فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
تحلیلی بر نقد امر مطلق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امر مطلق کانت صورت مفهومی است که به عنوان قاعده زرین، ریشه در عمق تاریخ فکر بشر دارد. این اصل که بیشترین نقش را در تنظیم روابط اجتماعی ملل مختلف جهان ایفا نموده است و ردپای آن را در تمامی مکاتب الهی و نحله های بشری می توان یافت، در عبارت کوتاهی توسط کانت به این صورت تقریر و تبیین گردید: «تنها طبق قاعده ای عمل کن که در عین حال اراده کنی قانونی عام شود این قاعده، همزمان زیر بنای مکتب اخلاقی مهمی قرار گرفت که به مکتب وظیفه گرایی مشهور است. هرچند جاذبه باشکوه این مکتب بسیاری از صاحب نظران فلسفه اخلاق را مسحور خود ساخت، اما نقدهای بسیاری را نیز در پی داشت. این مقاله به بررسی و تحلیل نقد مطلق گرایی حداکثری در مکتب وظیفه گرایی با توجه به مبانی اخلاق اسلامی می پردازد تا روشن کند تلاش کسانی که، سعی کرده اند نشان دهند این قاعده، می تواند با مبانی اخلاق اسلامی سازگاری کامل داشته باشد، راه به جایی نمی برد.
بررسی انتقادی مبانی فلسفی هرمنوتیک گادامر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک گادامر در ادامه دهندة هرمنوتیک هایدگر بوده، در پی شناخت ماهیت فهم و ساختار وجودی آن است، با این تفاوت که گادامر در این مسیر، برخلاف هایدگر، به مسائلی چون فهم متون و آثار هنری، تفسیر امور تاریخی و روش شناسی علوم انسانی نیز پرداخت، بی آنکه درصدد عرضة روش شناسی جدیدی دربارة این علوم باشد. می توان گفت مباحث هرمنوتیک فلسفی گادامر که با بحث انسان شناسی مرتبط است، به مثابة یکی از مباحث عمدة فلسفی است.
در این نوشتار، از دیدگاه های او دربارة انسان و فهم، انسان و تاریخ و انسان و زبان بحث می شود؛ سپس این دیدگاه ها بر اساس دیدگاه اسلامی نقد خواهد شد. گرچه دو عنوان آخر در مباحث وی در تحلیل فهم انسانی، یعنی عنوان اول مندرج است، لیکن برای امکان بررسی و نقد دیدگاه های او دربارة تاریخ، فرهنگ و زبان این تفکیک صورت پذیرفته است.
سعادت از دیدگاه ابن سینا و آگوستین: مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
ابن سینا فیلسوف بزرگ عقل گرای مسلمان سعادت انسان را رسیدن وی به کمال قوه عاقله و اتحاد با عالم عقول مجرده می داند. از نظر او سعادت امری ذو مراتب است و کامل ترین و عالی ترین مرتبه آن سعادت عقلی است. همچنین وی بیان می دارد سعادت و شقاوت مطلق تنها در آخرت قابل تحصیل است. در مقابل این دیدگاه ابن سینا که در بستر عقلانیت مبتنی بر وحی شکل گرفته است، آگوستین فیلسوف ایمان گرای مسیحی نیز سعادت را شناخت خدا و تقرب به او می داند. او نیز این نوع سعادت را در این جهان خاکی قابل حصول ندانسته و ثبات و آسایش حقیقی را به جهان دیگر موکول می کند. از نظر آگوستین گرچه همه انسان ها به دنبال سعادت اند، اما سعادت حقیقی تنها از طریق مسیحیت امکان پذیر است. بررسی مواضع خلاف و وفاق این دو دیدگاه نشان می دهد که هر یک از این دو فیلسوف با مبانی فکری خاص خود که عمدتاً در بستر دینی ایشان شکل گرفته است بر معرفت و شناخت به عنوان سعادت حقیقی تأکید کرده اند.
دیویدسن و اصل چریتی به مثابه شرط امکان تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیویدسن در کوشش خود در تحقیق در باب چگونگی شکل گیری فهم، مفاهمه و تفسیر به اصلی موسوم به «اصل چریتی» توسل می جوید و از آن استفادة گسترده ای در فلسفة خود می کنند. این اصل که خود در واقع مجموعه ای از اصول مختلف و به هم پیوسته است بر سه مبنای انسجام، تطابق و توافق استوار است. در این مقاله با بررسی کارکرد و جایگاه و وجوه مختلف این اصل در فلسفة دیویدسن نشان داده می شود که وی این اصل را به واقع مجموعه شروط ضروری برای امکان هر گونه فهم و تفسیر می داند.
برهان نظم از منظر فلسفه نقادی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ساده ترین، عمومی ترین و در عین حال کهن ترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایت شناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلم فرسایی کرده اند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را همواره شایسته احترام می داند، زیرا تنها برهانی است که راه فهم را برای اعتقاد به وجود خداوند هموار می سازد و به آن جهت طبیعی می بخشد. این برهان مدعی است که از طریق شناخت طبیعت و بدون استناد به هیچ برهان استعلایی می تواند وجود خدا را مبرهن سازد؛ لیکن در عمل از عهده این کار برنمی آید و به ناچار در مراحلی از برهان از تجربه دست می کشد و به دو برهان دیگر یعنی برهان جهان شناختی و برهان وجودی پناه می برد. در نتیجه، برهان نظم علاوه بر نقایص خاص خود، مغالطه های دو برهان دیگر را نیز مرتکب می شود. کانت با انحصار براهین اثبات وجود خدا در سه برهان و رد هر سه، راه عقل نظری را در اثبات هستی خدا بسته می بیند و در نهایت مدعی است که اعتقاد به خدا را فقط بر بنیادهای اخلاقی می توان استوار ساخت.
آموزة فیض از عهد عتیق تا آگوستین تفاوت ها، شباهت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی فلسفه یهودی-یونانی (قرن 1 ق.م - قرن 1 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
آموزة فیض، حلقه وصل مفاهیم اساسى مسیحیت است. پولس اولین کسی بود که به این واژه مفهومی الهیاتی داد. از نظر وی، فیض عامل اصلی نجات بود. از مجموع سخنان پولس می توان برداشت کرد که فیض به ابعادی از عمل مهربانانة خدا دلالت دارد که به طور رایگان، رستگاری را برای کسانی که استحقاقش را ندارند، به ارمغان می آورد. پس از پولس، پدران کلیسا این مفهوم را گسترش دادند. در میان پدران کلیسا، آگوستین برجسته ترین نقش را در گسترش مفهوم فیض دارد، به گونه ای که او را نظریه پرداز «فیض» می نامند. مباحثات وی با مخالفانِ برداشت رایج از فیض، مهم ترین مباحث تاریخ کلیسا به شمار می آید. پس از آگوستین، برداشت کاتولیکی از فیض تقریباً تثبیت شد. کلیسای کاتولیک مخالفان دیدگاه وی را بدعت گذار می شمردند. در این پژوهش، سیر شکل گیری این مفهوم از کتاب مقدس تا زمان آگوستین و نیز برخی مباحثات او با معاصرانش مورد توجه قرار گرفته است.
تلقی بدیع گادامر از فهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گادامر به پیروی از هیدگر فهم را حالت بنیادین هستی دازاین می داند. او در حقیقت و روش سه معنای متفاوت برای فهم برمی شمارد. وی همچنین معتقد است که این سه معنا ریشه در یک معنای اصلی و کانونی دارند. این سه معنا عبارتند از: ا- فهم به عنوان معرفت نظری؛ 2- فهم به عنوان معرفت عملی؛ 3- فهم به عنوان توافق. عامل پیوند دهنده این سه، معنای دیگری از فهم است که گادامر از آن به فهم به مثابه کاربرد تعبیر می کند. دو معنای نخست را متفکرین پیش از گادامر بیان کرده اند؛ اما نظریه ابداعی او در باب فهم، معنای سوم است که پیوندی ناگسستنی با معنای چهارم یعنی فهم به مثابه کاربرد دارد. سویة کاربردی فهم بر موقعیت مندی مفسر و مسئله محور بودن فهم تأکید دارد. یکی از برجسته ترین نقاط افتراق گادامر از هرمنوتیک رمانتیک تفکیک ناپذیر دانستن سه عنصرفهم، تفسیر و کاربرد است.
الهیات سلبی از دیدگاه پروکلس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الهیات سلبی یکی از رویکردهای الهیاتی در دوران معاصر است که اصطلاحا به آن دسته از مکاتب الهیاتی اطلاق می شود که در تبیین معرفت نسبت به خدا، گزاره های سلبی را اصل قرار می دهند. در میان یونانیان، نوافلاطونیان به تفصیل به این بحث پرداخته اند. پروکلس یکی از نوافلاطونیانی است که در قرن پنجم پس از میلاد می زیسته و سالها ریاست آکادمی اتن را بر عهده داشته است. وی مهمترین فرد نوافلاطونی پس از فلوطین است. در آثار وی از طرفی شناخت ایجابی از مبدأ نخستین غیر ممکن دانسته شده است و از طرف دیگر وجود اصولی همچون پیوستگی موجودات با احد، رجعت و نحوی دریافت فیض، مستلزم شناختی ایجابی از مبدأ نخستین است. این نوشتار به بررسی مساله شناخت از دیدگاه پروکلس می پردازد و با رجوع به آثار وی سعی در حل پارادوکس مذکور دارد.
تفاوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریدا در مقابل متافیزیک حضور، که آن را با عنوان آوامحوری توصیف و فلسفه های استعلایی و ساختارگرایانه را دو نوع اساسی آن قلمداد می کند، به معرفی «تفاوط» می پردازد. بنابراین طبیعی است که برای رسیدن به تفاوط، به ترین نقطة عزیمت، این دو فلسفه باشند. دریدا در نوشته هایش از هوسرل و سوسور، به عنوان نماینده های شاخص این فلسفه ها، هم چون سکوی پرشی برای نیل به دیدگاه های خود استفاده کرده است. تفاوط از تقابل حضور و غیابِ ساده (غیاب حضور) فراتر می رود و با نفی مدلول استعلایی، از هر حضوری (اعم از حضور اکنونی و حضورِ به تعویق افتاده) برمی گذرد. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن معرفی آوامحوری و ساختارگرایی به عنوان آماج نقدهای اساسی دریدا، تفاوط در همان بستر مورد توجه دریدا طرح و بررسی شود. می خواهیم دلیل انتخاب گفتمان به ظاهر تناقض آمیز توسط دریدا و چگونگی فرا رفتن تفاوط از تقابل های متافیزیکی را روشن سازیم.
من واقعی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نگرش کانت دربارة سوژة استعلایی است و دست آورد مهم آن شرح و توضیح شاخصه های سوژة استعلایی بنابر ملاک های نقد عقل محض است. نگارنده نشان می دهد که سوژه، هیچ گاه از مقام سوژه ای خویش به ابژه بودن تنزل نمی یابد و پیوسته یک مفهوم تنظیمی محض و بسیط است و اصلی صوری و منطقی باقی می ماند. برجسته ترین نتیجه حاصل آمده این است که هویت سوژه چیزی نیست جز کنش ترکیب محتواهای متکثر شناختی بر اساس مفاهیم ضروری و پیشینی خود سوژه. از این رو یک دور منطقی و تناقض نازدودنی در سیمای سوژه به چشم می خورد که نشان می دهد آگاهی سوژه به ابژه ها، فقط عبارت از آگاهی به آن جنبه های ضروری است که سوژه خودش در ابژه ها نهاده است. دیگر آن که من استعلایی پیوسته حیثیتی زمانمند دارد که از رهگذر آن خود را درتقابلی آشکار با ادراک نفسانی تجربی قوام می بخشد.
بررسی ریشه ها و زمینه های تطبیق تفسیر زمان در اندیشه ی برگسون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
نقدی بر معیارهای ارزش مداری آرمان شهر تامس مور در کرامت انسانی (با تأکید بر اندیشه مهدویت)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آرمان شهرگرایی و اتوپیا از مفاهیمی است که با تولد اندیشه در آدمی همزاد شده و اندیشمندان بسیاری به تدوین آن و بیان عصر طلایی و مطلوب خویش پرداخته اند. از این میان، «اتوپیای تامس مور» جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا از عصر رنسانس، نخستین اتوپیای ترسیم شده به شمار می رود که از اومانیسم تأثیر بسزایی پذیرفته و به بیشتر عرصه های زندگی بشری از جمله اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توجه کرده است.
این نوشتار به نقد معیارهای ارزشی اتوپیای تامس مور درباره کرامت انسانی می پردازد، با این بیان که اگرچه اتوپیای تامس مور در پی ارائه الگویی برای کرامت انسانی است، ولی به واقع نه تنها نتوانسته است چنین رسالتی را به نیکی انجام دهد، بلکه با تصویری نادرست از حقیقت انسانی او را در قفسی ذهنی پناه داده است و لذا می توان به این واقعیت رسید که آرمان شهری که زاییده عقل و تفکر بشری است، نمی تواند الگویی مناسب برای کرامت انسانی به شمار آید و تنها آموزه های وحیانی می توانند الگویی مناسب در قالب آرمان شهر مهدوی دغدغه های بشری و کرامت انسانی پاسخ گویند.