فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 119
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: از میان این چهار مرحله اجرای درس تربیت بدنی، اجرای مرحله ی سوم یعنی پیاده کردن محتوای برنامه اصلی، بدلیل تفاوت زیاد بین شرایط و ویژگی های مدارس کاری بسیار دشوار است. لذا در مطالعه حاضر انواع سبک های پیاده سازی برنامه اصلی تربیت بدنی و چالش های مربوط به آنها بررسی شده است. روش ها : از روش تحقیق کیفی و رویکرد پدیدارشناسی برای بررسی تجربیات واقعی معلمان تربیت بدنی دوره متوسطه اول در 4 اقلیم ایران در پیاده سازی درس تربیت بدنی استفاده شد. این پژوهش با مشارکت 23 معلم تربیت بدنی با تجربه بیش از 10 سال تدریس در مدارس دولتی انجام شد. از طریق مصاحبه و سئوالات باز، تجربیات این معلمان در پیاده سازی درس تربیت بدنی بررسی و تحلیل شد. یافته ها: طبق متن مصاحبه ها به صورت کلی 6 روش پیاده سازی درس تربیت بدنی شامل ارائه تک رشته ای، چند رشته ای ثابت، چند رشته ای چرخشی و ترکیبی در سه حالت شناسایی شد. امکانات و تجهیزات، تعداد و جنسیت دانش آموزان، ناکافی بودن زمان زنگ ورزش و همچنین سلایق و توانایی های متفاوت دانش آموزان و معلمین، از چالش های مهم در پیاده سازی درس تربیت بدنی محسوب می گردد. نتیجه گیری: بدیهی است که برای محیط های آموزشگاهی متنوع و متفاوت نمی توان یک روش و راهکار اجرایی مشخص را در نظر گرفت و همه مدارس را به اجرای آن روش خاص مجاب نمود.
طراحی و اعتباریابی الگوهای مفهومی و روندی برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳
105 - 131
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوهای مفهومی و روندی برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در راستای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی از نوع روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و صاحب نظران، برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، مقالات علمی پژوهشی مرتبط بین سال های 2000 تا 2024 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از صاحب نظران و متخصصان برای مرحله ارائه الگو و 9 نفر از آنان برای مرحله اعتباریابی الگو و فرم الگوی (مفهومی و روندی) پیشنهادی پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در پژوهش حاضر از ابزار مصاحبه و پرسش نامه باز پاسخ و برای روایی ابزارها از روایی صوری، معیار باورپذیری، بررسی توسط اعضا و چندسویه نگری منابع داده ها و برای پایایی ابزارها از روش اسکات، روش حسابرسی و روش توافق بین کدگذاران (ضریب کاپا) استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شناسایی شد و الگوی (مفهومی و روندی) پیشنهادی برای برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان طراحی و مورد تأیید قرار گرفت. شایستگی های مرتبط با فناوری در برنامه درسی، حاوی مؤلفه های زیادی است. این مؤلفه ها می توانند در کنار مؤلفه های مربوط به مبانی روان شناسی، اجتماعی و فلسفی قرار بگیرند و در طراحی، تدوین و اجرای برنامه های درسی به کار گرفته شوند.
بررسی مشابهت ساختاری موضوعات حوزه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران اهواز و مطابقت با این حوزه در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مشابهت ساختاری موضوعات حوزه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران اهواز و مطابقت با ایران و جهان انجام شد. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی علم سنجی به شمار می رود. جامعه آماری را پژوهش های مرتبط با رشته مهندسی عمران در پایگاه Web of Science تشکیل داده اند. به منظور بررسی هم سویی موضوعی روش خوشه بندی با نرم افزار VOSviewer انجام گردید. برای تعیین میزان هم سویی پژوهش ها نیز از شاخص مشابهت ساختاری موضوعات استفاده شده است. پژوهشگران به دنبال جستجوی حوزه های موضوعی گروه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران، ایران و جهان بوده اند. با درصد مشابهت ساختاری، مشخص شد که به مرور زمان موضوعات حوزه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران با ایران و جهان و همچنین ایران با جهان هم سوتر شده اند ولی هم سویی موضوعات دانشگاه شهید چمران با ایران و جهان کم است. جهت افزایش هم راستایی در پژوهش ها، باید انجمن هایی بین متخصصان، پژوهشگران، صاحب نظران، دانشجویان و اساتید مهندسی عمران برقرار شود تا به اشتراک نظر و هم اندیشی پرداخته شود. همچنین به نظر می رسد نظارت بر روندهای پژوهشی و شباهت آنها با پژوهشگاه های برتر دنیا، دیدگاه جدیدی را پیش روی سیاست گذاران پژوهشی قرار می دهد و اساساً در یافتن نقاط قوت و ضعف رویکردهای پژوهشی و سیاست های آتی مؤثر است.
چارچوب مفهومی منتورینگ سرگروه های آموزشی در جهت توسعه حرفه ای معلمان دوره آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای کاربرد منتورینگ توسط سرگروه های آموزشی در توسعه حرفه ای معلمان دوره آموزش ابتدایی صورت گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد از نوع نظام مند انجام شده است. این روش با هدف پاسخ به سوالات در حوزه هایی که مبانی نظری کافی جهت تدوین فرضیه وجود ندارد، استفاده می شود. جامعه پژوهش تمامی سرگروه های آموزشی، معلمان و مدیران مدارس آموزش ابتدایی شهرستان قاینات را در بر می گیرد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با روش ملاک محور انتخاب شدند. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته با 7 نفر از سرگروه های آموزشی، 9 معلم آموزش ابتدایی و 5 مدیر آموزشی جمع آوری شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کد گذاری به روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله انجام شد: باز، محوری و انتخابی. به منظور اعتباریابی نتایج پژوهش چهار معیار لینکلن و گوبا به کار گرفته شد. یافته های پژوهش چارچوبی پنج عاملی را برای بکارگیری منتورینگ در توسعه حرفه ای معلمان ارائه داد که شامل شرایط علّی (نیاز به بهبود مستمر، ضرورت اشتراک تجارب، تطابق با تغییرات سازمانی)، شرایط زمینه ای (شرایط محیطی مناسب جهت اجرای منتورینگ، حمایت های سازمانی و شرایط حرفه ای)، شرایط مداخله گر( ابعاد آموزشی، اجتماعی، فنی، اقتصادی و فرهنگی)، راهبرد ها (اشتراک ایده و نظر، حضور منتور در جشنواره ها، کلاس و کارگاه های آموزشی) و پیامد های منتورینگ (برای منتی: افزایش شایستگی های حرفه ای، افزایش رضایت شغلی، گسترش ارتباطات موثر، و ارتقا جایگاه، و برای منتور: ارتقا منزلت اجتماعی، کسب و کاربرد تجارب جدید و افزایش حقوق) می-باشد.
ساز و برگ های ایدئولوژیک و تاثیر آن بر سیاست های آموزشی افغانستان در صد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی سازوکارهای ایدئولوژیک و تأثیر آن بر سیاست های آموزشی افغانستان در صد سال اخیر است. گرچه تأثیرپذیری سیاست های آموزشی از ایدئولوژی های حاکم امری معمول است، اما در افغانستان این روند دستخوش دگرگونی های گوناگون بوده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که سازوکارهای ایدئولوژیک و تأثیر آن ها بر سیاست های آموزشی افغانستان طی یک سده اخیر چگونه بوده است؟ فرضیه نویسندگان بر این اساس استوار است که ایدئولوژی های حاکم، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و جهت گیری سیاست های آموزشی داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست آموزشی افغانستان در یک قرن اخیر تحت تأثیر چهار نوع سازوکار ایدئولوژیک قرار داشته است. در دوره حکومت امان الله خان تا پایان زمامداری محمدداوود خان، سیاست های آموزشی عمدتاً در راستای تقویت حاکمیت فردی و خانوادگی تنظیم شده بود. در دوران حکومت کمونیستی، نظام آموزشی به شدت تحت تأثیر ایدئولوژی انقلابی و کمونیستی قرار گرفت. با روی کارآمدن مجاهدین و طالبان، سیاست آموزشی و برنامه های درسی بر مبنای آموزه های دینی با خوانشی مذهبی تدوین شد. سرانجام، در دوره جمهوری اسلامی افغانستان پس از سال ۲۰۰۱، برنامه های آموزشی و محتوای درسی در جهت نهادینه سازی ارزش های لیبرال دموکراسی شکل گرفت.
واکاوی موانع فرهنگی نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
149 - 172
حوزههای تخصصی:
امروزه مرجعیت علمی به عنوان منبع اصلی مشروعیت و بقا در بستر رقابتی حاکمیت آموزش در جهان عمل می کند. در این میان، یکی از بایسته های مرجعیت علمی، نظریه پردازی علمی است. نظریه پردازی در همه ی حوزه های دانش بشری، اغلب با چالش ها و موانعی روبه رو می باشد، اما این موانع در حوزه علوم انسانی بسیار چشمگیر هستند. ازجمله مهم ترین موانع فرایند خلق و بسط مفاهیم انسانی و اجتماعی نوظهور در حوزه علوم انسانی که می توانند به طور قابل توجهی بر فرآیند نظریه پردازی در این حوزه تأثیر گذاشته و از سرعت آن بکاهند، موانع فرهنگی است. از همین رو پژوهش حاضر باهدف واکاوی و تبیین موانع فرهنگی نظریه پردازی در علوم انسانی با رویکرد تحلیل مضمون انجام شده است. در این پژوهش از طریق مصاحبه با متخصصان و صاحب نظران حوزه ی علوم انسانی،13 مضمون به عنوان موانع فرهنگی نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی شناسایی و مورد تبیین قرار گرفتند.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
167 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن شهر اراک در تابستان سال 1402 بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب شدند و با استفاده از گمارش تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی و گواه قرار مورد مداخله قرار گرفتند و توسط تکلیف سنجش حافظه کاری کرچنر (1985) سنجش شدند. سپسشرکت کنندگان بعد از سه ماه جهت انجام آزمون پیگیری، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. گروه گواه نیز در طی پژوهش هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره با آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: هر دو مداخله توان بخشی شناختی رایانه یار و واقعیت مجازی توانستند باعث بهبود و افزایش میزان بهره شنیداری و دیداری و حافظه کاری در شرکت کنندگان گروه آزمایش شوند و این اثربخشی در آزمون پیگیری 3 ماهه نیز حفظ شد. ازنظر شدت اثربخشی نیز نتایج نشان داد که گروه توان بخشی شناختی رایانه یار در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری، اثربخشی بیشتری داشت (0001/0. P). نتیجه گیری: از هر دو درمان، به خصوص درمان مبتنی بر توان بخشی شناختی رایانه یار می توان در افزایش بهره حسی حرکتی و حافظه فعال بهره گرفت تا بتوان میزان شدت اختلال خواندن را کاهش داد.
پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری ترکیبی به عنوان رایجترین رویکرد تربیتی و انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی به عنوان سازه های روانشناختی به ترتیب به عنوان مولفه بیرونی و محرک های درونی موثر بر عملکرد تحصیلی تلقی می شوند. بر این اساس، هدف مطالعه پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی است. روش ها: در این پژوهش زمینه یابی مبتنی بر ضریب همبستگی، از بین220 نفر دانشجوی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز خلخال در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان،140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری ترکیبی، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هرمانس(2014)و پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ(1391) به همراه نمرات پایان ترم به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. سرانجام برای بررسی رابطه علی بین متغیرها از تحلیل خطی ساده مبتنی برآزمون ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی رابطه همزمان بین متغیرها از تحلیل چند خطی(همزمان) مبتنی برآزمون ضریب همبستگی رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS-V21استفاده شد. یافته ها: تک تک متغیرهای رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی بر موفقیت تحصیلی تاثیر دارند(389/7،213/4 ،990/5T=، 05/0>p)، اما در این میان، رویکرد یادگیری ترکیبی در مقایسه با انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی، بیشترین تاثیر را بر موفقیت تحصیلی داشت(210/0، 288/0<439/0). نتیجه نهایی تحقیق نیز نشان داد که تاثیر همزمان رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی در مقایسه با تاثیر تک تک متغیرها بر موفقیت تحصیلی، بیشتر است(435/0=R2). نتیجه گیری: اگر ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده یادگیری ترکیبی و ابعاد درونی و بیرونی و تنظیم شده انگیزش تحصیلی به همراه سه بعد رفتاری، شناختی و انگیزشی درگیری تحصیلی در طول دوره آموزشی به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی شوند، می توانند بر موفقیت تحصیلی تأثیرات چشمگیری داشته باشند.
تبیین عوامل موثر بر بهبود کیفیت نظام آموزشی کارکنان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
115 - 139
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از جمله مسائلی که سازمان های رسانه ای، در پی کسب مزیت رقابتی در سپهر رسانه ای با آن مواجه هستند، آموزش و توانمندسازی کارکنان است. از اینرو مقاله حاضر با هدف تبیین عوامل موثر بر بهبود کیفی آموزش کارکنان رسانه ملی انجام پذیرفته است.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است که مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل موثر استخراج شده در بخش کیفی می باشد. جامعه آماری، متشکل از کارکنان این سازمان بود که 430 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش، صورت گرفت. رواﯾﯽ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ با استفاده از جدول ﻻوﺷﻪ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t و مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) بود. شاخص های معناداری بار عاملی، ضریب پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراجی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شد.
یافته ها: در راستای الگوی مستخرج، متشکل از 12عامل درونداد، 15عامل فرایند، 3 عامل برونداد، 3 عامل پیامد و 155 ملاک و 910 نشانگر؛ یافته ها نشان داد همگی از قدرت تبیین کیفیت آموزش برخوردار بوده و مدل پژوهش برازش لازم را دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه ضمن ارائه دیدگاهی روشن و برنامه ریزی عملیاتی برای مدیران رسانه در رابطه با آموزش سرمایه انسانی؛ در افزایش انگیزه عوامل انسانی، مدرسان و مدیران آموزشی در چگونگی بهبود و ارتقای کیفی نظام آموزشی سازمان در راستای اهداف و ماموریت نهایی آن موثر می باشد.
فهم مقوله های زیبایی شناسی؛ افق های الهام بخش در فعالیت های تربیتی (بازشناسی سند تحول بنیادین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی یکی از شاخه های فلسفه است که در زمینه تعلیم و تربیت کاربرد بیشتری پیدا کرده است. این مقاله با هدف شناخت و گسترش فهم ابعاد زیبایی شناسی در حوزه فعالیت های تربیتی مدارس تنطیم شده است.داده های مبنایی پژوهش کیفی با رویکرد اکتشافی از28 منبع مرتبط غربی و 45 منبع مرتبط با سند تحول در زمینه موضوع زیبایی شناسی جمع آوری شده است. داده ها به شیوه استقرای تحلیلی مورد تحلیل قرار گرفتند و از تحلیل آنها 66 مقوله استنباط شد. مقوله های بدست آمده مورد مقایسه قرار گرفتند و مؤلفه های اصلی زیبایی شناسی در ارتباط با فعالیت های تربیتی شناسایی شدند. بر اساس مؤلفه های اصلی، مدل مفهومی زیبایی شناسی در فعالیت های تربیتی و الگوی اجرایی از افق های الهام بخش آن در فعالیت ها ارائه شد. سه سوسازی نتایج از منابع با نرم افزار مکس کیودا و نظرسنجی محققان مختلف همگرایی و اعتبار یافته ها را نشان داد. از این رو بر مبنای الگوی تدوینی می توان با رویکرد و زمینه سازی زیبایی شناختی فعالیت های امورتربیتی به اهداف تربیت اخلاقی،اجتماعی و عقلانی آرامش بخش، توسعه یافته و پویا، متناسب با سیر رشدی دانش آموزان در دوره های تحصیلی سه گانه، دست یافت.
بازخوانی مکاشفه جوزف مورفی در حوزه مطالعاتی رهبری و مدیریت آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی آثار "جوزف مورفی" در حوزه مطالعاتی رهبری و مدیریت آموزشی است. جوزف مورفی دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه ایالتی اوهایو و کارشناسی ارشد مدیریت مالی عمومی دانشگاه شیکاگو، لیسانس آموزش ابتدایی کالج ماسکینگوم، معاون اقتصاد و مدیریت بازرگانی دانشکده آموزش پیبادی، استاد آموزش دانشگاه واندربیلت و استاد میبورن در دپارتمان رهبری و سیاست گذاری سازمان ها و یکی از نظریه پردازان معاصر مدیریت و رهبری آموزشی است که مطالعات او در زمینه بهبود مدرسه، با تأکید ویژه بر رهبری و سیاست گذاری، تأثیر عمیقی بر فهم و توسعه رهبری آموزشی و بهبود کیفیت مدارس داشته است. مورفی در زمینه مدیریت و رهبری آموزشی 20 کتاب را تألیف، 12 اثر را ویرایش و مقالات زیادی را منتشرکرده است. مورفی در آثاری مانند "چشم انداز: داربستی ضروری" (2014) و "رهبری مثبت مدرسه" (2019) هدف خود را "توسعه مفاهیم توضیحی یکپارچه ای می داند که چارچوب مفیدی را برای در نظر گرفتن عمل در شرایط خاص به افراد ارائه دهد". او چشم انداز بهبود رهبری مدرسه را به سه حوزه متمایز اما مرتبط تقسیم بندی می کند: "ماموریت"، که به ارزش ها و هدف کلی می پردازد. "اهداف" برای جهت دهی و "انتظارات"، که اهداف خاصی را تعیین می کنند. مورفی در آثار خود پارادایم های سنتی را به چالش می کشد و با پرداختن به مؤلفه هایی مانند "بازسازی نظام آماده سازی رهبران مدارس" و "بازسازی نظام های آموزشی" چشم اندازی نو برای رویکردی پاسخگویانه تر و مسئولانه تر به رهبری مدرسه در قرن بیست و یکم ارائه می دهد. این مقاله با بررسی آثار جوزف مورفی و ردیابی بینش های او در رهبری و مدیریت آموزشی با تأکید بر بهبود رهبری مدرسه می تواند مسیر تحول دانش پژوهی رهبری آموزشی را به سوی بازآفرینی مفاهیم رهبری مدارس برای رسیدن به رویکردهایی عملگرایانه هدایت کند.
اثر توان بخشی شناختی توجه و حافظه از راه دور بر حافظه فعال و توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر توانبخشی شناختی توجه و حافظه از راه دور بر حافظه فعال و توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 15کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری و 15 کودک بدون اختلال یادگیری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش توان بخشی شناختی حافظه و توجه (نجاتی، 2021) را در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون استروپ (ST) و آزمون حافظه کاری کرچنر (N-Back) استفاده شد. داده ها به شیوه تحلیل واریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی حافظه و توجه از راه دور بر حافظه فعال در کودکان دارای نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری ویژه تأثیر داشت (001/0P<). اما این آموزش بر توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری ویژه تأثیر نداشت (09/0P<). نتیجه گیری: از این رو با توجه به تأثیر توان بخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مورد مطالعه پیشنهاد می شود از این آموزش برای بهبود توجه، تمرکز و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان بهره برده شود.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی برای مدیریت بحران کرونا(از منظر آثار تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تأیید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راههای کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
شناسایی مهم ترین مسائل آموزشی معلمان و کاوش راهکارهایی برای آنها در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۴۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی شناسایی مهم ترین مسائل آموزشی معلمان دوره ابتدایی در کلاسهای تک پایه و یافتن راهکارهایی برای کاهش آنها در اجرای برنامه های درسی بوده است. به این منظور طی دو مرحله با روش پژوهش پیمایشی و از طریق پرسشنامه باز-پاسخ و مصاحبه برای گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری اقدام شده است. در مرحله اول نمونه ای هدفمند به تعداد 40 نفر برای تکمیل پرسشنامه باز-پاسخ مشارکت داشتند. پس از تحلیل محتوای اطلاعات به دست آمده، 16 مسئله شناسایی شد که در میان این مسائل، دو مقوله «تراکم بالای جمعیت کلاسها» و «عدم توجیه اولیا و نحوه مواجهه و مدیریت انتظارات آنان» بالاترین فراوانی را در میان پاسخهای شرکت کنندگان داشتند. در مرحله دوم از طریق مصاحبه 16 نفر از صاحب نظران دارای مدارک تحصیلات تکمیلی رشته های علوم تربیتی و تجربه تدریس در دوره ابتدایی به ارائه راهکار پرداختند که پس از تحلیل محتوا و کدگذاری متون مصاحبه 104 راهکار جزئی و 43 راهکار کلی به عنوان یافته های پژوهش به دست آمد. روایی محتوای ابزار مصاحبه را صاحب نظران علوم تربیتی بررسی و تأیید کردند و برای اعتباریابی یافته ها از روش ارجاع مجدد نتایج تحلیل به مشارکت کنندگان بهره گرفته شد. در این راهکارها پیش بینی فرایند توانمندسازی معلمان، مدیران، اولیا، بازنگری نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و بازسازماندهی فضاهای آموزشی به چشم می خورد. همچنین بررسی راهکارها نشان داد که در صورت کاربست آنها همه عناصر برنامه درسی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، اما عنصر«معلم» بیشترین تأثیرپذیری را خواهد داشت ضمن آنکه به منزله عنصر بنیادی در کاهش مسائل نیز شناسایی شده است.
بررسی اثربخشی نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصویر (PECS) بر مؤلفه های زبان دریافتی و بیانی دانش آموزان با اختلال طیف اتیسم، یا یک طرح تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش، بررسی اثربخشی نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصاویر (PECS) بر زبان دریافتی و بیانی کودکان با اختلال طیف اتیسم است. روش این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، آزمایشی با طرح تک آزمودنی AB است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، آزمایشی با طرح تک آزمودنیAB است که شامل دو مرحله خط پایه (A) و مداخله (B) است. بسته مداخله در این پژوهش نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصاویر (PECS) بود که در شش مرحله به شرکت کنندگان ارائه شد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از تمام کودکان با اختلال طیف اتیسم با عملکرد متوسط 6 تا 8 سال که در مدارس استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش (که با روش نمونه گیری هدفمند به دست آمده است) عبارتند از 5 کودک طیف اتیسم که با استفاده از جدول مشاهده های تشخیصی اتیسم (ADOS) به عنوان مبتلا به اختلال طیف اتیسم تشخیص قطعی داده شده اند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های زبان بیانی و دریافتی آزمون رشد نیوشا استفاده شده است. یافته ها: نشان می دهد که میانگین نمر ه های زبان بیانی و دریافتی کودکان 6 تا 8 ساله با اختلال طیف اتیسم، در پس آزمون اول نسبت به خط پایه افزایش داشته است. این روند افزایشی در فرایند اجرای برنامه آموزش نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصویر استمرار داشته است.
تحلیل حس عدد برحسب نیمرخ حافظه فعال در دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فقدان حس عدد به عنوان یکی از عوامل بروز اختلال خاص یادگیری ریاضی در کودکان بوده و حافظه فعال نیز بهترین پیش بینی کننده عملکرد مرتبط با حس عدد در کودکان به شمار می رود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تحلیل حس عدد برحسب نیمرخ حافظه فعال در دانش آموزان با اختلال خاص یادگیری ریاضی بود. روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش مطالعه، همبستگی بود. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر با اختلال خاص یادگیری ریاضی از مراجعه کنندگان به مراکز اختلال خاص یادگیری در سال تحصیلی -14002- 14001 تشکیل می دادند که از بین آنها به روش نمونه گیری هدفمند50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس سنجش حس عدد جردن و همکاران (2008) و مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (حافبک) پیکرینگ و گدرکول (2001) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده به کمک آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین مجری مرکزی و عملیات همبستگی مثبت و معناداری (29/0 r= و 01/0p<) و بین صفحه دیداری – فضایی و عملیات همبستگی معناداری وجود دارد (19/0 r= و 01/0p). همچنین، خرده مقیاس حافظه فعال صفحه دیداری- فضایی (56/0B= و 02/0>p) توان پیش بینی 04/0 درصد از تغییرات خرده مقیاس حس عدد از جمله عملیات را داشت. نتیجه گیری: با توجه به تأیید نقش معنادار حافظه فعال در میزان حس عدد در کودکان، می توان مهارت های مرتبط با مؤلفه های حافظه فعال به ویژه صفحه دیداری – فضایی را در مراکز اختلال خاص یادگیری جهت افزایش حس عدد آموزش داد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه ها وعوامل موثر بر انگیزه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش پیش رو، شناسایی ابعاد،مولفه ها وعوامل موثربرانگیزه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان است.روش : این پژوهش با روش تحلیل محتوا کیفی انجام شده است.جامعه آماری پژوهش را خبرگان حوزه موضوعی تشکیل می دهند که از این میان، 25 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براین اساس،ابتدا بر اساس ادبیات پژوهش ابعاد، مولفه ها وعوامل موثر شناسایی و تحلیل محتوا شدند. سپس، بر اساس نظر خبرگان مورد تایید قرار گرفتند.تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی با استفاده از نرم افزارMAXQDA و آزمون های میانگین، انحراف معیار و آزمون تی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.یافته ها: در یافته ها، چهار بعد (ماهیت کار، میل به کسب موفقیت، رشد حرفه ای و قدر و منزلت اجتماعی) در قالب مولفه های نه گانه (خودمختاری،معنی داری شغل،جذابیت شغل،تعهد سازمانی،خودکار آمدی،میل به پیشرفت،تمایل به پژوهش، شناخت وقدردانی واحترام اجتماعی) دسته بندی شدند.در مجموع38 شاخص (گزاره کلیدی) نیز بدست آمد.افزون بر این،عوامل موثر بر انگیزه نیز شامل عوامل اقتصادی،فرهنگی،محیطی و مدیریتی با 35 شاخص شناسایی شدند.نتیجه گیری: با بکارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از عوامل موثر بر انگیزه اعضای هیئت علمی بهبود کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه دست یافت. در نهایت به توسعه و پیشرفت دانشگاه و جامعه کمک کرد.
پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
155 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران بود. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل 1500 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان خرم آباد در سال 1401-1400 که ۷۰۰ نفر مرد و ۸۰۰ نفر زن بودند؛ از این تعداد، 306 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه مدیریت تحول گرا باس وآولیو (1997) و پرسش نامه رفتارهای نوآورانه کانتر (۱۹۹۸) و پرسش نامه توسعه حرفه ای نوا (۲۰۰۸) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون پژوهش نشان داد که بین رهبری تحول گرا با رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان و مؤلفه های آن، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، دو مؤلفه ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای رفتارهای نوآورانه و دو مؤلفه انگیزش الهام بخش و ترغیب ذهنی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای توسعه حرفه ای معلمان هستند؛ .بر این اساس می توان نتیجه گرفت مدیر تحول گرا با داشتن ویژگی ملاحظات فردی، با توجه به تفاوت های فردی معلمان، با دادن مسئولیت های جدید و متناسب با نیازشان برای تجربه های جدید و نوآوری، می تواند معلمان را تحریک کند و در این راه نیز آن ها را از هیچ نوع هدایت و حمایتی محروم نمی کند و با آن ها رابطه ای دوستانه دارد.
مفهوم پردازی «اسارت در دام دانش» در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: باورهای معلم نسبت به دانش، مهارت و نگرش خود، یکی از پدیده های موردتوجه تربیت پژوهان است که اگر درست شکل نگیرد، منجر به پدیده هایی مانند «اسارت در دام دانش» می شود. شکل گیری و تشدید «اسارت در دام دانش» در بین معلمان، بویژه معلمان دوره ابتدایی، می تواند اثرات جبران ناپذیری بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و یاددهی معلمان در مدارس داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف توصیف ماهیت پدیده «اسارت در دام دانش» در فرایند یاددهی و یادگیری، علل شکل گیری و پیامدهای آن انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، از نوع پدیدارشناسی بود. به منظور دست یابی به اطلاعات، از روش نمونه گیری شبکه ای، تا رسیدن به حد اشباع نظری، استفاده شد. به همین منظور، 18 نفر از مدیران، معلمان و خبرگان مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی و تحلیل محتوای متون مصاحبه ها انجام شد. یافته ها: پس از فرایند کدگذاری، مضامین مرتبط به ویژگی ها (رفتاری، کلامی/گفتاری، ذهنی و آموزشی)، عوامل و شرایط (فردی، محیطی، اقتصادی، برنامه ریزی و سیاستگذاری ها) و پیامدها (دانش آموز، معلم و سازمانی) «اسارت در دام دانش» استخراج شد. نتیجه گیری: شرایط، عوامل و زمینه های شکل گیری، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر جهت دهی چنین رفتارهایی، اثرگذار است. شناسایی این عوامل و برنامه ریزی جهت پیش گیری و اصلاح چنین شناخت و برداشتی، از ضروریات نظام آموزش و پرورش است. شناخت این سازه مهم، در نوع تربیت معلمان و نیز نگهداشت و ارتقای ایشان امری ضروری است.
تحلیلی آینده پژوهانه بر پیشران های برنامه درسی دوره ابتدایی و دلالت های آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
101 - 128
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم با خصوصیات منحصربه فردش شیوه های آموزش، یادگیری و تفکر ما را متحول خواهد کرد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار در برنامه درسی دوره ابتدایی و تحلیل دلالت های آن هاست. این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی و با ترکیبی از روش های پویش محیطی، تحلیل محتوای کیفی و روش دلفی انجام شد. در این حوزه، شش پیشران شناسایی شد: 1. رشد فناوری های دیجیتال و زیستی؛ 2. گفتمان کودکی و یادگیرنده محوری؛ 3. ساختار نظام آموزشی؛ 4. تغییر مفهوم و رویکرد به دانش؛ 5. جهانی سازی 6. وضعیت اقتصادی کشور. بر پایه نتایج این تحقیق، عمده پیشران ها ناظر به روندهای جهانی اند که از فراگیری بیشتری برخوردارند. همچنین، تحلیل پیشران ها در به چالش کشیدن پیش فرض های برنامه ریزان و بازاندیشی درباره الگو های نوین آموزش و یادگیری در جهان پیش رو اثر مهمی دارند. درنهایت، برخی پیشنهادها و راهبردها برای نهادینه شدن گفتمان آینده پژوهی در نظام آموزشی و بهره گیری از نتایج پژوهش حاضر ارائه شد.