فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری میان اشکال مختلف خودانتقادی و شرم از تصویر بدنی دانش آموزان دختر با واسطه جنبه های مختلف ترس از شفقت بوده است . روش: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی نوجوانان دختری است که در نیمسال تحصیلی دوم 1400 -1399 در مقطع متوسطه دوم دبیرستان های شهر کازرون به تحصیل اشتغال داشتند. گردآوری داده ها، بنا به محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا، به صورت آنلاین و با استفاده از لینکی انجام گرفت که به گروه های مجازی کلاس ها ارسال شده بود. نمونه پژوهشی نیز شامل تمامی 581 دانش آموزانی است که به صورت داوطلبانه و با پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در این مطالعه شرکت نموده اند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به سه ابزار مقیاس شرم از تصویر بدن (BISS)، پرسشنامه ترس از شفقت (FCS) و پرسشنامه اشکال انتقادگری/خود-تازی و اطمینان بخشی به خود (FCSSS) تشکیل شده است. جهت آزمون مدل نیز از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل ضمن تایید اثرمستقیم اشکال خودانتقادی بر ترس از شفقت و شرم از تصویر بدنی، نقش واسطه گری دو جنبه ترس از شفقت، یعنی ترس از شفقت به خود و ترس از شفقت دیگران را در رابطه میان خودانتقادی و شرم از تصویر بدن مورد تایید قرار داده است . نتیجه گیری: یافته ها نویدبخش این موضوع است که می توان جهت پیشگیری از تجربه شرم از تصویر بدنی در نوجوانان دختر بر کاهش خودانتقادی و و به تبع آن کاهش ترس از شفقت تکیه نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه و پردازش هیجانی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
155 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانگان روده تحریک پذیر یکی از شایع ترین اختلالات دستگاه گوارشی است که با دردهای شکمی، نفخ، اختلالات در دفع و علائم روانشناختی همراه است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه و پردازش هیجانی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری و گروه آزمایش و کنترل انجام گردید. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شهر اصفهان در سال 1399 بودند که از بین آن ها، تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های پردازش هیجانی (باکر، 2007) و پرسشنامه چندبعدی اجتناب از تجربه (گامز، 2011) جمع آوری گردید . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه برنامه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را شرکت نمودند ولی گروه شاهد تحت هیچ نوع مداخله ای قرار نگرفتند. اطلاعات به روش آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پذیرش هیجانی و اجتناب از تجربه در دو مرحله پیگیری و پس آزمون اثربخش بود 0/01) P< ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در اجتناب از تجربه و پردازش هیجانی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر بوده و پیامدهای مهمی برای بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر دارد.
A Prediction Model of Cognitive Failures Based on Personality Dimensions and Lifestyle in the Elderly(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The aim of the present study was to predict cognitive failures in the elderly based on personality dimensions and lifestyle and examine the mediating role of negative emotions as a model. Materials and Methods: This research is of correlation type and its statistical population included all the elderly in Tehran. In the present study, 150 elderly persons participated by convenience sampling method. Research instruments were cognitive failures, Eysenck Personality Inventory, lifestyle scale and Negative emotions. In order to analyze the data, the path analysis and stepwise regression analysis were used. Results: The results showed that personality dimensions and lifestyle can significantly and negatively predict emotions and cognitive failures and finally with respect to the proposed model, it was found that lifestyle and personality dimensions could significantly predict cognitive failures through the mediation negative emotions. Conclusions: The result obtained from this study can be used to identify the groups vulnerable to cognitive failures and make necessary recommendations to the experts to understand the causes and etiology, consultation and prevention of cognitive failures.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه کنترل می باشد.جامعهآماریاینپژوهششاملکلیهبیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه کنترل 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) قرار گرفتند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطرابزونگ (1970) و پرسشنامه نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p≤0/0001و 6/53F = ). همچنین اثر درمان ترکیبی در این پژوهش با سطح معناداری (207/47F = و p ≤/ 0005) بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر، می توان از بسته های آموزشی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی جهت بهبود اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس بهره برد.
ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی: با تأکید بر نقش میانجیِ سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی، با تأکید بر نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. به منظور اجرای پژوهش از بیماران عضو کانون حمایت از هموفیلی در شهر اصفهان، 450 نفر، به شیوه تصادفیِ ساده انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس سبک های دلبستگی هازن و شیور، مقیاس کنترل راتر، پرسشنامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، پرسشنامه ادراک بیماری و پرسشنامه سبک های تبادل اجتماعیِ لیبمن بود. نتایج پژوهش حاکی از رابطه خطی ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، مسئولیت پذیری، برون گرایی و انعطاف پذیری، دو سبک مقابله ای (هیجان مدار، مسئله مدار و اجتنابی) و سبک دلبستگی ایمن با ادراک بیماری است. همچنین نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برون گرایی، دلپذیر بودن، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری)، سبک های مقابله ای (اجتنابی و هیجان مدار)، سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن دوسوگرا) و منبع کنترل از طریق میانجی گری سبک تبادل اجتماعی انصاف با ادراک بیماری ارتباط دارند. بنابراین به منظور ارائه اقدامات، جهت بهبود ادراک بیمارانِ مبتلا به هموفیلی، لازم است علاوه بر توجه ویژه به ویژگی های شخصیتی، سبک های مقابله ای، سبک دلبستگی، منبع کنترل و استرس ادراک شده، متوجه سبک تبادل اجتماعی انصاف نیز بود.
اثربخشی مداخلات متمرکز بر والد در درمان چاقی کودکان و نوجوانان: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، برای درمان چاقی کودکان، به مداخلات رفتاری سبک زندگی متمرکز بر والد، توجه بیشتری شده است. بر این اساس، این مطالعه با هدف اصلی مروری بر اثربخشی مداخلات متمرکز بر والد در درمان چاقی کودکان و نوجوانان، و با هدف فرعی بررسی میزان ریزش در مطالعات انتخاب شده انجام شد . روش: 1476 مقاله بین سال های 2021-1957 میلادی، با انواع کلیدواژه های مرتبط با مداخله، والد، چاقی و اضافه وزن، در دامنه سنی 18-6 سال، از پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Science Direct و PsyINFO در مرحله اول شناسایی شدند. پس از اعمال ملاک های ورود و خروج و بررسی مقالات مرتبط، نهایتاً ده مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی (RCTs) که پیامد اصلی آنها کاهش شاخص توده بدنی (BMI) بود، به طور سیستماتیک مرور شدند. از روش استاندارد بررسی مشخصات جمعیت، جزئیات مداخله، استفاده از گروه کنترل، و گزارش پیامدها (PICO) در انتخاب، و از روش بیانیه استانداردسازی گزارش در مطالعات کارآزمایی بالینی (CONSORT)، در ارزیابی کیفیت مقالات استفاده شد. یافته ها: دامنه کاهش نمرات استاندارد BMI در پایان مداخلات بین 31/0- 06/0، و در پایان پیگیری های 24–13 ماهه بین 42/0–16/0 بود. میزان ریزش تا پایان پژوهش ها، به طور میانگین 3/32 درصد (50-13 درصد) بود . نتیجه گیری: به طور کلی، مداخلات رفتاری جامع سبک زندگی متمرکز بر والد در کاهش BMI کودکان اثربخش هستند، اما لازم است تا نتایج آنها با احتیاط تفسیر شده و پژوهش های جامع و استاندارد شده بیشتری در آینده انجام شوند.
The effectiveness of acceptance and commitment therapy on mental health, hopefulness and meaningfulness in people with cardiovascular disease(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background and Aim: Considering the possible role of psychological factors in the process of cardiovascular disease and also the fact that these factors interact with biological agents to produce effects on cardiovascular disease, the present study aimed at evaluation of the effectiveness of acceptance and commitment therapy on mental health, hopefulness and meaningfulness in people with cardiovascular disease. Materials and Methods: The present study was an applied one and was done as pre-test, post-test and control group. The study population included all cardiovascular patients who were referred to Isfahan Cardiovascular Research Center between January to March 2017 and had a history of myocardial infarction or open heart surgery in the last month. The study sample consisted of 30 patients with cardiovascular disease who were willing to participate in the study and met the inclusion criteria. The subjects were randomly assigned to the case and control groups (each group consisting of 15 subjects). Data were obtained using Snyder Hope Questionnaire, Meaning-seeking Questionnaire, and General Health Questionnaire and analyzed by repeated measure ANOVA and SPSS software. Results: The results showed that analysis of variance was significant for intragroup factor (time). For the intergroup factor, only significant variables were found for somatic symptoms and social dysfunction and were not significant for the other variables. The results of the present study indicate that time effect alone is significant regardless of group effect. The interaction of group and time was also significant (F = 12.84, df = 2) and its effect was reported 0.50. Conclusions: Overall, the findings of this study showed that acceptance and commitment based therapy is effective on mental health, hope and Meaning-seeking in Patients with Cardiovascular Diseases.
نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی(مطالعه موردی؛ کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی در کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز انجام پذیرفت. روش: پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بیمارستان کلیوی امیرالمومنین شهر تبریز(N=250) می باشد از این تعداد و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 100(55 مرد و 45 زن) نفر و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه خستگی مزمن جیسون، پرسشنامه 5عامل شخصیتی نئو و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر، سی کرست و پندر تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و مطابق با یافته های پژوهش، ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی از جمله روان رنجوری (583/0)؛ برون گرایی (404/0-)؛ دلپذیربودن(186/0-)؛ تجربه پذیری(383/0-)؛ با وجدان بودن(213/0-) و سبک زندگی سلامت محور(472/0-) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و اثر سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی به صورت مستقیم بوده و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت به عنوان متغیر میانجی اثرغیرمستقیمی در این ارتباط به وجود آورده است.
A Study on the Effect of Gratitude on Happiness and Well Being(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: Gratitude is a general state of thankfulness and appreciation. The majority of empirical studies indicate that there is an association between gratitude and a sense of overall well being..Currently, mental health is especially important in some occupations with harsh work conditions which require strong personal and mental capacities. Psychological well-being and happiness is especially important in personnel working in the healthcare sector. This study aimed to assess whether gratitude training affects psychological well-being and happiness in hospital personnel. Method: In this semi-experimental study with pre-test and post-test, 72 personnel working in 5 hospitals affiliated to Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran, participated. The participants were randomly divided into intervention and control groups using block randomization. Then, the participants in the intervention group were given 10 group sessions of 90 minutes gratitude training. Ryff’s Scale of Psychological Well Being, Subjective Happiness Scale, Gratitude Questionnaire-6, and a Gratitude training package were used for data collection. Results: The results show that there is no significant difference in the mean scores of psychological well-being, domains of psychological well-being, and happiness between the two groups at baseline, and gratitude training significantly affected all domains of psychological well-being (except for autonomy) and happiness. Conclusion: This study demonstrates that Gratitude training is effective in enhancing psychological well-being and Happiness.
Effectiveness of Mindfulness-Based Stress Reduction on Negative Emotions about Disease’s Signs in Patients with Gastrointestinal Disorders(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The present study aimed to examine the effectiveness of mindfulness-based stress reduction training on negative emotions with gastrointestinal disorders. Method: A quasi-experimental study was designed with pretest-posttest using a control group. The study sample consisted of 30 male patients (referred to internal experts and admitted to Abbasi Hospital of Miandoab in 2016) with gastrointestinal disorders (Irritable Bowel Syndrome, peptic ulcer, and duodenal ulcer) based on diagnostic criteria (ROME-III) who were selected by purposive sampling method. The patients were randomly divided into two experimental and control groups. After performing the pretest using Depression, Anxiety, and Stress Scales (DASS), the experimental group received mindfulness-based stress reduction intervention during the eight sessions of one and a half hour, while the control group received no psychological intervention; and after the end of the sessions, the posttest was performed for both groups using the same tools. The collected data were analyzed through covariance analysis (ANCOV) by using SPSS-18 software. Results: The mean scores of negative emotions rates of experimental group significantly decreased after receiving the mindfulness-based stress reduction intervention (P
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پاندمی ویروس کووید-19 سبب ایجاد آشفتگی روان شناختی و هیجانی و بروز اضطراب در بسیاری از افراد جامعه شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19 انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19 شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 34 زن مبتلا به اضطراب کووید - 19 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 17 بیمار). گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی یک ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس اضطراب کووید -19 (علی پور و همکاران، 1398)، پرسشنامه اضطراب سلامت (سالکوکیس و وارویک، 2002) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید - 19 تأثیر معنادار داشته (p<0/001) و توانسته منجر به کاهش اضطراب سلامت و بهبود خودتنظیمی هیجانی این زنان شود . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی و ارزیابی مجدد شناختی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید - 19 مورد استفاده قرار گیرد.
The Effect of Cognitive- Behavioral Stress Management on Health Locus of Control and Resilience in Patients with Coronary Artery Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۵, March ۲۰۲۰
109 - 120
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present research was to examine the effect of cognitive-behavioral stress management on health locus of control and resilience in patients with coronary artery disease. This research was quasi-experimental with pre-test, post-test and control group. The statistical population of this research consisted of all patients aged 40-65 years with coronary artery disease who were referred to Kasra Hospital in Tehran in 2019. The sample was 90 patients who were selected from the research population and assigned into the two experimental and control groups. Data were collected using the Multidimensional Health Locus of Control Scale and Resilience Scale. The research data were analyzed using Multivariate analysis of covariance (MANCOVA). The results showed that the cognitive-behavior stress management significantly increased internal health locus of control and resilience in the experimental group (P<0.01). Cognitive-behavioral stress management may lead to a change in one's self-awareness and abilities through cognitive challenge, cognitive error detection and thought replacement, which in turn can increases individual’s sense of containment and cognitive control.
شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس: عوامل خطر و محافظ در دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی است. هدف این پژوهش بررسی شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس و عوامل خطر و محافظ بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان در نیمه اول سال 1399 بود که از بین آنان 234 نفر کارمند و 981 نفر دانشجو به شیوه در دسترس در گروه نمونه قرار گرفتند. داده های این تحقیق از طریق مقیاس اضطراب کرونا ویروس به صورت آنلاین جمع آوری شد. مقیاس اضطراب کرونا جهت سنجش اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا در کشور ایران و توسط علی پور و همکاران (1398) تهیه و اعتبار یابی شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون همزمان و آزمون فرضیه ها و نیز آزمون تفاوت و کای اسکوئر استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد سطح اضطراب کرونا در دانشجویان نسبت به کارمندان در وضعیت مطلوب تری قرار دارد. همچنین تحلیل رگرسیون حاکی از نقش پیش بینی کنندگی عوامل محافظ و خطر در اضطراب کرونای دانشجویان بود، اما در جمعیت کارمندان فقط عوامل خطر توانست اضطراب کرونا را پیش بینی کند. نتیجه گیری: هرچند نتایج پژوهش درمجموع نشان از سطح اضطراب بالا در جمعیت مورد مطالعه نبود اما در شیوع شناسی و تبیین عوامل مرتبط با هر سطح از اضطراب نباید از نقش عمده عوامل خطرساز و محافظ در شرایط کلی و در بحران ناشی از بیماری ویروسی کرونا غفلت نمود.
Cognitive Remediation in Diabetics with Combining Mindfulness-based Relaxation and Trans-cranial Electrical Stimulation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present research aimed to determine the pure and combined effect of both techniques of mindfulness based-relaxation (MBR) and Transcranial Electrical Simulation (tCES) on decreasing prospective and retrospective memory errors and failure of executive functions of patients with type 2 diabetes. Method: The study is a randomized three-group double-blind clinical trial with repeated measures designs. The sample of the study consisted of 30 patients selected with convenience and purposive sampling method from Diabetes Association of Bonab city, and they were randomly assigned to the three groups of 10 subjects: MBR, CES, MBR+CES groups; and they received interventions related to their group in 10 individual sessions. All patients were assessed by the Barkley Deficits in Executive Functioning Scale (BDEFS) and Prospective and Retrospective Memory Questionnaire (PRMQ), before and after the intervention, and one month after the intervention. Result: The results of split-plot analysis of variance (SPANOVA) indicated the change of the mean of retrospective and prospective memory over time, and the change of prospective memory over time in different groups. The results of covariance analysis and the post hoc test of Ben Foruni indicated that in the follow-up phase, the prospective memory errors in the MBR+CES group were significantly lower than both the MBR and CES group (P <0.05). Conclusion: The results of the study provide many theoretical and practical implications for improving the cognitive function of type 2 diabetic patients following MBR and CES therapeutic techniques.
The role of anxiety sensitivity and attentional control in predicting the tendency toward addiction in youth(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
45 - 50
حوزههای تخصصی:
Objective: the aim of the present study was to investigate the role of anxiety sensitivity and attentional control in predicting the tendency toward addiction in youth. Method: The present study is a correlation type, in this regard, the number of 150 students were selecte through multistage cluster sampling. The attentional control questionnaire (Derryberry& Reed, 2002), anxiety sensitivity (Peterson& Reiss, 1987) and the readiness scale for drug abuse (Zargar, 2007) were performed on individuals. The research data were analyzed by the Pearson correlation coefficient and regression. Results: The results showed that there is a significant correlation between attentional control and the lack of cognitive control with the tendency to addiction. Conclusion: According to the findings it can be concluded that in addition to social and biological factors, psychological factors such as attentional control and anxiety sensitivity is influential in the tendency and readiness of individuals to drug addiction. Keywords: Attentional control, Anxiety Sensitivity, The tendency to addiction,students, health
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و وسوسۀ مصرف سیگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش وسوسه مصرف سیگار بود. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سیگاری مراجعه کننده به خانه های سلامت در منطقه 22 شهر تهران در بهار 1396 بود.30 نفر از این افراد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و افراد با گمارش تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای سنجش اضطراب از پرسشنامه اسپیلبرگر و وسوسه مصرف سیگار از پرسشنامه فاگرشتروم بهره برده شد. پس از انتخاب گروه آزمایش و گواه، مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یک جلسه در هفته اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین نمره های پس آزمون گروه های آزمون و کنترل در اضطراب و وسوسه مصرف سیگار تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<)؛ به طوریکه شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش اضطراب و وسوسه مصرف سیگار در گروه آزمایش گردید. در کل می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث بهبود مولفه های روانشناختی موثر در ترک مصرف سیگار گردد.
تدوین برنامه بازی درمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقه ی اجتماعی در کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
47 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به سرطان تحت درمان های دردناک و طولانی مدت قرار می گیرند که تأثیرات مخربی در سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تدوین برنامه ی بازی درمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقه ی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان انجام شد.
روش: مطالعه به روش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. جامعه ی آماری را کلیه ی کودکان مبتلا به سرطان سنین 8 تا 12 سال که از مؤسسه خیریه شهر یزد در سال 1400 خدمات دریافت می کردند، تشکیل دادند که از بین آنها 30 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برنامه ی تدوین شده ی بازی درمانی آدلری به مدت 18 جلسه (هر هفته، 40 دقیقه) به عنوان برنامه ی مداخله برای گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالیکه گروه شاهد چنین مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه با مقیاس علاقه ی اجتماعی کودکان ایرانی (علیزاده،1394) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره برای خرده مقیاس های مقیاس علاقه ی اجتماعی نشان می دهد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد، پس از شرکت در برنامه ی آموزشی تغییر مثبت معناداری در خرده مقیاس ها دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه ی بازی درمانی آدلری بر بهبود علاقه ی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان مؤثر بود. لذا این برنامه به عنوان مداخله ی روانشناختی در کنار سایر مداخلات دارویی و روانشناختی به کودکان مبتلا به سرطان توصیه می شود.
Efficacy of Stress Management Intervention on Psychological, Immune Factors and Pain in Rheumatoid Arthritis Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this survey, the intervention of cognitive behavioral stress management (CBSM) on psychological and immune indices and pain in patients with Rheumatoid Arthritis is studied. <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Method <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: Statistical population of the study consisted of patients who referred to the rheumatology clinics in the northern parts of Tehran. 44 participants aged 25–60 using purposive sampling in accordance with inclusion and exclusion criteria selected and in two groups of 22 individuals were examined. Psychological, immune and pain evaluation tests of depression, anxiety and stress scale, blood sample, and McGill pain inventory were conducted in two stages of pretest and posttest using multiple covariance analysis. <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Results <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: The results showed a significant effect of the stress management intervention on depression <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1 <span class="s13"><span class="bumpedFont20">,37 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= <span class="s4"><span class="bumpedFont20">4/318, P= 0/046, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/104) <span class="s17"><span class="bumpedFont15"> among patients with RA. The use of this intervention was effective in reducing the immune parameter (CRP) <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1 <span class="s13"><span class="bumpedFont20">,38 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= 17/593, P= 0/001, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/316) <span class="s17"><span class="bumpedFont15"> and their pain <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1,39 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= 4/885, P= 0/033, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/111) <span class="s17"><span class="bumpedFont15">. <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Conclusion <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: According to the results, employing this method for RA patients is very helpful and it can be suggested for improving their psychological and physical conditions.
بررسی علائم اضطرابی بر اساس رشد پس از سانحه و تحمل ابهام در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
163 - 178
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد پس از سانحه و تحمل ابهام به عنوان مهمترین فاکتورهای روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان شناخته شده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های اضطرابی بر اساس تحمل ابهام و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد . روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه پژوهش حاضر تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه در دو مرکز خصوصی شهر تهران در نیمه دوم سال 1397 بود که از این بین، 150 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند جهت آزمون فرضیه ها انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های اضطراب بک (1990)، رشد پس از سانحه تدسچی و کالون (1996) و تحمل ابهام نوع 2 مک لین (2009) پاسخ دادند و داده های به دست آمده با استفاده از رویکرد سلسله مراتبی تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تحمل ابهام 4/26 درصد از واریانس علائم اضطراب را در زنان مبتلا به سرطان سینه تبیین کرد. در مرحله دوم، ورود مؤلفه های رشد پس از آسیب به معادله، باعث شد تا 6/39 درصد از واریانس نشانه های اضطرابی تبیین شود. همچنین از بین مؤلفه های رشد پس از آسیب، دو مؤلفه ارزش زندگی و ارتباط با دیگران به صورت منفی و معنادار، علائم اضطراب را در بیماران مبتلا به سرطان پستان پیش بینی کردند . نتیجه گیری: بر پایه نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد که رشد پس از سانحه و تحمل ابهام، نقش پیش بینی کنندگی خوبی در نشانه های اضطرابی بیمارن مبتلا به سرطان پستان دارند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و فناوری واقعیت توسعه یافته بر فاکتورهای جسمانی و اضطراب سخنرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
149 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سخنرانی در جمع و تاثیر منفی اضطراب سخنرانی در موقعیت های حرفه ای و روزمره، محققان برای کاهش این اضطراب به فناوری های جدید مثل واقعیت مجازی و توسعه یافته در کنار درمان های سنتی روانشناختی روی آورده اند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و فناوری واقعیت توسعه یافته بر فاکتورهای جسمانی و اضطراب سخنرانی دانشجویان می باشد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب سخنرانی مراجعه کننده به کلینیک های مازندران در سال 1400-1401 می باشند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (15 نفر گروه درمان شناختی رفتاری، گروه دوم 15 نفر فناوری واقعیت توسعه یافته و گروه سوم 15 نفر به عنوان گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه اول، درمان شناختی رفتاری را با استفاده از پروتکل خدایاری فرد و عابدینی، (1381) دریافت کردند. در گروه دوم آزمایش، بیماران با استفاده از فیدبک های فیزیولوژیکی حاصل از سنسورهای (ضربان قلب، دمای بدن و تعریق) متصل شده به بدن بیمار و استفاده همزمان از سناریوی پیشنهادی واقعیت توسعه یافته مورد ارزیابی قرار گرفتند. از پرسشنامه اضطراب سخنرانی بارسولومی و هولیهان (2016) برای هر سه گروه، قبل و بعد از درمان استفاده شده است. داده ها با آزمون های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر اضطراب سخنرانی و مولفه های آن ازجمله خرده مقیاس شناختی (ضریب اتا 77/0)، رفتاری (ضریب اتا 74/0) و فیزیولوژیک (ضریب اتا 62/0) دانشجویان اثربخش است. همچنین نتایج بیانگر این است که فناوری واقعیت توسعه یافته بر فاکتورهای جسمانی از جمله تعریق (ضریب اتا 62/0)، دمای بدن (ضریب اتا 58/0) و ضربان قلب (ضریب اتا 61/0) دانشجویان اثربخش است. میانگین اضطراب سخنرانی گروه آزمایش روش فناوری واقعیت توسعه یافته (40/33) در مرحله پس آزمون پایین تر از روش شناختی - رفتاری (40/37) می باشد. همچنین درمان در گروه (روانشناس + سنسورها + سناریوی پیشنهادی واقعیت توسعه یافته) در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری، مدت زمان بهبودی را کاهش داده است . نتیجه گیری: هر دو شیوه درمان (درمان شناختی رفتاری و فناوری واقعیت توسعه یافته) بر کاهش اضطراب سخنرانی و فاکتورهای جسمانی مرتبط اثربخش هستند؛ اما تأثیر فناوری واقعیت توسعه یافته به ویژه در کاهش مدت درمان، بیشتر از روش درمان شناختی رفتاری است. این نتایج ضرورت استفاده از فناوری واقعیت توسعه در درمان اضطراب سخنرانی را پیشنهاد می کند.