدی دانش آموزان را افزایش دهد.
روش های انضباطی اثربخش بر رفتار کودکان در مراکز شبانه روزی تحت پوشش سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۲۰۱-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی روش های انضباطی اثربخش مربیان بر کاهش میزان بدرفتاری کودکان در یکی از مراکز شبانه روزی تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شده است. روش پژوهش از نوع مطالعه ی موردی کیفی و روش نمونه گیری در دسترس است. برای انجام این پژوهش، مربیان شاغل در یکی از مراکز شبانه روزی خصوصی دخترانه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران که موافقت نمودند در مطالعه مشارکت داشته باشند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها به وسیله ی مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و دفتر گزارش های روزانه جمع آوری شد. مربیان بر اساس میزان بدرفتاری کودکان در ساعات حضور آن ها به دو گروه مربیان اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً کم کودکان) و مربیان کمتر اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً زیاد کودکان) تقسیم شدند تا روش های انضباطی که برای مدیریت رفتار کودکان به کار می گیرند مقایسه شود. برای تحلیل داده ها از فن کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. طبق نتایج، رویکرد غالب در فعالیت های انضباطی مربیان اثربخش، انضباط جامع در مقابل سنتی بود. به عبارت دیگر مربیان اثربخش برای برقراری انضباط از فعالیت های جامع و فراگیر که حمایتی و مشارکتی است در مؤلفه های روابط، احترام، تعاملات، درگیر کردن، و محیط استفاده می کردند و مربیان کمتر اثربخش از فعالیت های سنتی مبتنی بر پاداش، تنبیه و کنترل.
بررسی و تحلیل توزیع فضایی کودکان بازمانده از تحصیل در کشور با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
128 - 148
حوزههای تخصصی:
آموزش از فرصت های مهم است که محرومیت از آن نشان دهنده فقر است. اولین جنبه از فقر آموزشی بازماندگی تحصیلی است. سواد در جهان امروز شرط اصلی توانمندسازی انسان در مواجهه با دنیای جدید است، زندگی بدون کسب سطحی از آموزش و سواد با دشواری-های زیادی مواجه می شود. بی سوادی و کم سوادی هم علت ایجادکننده و هم علت باقی ماندن بسیاری از آسیب های اجتماعی است. اولین و مهمترین قدم در رفع هر مشکلی شناخت دقیق آن و آگاهی بر چگونگی پراکنش آن در سطح جامعه است. درهمین رابطه، مقاله حاضر با استفاده از تحلیل ثانویه داده های سرشماری (1395) به تحلیل فضایی کودکان بازمانده از تحصیل در سطح شهرستان و استان-های کشور پرداخته است. برای تحلیل داده ها از شاخص های عمومی و محلی روابط فضایی و نرم افزارهای ArcGis و SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد دو متغیر مهم وضعیت اشتغال و تاهل کودکان بر اساس جنسیت تفاوت معنی داری دارد. همچنین بر اساس نتایج آزمون موران عمومی و شاخص Gi میزان کودکان بازمانده، از تحصیل به طور قوی تمایل به متمرکزشدن و خوشه ای شدن در فضا دارد. شهرستان های مناطق مرزی به ویژه جنوب شرقی و شمال غربی به شدت تحت تاثیر میزان بالایی از کودکان بازمانده از تحصیل هستند درحالی که مناطق مرکزی کشور پایین ترین میزان بازماندگی از تحصیل را دارند. این الگوی پراکنش کاملا با الگوی توسعه یافتگی مناطق کشور هماهنگی دارد. درنتیجه می توان اظهار داشت که هرگونه برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این مسئله باید با توجه به تفاوت-های منطقه ای صورت گیرد. توسعه اقتصادی-اجتماعی موزون در کشور مهمترین راه برون رفت از این مسئله اجتماعی است.
واکاوی و اولویت بندی راهبردهای آموزش اصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
7 - 28
حوزههای تخصصی:
دو هدف عمده از پژوهشِ حاضر واکاوی راهبردهای آموزش اصیل و اولویت بندی این راهبردها در بافت مدارس ابتدایی است. برای شناسایی راهبردهای آموزش اصیل از روش گروه های کانونی مجازی استفاده شد. به این منظور با استفاده از رویکرد هدفمند و ازطریق روش نمونه گیری گلوله برفی سه گروه کانونی پنج نفره از متخصصان تعلیم وتربیت (به جز گرداننده جلسه) انتخاب و بررسی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بخش مصاحبه غیرساختاریافته بود و تحلیل مصاحبه ها در دو سطح مفاهیم فرعی و مفاهیم اصلی صورت گرفت. درنهایت اعتبار تحلیل ها ازطریق شناخت بازخورد گروه کانونی و مثلث سازی تحلیل گر تأیید شد. همچنین برای اولویت بندی راهبردهای آموزش اصیل از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. به این منظور، بیست نفر از معلمان خبره به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه مقایسه های زوجی مشتمل بر پنج ماتریس مقایسه دوبه دو بود که از دل تحلیل مصاحبه ها در بخش قبلی بیرون آمدند. نرخ ناسازگاری هریک از ماتریس های پنج گانه کمتر از 0/1 بود و لذا از اعتبار مقایسه ها اطمینان حاصل شد. درنهایت برای تجزیه وتحلیل داده ها به شاخص هایی همچون میانگین هندسی و بردار ویژه استناد شد. نتایج این پژوهش شناسایی و اولویت بندی 35 راهبرد آموزش اصیل بود که این راهبردها در چهار مؤلفه دسته بندی شدند. براین اساس مهم ترین راهبردهای کلی آموزش اصیل به ترتیب عبارت از «فرصت های کسب تجارب آموزشی اصیل»، «سنجش یادگیری»، «شخصی سازی یادگیری»، و «اصالت معلم» بودند.
کاربرد پویانمایی در آموزش مفاهیم محیطزیستی به دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
برای انتقال پیام به رسانه نیاز است و پویانمایی یکی از بهترین رسانه ها برای انتقال پیام، به ویژه به کودکان، است. در ایران از ظرفیت پویانمایی درزمینه آموزش و ترویج فرهنگ محیط زیست کمتر استفاده شده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر پویانمایی در آموزش دانش آموزان درزمینه انواع پسماند، مدت زمان تجزیه و آثار آن در محیط زیست انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 70 نفر از دانش آموزان پسر پایه دوم مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-98 است. دانش آموزان به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. گروه مداخله ازطریق نمایش فیلم پویانمایی آموزش دیدند و گروه شاهد فقط آموزش های معمول مدرسه را دریافت کردند. با تکمیل چرخه آموزش پرسش نامه ای تهیه شد و در اختیار هر دو گروه قرار گرفت. پایایی این پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ 0/89 محاسبه شد. میانگین اختلاف معنی داری (0/001= p) میان گروه مداخله 11/73 و گروه شاهد 5/61 بود. طبق نتایج، پس از دوره آموزشی با استفاده از پویانماییْ دانش، نگرش و رفتارهای محیط زیستی مناسب در دانش آموزان افزایش چشمگیری یافت. درنتیجه، آموزش مفاهیم محیط زیستی درزمینه پسماند در محیط زیست ازطریق پویانمایی مثبت، معنی دار و اثر بخش بود.
بررسی نقش ذهنیت های والدتنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی دانشجویان متأهل: نقش تعدیل کننده ی سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
35 - 47
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از جوامع شاهد طلاق عاطفی و طلاق رسمی هستیم که می تواند سبب بروز عوارض منفی جسمانی و روانی در زوجین، کودکان آنها و یا حتی اجتماع شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ذهنیت های والد تنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد قم در سال تحصیلی 1399-1400 انجام گرفت. حجم نمونه ای 298 نفری با روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. ابزار مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن و مقیاس مقابله با شرایط پر استرس اندلر و پارکر. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی در قالب نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. همچنین این ذهنیت دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار می باشد. ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ همچنین این ذهنیت دارای رابطه مثبت و معنادار با طلاق عاطفی نیز می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار میباشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مستقیم و مثبت با طلاق عاطفی می باشد.