فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۴ مورد.
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
33 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی معرفی شده به مراکز ناتوانی های یادگیری مناطق 2، 4 و 5، در طیف سنی 8 تا 12 سال در شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ برای گروه آزمایش به مدت 16 جلسه ی 60 دقیقه ای و دوبار در هفته و به شکل انفرادی اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی Martin & Marsh (2008) و بهزیستی تحصیلی Pietarinen, Soini & Pyhältö (2014) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحت نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون سرزندگی تحصیلی (0.01>P، 47.34=F) و بهزیستی تحصیلی (0.01>P، 31.27=F) در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: از یافته ها می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص، موثر است.
پیامد دخالت خانواده های اصلی و راهکارهای مدیریت آن در رابطه زوجین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
79 - 108
حوزههای تخصصی:
خانواده اصلی و کم و کیف ارتباط زوجین با آن از عواملی است که بنابه گزارشات بالینی در ایجاد و دامن زدن به تعارضات زناشویی نقش تعیین کننده ای دارد. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی اطلاعات بر مبنای تجربه زیسته زوجین از پیامدهای دخالت خانواده های اصلی در زندگی مشترک آنان و طبقه بندی راهبردهای مورد استفاده زوجین بود. روش مطالعه، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود. نمونه 13 نفر از زوجین شهر کرمان بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. سپس مصاحبه های نیمه ساختار یافته با آنان انجام شد و اطلاعات با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد پیامد دخالت ها شامل دو مقوله پیامدهای فردی که شامل دو مضمون فرعی ایجاد هیجانات و احساسات ناخوشایند و ایجاد درگیری ذهنی و پیامدهای بین فردی با سه مضمون فرعی مختل شدن روند زندگی زوجی، ایجاد سوگیری در شناخت و رفتار نسبت به همسر و مختل کردن ارتباط با خانواده و اطرافیان بود. و راهبردهای مورد استفاده زوجین در مدیریت این دخالت ها شامل سه مقوله راهبردهای فردی با مضمون های فرعی خودابرازی، برخورد منفعلانه در برخورد با دخالت ها، اتخاذ رویکرد غیرمستقیم؛ راهبردهای زوجی با مضمون های فرعی هماهنگی و اتحاد با همسر، افزایش صمیمیت باهدف ایجاد اتحاد؛ و راهبردهای ارتباط با خانواده با مضمون های فرعی مرزسازی، پذیرش خانواده و قاب گیری مجدد دخالت ها بود. به نظر می رسد نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مشاوران و روانشناسان در مراکز مشاوره و مراکز شبه خانواده و موسسات آموزشی کمک کند تا تحلیل واقع گرایانه تری نسبت به دخالت خانواده های اصلی در زندگی زناشویی زوجین داشته باشند.
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
مدل پارادایمی خدمات مشاوره مدرسه بر مبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۱۸۱-۱۴۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی از خدمات مشاوره مدرسه است بر اساس شرایط و پیامدهای نظریه زمینه ای تا به مشاوران مدرسه کمک کند خدمات مناسب را جهت رشد یکپارچه دانش آموزان به کار گیرند. روش: روش پژوهش از نوع پژوهش کیفی بود که با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد. گردآوری داده ها در این پژوهش، به دو روش مصاحبه نمیه ساختار یافته و ترجمه اسناد معتبر مشاوره مدرسه بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 8 مشاور تخصصی مدرسه با درجه دکترای تخصصی مشاوره بودند که بیش از 10 سال در مدارس به عنوان مشاور مدرسه کار کردند. یافته ها: یافته های این پژوهش بر اساس حوزه های نظریه زمینه ای شامل مفاهیمی از عوامل و پیامدهای خدمات مشاوره هستند. این مفاهیم عبارت اند از: نیازهای رشدی دانش آموزان، صلاحیت حرفه ای مشاوران مدرسه، ضرورت آگاهی خانواده ها، بافت فرهنگی، سبک زندگی خانواده ها، خط مشی آموزش و پرورش، پدیده کنکور، روان پزشکان و تجویز دارو، نگرش درمانی به جای نگرش پیشگیرانه، مؤسسات و مدارس غیر دولتی، استانداردهای دانش آموزان، استانداردهای مشاوران، خدمات مستقیم، خدمات غیر مستقیم. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان دادند که ارائه خدمات مشاوره مدرسه باید بر اساس نیازهای رشدی دانش آموزان باشد، بافت فرهنگی و سبک زندگی خانواده ها در نظر گرفته شود، مشاوران مدرسه استانداردهای لازم را برای ارائه خدمات داشته باشند و نهایتاً، خدمات مستقیم و غیر مستقیم مشاوره مدرسه به صورت تخصصی و در چارچوب منظمی ارائه شوند تا رشد یکپارچه دانش آموزان که شامل رشد شخصی، رشد تحصیلی، رشد هیجانی/اجتماعی، و رشد شغلی است، تسهیل شود.
The Role of Early Maladaptive Schemas and Interpersonal Needs in the Prediction of Suicidal Ideation: A Structural Equation Modeling Study among High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The primary propose of the current study is to propose a model for predicting suicidal ideation based on early maladaptive schemas, with the mediation of interpersonal needs among high school students.Method: Employing a Structural Equation Modeling (SEM) approach, the research investigated the interplay between early maladaptive schemas and interpersonal needs. The methodology was purposefully, applied research, correlational in its descriptive nature, and rigorously adherent to the SEM design . The study encompassed the entire second-grade high school student population in Qazvin City during the academic year 2022-2023. A stratified multistage cluster sampling method systematically extracted a random sample of 600 students. Data collection utilized three standardized instruments: Beck's Suicidal Ideation Scale (BSSI), Young Schema-Short Form (YSQ-SF), and the Interpersonal Needs (INQ). Robust data analysis employed SPSS 25 and Smart PLS softwareFindings: The results indicated that maladaptive schemas exerted an indirect influence on suicidal ideation, mediated through interpersonal needs. Conversely, no direct effect of maladaptive schemas on suicidal ideation was observed. Maladaptive schemas, however, exhibited a direct association with interpersonal needs, (thwarted belongingness and perceived burdensomeness), both of which demonstrated a direct correlation with suicidal ideation. The model's adequacy was confirmed through goodness-of-fit indices.Conclusion: The theoretical implications of this study significantly contributed to the understanding of the intricate relationships influencing suicidal ideation among high school students. Furthermore, the practical applications of these findings extended to educational organizations and counseling centers, offering valuable insights for the development of targeted interventions aimed at reducing suicide rates in this demographic.
اعتباریابی پرسش نامهه موفقیت و شکست در ازدواجِ گاتمن مبتنی بر نظریه چندبُعدی سؤال- پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۲۶۱-۲۲۸
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت و شکست ازدواج، نقشی اساسی در سلامت جامعه و افراد دارد. از این رو، در اختیار داشتن روشی برای ارزیابی و پیشبینی آینده ازدواج، مطلوبیت بالایی دارد. با توجه به این مسئله، هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی پرسش نامه های موفقیت و شکست ازدواجِ گاتمن (2012) است. روش: این مطالعه مقطعی محسوب می شود و طرح پژوهش از نوع توصیفی هم بستگی و اعتبارسنجی آزمون است. برای تحلیل داده ها از روش های مدرن نظریه سؤال پاسخ استفاده شده است. پرسش نامه های مورد استفاده این پژوهش برای اعتبارسنجی، انتقاد، اهانت، حالت دفاعی، قهر و نگرش به گذشته گاتمن (1401) است. یافته ها: در این مطالعه، با استفاده از روش تحلیل عاملی چندبُعدی سؤال پاسخ، بهترین مدل برای تحلیل عاملی معین شد و به کمک این مدل، دو بُعد برای پرسش نامه ها مشخص شد. همچنین بارهای عاملی سؤالات، پارامترهای روش سؤال پاسخ و تحلیل سؤالات گزارش شد. نتیجه گیری: در پایان، دو بُعدِ «حالت جنگی» و «هیجان های مثبت و منفی به ازدواج و همسر» برای این پرسش نامه ها مشخص شد. بُعدیابی نشان داد که پرسش نامه های گاتمن در خانواده های ایرانی نیز از اعتبار خوبی برخوردارند و می توان از آن ها در محیط های بالینی، پژوهشی و سازمانی و برای سنجش خانواده های ایرانی، استفاده کرد. همچنین، داده های این پژوهش نشان داد که نظریه گاتمن، فارغ از زمینه فرهنگی، دارای حمایت تجربی است. شماره ی مقاله: ۸
مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود و حجم نمونه شامل 90 نفر که به-صورت تصادفی 30 نفر در گروه آزمایش(بخشش درمانی ورثینگتون)، 30 نفر در گروه آزمایش (بخشش درمانی بومی محقق ساخته)، و 30 نفر در گروه گواه، و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش بخشش درمانی ورثینگتون برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه های آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سؤالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سؤالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود.
یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی وجود داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بین میزان تأثیرگذاری دو روش بخشش درمانی ورثینگتون و بسته بومی محقق ساخته بر ناگویی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت.
نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان بود. روش: طرح این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را معلمان مناطق 22 گانه شهر تهران تشکیل دادند و از این بین، 300 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه-های خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994)، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان کارول (1991)، هوش سازمانی آلبرشت (2003) و عزت نفس روزنبرگ (1965) پاسخ دادند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل هم زمان در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس با خودکارآمدی شغلی معلمان همبستگی مثبت و معنی-دار داشتند (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی به میزان 19 درصد، هوش سازمانی به میزان 27 درصد و عزت نفس به میزان 14 درصد (در مجموع 60 درصد) قدرت پیش بینی کنندگی خودکارآمدی شغلی معلمان را داشتند (01/0>p). نتایج: طبق این نتایج برای بهبود خودکارآمدی شغلی معلمان می توان زمینه را برای بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس آنان فراهم ساخت.
نقش ویژگی های شخصیتی در مشاوره پیش از ازدواج و ازدواج پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
29 - 68
حوزههای تخصصی:
مشاوره پیش از ازدواج،رویکرد پیشگیرانه،مبتنی بر افزایش دانش و مهارت افراددرحرکت به سوی ازدواج موفق،باثبات و پردوام درمیان زوجین است. هدف پژوهش:تدوین و اعتبار یابی مدل مشاوره پیش از ازدواج برمبنای ویژگیهای شخصیتی است.روش پژوهش:رویکرد کیفی و براساس روش داده بنیاد انجام گرفته است.ابزار پژوهش،مصاحبه ی نیمه ساختار یافته ای بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. نمونهگیری به صورت هدفمند از۲۰ نفر از مشاوران و روانشناسان مشاوره پیش ازازدواج در تهران که دارای حداقل پنج سال سابقه کاری درحوزه خانواده و مشاوره پیش از ازدواج داشته و دارای مدرک دکترایا کارشناسی ارشد بودند،انجام گردید.تحلیل مصاحبهها به شناسایی ۶۳ کد باز و ۱۰ کد محوری و کد انتخابی"حرکت به سوی ازدواج سالم و پایدار"منتهی شد. یافته ها: براساس الگوی پارادایمی یافتهها آنچه به عنوان عوامل مؤثر در مشاوره پیش از ازدواج بدست آمد،عبارت است از:نقش شرایط علی و عوامل مداخلهگر در ازدواج پایدار. راهبردهای مستخرج از این پژوهش:تأکید بر تشابه و تناسب ویژگیهای شخصیتی در ازدواج، پذیرش جابجایی نقشهای جنسیتی،همسانی و همگونی الگوی شناختی، رفتاری و هیجانی و آموزش مهارتهای ارتباطی بوده است، که مورد اخیر عامل پیشگیری از خسارتهای روانی-اجتماعی میباشد.از جمله پیامدهای این پژوهش، پیامد فردی:انتخاب درست وآگاهانه، پیامد زوجی: ازدواج سالم و پایدار، پیامد خانوادگی:سبک فرزند پروری موفق و پیامد اجتماعی:پیشگیری از طلاق بود. نتیجه گیری:نتیجه حاصل از رویکرد پیشگیرانه در مشاوره پیش از ازدواج،نوعی کمک به زوجین جهت توجه به عوامل مؤثر در ازدواج،با تکیه بر بررسی ویژگیهای شخصیتی خود و طرف مقابل است، که موجب پیشگیری از اتلاف سرمایه عمر و تداوم ازدواج میگردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابراز هیجانی و نوسانات خلقی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
22 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نوسانات خلقی و ابراز هیجانی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خانواده درمانی فرامهر، مسیر آرامش و یاشام شهر تبریز تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 30 زوج دارای تعارض زناشویی بود که به صورت نمونه گیری هدفمند و داشتن ملاک های ورود- خروج از میان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) و عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (1988) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) در نسخه 24 نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات پس آزمون نوسانات خلقی و ابراز هیجانی وجود دارد. به عبارت دیگر، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش میانگین مؤلفه عاطفه منفی، افزایش مؤلفه عاطفه مثبت نوسانات خلقی و افزایش ابراز هیجانی گروه مورد مداخله شده است (01 /0>P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر معنی داری بر نوسانات خلقی و ابراز هیجانی دارد. بنابراین می توان از طریق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نوسانات خلقی را کاهش و ابرازگری هیجان را افزایش داد.
Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Couple Therapy with Emotion-focused Couple Therapy on Sexual Attitude of Infertile Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The purpose of this study is to compare the effects of Acceptance and Commitment Couple Therapy (ACCT) and Emotion-Focused Couple Therapy (EFCT) on infertile women's sexual attitudes. Method: This quasi-experimental investigation included a pre-test, post-test, and follow-up design, with a control group. The statistics population comprised all infertile women aged 25 to 45 with infertility for more than five years, a total of 171 women who visited Novin Infertility Clinic in Mashhad in 2022. 45 participants who met the inclusion criteria were chosen and matched according to education level and length of infertility. They were divided equally into three groups of fifteen each. Following the pre-test, the experimental groups were assigned to either the ACCT based on Hayes and Strosahl's (2010) or the EFCT based on Johnson's (2008) treatment programs, which consisted of eight weekly 90-minute sessions. Following this, a post-test and a three-month follow-up were conducted. The research tool used was the Dehghani Sexual Attitude Questionnaire (2005). Data were analyzed using SPSS-27. Findings: The results revealed a substantial difference in the efficacy of ACCT and EFCT in altering sexual attitudes among infertile women. Both therapy were successful, however ACCT produced more consistent outcomes during the follow-up period. Although EFCT increased sexual attitude posttest scores compared to the pre-test, the results did not remain constant in the follow-up phase, with a little decrease. Both medications were beneficial, although ACCT had a longer-lasting influence. Conclusion: The results showed that ACCT had a greater impact on modifying sexual attitudes than EFCT.
تأثیر مشاوره شغلی مبتنی بر رویکرد سازه گرایی بر برنامه ریزی، تصمیم گیری و انطباق پذیری مسیر شغلی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر سازه گرایی مسیر شغلی بر برنامه ریزی، تصمیم گیری و انطباق پذیری مسیر شغلی نوجوانان انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان دختر و پسر (دامنه سنی بین 14 تا 18 سال) شاغل به تحصیل در سال 96-1395 شهرستان سنندج بود. با استفاده از روش نمونه گیری، چندمرحله ای تصادفی 60 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش، شامل پرسشنامه های انطباق پذیری، تصمیم گیری و برنامه ریزی مسیر شغلی بود. گروه های آزمایش (یک گروه از دختران و یک گروه از پسران) در 8 جلسه 90 دقیقه ای ، مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد سازه گرایی شغلی شرکت کردند در حالی که گروه های کنترل، هیچ مشاوره ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که به کارگیری مشاوره گروهی مبتنی بر سازه گرایی شغلی، برنامه ریزی و انطباق پذیری و تصمیم گیری مسیر شغلی نوجوانان دختر و پسر را بهبود بخشید و ماندگاری این تأثیر نیز در آزمون پی گیری حفظ شده است. (05/0>P). با توجه به یافته های این پژوهش مشاوره شغلی مبتنی بر سازه گرایی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری مسیر شغلی نوجوانان و همچنین انطباق پذیر بودن آن ها در این مسیر مؤثر است.
طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری مشارکتی به منظور پرورش مهارت های رهبری در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرور ادبیات نشان می دهد توسعه مهارت های رهبری دانش آموزان از طریق رویکردهای فعال یاددهی-یادگیری نظیر یادگیری مشارکتی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه آمیخته قصد دارد چگونگی پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان در محیط یادگیری مشارکتی را مورد واکاوی قرار دهد. ابتدا 39 سند علمی بر اساس روش سندلوسکی و باروسو بررسی شده و داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی کدگذاری شده است. به منظور توسعه داده ها از گروه های کانونی استفاده شده و الگوی به دست آمده از دو مطالعه کیفی از طریق تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل نشان داد الگو از برازش لازم برخوردار است. یافته ها نشان داد وابستگی درونی مثبت و متقابل به عنوان یکی از عناصر یادگیری مشارکتی مهارت گوش دادن، احترام به دیگران، همکاری، ارتباط، مقبولیت و همدلی را تقویت می کنند. مسئولیت پذیری به عنوان دومین عنصر، مهارت اعتمادبه نفس، عزت نفس، رعایت حقوق دیگران را بهبود می بخشد. مهارت بین فردی در توسعه مهارت های تعاملی و ارتباطی نقش دارد و مهارت حل مسئله، حل تعارض، هدایت و هوشیاری گروهی را در دانش آموزان توسعه می دهد. همچنین تعامل به عنوان چهارمین عنصر مهارت برقراری ارتباط و حل مسئله را بهبود می بخشد. نتایج می تواند ضمن افزایش تمایل معلمان به استفاده از رویکرد یادگیری مشارکتی، سیاست گذاران آموزشی را ترغیب کند تا محتوای درسی را با تمرکز بر این رویکرد تنظیم کنند و در طراحی سرفصل دوره های آموزش معلمان این رویکرد را موردتوجه قرار دهند.
تدوین الگوی توسعه تعهد محور سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۲۹۹-۲۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر اکتشاف الگوی توسعه تعهدمحور سازمان بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش داده بنیاد و از طریق نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. جامعه موردپژوهش را کارمندان بیست شرکت دانش بنیان تشکیل داده اند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری و پس از تحقق اشباع نظری، به مصاحبه با 17 نفر اکتفا شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از تحقیق، کدگذاری در سه گام متوالی؛ کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری انجام شد. یافته ها: در پژوهش حاضر یافته ها حاکی از شناسایی 300 کد اولیه، 80 کد باز، 12 کد انتخابی و 4 کد نظری است؛ که به طورکلی در 4 محور فرهنگ سازمانی تعهدمحور (رفتار، باور و ارزش تعهد محور)، ساختار سازمانی تعهد محور (نظارت، گزینش، نقش سازمانی و عدالت سازمانی تعهد محور)، سیاست سازمانی تعهد محور (سهم شناسی و تحقق تعهد یکپارچه) و جوسازمانی تعهد محور (رشد خواهی، مشارکت و حمایت گری) دسته بندی شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته ها بیانگر آن است که ایجاد توسعه تعهد محور باید در ابعاد گوناگون ساختار، سیاست، فرهنگ و جوسازمانی صورت پذیرد. شماره ی مقاله: ۹
نقش سبک های تفکر و تصمیم گیری در رغبت به ازدواج دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
11 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل واقعیت های جامعه نشان می دهد که در دانشجویان، رغبت به ازدواج کاهش یافته است. این کاهش ممکن است به دلیل تغییراتی در سبک های تفکر و تصمیم گیری باشد که تأثیر چشم گیری بر تمامی جوانان و جوامع دارد و می تواند در زمینه های مختلف جامعه به ویژه در ازدواج و روابط جوانان تاثیرگذار باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی سبک های تفکر و تصمیم گیری در رغبت به ازدواج دانشجویان صورت گرفت. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی _پیش بینی بوده و جامعه آماری پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ تشکیل دادند که نمونه ای به حجم ۲۲۹ نفر با نرم افزار G*power به صورت غیرتصادفی، در دسترس انتخاب گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مؤلفه های سبک های تفکر، سبک تفکر محافظه کارانه (β=0.123, df=2.226 P<0.05) و سبک تفکر الیگارشی (β=0.185, df=2.226 P<0.01) می تواند رغبت به ازدواج را پیش بینی کند. همچنین از بین مولفه های سبک تصمیم گیری، مولفه سبک وابستگی (β=0.232, df=2.226 P<0.01) می تواند رغبت به ازدواج را پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، جوانان نسبت به ازدواج و مسولیت های ازدواج محتاطانه تر و ترجیح می دهند برحسب تفکر محافظه کار با آداب و هنجارهای فعلی پیش روند؛ همچنین براساس سبک تفکری الیگارشی در اولویت بندی کارهای مهم زندگی دچار چالش هستند و ظاهراً این بدان دلیل است که بیشتر در صدد تثبیت شرایط شغلی هستند تا ازدواج و جفت گزینی.
تأثیر معنویت درمانی بر سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر منطقه ۱۹ تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
52 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: دوره نوجوانی یکی از دوره های بسیار مهم زندگی است که با تغییرات مهم فیزیکی، عاطفی، شناختی و اجتماعی همراه است که تأثیر قابل توجهی بر رشد و توسعه شخصیت دارد. در این مرحله نوجوانان فشارهای روانی بیش از حدی را تجربه می کنند؛ بنابراین، فشارهای روانی بیش از حد و آسیب پذیری در برابر اختلالات روانی در این سنین می تواند به طورجدی بر سلامت روان آنان اثر بگذارد؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر معنویت درمانی بر سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر منطقه ۱۹ تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم (پایه دوازدهم) منطقه ۱۹ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بودند. ۳۶ نفر از دانش آموزان داوطلب با روش نمونه گیری تصادفی ساده وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (۱۸ نفر) و کنترل (۱۸ نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سلامت عمومی Goldberg (28-GHQ) و برنامه معنویت درمانی گروهیRichards & Bergin (1997) بود. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که معنویت درمانی در بهبود سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر تأثیر دارد (001/0=p، 45/177=F). همچنین، نتایج نشان داد که معنویت درمانی در بهبود علائم جسمانی (001/0=p، 23/54=F)، اضطراب (001/0=p، 94/26=F)، اختلال در کنش و کارکردهای اجتماعی (001/0=p، 24/54=F) و علائم افسردگی (001/0=p، 94/91=F) مؤثر است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که معنویت درمانی می تواند روش مناسبی جهت افزایش سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر باشد. همچنین، پیشنهاد می شود که آموزشگاه های کنکور و تمامی مدارس دوم متوسطه در کنار آموزش تست زنی و دروس کنکور، جلساتی برای معنویت درمانی توسط مشاوران و روان شناسان جهت افزایش سلامت روان پیش از کنکور اختصاص دهند.
بررسی مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی بر اضطراب جدایی نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
34 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی بر اضطراب جدایی نوجوانان دختر در شهر شیراز انجام شد. پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر پایه متوسطه اول و دوم مشغول به تحصیل در شهر شیراز در سال 1402 بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی 45 نفر از دانش آموزان در سه گروه (15نفره) گروه کنترل، یک گروه آزمایش با آموزش طرحواره درمانی و گروه آزمایش با آموزش رفتار درمانی دیالکتیک طبقه بندی شدند. در جمه آوری داده ها از پرسشنامه پرسشنامه اضطراب جدایی مارو و همکاران (1997) استفاده شد. گروه های آزمایش هر کدام آموزش مربوط به خود را دیده و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی ندیدند و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. رفتار درمانی دیالکتیک بر اضطراب جدایی تأثیر مثبت معنادار داشته و موجب کاهش آن شده است، میزان تأثیر برابر با 17 درصد بود، رفتار درمانی طرحواره درمانی بر اضطراب جدایی تأثیر مثبت معنادار داشته و موجب کاهش آن شده است، میزان تأثیر برابر با 30 درصد بود. درمان مبتنی بر فتار درمانی دیالکیک و طرحواره درمانی به عنوان درمان های کاهش اضطراب جدایی در دانش آموزان استفاده شوند.
تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از معنای زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
12 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: بسیاری از نظریه پردازان معتقدند یافتن معنای زندگی یکی از مهم ترین نیازهای انسان هاست. پژوهش های متعدد نیز آثار مثبت معنادار بودن زندگی در سلامت جسمانی و روانشناختی را نشان داده اند. از این رو هدف پژوهش حاضر واکاوی معنای زندگی در زنان سرپرست خانوار می باشد. روش: مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاری و با عنایت به اشباع نظری با 15 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان به بررسی معنای زندگی در این گروه پرداخته است. یافته ها: با استفاده از کدگذاری کیفی، 70 کد اولیه استخراج و به 10 دسته بندی اصلی تقسیم گردید. این دسته بندی ها شامل مفاهیمی مانند «رشد فردی»، «روابط خانوادگی»، «اهداف فردی»، «مفاهیم دینی و معنوی»، «مشکلات اقتصادی»، «حمایت اجتماعی» و دیگر مضامین مربوطه بودند. نتایج نشان داد که معنای زندگی برای افراد عمدتاً به عوامل فردی و اجتماعی بستگی دارد و بیشتر افراد معنای زندگی را در روابط خانوادگی و پیشرفت شخصی جستجو می کنند. علاوه بر این، مشکلات اقتصادی و فقدان حمایت اجتماعی از مهم ترین موانع در یافتن معنا در زندگی هستند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات پیشین هم راستا است و بر اهمیت توجه به ابعاد مختلف معنای زندگی در برنامه های روان شناختی و اجتماعی تأکید دارد. محدودیت های این پژوهش شامل نمونه گیری محدود و نبود قابلیت تعمیم به جامعه وسیع تر می باشد که در پژوهش های آینده قابل توجه خواهد بود.
الگوهای متفاوت رابطه ی سرریزشدگی کار-خانواده با اشتیاق کاری و شادکامی: نقش میانجی استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، الگویابی رابطه سرریزشدگی منفی و مثبت کار-خانواده با اشتیاق کاری و شادکامی با نقش میانجی استرس ادراک شده در شاغلین شهر اصفهان بود.روش: این پژوهش از نوع مقطعی-توصیفی و الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن شاغلین شهر اصفهان بودند (1589044 نفر) که با استفاده از فرمول بنتلر و چو (1987) برای تعیین حجم نمونه در پژوهشهای معادلات ساختاری، 279 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سرریزشدگی مثبت و منفی کار-خانواده گرزیواچ ومارکز(2000)، مقیاس استرس ادراک شده فرم4 سوالی وارتیگ، فورشاو، ساث و وایت (2013)، فهرست شادکامی آکسفورد هیلزوآرگایل (2002) و مقیاس اشتیاق کاری اوترخت- فرم کوتاه شافلی، باکروسالانووا (2006) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که استرس ادراک شده در رابطه بین سرریزشدگی منفی کار-خانواده با اشتیاق کاری نقش میانجی کامل و در رابطه با شادکامی نقش میانجی جزئی دارد. رابطه مستقیم سرریزشدگی منفی وشادکامی نیزمعناداربود (17/0-β= و 01/0p<). رابطه مستقیم سرریزشدگی مثبت کار-خانواده بااشتیاق کاری (31/0+β= و 01/0p<) وشادکامی (35/0+β= و 01/0p<) معناداربود واسترس ادراک شده نقش میانجی دراین رابطه ایفانکرد. الگوی نهایی پژوهش، برازش مطلوبی باداده ها داشت (075/0+RMSEA= و 01/0p<) و 28درصدواریانس اشتیاق کاری و20 درصدواریانس شادکامی راتبیین کرد.نتیجه گیری: با توجه به مسیرهای متفاوت رابطه سرریزشدگی مثبت ومنفی بااشتیاق کاری وشادکامی ونقش متفاوت استرس ادراک شده دراین روابط،سازمانها باید اقدامات خودرا برمبنای این الگوها برای تاثیرگذاری حداکثری روی اشتیاق کاری و شادکامی تنظیم کنند.
بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت و پرخاشگری در دانشجویان با تفکیک جنسیتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
41 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت و پرخاشگری و هریک از خرده مقیاس های آن در دانشجویان مذکر و مؤنث، به صورت تفکیک شده انجام شده است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل آن دسته از دانشجویان مؤسسه آموزش عالی کوشیار رشت بود که در سال تحصیلی 1402-1401 اشتغال به تحصیل داشتند. بر اساس قاعده سرانگشتی گرین (۱۹۹۱)، اندازه نمونه برابر با 220 نفر در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز ، دانشجویان واجد شرایط، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند تا پرسش نامه اعتیاد به اینترنت Young (1996) و پرسش نامه پرخاشگری Buss & Perry (1992) را تکمیل نمایند. یافته ها: با توجه به یافته های آماری، معلوم گردید که بین اعتیاد به اینترنت و پرخاشگری دانشجویان رابطه معناداری برقرار است (r=0/495). ضمن در نظر گرفتن تفکیک جنسیتی، میزان همبستگی بین اعتیاد به اینترنت و پرخاشگری در دانشجویان مونث (r=0/499) و دانشجویان مذکر (r=0/332) بود. بررسی جزئی تر یافته ها نشان داد که اعتیاد به اینترنت با تمامی خرده مقیاس های پرخاشگری از قبیل بدنی، کلامی، خشم و خصومت ارتباط معناداری داشت. اما با در نظر گرفتن تفکیک جنسیتی، همبستگی اعتیاد به اینترنت با پرخاشگری بدنی و کلامی، تنها در دانشجویان مؤنث معنادار بود . همچنین رابطه معناداری بین اعتیاد به اینترنت با خرده مقیاس خشم و خصومت، در هر دو جنسیت وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که دانشجویانی که شدت اعتیاد به اینترنت در آن ها بیشتر است، بیشتر در معرض خطر تجربه تمایلات خشونت آمیز و ارتکاب رفتارهای پرخاشگرانه هستند.