فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
78 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش های اخلاق حرفه ای اسلامی در فضای مجازی به منظور ارتقای روابط انسانی و همچنین به بررسی تأثیر فرهنگ های (دینی، قومی، ملی و غیره) بر فرهنگ های فضای مجازی پرداخته و چارچوب های نظری مربوط را برای تفکر در مورد فرهنگ در اینترنت را برسسی نمایم . اخلاق حرفه ای موضوعی است که امروزه در بخشهای مختلف زندگی موردتوجه قرار گرفته است و با توجه به اهمیت آن در دوره ابتدایی، به عنوان پایه مقاطع دیگر،میتوان گفت آموزش ابتدایی نیز نظامی حرفه ای است و میتوان ویژگیهایی چون: مداومت در علمآموزی، امید دادن به دانش آموزان، الگو بودن، داشتن ارتباط کلامی را برای معلمان حرفه ای در این نظام نام برد. در خاتمه میتوان نتیجه گرفت که بر اساس مطالعات و پژوهش هایی که در این حوزه صورت گرفته است، افزایش تعهد اخلاقی معلمان می تواند به شکل گیری یک محیط آرام در کلاس، مدرسه و جامعه انجامد و تدریس اثربخش را محقق سازد.
آسیب شناسی نظام آموزشی رشته پویانمایی در پایه دهم هنرستان فنی و حرفه ای
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های موجود در مقطع دهم رشته پویانمایی هنرستان های فنی و حرفه ای بر اساس روش کیفی پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از هنرجویان این دو هنرستان (که به صورت هدفمند انتخاب شدند)، 3 نفر از هنرآموزان دو هنرستان (که بر اساس سابقه تدریس بیشترانتخاب شدند) و دو مدیر هنرستان ها می شوند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. برای تحلیل داده ها، سعی شد تا با استفاده از راهبرد کلایزری و مبتنی بر داده های روایتی بدست آمده از مصاحبه ها و همچنین مشاهدات کلاسی، ضمن درک پدیده مورد مطالعه از منظر جامعه آماری این پژوهش، نتایج باورپذیر و پرمایه ای تولید شود. در مجموع 8 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی استخراج گردید که مضامین اصلی این پژوهش شامل:" ناآگاهی و نداشتن شناخت کافی هنرجویان در باره رشته پویانمایی، کافی و به روز نبودن امکانات و تجهیزات هنرستان، ضعف مهارت و مسلط نبودن هنرآموز بر مباحث درسی، حجم زیاد و محتوای مطالب کتاب های دروس تخصصی کارگاهی، کم و محدود بودن زمان دروس کارگاهی تخصصی، نبود امکان استعدادسنجی هنرجویان موقع ورود به هنرستان، محبوب نبودن هنرستان و به وِیژه رشته پویانمایی در بین خانواده ها و جامعه و نداشتن انگیزه کافی برای ادامه تحصیل در این رشته" می شدند.در نتیجه، پژوهش حاضر نشان می دهد که در نظام آموزشی رشته پویانمایی آسیب هایی وجود دارد که جهت بهبود و کارآمدی این رشته، نیازمند بررسی و اصلاح می باشند .
مقایسه اثربخشی مداخله بهنگام و مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده بر بهبود توانایی تحصیلی نوآموزان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی مداخله بهنگام و مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده بر توانایی تحصیلی نوآموزان دیرآموز هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی مداخله بهنگام و مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده بر بهبود توانایی تحصیلی نوآموزان دیرآموز انجام شد. روش: روش پژوهش، آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. 30 نوآموز دیرآموز به شیوه نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش 20 جلسه 90 دقیقه ای در یک ماه آموزش دیدند. داده های به دست آمده از آزمون های مهارت های پیش نیاز خواندن، ریاضی و نوشتن با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند . یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله بهنگام و مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده بر مؤلفه های توانایی تحصیلی (مهارت های پیش نیاز خواندن، نوشتن و ریاضی) تأثیر داشته است و با توجه به مجذور اتا می توان بیان کرد که 51 درصد از تغیرات ناشی از تأثیر مداخله ها است. نتایج آزمون توکی نیز نشان داد که مداخله بهنگام و مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده در مؤلفه های توانایی تحصیلی با گروه کنترل تفاوت معنادار داشتند. بعلاوه در مهارت های پیش نیاز خواندن مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده اثربخشی بیشتری داشته است. اما مداخله بهنگام و مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده در مهارت های پیش نیاز ریاضی و نوشتن، اثربخشی متفاوتی با هم نداشتند. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش در مجموع اثربخشی مداخله بهنگام و مداخله بهنگام به همراه آموزش خانواده بر بهبود توانایی تحصیلی نوآموزان دیرآموز را تأیید کرد.
نقش میانجی رفتار شهروندی در رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه های کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف کلی پژوهش ارائه ی الگوی ساختاری نقش میانجی رفتار شهروندی در رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه های کرمانشاه بود. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه ازجمله دانشگاه های آزاد، علوم پزشکی، پیام نور، مؤسسات غیرانتفاعی و علمی کاربردی (13718 نفر) بود که نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان به تعداد 374 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد عملکرد سازمانی هرسی و گلد اسمیت (2009) و پرسشنامه هوش معنوی کینک (2009) و رفتار شهروندی ارگان (1988) بود که روایی پرسشنامه ها قابل تأیید بود و توسط روایی صوری نیز مورد بررسی قرار گرفت؛ پایایی ابزار نیز توسط آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 82/0 و 77/0 به دست آمد. پس از توزیع پرسشنامه ها بین نمونه ها و جمع آوری؛ داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتیجه ناشی از فرضیه اصلی یافته ها : پژوهش نشان داد که هوش معنوی دارای رابطه مثبت و معنی دار با عملکرد سازمانی است (89/0 = β؛ 35/16 = T-value) و این رابطه از طریق رفتار شهروندی نیز وجود دارد (062/1 = β؛ 22/19، 56/15= T-value). علاوه براین نتایج نشان داد که اثر رفتار شهروندی بر عملکرد سازمانی نیز مثبت و معنی دار بود (18/1 = β؛ 22/19 = T-value)؛ اثر هوش معنوی بر رفتار سازمانی مثبت و معنی دار گزارش شد (18/1 = β؛ 22/19 = T-value). بحث و نتیجه گیری: تمرکز بر هوش معنوی و رفتار شهروندی در خصوص تحقق عملکرد سازمانی می تواند موجب موفقیت سازمانی شود.
بررسی انواع درک های دانش آموزان دوره متوسطه در مواجهه با شکل هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی، یکی از ابزارهای مناسب برای نمایش روابط بین اجزای یک مفهوم یا موقعیت است، اما هر بازنمایی نمی تواند یک مفهوم ریاضی را به طور کامل شرح دهد، بلکه فقط اطلاعاتی راجع به جنبه هایی از آن مفهوم را نشان می دهد. حل یک مسئله هندسی، اغلب اوقات نیازمند تعامل بین این سه درک (اجمالی، عاملی و استدلالی) و تشخیص تمایز آن ها از یکدیگر است. این مطالعه بر آن است که چگونگی درک های اجمالی و عاملی دانش آموزان دوره متوسطه در مواجهه با شکل هندسی را هنگام انجام تکالیف هندسی بررسی کند، بدین منظور طی یک مطالعه موردی آزمونی براساس چارچوب دووال (1998) متشکل از دو فعالیت با شرکت 305 دانش آموز پایه نهم دهم و یازدهم برگزار شد. تجزیه و تحلیل پاسخ های دانش آموزان براساس چارچوب استدلال شناختی دووال انجام شد. نتایج نشان داد بسیاری از دانش آموزان برای پاسخ به سؤالات هندسی از درک اجمالی نسبت به درک عاملی بیشتر استفاده می کنند. همچنین، تدریس هندسه با توجه به درک های اجمالی و عاملی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا از مسیر درک طبیعی نگاه کردن به شکل هندسی به مسیر درک استدلالی ارتقا یابند. بنابراین، یافته های این تحقیق می تواند افق تازه ای برای آموزش ضمن خدمت معلمان بگشاید.
بررسی اثر گذاری بکار گیری راهبردها سنجش تکوینی در یادگیری الکترونیکییی در دوران کوید ۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
197 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر گذاری بکار گیری راهبردها سنجش تکوینی در یادگیری الکترونیکییی در دوران کوید ۱۹ می باشد. تحقیق حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها جزو تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی ) است. جامعهی آماری این پژوهش معلمان هردو دورهی دبستان و دبیرستان می باشد. جامعهی آماری این پژوهش معلمان هر دو دورهی دبستان و دبیرستان میباشد. شهرستان شوشتر است که تعداد جامعه آماری در دسترس 28 نفر بوده که به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند که از این تعداد 12 نفر معلم پایه دبستان و 16 نفر معلم پایه دبیرستان بوده اند که تعداد 18 نفر آنان(یعنی 44/64%) مرد بوده و تعداد 10 نفر آنان یعنی (8/35%) آنان زن بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روشهای آمار توصیفی ( فراوانی ، درص د میانگین ) و آمار استنباطی ( آزم ون اتک نمونه ای) استفاده شد. پژوهش حاضر به دنبال آن بود که به ارزیابی بکارگیری راهبرد های سنجش تکوینی در یادگیری الکترونیکیی در دوران کرونا و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بپردازد که به طور کلی مشخص گردید که به کار گیری این راهبردها بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر مثبتی دارد
اثر ICT (فاوا) در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگیهای مهمی که پدیده فناوری اطلاعات و ارتباطات از آن برخوردار است،اینست که باعث میشود ارتباط انسان با انسان، همچنین انسان با محیط تسهیل یافته و ارتقاء یابد . فناوری اطلاعات و ارتباطات به دلیل قدرت تحولپذیری و توانایی برقراری ارتباط پویا که میتواند با دانش آموزانداشته باشد، از نقش مهمی در انتقال دانش برخوردار است . درباره تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات درحوزه تعلیم و تربیت دو دیدگاه وجود دارد . رویکرد اول که به رویکرد اصلاحگرا نام گرفته، براین باور است که اثر فناوریهای جدید (اطلاعات و ارتباطات)بر آموزش و پرورش تدریجی بوده و این پدیده باعث میشود که آموزش به شیوه سنتی، تنها به گونهای کارآمدترانجام باعث تسریع اصلاحات در آموزش و پرورش میشود . در کنار این رویکرد، رویکرد تحولگرا مطرح است که معتقد به تحول زدایی فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش میباشد. این پژوهش تلاش دارد با بیان نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه تعلیم و تربیت، به بررسی تاثیر این پدیده بر روی برنامه درسی بپردازد بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی فوایدی به همراه دارد. از جمله اینکه امکان بهره گیری از یک برنامه درسی تلفیقی را برای معلم و دانش آموزان فراهم می آورد این نوع برنامه درسی، بیش از آنکه بخواهد دانش معینی را به دانش آموزان القاء کند، زمینهای را فراهم میکند که از طریق آن امکان شکوفایی قابلیتهای فردی دانش آموزان افزایش مییابد . در این رابطه به تاثیرات دیگری میتوان اشاره کرد که در پژوهش به آنها پرداخته شده است.
پیش بینی رضایت دانشجویان از تدریس برخط براساس صلاحیت تدریس مجازی اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
69 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر پیش بینی رضایت دانشجویان از تدریس برخط بر اساس صلاحیت تدریس مجازی اساتید دانشگاه بین المللی چابهار است که از نوع تحقیقات توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه بین المللی چابهار تشکیل می دهند که تعداد 150 نفر از بین آنها به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. در راستای جمع آوری اطلاعات تحقیق از 2 پرسشنامه رضایت و کیفیت در یک دوره برخط سباستینلی و همکاران (2015) با پایایی 70/0 و صلاحیت اساتید دارابی و همکاران (2006) با پایایی 80/0 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون در راستای بررسی فرضیات تحقیق نشان می دهد که متغیر صلاحیت های تدریس مجازی توانایی پیش بینی متغیر رضایت دانشجویان را به میزان 301/0 دارد. همچنین، متغیر صلاحیت های تدریس مجازی توانایی پیش بینی محتوا و ساختار دوره تدریس برخط، دشواری دوره تدریس برخط، تعاملات استاد - دانشجو و دانشجو – دانشجو در دوره تدریس برخط و پشتیبانی تسهیل کننده در دوره تدریس برخط را به ترتیب به میزان 278/0، 254/0، 377/0 و301/0 دارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین نتیجه گرفت که صلاحیت های تدریس مجازی اساتید دانشگاه بین المللی چابهار قابلیت پیش بینی رضایت دانشجویان از تدریس برخط در ابعاد محتوا و ساختار ، دشواری دوره، تعاملات استاد - دانشجو و دانشجو – دانشجو و پشتیبانی تسهیل کننده را داشته و به عبارتی، صلاحیت های تدریس مجازی اساتید می تواند بر رضایت دانشجویان در تدریس برخط موثر باشد.
تحلیل مدل تدریس ویتگنشتاین بر اساس رویکرد دانش ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۳۹-۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد ضمنی ویتگنشتاین دوم در فلسفه تدریس او می باشد. ویتگنشتاین در نیمه دوم حیات فکری خویش از رویکرد کارکردی زبان سخن گفته است. در این تغییر نگرش زبان صریح گزاره ای توصیف کننده امور واقع جهان جای خود را به زبان کاربردی و ضمنی در مواجه با موقعیت های جهان داده است. از سوی دیگر حوزه تدریس و یادگیری به طور سنتی مبتنی بر آموزه های دانش صریح بوده و بر نقش مهم دانش گزاره ای برای بیان و انتقال صریح و همگانی دانش تأکید داشته است. یافته پژوهش حکایت از آن دارد که تلفیق رویکرد کارکردی به زبان با نظریه دانش ضمنی در امر تدریس و آموزش منجر به شکل گیری مدلی از آموزش تحت عنوان تدریس ضمنی برای ویتگنشتاین شده است که دارای ابعاد و کاربردهای متفاوتی نسبت به رویکرد پیشین است و حاصل تجریه زیسته او در فضای کلاس درس و هدایت شاگردانشان می باشد. سه مشخصه اصلی این رویکرد جدید بیان ناپذیری، قاعده گریزی و متن محوری تدریس است. این رویکرد متاسفانه در سایه روایت پوزیتویستی در فضای تعلیم و تربیت و مدل های تدریس کاملا نادیده انگاشته شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل زبانی در بررسی آثار ویتگنشتاین متأخر و نظریه های مطرح در خصوص دانش ضمنی بر اهمیت این مدل از تدریس است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۱۶۲-۱۴۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پیامدهای این پدیده آموزشی انجام شده است. در این پژوهش، از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارای اضافه سنوات تحصیلی، اساتید راهنمای ایشان، مدیران گروه ها و معاونین آموزشی دانشکده ها بود که از میان آن ها تعداد ۳۳ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار مصاحبه ، بررسی اسناد و بررسی متن درخواست های دانشجویان استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها پس از آشنا شدن با داده ها، کدهای اولیه ایجاد و با جست وجو و شناخت مضامین، شبکه مضامین ترسیم و تحلیل و سپس گزارش آن تدوین شد و در قالب یک طبقه بندی فراگیر ارائه شدند. بررسی روایی و قابلیت اعتماد داده ها از طریق روش کنترل توسط اعضا انجام شد. یافته های بخش مصاحبه ها بیانگر 2 دسته عوامل برون سیستمی و درون سیستمی بودند که جمعاً 28 علت را در برگرفته است. عوامل برون سیستمی در سه دسته عوامل اقتصادی- اجتماعی ، فردی- خانوادگی و دغدغه های فرادانشگاهی و عوامل درون سیستمی در چهار دسته رفتار غیرحرفه ای استادان، مشکلات تحریر پایان نامه، مسأله مند نبودن دوره های آموزشی و ضعف علمی دانشجویان و ضعف فرایندها و سیستم آموزشی تقسیم شدند. همچنین در بررسی اسناد 18 علت به عنوان عامل تطویل سنوات مشخص شدند که مهم ترین آن مشکلات اجرایی پایان نامه ها و رساله ها، بیماری خود و نزدیکان و طولانی بودن فرایند تصویب و تأیید بوده است. 19 راهکار برای بهبود این پدیده شناسایی شد که در سه دسته ارتقا کیفی واحدهای درسی و همسویی با پایان نامه/ رساله، بهبود فرآیند آموزشی و علمی و تسهیل روند انجام رساله /پایان نامه نیز ارائه شده است. آنچه نتیجه می شود اینکه افزایش سنوات دانشجویان معلول عوامل متعددی است که برخی در اختیار دانشگاه است و برخی عوامل به خارج از سیستم دانشگاه و متأثر از مسائل اقتصادی و اجتماعی است. با نگاهی سیستمی می توان با رفع این چالش ها نسبت به کاهش سنوات تحصیلی و بهبود کیفیت اقدام نمود.
شناسایی عوامل و پیامدهای تعلل ورزی معلمان و بررسی ارتباط آن با هیجانات آنان: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
252 - 229
حوزههای تخصصی:
پژوهش در مورد پدیدارشناسی و شیوع تعلل ورزی در معلمان، همچنین اهمیت و ارتباط آن با تجربه های هیجانی و استرسی معلمان در ایران بسیار نادر است و در بیشتر پژوهش های موجود از مقیاس های خودگزارشی عمومی برای به دست آوردن نتایج استفاده شده است. در مطالعه حاضر پژوهشگر به بررسی تعلل ورزی معلمان و ارتباط آن با تجربه های هیجانی و استرسی آن ها با استفاده از رویکرد کیفی می پردازد. جامعه هدف این پژوهش شامل کلیه معلم ها در مقطع ابتدایی در منطقه 1 شهرستان یزد است که از بین آن ها، با 36 معلم زن و مرد به صورت انفرادی مصاحبه شد و از این میان 10 نفر از معلمان بیان کردند که تاکنون دچار تعلل ورزی در انجام فعالیت های خود نشده اند و تأخیر پیش آمده در کارهایشان دلیلی برای نگرانی و استرس آن ها نبوده است؛ در نتیجه داده های حاصل از مصاحبه با 26 معلم باقیمانده به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که معلمان در انجام برخی از وظایف حرفه ای خود مانند پیگیری کارهای اداری و تصحیح کارهای دانش آموزان تعلل می ورزند و دلایل مختلفی برای این رفتار خود دارند، اما دلیل اصلی آن ها عدم تمایل در انجام وظایفشان است. علاوه بر این، معلمان مطرح کردند هنگام تعویق در انجام کارها دچار هیجان های منفی می شوند. نتایج این مطالعه نشان داد که باوجوداینکه رفتار تعلل ورزی برای معلم ها هیجان های منفی زیادی همچون احساس گناه و ناامیدی را در بردارد، آنها هنگام انجام رفتار تعلل ورزی استرس نه چندان زیادی را تجربه می کنند به این دلیل که این رفتار برای آن ها پیامدهای منفی جدی و آسیب رسانی را ندارد.
مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک(موردمطالعه: کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اختلال نافرمان مقابله ای از شایع ترین اختلالات روانشناختی دوران کودکی می باشد که تأثیرات نامطلوبی بر تعاملات خانواده دارد که نیازمند شناسایی صحیح می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک صورت گرفت. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری) انجام گرفت. در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان 5-11 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران می باشد. جهت اجرای پژوهش تعداد 45 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال نامبرده که برای درمان کودکانشان مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری دردسترس در پژوهش مشارکت داده شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، مادران پرسشنامه علائم رفتاری کودکان و پرسشنامه طرد و پذیرش والدین را تکمیل کردند. در مرحله بعد دو گروه آزمایشی و مداخله درمانی را به همراه دارو درمانی دریافت کردند و گروه کنترل صرفاً دارو درمانی را دریافت کرد. در انتهای مداخله نیز پرسشنامه های مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط مادران تکمیل شد. داده ها نیز از طریق آزمون آماری کالموگروف-اسمیرنوف، شایپرو-ویلک، تحلیل واریانس و مقایسه زوجی میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر رابطه والد_کودک و آموزش مدیریت والدین در بهبود روابط والد-کودک در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای به صورت معنادار در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بوده است و مقایسه زوجی نیز نشان داد که اثر درمان در طول زمان ماندگار است.
برده پروری یا بنده پروری؟ آموزش و برنامه درسی ایران در قرن چهاردهم چه راهی را طی کرده و به کجا رهسپار است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت نوین در ایران طی قرن چهاردهم تحت شرایط جهانی و خواست عمومی بدست حکومت های مستقر گسترش یافت. در بررسی جوانب این موضوع، چهار بعد اساسی «مدرسه و موقعیت آموزش»، «محتوا و برنامه آموزش»، «معلم و کنشگر آموزش» و «برنامه ریزی درسی و علم آموزش» تشریح و آشکار شد که این ابعاد دارای وضعیت متفاوتی در دو نیمه قرن در دو حکومت مستقر بوده اند. باوجوداین، در سراسر قرن چهاردهم، با اندک تفاوت هایی در شدت عمل، آنچه محور تمام فعالیت های آموزش و پرورش قرار گرفت، تلاش برای توسعه و ترویج « فرهنگ تبعیت» بود که در نیمه اول مبتنی بر فرایند اطاعت و در نیمه دوم مبتنی بر فرایند حماقت دنبال شد. شواهد نشان می دهد عمل بر آن منطق نمی تواند موثر و مقبول واقع شود؛ هر چند که تحت فشار قدرت حکومت استمرار یابد. آنچه لازم است محترم شمرد «دانایی واقعی» است که برآیند علم می باشد و با بکارگیری علم آموزش بدست می آید.
طراحی الگوی جهت گیری حرفه ای دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۳۴-۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی الگوی جهت گیری حرفه ای دانشجویان دانشگاه های دولتی در سطح شهر تهران انجام شده است. روش شناسی: در این پژوهش روش مورداستفاده، روش کیفی از نوع تحلیل محتوا بوده و از طرفی که نتایج آن می تواند به مورداستفاده سازمان های آموزش عالی قرار گیرد از نوع کاربردی است، رویکرد مورداستفاده در این پژوهش مبتنی بر جهان بینی ساخت گرایی اجتماعی بود. جامعه آماری شامل اساتید و خبرگان دانشگاه های دولتی در شهر تهران بودند. اساتید و سیاست گذاران و خبرگان علمی موجود در دانشگاه های دولتی شهر تهران به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. روش نمونه گیری، روش هدفمند از نوع موارد استثنایی بوده است که در آن از نظرات اساتید برجسته و آگاه و دارای سابقه و ر ؤسای دانشگاه ها استفاده شد. از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش سه مرحله ای سیستماتیک و هرمنوتیک استفاده شده است. یافته ها: تمامی یافته ها پس از تجزیه وتحلیل به مقوله های مختلف محوری و انتخابی تقسیم شدند که حاصل آن شکل گیری مؤلفه های تشکیل دهنده به الگوی حرفه ای است. یافته ها حاکی از آن است که عوامل و مؤلفه هایی در شکل گیری جهت گیری حرفه ای دانشجویان مؤثر هستند که شامل 5 مؤلفه انتخابی و 17 مؤلفه محوری است. مؤلفه های انتخابی شامل مؤلفه نقش خانواده، دولت، برنامه ریزان درسی، دانشجو و اساتید دانشگاه ها هستند. بحث و نتیجه گیری: تمامی مؤلفه های به دست آمده حاکی از آن است که شکل گیری جهت گیری حرفه ای در طول زندگی افراد و از همان ابتدا در کانون خانواده شکل می گیرد. مهم ترین مؤلفه های به دست آمده شامل: نقش دانشجو و ویژگی های شخصیتی او انگیزش، میزان علاقه، میزان استعداد، میزان آگاهی فرد، نقش خانواده، سطح فرهنگ و آگاهی و تحصیلات خانواده، نقش دولت و سیاست ها و برنامه ریزی های آن، نقش اساتید دانشگاه و نقش برنامه ریزان درسی و میزان کیفیت برنامه های درسی است که می توانند جهت گیری حرفه ای دانشجویان را تحت تأثیر خود قرار دهند.
نقش کیفیت خدمات آموزشی در کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با میانجی گری توانمندی های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نقش کیفیت خدمات آموزشی در کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با میانجی گری توانمندی های پژوهشی بود.روش پژوهش: روش پژوهش کمی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 346 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خدمات آموزشی پاراسورمان و همکاران (1985) (با پایایی 97/0 =α)، توانمندی پژوهشی آریانی و همکاران (1395) (با پایایی 93/0 = α) و فرسودگی تحصیلی مسلش (2002) (با پایایی 74/0 = α) استفاده شد. داده ها با دو نرم افزار Spss vs. 22 و lisrel. 8.50و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است و کیفیت خدمات آموزشی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق توانمندی های پژوهشی بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان تأثیر معنا دار دارد(05/0>p).نتیجه گیری: بهبود کیفیت خدمات آموزشی می تواند گامی مؤثر در جهت یاری رساندن به بخش تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها برای انطباق هر چه بیشتر با انتظارات دانشجویان، برنامه ریزی برای بهبود توانمندی های پژوهشی آنان و پیشگیری و کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان باشد.
رابطه جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه با نقش میانجی پایستگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه با نقش میانجی پایستگی تحصیلی دانش آموزان انجام شد.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها ماهیت توصیفی- همبستگی است.جامعه آماری دانش آموزان مدارس دخترانه ابتدایی شهر رحیم آباد به تعداد1767 نفر بوده که به کمک روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 251 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه (وانگ و همکاران،2011؛ مارتین و مارش،2008؛ الیوت و مک گریگور،2001؛ لی یو و وانگ،2005) جمع آوری شد. روایی پرسشنامه به روش ظاهری و محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افراز اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از این است که جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی دارای رابطه مثبت مستقیم و غیر مستقیم با اشتیاق به مدرسه دارد. بین جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین خودپنداره تحصیلی با پایستگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.پایستگی تحصیلی نقش واسطه ای در ارتباط بین جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه دارد. نتایج نشان دادند که با ارتقاء خودپنداره تحصیلی و بهبود جهت گیری هدف می توان پایستگی تحصیلی را افزایش داد و سبب افزایش اشتیاق به مدرسه دانش آموزان شد.
نقش هیجان خواهی و ذهن آگاهی در پیش بینی انگیزش تحصیلی دانشجویان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
213 - 221
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی هیجان خواهی و ذهن آگاهی در پیش بینی انگیزش تحصیلی بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد . به این منظور 203 نفر از دانشجویان دانشگاه وارستگان مشهد به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه ی هیجان خواهی , ذهن آگاهی و انگیزش تحصیلی را تکمیل کردند. یافته ها : به منظور تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون , تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی (توصیف , عدم واکنش ) و هیجان خواهی (ملال پذیری ) با انگیزش تحصیلی رابطه ی معنا داری وجود دارد. علاوه بر آن نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد در گام اول مولفه ی توصیف 5% , در گام دوم توصیف و ملال 7% و در گام سوم توصیف ، ملال و عدم واکنش 9% واریانس انگیزش تحصیلی را تبیین نمودند.
هوش موفق: رویکردی کارآمد برای دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مهر ۱۴۰۱ شماره ۵۲
198 - 208
حوزههای تخصصی:
مفهوم تیزهوش ناتوان در ظاهر یک مفهوم ضد و نقیض است؛ زیرا در آن دو ویژگی که دو سر یک طیف هستند در فرد جمع شده است و این سوال را در ذهن تداعی می کند که چگونه ممکن است کودکی هم تیزهوش باشد و هم ناتوان؟ به طور کلی یکی از خطراتی که دانش آموزان تیزهوش با آن روبه رو می شوند، کم پیشرفتی است. این یک واقعیت شگفت آور است برای کسانی که توانایی بالایی دارند. نظریه ی هوش موفق استرنبرگ یکی از جدیدترین و کارآمدترین نظریات در زمینه هوش و تیزهوشی و آموزش هوش است . بنابراین هدف از این پژوهش ، بررسی تحلیلی کاربرد آموزش هوش موفق برای دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت بود. پژوهش حاضر با روش مرور سیستماتیک منابع علمی ، به معرفی برنامه آموزش هوش موفق برای دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت می پردازد. نتایج نشان داد که آموزش هوش موفق با به کار گیری، سه هوش تحلیلی، عملی و خلاق باعث رشد مهارت های مختلف در دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت می شود. بنابراین برنامه ریزی برای ارایه مداخلات مناسب به این گروه اهمیت ویژه ایی دارد.
ذهن آ گاهی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی نوعی اختلال عصبی تحولی است که بر جنبه های مختلف زندگی تأثیر می گذارد. کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در حافظه کاری، بازداری پاسخ، توجه و مهارت های اجتماعی دچار مشکل هستند. این کنش ها به کودک اجازه می دهد تا رفتار خود را بازبینی کند و مطابق آن تغییر دهد. هدف پژوهش حاضر، مروری بر پژوهش های انجام گرفته درمورد تأثیر ذهن آ گاهی درکودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. مواد و روش ها: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با ذهن آ گاهی، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در بین سال های 2020 - 2010 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی Eric ، Ebsco ، Google Scholar، Scopus Science Direct ، PubMed ، با کلید واژه های ذهن آ گاهی، کودکان، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. در جست و جوی اولیه 98 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 12 مقاله که عنوان آنها ذهن آ گاهی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود، انتخاب شدند. از بین آنها 80 مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، 5 مقاله به علت قدیمی بودن و 1 مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف گردید و نهایتاً 12 مقاله انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد که این درمان در کاهش علائم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مناسب است. همچنین ذهن آ گاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، توجه، هیجانات، فراشناخت و خودتنظیمی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی می شود. نتیجه گیری: با بررسی مطالعات انجام گرفته می توان نتیجه گرفت که ذهن آ گاهی یکی از درمان های مکمل برای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و قادر خواهد بود حیطه هایی که کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در آنها نقص دارند، از جمله کارکردهای اجرایی، تمرکز، توجه و کنترل تکانه را بهبود ببخشد.
بررسی تطبیقی فرایند تألیف کتاب های درسی در ایران و چند کشور جهان (کره جنوبی، سنگاپور، ژاپن، ترکیه و آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی فرایند تولید کتاب های درسی در ایران و مقایسه آن با کره جنوبی، ژاپن، آمریکا، سنگاپور و ترکیه بود. پژوهش از نوع کیفی با روش تطبیقی انجام گرفت. جامعه آماری کتاب های درسی کشورهای جهان بود و نمونه به روش هدفمند انتخاب شد. داده ها با روش چهارمرحله ای جرج بردی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد: 1. در همه کشورها، کتاب درسی اصلی ترین رسانه آموزشی است و مسئولیت تدوین سیاست های اساسی و کلی تهیه کتاب های درسی بر عهده وزارت آموزش و پرورش است. 2. برخلاف سایر کشورها، در ایران یک دوره 10ساله به عنوان فاصله زمانی تجدید نظر و بازبینی کلی کتاب درسی در نظر گرفته شده است که تقریباً دوبرابر سایر کشورهای مورد مطالعه است. 3. در همه کشورهای مورد مطالعه به جز ایران، سیاست های چندتألیفی و تولید غیر متمرکز وجود دارد. 4. در همه کشورهای مورد مطالعه مرجعی فراتر از مؤلفان کتاب های درسی برای بررسی پیش نویس کتاب ها و تأیید آن وجود دارد؛ اما جایگاه این مرجع در سلسله مراتب درون وزارت آموزش و پرورش متفاوت است. 5. در حالی که در سایر کشورها، مؤلفان دولتی و غیر دولتی کتاب درسی تألیف می کنند، در ایران تنها مؤلفان انتخاب شده دولتی که توسط دفتر تألیف و تحت شرایطی گزینش می شوند، وجود دارند. 6. انتخاب کتاب درسی در ایران مفهومی ندارد، اما در سایر کشورها انتخاب به معنای گزینش بهترین کتاب از بین کتاب های تأییدشده و متناسب با نیازهای آموزشی مدرسه، معلم و دانش آموز است. 7. در همه کشورها مراحل برنامه ریزی، تألیف، تأیید و انتشار کتاب درسی اگر چه با برخی تفاوت ها، مشترک است.