۲.
کلیدواژهها:
وانهادگی بشرانگاری عقلانیت ابزاری عاطفه گرایی نیست انگاری تنهایی کرونا
مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از ظرفیت معنایی مفهوم وانهادگی یا واگذاشتگی که برخی فیلسوفان اگزیستانس به کار برده اند و با اتخاذ رویکردی تبار شناختی به بررسی روند تحول و تکوّن نظام معرفتی و علمی، نظام ارزشی و اخلاقی و موقف معنایی- وجودی انسان معاصر و در امتداد آن فرهنگ و تمدن معاصر غرب بپردازد. این بررسی درنهایت در خدمت تحلیل آسیب شناختی و تشریح وضعیت معنایی- وجودی انسان معاصر در مواجهه با رخداد همه گیری جهانی ویروس کرونا به کار آمده است. بر اساس تحلیل تبار شناختی مورد دلالت این مقاله، وانهادگی به مثابه تقرّر خودبنیاد انسان در عصر جدید و دوره معاصر بر پایه عقلانیت ابزاری و وضعیتی که او خود آن را برگزیده و تعیّن معرفتی، ارزشی، معنایی و فرهنگی بخشیده، باعث شده است نظام معرفتی و علمی، نظام ارزشی و اخلاقی و وضعیت معنایی- وجودی انسان معاصر و در نهایت صورت بندی های فرهنگی و تمدنی دوره معاصر، از بنیادهای دینی، ایمانی و عقلانی اعم از عقلانیت قیاسی، استعلایی و تاریخی به سوی بنیادهای متأثر از عقلانیت ابزاری و عاطفه گرایی سوق یابند. عقلانیت ابزاری بر اساس رهیافتی فایده گرایانه و با تکیه بر توافق جمعی، نظر و عمل انسان معاصر را به سوی اهداف عینی، مادی و کالایی جهت داده است. صورت بندی بنیادین فرهنگی و تمدنی دوران معاصر یعنی نظام لیبرال سرمایه داری نیز در همین راستا بوده و به گستره و عمق وانهادگی افزوده است. این روند باعث شده است انسان معاصر در نسبت با بلایای جهانی ای چونان کرونا بیش از پیش در معرض نیست انگاری، خشونت و تنهایی باشد.