فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۲۱۱-۱۹۲
حوزههای تخصصی:
هدف: زوجین متقاضی طلاق دارای مشکلات فراوانی در روابط زناشویی خود هستند و یکی از روش های مؤثر در بهبود ویژگی های مرتبط با زندگی زناشویی، روش آموزش با رویکرد تلفیقی است. پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر روج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ارزش ها و پذیرش روانشناختی در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ارجاع شده از دادگستری شهرستان بهشهر به مراکز مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق در 6 ماهه دوم سال 1398 بود. در این کارآزمایی بالینی 32 نفر (16 زوج متقاضی طلاق) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی (لیو و مک کی، 2012) در 14 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و پرسشنامه ارزش های شخصی (شوارتز، 2002) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی به طور معناداری منجر به بهبود پذیرش و عمل و ارزش ها در زوجین متقاضی طلاق در مرحله پس آزمون شده است (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر مؤثر بودن زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ارزش ها و پذیرش روانشناختی در زوجین متقاضی طلاق بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، بر ولخرجی و سوء مصرف شیشه در بیماران با تشخیص اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر ولخرجی و سوء مصرف شیشه در بیماران با تشخیص اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی انجام شد. طرح پژوهش، پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی بودند که به اردوگاه کرامت درشهرستان مبارکه اصفهان در سال 1400 مراجعه نموده اند. ملاک های ورود به نمونه عبارت بودند از اینکه: حداقل چهار ماه از بستری شدن گذشته باشد، بیمار تشخیص اختلالات دوقطبی یا شخصیت مرزی را گرفته باشد، حداقل به مدت دو هفته دارو مصرف نکرده باشد، و در مداخلات درمانی دیگر شرکت نکرده باشد. نمونه پژوهش چهار گروه 15 نفری(15 نفر بیماران دوقطبی گروه آزمایش، 15 نفر بیماران دوقطبی گروه کنترل، 15 نفر بیماران اختلال شخصیت مرزی گروه آزمایش، 15 نفر بیماران اختلال شخصیت مرزی گروه کنترل) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این چهار گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شدند. ابزار اندازه گیری: پرسشنامه چند محوری بالینی میلون3(1994) و آزمون مقیاس کنترل شخصی یا PCS و پرسشنامه ولخرجی کلارکی و مورتیمر(2013) بود. سپس اطلاعاتبدست آمده به روش آماری تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در گروه آزمایش با تشخیص اختلال دوقطبی در مصرف شیشه اثر بخش بود (0/05 p < ) ولی بر ولخرجی اثربخش نبود. (0 /05< p ) و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در گروه آزمایش با تشخیص اختلال شخصیت مرزی برمصرف شیشه و کنترل ولخرجی اثربخش بود (05/0 < p ) ، این در حالی بود که در هیچ کدام از دو گروه کنترل تغییری حاصل نشد.
Model for predicting attitude towards infidelity based on the quality of marital relations, sexual performance in married women: the mediating role of the empathy model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research was conducted with the aim of predicting the attitude towards infidelity based on the quality of marital relations, sexual performance in married women: the mediating role of empathy. The descriptive research method was correlation type. The statistical population of the present study included all married women in Najaf Abad city in 2019, and 225 of these women were selected by random cluster sampling and the Whatley Infidelity Attitude Questionnaire (ATIS) (2006), Busby et al.'s Marital Relationship Quality (RDAS) (1995), Rosen et al.'s Sexual Functioning Questionnaire (FSFI) (2000), and Jolliffe et al.'s Empathy (ICBC) (2006) were completed. Data analysis using structural equation modeling showed that there is a negative and significant relationship (p<0.01) between the quality of marital relations, sexual performance and empathy with the attitude towards marital infidelity. Also, the results showed that there is an indirect and significant relationship between the quality of marital relations and sexual performance with attitude through empathy (p<0.01). The results of this research showed that the quality of marital relations and sexual performance explains the attitude towards cheating based on the mediating role of empathy, and the research model has a favorable fit. The findings of this research can be used by experts in the fields of mental health to improve couples' relationships
پیش بینی اخلاق تحصیلی براساس 5 عامل شخصیت با نقش میانجی درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: اخلاق تحصیلی نقش غیرقابل انکاری را در تصمیم گیری ها و رفتارهای نهایی فراگیران ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اخلاق تحصیلی براساس 5 عامل شخصیت با نقش میانجی درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شد.
روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان ( دوره متوسطه) شهر سنندج که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها ازطریق روش نمونه گیری دردسترس 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های اخلاق تحصیلی (AEQ)، پنج عاملی نئو (NEO- FFI)، درگیری تحصیلی (EEQ) و شیفتگی تحصیلی (FSS) بود. تحلیل داده ها به روش آماری معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-24 و AMOS-22 انجام شد.
یافته ها: یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم روان رنجورخویی، برون گرایی، پذیرا بودن، توافق پذیری و وجدانی بودن، درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی بر اخلاق تحصیلی معنادار بود (01/0 P <). همچنین نتایج نشان داد که روان رنجورخویی، برون گرایی، پذیرا بودن، توافق پذیری و وجدانی بودن از طریق واسطه گری درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دارای اثرغیرمستقیم بر اخلاق تحصیلی بودند(01/0 P <).
نتیجه گیری: بنابراین معلمان و دست اندرکاران حوزه آموزش در برنامه های آموزشی می توانند با بهبود درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی.، اخلاق تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشند.
تحلیل مضمون آسیبهای شغلی مددکاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۳۲۱-۲۸۶
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع آسیب های شغلی در مشاغل یاری رسان هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب های شغلی مددکاران اجتماعی بود. روش پژوهش: این مطالعه به شیوه ی کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی پژوهش کلیه مددکاران اجتماعی شهر شهرکرد بود که تعداد 17 نفر از مددکاران به روش نمونه گیری هدفمند با اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون شبکه ای آتراید-استرلینگ استفاده شد. یافته ها: مددکاران اجتماعی آسیب های شغلی را در سه مضمون فراگیر آسیب های درون فردی، آسیب های بین فردی و آسیب های فرافردی تجربه می کنند. آسیب های درون فردی شامل دو مضمون آسیب های عاطفی-هیجانی (اضطراب، افسردگی عمومی، فرسودگی و خشونت) و آسیب های جسمانی بود. در حوزه ی آسیب های بین فردی مضامین شامل: سرریزی مشکلات شغلی به خانواده، مشکلات ارتباطی با مددجویان (فروپاشی مرز کاری و شخصی با مددجویان، ناتوانی در مدیریت پرتوقعی مددجویان و مشکلات فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مددجویان)، مشکلات مربوط به عدم تعهد سازمانی (احساس تبعیض وجدان گرایی پایین همکاران) و مشکلات مربوط به خط و مشی سازمان (تغییر و تنوع خط و مشی سازمان و مغایرت خط و مشی سازمان با نیازهای مددجویان) بود. آسیب های فرافردی نیز شامل مضامین مشکلات مربوط به ماهیت شغل (حجم زیاد کار، چالش زیاد کار)، مشکلات مربوط به شرایط کاری (سروصدای زیاد، ارگونومی نامناسب و آلودگی محیط کاری)، مشکلات مالی و رفاهی و تداخل مشکلات محیط زندگی با وظایف شغلی بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گرفت که مددکاری اجتماعی شغلی بسیار پرچالش و مددکاران اجتماعی از جمله آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند که در حیطه های مختلفی مشکلات زیادی را تجربه می کنند و سازمانهای زیرربط با استفاده از مشاوران و روانشناسان شغلی و برنامه ریزی همه جانبه می توانند در جهت کاهش این آسیبها به آنان کمک کنند.
Family Process and Domestic Violence among Iranian Families during COVID-19 Outbreak: A Cross-sectional Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: This study aimed to investigate the relationship between the Covid-19 Outcomes with family processes and domestic violence. Methods: 937 participants were recruited through available and snowball sampling and completed the questionnaires. Results: The results indicated that people who feel they are less likely to develop COVID-19 and probably will get recovered if they get infected are more likely to have general and physical violence. Violence was lower in people who thought they were less likely to recover from the disease and those who had a little pleasant experience of quarantine than in others. families who thought they are not likely to have COVID-19 infection and thought they were more likely to recover, had higher communication and problem-solving skills than others. Coping skills, cohesion, respect, and religious orientation were also higher in families with moderate risk of COVID-19 disease than in families with low risk. Families who consider the likelihood of getting infected and recovering from COVID-19 as a medium had higher coping skills, were more cohesive, respected each other, and had a higher religious orientation than families who considered the possibility of getting infected low and recovering to be high. Communication skills and problem-solving skills were higher in families who had a pleasant experience from quarantine Coping skills and cohesion/respect were higher in families who worked together for less than 2 hours. Religious orientation was higher in families with doctoral and master's degrees. Discussion: The results can be used in epidemics to keep health in families.
شناسایی و تعیین راهبردهای رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی مبتنی بر تئوری نقاط مرجع استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر توجه به نیروی انسانی و مسائل آن از قبیل کاهش استرس های مرتبط با کار؛ توجه به رفاه و بهزیستی رهبر و پیروان حائز اهمیت ویژه ای است که این موضوعات در رهبری سالم نهفته است. با توجه به اینکه تئوری رهبری سالم مبتنی بر نقاط مرجع استراتژیک در تحقیقات گذشته مورد توجه نبوده و همراستایی اقدامات آن بر اساس نقاط مرجع بررسی شده است. در این پژوهش به طراحی مدل رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی مبتنی بر تئوری نقاط مرجع استراتژیک در شرکت های دولتی فعال حوزه صنعت برق است پرداخته می شود. استراتژی این تحقیق، از روش تئوری داده بنیاد و تحلیل محتوا برای طراحی چارچوب استفاده شد. بدین منظور با 19 نفر از خبرگان اجرایی در شرکت های دولتی و خبرگان دانشگاهی که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند، قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه عمیق به عمل آمد. بر اساس الگوی نقاط مرجع رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی ، رویکرد رفاه و بهزیستی با استراتژی رهبری مبتنی بر پیرو محور ، رویکرد رفتاری با استراتژی رهبری مبتنی برهدف محور ، سبک رهبری با استراتژی رهبری مبتنی بر فعال محور و رویکرد محیطی با استراتژی رهبری مبتنی بر تعاملی محور همراستا است. رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی در برگیرنده مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی است و مدیریت اثربخش آنها می تواند به بهبود عملکرد سازمان در بلند مدت منجر گردد و بهره گیری از آن می تواند نتایج مثبت و ارزشمندی ایجاد کند.
A Psychoanalytical Study: Memory, Naratology, Story Teller-audience, and Récit in Maurice Blanchot's The Step Not Beyond(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper illustrated the new state of memory in terms of the act of representation through the notion of "récit" as the non-narrative entity outside of narratology in Maurice Blanchot, French literary theorist and novelist. This study used the argumentative method through theoretical and analytical design to move from Freud to Blanchot through discussing the notion of memory. For the present study, Freud ideas on memory was theoretically were analyzed in order to prove how Blanchot goes beyond Freud and propose the new state of memory. It was proved the récit happens outside memory completely in the sense that memory is no longer perceived as the place of past experience. For Blanchot, it is because what is called the present does not pass and we live always in this present in which there is neither presence nor absence. The new term 'the extended present' was coined to imply the absence of a being in a unified entity passing from the past to present and going into the future. Being does not come to presence. Therefore, it is illusory that the past is filled with events in associative chains of meaning or narrative organization. The récit neither narrates the past nor the present; it actually illustrates the impossibility of narration. Blanchot's view of memory is an empty space in the sense that the occurrence of events lingers from the past to the present and continues in future. An event does not begin and end in a specific period of time
پیش بینی اعتیاد نوجوانان دختر به رسانه های اجتماعی بر اساس تاب آوری خانواده و جوعاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۵۵-۳۲
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به رسانه های اجتماعی بر اساس تاب آوری خانواده و جو عاطفی خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین (تحلیل تمییز) بود. روش: جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دختر متوسطه (12 تا 18 سال) شهر اهواز بود که از بین آنها 412 نفر انتخاب شدند که 206 نفر در گروه دارای اعتیاد به رسانه های اجتماعی و 206 نفر هم در گروه بدون اعتیاد به رسانه های اجتماعی قرار داشتند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس اعتیاد به رسانه های اجتماعی برگن (BSMAS)، مقیاس تاب آوری خانواده سیکسبی (FRAS) و پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن(EAF) بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پیش بین پژوهش قادر به پیش بینی عضویت گروهی نوجوانان دارای اعتیاد به رسانه های اجتماعی و فاقد اعتیاد به رسانه های اجتماعی بود. همچنین در تحلیل تمیز به روش گام به گام مشخص گردید که هر دو متغیر پیش بینی کننده های معناداری (001/0>p) برای اعتیاد به رسانه های اجتماعی هستند. نتیجه گیری: با توجه به نقش تاب آوری خانواده و جو عاطفی خانواده در اعتیاد به رسانه های اجتماعی، کمک به افزایش تاب آوری خانواده و بهبود جو عاطفی خانواده می تواند در پیشگیری و درمان اعتیاد به رسانه های اجتماعی موثر باشد.
نقش میانجی حمایت سازمانی در رابطه بین خودکارآمدی شغلی و تجربه غرقه شدن در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۲۰۳-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش میانجی حمایت سازمانی در رابطه بین خودکارآمدی شعلی و نجربه غرقه شدن در کار انجام شد. روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. روش: جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت نفت در سال 1400-1401 بودند و از این بین 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تجربه غرقه شدن در کار (طلابیگی، 1393)، پرسشنامه خود کارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994) و پرسشنامه حمایت سازمانی آیزنبرگ (1986) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از الگویابی معادلات ساختاری، با کاربرد نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودکارآمدی شغلی اثر مستقیم و مثبت بر حمایت سازمانی و نجربه غرقه شدن در کاردارد (001/0 ≥P). همچنین حمایت سازمانی نقش مستقیم و مثبت در تبیین واریانس خودکارآمدی شغلی داشت (001/0 ≥P). در نهایت اینکه حمایت سازمانی در رابطه بین تجربه غرقه شدن درکار و خودکارآمدی شغلی نقش میانجی دارد (001/0 ≥P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سازمان ها ممکن است با اجرای شیوه های منابع انسانی و با تسهیل رفتارهای رهبری تحول آفرین، تأثیر رفتار فعالانه کارکنان را تسهیل کنند، پس می تواند الهام بخش محققان و دست اندرکارانی که می خواهند تجربیات بهینه را در کار ایجاد، تقویت و تسهیل کنند، کمک کند.
شناسایی عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی (1389- 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۴۳-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت زناشویی یکی از سازه های مهم درون فرهنگی برای پیش بینی پایداری ازدواج و رضایتمندی زناشویی است ولی توافقی برای مؤلفه های آن وجود ندارد. این مطالعه با هدف مرور مطالعات کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی درصدد است مؤلفه های مرتبط با کیفیت زناشویی را در این مطالعات استخراج نموده و به مؤلفه های منسجمی دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله به صورت یک مطالعه توصیفی از نوع مرور سیستماتیک بود و جامعه آماری نیز کلیه مقالات پژوهشی با عنوان کیفیت زناشویی در ایران طی سال های (1401-1389) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که پس از جستجو و انجام فرایند غربالگری و ارزیابی کیفیت مقالات، تحلیل نهایی بر 36 مقاله صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی شامل شش عامل معنویت الهی در زندگی، صمیمیت در روابط، توافق در روابط، مدیریت و برنامه ریزی، توزیع عادلانه قدرت و روابط متعهد است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی می تواند پایداری ازدواج و رضایتمندی آن را پیش بینی کند. بنابراین مشاوران خانواده لازم است شش عامل کیفیت زناشویی را در روابط همسران ارتقاء دهند.
The Comparison of the effectiveness of mindfulness-based Therapy and cognitive-emotional Therapy on cognitive fusion in autoimmune patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of preventive Counselling, Volume ۴, Issue ۲, June ۲۰۲۳
105 - 119
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy on the cognitive fusion of autoimmune patients. In this study, the research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population included all autoimmune patients in Tehran who were referred to medical centers in Tehran in 2019, and 45 autoimmune patients using the purposive sampling method were selected. This number of samples was randomly divided into two experimental groups (15 people in experimental group 1 and 15 people in experimental group 2) and a control group (15 people). The experimental groups were then trained in mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy (for each therapy, seven weeks and sessions in two hours). But the control group did not receive any training. The instrument used was the revised Cognitive Fusion Questionnaire (Gillanders, Bolderston, Bond, Dempster, Flaxman, et al., 2014). Data were analyzed using a multivariate analysis of covariance. Finally, the findings showed that the effectiveness of both mindfulness and cognitive-emotional therapies on cognitive fusion components are desirable, but according to the mean, cognitive-emotional therapy was more effective than mindfulness therapy on the component of cognitive fusion. In conclusion, these therapies will help to decrease cognitive fusion and improve cognitive defusion in autoimmune patients.
طراحی و اعتباربخشی الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ارائه الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش: روش پژوهش حاضر در کلان مطالعه از نظر اهداف کاربردی و مقطعی بود، در این مقاله تمرکز اصلی نتایج بر بخش کمی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران مدارس شهر تهران بودند و نمونه آماری تعداد 269 نفر از آنان که براساس جدول مورگان مشخص شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در ابتدا مصاحبه با خبرگان این حوزه و سپس تدوین پرسشنامه بود. یافته ها: براساس تجزیه و تحلیل داده ها الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی ارائه شد که دارای هشت بعد: 1) رهبری و خط مشی گذاری با اعتبار 87/0، 2) ساختار مدیریتی با اعتبار 88/0، 3) آموزش اثربخش با اعتبار 93/0، 4) طراحی آموزشی با اعتبار 89/0، 5) برنامه ریزی آموزشی با اعتبار 90/0، 6) مدیریت اجرایی با عاتبار 89/0، 7) الزامات اجرایی با اعتبار 91/0، 8) ارزشیابی و پایش با اعتبار 93/0 می باشد. نتیجه گیری: در مجموع الگوی آموزش اثربخش با 8 بعد، 36 مؤلفه و 154 شاخص بدست آمد، که این الگو می تواند مددکار مدیران سایر مناطق آموزش و پرورش باشد.
تدوین برنامه تعامل مثبت والد-کودک مبتنی بر تجارب زیسته والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۱۶۱-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
هدف: تعامل والد - کودک و عواملی که به بهبود و ارتقای این تعامل منجر می شود، از زمینه های مهم و مورد علاقه پژوهشگران است. پژوهش حاضر به منظور تدوین برنامه آموزشی تعامل مثبت والد - کودک، مبتنی بر تجارب زیسته والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کیفی است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه موردپژوهش شامل مادران دارای فرزند اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی به کلینیک های مشاوره مناطق ١ و ٣ بهزیستی تهران در سال 1398 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و شامل مادرانی بود که دارای فرزند دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی بودند. پس از اجرای پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (گادو و اسپرافکین 1997) و پرسشنامه تعامل والد-کودک (پیانتا 1994) بر این مادران، آن هایی که نمره بالاتر از میانگین آورده بودند، مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرار گرفتند و این روند تا رسیدن به یک اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گردید. یافته ها: با تطبیق مضامین فرعی به دست آمده ذیل این مضامین اصلی با ویژگی های مراحل تغییر پروچاسکا و نورکراس 1992 (ترجمه آوادیس یانس، 1399)، گام های برنامه تعامل مثبت والد-کودک تدوین شد. با تحلیل یافته های پژوهش، مضامین اصلی زیر به عنوان ویژگی های تجارب زیسته مادران دارای تعامل مثبت والد-کودک دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی به دست آمد: مدیریت سطح انرژی کودک، نظارت بر تکالیف و مسئولیت ها، ارتباط حمایتی و سازمان یافته مادر و کودک و مدیریت شرایط وابسته به بیش فعالی. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت برنامه تدوین شده تعامل مثبت والد _کودک کاربردی است و مشاوران می توانند در کار با مادران دارای کودک دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، از این برنامه استفاده کنند.
رابطه شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی با نقش میانجی خودنظم دهی هیجانی بین دانشجویان متأهل
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
63 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی با نقش میانجی خودنظم دهی هیجانی بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود که در قالب مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام در سال تحصیلی 03-1402 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 280 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نگرش به خیانت زناشویی وایتلی، پرسشنامه شفقت به خود نف و همکاران و پرسشنامه خودنظم دهی هیجانی هافمن و کاشدان بود. داده ها براساس مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که رابطه منفی معناداری بین شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی و رابطه مثبت معناداری بین شفقت ورزی به خود و خودنظم دهی هیجانی در سطح 01/0 وجود دارد. به علاوه، میان خودنظم دهی هیجانی با نگرش به خیانت زناشویی رابطه منفی معناداری به دست آمد. در نهایت شفقت ورزی به خود از طریق خودنظم دهی هیجانی بر نگرش به خیانت زناشویی دانشجویان دارای اثر غیرمستقیم بود. مبنای نتایج فوق، مدل خودنظم دهی هیجانی در رابطه بین شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی از برازندگی مطلوبی برخوردار بود.
بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۱۳-۸۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق بود. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان پژوهش حاضر شامل 6 زن و 4 مرد در آستانه ازدواج و دارای تجربه طلاق والدین شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. شرکت کننده ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش شامل 6 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از تجارب زیسته مشارکت کنندگان بود که مضمون های فرعی شامل نگرش منفی اجتماعی، مشکلات تمایز نایافتگی از خانواده، مشکلات روان شناختی، مشکلات ارتباطی با همسر و خانواده همسر، احساس ارزشمندی به عنوان فردی متفاوت از والدین، سازگاری و ساختن زندگی متفاوت از والدین بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که فرزندان طلاق در زمان تشکیل زندگی و ازدواج، تجارب منفی دارند که می تواند منجر به انتخاب اشتباه یا ناسازگاری و مشکلات سلامت روان در آنها شود اما از طرفی آنها تجارب مثبتی نیز دارند که باعث می شود از اشتباهات والدین درس گرفته و به دنبال آموزش و خدمات آموزشی و مشاوره برای بهبود رضایت زندگی زناشویی خود باشند و بتوانند زندگی بهتر از والدین خود داشته باشند.
پیش بینی اقدام به خودکشی بر اساس درد روانی، نیازهای بین فردی و فشار همسالان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
60 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اقدام به خودکشی بر اساس درد روانی، نیازهای بین فردی و فشار همسالان در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان شهر رشت در سال 1400 بود که از بین آن ها 250 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس درد روانی اشنیدمن (1993)، نیازهای بین فردی جوینر و همکاران (2006)، اقدام به خودکشی دهینگرا، بودوشک و اُکانر (2016) و پرسشنامه محقق ساخته فشار همسالان بودند و داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین درد روانی، ادراک سربار بودن و فشار همسالان با اقدام به خودکشی رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که درد روانی و تعلق پذیری خنثی قادر به پیش بینی اقدام به خودکشی در دانش آموزان می باشد (05/0>P). اما سهم درد روانی در پیش بینی اقدام به خودکشی در دانش آموزان بیشتر بود. نتیجه گیری:. می توان نتیجه گرفت که کاستن از درد روانی دانش آموزان و بالا بردن میزان تعلق و ارزشمندی آنها از طریق درگیر کردن انها در فعالیت های معنادار و تعاملات انسانی می تواند باعث کاهش میزان خودکشی در آنها شود
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
39 - 66
حوزههای تخصصی:
سرطان پستان شایعترین بیماری سرطانی و دومین علت مرگ و میر سرطانی در بین زنان است و با پریشانی های روان شناختی، اضطراب، اختلالات عاطفی و افسردگی همراه است. لذا مداخلات روان شناختی برای کاهش پیامدهای استرس زای ناشی از تشخیص و درمان های پزشکی سرطان پستان ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویت درمانی با درمان پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه دربرگیرنده زنان مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی سرطان زنان بیمارستان خاتم الانبیا بود که از میان آنان 45 زن مراجعه کننده که نمره آنان در مقیاس اضطراب هستی 5/1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، شناسایی و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب هستی گود و گود استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه معنویت درمانی و گروه آزمایشی دوم تحت 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان اثر معنادار دارد، و بین اثربخشی دو روش مذکور بر اضطراب هستی تفاوت معناداری وجود ندارد. توصیه می شود برای کاهش اضطراب هستی در بیماران مبتلا به سرطان پستان از معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
169 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر رابطه مادر-کودک بود. جامعه اماری پژوهش ،کلیه مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر مناطق ۶،۵،۲ شهر تهران در سال 1399-1400که ۳۰۰ نفر را تشکیل می دادند بود.روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. روش نمونه گیری پژوهش در دسترس و هدفمند بود .تعداد 45 مادر داوطلببعنوان حجم نهایی نمونه وارد مطالعه شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند.ابزار پژوهش حاضر مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011)، محتوی دوره آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد کوین و مورل(2009) و محتوی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا سلیگمن (2005)بودند. برای تحلیل داده ها، از شاخص های توصیفی (میانگین وانحراف معیار )و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده گردید. نتایج نشان داد، بین گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد ، گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و گروه گواه ، در میانگین نمره ی رابطه مادر-کودک تفاوت معناداری وجود داشت(05/0 p<). همچنین آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا نسبت به آموزش فرزندپروری مبتنی بر پدیرش و تعهد ،اثربخشی بیشتری بر رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توحه/ بیش فعالی داشت(p0/000<)یافته های پژوهش حاکی از این بود که دو رویکرد اموزشی بر رابطه مادر _ کودک تاثیر داشتند .
Developing a Parental Self-harmonization Model based on the Sahmgozari Approach in Conflict Management with Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Adolescence is associated with significant psychological and physical changes, and the parent-adolescent relationship is mainly faced with increased conflicts, while the parents' behavior seems to be a critical factor for the quality of this relationship. Therefore, the present study was conducted with the aim of designing a parental self-harmonization model based on the sahmgozari approach in conflict management with adolescents in Tehran. Methodology: In this qualitative research, data was collected through grounded theory using semi-structured interviews. Through the purposeful sampling method, 12 parents in Tehran city in 2022 were selected among those with low conflict with their adolescents based on the inclusion criteria of until the theoretical saturation was reached. The data were analyzed using Strauss and Corbin's coding method based on grounded theory. Findings: In the coding process, a central category under the general title of "Parent's sahm-based self-harmonization in parent-adolescent relationship" was selected. The code "Parent's sahm-based attitudinal indicators" as a contextual factor, the code "Matrix-based parent's self-harmonization" as a causal factor, and the code "Parent's productive strategies in parent-adolescent relationship" as strategies were identified in this model. Conclusion: Given the experiences of sahmgozar parents with low conflict with their adolescents, sahme-based attitude of the parent may give the parent an opportunity to create self-harmonization in different dimensions and manage conflicts in the parent-adolescent relationship by using productive strategies. This provides both the parent and adolescent a formative, soothing and satisfying relationship.