فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف نقش دلبستگی به خدا و سلامت معنوی در پیش بینی خوش بینی دانش آموزان دختر و پسر اجرا شد. روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه در سال 95-1394 شهرستان جلفا بودند که تعداد 200 نفر نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار شامل پرسش نامه های دلبستگی به خدا، سلامت معنوی و خوش بینی بود که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که خوش بینی با نمره کلی سلامت معنوی ارتباط مثبت و معناداری دارد. اما با اجتناب از صمیمیت با خدا و اضطراب از طرد شدن از زیرمؤلفه های دلبستگی به خدا ارتباط معکوس دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 54 درصد از واریانس خوش بینی به وسیله سلامت معنوی و اجتناب از صمیمیت و اضطراب از طرد شدن از زیرمؤلفه های دلبستگی به خدا، تبیین می شود.
مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان بود. از بین جامعه آماری (سربازان پایگاه چهارم هوانیروز اصفهان) با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 110 سرباز با سنوات خدمتی متفاوت، انتخاب شده و به پرسشنامه های «دنیاگرایی» (مسد)، «سرسختی» اهواز (AHI، «دینداری»خدایاریفرد و «تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی» (SPSI-R) پاسخ دادند.یافته ها نشان داد که: 1. «مذهب» به طور مستقیم بر «حل مسئله» اثر می گذارد؛ 2. «مذهب» از طریق «افزایش سرسختی» و «کاهش دنیا گرایی» نیز بر «حل مسئله» اثر می گذارد. بنابر این می توان نتیجه کلی گرفت که مذهب نقش مهمی در رویارویی با استرس های زندگی دارد و می تواند اثر بحران های شدید زندگی را تعدیل کند
بررسی رابطه نگرش های شغلی با عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نگرش های شغلی (اشتیاق شغلی، تعهد سازمانی و رضایت ش غلی) با عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه انجام شده است. پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه (105 نفر) بود که از بین آن ها 83 نفر به عنوان نمونه آمارپژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل چهار پرسشنامه استاندارد اشتیاق شغلی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و عملکرد شغلی بود. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با عملکرد شغلی کتابداران وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اشتیاق شغلی (001/0p < ،52/0β=)، رضایت شغلی (001/0p < ،44/0β=) و تعهد سازمانی (001/0p < ،45/0β=)، توان پیش بینی عملکرد شغلی را دارند. در مجموع، نتایج نشان داد که اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی، عوامل مهم اثرگذار بر عملکرد شغلی کتابداران می باشند.
رابطه بین شفقت به خود با افسردگی زنان متبلا به سرطان پستان با میانجی گری اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
52 - 67
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان ها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس تهران در سال 1396 بود که با استفاده از فرمول کوکران 397 نفر از آنان به صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1979) پاسخ دادند و داده های آن با روش معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار آماری smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد تمام مسیرهای واردشده در مدل حاضر در سطح معنی داری (p>0/01) تائید می گردد. این نتایج بیانگر آن است که هم مسیرهای مستقیم و هم مسیرهای غیرمستقیم با افسردگی تأثیر معنی داری دارد ولی مسیرهایی که به مسیر اضطراب مرگ بر افسردگی نسبت به مسیرهای دیگر اعتبار بیشتری دارد. نتیجه گیری: در شکل گیری افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان عوامل معنوی و روانی ازجمله سبک های دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ نقش دارد. این امر دلالت بر کارآمدی متغیرهای معنویت با متغیرهای روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی دارد.
دین و سلامت؛ فراتحلیلی بر مطالعات و پژوهش های دین داری و سلامت روان در ایران (مورد مطالعه: پژوهش های انجام شده در دهه 80 و نیمه اول دهه 90)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
168 - 193
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مشکلات روحی و روانی در جوامع مختلف افزایش چشمگیری یافته و انتظار می رود تا سال 2020 اختلالات روانی به یکی از بزرگ ترین مشکل سلامتی در جهان تبدیل شود. در این زمینه، یکی از عوامل مهم در پیشگیری از مسائل و مشکلات روانی، دین و دین داری است. لذا هدف از پژوهش حاضر، فراتحلیلی برمطالعات وپژوهش های دین داری وسلامت روان درایران می باشد. روش: روش این پژوهش کمی و رویکرد اصلی آن، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری این پژوهش، مطالعات به انجام رسیده در قالب انواع مقالات علمی حوزه علوم اجتماعی و در سال های 1380 و نیمه اول دهه نود است که از بین آن ها، 16 مورد با توجه به ملاک های غربالگری گزینش شده اند. یافته ها: بررسی های آماری این پژوهش ها نشان داد که اندازه اثر مطالعات ناهمگن بوده و سوگیری در انتشار مطالعات مورد بررسی با ضریب اطمینان 99 درصد وجود نداشته است. در بعد تحلیلی، ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیر جنسیت با به کارگیری نسخه دوم نرم افزارCMA مورد ارزیابی قرار گرفتند، نتایج حاصله نشان دادند که اندازه اثر یا ضریب تأثیر دین داری بر سلامت روان معادل 11/. می باشد که برحسب نظام تفسیری کوهن، در حد اندکی ارزیابی می شود. همچنین این ضریب برای مردان (14/.) بالاتر از زنان (07/.) ارزیابی شد. نتیجه گیری: میزان دین داری افراد جامعه در حد کمی می تواند سطح سلامت روان آن ها را تبیین کند.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر مولفه های حافظه کاری کلامی وحافظه کاری فضایی افراد بزرگسال دچار سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سکته مغزی یعنی آغاز ناگهانی نوعی اختلال نورولوژیک که به یک علت عروقی کانونی قابل انتساب است نقص در حافظه کاری از متداول ترین پدیده ها بعد از آسیب مغزی می باشد. توانبخشی شناختی یک برنامه مداخلات شناختی و نوروسایکولوژیک است که در جهت بازسازی و رفع نقایص شناختی طراحی شده است. روش : 20 بیمار دچار سکته مغزی در این پژوهش به صورت مساوی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمامی بیماران دو بار (پیش آزمون و پس آزمون) توسط آزمون حافظه کاری وکسلر، آزمون حافظه کاری فضایی N-back، بررسی شدند. سپس بر روی افراد قرار گرفته در گروه آزمایشی، طی5 هفته و5 روزهفته و به مدت 30-40 دقیقه برنامه کامپیوتری توانبخشی اجرا شد. یافته ها: تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که توانبخشی شناختی برحافظه کاری کلامی بیماران تاثیردارد اما بر حافظه کاری فضایی تاثیر ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بهبودی معنی داری در حافظه کاری کلامی توسط برنامه توانبخشی شناختی وجود دارد، که ممکن است در نتیجه تغییرات در سازماندهی عصبی در پاسخ به آسیب رخ دهد. برنامه توانبخشی شناختی مورد استفاده در این پژوهش باعث یادگرفتن مجدد اعمال ذهنی و بر اساس انعطاف پذیری مغزی باعث بهبود حافظه کاری بیماران شده است.
اثر تعدیل کننده ی دین داری بر رابطه ی تعداد فرزند و اضطراب مادران تک فرزند و مادران دارای دو فرزند و بیشتر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود تحقیقات مختلف همچنان تصویر ناهماهنگ و مبهمی از آثار تک فرزندی یا تعدد فرزندی بر والدین به ویژه مادران وجود دارد و هنوز مشکل ساز بودن تک فرزندی در تولید اضطراب مادران در مقایسه با مادرانی که بیش از یک فرزند دارند کاملاً ثابت نشده است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف اثر تعدیل کننده ی دین داری بر رابطه ی تعداد فرزند با اضطراب مادران تک فرزند و مادران دارای دو فرزند و بیشتر انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که به روش همبستگی صورت گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه مادران استان البرز و تهران در سال تحصیلی 93-94 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس 384 نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. در پاسخ به پرسش ها دو گروه از مادران (جامعه ی مورد مطالعه) بررسی شدند. گروه اول مادران تک فرزند (192 نفر) و گروه دوم مادران دارای دو فرزند و بیشتر (192 نفر) را تشکیل می دادند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ی دین داری خدایاری فرد و همکاران و پرسش نامه ی اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر بود. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که دین داری نمی تواند متغیّر تعدیل کننده در رابطه ی بین تعداد فرزند و اضطراب مادر باشد. علاوه براین، بین تعداد فرزند و اضطراب مادران رابطه ی معناداری وجود داشت (118/0 = R)، اما بین تعداد فرزند و دین داری مادران رابطه ی معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده ی توجه بیشتر مسئولان و متصدیان عرصه ی تعلیم و تربیت و سلامت کشور در زمینه ی دین داری و تعداد فرزندان و همچنین نقش دین داری در کاهش اضطراب خانواده های ایرانی است.
«فرایندهای شناختی» و «شاخص قند خون زنان دیابت نوع دو» در اثربخشی «آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت بود از بررسی «فرایندهای شناختی» و «شاخص قند خون زنان دیابت نوع دو» با توجه به «اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه». این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی در سال 1396 در شهرستان بردسکن انجام شد و جامعه آماریِ آن شامل بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت و مرکز خدمات جامع سلامت روستایی ظاهر آباد بود. 30 نفر از بیماران به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه نگرانی، عدم تحمل بلاتکلیفی و آزمایش HbA1C و FBS ثبت شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد «نگرانی»، «عدم تحمل بلاتکلیفی» و «قند خون» گروه آزمایش به طور معنا داری کاهش یافته است که گویای اثربخشی «آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه» در بیماران دیابتی است. براساس نتایج، آموزش یادشده می تواند همگام و همراه با دارودرمانی در کنترل قند خون مؤثر باشد.
Cognitive Remediation in Diabetics with Combining Mindfulness-based Relaxation and Trans-cranial Electrical Stimulation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present research aimed to determine the pure and combined effect of both techniques of mindfulness based-relaxation (MBR) and Transcranial Electrical Simulation (tCES) on decreasing prospective and retrospective memory errors and failure of executive functions of patients with type 2 diabetes. Method: The study is a randomized three-group double-blind clinical trial with repeated measures designs. The sample of the study consisted of 30 patients selected with convenience and purposive sampling method from Diabetes Association of Bonab city, and they were randomly assigned to the three groups of 10 subjects: MBR, CES, MBR+CES groups; and they received interventions related to their group in 10 individual sessions. All patients were assessed by the Barkley Deficits in Executive Functioning Scale (BDEFS) and Prospective and Retrospective Memory Questionnaire (PRMQ), before and after the intervention, and one month after the intervention. Result: The results of split-plot analysis of variance (SPANOVA) indicated the change of the mean of retrospective and prospective memory over time, and the change of prospective memory over time in different groups. The results of covariance analysis and the post hoc test of Ben Foruni indicated that in the follow-up phase, the prospective memory errors in the MBR+CES group were significantly lower than both the MBR and CES group (P <0.05). Conclusion: The results of the study provide many theoretical and practical implications for improving the cognitive function of type 2 diabetic patients following MBR and CES therapeutic techniques.
مقایسه تأثیر آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مدیریت خشم بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران زن مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس شهر کرج بودند 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش یک، تحت آموزش گروهی فعال سازی رفتاری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دو، تحت آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه بحران هویت بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکردشناختی- رفتاری منجر به کاهش بحران هویت بیماران مبتلا به ام اس می شود. با توجه به اثربخشی آموزش های انجام شده می توان گفت آموزش این مهارت ها به بیماران ام اس در کاهش بسیاری از مشکلات آنها می تواند، مؤثر باشد و استفاده از آنها در ارتقاء سطح سلامت و ایجاد نگرش مثبت در زندگی بیماران ضروری است.
اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال بود. شرکت کنندگان این پژوهش را 52 داور بسکتبال زن و مرد (20 زن و 32 مرد) تشکیل می دادند که بر اساس جنسیت، سابقه و درجه داوری در چهار گروه آموزش تمرینات بینایی ورزشی، آموزش ذهن آگاهی، ترکیبی (آموزش تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی) و کنترل همتاسازی شدند. گروه تمرینات بینایی ورزشی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات بینایی ورزشی شرکت کردند. گروه ذهن آگاهی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هفته ای یک جلسه، آموزش ذهن آگاهی دیدند. در این مدت گروه کنترل به فعالیت های روزانه خود پرداختند. قبل از مداخله، یک روز و همچنین یک ماه بعد ازآن، دقت تصمیم گیری داوران با استفاده از آزمون ویدئویی و ادراک بینایی توسط دستگاه ردیاب بصری ارزیابی شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری گروه های بینایی ورزشی و ذهن آگاهی و ترکیبی بهتر از گروه کنترل بود، اما بین گروه های تمرینی تفاوتی مشاهده نشد. بنابراین پیشنهاد شد برای افزایش ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران از تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی استفاده شود.
The Effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Group Therapy (MBCT) In Improving Quality of Life Among Patients with Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, June ۲۰۱۹
125 - 134
حوزههای تخصصی:
Background & Objective: The majority of cancer patients have a poor quality of life. It seems mindfulness-based cognitive group therapy can improve quality of life in these patients. Therefore this study was conducted with the purpose of evaluating the effectiveness of mindfulness-based cognitive group therapy in improving quality of life among patients with cancer. Materials & Methods: This study was a quasi-experimental research conducted by pre- and post-testing. The sample population consisted of 30 cancer patients selected by purposive sampling and randomly placed in two groups of experimental and control (15 individuals per group). All subjects completed the quality of life questionnaire in the two stages of pre-test and post-test. The findings were analyzed by the SPSS software and multivariate analysis of covariance tests. Results: The results showed that there is a significant difference between the control and the experimental group and that mindfulness-based cognitive group therapy had a significant effect in improving quality of life in the members of the experimental group (p< 0/01). Conclusion: According to the results, it can be proposed that it is necessary for therapeutic centers and support forums related to refractory patients to use mindfulness-based cognitive group therapy in their plans to improve patients’ quality of life.
Psychological consequences of patients with coronavirus (COVID- 19): A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
9 - 20
حوزههای تخصصی:
Abstract Objective: Infected persons to Coronavirus experience mental and social consequences because of disease. So the goal of this research is to investigate the mental and social consequences of infected persons. Method: The population in this study was people with new coronavirus (Covid 19) in Bushehr province. The sampling method in this study was purposive and the sample size was 8 persons (6 males and 2 females). Due to the qualitative nature of the study, information was obtained through interviews and the interview process continued until data saturation. The duration of each interview was 30 to 40 minutes. The interview was semi-structured and contained open-ended questions. After completing the interview process, the responses were interpreted and coded using the content analysis method. Results: Based on the results of the present study, the psychological consequences of this disease include negative emotions such as fear of death, depression and anxiety, reduced social activities, feelings of rejection by the community, decreased effective communication with family and society, and stigma experienced by the patient and her/his family. Conclusion: People with Covid-19 disease experience many psychosocial consequences, and this will reduce their quality of life; therefore, use of psychologists and counselors in the therapeutic setting can be effective in reducing these consequences.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد
اثربخشی آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» و زمان بندی آن بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان، با طرح پیش آزمون پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری بود. تعداد 75 نفر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرکرد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های«امیدواری» اشنایدر، «رضایت از زندگی» داینر و «شادکامی» آکسفورد بود. گروه های مداخله بصورت هفتگی یا روزانه آموزش قدرشناسی را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی نشان داد: 1. تاثیر آموزش قدرشناسی بر امید و شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود؛ 2. تفاوت معناداری در رضایت از زندگی گروه ها دیده نشد؛ 3. تمرین روزانه قدرشناسی (به خلاف تمرین هفتگی)، افزایش قابل ملاحظه در میزان شادی گروه ها را نشان داد
مداخله ی آموزشی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهر بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
64-75
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش قرآن و مفاهیم والای آن بر افسردگی زنان متأهل انجام یافته است. روش کار: این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل 25-45 سال ساکن شهر بابل بود. نمونه ی پژوهش 50 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز فرهنگی بودند که به صورت تصادفی انتخاب؛ و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان متأهل به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ی افسردگی بک با 13 سؤال چهار گزینه یی بود که ضریب پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تأثیر آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب در گروه آزمایش در نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل از نظر آماری در سطح 05/0>P معنادار بود. به عبارت دیگر، با خارج کردن تأثیر پیش آزمون، اختلاف معناداری بین میانگین نمره های دو گروه در پس آزمون افسردگی وجود داشت. بنابراین، آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: استفاده از قرآن و آموزه های آن و انس و ملازمت با این کتاب آسمانی در سایه ی عمل به آیات الهی موجب کاهش افسردگی و سلامت روان زنان متأهل می شود. قرآن شناسی، تقیّد به قرآن درمانی و توجه به راهبردها و راهکارهای درمانگر قرآن در نهاد خانه، خانواده و جامعه باید از طرف جامعه ی اسلامی به طور جدی باور شود.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر هیجانات منفی، کیفیت و جهت گیری زندگی در مبتلایان به سرطان پستان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سرطان چهارمین بیماری مزمن شایع است که بر عملکرد طبیعی زندگی و سلامت روان بیماران تأثیر منفی دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر هیجانات منفی، کیفیت و جهت گیری زندگی در مبتلایان به سرطان پستان شهر تهران انجام شد. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مبتلا به سرطان پستان از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان کسرای شهر تهران بود که بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و پرسش نامه های فرم کوتاه افسردگی، اضطراب و استرس؛ کیفیت زندگی و جهت گیری زندگی بیمارانی که دارای بالاترین نمرات بودند با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (15 = 2 n = 1 n) تقسیم شدند (30 = n). گروه آزمایشی هشت جلسه مداخله ی درمانی 60 دقیقه یی طی یک جلسه در هفته دریافت کرد اما گروه کنترل مداخله یی دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و پژوهشگران هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل در کاهش هیجانات منفی اضطراب، افسردگی و استرس وجود داشت (05/0>P). علاوه براین، در نمرات کیفیت زندگی و جهت گیری زندگی دو گروه نیز تفاوت معنا دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: آموزش مهارت زندگی با رویکرد قرآنی بر شاخص های روان شناختی مبتلایان به سرطان در پیوند با مراقبت پزشکی استاندارد اثر سودمندی بر سلامتی و کاهش هیجانات منفی خواهد داشت.
رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت عمومی دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
99-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اجرای اوامر و فرائض دینی از جمله التزام عملی به نماز و تجارب معنوی یکی از راه های نجات بخش و رهایی از ناملایمات، ناراحتی ها و استرس های روزمره ی دانشجویان است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت روان در دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396 انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که در سال 1396 تحصیل می کردند و نمونه ی پژوهش شامل 150 دانشجو بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه یی انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری اطلاعات عبارت بود از: پرسش نامه ی نگرش و التزام عملی به نماز، تجارب معنوی روزانه و سلامت عمومی گلدبرگ 28GHQ-. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی با مقدار 251/0-، توجه و عمل به مستحبات با مقدار 507/0-، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز با مقدار 373/0-، مراقبت و حضور قلب در نماز با مقدار 251/0- و نمره ی کل متغیّر التزام عملی به نماز با مقدار 401/0- با سلامت روان در سطح 05/0 به صورت منفی و معکوس معنادار بود. علاوه براین، مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی احساس حضور خداوند با مقدار 498/0-، ارتباط با خداوند با مقدار 325/0-، احساس مسئولیت در قبال دیگران با مقدار 259/0- و تجارب معنوی با مقدار 474/0- با سلامت روان در سطح 05/0 نیز به صورت منفی و معکوس معنادار بود ( 657/0-). نتیجه گیری: التزام عملی به نماز در ایجاد بهداشت و سلامت روانى افراد نقش اساسى دارد. همچنین، نتایج تأیید کرد که مذهب کارکرد حمایتی از سلامت روان دارد و تجارب معنوی در پیشگیری از بیماری های روانی و تسهیل مقابله با بیماری و بهبودی آن سهیم است.
رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 65
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره سربازی باتوجه به شرایط ویژه ای که دارد همواره سرشار از تنش و شرایط استرس زاست که سلامت روان سربازان را تحت تأثیر قرار می دهد اما تاب آوری افراد می تواند آنها را درجهت سازگاری با این شرایط توانمندتر کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان یکی از ارگان های نظامی است. روش: روش این پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سربازان یکی از یگان های آموزش نظامی کشور در سال 1398 و شامل 400 نفر است. حجم نمونه شامل 100 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه همدلی مهرابیان و اپستین (1972)، مقیاس رفتار مطلوب اجتماعی جهانی (خودگزارش دهی نوع دوستی) راشتون و همکاران (1981) و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون جمع آوری شده است. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار spss و با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین همدلی و نوع دوستی با تاب آوری، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. (p < 0/001). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که همدلی و نوع دوستی، تاب آوری را پیش بینی می کنند. بحث: با برگزاری کارگاه های مهارت همدلی و نوع دوستی درجهت ارتقای تاب آوری می توان از افسردگی و مشکلات روانی سربازان پیشگیری کرد.
مقایسه سرسختی سلامت و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
155 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف مقایسه سرسختی سلامت و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان سینه و دیابت نوع دوم مراجعه کننده به دو بیمارستان کاشانی و الزهرای شهر اصفهان بودند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 468 نفر (234 نفر بیمار سرطانی و 234 نفر بیمار دیابتی) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرسختی سلامت (گیبهارت و همکاران، 2001) و پرسشنامه امید به زندگی (میلر، 1998) بود. داده های پژوهش با کمک روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل واریانس با نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میانگین سرسختی سلامت و هر یک از زیرمقیاس های آن شامل ارزش سلامت، مکان کنترل درونی و بیرونی سلامت و شایستگی سلامت افراد دو گروه مبتلا به دیابت نوع دوم و سرطان سینه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که بین میانگین نمره امید به زندگی و ابعاد آن شامل تفکر عامی و تفکر راهبردی در افراد دو گروه بیمار دیابت نوع دوم و سرطان سینه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P).