فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Researchers have shown that obesity in children can cause many body and mind problems. Watching some TV advertisement and programs that indirectly encourage children eating can cause children overeating and obesity. Despite the importance, little research has been done in this subject. This study is trying to evaluate the effect of TV productions on eating behavior in obese children. <span class="s21"><span class="bumpedFont20">Method: <span class="s4"><span class="bumpedFont20"> This research was the experimental study with pretest-posttest with control group in statistical population of 40 high school students that selected through simple random sampling. All subjects completed DEBQ-C scale before and after the test. This questionnaire was designed by Van <span class="s4"><span class="bumpedFont20">Strien <span class="s4"><span class="bumpedFont20"> (2007) for the study of eating behavior in children with 7 to 12 years old. <span class="s21"><span class="bumpedFont20">Results: <span class="s4"><span class="bumpedFont20"> Data analysis and significance analysis of covariance in p <span class="s23"><span class="bumpedFont20"> <span class="s4"><span class="bumpedFont20">and this effect was more on the girls than boys. <span class="s21"><span class="bumpedFont20">Conclusion: <span class="s4"><span class="bumpedFont20"> Since watching TV advertisement and some TV programs has a positive relationship with eating behavior, it is recommended that TV and education authorities plan to teach appropriate training to parents and children to create a proper act of eating behavior.
تأثیر برنامه تفکر سازنده (PATHS) بر شایستگی اجتماعی و هیجانی، واسطه های عصبی- شناختی و هیجانی، اختلالات برون نمود و ارتباط آن با سلامت جسمی و روانی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
113 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات رفتاری بعنوان شایعترین اختلالات دوره کودکی هزینه های بهداشتی، فردی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی دارند که از طریق واسطه های عصیبی-شناختی و هیجانی تأثیری گسترده بر سلامت جسمی و روانی کودکان دارند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر نسخه فارسی برنامه PATHS بر کاهش مشکلات و اختلالات رفتاری برون نمود کودکان بود. روش: از نوع شبه آزمایشی(گروههای کنترل نامعادل) بود. به این منظور تعداد 600 دانش آموز پسر سنین 6 تا 12 سال از پایه های آمادگی تا پایه ششم بر اساس ملاکهای ورودی همسانی طبقات اجتماعی و اقتصادی و شرایط آموزشی و فقدان اختلالات شدید جسمی و روانی بصورت در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. هر دو گروه پیش و پس از مداخلات به وسیله فرم گزارش معلم آخنباخ (TRF) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت یک سال تحصیلی (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله برنامه PATHS قرار گرفت. همزمان گروه کنترل برنامه های متعارف خود را دریافت کرد. یافته ها: با استفاده از تحلیل کواریانس روشن شد که گروه آزمایشی در خرده مقیاسهای اختلالات برون نمود TRF کاهش معنی داری نشان داده اند و این تفاوت کاهش در مقایسه با گروه کنترل نیز معنادار بوده است (05/0pنتیجه گیری: این مطالعه با توجه به خلاء برنامه های جامع، مستمر و مبتنی بر شواهد برای این دسته از مداخلات، چشم انداز روشنی را برای گسترش چنین برنامه هایی ترسیم می کند
روابط ساختاری دلسوزی به خود ، انعطاف پذیری شناختی و علائم اختلال استرس پس آسیبی در قربانیان حوادث آسیب زا در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی الگوی روابط ساختاری دلسوزی به خود، انعطاف پذیری شناختی و علائم پس آسیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام افرادی که در نیمه دوم سال 1395 به دلیل مواجه شدن با حداقل یک رویداد آسیب زا (از جمله انفجار مین منجر به نقص عضو و فوت والدین )، تحت حمایت کمیته امداد و بنیاد شهید شهرستان گیلان غرب بودند . نمونه مورد مطالعه 190 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین افراد آسیب دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی ، مقیاس دلسوزی به خود و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد . داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل مفهومی پژوهش براساس الگوریتم تحلیل مدل ها و با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل انجام شد . نتایج تحقیق نشان دادند که شاخص های برازش مدل، مسیر دلسوزی به خود بر علائم استرس پس آسیبی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی را تأیید می کند. همچنین دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم هم به صورت غیر مستقیم با تأثیر بر علائم استرس پس آسیبی همراه است. بنابراین انعطاف پذیری شناختی یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط دلسوزی به خود و علائم پس آسیبی است.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (SDTP) بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد دارای تشخیص پزشکی سرطان و مراجعه کننده به مرکز پرتو درمانی بیمارستان امام رضا شهر کرمانشاه در سال 1395 بود که از بین آن ها 30نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های امید اشنایدر و شادکامی آکسفورد در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای 2 بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بر روی نمرات پیش از درمان و پس از درمان درمان نشان اد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای امیدواری (9 93/88 =(27 و 1)F؛ 006/0P=) و شادکامی ( 23/89 =(27 و 1) F؛ 01/0P=)، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاص از پژوهش می توان بیان داشت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده باعث افزایش سطح امید به زندگی و شادکامی بیماران سرطانی می گردد و می-توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
102-112
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی، از شیوع بالایی برخوردار بوده و منجر به تأثیرات مخرب بر کیفیت زندگی افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی، در دانشجویان ایرانی است . از 310 دانشجو، 180 پسر و 130 دختر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد تا به پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی پاسخ دهند. یافته های پژوهش حاضر حاصل از تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلفه های اصلی، پنج عامل را در پرسشنامه شناسایی کرد. این عامل ها عبارت اند بودند از: اضطراب جدایی، نگرانی درباره ی روابط مهم، آشفتگی های خواب، صحبت کردن افراطی، نگرانی از صدمه به اطرافیان. پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، 88/0 به دست آمد و همبستگی نمرات آزمون- بازآزمون، 64/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب آزمون است؛ همچنین همبستگی پرسشنامه ی مذکور با مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی، 56/0 بود . یافته های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل عاملی نشان داد که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و پنج مقیاس آن، از اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است و ابزار مناسبی برای غربالگری اختلال مذکور است.
پیش بینی رشدپس آسیبی بر اساس علائم یادبود و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
146 - 159
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف مطالعه علائم یادبود، نشخوار فکری و رشدپس آسیبی در زنان مبتلا به انواع سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های دولتی شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، بدین منظور 189 نفر از زنان مبتلا به انواع مختلف سرطان که برای درمان به بیمارستان های دولتی شهر تهران مراجعه کرده بودند، به روش دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه های علائم یادبود، فرم کوتاه رشد پس آسیبی و نشخوار مرتبط با واقعه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی با رشد پس آسیبی رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی سهمی برابر در پیش بینی رشد پس آسیبی بیماران دارند. نتیجه گیری: توجه به سیر بیماریِ سرطان در مبتلایان، و فرایندهای روان شناختی که از پی درگیری ذهنی بیمار بر پیامدهای بیماری به وقوع می پیوندد، می تواند در کاهش نشانه های ناگوار جسمی و روانی بیماری موثر بوده و سیر درمان بیماری را برای بیمار آسان تر سازد.
اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
106 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ایدز مسیر زندگی افراد مبتلا به بیماری را تغییر می دهد و باعث کاهش اعتمادبه نفس، افزایش احساس آسیب پذیری و افکار آشفته در آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز شکل گرفت. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری ایدز بود که در سال 1394 به کلینیک های شهر تهران مراجعه کردند که از میان آن ها 30 نفر به شکل تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 10 جلسه مداخله معنادرمانی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و سلامت معنوی الیسون و پالوتزین بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شدند. به منطور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، معنا درمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن (سلامت روانی، سلامت جسمانی، سلامت اجتماعی و محیط) می شود. همچنین، معنادرمانی سلامت معنوی این زنان را در ابعاد سلامت وجودی و مذهبی نیز افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان استنباط کرد که معنادرمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و سلامت معنوی در افراد مبتلا به ایدز می شود، معنویت را می توان به عنوان یک روش مقابله ای، برای ارتقاء سلامت معنوی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ایدز مورد استفاده قرار داد.
پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق شاخص های روانشناختی با میانجیگری ویژگی های شخصیتی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق سبک های دلبستگی، شوخ طبعی، سبک تبیین واسترس ادراک شده با میانجیگری منبع کنترل وتیپ شخصیتی در پرستاران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و پیش بینی است که در بین 281 نفر از پرستاران انجام شده است. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و به پرسش نامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، شوخ طبعی اسوباک، سبک تبیین شی یر و کارور ، منبع کنترل راتر ، استرس ادراک شده ی کوهن ، تیپ شخصیتی فریدمن و رزنمن و علائم هشدار دهنده ی سیستم ایمنی جفری مادل پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار Amos به روش تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیشنهادی برای شاخص های نام برده از برازندگی خوبی برخوردار است. سبک دلبستگی ایمن با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و سبک دلبستگی دوسوگرا دارای همبستگی مثبت است (p≤0/01) .منبع کنترل با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) ، شوخ طبعی با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و تیپ شخصیتی با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) است. نتیجه گیری : فعالیت سیستم ایمنی بدن به صورت مستقیم یا واسطه ای از طریق ویژگی های روانشناختی و شخصیتی قابل پیش بینی است.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلا به بدریخت انگاری بدن و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
113 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف مطالعه حاضر مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلابه اضطراب اجتماعی و بدریخت انگاری بدن بود. روش: پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. از بین مراجعه کنندگان به درمانگاه گوش و حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تعداد 65 نفر که در پرسشنامه فوبی اجتماعی نمره بالای خط برش گرفتند و 65 نفر که در پرسشنامه شکل بدن نمره بالای خط برش گرفتند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G POWER تعیین شد. تمامی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه شکل بدن (BSQ-34)، پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های t و تحلیل واریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلابه اضطراب اجتماعی سطح بالاتری از عدم تحمل بلاتکلیفی را نسبت به گروه بدریخت انگاری تجربه می کنند، همچنین دو گروه در دشواری های تنظیم هیجان تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: بدریخت انگاری بدن و اضطراب اجتماعی ازنظر عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان باهم متفاوت بودند. این پژوهش نشان داد که بدریخت انگاری و اضطراب اجتماعی دارای ویژگی های متفاوتی هستند و این امر نیز در تشخیص و درمان آن ها حائز اهمیت است.
مقایسه بزرگنمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایدز بیماری مزمن و خطرناک و از علل عمده ی مرگ و میر در جهان محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی بیماران مبتلا به ایدز بودند که در زمستان 96 به مرکز بهداشت در شهر ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه ی پژوهش نیز شامل 40 نفر مبتلا به ایدز مراجعه کننده به مرکز بهداشت در شهر ارومیه و 40 نفر از افراد سالم بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در متغیرهای سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد تفاوت معناداری وجود دارد و بیماران مبتلا به ایدز در این متغیرها نمرات بیشتری کسب می کنند. می توان نتیجه گرفت بسیاری از مشکلات روان شناختی که بیماران مبتلا به ایدز تجربه می کنند، تا حدی متاثر از متغیرهای بررسی شده در پژوهش حاضر است. لذا توجه به این عوامل در سبب شناسی و درمان مشکلات روان شناختی این بیماران می تواند گامی مفید در مسیر کمک به کاهش این مشکلات و ارتقاء سلامت روان آنها باشد.
آزمون مدل فراتشخیصیِ مبتنی بر نظریه لینچ، در رابطه با افسردگی در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل آسیب شناسی لینچ، اثر تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین با میانجی گری بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی، در رابطه با افسردگی بود. اعضای نمونه را 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل می دهند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مقیاس طبع منفی فهرست شخصیت سازگار و ناسازگار، مقیاس تجربه ی زمانی لذّت، خرده مقیاس های کمال گرایی ناسازگارانه، مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، پرسشنامه ی دوسوگرایی در ابراز هیجان، مقیاس نیاز شخصی به ساختار، پرسشنامه ی مشکلات بین فردی، مقیاس امنیت و لذّت اجتماعی و پرسشنامه ی افسردگی بک بود. یافته های مطالعه، حکایت از برازش خوب مدل یادشده داشت. تحلیل بوت استرپ نیز نقش واسطه ای بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی را تأیید کرد. بر این اساس تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین منجر به ایجاد سبک مقابله ای بیش کنترل گرانه می شود؛ بیش کنترل گری نیز به نوبه ی خود به اختلال در پیوند اجتماعی می انجامد و از این طریق به افسردگی منجر می شود. بر این اساس، یافته های مطالعه ی حاضر از مدل لینچ در رابطه با آسیب شناسی افسردگی حمایت می کند.
رابطه مکانیزم های دفاعی و تصور از خود در دانشجویان: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری میان مکانیزم های دفاعی و تصور از خود در دانشجویان بود. تعداد 154 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه خوارزمیبه شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب و اطلاعات حاصل از پرسشنامه سبک های دفاعی و آزمون تصور از خود بکدر مورد آنها تجزیه و تحلیل شد. مدل مفهومی پژوهش با داده ها برازش داشت. اندازه شاخص های مطلق (76/0)، نسبی (89/0)، بیرونی (87/0) و درونی (91/0)، برازندگی کیفیت مدل ارائه شده را نشان دادند. ضرایب مسیر نشان دادند مکانیزم های دفاعی روان رنجور و رشد نیافته با ابعاد مختلف خودپنداره ارتباط دارند. کلیه مسیرهای مورد بررسی به جز مسیر مکانیسم دفاعی رشد یافته به سه حیطه از تصور از خود (ذهنی، جسمی و شغلی) معنادار هستند. همچنین ارتباط مثبت و معنادار مکانیزم های دفاعی رشد نیافته و روان رنجور با خودپنداره تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت رابطه دفاع ها که در مدیریت عواطف نقش دارند، در شکل گیری تصور از خود تأکید دارد.
رابطه فشار مراقبتی با کیفیت زندگی بیمار در مراقبین زنان با سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل می کنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفه های کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان می دهند. در بین نشانه های کیفیت زندگی بیمار، درد، بی خوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیش بینی کننده های فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش بهبود شبکه حمایت اجتماعی بیمار توسط گروه های خودیار، دوره های آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود.
اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نشخوار فکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
152 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان سینه به عنوان بیماری مزمن جسمی است که آثار روانی و جسمی فراوانی را برای فرد ایجاد می کند پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیردرمان مبتنی بر شفقت بر نشخوار فکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر اهواز بوده است.روش: طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای سرطان سینه مراجعه کننده به مراکز درمانی در سال 95-96 شهر اهواز بود که از میان آن ها 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند،. از این 24 نفر به شکل تصادفی، 12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. درمان مبتنی بر شفقت به شیوه ی گروهی طی 12 جلسه بر دو گروه آزمایش اجرا شد. و افراد گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند و هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه ی نشخوار فکری نولن و هکسما، پرسش نامه ی نگرانی پنسیلوانیا بوده است که شرکت کنندگان در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نشخوار فکری و نگرانی تفاوت معنی داری در سطح (001/0>P)وجود دارد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر شفقت یکی از درمآن های گروه درمآن های موج سوم روانشناختی است که توانسته است میزان نشخوارفکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه را کاهش دهد.
نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف سیگار علاوه بر اینکه یکی از عوامل خطرساز بیماری سرطان می باشد، می تواند نقش مهمی نیز در روند بهبودی بیماران مبتلا ایفا کند. این مسئله تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی و مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر تبریز در طی ماه های فروردین و اردیبهشت سال 1396 بودند. از جامعه ی یاد شده، 120 نفر بیمار، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای ارزیابی پژوهش، پرسشنامه سازگاری وینبرگر و همکاران (WAI) (1979) و پرسشنامه روانی – اجتماعی توانمندی ایگو مارکاستروم و همکاران (PIES) (1997) بودند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-21 تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مولفه های سرکوبگری عاطفی، تجربه ذهنی پریشانی (12/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار می باشد. مدل رگرسیون برای سرکوبگری عاطفی برای 3/73% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. در خصوص توانمندی ایگو، مولفه های امیدواری (16/0-=β) و هدف (14/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار است. همچنین، مدل توانمندی ایگو برای 5/77% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. نتیجه گیری: تجربه ذهنی پریشانی، امیدواری و هدف، تعیین گرهای مهم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. لازم است در مداخلات ترک سیگار بیماران مبتلا به سرطان نقش این متغیرها در نظر گرفته شود.
Who is Sleeping Beauty? Quality of Sleep and Adolescents’ Sleep-Psychophysiological-Emotional-Personality Profile(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aims: We investigated gender differences among adolescents in quality of sleep, psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits and also if the effect of quality of sleep on psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits was moderated by gender.
Method: High school pupils (n1 = 155, n2 = 142, and n3 = 325) responded to the Uppsala Sleep Inventory, the Positive Affect Negative Affect Schedule, Beck’s Depression Inventory, the Type A-Personality Scale, and the Temperament and Character Inventory. Gender differences were investigated using Multivariate Analyses of Variance and moderation using multi-group Structural Equation Modeling.
Results: Girls scored higher in major sleep problems, difficulties falling asleep, night awakenings, psychophysiological problems, dream frequency, negative affect, depression, stress, and Type A-personality. Boys scored higher in novelty seeking, harm avoidance, and persistence. Girls’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, dream frequency, positive affect, negative affect, stress, novelty seeking, reward dependence, persistence, and self-directedness. Boys’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, negative affect, stress, Type A-personality, novelty seeking, harm avoidance, reward dependence, and self-directedness.
Conclusion: Girls showed the unhealthiest sleep-psychophysiological-emotional-personality profile. For both genders, good quality of sleep or “beauty sleep” might result in less psychophysiological problems, less negative affect, less stress, less novelty seeking, and less self-directedness. However, for boys, “sleeping beauty” comprises less Type A-behaviour, ss harm avoidance, and more reward dependence; while for girls “sleeping beauty” comprises less frequency of vivid dreams, more positive affect, less reward dependence, and more persistent behaviour.
مقایسه اثربخشی مداخله شناختی مبتنی بر مدل فرانظری و فراشناخت درمانی بر میزان درد و درآمیختگی افکار در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
35 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخله شناختی مبتنی بر مدل فرانظری و فراشناخت درمانی بر میزان درد و درآمیختگی افکار در بیماران مبتلا به درد مزمن بود که به مراکز درمانی شهر بوکان مراجعه کردند و تشخیص درد مزمن در مورد آنان داده شد. روش: در این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به کار گرفته شد. 105 بیمار واجد ملاک های ورود با روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران زن مبتلا انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش (مداخله فرانظری و فراشناخت درمانی) و گروه کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری مانکوا استفاده شد. یافته ها: نتایج به روشنی بیانگر اثربخشی هر دو مدل درمانی بر کاهش درد و درآمیختگی افکار مبتلایان به درد مزمن است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فراشناخت درمانی با تمرکز و چالش بر باورهای فراشناختی و مدل فرانظری با تمرکز بر چگونگی درمان منطبق با مراحل تغییر می تواند برای ایجاد تغییر مثبت و مناسب در مبتلایان به درد مزمن، مورد استفاده قرار گیرد.
Effectiveness of Mindfulness-Based Stress Reduction on Negative Emotions about Disease’s Signs in Patients with Gastrointestinal Disorders(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The present study aimed to examine the effectiveness of mindfulness-based stress reduction training on negative emotions with gastrointestinal disorders. Method: A quasi-experimental study was designed with pretest-posttest using a control group. The study sample consisted of 30 male patients (referred to internal experts and admitted to Abbasi Hospital of Miandoab in 2016) with gastrointestinal disorders (Irritable Bowel Syndrome, peptic ulcer, and duodenal ulcer) based on diagnostic criteria (ROME-III) who were selected by purposive sampling method. The patients were randomly divided into two experimental and control groups. After performing the pretest using Depression, Anxiety, and Stress Scales (DASS), the experimental group received mindfulness-based stress reduction intervention during the eight sessions of one and a half hour, while the control group received no psychological intervention; and after the end of the sessions, the posttest was performed for both groups using the same tools. The collected data were analyzed through covariance analysis (ANCOV) by using SPSS-18 software. Results: The mean scores of negative emotions rates of experimental group significantly decreased after receiving the mindfulness-based stress reduction intervention (P
مقایسه ی مرگ زودهنگام والدین، سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه و شغل مخاطره آمیز در بزرگسالان با و بدون سابقه ی اقدام برای خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی مرگ زودهنگام والدین، سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی -کمبودتوجه و شغل مخاطره آمیز در بزرگسالان با و بدون سابقه ی تلاش برای خودکشی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای است و جامعه ی آماری آن را تمامی افراد دارای سابقه ی خودکشی که در بهار سال 95 به بیمارستان های استان گیلان مراجعه کرده بودند، تشکیل می دهند. از میان این بیماران 30 بیمار با سابقه ی خودکشی، به روش کل شماری انتخاب شده و با 30 بیمار بدون سابقه خودکشی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودگزارشی اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی بزرگسالان آدلر و همکاران و پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شده است. داده ها توسط آزمون های خی دو و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که افراد دارای سابقه ی خودکشی، شغل مخاطره آمیز و سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه بیشتری دارند؛ اما بین دو گروه، در مرگ زود هنگام والدین تفاوت معناداری وجود نداشت با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه و داشتن شغل مخاطره آمیز، عامل خطر مهمی در اقدام به خودکشی است؛ بنابراین، درمان به موقع این اختلال و بهبود وضعیت شغلی افراد می تواند خطر اقدام به خودکشی را در افراد جامعه کاهش دهد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ در افراد دارای کارت اهدای عضو و افراد فاقد کارت اهدای عضو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهدای عضو، دادن یک عضو به شخصی دیگر است که نیاز به پیوند دارد . هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ در افراد دارای کارت اهدای عضو و افراد بدون کارت اهدای عضو بود. طرح پژوهش علّی مقایسه ای بود. با بهره گیری از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 148 نفر از افراد دارای کارت اهدای عضو، به عنوان گروه ملاک، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و تعداد 150 نفر به عنوان گروه همتا با توجه ملاک های پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های پنج عاملی شخصیت نئو ، هوش معنوی کینگ و اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون لجستیک واکاوی شد . نتایج نشان داد بین دو گروه در ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ تفاوت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفه های ویژگی شخصیتی، افراد دارای کارت اهدای عضو در مؤلفه ی توافق پذیری نمره ی بالاتری به دست آوردند؛ همچنین، در مقیاس هوش معنوی نیز افراد دارای کارت اهدای عضو نمرات بیشتری را کسب کردند. افراد فاقد کارت اهدای عضو، نمرات بالاتری را در اضطراب مرگ کسب نمودند. با توجه به یافته های پژوهش و با آگاهی از عوامل روان شناختی، نه تنها می توان گام های مؤثری در خصوص افزایش و تداوم تمایل افراد برای ثبت نام و دریافت کارت اهدای عضو برداشت، بلکه می توان از تقاضاهای انصراف و عودت این کارت ها نیز کاست.