فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, June ۲۰۱۹
125 - 134
حوزههای تخصصی:
Background & Objective: The majority of cancer patients have a poor quality of life. It seems mindfulness-based cognitive group therapy can improve quality of life in these patients. Therefore this study was conducted with the purpose of evaluating the effectiveness of mindfulness-based cognitive group therapy in improving quality of life among patients with cancer. Materials & Methods: This study was a quasi-experimental research conducted by pre- and post-testing. The sample population consisted of 30 cancer patients selected by purposive sampling and randomly placed in two groups of experimental and control (15 individuals per group). All subjects completed the quality of life questionnaire in the two stages of pre-test and post-test. The findings were analyzed by the SPSS software and multivariate analysis of covariance tests. Results: The results showed that there is a significant difference between the control and the experimental group and that mindfulness-based cognitive group therapy had a significant effect in improving quality of life in the members of the experimental group (p< 0/01). Conclusion: According to the results, it can be proposed that it is necessary for therapeutic centers and support forums related to refractory patients to use mindfulness-based cognitive group therapy in their plans to improve patients’ quality of life.
Psychological consequences of patients with coronavirus (COVID- 19): A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
9 - 20
حوزههای تخصصی:
Abstract Objective: Infected persons to Coronavirus experience mental and social consequences because of disease. So the goal of this research is to investigate the mental and social consequences of infected persons. Method: The population in this study was people with new coronavirus (Covid 19) in Bushehr province. The sampling method in this study was purposive and the sample size was 8 persons (6 males and 2 females). Due to the qualitative nature of the study, information was obtained through interviews and the interview process continued until data saturation. The duration of each interview was 30 to 40 minutes. The interview was semi-structured and contained open-ended questions. After completing the interview process, the responses were interpreted and coded using the content analysis method. Results: Based on the results of the present study, the psychological consequences of this disease include negative emotions such as fear of death, depression and anxiety, reduced social activities, feelings of rejection by the community, decreased effective communication with family and society, and stigma experienced by the patient and her/his family. Conclusion: People with Covid-19 disease experience many psychosocial consequences, and this will reduce their quality of life; therefore, use of psychologists and counselors in the therapeutic setting can be effective in reducing these consequences.
The Role of Emotion Failures and Social Well-being in Predicting Violence Against Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background:The aim of this research was to study the role of emotion failures and social well-being in predicting violence against women. Materials and Methods:This research was descriptive and correlational. The population under study was all women applicants for divorce in Ardabil city in 2016 from among whom 106 were selected by available sampling method. Tools of data collection were the scale of violence against women, and questionnaires of alexithymia and social well-being. Data analysis was done through Pearson correlation and Multiple Linear regression. Results:The results indicated that there was a significant positive correlation between alexithymia and violence against women (P<0/05). Moreover, there was a significant negative relationship between social well-being and violence against women (P<0/05). The results of regression analysis showed that 64 percent of the variance of violence against women was significantly explained by emotion failures and social well-being variables. Conclusions:According to the findings it can be concluded that the recognition of emotions at the individual level as well as the identification and description of emotions and awareness of emotions can be effective in improving couples' relationships and reducing family violence. Besides, contributing ourselves in the family and society and accepting the community and its members with its weaknesses and strengths and having effective relations with close people and supporting people leads to a reduction in violence against women.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد
روایی و اعتبار مقیاس اولیه حزم (آینده نگری)؛ بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اعتباریابی مقیاس حزم (آینده نگری)، بر اساس منابع اسلامی و با استفاده از روش های توصیفی تحلیل محتوا انجام شده است. بدین منظور، منابع معتبر اسلامی مرتبط مورد شناسایی، مطالعه، دسته بندی، و مفهوم شناسی شد. پس از طی مراحل ساخت و سنجش روایی، پرسش نامه 95 گویه ای بین 30 نفر از دانشجویان، طلاب و مردم عادی شهر قم که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا شد. برای تعیین روایی محتوایی، از نظرات 8 نفر از روان شناسان اسلام شناس با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI و CVR) و ضریب تطابق کندال بهره گرفته شده است. برای تعیین روایی صوری، نظرات 5 تن از کارشناسان علوم روان شناسی و اسلامی استفاده شد. در بررسی اعتبار مقیاس، ضریب آلفای کرونباخ، در دو مرحله آزمون و بازآزمون به ترتیب، برابر 801/0 و 786/0 به دست آمد. همسانی درونی در مرحله آزمون و بازآزمون بر مبنای ضریب دو نیمه سازی اسپیرمن براون به ترتیب، 891/0 و 858/0 و بر اساس ضریب دونیمه سازی گاتمن 891/0 و 852/0 می باشد. همبستگی بین دو نیمه مقیاس، برابر 818/0 و 751/0 می باشد که بیانگر اعتبار قوی پرسش نامه است.
تأثیر دارایی های تحولی بر خرد با میانجی گری عزت نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دارایی های تحولی برخرد با میانجی گری عزت نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه انجام شد. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بودکه در آن 322 نفر از دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان استان همدان از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب و مقیاس سه بعدی خرد آردلت، پروفایل دارایی های تحولی مینه سوتا و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. نتایج مدل معادلات ساختاری حکایت از برازندگی مدل مفروض پژوهش داشت. نتایج نشان داد که دارایی های تحولی(درونی و بیرونی) به واسطه ی عزت نفس نقش اثرگذارِ معناداری بر خرد دانش آموزان داشت و این تأثیرات منفی بود. دارایی های تحولی(درونی و بیرونی) نقش اثرگذار مستقیمی بر خرد نداشت امّا تأثیرات آن ها بر عزت نفس معنادار بود و بالاترین میزان تأثیر را دارایی های تحولی بیرونی بر عزت نفس داشت. همچنین، عزت نفس نیز نقش اثرگذارِ معناداری بر خرد دانش آموزان داشت. دارایی های تحولی تنها در صورتی با خرد دانش آموزان مرتبط می شود که آن ها از عزت نفس بالایی نیز برخوردار باشند. کسی که خود را باور دارد و به آنچه هست احترام می گذارد به دارایی های تحولی خود توجه دارد و آن ها را به عنوان ابزارهایی برای خرد به کار می گیرد. در مقابل عزت نفس پایین مسیر دستیابی به خرد را مسدود می کند حتی اگر فرد از دارایی های لازم برخوردار باشد.
نقش تاب آوری و سخت رویی روان شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های شناختی و سازگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تاب آوری و سخت رویی روانشناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودکان نارسایی ذهنی و تحولی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی بود. در این راستا، تعداد 80 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روانشناختی بشارت، تاب آوری کانر و دیویدسون و سرسختی روانشناختی کوباسا برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. تحلیل داده ها ازطریق نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد متغیرهای تاب آوری و سخت رویی روانشناختی توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بین مادران دارای کودکان نارسایی های ذهنی و تحولی را دارد. یافته های پژوهش حاضر از پایه های نظری روانشناسی مثبت در ارتباط با تأکید بر توانمندی های آدمی در مقابله با چالش های زندگی حمایت می کند.
نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تأثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تاثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارمندان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه جندی شاپور اهواز بودند که از بین آن ها، 200 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش پرسشنامه ی استانداردهای رابطه ی خاص (ISRS)، مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (KMS)، پرسشنامه جهت گیری زندگی- تجدیدنظرشده و پرسشنامه خودکارآمدی ارتباطی (RSES) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین انتظارات زناشویی بالا، خودکارآمدی ارتباطی، خوش بینی و تحقق انتظارات با رضایت زناشویی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. پس از حذف سه مسیر غیرمعنادار، مدل نهایی برازندگی مناسبی را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خوش بینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی بر رضایت زناشویی اثر مثبت معنادار دارد. همچنین انتظارات زناشویی بالا و خودکارآمدی ارتباطی به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی پیش بین رضایت زناشویی بودند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم اهمیت خوش بینی و خودکارآمدی، تحقق انتظارات زناشویی نقش مهم تری در رضایت زناشویی دارد.
اثربخشی خنثی سازی دفاع های تاکتیکی در روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر سبک های دفاعی، اضطراب و ترس از صمیمیت در نمونه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خنثی سازی دفاع های تاکتیکی در روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر سبک های دفاعی، اضطراب و ترس از صمیمیت انجام شد. در واقع هدفی که این تحقیق را از مطالعات اندک در حیطه ی روان پویشی متمایز می کند، بررسی ساختار مثلث تعارض(احساس، اضطراب، دفاع) با تاکید بر دفاع های بین فردی است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی ( طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه) است. جامعه آماری کلیه دانشجویان سال ۹7-96 دانشگاه بوعلی سینا همدان(خوابگاه ها- سایت مرکزی) بودند که ۲۶ نفر از آنها با نمونه گیری داوطلبانه در دسترس (انتخاب غیر تصادفی و جایگزینی تصادفی) در دو گروه آزمایش و گواه قرارگرفتند. داده ها به وسیله پرسشنامه های سبک های دفاعی، اضطراب حالت- صفت و ترس از صمیمیت جمع آوری شد. درمانجویان گروه آزمایش هرکدام مداخلات ( تکنیک پرسش گری، فشار و چالش را براساس پروتکل روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت ) را در ۱۰ جلسه ی ۴۵ دقیقه ای دریافت کردند و برای درمانجویان گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها نشان داد که خنثی سازی دفاع های تاکتیکی باعث کاهش استفاده از سبک های دفاعی رشد نایافته، روان رنجور، اضطراب حالت و اضطراب صفت شده است، ولی برای افزایش استفاده از سبک دفاعی رشد یافته و کاهش ترس از صمیمیت اثری نداشته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حذف دفاع های تاکتیکی یا بیرونی که ریشه در ترس از دوباره ناکام شدن صمیمیت و نزدیکی هیجانی دارد، می تواند تنش های بین فردی و درون فردی را کاهش دهد. به علاوه، این روش مداخله می تواند برخی از انواع سبک های دفاعی را تغییر دهد.
اثربخشی آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» و زمان بندی آن بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان، با طرح پیش آزمون پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری بود. تعداد 75 نفر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرکرد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های«امیدواری» اشنایدر، «رضایت از زندگی» داینر و «شادکامی» آکسفورد بود. گروه های مداخله بصورت هفتگی یا روزانه آموزش قدرشناسی را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی نشان داد: 1. تاثیر آموزش قدرشناسی بر امید و شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود؛ 2. تفاوت معناداری در رضایت از زندگی گروه ها دیده نشد؛ 3. تمرین روزانه قدرشناسی (به خلاف تمرین هفتگی)، افزایش قابل ملاحظه در میزان شادی گروه ها را نشان داد
نقش واسطه ا ی جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری در قالب مدلی علّی است. بدین منظور، 320 دانشجو از دانشگاه فرهنگیان فارس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه نیاز به شناخت، جهت گیری مذهبی و مقیاس تاب آوری بزرگسالان جمع آوری، و با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که نیاز به شناخت، پیش بینی کننده مثبت و معنادار (001/0P<) تاب آوری است و با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه منفی و معنادار (001/0P<) و با جهت گیری مذهبی درونی رابطه مثبت و معنادار (001/0P<) دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی بُعد انسجام خانوادگیِ تاب آوری را به صورت منفی و معنادار (001/0P<) و جهت گیری مذهبی درونی به طور مثبت و معناداری (001/0P<) ابعاد تاب آوری را پیش بینی کرد. در نهایت، نیاز به شناخت به طور غیرمستقیم با تاب آوری رابطه معنادار (001/0P<) داشت.
پیش بینی بخشودگی بین فردی بر اساس مؤلفه های هوش معنوی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی دوم شهر تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
19-28
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بخشودگی از مفاهیمی است که در مذهب و روان شناسی مثبت نگر به آن توجه شده؛ و بر نقش سازنده ی آن در سلامت روانی افراد و ایجاد روابط سالم تأکید شده است. عوامل مختلفی می تواند بخشودگی را تسهیل نماید که احتمالاً هوش معنوی یکی از آنها است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر پیش بینی بخشودگی بین فردی بر اساس مؤلفه های هوش معنوی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی دوم شهر تبریز است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. از جامعه ی آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی ناحیه ی دو نمونه یی به تعداد 250 نفر به صورت نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی و بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. آزمودنی ها پرسش نامه های هوش معنوی عبدالله زاده و مقیاس بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین درک و ارتباط سرچشمه ی هستی با بخشودگی (01/0P< و 229/0r=) و همچنین بین زندگی معنوی با بخشودگی (001/0 P<و 324/0r=) رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت. علاوه براین، نتایج رگرسیون نشان داد که زندگی معنوی می تواند 5/10 درصد واریانس بخشودگی بین فردی را به طور معنی داری پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت معنویت جستجو برای یافتن عناصر مقدس، معنایابی، هشیاری بالا و تعالی است و هوش معنوی توانایی برای استفاده از این موضوعات است که می تواند کارکرد و سازگاری فرد را پیش بینی کند و بخشودگی بین فردی را بالا برد.
مداخله ی آموزشی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهر بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
64-75
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش قرآن و مفاهیم والای آن بر افسردگی زنان متأهل انجام یافته است. روش کار: این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل 25-45 سال ساکن شهر بابل بود. نمونه ی پژوهش 50 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز فرهنگی بودند که به صورت تصادفی انتخاب؛ و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان متأهل به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ی افسردگی بک با 13 سؤال چهار گزینه یی بود که ضریب پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تأثیر آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب در گروه آزمایش در نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل از نظر آماری در سطح 05/0>P معنادار بود. به عبارت دیگر، با خارج کردن تأثیر پیش آزمون، اختلاف معناداری بین میانگین نمره های دو گروه در پس آزمون افسردگی وجود داشت. بنابراین، آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: استفاده از قرآن و آموزه های آن و انس و ملازمت با این کتاب آسمانی در سایه ی عمل به آیات الهی موجب کاهش افسردگی و سلامت روان زنان متأهل می شود. قرآن شناسی، تقیّد به قرآن درمانی و توجه به راهبردها و راهکارهای درمانگر قرآن در نهاد خانه، خانواده و جامعه باید از طرف جامعه ی اسلامی به طور جدی باور شود.
رشد معنوی در پژوهش های روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
معنویت اسلامی با آثاری همچون ارتباط با خدا، توجه به جهان آخرت، دوست داشتن نیکی ها و مناجات با خدا و توکّل به او موجب رشد معنوی می شود؛ درحالی که معنویت های غیرتوحیدی به دنبال رشد معنوی نیستند و دغدغه ی اصلی آنان آرامش و نشاط در دنیا است. معنویت اسلامی علاوه بر نگرش ها و احساسات مثبت معنوی، بر رفتارهای مثبت دینی مانند نماز، رعایت حریم با نامحرم و توجه به مسئولیت ها نیز تأکید می کند که این مناسک و آداب در رشد معنوی تأثیر بسزایی دارد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر هیجانات منفی، کیفیت و جهت گیری زندگی در مبتلایان به سرطان پستان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سرطان چهارمین بیماری مزمن شایع است که بر عملکرد طبیعی زندگی و سلامت روان بیماران تأثیر منفی دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر هیجانات منفی، کیفیت و جهت گیری زندگی در مبتلایان به سرطان پستان شهر تهران انجام شد. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مبتلا به سرطان پستان از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان کسرای شهر تهران بود که بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و پرسش نامه های فرم کوتاه افسردگی، اضطراب و استرس؛ کیفیت زندگی و جهت گیری زندگی بیمارانی که دارای بالاترین نمرات بودند با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (15 = 2 n = 1 n) تقسیم شدند (30 = n). گروه آزمایشی هشت جلسه مداخله ی درمانی 60 دقیقه یی طی یک جلسه در هفته دریافت کرد اما گروه کنترل مداخله یی دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و پژوهشگران هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل در کاهش هیجانات منفی اضطراب، افسردگی و استرس وجود داشت (05/0>P). علاوه براین، در نمرات کیفیت زندگی و جهت گیری زندگی دو گروه نیز تفاوت معنا دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: آموزش مهارت زندگی با رویکرد قرآنی بر شاخص های روان شناختی مبتلایان به سرطان در پیوند با مراقبت پزشکی استاندارد اثر سودمندی بر سلامتی و کاهش هیجانات منفی خواهد داشت.
رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت عمومی دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
99-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اجرای اوامر و فرائض دینی از جمله التزام عملی به نماز و تجارب معنوی یکی از راه های نجات بخش و رهایی از ناملایمات، ناراحتی ها و استرس های روزمره ی دانشجویان است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت روان در دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396 انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که در سال 1396 تحصیل می کردند و نمونه ی پژوهش شامل 150 دانشجو بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه یی انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری اطلاعات عبارت بود از: پرسش نامه ی نگرش و التزام عملی به نماز، تجارب معنوی روزانه و سلامت عمومی گلدبرگ 28GHQ-. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی با مقدار 251/0-، توجه و عمل به مستحبات با مقدار 507/0-، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز با مقدار 373/0-، مراقبت و حضور قلب در نماز با مقدار 251/0- و نمره ی کل متغیّر التزام عملی به نماز با مقدار 401/0- با سلامت روان در سطح 05/0 به صورت منفی و معکوس معنادار بود. علاوه براین، مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی احساس حضور خداوند با مقدار 498/0-، ارتباط با خداوند با مقدار 325/0-، احساس مسئولیت در قبال دیگران با مقدار 259/0- و تجارب معنوی با مقدار 474/0- با سلامت روان در سطح 05/0 نیز به صورت منفی و معکوس معنادار بود ( 657/0-). نتیجه گیری: التزام عملی به نماز در ایجاد بهداشت و سلامت روانى افراد نقش اساسى دارد. همچنین، نتایج تأیید کرد که مذهب کارکرد حمایتی از سلامت روان دارد و تجارب معنوی در پیشگیری از بیماری های روانی و تسهیل مقابله با بیماری و بهبودی آن سهیم است.
اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
163 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ابزارهای اندازه گیری اضطراب برای بیماری های مهم تهدیدکننده سلامتی مانند سارس و مرس توسعه یافته است. در زمینه سنجش اضطراب کرونا ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب کرونا در نمونه ایرانی بود . روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 308 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته اضطراب کرونا 18 سؤالی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و 2- λ گاتمن و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی (CFA) با استفاده از نرم افزار Lisrel - 8 . 8 استفاده شد. جهت استاندارد کردن نمرات خام این نمرات با استفاده از نرم افزار Jmetrik - 4.1.1 به نمرات استاندارد T و رتبه درصدی تبدیل و به صورت جدول های هنجاری تهیه شدند . یافته ها: مقدار 2-λ گاتمن برای کل پرسشنامه (922/0=2- λ ) و ضریب آلفای کرونباخ برای علائم روانی (879/0=α)، علائم جسمانی (861/0=α) و برای کل پرسشنامه (919/0=α) به دست آمد. داده های این پژوهش با مدل دوعاملی برازش مناسبی دارد. جداول نمرات استاندارد رسم شد و دامنه نمرات عامل های پرسشنامه و نمره کل شدت اضطراب کرونا بر اساس نمرات استاندارد T به سه دامنه عدم اضطراب یا خفیف، متوسط و شدید تقسیم شد . نتیجه گیری: پرسشنامه اضطراب کرونا در اعتباریابی مقدماتی از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی و معتبر برای سنجش اضطراب کرونا ویروس استفاده نمود.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس سبک های دلبستگی همسران جانباز
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به مشکلات روانی و جسمی جانبازان و آثار آن در زندگی زناشویی، بررسی عوامل مرتبط با سازگاری همسران جانباز که فشارهای ویژه ای را متحمل می شوند، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر به بررسی نقش پیش بینی کنندگی سازگاری زناشویی براساس سبک های دلبستگی همسران جانباز می پردازد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که از اطلاعات به دست آمده از 200 همسر جانباز به روش نمونه گیری دردسترس انجام شد. ابزار مورد پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، (1987) بود. برای تحلیل داده های آماری از ضریب پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین اجتناب و اضطراب (مؤلفه های دلبستگی) با سازگاری زناشویی، رابطه ای منفی و بین سازگاری و دلبستگی ایمن، رابطه مثبتی وجود دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان در مشاوره های قبل از ازدواج با تعیین سبک دلبستگی، میزان سازگاری زناشویی را در زوجین پیش بینی کرد و درصورت نیاز آموزش های لازم را ارائه نمود تا در زندگی، رضایت و سازگاری بیشتری حاصل شود. همچنین در مشاوره های خانواده نیز می توان با بررسی سبک دلبستگی و ارائه مداخلات درمانی برای سبک های دلبستگی غیرایمن، میزان سازگاری را ارتقا داد.
نقش قدردانی و بخشش در پیش بینی سلامت روان شناختی کارکنان یک واحد انتظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
15 - 26
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش قدردانی و بخشش در پیش بینی سلامت روان شناختی کارکنان یک واحد انتظامی است. روش: طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را، کلیه کارکنان مرد یک واحد انتظامی که در سال 1396 مشغول به کار بودند، شامل می شد که 234 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چک لیست (بازبینه) نشانه های مرضی (SCL-90-R)، پرسشنامه قدردانی مک کالوگ و ایمونز و پرسشنامه بخشش هارتلند بود. نتایج: یافته های حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد؛ بین قدردانی و بخشش با سلامت روان شناختی، رابطه منفی معنی داری وجود دارد (005/0P<) و این دو متغیر می توانند سلامت روان شناختی را پیش بینی کنند. بحث: یافته های این پژوهش نشان می دهد قدردانی و بعد بخشش خود و بخشش دیگران می توانند سلامت روان شناختی کارکنان نیروی انتظامی را پیش بینی کنند. یافته های پژوهش می تواند برای بهبود سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی، مورد استفاده قرارگیرد.
رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 65
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره سربازی باتوجه به شرایط ویژه ای که دارد همواره سرشار از تنش و شرایط استرس زاست که سلامت روان سربازان را تحت تأثیر قرار می دهد اما تاب آوری افراد می تواند آنها را درجهت سازگاری با این شرایط توانمندتر کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان یکی از ارگان های نظامی است. روش: روش این پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سربازان یکی از یگان های آموزش نظامی کشور در سال 1398 و شامل 400 نفر است. حجم نمونه شامل 100 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه همدلی مهرابیان و اپستین (1972)، مقیاس رفتار مطلوب اجتماعی جهانی (خودگزارش دهی نوع دوستی) راشتون و همکاران (1981) و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون جمع آوری شده است. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار spss و با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین همدلی و نوع دوستی با تاب آوری، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. (p < 0/001). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که همدلی و نوع دوستی، تاب آوری را پیش بینی می کنند. بحث: با برگزاری کارگاه های مهارت همدلی و نوع دوستی درجهت ارتقای تاب آوری می توان از افسردگی و مشکلات روانی سربازان پیشگیری کرد.