فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف در این بررسی آن است که با استفاده از میراث جامعه شناسی معرفتی در قلمرو، دو انگاره تبیین کننده اجتماعی و معرفتی به شکل گیری، تحول و توسعه علوم اجتماعی جدید پرداخته شود و نیز موانع عمده آن مورد بررسی قرار گیرد. تحلیل این مساله در دو سطح اجتماعی (تاریخی و یا ساختاری) و معرفتی (الگوها و تحلیل های عقلانی) به هنجارهای همگن و ناهمگنی باز می گردد که از لحاظ تاریخی قابل تصدیق اند و نیز از منظور لوازم معرفت شناسی تاریخی قابلیت های مورد انتظار را دارا می باشند. به نظر می رسد نگاه تاریخی به روند پیشرفت علوم اجتماعی تاکنون توانسته است تصویر کلی از شرایط فوق را فراهم سازد. اما استفاده از شیوه های تبیین اجتماعی از جمله کاربرد الگوی عام روش شناختی مبتنی بر ادغام دو مبنای معرفتی و اجتماعی، که خود در حکم ابزارهای مهم تحلیل جامعه شناختی تلقی می گردند، روش نسبتا نوینی است که مستلزم توجه بیشتر در بررسی های جامعه شناختی می باشد. بدون تردید تعمیم صحیح روش مزبور این امکان را فراهم می سازد که زوایای پیچیده و پنهان رشد و یا تاخر در رشد علوم اجتماعی جدید بیشتر مورد شناسایی قرار گیرد. در واقع هدف از تدوین مقاله حاضر، ضمن تجربه در کاربرد روش مورد اشاره برای انجام مطالعه علمی خاص، افزایش سطح تحلیل و دریافت از موضوع در قبال نقش و اهمیت علوم اجتماعی در جامعه های معاصر از جمله کشور ما و نیز بازخوانی دلایلی است که به عنوان عوامل و موانع رشد علوم اجتماعی می تواند در اشکال مختلف زمینه توسعه علوم فوق را تقویت نماید. با آگاهی از روند تاریخی این علوم اجتماعی در ارتباط نزدیک با نیازها، ضرورت ها، تعمیم و نفوذ انگاره های شناختی قرار دارد. تغییر در روند زندگی اجتماعی در دوران جدید از تاریخ در غرب، نخبگان علمی این منطقه از عالم را به ضرورت کارکردی و اجتماعی نظام بخشی در حوزه تفکر و اندیشه اجتماعی و سرانجام تاسیس شاخه های معین علمی به قصد دریافت منظم از جوانب مختلف پدیده های اجتماعی رهنمون گشته است. حاصل گفتار آن که موضوع فوق در کنار تولید انگاره های معرفتی نوین مقدمات استقلال معرفت شناسی را برای این علوم در مجموع و یا به گونه ای جدا از یکدیگر فراهم می نماید. به نظر می رسد رشد علوم اجتماعی در یک فرایند عمومی از قواعد اجتماعی و علمی قابل شناختی پیروی می نماید، که علم بدان ها، می توان امکان گسترش زمینه های توسعه علمی و اجتماعی را در هر جامعه ای تضمین نماید.
جستارهایی در فلسفه ریاضیات و منطق
حوزههای تخصصی:
معرفی اصطلاحات معرفتشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
منبع اصلی مورد استفاده در این بخش کتاب راهنمای معرفتشناسی است که دو تن از اساتید معرفتشناسی، یعنی جاناثان دنسی و ارنست سوسا آن را ویرایش کردهاند و 137 تن از اساتید دانشگاههای مختلف جهان در نوشتن آن همکاری داشتهاند. کتاب نخستینبار در سال 1992 توسط انتشارات بلکوِل منتشر و پس از آن بارها تجدید چاپ شده است. البته در نوشتن مقالههای این بخش علاوه بر کتاب گفته شده از سه منبع زیر نیز استفاده میشود:
.1996I. A Dictionary of Philosophy, edited by Thomas Mautner, Blackwell,
II. The Cambridge Dictionary of Philosophy, General editor, Robert Audi, .1995Cambridge Universtiy Press, U.S.A,
III. The Oxford Companion to Philosophy. Edited by Ted Hondrich, Oxford .1995University Press,
معرفی اصطلاحات معرفت شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
منبع اصلی مورد استفاده در این بخش کتاب راهنمای معرفتشناسی است که دو تن از اساتید معرفتشناسی، یعنی جاناثان دنسی و ارنست سوسا آن را ویرایش کردهاند و 137 تن از اساتید دانشگاههای مختلف جهان در نوشتن آن همکاری داشتهاند. کتاب نخستینبار در سال 1992 توسط انتشارات بلکوِل منتشر و پس از آن بارها تجدید چاپ شده است. البته در نوشتن مقالههای این بخش علاوه بر کتاب گفته شده از سه منبع زیر نیز استفاده میشود:
.1996I. A Dictionary of Philosophy, edited by Thomas Mautner, Blackwell,
II. The Cambridge Dictionary of Philosophy, General editor, Robert Audi, .1995Cambridge Universtiy Press, U.S.A,
III. The Oxford Companion to Philosophy. Edited by Ted Hondrich, Oxford .1995University Press,
دانش و ارزش در طبقه بندی علوم
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
تقدم وجود بر ماهیت از دیدگاه سارتر و هایدگر
حوزههای تخصصی:
تمایز میان وجود و ماهیت یکی از قدیمی ترین تمایزها در فلسفه است ، این تمایز ، کاربرد بسیار وسیع و پرفایده ای دارد . در سراسر تاریخ تفکر فلسفی ، گایه اندیشه ی اصالت وجود و گاهی اندیشه ی تقدم ماهیت حاکم بوده است. فلسفه ی وجودی ( اگزیستانسیالیسم ) با دفاع از انضمامی بودن وجود و تقدم آن در برابر آن چه که می توان آن را اصالت ماهیت فلسفه ی هگل نامید ، آغاز می گردد . ژان پل سارتر و مارتین هایدگر هر دو به نحوی نماینده ی تفکر مکتبی هستند که از آن به اگزیستانسیالیسم تعبیر می شود ...
معرفی معرفتشناسان: مایکل دامِت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
عقلانیت باور دینی ، از نگاه برون گرایان
حوزههای تخصصی:
دفاع از عقلانیت باور دینی در طول تاریخ، بسته به نوع رویکردهای فلسفی و معرفتی حاکم بر اندیشه ی بشر، رنگ های مختلفی به خود گرفته و انواع گوناگونی پیدا کرده است. بسط و توسعه ی برون گرایی در معرفت شناسی معاصر، سبب شده است تا عده ای از اندیشمندان دینی، که در باب معرفت، دیدگاهی برون گرایانه اتخاذ کرده اند، نگاهی جدید به باورهای دینی بیندازند و عقلانیت آن را از نگاهی برون گرایانه به اثبات رسانند. در این نگاه برون گرایانه، نقش استدلال در توجیه باور دینی تضعیف میشود و استدلال مداری حاکم در الهیات طبیعی و قرینه گرایی کسانی مانند لاک و دکارت انکار میشود. باور دینی در این نگاه میتواند بدون ابتنا بر هر گونه استدلالی، عقلانی و موجه باشد. به بیان دیگر، باور دینی در زمره ی باورهای پایه قرار میگیرد. تجربه گرایی آلستون و ادعای واقعاً پایه بودن باور دینی از سوی پلنتینگا هر دو ناشی از برون گرایی آن ها در مساله ی معرفت است. به طور کلی میتوان گفت ظهور مکتب معرفت شناسی اصلاح شده در اندیشه ی دینی، هم زمان با ظهور یا احیاء برون گرایی در معرفت شناسی معاصر بوده است و از آن بسیار مایه میگیرد.
نظریه بنیانگرایى معرفت
حوزههای تخصصی:
چکیده
بنیانگرایى یکى از نظریههاى معرفتشناختى درباره ماهیت توجیه و معرفت است که معرفت را داراى ساختارى دولایه مىداند: لایهاى از معرفت و توجیه، غیراستنتاجى یا بنیادین است و لایهاى دیگر، استنتاجى و غیربنیادین است که در نهایت از معرفت یا توجیه بنیادین استنتاج مىشوند. این نظریه از کهنترین نظریههاى معرفتشناختى است که حامیان برجستهاى همچون ارسطو، دکارت، راسل، لوئیس، و چیزم از میان فیلسوفان کلاسیک و معاصر داشته است.
بنیانگرایى قرائتهاى متعددى دارد که اختلاف آنها عمدتا از دو چیز سرچشمه مىگیرد:
1) چگونگى تبیین ماهیت توجیه و معرفت غیراستنتاجى و بنیادین؛
2) چگونگى انتقال معرفت و توجیه بنیادین به باورهاى غیربنیادین و استنتاجى.
نظریه بنیانگرایى معرفت بهویژه نوع خطاناپذیر آن با نقدهاى گوناگونى از سوى حامیان نظریههاى رقیب مانند نظریه هماهنگى و اعتمادگرایى معرفت روبهرو شده است.
چیستی علم حضوری و کارکردهای معرفت شناختی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزههای تخصصی:
علم حضوری پایه و مبنای مسایل معرفت شناختی در فلسفه اسلامی است در این مقاله چیستی و کارکردهای معرفتی این نوع معرفت بیان شده است. نگارنده پس از بیان تاریخچة این بحث و اشاره به آرای فلاسفه اسلامی ویژگیهای علم حضوری را بیان کرده و به برخی از مصادیق و دلایل علم حضوری پرداخته است.
جهان- تصویر بررسی اجمالی ساختار مبانی معرفت از دید ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
در نظر ویتگنشتاین امکان معرفت و خطا هر دو تنها به وجود زمینهاى غیرقابل تردید وابسته است و این زمینه را نحوه معیشت انسان و بازیهاى زبانىاى که در آنها شرکت مىجوید فراهم مىآورند. ساختار این زمینه خاص تحت عنوان آنچه ویتگنشتاین آن را «جهان ـ تصویر»(world-picture) مىنامد قابل بررسى است. این مقاله به بررسى جهان ـ تصویر و شرح مختصر ویژگیهایى که ویتگنشتاین براى آن بر مىشمارد مىپردازد.
به نظر مىرسد ویتگنشتاین معتقد است که آن چیزى که نهایتا هر معرفتى و هر استدلالى به آن ختم مىشود از نوع نظر(seeing) نیست، بلکه از نوع عمل
(acting) است، اعمال غریزى(instinctive behaviour) انسان و اعمالى که، خصوصا در مراحل اولیه آموزش، از اطرافیانش با اعتماد صرف به آنان، تعلیم مىگیرد. این نحوه عمل فرضهایى(assumptions) را در خود دارد که کودک آنها را همراه با آنچه مىآموزد جذب مىکند. در این صورت، مبانى معرفت، یعنى همان امور یقینى، از جنس معرفت نیستند و بنابراین سخن از توجیه در مورد آنها بىمعناست. نوعا جهان ـ تصویرى که از این طریق شکل مىگیرد، امرى همگانى است و نه متعلق به فرد، و در عین حال نظامى همبسته است که اجزاى آن اتکاى دو جانبه بر یکدیگر دارند. و هر پژوهشى که از سوى شخص بخواهد صورت گیرد تنها بر این مبناى قطعى ممکن خواهد بود. اما این قطعیت به معناى مطابقت آنها با واقع نیست، بلکه مطابقت با واقع در این مورد اصلاً کاربرد روشنى ندارد. در عین حال تغییر در جهان ـ تصویر نیز امرى ناممکن نیست، هر چند تنها تحت شرایطى خاص روى مىدهد. تنوع جهان ـ تصویرها مسأله کیفیت مواجهه آنها را پیش مىکشد و اینکه آیا نوعى امر عینى که فیصله بخش اختلاف جهان ـ تصویرها باشد وجود دارد یا نه؟ در این خصوص تفسیرهاى مختلفى از رأى ویتگنشتاین شده است.
نگاهی به دین پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
این مقال بر آن است تا افق روشنی از رویکردهای گوناگون به دینپژوهی را ارائه دهد. در ابتدا به تعریف و ابعاد مختلف دین اشاره شده، سپس برخی از رویکردهای مهم دینپژوهی مطرح و مورد نقادی قرار گرفته است. این رویکردهای دینپژوهی عبارتند از: 1. رویکرد مردم شناختی؛ 2. رویکرد پوزیتیویستی و طبیعتگرایانه؛ 3. رویکرد اخلاقی؛ 4. رویکرد جامعه شناختی؛ 5. رویکرد پراگماتیستی؛ 6. رویکرد پدیدار شناختی؛ 7. رویکرد تحلیلی. نقص مشترک همة این رویکردها این است که فقط به جنبه و ساحتی از ابعاد دین توجه کرده و از ابعاد و ساحتهای دیگر دین غفلت ورزیدهاند. در پایان، انواع رویکردهای دین پژوهی در اسلام، مطرح و ارزیابی شده است که عبارتند از: 1. رویکرد اهل حدیث؛ 2. رویکرد معتزله؛ 3. رویکرد اشاعره؛ 4. رویکرد شیعه.
وثاقت گرایی در توجیه
حوزههای تخصصی:
وثاقت گرایی ، از جمله رویکردهای معرفت شناختی است که برای تحلیل دو مفهوم معرفت و توجیه به کار رفته است . یکی از معروف ترین نظریه های توجیه ، در قالب رویکرد وثاقت گرایی ، متعلق به الوین گلدمن است . بر اساس نظریه ی گلدمن ، باور موجه ، باوری است که محصول فرایند ( فرایندهای ) شناختی قابل اعتمادی باشد . اما حالتی را می توان تصور نمود که اگرچه باوری محصول یک فرایند واقعاَ قابل اعتماد است ، ولی شخص ، دلایلی در دست دارد که بنابر آن ها فرایند مذکور ، قابل اعتماد نیست ...