فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
5 - 14
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نیروهای نظامی به اقتضای شرایط شغلی استرس زایی که دارند همواره درمعرض خطرات جدی بوده که سلامت روان آنان را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی رابطه خودکارآمدی و نظم جویی شناختی هیجان با بهزیستی روان شناختی کارکنان یک سازمان نظامی بود. روش : روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و پیش بین بود. نمونه پژوهش شامل 140 نفر از کارکنان یک سازمان نظامی در شهر زاهدان بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982)، نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی و نظم جویی شناختی هیجان با بهزیستی روان شناختی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0 ≤ P). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که خودکارآمدی و نظم جویی شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با برگزاری کارگاه های آموزشی مستمر مهارت های مرتبط با باور خودکارآمدی و نظم جویی شناختی هیجان برای ارتقای بهزیستی روان شناختی و مهارت های عملکردی کارکنان نظامی در طول مدت خدمتشان می توان از فرسودگی شغلی آنان پیشگیری نمود.
زیرساخت های تحوّل شخصیت فرزند از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عوامل زیستی و محیطی از مهم ترین عناصر شکل گیری و تحوّل شخصیت فرزند است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین مهم ترین عناصر و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری زیرساخت های تحوّل شخصیت از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شد و آموزه های اسلامی و روان شناختی مرتبط با فرایند فرزندپروری با تأکید بر دوره قبل از تولد، بررسی شد. عناصر مرتبط با تحوّل شخصیت فرزندان که از آموزه های اسلامی و روان شناختی استخراج شد، عبارت اند از: 1. ویژگی های زیستی و شخصیتی همسر؛ 2. مراقبت های اخلاقی و روان شناختی والدین در دوره های قبل از بارداری؛ 3. رعایت بهداشت تغذیه در دوره بارداری؛ ۴. ورزش و فعالیت های جسمانی مادر در دوره بارداری؛ ۵. بهداشت روانی مادر در دوره بارداری و نوزادی؛ ۶. پرهیز از داروهای غیرمجاز و روان گردان در دوره بارداری و شیردهی؛ 7. رعایت سنت های اسلامی درباره نوزاد؛ 8. رعایت بهداشت تغذیه و بهداشت روانِ کودک و مادر
عوامل زمینه ساز روابط فرازناشویی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
102 - 125
حوزههای تخصصی:
ازجمله مشکلات روبه افزایش در خانواده ها که آسیب ها و پیامدهای زیان باری دارد، روابط فرازناشویی است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل زمینه ساز روابط فرازناشویی بر اساس منابع اسلامی است. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل در این تحقیق، جملات، واژه ها و موضوعات است و اطلاعات از طریق مراجعه به قرآن کریم و متون روایی و نیز مقالات، پایان نامه ها، کتاب ها، سایت ها و نرم افزارهای مختلف در این زمینه به دست آمده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل مختلفی در وقوع روابط فرازناشویی مؤثر است. این عوامل را می توان به عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم کرد. عوامل زمینه ساز فردی روابط فرازناشویی عبارت اند از: ضعف در ایمان، عفیف نبودن، بی غیرتی، تجربه روابط نامشروع (قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج)، پیروی از دشمنان اهل بیت:، میخوارگی (نوشیدن شراب) و غنا (موسیقی حرام). عوامل زمینه ساز خانوادگی روابط فرازناشویی عبارت اند از: بدبینی و غیرت نابه جا، نارضایتی جنسی و نارضایتی عاطفی. عوامل زمینه ساز اجتماعی روابط فرازناشویی عبارت اند از: خیانت به دیگران و دوستی یا هم نشینی با افراد خیانت کار.
Cognitive-Behavioral Stress Management and Positive Therapy on Self-Regulation Behaviors of females with Hypertension management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, June ۲۰۱۹
135 - 140
حوزههای تخصصی:
Objective: this study aimed to compare the effectiveness of cognitive behavioral based stress management training and positive therapy on self-regulation behaviors of females with primary hypertension. Method: In this semi-experimental study with pretest-posttest and control group, 48 women with primary hypertension were randomized in control (n = 16), positive therapy (n = 16) and stress management (n = 16) groups. All participants completed standard self-regulation behaviors questionnaire before and after interventions. The intervention groups received cognitive-behavioral based stress management training program for eight sessions. The control group did not receive any intervention during research. Data were analyzed using SPSS software and descriptive and inferential statistical methods (ANCOVA). Results: The findings indicated level of self-regulatory behaviors significantly increased in the intervention groups in compare to control group (P> 0.05). Comparison of intervention group revealed superior effectiveness of cognitive-behavioral based stress management program versus positive therapy (Mean difference=28.13, P>0.05) Conclusion: cognitive-behavioral stress management training and positive therapy are effective on the self-regulation behaviors of women with primary hypertension. Improvement of self-regulation behaviors through psychological programs such as cognitive-behavioral stress management training and positive therapy reduce the burden of disease and enhance treatment adherence.
ساخت پرسش نامه ی بومی سنجش دین داری با رویکرد سلامت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین عاملی تأثیر گذار در نوع نگرش انسان به خود، محیط پیرامون و هدف زندگی محسوب می شود که تأثیر فراوانی در همه ی ابعاد زندگی بشر دارد. با وجود این اهمیت، تعریف حوزه، تعیین مفاهیم و مؤلفه های دین و دین داری با ابهامات نظری و روشی روبه رو است که ریشه ی بسیاری از این ابهامات در نبود ابزار مناسب اندازه گیری نهفته است. ازاین رو، تهیه ی ابزار اندازه گیری معتبر و روا نخستین و مهم ترین گام در حوزه ی سنجش دین داری است. هدف اصلی این پژوهش ساخت، اعتبار یابی و روایابی ابزار بومی سنجش دین داری است. روش کار: این مطالعه ی روش شناختی از نوع ابزارسازی است. پس از مطالعه ی اسنادی، تهیه ی چارچوب نظری و بانک سؤالات و همچنین بررسی روایی، پرسش نامه ی محقق ساخته ی دین داری در اختیار نمونه ی 500 نفری از شهروندان 18 سال به بالای مناطق بیست ودوگانه ی شهر تهران قرار گرفت. جامعه ی هدف با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی و طبقاتی و متناسب با جنسیت، سن و پهنه ی محل سکونت انتخاب شد. از داده های به دست آمده برای به دست آوردن تحلیل عاملی اکتشافی، آلفای کرونباخ، روایی و پایایی پرسش نامه، شاخص های برازش و در نهایت معرفی پرسش نامه ی دین داری استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی (08/0=RMSEA، 869/0=GFI و 907/0=CFI) که دارای برازش مناسبی بود، هفت عامل تبیین کننده 6/65 درصد از واریانس کل دین داری را در بر می گرفت. علاوه براین، همسانی درونی (83/0=α) و همسانی در طول زمان ابزار نشان داد که پرسش نامه ی نهایی 21 سؤالی دین داری دارای پایایی پذیرفتنی بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد پرسش نامه ی محقق ساخته ی دین داری ایرانیان مسلمان دارای روایی سازه و پایایی پذیرفتنی است و می توان از آن برای سنجش دین داری در جوامع اسلامی استفاده کرد.
ساخت پرسشنامه اولیه احسان در روابط میان فردی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت پرسشنامه احسان در روابط میان فردی بر اساس منابع اسلامی انجام شده است. داده ها با استفاده از دو روش تحلیل محتوای متون دینی و پیمایشی از آیات و روایات گردآوری شدند. بر اساس نظر ده نفر از کارشناسان علوم دینی و روان شناسی، یافته های پژوهش در بخش کیفی، برای احسان 41 نشانه را در 6 مؤلفه نظری تحت عنوان «سودمندی اجتماعی»، «روابط مثبت»، «مثبت اندیشی»، «نفوذ-مطلوبیت»، «خویشتن داری» و «تمامیت» به دست داد. بر این اساس گویه های اولیه طراحی شد و سپس بنا بر نظر ده نفر از کارشناسان مذکور، 130 گویه طراحی و در جامعه آماری اجرا گردید، پس از تجزیه وتحلیل آماری بر روی داده ها، پرسشنامه اولیه احسان با 121 گویه تهیه و تدوین گردید. با روش پیمایشی به منظور بررسی و ارزیابی روایی و اعتبار مقیاس اولیه احسان در نمونه 85 نفری از جامعه آماری، ساکنین شهرک پردیسان قم (سال 95-96) مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی روایی محتوای نشانگان و گویه ها، از نظرات ده نفر از کارشناسان خبره استفاده گردید. برای به دست آوردن روایی سازه، همبستگی (پیرسون) هر گویه با نمره کل محاسبه گردید و نتایج حاکی از روایی مطلوب بود. در بررسی اعتبار مقی اس نیز ضریب آلفای کرونباخ، 83/0 و ضریب دونیمه سازی گاتمن،90/0 و ضریب دونیمه سازی اسپیرمن- براون، 91/0 به دست آمده است.
اثر چابکی سازمانی بر توانمندسازی سازمانی: نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چابکی سازمانی بر توانمندسازی سازمانی با توجه به نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی بود که با توجه به تعداد محدود جامعه آماری، کل جامعه به عنوان نمونه آماری پژوهش (200 نفر) انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که چابکی سازمانی اثر مثبت معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی سازمانی دارد. همچنین، توانمندسازی روان شناختی دارای اثر مثبت معنی دار بر توانمندسازی سازمانی بود. نتایج مربوط به اثر غیرمستقیم چابکی سازمانی بر توانمندسازی سازمانی از طریق توانمدسازی روان شناختی نیز مورد تأیید قرار گرفت.
اثربخشی آموزش مجازی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر تعارض کار-خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر تعارض کار-خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. در این پژوهش پرسشنامه های تعارض کار- خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان مورد استفاده قرار گرفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مجازی شناختی-رفتاری بر متغیرهای تعارض کار-خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان تأثیر معنی داری داشته است. . لذا می توان نتیجه گرفت که آموزش مجازی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری سبب کاهش تعارض کار-خانواده و افزایش سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان شده است.
بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان و پیش بینی آن بر اساس انطباق پذیری مسیر شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان آموزش و پرورش شهر قزوین و پیش بینی آن براساس انطباق پذیری شغلی انجام گرفت. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر قزوین به تعداد 220 نفر بودند. طبق جدول مورگان، تعداد 136 نفر به عنوان نمونه پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها پس از تکمیل پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون و نیز انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری، قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد، سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان نسبتاً مطلوب است. هر سه ناحیه از نظر هیچ یک از مؤلفه های کیفیت زندگی کاری به جز " فضای کلی زندگی" تفاوت معنی داری را نشان ندادند. نمره میانگین مؤلفه "حقوق کافی و منصفانه" پایین ترین نمره بین تمام مؤلفه ها بود. بین انطباق پذیری شغلی با کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت معنی داری وجود داشت و از بین ابعاد مختلف انطباق پذیری، بعد کنترل شغلی توانست پیش بین معنی داری برای کیفیت زندگی کاری باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
143 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا بود . روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا مراجعه کننده به مطب های خصوصی متخصصان روماتولوژی شهر شیراز بود که از میان آن ها 30 بیمار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب درد بود که شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید . یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی در کاهش اضطراب درد بیماران مؤثر بود . نتیجه گیری: به کارگیری درمان های روان شناختی می تواند به کاهش اضطراب درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا کمک کند.
تأثیر آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی بر مشکلات رفتاری کودکان شنوا و تاب آوری مادران ناشنوای آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی بر مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 نفر از مادران ناشنوا شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از انجمن خانواده ناشنوایان و کانون ناشنوایان استان اصفهان انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل 15 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه در برنامه بازی درمانی با مدل فیلیال تراپیشرکت کردند در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار این پژوهش فهرست مشکلات رفتاری کودک آخنباخ و رسکورلا و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی اثر معناداری بر مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا داشت (001/0P<). بنابراین، آموزش برنامه بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی می تواند مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا را بهبود بخشد.
باورهای بدیل معارض با روان بنه های منفی در سبک فرزندپروری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، درصدد است تا باورهای بدیل معارض با روان بنه های منفی در سبک فرزندپروری اسلامی را با رویکرد توصیفی تحلیلی استخراج کرده و تبیین کند. محقق در این پژوهش، روان بنه های ناسازگار و عوامل شکل دهنده آن را در کودکی از دیدگاه یانگ مورد بررسی قرار داده و دیدگاه اسلام را در این زمینه بیان کرده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در خصوص تمامی پنج حیطه روان بنه ای، در کلام و سیره اهل بیت علیهم السلام، شاهد نکات مهمی هستیم؛ هر چند حدود و ثغور این حیطه ها در مواردی متفاوت با دیدگاه یانگ است.
اثر بخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پذیرش بیماری و راهبردهای کنار آمدن با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پذیرش بیماری، استرس و چگونگی کنار آمدن با آن از عوامل مهم پیش آگهی در بیماری های مزمن و بهزیستی جسمی و روانی مبتلایان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پذیرش بیماری و راهبردهای کنار آمدن با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک صورت گرفت . پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری یک ماهه، همراه با گروه کنترل بود. نمونه شامل 16 بیمار لوپوس مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان الزهرا در اصفهان بود که بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت8 جلسه درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله دریافت نکرد. داده ها از طریق پرسشنامه های پذیرش بیماری مزمن بیچام و فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای کنار آمدن با شرایط پر استرس کالزبیک جمع آوری و با استفاده از تحلیل کروسکال والیس تحلیل گردید. نتایج نشان داد درمان باعث افزایش مشغولیت به انجام کار و فعالیت در حالت بیماری و افزایش استفاده از راهبرد مساله مدار شده ولی تاثیری بر رغبت و تمایل نسبت به تحمل بیماری نداشته است. همچنین درمان در کاهش استفاده از راهبرد هیجان مدار و راهبرد اجتنابی موثر واقع شده است. می توان نتیجه گرفت این درمان با تاثیر بر انعطاف پذیری شناختی بیماران و تنظیم هیجانات، می تواند در پذیرش و کنار آمدن با شرایط بیماری مزمن و کنار آمدن موثرتر با استرس موثر واقع شود.
اثربخشی برنامه تعامل مادر با کودک بر تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک دارای آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شنوایی یکی از پیچیده ترین آسیب های حسی است که بر تنیدگی فرزندپروری و تعامل والد-کودک تأثیر دارد. برنامه تعامل والد-کودک برگرفته از نظریه درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک است که شیلا آیبرگ براساس نظریه ی رفتار کنشگر، روان درمانی سنتی کودک و رشد نخستین کودک تدوین کرده است. این برنامه هم از نظریه ی دلبستگی و هم از نظریه ی یادگیری اجتماعی به منظور دستیابی به شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه بهره جسته است. از این رو به نظر می رسد تعامل والد-کودک برای آموزش نحوه تعامل صحیح با کودک و کاهش تنیدگی فرزندپروری؛ بالاخص برای گروه آسیب دیده شنوایی که دارای والدینی شنوا هستند، مؤثر است. والدینی که دارای فرزندی با آسیب شنوایی هستند، ارزیابی شناختی منفی از توانمندی های خود به عنوان والد دارند از این رو باعث کاهش سلامت روانی و بهزیستی والدین می شوند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تعامل مادر-کودک برای مادران دارای کودک با آسیب شنوایی بر کاهش تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک انجام شده است. پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 کودک دارای آسیب شنوایی پیش دبستانی و والدین شان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه تعامل والد-کودک توسط پژوهشگر تدوین و طراحی گردید. این برنامه شامل تهیه نیازسنجی و تدوین یک سری مؤلفه های برنامه آموزش والدین (مهارت های تعامل کودک مدار و مهارت های والدگری) بود. مهارت های تعامل کودک مدار شامل جایزه دادن، تقلید، بازتاب، توصیف، اشتیاق و جلب توجه و تمرکز مدنظر قرار گرفت، و سپس مهارت های والدگری شامل صدور فرامین خوب، تشویق فرمان برداری، محروم سازی با روی صندلی قرار گرفتن به خاطر نافرمانی و ایجاد قوانین معتبر در خانه تنظیم گردید. سپس آزمودنی های گروه آزمایش برنامه تعامل والد-کودک را در قالب 12 جلسه دو ساعته در طی یک ماه دریافت کردند. برای بررسی تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری از مقیاس رابطه ی والد-کودک و مقیاس تنیدگی والدگری استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات در تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری در پدران اثرگذار بوده؛ ولی در مادران، در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون افزایش بیشتری یافته است. نتایج این پژوهش اهمیت مشارکت والدین در برنامه آموزشی تعامل والد-کودک به عنوان والد-درمانگر را نشان می دهد. یافته ها همچنین اثربخشی برنامه تعامل والد-کودک بر بهبود رابطه بین والدین با کودک دارای آسیب شنوایی را نیز نشان می دهد.
ساخت و اعتباریابی آزمون اولیه همدلی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت آزمون اولیه همدلی، بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت. برای مطالعه منابع، از روش تحلیل محتوا و برای ارزیابی روایی و اعتبار آزمون، از روش پیمایشی با انتخاب تصادفی طبقه ای، نمونه 100 نفری از میان دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره و طلاب حوزه علمیه خواهران قم در سال تحصیلی 1395-1394 بهره گرفته شد. ساختار متغیرهای به دست آمده از منابع اسلامی، برای همدلی عبارتند از: مؤلفه رفتاری، مؤلفه عاطفی و شناختی. روایی این ساختار، از نظر کارشناسان خبره دین و روان شناسی طبق ساختار لیکرت چهار گزینه ای با میانگین کل 8/3 و واریانس 047/0 محاسبه شد. روایی گویه ها نیز با میانگین 6/3 و واریانس 022/0 به دست آمد. اعتبار آزمون، به واسطه بررسی همسانی درونی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 80/0 و 81/0 برای دو نیمه را نشان داد. بنابراین، این آزمون از اعتبار و روایی مناسب برخوردار است.
نقش فرایندهای خودنظم دهی در ارتباط بین استرس ادراک شده و اثرات مخرب استرس؛ در مادرانِ کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان روانی انسان برای اغنای نیازهای هشیار و ناهشیار خود، بر اساس قوانینی عمل می کند که آنها را اصول نظم دهنده ی رفتار می نامند. تجربه ی استرس تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم می زند و در نتیجه، نشانه های اختلالات روانی و علائم جسمانی بر فرد عارض می شود. یکی از منابع استرس، داشتن فرزندِ بیمار است. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی عوارض جسمانی و روانی استرس در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان پرداخته شد و نقشِ واسطه ای الگوی خودنظم دهی در کاهش این عوارض مورد بررسی قرار گرفت. 245 مادر به مقیاس های استرس ادراک شده، چک لیست علائم بدنی، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری، شفقتِ خود، هیجان های ناخوشایند و خودتخریب گری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که خودنظم دهی قادر به میانجیگری ارتباط بین استرس ادراک شده با خودتخریب گری، علائم جسمانی و هیجانات ناخوشایند (پیامدهای مخرب استرس) است. بر اساس نتایج پژوهش، تجربه ی استرس با اثرات مخربی هم در سطح علائم جسمانی و هم در سطح رفتار و هیجان همراه است. بنابراین داشتنِ ظرفیتِ درون روانی مناسب، فرد را برای مواجهه ی سازنده با منابع استرس مجهز می کند تا بتواند سریع تر و با عوارض کمتری به تعادل قبل از تجربه ی استرس بازگردد و نظم سازمان درون روانی خویش را حفظ کند. تلویحاً می توان مطرح کرد که بر اساس الگوی خودنظم دهی، داشتن یک مدیریت منسجم بر سازمان درون روانی خود، هم از نظر شناخت، هم هیجان و رفتار می تواند فرد را در داشتن ظرفیت تحمل بهینه برای استرس های اجتناب ناپذیر یاری کند.
تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرکرد:مقایسه جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. نمونه پژوهش 60 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه اول بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادی آکسفورد بود که دانش آموزان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودگردانی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد میانگین نمره شادی گروه آزمایش و گروه کنترل بعد از آموزش متفاوت است. نتیجه آزمون تعقیبی حاکی از این بود که میانگین نمره شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون افزایش داشته و همچنین میانگین نمره شادی دختران در مرحله پس آزمون و پیگیری بیشتر از میانگین نمره شادی پسران در همان مراحل بود. نتایج نشان دادند روش آموزش راهبردهای خودگردانی می تواند علاوه بر افزایش میزان شادی دانش آموزان به موفقیت تحصیلی آنها کمک موثری کند .
مهارت های گفتاری و شنیداری از منظر آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخی ساحت های زندگانی بشر با پیشرفت دانش بشری آسان تر شد، این شاکله روحانی و جسمانی انسان بود که او را به سوی زندگی اجتماعی کشاند، و آنها برای بهره مندی از اطلاعات علمی و تجربیات رفتاری نیازمند ارتباط میان فردی گفتاری و شنیداری هستند. هدف این پژوهش تدوین مهارت های گفتاری و شنیداری از منظر آموزه های دینی است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و با شناسایی مبانی وحیانی با استناد به آیه های قرآن و روایات معصومین؟عهم؟ به گفت وگوکنندگان این توانایی مهارتی را می دهد تا با استفاده از راهنمایی های تخصصی پیامبر اکرم؟ص؟ و امامان معصوم؟عهم؟، ارتباط میان فردی گفتاری و شنیداری مفید و تأثیرگذاری را با یکدیگر تجربه کنند.
بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر شادابی، سلامت روان و پرخاشگری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شاهد تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
27 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری، سلامت روان و شادابی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شاهد آموزش و پرورش در شهر تهران انجام شد. روش: تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل با پیش آزمون و پس آزمون بود. از 3600 نفر اعضای جامعه تحقیق طبق جدول مورگان 350 نفر نمونه اولیه با شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و از آنها آزمون پرخاشگری گرفته شد. از این تعداد 50 نفر نمره پرخاشگری بالاتری داشتند که 30 نفر اعضای نمونه نهایی از بین آنها به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بسته آموزشی مدیریت خشم براساس رویکرد شناختی رفتاری در 12 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. پرسشنامه های استاندارد پرخاشگری باس و پری (1992)، سلامت روانی گلدبرگ (1972) و شادابی آکسفورد (2002)، قبل و بعد از جلسات آموزشی بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. برای توصیف داده ها از آماره های توصیفی و برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد آموزش گروهی مدیریت خشم، پرخاشگری دانش آموزان را کاهش، سلامت روان و شادابی آنها را افزایش داده است. بحث: باتوجه به یافته های این تحقیق برنامه ریزی برای آموزش مدیریت خشم به دانش آموزان، راهکار مناسبی برای کاهش این آسیب ها خواهد بود.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان، شادکامی و عدم تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پایین
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تنظیم شناختی هیجان، شادکامی و عدم تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پایین بود. روش: این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بوده و جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان وظیفه (سربازان) مشغول به خدمت در یکی از یگان های نظامی غرب شهر تهران تشکیل دادند (تعداد 139 =N). نمونه این پژوهش نیز شامل 60 نفر از کارکنان وظیفه بود که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و سپس در دو گروه با رفتارهای پرخطربالا و پایین جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رفتارهای پرخطر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و مقیاس تحمل آشفتگی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد بین تنظیم شناختی هیجان در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و رفتارهای پرخطر پائین، تفاوت وجود دارد. همچنین بین تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پائین، تفاوت وجود دارد و همچنین، مشخص شد بین شادکامی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پائین، تفاوت وجود دارد. بحث: می توان نتیجه گرفت کارکنان وظیفه با رفتار پرخطر پایین، از "تنظیم شناختی هیجان"، "تحمل آشفتگی" بالاتر و "شادکامی" بیشتری نسبت به گروه دیگر برخوردارند.