فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تاثیر برنامه درسی فوق برنامه دراحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر شبه آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه مورد مطالعه برابر با 40 نفر از دانش اموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت سنجش احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه بری، بتی و وات (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برنامه ی درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان نتاثیر معنادار دارد. افراد گروه آزمایش که در دوره آموزشی هنر خلاق شرکت کردند از نظر احساس تعلق به مدرسه تفاوت معناداری با گروه کنترل دارند. همچنین برنامه ی درسی فوق برنامه بر ابعاد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی هنر خلاق در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر دارد.
شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
305 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر در قالب پارادایم کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نی ریز در سال تحصیلی1402-1401 تشکیل می دادند. روش انتخاب شرکت کنندگان در پژوهش، به صورت هدفمند(افراد مطلع) بود. افراد نمونه در بخش معلمان با توجه به نظر مدیران با سابقه بالای ده سال سابقه مدیریت(10 معلم) و افراد نمونه در بخش مدیران با توجه به نظر کارشناس متوسطه و ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهرستان نی ریز(7مدیر) بود. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بین فردی نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها ضبط شده و پس از پیاده سازی مورد بررسی واقع شدند. فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اطمینان از داده ها از طریق کنترل توسط اعضا صورت گرفت.یافته ها: پس از تحلیل کل مصاحبه ها، تعداد 985 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش به 575 کدباز، 24 زیرمقوله و 7 کدمحوری تبدیل شدند. نتیجه گیری: شاخصه های معلمان فکور شامل شاخصه ی تدریس اثربخش، غنی سازی محیط آموزش، توجه و پرورش تفکر دانش آموزان، ویژگی-های شخصی معلم فکور، ارزشیابی سازنده، نحوه رفتار در محیط و مدیریت فرآیندهای کلاسی بود. با عنایت به نتایج پیشنهاد می شود آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان در جذب و گزینش و تربیت معلمان شاخصه های مذکور را در برنامه های درسی و آموزشی در نظر داشته باشند.
طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
214 - 203
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر در نوجوانان پدیده ای روانی-اجتماعی است که ویژگی شخصیتی، بیولوژیکی، خانوادگی، فرهنگی عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری آن نقش دارند و در این بین نقش عوامل عاطفی از جمله بدتنظیمی هیجانی در سوق دادن نوجوانان به مصرف مواد و همچنین ادامه مصرف نقش تعیین کننده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی از نوع پدیدارشناختی است بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متخصصین روانشناسی کودک و نوجوان و اعتیاد است که برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخصیصی در هفت مرحله و در 17 جلسه تنظیم و برنامه طراحی شده در اختیار 10 نفر از متخصصان روانشناسان کودک و نوجوان و اعتیاد قرار گرفت و پس از تأیید برنامه شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. یافته ها: نتایج حاصل از روایی محتوایی و اجرای برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی نشان داد که این بسته از ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که این بسته یک برنامه جامع برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر است.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
رابطه بین هویت حرفه ای معلمان مقطع آموزش ابتدائی با فرسودگی شغلی آنان با نقش واسطه ذهن آگاهی آنان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
122 - 141
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هویت حرفه ای و ذهن آگاهی معلمان نقش مهمی در کاهش فرسودگی شغلی آنان دارد و می تواند کیفیت آموزش را بهبود بخشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین هویت حرفه ای معلمان مقطع آموزش ابتدائی با فرسودگی شغلی آنان با نقش واسطه ذهن آگاهی شهرستان کازرون بود.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 350 نفر از بین 1700 معلم آموزش ابتدائی به عنوان نمونه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش، 1981)، پرسشنامه های هویت حرفه ای معلمان (چانگ، 2008) و پرسشنامه ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) جمع-آوری گردید. با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون سوبل و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین هویت حرفه ای با فرسودگی شغلی و ذهن آگاهی ارتباط معناداری وجود دارد. هویت حرفه ای با مقدار بتای 320/0 - بر فرسودگی شغلی معلمان تاثیر گذار بود. همچنین نتایج نشان داد هویت حرفه ای با مقدار بتای305/-0 بر ذهن آگاهی معلمان تاثیر گذار بوده و می تواند حدود 9 درصد تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کند. هویت حرفه ای با مقداربتای 162/-0 و ذهن آگاهی با مقدار بتای 519/0- بر فرسودگی شغلی معلمان تاثیر گذار بوده و می توانند حدود 35 درصد تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کنند. و در نهایت نتایج نشان داد با در نظر گرفتن سطح خطای05/0 ∝ اگر مقدار اگر مقدار از 96/1 بیشتر باشد، اثر غیرمستقیم مشاهده شده از نظر آماری معنادار است. نتیجه گیری:معلمان با هویت حرفه ای قوی تر و ذهن آگاهی بالاتر، توانایی بیشتری برای مقابله با استرس های شغلی دارند. آموزش ذهن آگاهی می تواند راهکاری مؤثر برای ارتقای تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی کاری معلمان باشد.
مروری بر مدل طرح یادگیری مدنظر برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
49 - 59
حوزههای تخصصی:
اهداف: در نظام آموزشی تربیت معلم ایران (دانشگاه فرهنگیان) تدریس در دوره کارورزی به عنوان یکی از فعالیت ها در کارورزی 2، 3 و 4 در قالب تدریس به گروه های کوچک تا تدریس به کل کلاس، پیش بینی شده است. مطالعه حاضر به دنبال تبیین چرایی، چیستی و چگونگی تدوین طرح یادگیری در برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان بوده است.
روش ها: این مطالعه یک پژوهش کاربردی از نوع مطالعات توصیفی و کیفی است در این راستا پژوهشگران ابتدا از طریق مطالعه کتابخانه ای و همچنین روش پیمایشی (انجام مصاحبه) اطلاعات لازم را جمع آوری سپس با روش جستار نظرورزانه به عنوان یک روش کیفی کوشیده اند منطق، چیستی و چگونگی تدوین طرح یادگیری توسط کارورزان برای انجام تدریس در مدارس را جستارپردازی و تبیین نمایند. با عنایت به کیفی بودن پژوهش برای تأیید پذیری یافته ها از راهبرد مرور همکاران استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش تبیین مدل و الگوی طرح یادگیری موردنظر دانشگاه فرهنگیان است که در آن قسمت های مختلف آن الگو به تفکیک تشریح شده است؛ که استادان و معلمان راهنمای کارورزی و دانشجومعلمان با مراجعه به آن می توانند نسبت به تدوین طرح های یادگیری مناسب اقدام نمایند.
نتیجه گیری: مدل طرح یادگیری مدنظر کارورزی دانشگاه فرهنگیان محدود به راهبرد React بوده ازاین رو پیشنهاد می گردد دانشگاه فرهنگیان به دنبال ارائه مدل طرح یادگیری قابل استفاده برای همه ی رشته ها و با چهارچوب باز و انعطاف پذیر باشد که کارورزان بتوانند با الگوهای تدریس دیگری به جز راهبرد React نیز به تدوین طرح های یادگیری بپردازند.
بررسی دیدگاه های معلمان در رابطه با ارزشیابی توصیفی: شناسایی چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی ضعف ها، چالش ها، و راهکارهای بهبود فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است.
روش پژوهش: در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی استفاده شد و برای گردآوری اطلاعات نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار رفت. مشارکت کنندگان پژوهش 25 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان طارم در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس اشباع نظری، و با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تکنیک های تحلیل مضمونی همچون دسته بندی اطلاعات، کدگذاری، استخراج و ترکیب مضامین استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با چالش های ارزشیابی توصیفی، 9 مضون اصلی؛ شامل رویکرد سهل انگارانه نسبت به ارزشیابی، حذف رقابت سازنده، ازدحام کلاس های درسی، عدم تغییر در نگرش معلمان، توجیه نبودن والدین ، کاهش انگیزه دانش آموزان برتر، عدم تناسب بین محتوا و رویکرد ارزشیابی، ابهام در معیارهای ارزشیابی پایانی، و تغییر نامطلوب شرایط تکرار پایه شناسایی شد. همچنین در رابطه با راهکارهای بهبود ارزشیابی توصیفی 6 مضمون اصلی شامل افزایش طیف های امتیازدهی، بهره گیری از رویکرد کمی در ارزشیابی پایانی، متناسب سازی محتوا ، کاهش ازدحام کلاس ها، آموزش مستمر معلمان و تنوع در رویکرد ارزشیابی توصیفی برای پایه های مختلف تحصیلی شناسایی شد.
نتیجه گیری: ارزشیابی توصیفی هم از نظر فراهم نمودن شرایط مورد نیاز و هم از لحاظ اجرا با چالش ها و مشکلاتی مواجه است که اثربخشی آن را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار داده است و رفع نمودن این چالش ها از طریق راهکارهای دقیق و کارآمد ضروری است.
طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
247 - 276
حوزههای تخصصی:
یکی از نقایص اساسی کودکان با کم توانی ذهنی که در اغلب کارکردهای آن ها اختلال عمده ای ایجاد می کند، نظریه ذهن ضعیف است. این پژوهش به منظور طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و تعیین اثربخشی آن بر نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف شهر تهران در مقطع ابتدایی دوم بود که در سال تحصیلی 1402- 1401 در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 28 دانش آموز پسر بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزارهای پژوهش آزمون نظریه ذهن استیرنمن (1999) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. برنامه مداخله ای طی 24 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا و دو ماه بعد، پیگیری انجام شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی پژوهش حاضر از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. همچنین، این برنامه تأثیر معناداری بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس داشت (001/0p< ) و این تأثیر با گذشت دو ماه همچنان پایدار بود. والدین، معلمان، روان شناسان و مراکز توان بخشی می توانند از بازی های موجود در برنامه آموزشی این پژوهش جهت بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با ناتوانی هوشی خفیف بهره بگیرند.
بررسی عوامل مؤثر بر بهبود یادگیری دانش آموزان در درس جغرافیا، مطالعه موردی: دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر بیرجند
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر بهبود یادگیری دانش آموزان در درس جغرافیا در دبیرستان های دخترانه شهر بیرجند پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر بیرجند است. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد و 82 دانش آموز دختر از 7 دبیرستان انتخاب شدند. با استفاده از روش تحلیل مضمون، داده های کیفی از طریق پرسش نامه ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که استفاده از روش های آموزشی متنوع و کاهش حجم محتوای درسی می تواند بهبود چشمگیری در یادگیری دانش آموزان ایجاد کند. به ویژه، روش های گردش علمی و استفاده از نقشه های مفهومی به عنوان مؤثرترین روش ها شناسایی شدند. این روش ها با ایجاد تجربه های عملی و جذاب، به دانش آموزان کمک می کنند تا مفاهیم پیچیده جغرافیایی را بهتر درک کنند. نتایج پژوهش همچنین حاکی از آن است که نقش معلمان در افزایش علاقه و بهبود یادگیری دانش آموزان بسیار حائز اهمیت است. استفاده از روش های تدریس جذاب و متنوع، ایجاد تعامل مثبت با دانش آموزان و ارائه مثال های واقعی از مفاهیم جغرافیایی، می تواند انگیزه و علاقه دانش آموزان را به درس جغرافیا افزایش دهد. در نهایت، این پژوهش نشان داد که کاهش حجم و محتوای کتاب های درسی و اختصاص زمان بیشتر به فعالیت های عملی و مشارکتی می تواند به جذاب تر شدن درس جغرافیا و بهبود یادگیری دانش آموزان کمک کند. توجه به نوع نگاه دانش آموزان به درس جغرافیا و تلاش برای تغییر این نگاه به سمت مثبت و کاربردی نیز از دیگر عوامل مؤثر بر بهبود یادگیری است.
کاربرد بازیهای ویدئویی در بهبود یادگیری مفاهیم درس مطالعات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
Literature and goals: Video games are a newly emerging and widespread phenomenon in many parts of the world. Neglecting game studies leads to ignoring a part of cultural consumption in society. Computer games can be an effective tool in increasing students' motivation and learning in social studies. This research examines the role of video games as a new tool in teaching the concepts of the elementary school social studies textbook. The main objective of the study is to analyze the role and effects of these games on improving the learning process and understanding the concepts of the elementary school social studies textbook. Methodology: The research method is descriptive-analytical and is conducted using academic scientific sources. Finding and conclusion: The findings indicate that the use of video games, due to their interactive and motivational features, has a positive impact on increasing student participation in the learning process. These games, by providing a simulated environment and creating opportunities for practical experience, can help enhance critical thinking, creativity, and social interactions. However, challenges such as the potential for dependency and increased aggression have been observed in some cases. Therefore, the careful selection of educational games and their proper design is of great importance. This research also provides strategies for optimizing the use of video games in education and serves as a practical resource for teachers and educational practitioners.
تحلیل پدیدارشناسانه برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 212
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رویکرد راهبردی و عملکردی در برنامه درسی نظام تربیت معلم نقش مهمی در توانمندسازی و تربیت سرمایه انسانی مورد نیاز نظام آموزشی ایفا می کند. هدف پژوهش، شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید دوره کارآموزی مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان تهران بود.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی از اعضای هیأت علمی و کارآموزان دانشگاه فرهنگیان به روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. در بخش کمی از اعضای هیئت علمی و کارآموزان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 تعداد 288 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته برای آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون، مدل SWOT و ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) انجام شد.
یافته ها: دستاور پژوهش شناسایی 16 مؤلفه نقاط قوت و ضعف و 18 مؤلفه فرصت ها و تهدیدهای برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش بود. همچنین، بر اساس ماتریس برنامه ریزی کمی 8 راهبرد برای رویارویی با ضعف ها و تهدیدها و تقویت توانایی ها و فرصت های برنامه کارورزی مهارت آموزان تدوین گردید.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تأکید می کند، راهبرد توسعه و تجهیز امکانات سخت افزاری و نرم افزاری پردیس ها و مراکز مجری، بیشترین و راهبرد تقویت اطلاع رسانی قابلیت های برنامه جدید، کمترین جذابیت را دارد. دستاورد این مطالعه دریچه های جدیدی را بر روی ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه آموزش مهارت آموزان و برنامه ریزی های راهبردی تحقیق و توسعه در این عرصه می گشاید.
کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان: شناسایی موانع و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
245 - 264
حوزههای تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاه ملی و مأموریت گرا یکی از اصلی ترین زیرنظام های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، که هدف تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش در کشور را دنبال می کند. اما در طی مدت تأسیس، به دلیل موانع و چالش هایی که شناسایی آن هدف اصلی این نوشتار است، ازکیفیت مطلوب و مورد انتظار فاصله داشته است. بر این اساس شناسایی موانع و چالش های پیشروی دانشگاه فرهنگیان به سوی کیفیت به عنوان یک ضرورت رخ می نماید. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل صاحبنظرانی بوده است که در ارتباط با دانشگاه فرهنگیان دارای سابقه علمی و کار پژوهشی و یا سابقه مدیریتی و اجرایی داشته اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه-ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان، متخصصان و مدیران دانشگاه فرهنگیان حاصل شده است. داده های مصاحبه نشان می دهد که این مسائل و چالش ها را می توان ذیل هشت مقوله کلی دسته بندی کرد که عبارت اند از: عدم کیفیت و کفایت فضای آموزشی، چالش هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، چالش فرایند جذب معلمان، چالش ساختار و سازمان دانشگاه فرهنگیان، چالش برنامه آموزشی و درسی، چالش سیاست گذاری کلان نظام تربیت معلم، چالش تربیت و گزینش مدیران و چالش تضمین کیفیت معلمان. در مقام نتیجه گیری می توان اذعان کرد که کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز ثقل تربیت معلم در کشور، نیازمند اقدامات سیاست گذارانه و تقنینی جهت رفع موانع و چالش های ذکرشده است.
آموزش، شکوفایی و تربیت: نسبت و چگونگی کاربست این مفاهیم در عمل تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی مفهومی و تبیین رابطه سه مفهوم اساسی تربیت، آموزش و شکوفایی و استنتاج کارکردهای آن در نظام تربیتی است. برای این منظور از روش تحلیلی-استنتاجی استفاده شده است. در ابتدا به تبیین سه مفهوم آموزش، شکوفایی، تربیت و نسبت آنها با هم پرداخته شده است و با مرور آثار کلاسیک و نو در حوزه تربیت، درصدد تحلیل این مفاهیم و چگونگی کاربست آنها در نظام تربیتی است. نتایج پژوهش نشان از این دارد که سه مفهوم تربیت، آموزش و شکوفایی به مثابه حوزه های مجزا دارای حالات و کارکردهای خاص هستند. آموزش مجموعه ای از فرایندها است که هدفشان تسلط همراه با فهم است. اما حالت انحرافی و ضعیف آن زمانی است که صرفا تسلط بدون فهم مد نظر باشد. حالتی که به آن کارآموزی گفته می شود. شکوفایی به فعلیت رساندن ویژگی های عمومی (رشد) و ویژگی های منحصربه فرد (نبوغ) توجه دارد. حالت انحرافی در رابطه با شکوفایی عدم تمایز رشد از تحول، تحول از نبوغ و نبوغ از علاقه است. اما تربیت زمانی شکل خواهد گرفت که آموزش و شکوفایی یک شرط ضروری را به همراه داشته باشند. این شرط، ارزشمندی ذاتی است. ارزشمندی ذاتی منجر به آن می شود که نتیجه فرایندهای آموزشی و شکوفا کننده، فردی تربیت یافته یا فرهیخته قلمداد شود. ارزشمندی همچنین حیات بخش و ایجاد کننده روح بر فعالیت های آموزشی و شکوفا کننده مدرسه خواهد بود. رابطه میان مفاهیم فوق چنین است که آموزش و شکوفایی زیربنای تربیت هستند. یعنی تا آموزش و شکوفایی شکل نگیرد تربیتی نیز صورت نخواهد گرفت. از طرف دیگر تربیت حکم روبنا را دارد که هدفش جهت دهی به دو مولفه دیگر است.در صورت فقدان تربیت، نظام مدرسه ای صرفا ماهیتی ابزار گرایانه داشته و فاقد روح و انسانیت خواهد بود. پیشنهادات منتج از این پژوهش که شامل راهکارهایی برای معلمان، مربیان و مجریان برنامه های تربیتی خواهد بود بدین صورت قابل ارائه است: ضرورت تمایز موضوعات فاهمه ای و بی نیاز از فهم و اصالت بخشیدن به هردو، توجه به اهمیت و جایگاه روش های فعال و غیر فعال، تمایز مفاهیم رشد و تحول در شکوفایی، ضرورت نقش هدایت گری تربیت در رابطه با آموزش و شکوفایی به منظور دوری از ابزارانگاری، در هم تنیدگی فهم، چیرگی و رغبت در امر آموزش و شکوفایی، تمایز کوشش و رغبت و تلاش برای منطبق نمودن آنها، تمایز یادگیری و کارآموزی.
تأثیر راهبردهای یادگیری بر نگرش نسبت به درس ریاضی با نقش میانجی راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر راهبردهای یادگیری بر نگرش نسبت به درس ریاضی با نقش میانجی راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم شهر زاغه انجام شد. روش پژوهش توصیفی-علی با رویکرد معادلات ساختاری و ازنظر هدف یک پژوهش کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زاغه در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 570 نفر بود که از طریق فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد 230 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری (سلیمانی، 1394)، پرسشنامه نگرش به ریاضی آیکن (1975) و پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی انگیزشی (پینتریچ و دی گروت،1990) بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های فوق به ترتیب 76/0، 79/0و 77/0 محاسبه شد. تجزیه وتحلیل فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPls انجام شد. یافته ها نشان داد راهبردهای یادگیری بر نگرش نسبت به درس ریاضی با نقش میانجی خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم شهر زاغه تأثیرغیرمستقیم دارد. همچنین راهبردهای یادگیری و راهبردهای خودتنظیمی بر نگرش نسبت به درس ریاضی دانش آموزان متوسطه دوم شهر زاغه تأثیرمستقیم دارند.
مقدمه ایی بر باتری های کوانتومی بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چندسال اخیر، فناوری های کوانتومی در سرتاسر دنیا پیشرفت های چشمگیری داشته است و پژوهشگران برای ارتقاء آنها تحقیقات بسیار زیادی انجام داده اند. در این میان، باتری های کوانتومی از این قاعده مستثنی نیستند. باتری هایی که در لوازم الکترونیکی وجود دارند عمل ذخیره سازی انرژی را بر اساس فرایند های الکتروشیمیایی انجام می دهند و مقیاس آن ها به صورت ماکروسکوپیک است. اما می توان در سطح میکروسکوپیک، سامانه هایی را معرفی کرد که انرژی را برای ما ذخیره کرده و در صورت نیاز از آن کار استخراج کنیم. در بررسی این سامانه ها، مفاهیمی از قبیل ارگوتروپی، توان شارژ و پایداری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. در این مقاله، به معرفی باتری های کوانتومی پرداخته و تعاریفی که لازم است به درک کلی از این لوازم داشته باشیم را معرفی خواهیم کرد. در پایان نیز یک با طرح یک مثال از یک باتری کوانتومی، مفاهیم مروبطه را بکار می بریم.
ارزیابی میزان آمادگی دانشگاه فرهنگیان در اجرای آموزش الکترونیکی (مطالعه موردی؛ دانشگاه فرهنگیان فارس)
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
37 - 50
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آمادگی دانشگاه فرهنگیان فارس در اجرای آموزش الکترونیکی انجام شد. روش مورد استفاده، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری را دانشجویان و اساتید پردیس شهید باهنر و شهید رجایی در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد نمونه دانشجویان و اساتید بر اساس جدول مورگان به ترتیب به تعداد 378 و 102 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای سنجش آمادگی دانشجویان و اساتید به ترتیب از پرسشنامه های استاندارد واتکینز و همکاران (2004) و افیونی و همکاران (1392) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت. پایایی آنها نیز با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و تایید گردید. یافته ها نشان داد میزان آمادگی اساتید بطور کلی و در ابعاد در سطح قابل قبول است اما بصورت معناداری از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ میزان آمادگی دانشجویان بطور کلی و در ابعاد در سطح بالاتر از قابل قبول است، هرچند بصورت معناداری از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ بین میزان آمادگی اساتید و دانشجویان دو پردیس تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان آمادگی دانشجویان علوم انسانی و علوم پایه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج می بایست اقدامات لازم برای ارتقای این میزان آمادگی به وضع مطلوب انجام گردد.
مروری بر نقش متاورس در آموزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متاورس جهان پسا واقعیت است، یک محیط چند کاربره دائمی و پایدار که واقعیت فیزیکی را با مجازی دیجیتال ادغام می کند. این علم نوین مبتنی بر همگرایی فناوری هایی است که تعاملات چندحسی را با محیط های مجازی و اشیاء دیجیتال ممکن می سازد. متاورس در بخش آموزش ، یادگیرندگان را قادر می سازد تا در کلاس های مجازی از راه دور شرکت کنند و در عین حال عناصر کلاس درس واقعی را تجربه کنند. به سازمان ها اجازه می دهد آموزش های فنی بهتری ارائه دهند و به رشد آن ها کمک کنند. هدف این مقاله مطالعه پژوهشهای مرتبط با متاورس در زمینه آموزش و افزایش آگاهی در مورد منشأ و توانایی های آن است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، از نظر گردآوری داده ها کیفی و با شیوه مطالعه مروری نظام مند انجام شده است. بدین منظور منابع موردنیاز از پایگاه های اطلاعاتی گوناگون با استفاده از کلیدواژه های مناسب جستجوشد. سپس مستندات یافت شده موردتحلیل قرارگرفت نتایج پژوهش حاضر می تواند راهنمای پژوهشگران برای انجام تحقیقات بیشتر به منظور رفع کاستی های پژوهشی و ارایه یک چشم انداز واحد برای آموزش فراآموزشی و آموزش از راه دور مبتنی بر متاورس آنلاین باشد.
آموزش و محیط زیست در پرتو الهیات با تاکید بر سند تحول بنیادین آموزش
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیط زیست و فعالیت های انسان با یکدیگر رابطه مستقیمی داشته و در دراز مدت این تغییرات عواقب ناگواری برای زندگی و سلامت انسان به همراه دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آموزش و محیط زیست در پرتو الهیات با تاکید بر سند تحول بنیادین آموزش پرداخته است. قرآن کریم و روایات معصومین(ع) سرشار از آیات و احادیثی است که بر اهمیت حفظ و حراست از محیط زیست تأکید می کنند. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز به عنوان نقشه راه نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، بر تربیت نسلی متعهد به حفظ محیط زیست تأکید دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد الهیات محیط زیست به عنوان دانشی نوظهور، با اتکاء به آموزه های دینی، درصدد یافتن راه حل هایی عمیق و پایدار برای چالش های زیست محیطی امروز بشر است. از طرفی یکی از پایه های اصلی مورد توجه در تمامی بخش های سند پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درس ملی، به رسمت شناختن اهتمام به رابطه انسان با طبیعت و محیط زیست به عنوان بستر تلاش برای تحقق مراتبی از حیات طیبه برای مخاطبان نظام آموزشی است. در این زمینه باید محیط را به گونه ای منسجم و هدفمند تدوین و طراحی نموده و امکان انتقال آن را از راه هایی نظیر تقویت آموزش مفاهیم زیست محیطی در نظام آموزشی در تمامی مقاطع تحصیلی با گنجاندن دروس تخصصی و متناسب با سن دانش آموزان، نهادینه سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست در جامعه، تقویت و حمایت پژوهشگران در زمینه الهیات محیط زیست را فراهم آورد.
معرفی و اعتباریابی مقیاس اضطراب تدریس دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
69 - 89
حوزههای تخصصی:
دانشجومعلمان عمدتاً در طول دوره تربیت معلم دچار اضطراب شده و نگرانی هایی درخصوص تدریس در مدارس دارند که می تواند عملکرد حرفه ای آن ها را در آینده تحت تأثیر قرار دهد. پایش اضطراب تدریس دانشجومعلمان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن، در گرو دستیابی به ابزار معتبر سنجش اضطراب تدریس است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تعیین ساختار عاملی و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجومعلمان ورودی 1399، 1400 و 1401 پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان مشتمل بر 1364 نفر بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، نمونه ای به حجم 275 نفر از میان آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اضطراب تدریس دانشجومعلمان بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و مرتبه دوم، ضریب آلفای کرونباخ و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. یافته ها نشان داد که گزاره های پرسش نامه اضطراب تدریس، قابل تقلیل به چهار مؤلفه: اضطراب ارزشیابی شدن، اضطراب مسائل حرفه ای و دانش آموزان، اضطراب کنترل کلاس و اضطراب الزامات فعالیت تدریس بود. پایایی کل پرسش نامه برابر با 927/0 بود و پایایی ابعاد پرسش نامه نیز در دامنه 66/0 تا 89/0 قرار داشت. درمجموع، نتایج، حاکی از تأیید روایی سازه و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) در نمونه ایرانی مورد مطالعه، البته با حذف دو گزاره بود. با عنایت به کمبود ابزار سنجش اختصاصی اضطراب تدریس در ایران، توصیه می شود در پژوهش های بعدی از این مقیاس جهت بررسی این سازه در میان جامعه دانشجومعلمان و نیز معلمان ایرانی استفاده گردد.
طراحی محیط یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی با تاکید بر حوزه های آموزش و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
65 - 107
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی محیط های یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی، با تاکید بر حوزه های آموزش و یادگیری، با استفاده از مدل طراحی آموزشی و محیط های یادگیری زارعی زوارکی(۱۳۹۱)، در درس علوم پایه سوم ابتدایی صورت گرفته است که براساس هدف، کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان ابتدایی در سه شهر بندرعباس، ایرانشهر و کرمان می باشد که با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی، 100 دانش آموز ابتدایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. این پژوهش با فرایند طراحی، اعتباریابی، اجرا و ارزشیابی انجام شد. اعتباریابی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و ارزشیابی درونی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین و ارزشیابی بیرونی بر اساس الگوی مشارکتی نیکولز، توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و معلمان ابتدایی انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ایجاد فرصت های عملی برای یکپارچه سازی مفاهیم میان رشته ای، معلمان می توانند زمینه یادگیری عمیق، پایدار و مرتبط با موقعیت های زندگی واقعی دانش آموزان و تجربه یادگیری لذت بخش و زمینه تغییر نگرش در دانش آموزان را فراهم سازند.